|
|
|
|
|
|
مسواك كردن ، دندانها را سفيد مى كند بى شك ، بسيارى از فوايد گفته شده در باره مسواك زدن و پيوند تنگاتنگ وفراگيرشان با آن ، مساءله اى نيست كه علم ، عاجز از فهم آن باشد و بدون ترديد مامى توانيم از بيان كليه اين مطالب اوج اهتمام اسلام به ابعاد وجودى انسان را بطورگسترده دريابيم . تا جايى كه اسلام حتى از اثر مسواك كردن كه در ظاهر خارجى انسانمى گذارد غافل نيست بخاطر اينكه اسلام حرص شديد و علاقه زيادى دارد كه انسان دربهترين منظر و پرافتخارترين حلّه و زيور باشد؛ چونكه زيبايى ظاهر در جذب شدنديگران به انسان بسيار مؤ ثر مى باشد و ديگران نسبت به انسان محبت مى ورزند،بلكه علاوه براينكه در غير از خود انسان تأ ثير دارد حتى در روح و نفس انسان نيز تأثير دارد. و از اين جهت هست كه در روايات وارد شده كه مسواك دندانها را سفيد مىكند.(535) و همچنين قول پيامبر (صلى الله عليه و آله ) كه فرمودند : ((چرا من شما را مى بينم درحالى كه دندانهايتان تغيير كرده ؟ چرا شما مسواك نمى زنيد؟!)).(536) ((قلح ))، يعنى زردى دندانها ... شكى نيست كه سفيد بودن دندانها از زرد بودن آنها ياسبز بودن آنها بهتر است و نزد ديگران بيشترقابل قبول است چونكه سفيد بودن دندانها رنگ طبيعى دندانها مى باشد . مسواك كردن ، بوى دهان را خوش مى گرداند شكى نيست كسى كه دهانش بدبو است ، مردم از او متنفر و بيزارند، بلكه حتى ملائكه از اومتنفرند و انسان براى خودش مى خواهد و خدا هم براى انسان مى خواهد اينكه نزد مردممحبوب باشد و در قلب و نفس مردم جاى بگيرد. و از اين جهت وارد شده كه مسواك كردن ،بوى دهان را خوب مى كند . مسواك كردن ، جرم دندان را از بين مى برد همچنين مسواك كردن جرم را از بين مى برد؛ يعنى چيزهايى كه بر ديوار دندان چسبيده رامى كند و قطع مى كند، آن چيزهايى (جرم هايى ) كه منجر به زخم شدن لثه ها و از بينرفتن آنها مى شود و لثه در معرض امراض و بيماريها قرار مى دهد. به علاوه مسواككردن از پديد آمدن مرضهاى جديد، جلوگيرى مى كند. مسواك كردن ، لثه را تقويت مى كند مسواك كردن عامل مهمى از عوامل تقويت و چاق شدن لثه مى باشد؛ چونكه مسواك رياضتدايمى براى لثه هاست و عضلات لثه را حركت مى دهد و بيدار مى سازد همچنانكه مسواككردن موجب جريان مناسب خون در لثه ها مى شود مسواك ، چشم ها را روشنى مى بخشد و مناسب است بدانيم كه بيمارى دندانها در بيمارى چشم تاءثير دارد و سلامتى آن نيز درسلامتى چشم اثر گذار مى باشد، بطورى كه مشاهده شده برخى از نابينائيهاىغيرمادرزادى بر اثر بيمارى دندانها بوجود آمده و چون بيمارى برطرف گرديده بينايىهم باز گشته است . و مى شود گفت اين مساءله مورد اتفاق پزشكان است . از اين رو، در سخنان معصومين مشاهده مى شود كه بر اين ارتباط تاءكيد ورزيده و بياننموده اند كه مسواك چشم را روشنى مى بخشد و بيمارى اشك ريزى و واضح نديدن رابرطرف مى سازد . مسواك ، مو را مى روياند دندانها رابطه محكمى با موى انسان دارند و بسيار ملاحظه شده كه بعضى از كسانى كهمبتلا به برخى از مرض هاى دندان شده اند، موى قسمتى از جايى كه با دندانهاى خرابهم سمت شده است ، مى ريزد، حتى وقتى كه معالجه مى شود، و دندانهاى آنان خوب و سالممى شود، آن موى ريخته شده دوباره شروع به رشد و نمو مى كند و اين چيزى است كه مابه آسانى درك مى كنيم مسواكى كه در سلامتى دندانها اثر دارد، همچنين در روييدن مو هماثر دارد، مطابق آنچه در روايت وارد شده است . رابطه مسواك با حالت روحى و عقلى و غير از اينها همچنين شكى نيست كه نظافت كردن هر عضوى از اعضاى انسان خصوصاً دهان از سببهاىبرانگيختن زندگى و نشاط و شادابى در اجزاى مختلف مى شود، حتى در اجزاى تناسلى .