|
|
|
|
|
|
1166 - سفارش امام حسين (ع ) به خواهرش زينب قال الحسين - عليه السلام - حين الوداع مع اخته زينب - عليها السلام - يازينب ! لاتنسينى فى نافلة الليل امام حسين - عليه السلام - هنگام وداع در روز عاشورا به زينب كبرى (ع ) فرمود: اى زينب !در نماز شب مرا فراموش مكن . (زينب كبرى ، للنفدى ، ص 50). 1167 - نماز شب ياران محمد (ص ) قال على - عليه السلام - لقد راءيت اصحاب محمد -صلى الله عليه وآله - فما ارى يشبههم منكم لقد كانوايصبحون شعثا و قدباتوا سجدا و قياما يراوحون بين جباههم و خذودهم و يقفون علىمثل الجمر من ذكر معادهم كان بين اعينهم ركب المعزى منطول سجودهم اذا ذكر الله هملت اعينهم حتى تبل جيوبهم و مادوا كما يميد الشجر يومالريح العاصف خوفا من العقاب و رجاء للثواب من اصحاب محمد (ص ) را ديده ام و كسى از شما را نمى بينم كه شبيه آنان بوده باشداصحاب محمد (ص ) شب را در حال سجده و قيام بودند و با چهره ژوليده و غبارآلوده شبرا به صبح مى رساندند، زيرا پيشانى ها و صورتهاى خويش را به طور متناوببرزمين مى نهادند. آن رشد يافتگان با يادآورى بازگشت خويش ، چنان مى شدند كهگويى برگدازه آتش ايستاده اند. از طول سجود ميان چشمانشان مانند زانوى بز برآمدهبود. چشمانشان چنان گريان بود كه گريبان هايشان خيس مى شد و به جهت ترس ازكيفر و اميد پاداش مانند درختى در تندباد مى لرزيدند. (نهج البلاغه خطبه 97). 1168 - نماز شب ، شعار پرهيزكاران قال على - عليه السلام - سهر الليل شعارالمتقين و شيمة المشتاقين شب زنده دارى شعار پرهيزكاران و روش مشتاقان است .(غرر الحكم ، ص 192). 1169 - تاءثير شب زنده دارى قال على - عليه السلام - فاتقوا الله عبادالله تقية ذى لب ، شغل التفكر قلبه ، و انصب الخوف بدنه ، واسهر التهجد غرار نومه ، و اظماء الرجاء هواجريومه ، و ظلف الزهد شهواته ، و اوجفالذكر بلسانه ، و قدم الخوف لامانه اى بندگان خدا! از خدا بترسيد همانند ترسيدن خردمندى كه انديشه قيامت او را به خودمشغول كرده و ترس از خدا جسمش را رنجور ساخته و شب زنده دارى (براى عبادت ) خواباندك او را گرفته واميد به حق ، او را در نيم روز تشنه نگاه داشته و بى توجهى بهدنيا خواهش هاى نفس را از او دور كرد پيوسته ذكر خدا بر زبانش جارى است و ترس (ازخدا) را براى امنيت (روز رستاخير بر همه چيز) مقدم داشته است . (نهج البلاغه ، خطبه82). 1170 - آداب نماز شب و شب زنده داران قال على - عليه السلام - اما الليل فصافون اقدامهم ، تالين لاجزاء القرآن يرتلونها ترتيلا، يرحزنونبه انفسهم و يستثيرون به دواء دائهم فاذا مروا باية فيها تشويق ركنوا اليها طمعا وتطلعت نفسوهم اليها شوقا و ظنوا انها نصب اعينهم ، و اذا مروا باية فيها تخويف اصغوااليها مسامع قلوبهم و ظنوا انها زفير جهنم و شهيقها فىاصول اذانهم فهم حانون على اوساطهم مفترشون لجباههم و اكفهم و ركبهم و اطراف اقدامهميطلبون الى الله فى فكاك رقابهم و اماالنهار فحلماء علماء ابرار اتقياء (پرهيزكاران ) به هنگام شب برپا مى خيزند و آيات قرآن را با دقت وتاءمل مى خوانند و با خواندن و انديشيدن در آن خود را محزون مى سازند و مى كوشند كهبا آن مى كوشند كه با آن ، درد خود را درمان كنند هرگاه به آيه اى برسند كه شوقانگيز و اميد آفرين ، باشد به آن طمع ورزند و مشتاقانه به آن