|
|
|
|
|
|
چهل حديث گهربار منتخب 1 قالَ الا مامُ بُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرى صَلَواتُ اللّهِ وَسَلامُهُ عَلَيْهِ: إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَىْءٍ، وَ يُعْطِيهِاللُّغاتِ، وَمَعْرِفَةَ الاْ نْسابِ وَالاَّْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوحِفَرْقٌ.(68) ترجمه : فرمود: همانا خداوند متعال ، حجّت و خليفه خود را براى بندگانش الگو و دليلى روشنقرار داد، همچنين خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت ها و اصطلاحاتقبائل و اقوام آشنا ساخت و نساب همه را مى شناسد و از نهايت عمر انسان ها و موجودات ونيز جريات و حادثه ها آگاهى كامل دارد و چنانچه اين امتياز وجود نمى داشت ، بين حجّت خداو بين ديگران فرقى نبود. 2 قالَ عليه السلام : عَلامَةُ الاْ يمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْيَمينِ، وَ صَلاةُ الا حْدى وَ خَمْسينَ،وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم ، وَ تَعْفيرُ الْجَبين ، وَ زِيارَةُ الاْ رْبَعينَ.(69) ترجمه : فرمود: علامت و نشانه ايمان پنج چيز است : انگشتر به دست راست داشتن ، خواندن پنجاه ويك ركعت نماز (واجب و مستحبّ)، خواندن (بسم اللّه الرّحمن الرّحيم ) را (در نماز ظهر وعصر) با صداى بلند، پيشانى را در حال سجده روى خاك نهادن ، زيارت اربعين امام حسينعليه السلام انجام دادن . 3 قالَ عليه السلام : لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةُ الصّيامِ وَالصَّلاةِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَةُ كَثْرَةُالتَّفَكُّرِ في مْرِ اللّهِ.(70) ترجمه : فرمود: عبادت در زياد انجام دادن نماز و روزه نيست ، بلكه عبادت با تفكّر و انديشه درقدرت بى منتهاى خداوند در امور مختلف مى باشد. 4 قالَ عليه السلام : خَصْلَتانِ لَيْسَ فَوْقَهُما شَىٍّْءٌ: الاْ يمانُ بِاللّهِ، وَنَفْعُ الاْخْوانِ.(71) ترجمه : فرمود: دو خصلت و حالتى كه والاتر از آن دو چيز نمى باشد عبارتند از: ايمان و اعتقادبه خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنايان . 5 قالَ عليه السلام : قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، مُؤْمِنُهُمْ وَ مُخالِفُهُمْ، مَّا الْمُؤْمِنُونَفَيَبْسِطُ لَهُمْ وَجْهَهُ، وَ مَّا الْمُخالِفُونَ فَيُكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ إلَى الاْيِمانِ.(72) ترجمه : فرمود: با دوست و دشمن خوش گفتار و خوش برخورد باشيد، امّا با دوستان مؤمن بهعنوان يك وظيفه كه بايد هميشه نسبت به يكديگر با چهره اى شاداب برخورد نمايند، امّانسبت به مخالفين به جهت مدارا و جذب به اسلام و احكام آن . 6 قالَ عليه السلام : اللِّحاقُ بِمَنْ تَرْجُو خَيْرٌ مِنَ المُقامِ مَعَ مَنْ لا تَأْمَّنُشَرَّهُ.(73) ترجمه : فرمود: تداوم دوستى و معاشرت با كسى كهاحتمال دارد سودى برايت داشته باشد، بهتر است از كسى كهمحتمل است شرّ جانى ، مالى ، دينى و... برايت داشته باشد. 7 قالَ عليه السلام : إيّاكَ وَ الاْ ذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَةِ، فَإنَّهُما يَدْعُوانِ إلَىالْهَلَكَةِ.(74) ترجمه : فرمود: مواظب باش از اين كه بخواهى شايعه و سخن پراكنى نمائى و يا اين كهبخواهى دنبال مقام و رياست باشى و تشنه آن گردى ، چون هر دوى آن ها انسان را هلاكخواهد نمود. 8 قالَ عليه السلام : إنَّ مُداراةَ أَعْداءِاللّهِ مِنْ فْضَلِ صَدَقَةِالْمَرْءِ عَلى نَفْسِهِ و إخْوانِهِ .