و از اسباب برانگيختن سرور، ابتهاج و شادمانى در نفس انسان است ... و وقتى كه نفسانسان شاداب و مسرور باشد و از زندگى و نشاط جسم استفاده كند اين مسأ له را بنابرمقتضاى حال به نشاط فكرى و عقلى منعكس مى كند تا جايى كه گفته شده((عقل سالم در بدن سالم است )). بلكه ما مى توانيم تأ كيد كنيم بر اينكه دندانها با سلامت نفس انسان رابطه دارد و ازاين جهت ما ملاحظه مى كنيم همانا پيدا شدن دندانى كه به نام ((دندانعقل )) است در زمانهاى زيادى ، بعضى از اختلالات نفسى را در انسان به همراه داردهمانطورى كه مى گويند... اين مسأ له تأ كيد مى كند به اينكه غلوّ و بيهوده گويى درگفتار نيست ، تأ كيد بر اينكه مسواك كردن دندانها تأ ثير عميقى در صفا و صميميت نفسانسان دارد و بسيارى از وسوسه ها و اوهام را كه به نفس روى مى آورد از بين مى برد.بلكه مسواك كردن در از بين بردن حالات غم و اندوهى كه گاهى به انسان روى مى آوردو مسبّب معقولى هم براى آن شناخته نشده ، تأ ثير دارد. در حالى كه اين حالات گاهى از خرابى دهان و دندانها سرچشمه مى گيرد تا آنجا كهوقتى دهان و دندان پاك و نظيف شد، اين حالات از بين مى رود و به جاى آن حالات بد،حالت نشاط و شادابى و زندگى جايگزين مى شود . هنگامى كه دانستيم غم و غصه از اسباب اصلى فراموشى مى باشد و نمى توانيم قوهحافظه را حفظ كنيم به خاطر اختلال حالت غم و غصه ومشغول بودن ذهن و قادر نبودن بر ثابت بودن بر يك نقطه معينى . و دانستيم كه هماناصفا و شاداب بودن فكر از اسباب سرعت حفظ است و موجب مى شود كه قوه حافظه زياد وقوى شود، ما وقتى اين مطالب را شناختيم درك مى كنيم كه چقدر مسواك كردن با حافظهانسان ارتباط داشته و در نابودى حالت نسيان تأ ثير دارد. از آنچه ما ذكر كرديم ، شناخت پيدا مى كنيم كه چگونه مسواك كردن بنا برقول ائمه : غم و نسيان را از بين مى برد و قوه حافظه وعقل را زياد مى كند و اشتها به غذا مى آورد و از اسباب نشاط و شادى يا انتشار عضوتناسلى مى باشد و فصاحت انسان را زياد مى كند و وسوسه قلب(دل ) را از بين مى برد و موجب شدت فهم مى شود و فوايد ديگرى كه در رواياتاهل بيت عصمت و طهارت - كه درود و سلام خدا بر آنان بادوارد شده است . آثار كثيف بودن دهان از آنجا كه تمام اجزاى بدن انسان با هم در ارتباط هستند بنابر اين ، بيمارى و سلامتى ،قوت و ضعف دندانها در بيمارى ، سلامتى ، قوت و ضعف مكانيسم كارى بدن تاءثير داردو طبيعتا اين مساءله خود، انسان را وادار مى سازد تا در حفاظت دندانهايش كوشا بوده و بهسلامتى آنها اهمّيت دهد، چرا كه سلامتى دندانها تقريباً سلامتى همه اجزاى بدن است . پزشكان مى گويند: آلودگيها و ميكروبهاى موجود باقيمانده از غذاها در لابلاى دندانها، از دهان به معدهسرايت كرده و كندى هضم ، خرابى معده و ترش كردن را بهدنبال مى آورد كه خود سبب امراض كليوى و ريوى مى گردد. بلكه گاهى اين ميكروبها وآلودگيها ممكن است به لوزتين برسد و همچنين بر بينى نيز تأ ثير بگذارد به طورىكه موجب درد و بيمارى در موهاى بينى مى گردد. و نيز بيماريهاى دندانها كه از پاكيزهنبودن و خراب بودن آنها نشأ ت مى گيرد، گاهى موجب بيماريها و دردهايى در گوشهامى شود و همينطور سبب مى شود كه بعضى از بيماريهاى چشم هم به وجود بيايد و اينمطلب به اين خاطر است كه هر يك از گوش و چشم از طريق اعصاب به دندانهامتصل هست . همانطورى كه بعضى از بيماريهاى دهان در رماتيسممفاصل اثر مى گذارد و سنگينى كبد را زياد مى كند، بلكه دندانهاى مريض ، اوّلين جزءبدن است كه طبيب توجه مى كند در معالجه كردن مرضسل و بيماريهاى شمرده شده ديگرى كه وجود دارد . و گاهى شكل مى گيرد از پوشيده شدن زياديهاى غذا در دهان يك ترشى به نام ((كتيك ))كه در سطح خارجى دندان تأ ثير مى گذارد و اين سطح