نگرند؛گويى پاداشىكه آن آيه بازگو مى كند در برابر ديدگان آنهاست و چون به آيه اى برسند كه در آنترس و بيم است ، گوش دل خويش را مى گشايند كه گويى فرياد و فغاناهل دوزخ در كنار گوش آنهاست ، قامت خود را درمقابل حق خم مى كنند و پيشانى و كف دست و زانوان و سر انگشتان را بر زمين مى نهند و ازخداوند بزرگ آزادى خويش (را از آتش دوزخ ) درخواست مى كنند و به هنگام روز، شكيبا ودانا و نيكوكار و پرهيزكار مى باشند. (نهج البلاغه ، خطبه 193،الدليل ، ج 2، ص 997). 1171 - شب زنده دارى قال على - عليه السلام - نعم عون العبادة السهر شب زنده دارى براى عبادت كمك خوبى است . (منتخب الغرر، ص 49) 1172 - نور دائم از بيدارى شب قال عيسى - عليه السلام - طوبى للذين يتهجدون من الليل اولئك الذين يرثون النور الدائم مناجل انهم قاموا فى ظلمة الليل خوشا به حال كسانى كه شب را بيدار مى مانند اينانند كه نور دائم را به پاداش شبزنده دارى به ارث مى برند. (ميزان الحكمه ، ج 10، ص 234). 1173 - مسواك براى نماز شب قال الصادق - عليه السلام - اذا قمت بالليل فاستك فان الملك تاءتيك فيضع فاه على فيك ، فليس من حرفتتلوه و تنطق به الا صعد به الى السماء فليكن فوك طيب الريح شبانگاه كه براى نماز بلند مى شوى مسواك بزن ، چرا كه فرشته نزد تو مى آيد ودهانش را بر دهانت مى گذارد و هر حرفى از قرآن و نماز و دعا مى خوانى ، به آسمان مىبرد از اين رو بايد كه دهانت خوشبو باشد.(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 357، بحارالانوار، ج 87، ص 207). 1174 - عبادت در شب بهار اوليا قال على - عليه السلام - سهر الليل فى طاعة الله ربيع الاولياء و روضة السعداء شب در طاعت و عبادت خدا بيدار ماندن ، بهار اوليا و بوستان نيك بختان است . (غرر الحكم، ص 192). 1175 - صاحبان عقل قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - خياركم اولواالنهى . قيل : يا رسول الله من الواالنهى ؟فقال المتهجدون بالليل والناس نيام بهترين شما خردمندان هستند، عرض كردند: اينان كيانند؟ فرمود: عبادت كنندگان در شب ،آنگاه كه مردم در خوابند. (بحارالانوار، ج 87، ص 158). 1176 - آفات زياد خوابيدن در شب قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - قالت ام سليمان بن داود: يا بنى !اياك و كثرة النوم بالليل ، فان كثرة النومبالليل تدع الرجل فقيرا يوم القيامة مادر سليمان بن داود (ع ) به سليمان مى گفت : فرزندم !از زياد خوابيدن در شب بپرهيز،زيرا زياد خوابيدن در شب ، باعث فقر در روز قيامت مى شود. (بحارالانوار، ج 87، ص152، امالى الصدوق ، ص 140) 1177 - نداى خروس در سحرگاه قال لقمان حكيم - عليه السلام - ان اخر الليل فى التهجد احب الى من اوله لان اللهيقول : و بالاسحارهم يستغفرون آخر شب براى تهجد (نماز شب ) نزد من محبوبتر است از آغاز آن ، زيرا خدا مى فرمايد:پرهيزكاران در سحرگاهان استغفار مى كنند. (تفسير نمونه ، ج 22، ص 322). 1179 - فايده شب زنده دارى و اوحى الله الى موسى - عليه السلام - قم فى ظلمة الليل اجعل قبرك روضة من رياض الجنان به موسى (ع ) وحى شد: در ظلمت شب (براى خواندن نماز شب ) بلند شو (پاداش آن )قبرت را باغى از باغهاى بهشت مى سازم . (بحارالانوار، ج 87، ص 155). 