بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب سرزمین اسلام, غلامرضا گلى زواره ( )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 -
     03 -
     04 -
     05 -
     06 -
     07 -
     08 -
     09 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     14 -
     15 -
     16 -
     17 -
     18 -
     19 -
     20 -
     21 -
     22 -
     23 -
     fehrest -
 

 

 
 


next

ب - آسياى جنوبى

آسياى جنوبى همان شبه قاره هند است كه به لحاظ طبيعى در شمال آن كوههاى مرتفعى واقع شده كه به صورت ديوارى بخشهاى شمالى آن را دربر مى‏گيرد. هيماليا در شمال شرقى و سليمان در شمال غربى مهمترين كوههاى اين بخش است. رودهاى سند (ايندوس)،گنگ و برهماپوترا از اين ارتفاعات سرچشمه مى‏گيرند و آب و هواى آن موسمى است. جاهايى كه در معرض بادهاى موسمى است. جاهايى كه در معرض بادهاى موسمى قرار گيرند بويژه در در تابستان از بارندگى زيادى برخوردارند بطوريكه در بنگلادش و ايالات آسام هند در فصل تابستان بدون وقفه باران مى‏بارد در چراپونچى (1) واقع در ايالت اسام كه بيش از همه جاى دنيا باران دارد، ميران ريزش باران به 12 متر مى‏رسد با اين حال بعضى مناطق شبه قاره، خشكند مثل بلوچستان پاكستان كه تحت تاثير آب و هواى صحرايى قرار دارد. شريط جغرافيائى مناسب همچون دما، رطوبت و خاك حاصلخيز اين منطقه را بسيار پربركت نموده و امكانان فوق همراه با وفور مواد غذايى تراكم جمعيت را در آسياى جنوبى بالابرده است به طوريكه در مساحتى به وسعت تقريبى 4500000 كيلومتر مربع بيش از يك ميليارد نفر يعنى حدود 20% سكنه جهان سكونت دارند. تركيب نژادى جمعيت نيز از تنوع زيادى برخوردار بوده و در نواحى كوهستانى قبايل متعدد و كوچكى سكونت دارند كه شيوه‏هاى قومى آنها بسيار اختصاصى است. در نواحى ساحلى و جلگه‏ها و همچنين شبه جزيره دكن گروه‏هاى بزرگى سكونت دارند كه بخش عظيمى از سكنه هر يك از واحدهاى سياسى اين ناحيه راتشكيل مى دهند.

مهمترين واحدهاى سياسى، آسياى جنوبى به ترتيب وسعت عبارتند از هند، پاكستان، نپال، بنگلادش، سرى لانكا، نپال و مالديو پروسعت‏ترين و پرجمعيت‏ترين اين كشوره هند است با 3288000 كيلومتر مربع وسعت و قريب به 800 ميليون نفر جمعيت، كم وسعت‏ترين و كم‏جمعيت‏ترين آنان مالديو مى‏باشد با 298 كيلومتر مربع وسعت و قريب به 200000 نفرسكنه.

از بيش از يك ميليارد سكنه مسلمان كه در جهان زندگى مى‏كنند متجاوز از 300 ميليون نفر در آسياى جنوبى سكونت دارند كه از اين ميزان بيش از 200 ميليون مسلمان در واحدهاىسياسى مستقل اسلامى يعنى پاكستان، بنگلادش و مالديو زندگى مى‏نمايند.

مسلمانان هند

هند سرزمين نسبتا وسيعى است كه در جنوب آسيا و آبهاى گرم اقيانوس هند به صورت مثلثى قرار دارد مدار راس السرطان آن را به دو قسمت مى‏نمايد. آب و هواى آن به طور كلى گرم و مرطوب است اما اين حالت در همه جاى آن يكسان نيست.مردم هند از نژادهاى سفيد، سياه و زرد تشكيل شده‏اند و زبان رسمى هند، هندى است ولى زبانهاى انگليسى و فارسى هم در آن رواج دارد. دين اكثريت مردم،هندو (برهما) مى‏باشد. اسلام با 12% از كل سكنه هند، دومين آئين اين كشوراست. آئين‏هاى بودا و مسيح و زرتشت نيز در هند پيورانى دارد مركز حك.مت آن شهر قديمى و تاريخى دهلى‏نو مى‏باشد و اين كشور با 22 ايالت و 9فرماندارى بصورت فدرال اداره مى‏شود.