خارجى دندان را از بين مى بردو به صورت خشن و ناخوشايندى مى گرداند و اين امرى است كه كمك مى كند بسيارى اززياديهاى غذا بماند و از اين جهت بسيارى از ميكروبها پديد مى آيند و از اين جهت مىباشد كه بسيارى از دردها و ناراحتى ها به انسان روى مى آورد . همانطورى كه اين ترشيدگى كه به آن اشاره شد در حقيقت از اسباب خرابى دندانها مىباشد و از اين جهت است كه دندانها صلاحيت خود را از دست مى دهد و چاره اى نيست كه ازاحماض و ترشيدگى دهان فرار كنيم . چنانچه اين حالاتى كه غالباً سرچشمه مى گيرداز پنهان شدن زياديهاى طعامى كه در بين دندانها وجود دارد و مانع از تعفن دندان هم نيستو يك بوى بد و زشتى در دهان ايجاد مى گردد، به هر كسى مى فهماند كه دندانهايش راپاك و نظيف كند بعد از مدت زمانى كه مسواك زدن دندانهايش را ترك كرده باشد. سپساين زياديهاى غذا، اندك اندك تبديل به ميكروبهايى مى شود كه به ميليونها عدد مىرسد و سبب پيدا شدن بسيارى از بيماريهاى دهان مى گردد و همانطور كه گفتيم اينميكروبها با طعام وارد معده مى شود و سبب مى گردد كه از اين جهت انسان دچار بسيارى ازامراض ، دردها، بيماريها و خطرها بشود. افزون براين ، زياديهاى غذا گاهى سبب زخم لثه ها مى شود و اين پليديها وميكروبهاى حاضر در دهان به اثر گذاشتن و خراب شدن لثه ها از طريق آن زخمها تأثير مى كند و هرگاه آن زخمها به كشف و ظاهر شدن دندانهايش منجر شود نتيجه آن ضعف وسستى دندانها و اطراف آن مى شود و از اين جهت دندانها بى فايده مى گردد و بايد آندندانها كنده شود.(537) مسواك كردن ، نجات دهنده مى باشد بعد از اين حرفها نتيجه اين شد كه همانا اولاً براى دهان يك نظافت كننده و همچنين يكمطهر و عقيم كننده اى لازم است تا اين ميكروبهايى را كه در دهان وجود دارد از بين ببرد (وآنها را زايل كند) و از بروز ميكروبهايى در جاى اين ميكروبها مانع شود. شارع مقدسثابت كرده كه اين منظف ، مطهر و معقم ، تنها مسواك كردن است كه در اين وقت معالجه مىكند، همانطور كه مسواك كردن عملى است كه بسيارى از امراضى كه ممكن است متعرضانسان شود و اين امراض نتيجه خراب بودن دندانها مى باشد، باز مى دارد كه از جمله اينامراض و بيماريها، بيماريهاى معده مى باشد؛ چونكه مسواك كردن ، معده را سالم مى كندهمانطور كه گذشت . اين اثر به استثناى آثار زيادى بود كه اشاره كرديم و در آيندهنيز به خواست خدا اشاره خواهيم كرد. همانطور كه ملاحظه مى شود شارع ، مسواك كردن رامطهر و پاكيزه كننده تمام دهان قرار داده نه تنها پاك كننده دندانها، ولى شرط مسواككردن اين است كه به صورتى استعمال شود كه شارع آن را مى پسندد و در اوقات و باوسايلى مسواك كردن صورت گيرد كه شارع آنها را ثابت كرده است . از اين جهت ما فلسفه قول ائمه را در مورد مسواك كردن مى شناسيم كه فرمودند: ((مسواك ،پاك كننده و منظف دهان است و مسواك از انسان ، بيمارى را دور مى كند و دردهاى دندانها را ازبين مى برد)) و غير از اين منافع كه قبلاً گفته شد و در آينده هم با خواست خدا گفتهخواهد شد . مسواك كردن ، اشتها به طعام مى آورد واضح است كه كثيف بودن دهان و زياد بودن ميكروبها در دهان از اشتها وميل انسان به طعام مى كاهد، بخصوص هنگامى كه در اينجامشكل هضم يا ترش كردن غذا در معده باشد. بلكه همانا از امورى كه از نظر علمى ثابتشده ، اين است كه نظافت كردن دندانها انسان را به طرف طعام مى كشاند و از نظر كمياتنيز شامل كمياتى مى شود كه مورد توجه قرار مى گيرد. و اين ذاتاً چيزى است كه تفسيرمى كند براى ما آن رواياتى را كه از ائمه : صادر شده كه همانا مسواك اشتها به طعام رازياد مى كند و انسان را به سوى طعام مى كشاند . خوشبو شدن دهان و فصاحت چونكه مسواك كردن موجب خنك شدن دهان