1180 - خاصيت شب و رسيدن به لقاء قال الحسن العسكرى - عليه السلام - ان الوصل الى الله - عزوجل - سفر لايدرك الابامتطاءالليل به درستى كه رسيدن به خداوند - عزوجل - سفرى است كه جز با مركب شب ، پيمودن راهو نيل به مقصد ممكن نيست . (بحارالانوار، ج 78، ص 380). 1181 - تفسير آيه ، نماز شب قال الصادق - عليه السلام - كانوا قليلا من الليل ما يهجعون (2) كانوااقل الليالى تفوتهم لايقومون فيها امام صادق (ع ) در تفسير آيه (كمى از شب رامى خوابيدند)فرمود: كمتر شبى بر آنهامى گذشت كه بيدار نشوند و عبادت نكنند. (وسائل الشيعه ، ج 5، ص 279، تفسيرنمونه ، ج 22، ص 337). 1182 - محبوب ترين نماز قال الصادق - عليه السلام - احب صلاة الليل اليهم اخر الليل محبوبترين نماز شب در نظر آنان (متقين ) نماز آخر شب است . (التهذيب ، ج 2، ص 6). 1183 - استفاده از تاريكى شب براى بيداردلان قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - ان الله - جل جلاله - اوحى الى الدنيا ان اتعبى من خدمك و اخدمى من رفضك و ان العبداذا تخلى بسيده فى جوف الليل المظلم و ناجاه اثبت الله النور فى قلبه فاذاقال : يارب !ناداه الجليل - جل جلاله - لبيك عبدى !سلنى اعطك وتوكل على اكفك ثم يقول - جل جلاله - لملائكة : ملائكتى !انظروا الى عبدى فقد تخلى فىجوف هذا اليل المظلم و البطالون لاهون و الغافلون نيام اشهدوا انى قد غفرت له خداوند - جلجلاله - به دنيا وحى كرد: هركه در خدمت تو باشد، او را به رنج وتعب بينداز و هر كستو را رها كند، در خدمت وى باش ، هرگاه بنده دردل شب تار، با آقاى خويش خلوت نموده و با او به راز و نياز بپردازد، خداوند دلش رانورانى سازد و چون بگويد: اى رب من ! اى رب من ! خداوند -جل جلاله - گويد: لبيك اى بنده من ! بخواه از من تا عطايت كنم ، به منتوكل نماى تا بسنده ات باشم سپس خداوند به فرشتگان خود فرمايد: اى فرشتگان من! بنده ام را بنگريد در دل اين شب تيره با من خلوت كرده است در حالى كه بطالتپيشگان به لهو و لعب مشغول هستند و غفلت زدگان در بستر خواب آرميده اند .اينك گواهباشيد كه من به طور حتم او را آمرزيدمساءله (بحارالانوار، ج 87، ص 137، بهنقل از امالى صدوق ). 1184 - نزديكترين ساعات انسان به خدا قال عن ابن ابى يعفور عن ابى عبدالله - عليه السلام - قلت له : اخبرنى - جعلت فداك - اى ساعة يكون العبد اقرب الى الله ، و الله منه قريب ؟قال : اذا قام فى اخر الليل و العيون هادئة فيمشى الى وضوئه حتى يتوضاء باسبعوضوء، ثم يجى ء حيت يقوم فى مسجده فيوجه وجهه الى الله ويصف قدميه و يرفعصوته ويكبر و افتتح الصلوة فقراء اجزانه و صلى ركعتين و قام ليعيد صلوته ناداهمناد من عنان السماء عن يمين العرش : ايها العبد المنادى ربه !ان البر لينشر على رسك منعنان السماء، و الملائكة محيطة بك من لدن قدميك الى عنان : جعلت فداك يابنرسول الله ما الانفتال ؟ قال : تقول بوجهك و جسدك هكذا، ثم ولى وجهه و ذلكالانفتال ابن ابى يعفور (راوى حديث ) مى گويد به حضور امام صادق (ع ) عرضه داشتم :قربانت شوم ! بفرماييد چه زمانى انسان به خدا و خدا به او نزديك است ؟ فرمود: چونآخر شب برخيزد، در حالى كه چشم هايش در خواب هستند، وضويى شاداب گرفته و درعبادتگاه خود بايستد و با حضور قلب و توجه به خدا، تكبير نماز گفته وقرائت رابخواند و دو ركعت نماز به جاى آورد و آنگاه براى نماز ديگرى برخيزد، از سوى آسمانو از جانب عرش اين ندا برآيد: اى بنده اى كه خداى خود را مى خوانى !