بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب سلوک علوی (راهبردهای امام علی (ع) در تربیت فرزندان ), سید حسین اسحاقى ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     SOLOOK01 -
     SOLOOK02 -
     SOLOOK03 -
     SOLOOK04 -
     SOLOOK05 -
     SOLOOK06 -
     SOLOOK07 -
 

 

 
 

fehrest page

back page

توصيه هاى تربيتى و كاربردى امام على (عليه السلام )  
امام على (عليه السلام ) در نامه سى و يكم نهج البلاغه ، الگوى تربيت و خط مشىپرورش يافته انسان را ترسيم كرده اند تا اوليا، مربيان ونسل جوان در طول تاريخ از آن الهام گرفته و براساس آن زندگى خود را پايهگذارى كنند. به عنوان حسن ختام فرازهايى از اين نامه نورانى را انتخاب و تقديم مىكنيم تا در مسير رشد، تعالى و كمال ، سرمايه سعادتمان باشد و آموزه هاى آن را دركلاس زندگى به كار بنديم .
1. فرزندم ! تو را به پاسدارى از مرزهاى الهى و خدمت و اطاعت او، سفارش مى كنم وبدان كه نيرو و دستاويزى بالاتر و برتر از دستاويز الهى نيست . در همهحال به آستان مقدسش پناهنده شوكه پناهگاهى امن است .
2. دلت را با روح اندرز، زندگى بخش و انگيزه هاى ناروا و هوا و هوس را از سرزمينوجودت با نيروى زهد و تقوا بيرون كن و بدان كه اقامتگاه اصلى و دايمى ات آخرت است، پس هرگز آخرتت را به دنيا مفروش .
3. از آنچه نمى دانى و تكليف ندارى ، سخن مگوى و در راهى كه در آن بيم گمراهى استوارد مشو!زيرا باز ايستادن به گاه سرگشتگى بهتر از راندن بر مركب خطرها است .
4. مردم را به نيكى فراخوان و با زشتى ها و بدى ها با دست و زبان ستيزه كن !در راهخدا و احياى ارزش هاى الهى به پا خيز و در اين راه از ملامت هيچ سرزنشگرى مهراس .
5. جان خويش را به زيور صبر بياراى و بدان كهتحمل صبر، در راه حق ، بسيار دلنشين و زيبا است .
6. بدان كه دل نوجوان ، مانند زمينى آماده ، پذيراى هر بذرى است ، پس ‍ بكوش تا بذرعشق و ايمان در آن بكارى و گرنه سرزمين وجودش ، در محاصره نااهلان قرار مى گيرد.
7. كردار و رفتار پيشينيان را به دقت زير نظر گير و در سرگذشت آنانتاءمل كن با اين كار زندگى ات تا امتداد تاريخ ادامه مى يابد. امور دنيا و زيست برمحور تكرار تاريخ است ، پس گذشته را چراغ راه آينده قرار بده .
8. دست توسل و نيازت را به آستان بى نياز برآور و از هر گمانى كه تو را بهشبهه در اندازد و يا به دست گمراهى ات سپارد، واگذار و با تاريكى و كژى دمسازمشو!
9. هيچ گاه بر خود غره مشو و همواره به آفريدگار روزى بخش روى آور و بر دامنش چنگبزن و بندگى و خاكسارى ت را به اثبات برسان ؛ زيرا مادر درياى عظمت حضرت حق ،پر كاهى بيش نيستيم .
10. اگر در تفكر دينى ، به مشكلى برخوردى ، بدان كه تو به آن دست نيافته اى نهاين كه راهى براى دست يابى به آن وجود ندارد.
11. آنان كه به زندگى دنيوى واقع بينانه نگريستند و از ظواهر فريباى آن گذشتند،چون مسافرانى هستند كه از سرزمين سخت و قحطى زده ، آهنگ سفر به سرزمينى پرمنفعت وحاصل خيز كرده و رهسپار منطقه اى پر آب و گياه گرديدند.
12. فرزندم !در روابط اجتماعى و حقوق متقابل ، خويشتن خويش را معيار سنجشقرار ده و باديگران چنان باش كه انتظار دارى با تو باشند و هر آنچه براى خود مىپسندى ، براى ديگران نيز بپسند نيكى كن همان گونه كه دوست دارى به تو نيكىكنند!
13. از دست رنجت به ديگران ببخش و گنجور و مالدار ديگران مباش . بدان كه راهى درازدر پيش روى دارى و از دو چيز بى نياز نيستى : نخست جستجوى بهترين و نزديك ترين راهو ديگر ره توشه اى سبك سار كه زمين گيرت نسازد.