و پاك شدن لعاب مى شود و لثه ها را محكم وتقويت و دندانها را محافظت مى كند و موجب تقويت عضلات دهان مى شود تا آخر آنچه مقدمشد، پس طبيعى است اينكه مسواك كردن سبب باشد كه انسان فصاحتش بيشتر شود؛ چونعضلات دهان قدرتشان بر حركت بيشتر مى شود و تارهاى صوتى محكمتر مى شود ونشاط و شادابى بيشترى پيدا مى كند و دقت بيشترى در اداى كلمات و اصوات پيدا مى كند. مسواك كردن با ريشه نى و ريحان و غير از اين دو ما نسبتاً كلام را در موضوع مسواك طولانى كرديم و اين موضوع بخاطر اين است كه اينموضوع جزء جزء مى شود و قسمتها و اطراف مختلفى دارد كه واجب بود بر ما كه بيانكنيم در حالى كه ما به عجز و ناتوانى اعتراف مى كنيم و ما عاجز بوديم از درك بسيارىاز آنچه پيامبر و ائمه - كه درود و سلام خدا بر آنان باد - به آن پرداخته اند يا بهآنها اشاره مى كنند . و بخاطر اين مسايل چاره اى نيست كه اشاره گذرايى داشته باشيم در آنچه متعلقاحوال و كيفيتهاى مسواك و اوقات مسواك مى باشد پس ما مى گوييم : بديهى است كه خارج كردن زياديها از بين دندانها اگر چه به خودى خود مفيد مى باشد،ولى هنگامى كه اين خارج كردن زياديها از طريق صحيح نباشد، چه بسا منشأ ضررهاىزيادى باشد كه ممكن است از منافع و سودهاى آن بيشتر و بالاتر باشد و اين مساءله استكه نياز به انتخاب راه بهتر را شديد مى سازد تا سلامتى دندانها حفظ شده و بيماريهاىاحتمالى دفع شوند. و بديهى است كه خارج كردن زياديهاى غذا از بين دندانها به وسيله جسم سختمثل سنجاق يا سوزن يا هر آلت معدنى ديگرى ، سبب جراحت ديواره محافظ دندان خواهد شدهمانطور كه منجر به زخم شدن بافت لثه ها نيز مى شود و امرى كه از اين مسأ له نتيجهگرفته مى شود اين است كه دندانها در معرض خرابى و لثه ها در معرض بيمارى قرارمى گيرد بخاطر ميكروبهايى كه در دهان به وجود آمده است و چه بسا اين ميكروبها بهميليونها عدد برسد . بنابر اين مسواك زدن و خلال كردن بايد به وسيله اى نرم انجام گيرد كه از زخم شدن واز بين رفتن ديواره هاى دندان و نوك دندان و از زخم شدن لثه ها در امان باشيم . از اين رو، اسلام از مسواك و خلال كردن با ((نى )) و چوب درخت انار، منع كرده چونكهمسواك با اين چيزها لثه ها را مجروح مى كند و در خود دندانها نيز تأ ثير مى گذارد.همانطور كه اسلام از مسواك كردن به وسيله چوب ريحان نيز منع كرده است و شايد وجهآن اين باشد كه اينها سبب زيان به دندانها مى شوند و همچنين در آنها موادى هست كه بهلثه ها و به طور مساوى به دندانها و لثه ها ضرر مى زنند. و آن رواياتى كه دلالتمى كند بر منع از مسواك كردن به غير از چوب اراك و زيتون ، و آنچه روايت شده ازپيامبر(صلى الله عليه و آله ) از خلال كردن به وسيله ريشه درخت و همينطور مسواككردن به وسيله آن را نهى كرده اند.(538) و از پيامبر(صلى الله عليه و آله ) روايت شده كه از مسواك كردن به ريشه درخت ،ريحان و انار، نهى كرده اند.(539) مسواك كردن با چوب اراك و مثل آن اسلام فرمان داده و ترغيب نموده است كه با چوب اراك مسواك بزنيم چرا كه رشته هاىداخلى چوب اراك بعد از برخورد با آب يا لعاب ، يك حالت ملايم و بسيار نرمى براىعمل مسواك پيدا مى كند و از اين رو حالت نرم و ليّنى پيدا مى كند كه شبيه مسواكى استكه در اين روزها تا حد زيادى استعمال مى شود و با چوب اراك ديواره هاى دندانها و ريشههاى لثه هم خراب نمى شود و به هر حالتى كه ممكن باشد از آن حالت ، ضررى متوجهلثه هاشود، درنمى آيد همانطور كه چوب زيتون نيز چنين است . بايد توجه داشت مسواك زدن با مسواك و خميردندان كه امروزه شايع است مورد نظر اسلامنيست چرا كه در آن زمان وجود خارجى نداشت و به مخيّله كسى هم خطور نمى كرد و اگرپيامبر(صلى الله عليه و آله ) مى خواست