الحال احسان و بر و خير از جانب آسمان درحال فرود آمدن بر تو است و فرشتگان از كنارقدم هايت تا عنان آسمان گرد تو جمع شده اند و خداوند مى فرمايد: اى بنده من !اگربدانى كه در حال گفتگو و راز و نيازى ، انفتال از خود نشان نمى دهد. (راوى مى گويد)گفتم : اى فرزند رسول خدا! قربانت شوم ، مقصود ازانفتال چيست ؟ امام در حالى كه صورت خود را به سمت پشت سر مى چرخانيد،انفتال اين است كه صورت و بدنت را برگردانى . (بحارالانوار، ج 87، ص 158). 1185 - سفارش خداوند به حضرت موسى (ع ) قال الصادق - عليه السلام - كان فيماناجى الله - عزوجل - به موسى بن عمران - عليه السلام - انقال له : يابن عمران ! كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنهالليل نام عنى اليس كل محب يحب خلوة حبيبه ؟ها انا ذايابن عمران مطلع على احبائى اذا جهنمالليل حولت ابصارهم فى قلوبهم و مثلت عقوبتى بين اعينهم يخاطبونى عن المشاهده ويكلمونى عن الحضور يابن عمران ! هب لى من قبلك الخشوع و من بدنك الخضوع و من عينيكالدموع فى ظلم ، وادعنى فانك تجدنى قريبا مجيبا . خداوند حكيم به حضرت موسى (ع ) فرمود: اى پسر عمران ! دروغ مى گويد آن كس كهگمان كند مرا دوست دارد، در حالى كه كه چون شب فرا مى رسد از من چشم مى پوشد وبه خواب مى رود! آيا نه چنين است كه هر عاشقى خلوت با معشوق را دوست دارد؟ هان اىپسرعمران ! اين منم كه بردوستانم مطلعم چون شب آنان را فرا گيرد، چشم دلشانرادگرگون مى سازم (كه جز من چيزى نمى بينند) و عقوبتم را درمقابل ديدگانشان مجسم مى كنم (بدان گونه )از راه شهود و رويارويى با من به مخاطبهمى پردازند و حضورا با من به گفتگو مى نشينند، اى پسر عمران ! دردل شبهاى تار از دلت خشوع و از تنب خضوع و از چشمانت قطرات اشك نثار من بنما و مرابخوان كه مرا به خود نزديك و اجابت كننده دعوتت خواهى يافت . (بحارالانوار، ج 87،ص 139). 1186 - عبادت در شب و استجابت دعا عن النيشابورى قال : قلت لابى عبدالله - عليه السلام - ان الناس يروون عن النبى -صلى الله عليه وآله- ان فى الليل ساعة لايدعو فيها عبدمؤ من بدعوة الا استجيب لهقال : نعم قلت : متى هى جعلت فداك ؟ قال : ما بين نصفالليل الى الثلث الباقى منه ، قلت : اهى ليلة من الليالى معلومة اوكل ليلة ؟ قال : بل كل ليلة به امام صادق (ع ) عرض كردم : مردم از پيامبر (ص )نقل مى كنند در شب ساعتى است كه هيچ بنده مؤ منى در آن دعايى نمى كند مگر اين كهدعايش مستجاب شود فرمود: بلى عرض كردم : فدايت شوم آن چه زمانى است ؟ فرمود:بين نصف شب تا ثلث باقى مانده از آن عرض كردم : آيا آن شب معينى است از شب ها يا هرشب است ؟ فرمود: هر شب است . (بحارالانوار، ج 87، ص 165). 1187 - قصد نماز شب عن زرارة قال : قلت لابى جعفر - عليه السلام -: اناء الليل ساجدا و قائما يحذر الاخرة و يرجوارحمة ربه قل هل يستوى الذين يعلمون والذين لايعلمون ؟...قال يعنى صلاة الليل از زراه نقل شده مى گويد: به ابوجعفر (ع ) عرض كردم : مراد از آيه (وقتهاى شب سجدهكنان به پا ايستادگان از آخرت مى ترسد و رحمت پروردگارش را اميد مى دارد. بگو آياآنان كه مى دانند و آنان كه نمى دانند برابرند)چيست ؟ فرمود: نماز شب است .(بحارالانوار، ج 87، ص 192). 