14. برگ عيشى از پيش فرست تا بهترين اقامتگاه را برايت مهيا كند. اين پيشرو همانخشنودى الهى است كه اگر در اين دنيا فراهم نسازى ، ديگرمجال و فرصتى نخواهد بود، پس پيشاپيش توشه خود برگير و بار خود ببند وقبل از سفر، همسفرت را پيدا كن و پيش از تهيه خانه ، همسايه ات را بشناس !
15. خداوند دل بركندن از گناه را عمل نيك شمرد و به گناه حساب ، گناهت را يك و عمل نيكت را ده
نوشته است . هرگاه از سوز دل فرياد كنى ، بى هيچ كاستى مى شنود و درهاى رحمتشبه سوى همگان باز است . پس به هوش باش و بترس از اين كه مرگ درحال گناه و زشتى در رسد و تو خود فريبانه ، وعده توبه را زمزمه كنى .
16. ديده بگشا و بپرهيز كه مثل دنيا پرستان ، بر سر تصاحبمال فريفته شوى و به فكر پستى بيفتى !دنيا پرستان جز هياهو و جراحت به روحلطيفت طرفى نمى بندند. آنان در برهوت آشفتگى سرگشته اند و پرخورى و شهوتپرستى ، آن ها را از فرداى حساب غافل ساخته است .
17. بدان كه هرگز بر قله بلند، آرزوهايت دست نخواهى يافت و ازاجل محتوم گريزى نيست . پس هيچ گاه خود را به آب و آتش مزن و در كار و زندگى ،لطف و مدارا را پيشه ساز!از تكيه بر آرزوها بپرهيز كه دستمايه احمقان است !
18. شخصيت خود را از هر پستى و پليدى پاس دار؛ چه بهاى شخصيتمال و مقام نيست . بنده ديگران مباش كه خدا آزاده ات آفريده است .
19. تنها ولى نعمتت خدا است ، پس درگرفتن نعمت ، ميانجى مطلب ، كه درهرحال ، بهره ات را در يافت خواهى كرد و از هجوم لشكرله از بترس كه تو را بهسختى بر زمين مى كوبد.
20. نگهدارى آنچه در اختيار دارى ، محبوب تر است از خواهش آنچه در دست ديگران مىبينى . پس به آنچه دارى قانع باش !آنچه دفتر تقدير بر تو رقم زده است ، بهزودى دريافت خواهى كرد.
21. فرزندم !بدان هر كه پرگويد، بيهوده گويد و آن كس كه به تفكر نشيند، صاحببصيرت و بينش خواهد شد.
22. همواره با خوبان و خيرانديشان هم نشين شو تا از آنان شوى و از بدان و بدكارانبپرهيز تا از شمار آنان نباشى .
23. فوران خشمت را به يك باره فرو بر كه شيرين تر و نيكفرجام تر از آن نيافتم .
24. به هنگام سخت گيرى دوستان ، مدارا كن و پذيراى پوزششان باش ؛ اما در همه جاچنين مباش و در برابر نااهلان كرنش مكن .
25. اگر خواستى با برادرت قطع رابطه كنى ، راهى براى آشتى بگذار تا اگرروزى خواست از آن راه بازگردد، امكان بازگشت باشد.
26. بردشمنت جوانمردى و كرامت كن ، كه شيرين ترين پيروزى است .
27. با كسى كه درشتى مى كند نرمخويى كن ، باشد كه از سركشى فرود آيد و آرامشود.
28. بدان كه پاداش كسى كه تو را شاد مى كند، آن نيست كه ناشادش كنى .
29. زنانتان را در صدف حجاب بپوشانيد تا از چشم زخم بوالهوسان در امان باشند،پرسه زدن زن در كوچه و بازار، بسان فراخوانى نااهلان به حريم امن زندگى است .
30. دودمان خويش را بزرگ دار كه آنان بالپرواز، دژ پناه بخش و دست كام بخش تو هستند.