چنين مسواكى ساخته شود فرمان مى داد. امّا چنيننسبتهائى ناروا است و كسى آن را بيان نكرده است . پيامبر(صلى الله عليه و آله ) به مردم فرمان داد در مسواك زدن از چوب اراك و زيتوناستفاده كنند كه در روايات منافع فراوانى برايشان ذكر شده و ائمه : بر آن تاءكيدكرده اند. از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده كه فرمودند : ((خانه خدا (كعبه ) شكايت كرد بهخدا از اينكه نفسهاى مشركين به آنجا مى رسد. خداوند وحى كرد به كعبه كه من عوض اينمشركين ، قومى را مى آورم كه با چوبهاى درختان نظافت مى كنند (دندانهايشان را مسواكمى كنند) وقتى كه خدا محمَّد (صلى الله عليه و آله ) را مبعوث كرد، خداوند به پيامبروحى كرد به وسيله جبرئيل و امر كرد به خلال و مسواك كردن )) . و اين روايت از چند طريقروايت شده است .(540) و از پيامبر روايت شده كه پيامبر با چوب اراك مسواك مى كردند وجبرئيل امر كرده بود كه با اين وسيله مسواك كنند.(541) و در آن نامه اى كه امام رضا (عليه السلام ) به مأ مون نوشتند، فرمودند: ((و بدان اىاميرالمؤ منين ! بهترين وسيله اى كه به وسيله آن مسواك مى زنى ليف اراك است (چوب اراك) چون چوب اراك دندانها را جلا مى دهد و دهان را خوشبو مى سازد و لثه ها را محكم و چاقمى كند (گوشت لثه را مى روياند) و مسواك كردن ، دندانها را از خراب شدن حفظ مى كندالبته مسواك كردنى به دندان خدمت مى كند كه بهاعتدال باشد، زياده روى در آن ، عاج دندان را مى برد و موجب لغزش و ضعف ريشه هاى آنمى گردد)).(542) در مورد نسبت مسواك به زيتون از پيامبر روايت شده كه فرمودند : ((چقدر مسواكى كه ازچوب زيتون است نيكو مى باشد. زيتون درخت مباركى است و دهان را پاكيزه مى گرداند وفساد دندان را از بين مى برد و مسواك زيتون مسواك من و مسواك انبياىقبل از من مى باشد)).(543) و اما نسبت به چوب زيتون ما سفارشى پيدا نكرديم مگر در اين روايت آخرى ، پس مامعلومات يقين آورى از چوب زيتون كه بشود اعتماد بر آن كرد پيدا نكرديم و آنچه دراينجا بحثش مهم است بحث از چوب اراك است . وقتى ما ملاحظه كرديم منافعى كه در چوباراك هست به زودى درك مى كنيم كه عدول و برگشت كردن از چوب اراك به مسواك لازمنيست ، بلكه برترى هم ندارد كه بازگشت كنيم از چوب اراك به خميردندانهايى كه ادعامى شود آنها بر تنظيف دندانها و تطهير و نابودى ميكروب ها كمك مى كند، بلكه چاره اىنيست كه فقط بر چوب اراك اكتفا كنيم چون كه آزمايش هاى جديد، افضليت و برترىچوب اراك را بر مسواك ثابت كرده است ؛ زيرا همانا براى چوب اراك بوى خوشى هست(دهان را خوشبو مى كند) و داراى بزاق مى باشد و در چوب اراك موادى هست كه دندانها راسفيد كرده و جلا مى دهد.(544) ((وجدى )) مى گويد : ((براى چوب اراك فايده اى است نسبت به دندانها و آن اين است كهصلاحيت دارد با شاخ چوب اراك مسواك بكنيم و دهان را خوشبو و نيكو مى گرداند واستعداد و آمادگى تمام دارد براى خارج كردن زياديهاى غذاها از بين دندانها واستعمال چوب اراك بهتر از مسواك مى باشد)).(545) بله ، يكى از كاركنان داروخانه در ((آلمان )) ماده مخصوصى را در مسواكى كه از درختاراك گرفته شده ، يافت كه دندانها به وسيله آن مقاوم و پايدار مى شود و اين ماده شبيهبه ماده فلور است كه كشنده ميكروبها مى باشد . و ملاحظه شده است كه خراب شدن دندانها نزد كسانى كه مسواكاستعمال مى كنند كمتر است نسبت به بسيارى از كسانى كه با مسواك معمولى دندانها رامسواك مى كنند و پيوسته اين داروسازى بررسى و كنكاش كرده و از اين ماده به دست آمدهدر خميردندانها استفاده مى كند . اما در مسواك ، اين ماده كه كشنده ميكروبها و كثافتها مى باشد نيست و بخاطر همين ، اطبا وپزشكان سفارش مى كنند كه مسواك را بعد از