1188 - ديندارى مؤ منان قال الصادق - عليه السلام - خبر طويل ذكر فيه الائمة و علامة الائمة فقال : و دينهم الورع و العفة و الصدق والصلاح والاجتهاد و اداء الامانة الى البر و الفاجر، وطول السجود، و قيام الليل ، و اجتناب المحارم ، وانتظار الفرج بالصبر و حسن الصحبةو حسن الجوار در خبرى طولانى كه در آن ذكر پيشوايان دينى و نشانه آنان آمده ،نقل شده كه حضرت فرمود: و دين آنها، پرهيزكارى ، و عفت و راستى و صلاح و كوشش واداى امانت به نيك و بد است و طول دادن سجده و عبادت شب و پرهيز كردن از حرام و باشكيبايى در انتظار فرج آل محمد (ص ) بودن و نيكى مصاحبت و رفتار با همسايگان است .(بحارالانوار، ج 87، ص 143، اصول وافى ، ج 2، ص 121). 1189 - نماز سواره قال عن فيض بن مطر: دخلت على ابى جعفر و انا اريد ان اساءله عن صلوةالليل فى المحمل قال : فابتداءنى فقال : كانرسول الله -صلى الله عليه وآله - يصلى على راحلته حيث توجهت به . خدمت حضرت امام باقر (ع ) وارد شده و مى خواستم از خواندن نماز شب در كجاوهسوال كنم آن حضرت پيش از سوال من فرمود: پيغمبر اكرم (ص ) بر شتر خود كه به هرسو درحركت بود، نماز مى گذاشت . (اثبات الهداة ، ج 5، ص 306) 1190 - توجه مؤ من به نماز شب عن على - عليه السلام - قال : ان الله - جل جلاله - اذا راءى قرية اسرفوا فى المعاصى ، و فيها ثلاثة نفر منالمؤ منين ، ناداهم -جل جلاله و تقدست اسماؤ ه -يااهل معصيتى ! لولا مافيكم من المؤ منين ، المتحابين بجلالى العامرين بصلاتهم ارضى ومساجدى ، المستغفرين بالاسحار خوفا منى ، لانزلت بكم عذابى ثم لاابالى . از على بن ابى طالب (ع ) نقل شده است كه فرمود: چون خداوند -جل جلاله - ديد كه مردمى در گناهان زياده روى كردند و در ميان آنها، سه نفر از مؤ منيناست خداوند - عزوجل - ندا مى كند: اين گناهكاران ! اگر در ميان شما نبودند كسانى كهبراى من باهم دوستى مى كنند و با نماز خواندنشان زمين من و مسجدهاى مرا آباد مى كنند وشب ها در موقع سحر از ترس من از من آمرزش مى خواهند، عذابم را به شمانازل مى كردم وهيچ درنگى نمى كردم . (بحارالانوار، ج 87، ص 140). 1191 - نماز شب باعث رفع گناهان فى تفسير على بن ابراهيم : اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات فان صلاةالمؤ من فى الليل تذهب ماعملوا بالنهار من السيئات و الذنوب در تفسير على بن ابراهيم در ذيل آيه (اقم الصلوة )اين حديث به چشم مى خورد نمازشب گناهان وسيئاتى كه در روز انجام گرفته است از بين مى برد. (سفينة البحار، ج 2،ص 253). 1192 - نجات از وحشت قبر قال الباقر - عليه السلام - صل ركعتين فى سواد الليل لوحشة القبور براى نجات از وحشت قبر، دو ركعت نماز در دل شب بخوان . (بحارالانوار، ج 87، ص160). 1193 - امام كاظم (ع ) و نماز شب موسى بن جعفر - عليه السلام - يصلى فى جوفالليل حتى يطلع الفجر حضرت موسى بن جعفر (ع ) تا اذان صبح ، مشعول نمازهاى مستحبى بود. (بحارالانوار، ج48، ص 107). 1194 - شرافت مرد در نماز شب عن سهل بن سعد قال : جاء جبرئيل الى النبى -صلى الله عليه وآله -فقال : يا محمد! عش ما شئت فانك ميت ، و احبب ماشئت فانك مفارقه ، واعمل ما شئت فانك مجزى به و اعلم ان شرف الرجل قيامهبالليل ، و عزه استغناؤ ه عن الناس از سهل بن سعد نقل شده است كه مى گويد: جبرئيل به حضور پيامبر اسلام (ص ) آمد وعرض كرد: اى محمد! هرقدر مى خواهى زندگى كن ، اما خواهى مرد، هركس را خواستى دوستدار، اما از اوجدا خواهى شد هر عملى خواستى انجام ده ، اما پاداش آن را خواهى ديد. آگاهباش كه شرافت مرد، عبادت او در شب است و عزت وى در بى نيازى جستن از مردم است .