(75) ترجمه : فرمود: مدارا و سازش با دشمنان خدا و دشمناناهل بيت عليهم السلام در حال تقيّه بهتر است از هر نوع صدقه اى كه انسان براى خودبپردازد. 9 قالَ عليه السلام : حُسْنُ الصُّورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمالٌباطِنٌ.(76) ترجمه : فرمود: نيكوئى شكل و قيافه ، يك نوع زيبائى وجمال در ظاهر انسان پديدار است و نيكو بودنعقل و درايت ، يك نوع زيبائى و جمال درونى انسان مى باشد. 10 قالَ عليه السلام : مَنْ وَعَظَ خاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ، وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِيَةً فَقَدْشانَهُ.(77) ترجمه : فرمود: هركس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه كند، او را زينت بخشيده ؛ و چنانچهعلنى باشد سبب ننگ و تضعيف او گشته است . 11 قالَ عليه السلام : مَنْ لَمْ يَتَّقِ وُجُوهَ النّاسِ لَمْ يَتَّقِ اللّهَ.(78) ترجمه : فرمود: كسى كه در مقابل مردم بى باك باشد و رعايتمسائل اخلاقى و حقوق مردم را نكند، تقواى الهى را نيز رعايت نمى كند. 12 قالَ عليه السلام : ما قْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ نْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ.(79) ترجمه : فرمود: قبيح ترين و زشت ترين حالت و خصلت براى مؤمن آن حالتى است كه داراىآرزوئى باشد كه سبب ذلّت و خوارى او گردد. 13 قالَ عليه السلام : خَيْرُ إخْوانِكَ مَنْ نَسَبَ ذَنْبَكَ إلَيْهِ.(80) ترجمه : فرمود: بهترين دوست و برادر، آن فردى است كه خطاهاى تو را به عهده گيرد و خود رامقصّر بداند. 14 قالَ عليه السلام : ما تَرَكَ الْحَقَّ عَزيزٌ إلاّ ذَلَّ، وَلا خَذَ بِهِ ذَليلٌ إلاّعَزَّ.(81) ترجمه : فرمود: حقّ و حقيقت را هيچ صاحب مقام و عزيزى ترك و رها نكرد مگر آن كهذليل و خوار گرديد، همچنين هيچ شخصى حقّ را به اجراء در نياورد مگر آن كه عزيز وسربلند شده است . 15 قالَ عليه السلام : مِنَ الْفَواقِرِ الّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إنْ رى حَسَنَةً طْفَأها وَ إنْ رَى سَيِّئَةً فْشاها.(82) ترجمه : فرمود: يكى از مصائب و ناراحتى هاى كمرشكن ، همسايه اى است كه اگر به او احسان وخدمتى شود آن را پنهان و مخفى دارد و اگر ناراحتى و اذيّتى متوجّه اش گردد آن را علنىو آشكار سازد. 16 قالَ عليه السلام لِشيعَتِهِ: وُصيكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَالْوَرَعِ فى دينِكُمْ وَالاْ جْتِهادِلِلّهِ، وَ صِدْقِ الْحَديثِ، وَداءِ الاْ مانَةِ إلى مَنِ ائْتَمَنَكِمْ مِنْ بِرٍّ وْ فاجِرٍ، وِطُولِ السُّجُودِ،وَحُسْنِ الْجَوارِ.(83) ترجمه : به شيعيان و دوستان خود فرمود: تقواى الهى را پيشه كنيد و در امور دين ورع داشتهباشيد، در تقرّب به خداوند كوشا باشيد و در صحبت ها صداقت نشان دهيد، هركس امانتىرا نزد شما نهاد آن را سالم تحويلش دهيد، سجده هاى خود را درمقابل خداوند طولانى كنيد و به همسايگان خوش رفتارى و نيكى نمائيد. 17 قالَ عليه السلام : مَنْ تَواضَعَ فِى الدُّنْيا لاِ خْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللّهِ مِنْ الصِدّيقينَ،وَمِنْ شيعَةِ علىّ بْنِ بى طالِبٍ عَلَيْهِ السّلامُ حَقّاً.(84) ترجمه : فرمود: هركس در دنيا در مقابل دوستان و هم نوعان خود متواضع و فروتنى نمايد، درپيشگاه خداوند در زُمره صِدّيقين و از شيعيان امام علىّ عليه السلام خواهد بود. 18 قالَ عليه السلام : إنَّهُ يُكْتَبُ لِحُمَّى الرُّبْعِ عَلى وَرَقَةٍ، وَ يُعَلِّقُها عَلَىالْمَحْمُومِ: (يا نارُكُونى بَرْداً)، فَإنَّهُ يَبْرَءُ بِإذْنِ اللّهِ.