نخستين بار در زمان خلفاى راشدين، اسلام به هند راه يافت. بازرگانان مسلمان و نيروهاى نظامى در اين مورد نقش مهمى را عهده‏دار بودند. اما عامل فرمانروايى مسلمانان بر اين سرزمين وسيع، يورشى بود كه مسلمانان تحت فرماندهى «محمد بن قاسم‏» در عصر بنى اميه به هند بردند. غزنويان نخستين افراد ايرانى هستند كه دين اسلام را به هندوستان سرايت دادند. در اواخر قرن چهارم و ابتداى قرن يازدهم ميلادى «محمود غزنوى‏» تحت عنوان جهاد اسلامى و نبرد با بت پرستى و بيدينى به سرزمين هند يورش برد و بخش بزرگى از آن را جزو قلمرو خود نمود. پنجاب نيزدر تصرف آنان بود و لاهور مركز حكومت غزنويان قرار گرفت درزمان اين پادشاهان گروهى از دانشمندان ايرانى از جمله ابوريحان بيرونى به هند رفتند. (2)

در سال 1193م قطب الدين ايبك كه از بردگان غورى بود، شهر دهلى را فتح نمود. البته گفته مى‏شود اولين پادشاه غورى كه به هندوستان لشكر كشيد و دهلى را پس از فتح پايتخت‏خود قرار داد، سلطان محمد سام غور بود از اين زمان يعنى قرن هفتم تا زمان سلطه استعمار انگليس بر هند، دهلى پايتخت‏سلاطين مسلمان بود. غوريان در هند مصدر خدمات مهمى شدند و در عصر آنان علماى زيادى از ايران به هند رفتند. در واقع تبليغات اسلامى در هند از زمان غوريان شروع گرديد و مدارس و مساجد رونق يافت. ظهير الدين محمد بابر كه از احفاد امير تيمور بود به هندوستان لشكر كشيد و دهلى را مركز حكومت‏خود قرار داد روابط تيموريان هند و پادشاهان صفوى بسيار حسنه بود و در اين زمان جماعت زيادى از شعرا و ادبا به هند رفتند. در عصر تيموريان كه اقتدار آنان در هند 4 قرن طول كشيد (از سال 932 قمرى برابر با 1526م) تمام مناصب حكومتى و مذهبى در دست ايرانيان بود. قطبشاهيان در دكن در تبليغ دين اسلام و مذهب تشيع سعى و كوشش كردند. محمد على قطب شاه همدانى با لقب قطب الملك در سال 918 قمرى رسما زمامدار دكن گرديد. عادل شاهيان كه مذهب تشيع داشتند در ترويج و تبليغ امور دينى كوشش نموده و بسيارى از مناطق هندوستان كه در دست بت‏پرستان بود در زمان على عادلشاه به تصرف مسلمين درآمد.سرسلسله آنان يوسف عادلشاه است كه سلطنت ناحيه بيجاپور هند را بدست گرفت.

در اردوى سلسله عادل شاهى مدام گروهى از علماى ايرانى، سادات نجف اشرف، كربلا ومدينه شركت داشته و امور دينى را زير نظر گرفتند. (3)

با فتور دولت اسلامى در هند و روى كار آمدن افراد بى‏كفايت و طغيان افراد محلى، وحدت اين سرزمين به مخاطره افتاد و زمينه براى نفوذ استعمار انگلستان و استقرار كمپانى هندشرقى فراهم شد.

اين كمپانى با ايجاد تفرقه بين امراى هند در قلب اين كشور نفوذ نمود. در قرن نوزدهم ميلادى، انقلابى كه مسلمين در آن نقش داشتند بر عليه استعمار انگلستان صورت گرفت ولى دسايس استعمار مانع پيروزى آنان شد پس از آن ملكه ويكتوريا، هند را جزئى از سرزمين بريتانيا اعلام نمود و راه براى محو آثار و تمدن فرهنگ اسلامى و نفوذ فرهنگ غربىبر هند باز گرديد.

نخستين گام آنها اين بود كه در سال 1905م استان بنگال را به دو بخش مسلمان نشين و هندو و تقسيم نمودند و با تحرك طرفين، زد و خوردهاى شديدى بين اين دو فرقه پديد آوردند. البته اين تقسيم‏بندى براى مسلمانان منافعى را در برداشت و در جهت وحدت و تشكيل آنان مؤثر بود و تلاش مسلمانان مبنى بر درخواست تصاحب كرسى‏ها از طريقانتخاب عمومى پذيرفته شد.