(بحارالانوار، ج 87، ص 136). 1195 - ريزش گناهان عن الصادق - عليه السلام - قال : ان الحسنات يذهبن السيئات قال : صلاة الليل تكفر ما كان من ذنوب النهار از امام صادق - عليه السلام - نقل شده كه در تفسير آيه (همانا نيكى ها، بدى ها را مىزدايد)فرمود: نماز شب است و صاحبان خود را از گناهان روز پاك مى كند. (تفسيرالعياشى ، ج 2، ص 164). 1196 - منزلت نماز شب عن ابى جعفر - عليه السلام - قال : ثلاث درجات : افشاء السلام ، و اطعام الطعام و الصلاةبالليل والناس نيام از امام باقر (ع ) نقل شده كه فرمود: سه چيز منزلت و مقام را مى افزايد: سلام دادن ، غذادادن وشب نماز خواندن ، آن زمان كه مردم در خوابند. (بحارالانوار، ج 87، ص 141). 1197 - مبغوض ترين مخلوقات عن الصادق - عليه السلام - قال : ابغض الخلق الى الله جيفة بالليل و بطال فى النهار از امام صادق (ع ) نقل شده كه فرمود: دشمن ترين مخلوقات نزد پروردگار عالم كسىاست كه در شب مردار است و در روز بيكار است (تا صبح مانند مردار مى افتد مى خوابد ودر روز وظايف دينى خود را انجام نمى دهد) (بحارالانوار، ج 87، ص 158). 1198 - آثار نماز شب عن رسوله -صلى الله عليه وآله - قال : صلاة الليل ، مرضاة الرب ، وحب الملائكة و سنة الانبياء، ونور المعرفة واصل الايمان ، وراحة الابدان و كراهية الشيطان وبركة فى الرزق ، سلاح على الاعداء واجابة للدعاة ، و قبول الاعمال ، و شفيع بين صاحبها و بين ملك الموت و سراج فى قبره وفراش تحت جنبه و جواب مع منكر و نكير و مونس و زائر فى قبره الى يوم القيامة فاذاكان يوم القيامة كانت الصلاة ظلافوقه ، تاجا على راءسه ، ولباسا على بدنه و نورايسعى بين يديه ، و سترا بينه و بين النار و حجة للمؤ من بين يدى الله تعالى ، و ثقلافى الميزان و جوازا على الصراط و مفتاحا للجنة لان الصلاة تكبير وتحميد وتسبيح وتمجيد و تقديس و تعظيم و قراءة و دعاء، و انافضل الاعمال الصلاة لوقتها . از پيامبر اسلام (ص ) نقل شده است كه فرمود: نماز شب موجب خشنودى پروردگار ودوستى فرشتگان و روش پيامبران ونور شناختن وريشه ايمان ومايه راحتى بدن ها وناخشنودى شيطان و اسلحه اى عليه دشمنان و موجب قبولى دعا و پذيرفته شدناعمال و زيادى روزى است ميان نمازگزار و عزرائيل ميانجى است و چراغ قبر صاحب خودخواهد بود و زيرانداز او است (كنايه از عدم جدايى نماز و نمازگزار است ) و جواب نكير ومنكر است و تا روز قيامت در قبرش و مونس وهمدم او مى باشد آنگاه كه روز قيامت شد، نمازدر بالاى سرش سايه خواهد افكند و برسرش تاج و بر بدنش لباس مى باشد ونورى است كه پياپيش او مى تابد و راه او را روشن مى كند و ميان او و آتشحايل شود و در برابر خداوند متعال برهان مؤ من و مايه سنگينى ميزان است و برات عبوراز صراط و كليد بهشت مى باشد نماز، تكبير، ستايش ، تنزيه ، به بزرگى ، و پاكىياد كردن و تعظيم و خواندن قرآن و دعا است و برتريناعمال ، نماز خواندن در وقت آن است . (بحارالانوار، ج 87، ص 161). 