اينكه دندانها را با آن پاك كرديم ، در آبنمك قرار دهيم تا به وسيله آب نمك بر پليديها و ميكروبهايى كه همراه آن است از بينبرود يا ميكروبهايى كه بعداً به آن مى رسد تا اينكه اين ميكروبها بار ديگر به دهانباز نگردد. اما هر چه به چوب اراك برسد يا رسيده باشد به واسطه آن ماده اى كه درچوب اراك وجود دارد از بين مى رود بدون اينكه نياز باشد كه آن را در آب نمك قراربدهيم يا غير از آب نمك . وقتى آب نمك توانايى دارد كه بر جميع انواع ميكروبها پيروز شود در حالى كه درچوب اراك اصلاً اين ميكروبها وجود ندارد و وجود داشتن ميكروب در چوب اراك از چيزهايىاست كه تا كنون ثابت نشده است . مسواك بايد به طور عرضى زده شود نه طولى براى چگونگى مسواك كردن و تنظيف كامل و عدم تنظيفكامل يك راه وجود دارد، چون گاهى مسواك را بر روى دندانها به صورت ظاهرى مى كشند واين طريق طبيعتاً در رسيدن به آن هدفى كه بخاطر آن مسواك قرار داده شده كفايت نمى كندو يك بار مسواك به تمام بين دندانها مى رسد و زياديهاى غذا را از بين دندانها بيرونمى آورد كه اين مطلوب و مورد پسند است ؛ زيرا وقتى دندانها را به طور نزولى وصعودى (پايين و بالا) مسواك زدى پس ريشه هاى مسواك به تمام جاهاى دندان و بيندندانها داخل مى شود تا اينكه باقى نمى ماند هيچ شى ء از زياديهايى كه ممكن است باعثضرر بر دندانها بشود، يا ضرر بر هيچ جزئى از اجزاى جسم . (بر هيچ جزئى ازاجزاى بدن غير از دندانها) و اين دستور از ائمه وارد شده بدين طريق و روش ، دوازده قرنپيش و علماى طب بر اين روش آگاه نشدند، مگر در همين چندسال و علماى طب سفارش مى كنند به اينكه از اين روش تبعيت و پيروى كنيم .(546) از پيامبر روايتى وارد شده كه فرمودند : ((دندانها را به طور عرضى مسواك كنيد، نهبطور طولى )).(547) از پيامبر نقل شده كه فرمودند : ((سرمه را ازطول و مسواك را از طرف عرض انجام دهيد)).(548) و حضرت پيامبر هر وقت مسواك مىزدند از طرف عرض مسواك مى كردند.(549) و حضرت اميرالمؤ منين مسواك را از طرفعرض مى زدند و با تمام انگشتان دست غذا مى خوردند.(550) بعد از مسواك كردن ، مضمضه لازم است روشن است كه تنها مسواك زدن براى نظافت دهان كافى نيست - با آنكه به تصريحروايات يكى از اهداف مهمّ مسواك همين است - بلكه چاره اى نيست انسان بهعمل ديگرى نيز دست بزند براى اينكه اين زياديها را از دهان خارج كند تا اينكه دهان ازاين جهت پاك شود و بوى خوشى داشته باشد؛ از اين رواهل بيت حكم كرده اند كه پس از مسواك كردن لازم است آب را در دهان مضمضه كنيم و چون اينغرض (نظافت دهان ) به يك دفعه مضمضه كردنحاصل نمى شود سه بار مضمضه وارد شده است . از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : ((هر كس مسواك كند بعد از آن بايدمضمضه نمايد (آب را مضمضه نمايد)).(551) ودر روايت ديگرى اين طور آمده كه معلى بن خنيس از مسواك كردن بعد از وضو سؤال كرد. حضرت فرمود: ((بايد مسواك كند پس مضمضه نمايد با آب سه مرتبه)).(552) كمترين و معمولى ترين مسواك ما ملاحظه مى كنيم كه اهميت اسلام به مسواك به حدى مى باشد كه براى بسيارى ازانسانها تفسير و توضيح و يا درك نتايج آنمشكل است ، حتى در اسلام به دست مى آوريم كه با انگشت كشيدن بر روى دندانها كفايت ازمسواك مى كند. از پيامبر نقل شده كه فرمودند: ((مسواك كردن يا كشيدن با انگشت ابهام ياانگشت ابهام هنگام وضو، مسواك مى باشد)).(553) و از ائمه : نقل شده كه : ((كمترين نوع مسواك اين است كه با انگشت بر دندانهايت بكشى)).(554) بلكه در كشيدن به دندانها با يك مرتبهداخل كردن دست و سه بار دست بكشد كفايت مى كند. از امام باقر (عليه السلام )نقل شده كه : ((مسواك كردن در سه بار ترك نشود، اگر چه به اين صورت باشد كهيك مرتبه دست داخل دهان گردد ولو يك مرتبه به دندانها كشيده شود)).