سرانجام ملت هند همچون آتشفشانى گرديد كه گاندى و رهبران مسلمان همچون مولانا ابوالكلام آزاد، مولانا محمد على و شوكت على در انفجار آنان مؤثر بدودند. در اين خروشها و قيامها، مسلمانان، هدف عاليترى از هندوها داشتند و آن بدست آوردن آزادى كامل و خروج بى‏قيد و شرط استعمار انگليس بود و در واقع نخستين بانيان نهضت هند، مسلمانان بودند. در اين راستا و جهت موفقيت مبارزات، قائد اعظم و مؤسس پاكستان يعنى محمد على جناح در اتحاد مسلمين و هندوها مى‏كوشيد و تفرقه بين آنان را صلاح نمى‏دانست. در سال 1945م (1324 شمسى) دولت بريتانيا تسليم مقاومت و مبارزات مردم هند و بويژه مسلمان شده و استقلال هند را اعلام كرد كه در انتخابات آن حزب مسلمان مسلم ليك تمام كرسى‏هاى مسلمين را در پارلمان مركزى و 446 از 495 كرسى مسلمانان را در شوراهاى ايالتى بدست آورد (رهبر حزب مذكور دران زمان محمد على جناح بود) در15 اوت 1947م كشورهاىمستقل هند و پاكستان (شامل بخش غربى و شرقى) پديد آمد.

با آنكه مقرر گرديد در هنگام استقلال پاكستان، ايالاتى كه اكثريت مسلمان دارند، مختارند تابع يكى از دو كشور هند و پاكستان گردند ايالت پنجاب و بنگال و حيدرآباد ، على رغم اكثريت مسلمان و تمام مردم به پاكستان منضم نگرديد و حيدرآباد كه حدود 20 ميليون مسلمان داشت و در صدد بود تا خود كشورى مستقل باشد در سال 1948م مورد تجاوز هند قرار گرفت و به آن ضميمه شد. در سال 1947م نيز هند مانع از آن گرديد تا كشمير مسلمانبه پاكستان ملحق گردد. (4)

در وضع كنونى (سال 1991م) دولت هند تعداد مسلمين را 95 ميليون نفر اعلام كرده است.

اما مسلمين عقيده دارند از بسيارى از آنها سرشمارى بعمل نمى‏آيد و رقم واقعى آنان به 150ميليون نفر بالغ مى‏گردد كه حدود 17% سكنه هند را تشكيل مى‏دهند.

از 1356 ناحيه هند، مسلمانان در 9 ناحيه در اكثريتند و در 19 ناحيه بيش از 25% و در94 ناحيه ديگر متجاوز از 10% جمعيت هستند. حدود 10% مسلمانان در ايالاتى واقعند كه اكثريت آنان مسلمانانند. نزديك به 70% مسلمانان هند،سنى مذهب و پيرو مكتب حنفى مى‏باشند. بقيه مذهب شيعه‏اند. لكنهو كه به عنوان يكى از بلاد مهم هند به شمار مى‏رود يگانه مركز و كانون فعلى شيعه اثنى عشرى در هند است در اين شهر بخش مهمى از آثار شيعه از قبيل مساجد و حسينيه‏ها ديده مى‏شود. شيعيان سراسر هند در خصوص مسائل دينى و علمى و حتى سياسى به اين مركز مراجعه و حل مشكل خود را جستجو مى‏نمايند. مراسم عزاى حسينى در ايام محرم و ساير مراسم ويژه شيعيان همه ساله در اين ناحيه برپا مى‏گردد. البته هم اكنون در تمام نقاط هند گروه شيعيان به چشم مى‏خورند و هيچ شهرى در هند وجود ندارد كه خالى از سكنه شيعه باشد. حدود 35% مسلمانان هند، شيعى هستند كه اكثريتآنان اثنى عشرى، و تعداد كمى از آنها پيرو فرقه اسماعيليه مى‏باشند.

در ميان شيعيان هند، دانشمندان بزرگ، ادبا و شعراى نامى، نويسندگان توانا، روزنامه نگار، وكيل مدافع و حقوقدان، پزشك مبرز و شخصيت‏هاى عالى و سياسى به چشم مى‏خورند كهدر سمت والى، راجه نواب مشغول بكارند. (5)

مسلمانان به هنگامه اقتدار خود در هند آثار و بناهاى جالبى از خود به يادگار نهاده‏اند و يا شيوه معمارى خود را در بناهاى هند دخالت دانده‏اند. از نمونه‏هاى درخشان معمارى اسلامى در هند بناى عظيم تاج محل است كه بنا به نوشته «راستاتيش گروور» (6) استاد معمارى مدرسه عالى طراحى و معمارى در دهلى، اين بناى عظيم كه در شهر اگرا واقع شده نمونه‏اى گويا از عظمت و پيشتازى معمارى اسلامى در دوره‏هايى از تاريخ جهان است اين بنااز جذابيت‏هاى جهانگردى هند به شمار مى‏آيد. (7)

با وجود آنكه درصد مسلمين در هندوستان هر سال رو به تزايد است اما نقش سياسى آنها بدليل تفرقه و قوميت گرايى،رو به كاهش است به عنوان نمونه در انتخابات سال 1984م از 543 نماينده، 39 نماينده از مسلمين بودند در حالى كه در سال 1989م به 32 نفر كاهشيافت.