(85) ترجمه : فرمود: كسى كه ناراحتى تب و لرز دارد، اين آيه شريفه قرآن در (سوره نبياء، آيه69) را روى كاغذى بنويسيد و بر گردن او آويزان نمائيد تا با إذن خداوندمتعال بهبود يابد. 19 قالَ عليه السلام : كْثِرُوا ذِكْرَ اللّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ، وَ تَلاوَةَ الْقُرْآنِ، وَالصَّلاةَعَلى النَّبىِّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، فَإنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُحَسَناتٍ.(86) ترجمه : فرمود: ذكر و ياد خداوند متعال ، مرگ و حالات آن ، تلاوت و تدبّر قرآن ؛ و نيز صلواتو درود فرستاد بر حضرت رسول و اهل بيتش عليهم السلام را زياد و به طور مكرّر انجامدهيد، همانا پاداش صلوات بر آن ها، ده حسنه و ثواب مى باشد. 20 قالَ عليه السلام : إنَّكُمْ فى آجالِ مَنْقُوصَةٍ وَيّامٍ مَعْدُودَةٍ، وَالْمَوْتُ يَتي بَغْتَةً،مَنْ يَزْرَعُ شَرّاً يَحْصَدُ نِدامَةً.(87) ترجمه : فرمود: همانا شما انسان ها در يك مدّت و مهلت كوتاهى به سر مى بريد كه مدّت زمان آنحساب شده و معيّن مى باشد و مرگ ، ناگهان و بدون اطلاع قبلى وارد مى شود و شخص رامى ربايد، پس متوجّه باشيد كه هركس هر مقدار در عبادت و بندگى و انجام كارهاى نيكتلاش كند فرداى قيامت غبطه مى خورد كه چرا بيشتر انجام نداده است و كسى كه كارخلاف و گناه انجام دهد پشيمان و سرافكنده خواهد بود. 21 قالَ عليه السلام : إنّ الْوُصُولَ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لايُدْرَكُ إلاّبِامْتِطا ءِاللَّيْلِ.(88) ترجمه : فرمود: همانا رسيدن به خداوند متعال و مقامات عاليه يك نوع سفرى است كهحاصل نمى شود مگر با شب زنده دارى و تلاش در عبادت و جلب رضايت او در امور مختلف. 22 قالَ عليه السلام : الْمَقاديرُ الْغالِبَةِ لاتُدْفَعُ بِالْمُغالَبَةِ، وَالاْ رْزاقُ الْمَكْتُوبَةِلاتُنالُ بِالشَّرَهِ، وَلاتُدْفَعُ بِالاْ مْساكِ عَنْها.(89) ترجمه : فرمود: مقدّراتى كه در انتظار ظهور مى باشد با زرنگى و تلاش از بين نمى رود وآنچه مقدّر باشد خواهد رسيد، همچنين رزق و روزى هركس ، ثبت و تعيين شده است و با زيادهروى در مصرف به جائى نخواهد رسيد؛ و نيز با نگهدارى هم نمى توان آن را دفع كرد. 23 قالَ عليه السلام : قَلْبُ الاْ حْمَقِ فى فَمِهِ، وَفَمُ الْحَكيمِ فى قَلْبِهِ.(90) ترجمه : فرمود: انديشه حمق در دهان اوست ، وليكن دهان و سخنعاقل در درون او مى باشد. (يعنى ؛ افراد حمقاوّل حرف مى زنند و سپس در جهت سود و زيان آن فكر مى كنند، بر خلافعاقل كه بدون فكر سخن نمى گويد). 24 قالَ عليه السلام : الْمُؤْمِنُ بَرَكَةٌ عَلَى الْمؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَى الْكافِرِ.(91) ترجمه : فرمود: وجود شخص مؤمن براى ديگر مؤمنين بركت و سبب رحمت مى باشد و نسبت به كفّارو مخالفين حجّت و دليل است . 25 قالَ عليه السلام : لا يَشْغَلُكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْرُوضٍ.(92) ترجمه : فرمود: مواظب باش كه طلب روزى كه از طرف خداوندمتعال تضمين شده تو را از كار و اعمالِ واجب باز ندارد (يعنى ؛ مواظب باش كه به جهتتلاش و كار بيش از حدّ نسبت به واجبات سُست وسهل انگار نباشى ). 26 قالَ عليه السلام : جُرْةُ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ في صِغَرِهِ تَدْعُو إلَى الْعُقُوقِ فىكِبَرِهِ.