(555) و اين تعبيرى رسا از مقدار توجه و اهميت ائمه به مسواك كردن مى باشد همانطورى كهوحى شده است به آن فايده هاى بزرگ و اثر بخشى كه براى مسواك است پس بهدرستى دست كشيدن با انگشتان ، اگر چه تحقق دهنده تمام فوايد مسواك نيست ، مگر اينكهميسور بخاطر معسور ترك گرديده نمى شود (چيزى كه آسان است به واسطه چيز سختترك نمى شود) چون كه دست كشيدن با انگشتان حداقل در تقويت و تحريك عضلات لثه ها مفيد است ، همانطورى كه جرم بوجود آمده بر روىدندانها و لثه را از بين مى برد. همان جرمى كه از باقيمانده خوردنيها به وجود آمده كهممكن است به وجود آورنده بسيارى از ميكروبها باشد و اين مسأ له ذاتاً تفسير و توضيحمى دهد براى ما قول ائمه را كه فرمودند : ((ترك نكنيد مسواك را در سه بار اگر چهبه اين صورت باشد كه يك دفعه دست داخل دهان شود و سه مرتبه بر دندانها كشيدهشود)) چنانچه اين مسأ له ظاهر است و مخفى نيست . مسواك كردن با گلاب بلى از جهت اينكه بوى دهان بهتر شود و دهان خوشبو گردد چون مسواك كردن باعثخوشبو شدن دهان هم مى شود، مى يابيم كه امام حسن (عليه السلام ) با گلاب مسواك مىكردند.(556) مسواك كردن در حمام شايد يكى از امورى كه احتياج به بيان كردن ندارد، اين است كه مسواك كردن در حمامصحيح نيست ؛ چون مسواك كردن عبارت است از نظافت كردن و بيرون كردن باقيمانده ها ازميان آنها پس هنگامى كه اين كار در هواى حمام كه پر از ميكروب است انجام گيرد بعضىاز ميكروبها به انسان سرايت مى كند و براى او ممكن نيست كه به راحتى و به سهولت ازدست اين ميكروبها خلاص شود، خصوصاً در آن جو حمام كه هر چه از ميكروبها دسته دستهخارج مى شود در جاى آنها دسته ديگرى وارد مى شود و جاى آنها را پر مى كنند و در اينجاچيزى كه مانع از رسيدن اين ميكروبها به مكانهاى حساس باشد وجود ندارد بخاطر اينكهدر جوّ حمام ميكروبها مستقيماً اثرگذار هستند. اما در خارج از حمّام ، بزاق موجود تا اندازه اى از نفوذ آنها به جاهاى حساس جلوگيرى مىنمايد چرا كه در غير جوّ حمام ميكروب به مانع برخورد مى كند و به راحتى نمى تواندنفوذ نمايد. افزون بر اين ، بزاق همواره در تغيير است و هر چند اندكى از اين آلودگيهاباقى بماند در نوبت دوّمى كه مسواك زده مى شود اين ميكروبهازايل مى گردد، امّا در مورد مسواك زدن در حمام ، آب دهان و بزاق به مناطق و اطرافى كهمسواك زده مى شود، نمى رسد، بلكه به صورت باز باقى مى ماند و به سرعت درمعرض هلاكت قرار مى گيرد در حالى كه جوّ حمام پر است از اين ميكروبها و زندگى اينميكروبها در جوّ حمام بيشتر است . روايتى كه از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده اين مطالب را براى ما تفسير مى كند كهفرمودند : ((بپرهيزيد از مسواك كردن در حمام چونكه مسواك كردن در حمام موجب وباىدندانها مى شود)) و هم معناى اين روايت ، روايات ديگرى نيزنقل شده است .(557) مسواك در مستراح و همانند آنچه گذشت نسبت به مسواك نمودن در مستراح هم جريان دارد زيرا بوىناخوشايند خود، آلودگى و ميكروب است ؛ با فرود آن به دهان بويژه در مناطق حساس ونسبتاً گرم ، فوراً توليد و تكثير مى شود و بدن شروع مى كند به راندن آنها بهخارج در نتيجه سبب آزار ديگران مى گردد. و از اين جهت مى بينيم ائمه : را كه از مسواككردن در مستراح نهى مى كردند . در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه فرمودند: ((مسواك كردن در مستراحموجب اين مى شود كه از دهان بوى كريه و بد بيرون آيد)).(558) و از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه : ((مسواك كردن درحال تخلى ، موجب بدبو شدن دهان مى شود)).