در زمان استقلال هند كه قاطبه مسلمين وضع متوسطى داشتند به پاكستان مهاجرت نمودند و آنها كه به تشويق رهبران مذهبى در هند باقى ماندند از لحاظ احتماعى و اقتصادى در سطح پائينى قرار گرفتند تبلغات ضد اسلامى گروههاى بنيادگراى هندو، مسلمانان را نگران نمود و در اين حالت تعدادى از رهبران مذهبى به مسلمانان توصيه نمودند كه اگر بهحزب كنگره راى دهند از امنيت اجتماعى - مذهبى بنام «بانك راى مسلمين‏» را پديد آورد.

اربتاط مداوم مسلمين با هندوها موجب رسوخ آداب و رسوم هندى در جامعه مسلمين شده به گونه‏اى كه مسلمانان به نظام كاستى عقيده داشته و آنان كه در طبقات بالا هستند به گروههاى پائين به ديده تحقير مى‏نگرند و در مراسم اجتماعى بخصوص اين حالت را در ازدواج رعايت مى‏كنند. اين رفتار كه تحت تاثير آئين هندو به جامعه مسلمين راه يافته است. هويت مسلمانان هند را تا حدودى تغيير داده و سنت‏هاى مذهبى مسلمانان بر اساس بافت اجتماعى هند در حال تحول است. (8) در رسوم خواستگارى، لباس پوشيدن و نيايش اين تاثيرپذيرى قابل ملاحظه مى‏باشد. گرچه مسلمين با نفوذ اسعمار به برخورد منفى با آنان پرداختند اما بتدريج فرزندان خود را به مدارس استعمارى فرستاده و افراد مرفه و طبقات بالا حجاب را كنار گذاشتند و مفاسد اجتماعى در بين برخى از آنان رواج يافت. هجوم تفكر ماركسيستى را نيزبايد به موارد بالا افزود. سازمانهاى اسلامى وابسته به وهابيون نيز تبليغاتويژه خود را در بين مسلمين دارند كه با اسلام واقعى در تضاد و تزاحم است.

مسائل مربوط به بيسوادى و فقر مسلمين نيز ناگوار است و پس از قريب به نيم قرن كه از استقلال هند مى‏گذرد تنها 37% مسلمين باسوادند در مورد زنان اين رقم 5% است .القاء تفكر ورشنگران هندى به مسلمانان در خصوص تفكيك دين سياست نيز يكى از دلائل عدم موفقيت احزاب مسلمان در صحنه سياسى است به عنوان مثال «حزب مسلم ليگ‏» در طول تاريخ حيات خود تنها در ايالت جنوبى «كرالا» نفوذ داشته است. اين ضايعه‏هاى فرهنگى و اجتماعى موجب آن شده تا در هنگام تشديد فعاليت‏هاى انتخاباتى، مسلمانان به سوى احزابى روى آورند كه وعده و وعيدهايى براى بهبود اوضاع اجتماعى - اقتصادى به آنها مى‏دهند. مسلمانان وقتى به سوى حزب جاناتا دال روى آوردند رهبران اين حزب جهت جلبحمايت مسلمين روز ميلاد حضرت محمد(ص) را تعطيل اعلام نمود. (9)

سرزمين كشمير

سرزمين به عنوان نزديكترين مكان زمينى به بهشت‏شهرتى كهن دارد و مشهور است كه موسى(ع) قوم خود را از مصر بدان جا هدايت كرد. اين سرزمين طبق نقلى مورد ديدارحضرت سليمان(ع) پيامبر قرار گرفته و اين پيامبر معبدى را در قله تخت‏سليمان بنا نهاد.

20 قرن قبل در شرح (10) جغرافيائى هند، از كشمير نام مى‏برد. مسعودى جغرافى‏دان مسلمان شرح كوتاهى از جغرافياى تاريخى كشمير ارائه مى‏دهد اما شرح مفصل مربوط به ابوريحان بيرونى دانشمند مسلمان ايرانى مى‏باشد. زيبايى و جاذبه با صفاى آب و هوايى وفور نعمت و طراوت خاص موجب آن شده كه اين بهشت روى زمين در طول ادوار و قرون، مورد تهاجم اقوام و قبايل قرار گيرد و اين چشم انداز زيباى كشمير موجب آن شده تا مردمانش زنج و مصيبت ببينند و اگر كشمير سرزمين جذابى نبود و اهميت‏خاصى نداشت‏شايد اين قدر به قتل و غارت وتهاجم دچار نمى‏شد. (11)

كشمير ناحيه‏اى است كوهستانى كه در شمال غربى شبه قاره هند و در دامنه كوههاى هيماليا واقع است. ناحيه شمال شرقى شامل كوههاى پربرف و سر به فلك كشيده قره قوم مى‏باشد. كشمير از شمال و شرق به چين، از جنوب به هند، از غرب به پاكستان و از شمالغربى به افغانستان محدود است.