1199 - تقوا و نماز شب قال على - عليه السلام - عبادالله ان تقوى الله حمت اولياء محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتى اسهرتلياليهم اى بندگان خدا پرهيزكارى دوستان خدا را از انجام كارهاى حرام باز مى دارد و ترس ازخدا آنچنان در دل آنان جاى مى گيرد كه شب ها را (براى نماز) بيدار مى مانند. (نهجالبلاغه ، خطبه 113). 1200 - تسبيح در شب عن جعفر بن محمد: - عليه السلام - فى قول الله -عزوجل - و سبح بحمد ربك حين تقوم و من اليل فسبحه و ادبار النجوم (3)قال : امره ان يصلى بالليل از امام صادق - عليه السلام - نقل شده است كه در تفسير سخن خداوند -عزوجل - كه مى فرمايد: (و تسبيح به سپاس پروردگار خودگوى ، گاهى كه برمىخيزى و از شب تسبيح گويش تا سپيده دمان )چنين فرمود: او را دستور داده تا دردل شب نماز بخواند. (بحارالانوار، ج 87، ص 159). 1201 - نماز شب با شك و قد سمع - عليه السلام - رجلا من الحرورية يتهجد و يقراءفقال : نوم على يقين خير من صلاة على شك امام على (ع ) شنيد كه يكى از مردم حروريه (خوارجمهورى اسلامى ايران نماز شب به جامى آورد و قرآن مى خواند. حضرت فرمود: با يقين خوابيدن بهتر از نماز خواندن با شكاست . (نهج البلاغه ، حكمت 92). 1202 - كسب هيبت و ابهت با نماز شب روى ان عليا - عليه السلام - اجتاز بقصاب و عنده لحم سمين ، فقال : يااميرالمؤ منين ! هذااللحم سمين ، اشرت منه ،فقال : ليس الثمن حاضرا فقال : انا اصبر يا امير المؤ منين !فقال له : انا اصبر عن اللحم و ان الله سبحانه وضع خمسة فى خمسة : العز فى الطاعة، والذل فى المعصية و الحكمة فى جوف البطن و الهيبة فى صلاةالليل و الغنا فى القناعة روايت شده است كه اميرالمؤ منين (ع ) از مقابل دكه قصابى مى گذشت قصاب گفت : اىاميرالمؤ منين !گوشت چاق و خوب موجود است امام (ع ) فرمود:پول آن موجود نيست قصاب گفت : من مهلت مى دهم و صبر مى كنم . امام على (ع ) پاسخ داد:بر من نخوردن گوشت صبر مى كنم (و افزود): خداوندمتعال پنج چيز را در پنج چيز ديگر قرار داده است : عزت را در بندگى ، ذلت را در معصيت، حكمت را در كم خوردن و خالى بودن شكم ، هيبت و ابهت را در روى آوردن به نماز شب وثروتمندى و بى نيازى را در قناعت . (ارشاد القلوب ، ديلمى ، باب القناعة ) 1203 - نماز شب و رفع مشكلات : قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - ايهاالناس ، ما من عبد الا و هو يضرب عليه بحزائم معقودة فاذا ذهب ثلثااليل و بقى ثلثه ، اتاه ملك فقال له : قم فاذكرالله فقد دناالصبحقال : فان هو تحرك و ذكر الله انحلت عنه عقده ، و ان هو قام فتوضاء، ودخل فى الصلاة انحلت عنه العقد كلهن ، فيصبح حين يصبح قرير العين اى مردم !هيچ كس از شما نيست مگر اين كه مشكلات همچون كمربندى او را محاصره كرده است. پس زمانى كه دو سوم از شب گذشت (و يك سوم آن باقى ماند) ملكى بر او وارد مى شودو به او مى گويد: برخيز و ذكر خداوند بگوى كه صبح نزديك است اگر او حركت كرد وذكر خداوند گفت ، يك گره از گرفتارى هايش گشوده خواهد شد و اگر او برخاست ووضو گرفت و به نماز ايستاد، تمامى گره هاى گرفتارى از او گشوده مى شود وصبحگاهان شادمان و با روشنى چشم از خواب برمى خيزد. (بحارالانوار، ج 82، ص223). 