دين و دنياى تو را به خدا مى سپارم واز او خواستارم كه بهترين سرنوشت را براىامروز و فردا و دنيا و آخرتت رقم زند. (360)
سخن آخر  
از آنچه گذشت ، دريافتيم كه امام على (عليه السلام ) يك نظام جامع تربيتى ارائه كردهاست ؛ زيرا در ديدگاه تربيتى على (عليه السلام ) هم از اهميت و ضرورت تربيت و هم ازويژگى ها، اهداف و اصول سخن به ميان آمده و هم از شيوه هاى مؤثر در به كارگيرىاصول و مبانى تربيت كه در مجموع حكايت از جامعيت نظام تربيتى آن حضرت دارد. از منظرايشان ، خانواده نقش كليدى و اساسى در تربيت دارد و اين بداندليل است كه اولا، در تاءثير عامل وراثتى و ديگرعوامل محيطى نقش اساسى دارد. ثانيا، تا پيش از بلوغ ، در مجموع بيشترين بخش عمرفرزندان در كانون خانواده و تحت نظارت آنان سپرى مى شود و ثالثا، نقش الگويىوالدين ، به ويژه در تربيت اخلاقى ، بسيار چشمگير است . از طرفى ، خانواده خود ازعوامل تاءثير گذار محيطى در تربيت فرزندان است كه مى تواند از راه ارتباطاتاجتماعى ، زمينه دوست يابى شايسته را براى فرزندان فراهم آورد.
هم چنين نقش پدر در زمينه سازى عوامل محيطى برجسته تر از ديگر اعضاى خانواده است .پس از خانواده ، گروه دوستان و هم سالان ، بيش از ديگرعوامل مورد توجه حضرت قرار گرفته است ؛ چون تاءثيرهاى مستقيم دوستان برهمديگر، انكارناپذير است . علاوه بر گروه هم سالان ، نقش ‍ همسايگان ، انجمن ها، احزابو علما نيز از ديدگاه امام على (عليه السلام ) حائز اهميت است . در ديدگاه تربيتىحضرت ، به نكاتى برمى خوريم كه نشان از پيش تازى ايشان در طرح نظرياتى استكه در دنياى امروز صاحب نظران تعليم و تربيت به خصوص متفكران غربى داعيهابتكار دارند؛ مثلا بحث تاءثير وراثت و محيط ومراحل تربيت و رشد كودك و شخصيت شناسى به نحو شايسته اى مورد توجه حضرتقرار گرفته است كه امروزه تحت عنوان روان شناسى رشد و شخصيت از آن ياد مى شود.بعدها نيز اين سيره تربيتى توسط فرزندان معصوم آن حضرت پى جويى شد. در اينزمينه واپسين كلام را فرمايش امام سجاد (عليه السلام ) قرار مى دهيم كه در دامان پدر،مادر و نياكانى والا پرورش يافت . ايشان مى فرمايند:
و اءما ولدك فتعلم اءنه منك و مضاف اليك فىعاجل الدنيا بخيره و شره ، واءنك مسؤ ول عما و ليته من حسن الاءدب ، والدلاه على ربهعزوجل ، و المعونه له على طاعته ، فاعمل فى اءمرهعمل من يعلم اءنه مثاب على الاحسان اليه ، معاقب على الاساءه اليه ؛ (361)
اما حق فرزندت اين است كه بدانى او را از تو و در زندگى دنيا خير و شر او وابستهبه تو است و تو در سرپرستى او مسئول حسن تربيت و راهنمايى اش به سوى خداىعزوجل و كمك او بر طاعت وفرمان بردارى خدا هستى ، پس در مورد او چنانعمل كن كه خود را در مقابل نيكى به او ماءجور و درمقابل بدى به او معذب و معاقب بدانى .
بر اساس دو طرفه بودن حق و وظيفه ، هم چنان كه پدر، برگردن فرزند حقوقى دارد،فرزند نيز بر عهده پدر حقوقى دارد. خداى بزرگ اگر براى فرزندان درقبال والدين مسئوليتى قرار داده است ، پدر و مادر را نيز بدون تعهد نگذاشته است .غنچهنوشكفته اى به نام كودك و به عنوان نعمتى شيرين در اختيار والدين گذاشته شده كهنياز به محبت ، هدايت و تعليم و تربيت دارد. آنان كه درمقابل حوادث و بلاها، جسم فرزند خود را محافظت كرده و در تاءمين خوراك ، پوشاك وآسايش جسمى ميوه هاى دل خويش ‍ كوشش فراوان مى كنند، نبايد از روح ، روان ، قلب وانديشه او غفلت كنند. فراهم كردن امكانات تربيتى و آموزشى ، مجهز ساختن فرزند بهآگاهى هاى لازم براى ورود به صحنه اجتماع از وظايف حتمى والدين است ؛ زيرا مرگمعنوى و اخلاقى به مراتب از نابودى جسمى زيان بخش تر است . در راه پرورش سازنده، محبت ، اكسيرى است كه داروى هر دردى است . مولوى درباره نقش حساس محبت ، اين چنينسروده است :
از محبت خارها گل مى شود  

از محبت تلخ ‌ها شيرين شود
وز محبت مس ها زرين شود
از محبت دردها صافى شود
وز محبت دردها شافى شود
از محبت خارها گل مى شود
وز محبت سركه ها مل مى شود
از محبت نار نورى مى شود
وز محبت ديو حورى مى شود
از محبت سنگ روغن مى شود
بى محبت موم آهن مى شود
از محبت حزن شادى مى شود
وز محبت غول هادى مى شود
از محبت نيش نوشى مى شود
وز محبت شير موشى مى شود
از محبت مرده زنده مى شود
وز محبت شاه بنده مى شود
اين محبت هم نتيجه دانش است
كى گزافه بر چنين تختى نشست
خدايا!ما را در تربيت فرزندانمان يارى فرما.