آب و هواى آن بدليل موقعيت جغرافيائى و شريط كوهستانى معتدل و بسيار مطبوع مى‏باشد. كوههاى صعب العبور اين منطقه همچون سد نفوذ ناپذيرى راه هرگونه تجاوز به هند، از راه چين و تبت و راههاى مشابه را مسدود مى‏نمايد. از سوى ديگر سرچشمه سه رودخانه بزرگ سند (ايندوس) پنجاب و جهلم در ايالت مزبور قرار دارد و اين مسئله در حكم رگ حياتى در اقتصاد كشاورزى پاكستان به شمار مى‏رود. وجود 95% مسلمان و عوامل مذكور، اهميت‏سوق الجيشى و استراتژيكى اين سرزمين را مشخص مى‏كند. موقع خوب، آب وهواى مناسب و ذخائر فراوان، كشمير را به تاج هند موسوم كرده است.

در حال حاضر كشمير 222000 كيلومتر مربع وسعت دارد كه 75% آن يعنى 138992 كيلومتر مربع كه موسوم به جامو و كشمير است در اختيار هند مى‏باشد. 79778 كيلومتر مربع از آن تحت عنوان كشمير آزاد در كنترل پاكستان است و مقدار كمى برابر 41500 كيلومتر مربع به كشور چين تعلق دارد كه در جنگ 1962م كه بين چين و هند در گرفت، چين آن را متصرف نمود. كل كشمير حدود ده ميليون نفر سكنه دارد كه 6 ميليون در جامو و كشمير (60%) 5/2 ميليون نفر در كشمير آزاد و بقيه در كشمير چين هستند. ايالت جامو و كشمير خود شامل 3 منطقه كشمير، جامو و لاداخ است اكثر مسلمين درجامو و كشمير (دره كشمير) هندوها و سيك‏ها در جامو و اقليت بودائى با ريشه تبتى در فلات شرق لاداخ هستند. (12) كشمير بخاطر مناظر زيبا و ميراث فرهنگى غنى از سوى اقبال لاهورى به ايران صغير معروف شد. كوهستان هيماليا كه در بخشى از آن و ميان قله‏هايش كشور كشمير محصور است به اين ناحيه موقع ويژه‏اى داده به گونه‏اى كه اين كشور سرزمين رودخانه‏ها و جويبارها و كوهسارها مى‏باشد. در هنگام بهار سراسر خطه كشمير از گل پوشيده مى‏شود. دومين شبكه رودخانههند يعنى سند از كشمير به سوى جنوب روان شده كه بخش اعظم پاكستان را مى‏پوشاند. (13)

با وجود ورود دين اسلام در قرن اول هجرى باين سرزمين، ظهور اسلام تا سال 715 هجرى در كشمير به تاخير افتاد در اين سال يك نفر ايرانى در لباس قلندران وارد كشمير شد و به تبليغ دين اسلام پرداخت زيرا مردم كشمير به قلندران علاقه خاصى دارند و به همين خاطر از تعليمات او پيروى نموده و هر روز بر اعتبارش افزوده مى‏شد.اسكندر مقدونى، چنگيزخان و سلطان محمود غزنوى نتوانستند در جريان كشور گشايى، كشمير را به تصرف درآوردند و فتح آن به نام شاه ميرزا سواتى معروف است كه در 735 ه-ق در اين سرزمين حكومت اسلامى ايجاد نمود كه تا 991 قمرى دوام آورد. از اين تاريخ تا قرن نوزدهم مغولها و بازماندگان تيمورى بر آن اقتدار داشتند. افغانها تا سال 1819م نيز كشمير را در تصرف خود نگاهدارى مى‏كرده‏اند سپس در اختيار مهارجه رنجيت‏سينگ قرار گرفت. با فوت او و پس از شكست‏سيك‏ها در مقابل قواى انگليس، اين قوم، كشمير را به انگليسى‏ها واگذار نمودند. دولتانگليس نيز در ازاى خدمات، آن را به مهارجا گلاب سينگ فروخت و از آن تاريخ اينخانواده در كشمير حكومت مى‏كردند اين حالت‏يعنى حكومت اقليتى هندو بر اكثريت مسلمان از سال 1846م تا 1947م ادامه يافت. در اين تاريخ، استعمار انگليس با تقسيم شبه قاره، برنامه‏اى پياده كرد كه بحران كشمير را پديد آورد. (14) زيرا به هنگام تقسيم آن، بين دولت‏هاى هند و پاكستان، دولت انگلستان به موجب قانون تفويض استقلال كليه حقوق خود را به رؤساى امارت نشين‏ها واگذار نموده و به آنان اختيار داده شد كه با توجه به ميل مردم تحت امارت خود مى‏توانند به هر دو كشور هند و يا پاكستان ملحق شوند كه كشمير با توجه به اكثريت مسلمان بايد به پاكستان الحاق مى‏يافت ولى اين كار صورت نگرفت. در اكتبر 1947م عشاير پاتان واقع در شمال غربى پاكستان با حمايت ارتش پاكستان در كشمير نفوذ و تا شهر سرى ناگار پيشروى كردند. در اين هنگام مهاراجه كشمير كه از اين پيشروى نگران و از مقابله با آنان عاجز مانده بود در 26 اكتبر سال 1947م طى نامه‏اى كه به عنوان «لوردومنت باتن‏» (15) ارسال نمود با استفاده از قانون تعويض استقلال، الحاق سرزمين تحت‏حكومت‏خود را به هند اعلام و ضمن آن تقاضاى كمك نمود كه در 27 اكتبر همان سال، دولت هند به اتكاى اين موضوع قواى خود را به كشمير وارد و نبردى بين عشاير پاكستان و نيروهاى هندى آغازشد.