(559) اوقات مسواك كردن و مسواك كردن روزه دار به تحقيق گذشت ادله اى كه دلالت مى كرد بر اينكه مسواك كردن هنگام وضو و نماز وهنگام خواب و سحرگاه و وقت برخاستن از خواب و هنگام طلوع خورشيد، مستحب است . اما روزه دار مى تواند هر موقعى از روز كه بخواهد مسواك كند.(560) و مى تواند دراوّل و آخر روز در ماه مبارك رمضان مسواك نمايد(561) لكن ترجيح ندارد براى روزه داركه با مسواك مرطوب مسواك نمايد.(562) و شايد اين موضوع بخاطر اين باشد كهشخص روزه دار بخاطر روزه بودنش به حرج و سختى نيفتد، در حالى كه طمع داردبراينكه به مسواك كردن حتى در حال روزه اقدام شود. و ما در اينجا اشاره مى كنيم به اينكه : زياد بودن ميكروبها در دهان منحصر در پوشانيدنزياديهاى طعام در دهان نيست ؛ زيرا ممكن است اين زياديهاى طعام به دهان از طريق ارتباطبا اجسام ديگرى غير از طعام باشد، بلكه ممكن است از خود طعام باشد هنگامى كه طعام بهچيز ديگرى آلوده باشد، چنانچه ممكن است از راه هواى دهان آلوده شود و آن آلودگى بهساير قسمتهاى بدن از راه تنفس برسد . بخاطر همين ، ميكروبهايى كه در دهان در اجزا و انواع مختلفى مى باشد، جا به جا مىشود و در اين جا به جايى و جزء جزء شدن ميكروبها هيچ عضوى در انسان مطلقا شبيهدهان نيست و دهان مناسب ترين اعضايى است كه قابليت دريافت اين ميكروبها را دارد و دهانمكانى خوب براى رشد و نمو و زياد شدن ميكروبها مى باشد چون بزاق دهان كه هميشهدر دهان است - گر چه در حال سالم بودن بدن انسان باشد - ممكن است بسيارى از انواعميكروبها را به وجود بياورد.(563) امّا در غير اين حالت بسيارى از عوارض را درستكند، بلكه ممكن است غذا را براى ميكروبها درست كند و هنگامى كه ملاحظه كرديم مقدارحساسيت اين عضو (دهان ) نسبت به ساير اجزاى بدن انسان ، مى شناسيم و پى مى بريمبه سرّ اينكه اسلام تجويز كرده و اجازه داده كه شخص روزه دار مسواك بكند و دعوتكرده در اوقات مختلفى كه قبلاً ذكر شد، انسان مسواك كند. اضافه مى شودبه مطالب بالا، اينكه محيط دهان براى چند ساعت كه غيرفعال گرديد، باقيمانده هاى غذا به آسانى تخمير مى شود. همانطورى كه بعضى ازميكروبهايى كه در دهان جاى گرفته اند مى توانند بى هيچ محدوديتى و بدون مانعىبه زندگى خود ادامه دهند. پس وقتى كه قبل از خواب ، انسان مسواك كرد به درستى كهاين زياديهاى غذا از بين مى رود و در اينجا فرصت و وقت براى نشاط و شادابى آلودگيهاو ميكروبها و فرصت تخمير زياديهاى غذا هم باقى نمى ماند . چنانچه مسواك كردن بعد از خواب ، ميكروبهايى را كه در دهان از طريق تنفس و غير تنفسرسيده است از بين مى برد. بعضى از دانشمندان مى گويند : ((همانا جريان آزاد و فراوانبزاق در دهان ، عامل مهمى است كه دندانها را از كرم خوردگى و خرابى حفظ مى كند؛ زيرابزاق دهان در تمييز شدن مكانيكى دندانها مؤ ثر است و چون جريان بزاق در شب كم مىشود، استعداد و قابليت خراب شدن دندانها طبعاً زياد مى گردد و اين مسأ له چيزى است كهتأ كيد مى كند انسان بعد از خواب نياز به مسواك دارد چنانكه گفتيم .(564) همانطوركه مسواك كردن بر ميكروبهايى كه ممكن است هنگام خواب پديد بيايند غلبه مى كند وهمينطور بر بعضى از زياديهاى غذا اگر فرض كنيم كه در بين دهان مانده باشد درآنجايى كه اگر مسواك قبل از خواب نباشد سبب مى شود در جديت كردن در مسواك كوتاهىشود و شايد آنچه قبلاً ذكر كرديم القا مى شود بعضى از اين روشهابنابرقول ائمه : كه قبلاً گفته شد : ((اگر مردم آن منافعى كه در مسواك هست مىدانستند، همراه خودشان مسواك را در رختخواب مى بردند)). و اين موضوع براى ما تأ كيدمى كند عظمت اسلام را و اينكه اسلام با نيازهاى طبيعى انسانها منسجم است آن نيازهاىطبيعى كه وجود اين طبيعت را در بر دارد .
|
|
|
|
|
|
|
|