(93) ترجمه : فرمود: رو پيدا كردن و جرئ شدن فرزند هنگام طفوليّت درمقابل پدر، سبب مى شود كه در بزرگى مورد نفرين و غضب پدر قرار گيرد. 27 قالَ عليه السلام : جْمِعْ بَيْنَ الصَّلاتَيْنِ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ، تَرى ماتُحِبُّ.(94) ترجمه : فرمود: نماز ظهر و عصر را دنباله هم در اوّل وقت انجام بده ، كه در نتيجه آن فقر و تنگدستى از بين مى رود و به مقصود خود خواهى رسيد. 28 قالَ عليه السلام : وْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهةِ، عْبَدُ النّاسِ مَنْ قامَالْفَرائِضَ، زْهَدُ النّاس مَنْ تَرَكَ الْحَرامَ، شَدُّ النّاسِ اجْتِهاداً مَنْ تَرَكَالذُّنُوبَ.(95) ترجمه : فرمود: پارساترين مردم آن كسى است كه از موارد گوناگون شبهه و مشكوك اجتناب ودورى نمايد؛ عابدترين مردم آن شخصى است كهقبل از هر چيز، واجبات الهى را انجام دهد؛ زاهدترين انسان ها آن فردى است كه موارد حرام وخلاف را مرتكب نشود؛ قوى ترين اشخاص آن شخصى است كه هر گناه و خطائى را در هرحالتى ترك نمايد. 29 قالَ عليه السلام : لا يَعْرِفُ النِّعْمَةَ إلاَّ الشّاكِرُ، وَلا يَشْكُرُ النِّعْمَةَ إلاَّالْعارِفُ.(96) ترجمه : فرمود: كسى قدر نعمتى را نمى داند مگر آن كه شكرگزار باشد و كسى نمى تواندشكر نعمتى را انجام دهد مگر آن كه اهل معرفت باشد. 30 قالَ عليه السلام : مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا يُغْفَرُ قَوْلُ الرَّجُلِ: لَيْتَنى لاأُؤ اخِذُ إلاّبِهذا.(97) ترجمه : فرمود: بعضى از گناهانى كه آمرزيده نمى شود: خلافى است كه شخصى انجام دهد وبگويد: اى كاش فقط به همين خلاف عِقاب مى شدم ، يعنى ؛ گناه در نظرش ناچيز وضعيف باشد. 31 قالَ عليه السلام : بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ يَكُونُ ذا وَجْهَيْنِ وَ ذالِسانَيْنِ، يَطْرى خاهُشاهِداً وَ يَكُلُهُ غائِباً، إنْ أُعْطِىَ حَسَدَهُ، وَ إنْ ابْتُلِىَ خَذَلَهُ.(98) ترجمه : فرمود: بد آدمى است آن كه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد؛ دوست و برادرش را درحضور، تعريف و تمجيد مى كند ولى در غياب و پشت سر، بدگوئى و مذمّت مى نمايد كههمانند خوردن گوشت هاى بدن او محسوب مى شود، چنين شخص دو چهره اگر دوستش درآسايش و رفاه باشد حسادت مى ورزد و اگر در ناراحتى و سختى باشد زخم زبان مىزند. 32 قالَ عليه السلام : مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَالْجُلُوسُ دُونَشَرَفِ الْمَجْلِسِ.(99) ترجمه : فرمود: يكى از نشانه هاى تواضع و فروتنى آن است كه به هركس برخورد نمائىسلام كنى و در هنگام ورود به مجلس هر كجا، جا بود بنشينى نه آن كه به زور و زحمتبراى ديگران جائى را براى خود باز كنى -. 33 قالَ عليه السلام : مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِكَتُهُيُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتّى يَقُومَ، مِنَال تَّواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّمَنْ تَمُّرُ بِهِ.(100) ترجمه : فرمود: كسى كه متكبّر نباشد و موقع ورود به مجلس هر كجا جائى بود بنشيند تا زمانىكه حركت نكرده باشد خدا و ملائكه هايش بر او درود و رحمت مى فرستند؛ از علائم ونشانه هاى تواضع و فروتنى آن است كه به هر شخصى برخورد نمودى سلام كنى . 34 قالَ عليه السلام : لاتُمارِ فَيَذْهَبُ بَهاؤُكَ، وَ لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَأُعَلَيْكَ.(101) ترجمه : فرمود: با كسى جدال و نزاع نكن كه بهاء و ارزش خود را از دست مى دهى ، با كسىشوخى و مزاح ناشايسته و بى مورد نكن وگرنه افراد بر تو جرى ء و چيره خواهند شد. 35 قالَ عليه السلام : مَنْ آثَرَ طاعَةَ بَوَىْ دينِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلي عَلَيْهِمَاالسَّلام عَلى طاعَةِبَوَىْ نَسَبِهِ، قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِهُ: لاَُؤَ ثِرَنَّكَ كَما آثَرْتَنى ، وَلاَُشَرِّفَنَّكَ بِحَضْرَةِ أبَوَىْ دينِكَ كَما شَرَّفْتَ نَفسَكَ بِإيثارِ حُبِّهِما عَلى حُبِّ بَوَيْ نَسَبِكَ.(102) ترجمه : فرمود: كسى كه مقدّم دارد طاعت و پيروى پيغمبر اسلام حضرت محمّد و اميرالمؤمنين امام علىّصلوات اللّه عليهما را بر پيروى از پدر و مادر جسمانى خود، خداوندمتعال به او خطاب مى نمايد: همان طورى كه دستورات مرا بر هر چيزى مقدّم داشتى ، تورا در خيرات و بركات مقدّم مى دارم و تو را همنشين پدر و مادر دينى يعنى حضرترسول و امام علىّ عليهما السلام مى گردانم ، همان طورى كه علاقه و محبّت عملى واعتقادى خود را نسبت به آن ها بر هر چيزى مقدّم داشتى . 36 قالَ عليه السلام : لَيْسَ مِنَ الاْ دَبِ إظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُونِ.(103) ترجمه : فرمود: از ادب و اخلاق انسانى و اسلامى نيست كه در حضور شخص مصيبت ديده و غمگين ،اظهار شادى و سرور كند. 37 قالَ عليه السلام : مَنْ كانَ الْوَرَعُ سَجّيَتَهُ، وَالْكَرَمُ طَبيعَتَهُ، وَالْحِلْمُ خُلَّتَهُ،كَثُرَ صديقُهُ وَالثَّناءُ عَلَيْهِ.(104) ترجمه : فرمود: هركس ورع و احتياط در روش زندگيش ، بزرگوارى و سخاوت عادت برنامه اش وصبر و بردبارى برنامه اش باشد؛ دوستانش زياد و تعريف كنندگانش بسيار خواهندبود. 38 قالَ عليه السلام : عْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَشَدُّهُمْ قَضاءً لَها، عْظَمُهُمْعِنْدَاللّهِ شَناً.(105) ترجمه : فرمود: هركس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعايت كند و مشكلات و نيازمندى هاى آن هارا برطرف نمايد، در پيشگاه خداوند داراى عظمت و موقعيّتى خاصّى خواهد بود. 39 قالَ عليه السلام : اِتَّقُوا اللّهُ وَكُونُوا زَيْناً وَلاتَكُونُوا شَيْناً، جُرُّوا إلَيْنا كُلَّمَوَّدَةٍ، وَاَدْفَعُوا عَنّا كُلُّ قَبيحٍ، فَإنَّهُ ما قيلَ فينا مِنْ حُسْنٍ فَنَحْنُ هْلُهُ، وَ ما قيلَ فينا مِنْسُوءٍ فَما نَحْنُ كَذلِكَ.(106) ترجمه : فرمود: تقواى الهى را در همه امور رعايت كنيد، و زينت بخش ما باشيد و مايه ننگ ما قرارنگيريد، سعى كنيد افراد را به محبّت و علاقه ما جذب كنيد و زشتى ها را از ما دورنمائيد؛ درباره ما آنچه از خوبى ها بگويند صحيح است و ما از هر گونه عيب و نقصىمبّرا خواهيم بود. 40 قالَ عليه السلام : يَتي عُلَماءُ شيعَتِنَا الْقَوّامُونَ لِضُعَفاءِ مُحِبّينا وَ هْلِوِلايَتِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَالاْ نْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تيجانِهِمْ عَلى رَسِ كُلِّ واحِدٍ مِنْهُمْ تاجُ بَهاءٍ،قَدِ انْبَثَّتْ تِلْكَ الاْ نْوارُ فى عَرَصاتِ الْقِيامَةِ وَ دُورِها مَسيرَةَ ثَلاثِمِائَةِ لْفِسَنَةٍ.(107) ترجمه : فرمود: آن دسته از علماء و دانشمندان شيعيان ما كه در هدايت و رفع مشكلات دوستان وعلاقه مندان ما، تلاش كرده اند، روز قيامت در حالتى وارد صحراى محشر مى شوند كهتاج كرامت بر سر نهاده و نور وى ، همه جا را روشنائى مى بخشد و تماماءهل محشر از آن نور بهره مند خواهند شد.
|
|
|
|
|
|
|
|