در اول ژانويه 1948م دولت هند، طى شكايتى به شوراى امنيت‏سازمان ملل اعلام نمود كه دولت پاكستان با تحريك عشاير، حاكميت هند را مورد تعرض قرار داده و تقاضا كرد پاكستان از ورود عشايرش جلوگيرى كند اما پاكستان قواى خود را براى كمك به عشاير وارد كشمير نمود و در نتبجه نبرد مزبور شدت يافت. در چنين حالى شورايامنيت كميسيون تحقيقى را به رياست ژنرال ماك ماتن (16) كانادائى به كشمير اعزام نمود و پس از آن با قطعنامه‏هايى از طرفين درگير خواستار جلوگيرى از انجام عمليات شد. در اين قطعنامه‏ها مقرر شده بود كه دولت پاكستان عشاير را از كشمير خارج و هند اجازه داد حد اقل قواى لازم را براى حفظآرامش و برقرارى نظم در كشمير نگاه دارد.

در قطعنامه 13 اوت 1327ش (1948) و ژانويه 1328ش (1949) سازمان ملل، مقرر شد مناطق مسلمان نشين كشمير جزو پاكستان و نواحى هندونشين جزو هندستان درآيد و جهت مشخص شدن ميزان تمايل مردم براى پيوستن به هند يا پاكستان به آراء عمومى در يك جو آرام و محيط بى‏طرفانه مراجعه شود و تا وقتى اين كار صورت نگرفته، سرزمين كشمير نه جزو هندوستان است و نه از آن پاكستان ولى اين قطعنامه اجرا نگرديد وهندوستان همچنان نيروهاى خود را در كشمير نگاه داشته است. (17)

در فوريه سال 1954م مجلس مؤسسان كشمير الحاق اين سرزمين را به هندوستان اعلام نمود. (18) و در سال 1963م هند اعلام نمود كه جامو و كشمير از ايالات اين كشور نمى‏باشد. چنين موضعى دو جنگ بين هند و پاكستان را در سالهاى 1965م و 1970م رقم زد. در سال 1972م ذوالفقار على بوتو رئيس جمهور وقت پاكستان قرار داد «سميلا» را بر سر مسئله كشمير با هندوستان منعقد كرد كه در آن خط آتش بس به خط كنترل تغيير يافت و اينسياست انفعالى همچنان ادامه دارد.

از آن سوى، مردم كشمير به مقابله با قواى هندى پرداخته و در شهر پونچ عليه مهاراجه دست به شورش زده و موفق به سرنگونى وى شده و با حمايت پاكستان، كشمير آزاد را در غرب و جنوب غربى كشمير بنيان گذاردند. اين ناحيه تحت نظارت پاكستان به صورت فدرال و به شكل خود مختار اداره مى‏شود و داراى رئيس جمهور مستقل و دولت و مجلس مى‏باشد كه حكم رياست جمهورى آن از سوى رياست جمهورى پاكستان تنفيذ مى‏شود، تا قبل از اوج گيرى بحرانهاى اخير، جامو و كشمير به صورت فدرال اداره مى‏گردد ولى با گسترش مبارزات حق طلبانه مردم براى استيفاى حقوق واقعى خود و نجات از سلطه غير مسلماناين ايالت از حالت فدرال خارج و مستقيما توسط دولت مركزى اداره مى‏شود.