آمين يارب العالمين
منابع و مآخذ 
1. آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، رضا فرهاديان ، انتشارات رئوف .
2. اخلاق و تربيت اسلامى ، محمد حسن آموزگار، ج 1، انجمن اولياء و مربيان جمهورىاسلامى ايران ، چاپ سوم ، پاييز 1375 ش .
3. اسلام و تعليم و تربيت ، ابراهيم امينى ، انجمن اولياء و مربيان جمهورى اسلامىايران ، چاپ دوم ، تابستان 1373 ش .
4. اصول و روش هاى تربيت در اسلام ، دكتر سيد احمد احمدى ، بخش ‍ فرهنگى دفترمركزى جهاد دانشگاهى ، چاپ دوم ، 1368 ش .
5. با فرزند خود چگونه رفتار كنيم ، دكتر محمدرضا شرفى ، انتشارات جهاددانشگاهى دانشگاه تهران ، چاپ دوم ، زمستان 1371 ش .
6. بحار الاءنوار الجامعه لعلوم الاءئمه الاطهار، محمدباقر مجلسى (ت 1110 ق )الطبعه الثانيه ، داراحياء التراث العربى ، بيروت ، 1403 ق .
7. تحف العقول ، ابن شعبه الحرانى ، تصحيح على اكبر الغفارى ، مؤسسه النشراسلامى .
8. تحف العقول عن آل الرسول ، ابومحمد الحسن بن على بن الحسين بن شعبه الحرانى ،مكتبه بصيرتى ، قم 1394 ق .
9. تربيت و مقاوم سازى نسل ، على قائمى ، انتشارات تربيت ، چاپاول .
10. ترجمه و شرح رساله الحقوق امام سجاد (عليه السلام )، محمد سپهرى ، مؤسسهانتشارات دارالعلم ، چاپ اول ، 1370 ش .
11. تعليم و تربيت در اسلام ، مرتضى مطهرى ، چاپ بيستم ، انتشارات صدرا،1371 ش .
12. تفسير المنسوب الى الامام ابى محمد الحسن بن على العسكرى ، الطبعه الاولى ،تحقيق و نشر مدرسه الامام المهدى ، قم 1409ق .
13. تفسير سوره حمد، امام روح الله خمينى ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .
14. التوحيد، ابى جعفر محمدبن على بن الحسين بن بابويه قمى ، تحقيق سيد هاشمالحسينى الطهرانى ، مؤسسه النشر الاسلامى .
15. جامع السعادات ، محمد مهدى بن ابى ذر النراقى ، تحقيق السيد محمد كلانتر،الطبعه الثانيه ، منشورات جامعه النجف الدينيه ، 1383 ق .
16. چهل حديث ، امام روح الله خمينى ، چاپ ششم ، مؤسسه تنظيم ونشر آثار امام خمينى، 1374 ش .
17. الحياه ، محمدرضا حكيمى ، محمد حكيمى ، على حكيمى ، ترجمه احمد آرام ، چاپاول ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، 1377 ش .
18. درونى كردن ارزش هاى اسلامى در دانش آموزان ، دكتر عين الله خادمى ، ادارهكل آموزش و پرورش ، تابستان 1379.
19. سفينه البحار و مدينه الحكم و الآثار، عباس بن محمدرضا القمى ، مؤسسهانتشارات فراهانى .
20. شرح غرر الحكم و دررالكلم ، جمال الدين محمد خوانسارى ، با مقدمه و تصحيح وتعليق ميرجلال الدين حسينى ارموى ، چاپ سوم ، دانشگاه تهران ، 1360 ش .