در 5 ژانويه 1990م كه با چهل و يكمين سالگرد صدور قطعنامه سازمان ملل، مصادف بود و از سوى مردم كشمير، روز كشمير نامگذارى شده بود تظاهراتى از سوى مسلمين برگزار گرديد كه با مقاومت‏سرسختانه پليس هند مواجه و چندين شهيد و مجروح بر جاى گذاشت به دنبال آن اعصابات و تظاهرات موج فزاينده‏اى بخود گرفت و دولت هند با نيروهاى مجهز و تانك و زره پوش به سركوبى شديد مسلمين پرداخت و پس از آن حكومت نظامى اعلام نمود. برخورد خشن مزبور باندازه‏اى بود كهحتى پليس‏هاى محلى به برخورد نيروهاى پليسفدرال اعتراض نموده و به تظاهر كنندگان پيوستند.

يكى از علماى ايران كه در كشمير به اسلام خدمت‏شايان توجهى كرده «مير سيد على همدانى‏» مى‏باشد. اين مرد كه از مفاخر اسلامى است هزاران شاگرد در كشمير تربيت كرد كه هر كدام خود استاد شدند. مقام اين روحانى فاضل هنوز در كشمير محترم است و آنجا را زيارت مى‏كنند و همه ساله در روز عاشورا هنگامى كه دستجات عزاداران از آنجا عبورمى‏كنند پرچم‏هاى خود را به حال احترام فرود مى‏آورند. (19)

نپال

كشور نپال ه به روش سلطنتى اداره مى‏شود با 147000 كيلومتر مربع وسعت و 16500000 نفر سكنه در شمال شرقى هند واقع است. مرتفع‏ترين قله جهان يعنى اورست با 8882 متر ارتفاع از سطح دريا در اين كشور واقع مى‏باشد. در حدود 600000 نفر مسلمان در اين كشور سكونتدارند. اين در حالى است كه در سال 1953م مسلمانان نپال به 200000 نفر بالغ مى‏گرديدند.

اسلام در سال 586 هجرى قمرى مطابق با 1190 ميلادى وارد اين سرزمين شد. در پايان قرن چهاردهم ميلادى سلطان شمس الدين بنگالى به دره كاتماندو (مركز نپال) حمله برد كه اين يورش موجب حضور بيشتر مسلمين در نپال شد. در هنگام امپراطورى مغول نفوذ اسلام در نپال رشد فزاينده‏اى بخود گرفت. مسلمانان اكثرا در ناحيه تاراى (20) در امتداد مرز شرقى با هند تمركز دارند. زبانشان اردو و مذهبشان حنفى است كه در اين دو مورد با مسلمانان هندوجه مشتركى دارند.

البته دين اكثريت، هندو و بودايى است و زبان رسمى نپالى مى‏باشد و زبانهاى بيهارى وگورخائى نيز رواج دارد نپال تنها كشور پادشاهى هندو مسلك جهان است.

بوتان

كشور بوتان با 47000 كيلومتر مربع وسعت و 1420000 نفر سكنه در شمال شرقى هند، واقع است. كشورى است كوهستانى كه به دريا راه ندارد. اين سرزمين به شيوه مشروطه سلطنتى اداره مى‏شود و از كل سكنه آن 87000 نفر آئين جاودانى اسلام را پذيرفته‏اند. مسلمين اين كشور با مسلمانان بنگال غربى و آسام (شمال شرقى هند) در ارتباطند و اكثرا از نژاد بهوتا،نپالى و آسام مى‏باشند.

مردم بوتان اكثرا پيرو هندو و بودا هستند.

سرى لانكا (سيلان)

سرى لانكا به صورت جزيره‏اى در جنوب شرقى هند قرار دارد. وسعت اين كشور برابر با 66000 كيلومتر مربع و تعداد سكنه آن به 16300000 نفر بالغ مى‏گردد. موقع جزيره‏اى (قرار گرفتن در اقيانوس هند) و نزديكى به خط استوا موجب گرمى هو و رطوبت زياد اين منطقه شده است. تنگه پالك اين كشور را از سرزمين هند جدا مى‏نمايد. دين اكثريت، بودائى و برهمايى است. ولى بيش از 5/7% مردم آن مسلمانند. انتشار اسلام در اين جزيره از دو طريق و در دو زمان انجام پذيرفت: اول كاروانهاى تجارى مسلمانان كه در آغازين روزهاى تولد اسلام، از جزيرة العرب به اين سرزمين آمدند. دوم با فتوحات مسلمانان ترك در اين جزيره كه منجر به تشكيل دولت اسلامى به سال 1206م در هند گرديد. ازدواج بازرگانان عرب با زنان بومى نيز در گسترش اسلام بسيار مؤثربود. سقوط بغداد به سال 1285م موجب مهاجرت مسلمانان بدين نواحى شد كه در شكل‏گيرى مسلمانان جنوب هند رل مهمى را به عهده داشتند. اما مسلمانان با دو مشكل واجه بودند: اختلاف با افراد سينهالى در زبان و با تاميل‏هاى شمالى در عقايد دينى معهذا اوضاع مسلمين در حال رشد و توسعه بود كه پرتقالى‏ها در سال 1502م وارد سيلان شده و ضربات سختى به مسلمانان وارد نمودند و در سال 1526م رسما نسبت به اخراج آنان اقدام نمودند و افراد كمى كه باقى ماندند به نقاط دروافتاده، پناه بردند.