21. شرح نهج البلاغه ، عزالدين عبدالحميد بن هبه الله ابن ابى الحديد المعتزلى ،به تحقيق محمدابولفضل ابراهيم ، الطبعه الاولى ، دار احياء الكتب العربيه ،مصر،1378 ق .
22. شرح نهج البلاغه ، كمال الدين ميثم بن على بن ميثم البحرانى ، دفتر تبليغاتاسلامى قم ، 1362 ش .
23. الشفاء بتعريف حقوق المصطفى ، ابوالفضل عياض بن موسى بن عياض ، تحقيقعلى محمد البجاوى ، دارالكتب العربى ، بيروت .
24. غرر الحكم و دررالكلم ، عبدالواحد التميمى الآمدى ، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات ،بيروت ، 1407 ق .
25. فرزندم چنين باش ، سيد جمال دين پرور، بنياد نهج البلاغه ، چاپ پنجم ،1379 ش .
26. فرهنگ فارسى ، محمد معين ، چاپ چهارم ، انتشارات امير كبير، 1360 ش .
27. فرهنگ كوثر، آستانه مقدسه حضرت معصومه عليهاالسلام ، مقالات امام على (عليهالسلام ) و تربيت فرزند، على همت بنارى ، شماره هاى 34 تا 37،سال 1378.
28. الكاشف ، سيد جواد مصطفوى ، دارالكتب الاسلاميه .
29. الكافى ، ابو جعفر محمد بن يعقوب الكلينى ، صححه و علق عليه على اكبرالغفارى ، دارالكتب الاسلاميه ، تهران ، 1388 ق .
30. لسان العرب ، جمال الدين محمد بن مكرم ابن منظور، علق عليه و وضع فهارسهعلى شيرى ، الطبعه الاولى ، التراث العربى ، بيروت ، 1408 ق .
31. لغتنامه دهخدا، على اكبر دهخدا، چاپ اول ، سازمان لغتنامه دهخدا، 1352 ش .
32. ماه مهر پرور، استاد مصطفى دلشاد، خانه انديشه جوان ، تهران ، چاپ دوم ،پاييز 1378 ش .
33. مسايل نوجوانان و جوانان ، محمد خدايارى فرد، انجمن اولياء و مربيان جمهورىاسلامى ايران ، چاپ پنجم ، بهار 1377 ش .
34. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ، حسين بن محمد تقى النورى الطبرسى ،الطبعه الثانيه ، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث ، بيروت ، 1408 ق .
35. المحجه البيضاء فى تهذيب الاحياء، ملامحسن فيض الكاشانى ، صححه و علقعليه ، على اكبر الغفارى ، الطبعه الثانى ، دفتر انتشارات اسلامى .
36. مطالب السؤ ول فى مناقب آلالرسول ، كمال الدين ابو معالم محمد بن طلحه النصيبى الشافعى ، طبح حجرى ، تهران، 1287 ش .
37. مطلوب كل طالب (من كلام على ابن ابى طالب عليه السلام )، رشيد الدين وطواط،تصحيح و تعليق دكتر محمود عابدى ، بنياد نهج البلاغه ، 1374 ش .
38. معجم مقاييس اللغه ، ابوالحسين احمد بن فارس ، بتحقيق و ضبط عبدالسلام محمدهارون ، الطلبه الثانيه ، شركه مكتبه و مطبعه الحلبى ، مصر، 1389 ق .
39. من لايحضره الفقيه ، ابى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه قمى(الصدوق )، صححه و علق عليه على اكبر الغفارى ، منشورات جامعه مدرسين قم .
40. ميزان الحكمه ، محمدى رى شهرى ، دفتر تبليغات اسلامى ، قم ، 1362 ش .
41. الميزان فى تفسير القرآن ، السيد محمدحسين طباطبايى ، دارالكتاب الاسلامى ، قم، 1393 ق .
42. نهج البلاغه ، ابوالحسن محمد بن الحسين الموسوى (الشريف الرضى ) ضبطنصه و ابنكر فهارسه العلميه صبحى الصالح ، الطبعه الاولى ، بيروت ، 1378 ق(و) انتشارات دارالهجره قم .
43. نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، انتشارات فقيه .
44. نهج السعاده فى مستدرك نهج البلاغه ، محمدباقر المحمودى ، الطبعه الاولى ، مؤسسه الاعملى للمطبوعات ، مؤسسه التضامن الفكرى ، بيروت ، 1397 ق .
45. وسائل الشيعه ، محمد بن حسن ، حر عاملى ، دار احياء التراث العربى ، بيروت ،ج 4، 1391ه .ق .

fehrest page

back page