هلنديها در سال 1658م عمل پرتقالى‏ها را تكرار نمودند.

تاريخ حركتهاى مسلمين در سريلانكا سه دروه دارد:

دوره اول از سال 1947م تا 1960م كه چون دراقليت به سر مى‏بردند با سينهالى‏ها، مشى همكارى را پيش گرفتند. دروه دوم از سال 1960م تا 1977م كه در امور سياسى نقش فعالترى را پيش گرفتند و نفوذ سياسى را بجائى رسانيدند كه دكتر «ديورين محمود» به عنوان وزير آموزش پرورش سرى‏لانكا در نظام آموزشى اين كشور تحولاتى به نفع مدارس اسلامى پديدآورد.

در دوره سوم كه از سال 1977م آغاز مى‏شود. بين سينهاليهاى اكثريت و تاميل‏ها اقليت نزاعهايى در گرفت كه در اين درگيريها گرچه مسلمانان اعلام بيطرفى نمودند ولى ضربات سختى را تحمل نمودند و تعداد زيادى از آنان كشته و مجروح شدند كه چنين برنامه فجيعىمى‏تواند چندين دليل داشته باشد:

1- حمايت دولت از سينهاليها و اينكه افراد مسلح تاميل از سوى قواى نظامى مورد حمايتقرار مى‏گيرند ولى مسلمانان هيچ‏گونه حامى ندارند.

2- ترحيكات اسرائيل غاصب و حمايت از طايفه‏اى عليه طايفه ديگر، اثرات سوء بر روابطسرى‏لانكا با كشورهاى اسلامى گذاشته است.

3- كمكهاى مالى و غير مالى كشورهاى مسلمان و عرب به مسلمين اين سرزمينحساسيتهايى را در گروههاى ديگر ايجاد مى‏نمايد.

اگر زبان سينهالى رسمى شود، مسلمانان با محيط تاميلى مسلمان خود در هندوستان بيگانه مى‏شوند و اگر چريكهاى تاميل پيروز شوند مسلمانان را به گروههاى سينهالى و تاميلىتقسيم مى‏كنند.

مسلمانان در نقاط مختلف پراكنده‏اند اما توزيع آنها يكسان نمى‏باشد. در شهر منار در شمال جزيره 28% و در كلمبو (21) (مركز حكومت) 10%، در جنوب 3% و در شرق بويژه در ناحيه امبارى 42% مسلمان سكونت دارند. از حدود 200 مسجدى كه در سريلانكا وجود دارد 25% آن در كلمبو مى‏باشد. تعداد مسلمين در حال حاضر 1275000 نفر مى‏باشد. غير از اقليت‏هاى مسلمان آسياى جنوبى در 3 واحد سياسى پاكستان، بنگلادش و مالديو اكثريت با مسلماناناست كه به معرفى هر كدام از اين نواحى مى‏پردازيم:

پى‏نوشتها

Cherapunji 1-

2- خدمات متقابل اسلام و ايران ص 388.

3- ماخذ قبل ص 391.

4- مسلمانان در نهضت آزادى هندوستان ترجمه آيت الله سيد على خامنه‏اى.

5- تاريخ شيعه - علامه محمد حسين مظفر، ترجمه دكتر سيد محمد باقر حجتى از ص 315تا 342.

rasatish Grover 6-

7- مسلمانان هند به زبان انگليس مقاله معمارى اسلامى در هند به نقل از مجله سروش ش607 تيرماه 1371.

8- مسلمانان هند - به زبان انگليسى نوشته چند از دانشمندان مسلمان به نقل از سروش .ش 607.

9- روزنامه اطلاعات ش 19333 - اول خرداد 1370.

pertolemy 10-

11- كشمير، بهشت زخم خورده - نويسنده الطاف حسين ترجمه فريدون دولتشاهى بخشاول پيشگفتار.

12- سابقه تاريخى بحران كشمير - حميد توكلى كرمانى كيهان ش 14224 تا 14227.

13- سرزمين و مردم هند - مانورا ماموداك، ترجمه فريدون گركانى تهران 1345.

14- پاكستان س دكتر عبدالعظيم وليان - تهران - زوار - 1350.

Lor Doment Batten 15-

Mack Matten 16-

17- پاكستان حقايق اساسى - سفارت پاكستان در ايران، بى تاريخ و بدون نام نويسنده.

18- سرزمين و مردم هند - مانورا ماموداك.

19- خدمات متقابل اسلام و ايران ص 393.

tarai 20-

Colombo 21-

next