1204 - زينت دنيا و آخرت عن الصادق - عليه السلام - قال : ثلاثة هن فخرالمؤ من ، وزينة فى الدنيا و الاخرة : الصلاة فى اخرالليل و ياءسه مما فى ايدى الناس و ولاية الامام منال محمد - عليهم السلام - سه چيز مايه افتخار و برترى انسان مؤ من و زينت دنيا و آخرت او است : نماز شب ،ماءيوس بودن از اين و آن پذيرفتن ولايت امالى ازآل محمد (ع ). (سفينة البحار، ج 2، ص 326). 1205 - معصيت و محروميت از نماز شب قال الصادق - عليه السلام - ان الرجل يذنب الذنب فيحرم صلاة الليل و انالعمل السيى ء اسرع فى صاحبه من السكين فى اللحم شخصى كه به عصيان روى مى آورد، از خواندن نماز شب محروم مى شود، زيرا اثر كاربد در انسان ، از اثر كارد تيز بر گوشت ، سريع تر است . (ميزان الحكمه ، ج 5، ح110467). 1206 - سفارش پيامبر (ص ) قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - يابنى عبدالمطلب !افشوا السلام ، و صلوا الارحام ، و تهجدوا و الناس نيام ، واعطعموا الطعام ، و اطيعوا الكلام ، تدخلوا الجنة بسلام اى فرزندان عبدالمطلب !آشكارا سلام كنيد و صله رحم انجام دهيد و هنگامى كه مردم درخواب هستند، شب زنده دارى كنيد و به عبادت خداوند بپردازيد و مردم را اطعام كنيد و سخنخوب بگوييد تا به سلامت وارد بهشت شويد. (محاسن برقى ، ج 2، ص 142). فصل بيست و يكم : جايگاه و فسلفه نماز جمعه آيات : 103 - نماز جمعه : ياايهاالذين امنوا اذا نودى للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الى ذكرالله و ذروا البيعذلكم خيرلكم ان كنتم تعلمون اى كسانى كه ايمان آورده ايد !هرگاه شما را براى نماز و روز جمعه بخوانند فىالحال به ذكر خدا بشتابيد و كسب و تجارت را رها كنيد كه اين نمازجمعه از هر تجارتسودمندى اگر بدانيد براى شما بهتر خواهد بود. (سوره جمعه ، آيه 9). 104 - طلب روزى بعد از نماز جمعه فاذا قضيت الصلوة فانتشروا فى الارض و ابتغوا منفضل الله و اذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون و هنگامى كه نماز پايان گرفت ، شما آزاديد در زمين پراكنده شويد و ازفضل الهى طلب كنيد و خدا را بسيار ياد نماييد تا رستگار شويد. (سوره جمعه ، آيه10). خطبه نماز جمعه پيامبر -صلى الله عليه وآله - واذا راو تجارة او لهوا انفضوا اليها و تركوك قائماقل ما عند الله خير من اللهو و من التجارة و الله خيرالرازقين هنگامى كه تجارت و سرگرمى و يالهوى را ببينند، پراكنده خواهند شد وبه سوى آن مىروند و تو را ايستاده به حال خود رها مى كنند، بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو وتجارت است و خداوند بهترين روزى دهندگان است . (سوره جمعه ، آيه 11). احاديث : الف ) جايگاه جمعه و نماز جمعه از ديدگاه معصومين (ع ) 1207 - نماز جمعه ، حج فقرا قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - الجمعة حج المساكين نماز جمعه حج فقرا است . (كنزالعمال ج 7، ص 707، ح 21031). 1208 - علت نامگذارى جمعه قال الباقر - عليه السلام - ان الله - عزوجل - جمع فيها خلقه لولاية محمد و وصية فى الميثاق فسماه يوم الجمعةلجمعه فيه خلقه خداوند در آن روز خلق خود را جهت گرفتن پيمان براى ولايت حضرت محمد (ص ) و وصىاش على (ع ) جمع نمود و سپس به خاطر گرد آمدن مخلوقاتش در آن روز آن را جمعهنامگذارى كرد.(اصول كافى ، ج 3، ص 415 مستدركالوسائل ، ج 6 ص 59). 1209 - وجوب نماز جمعه قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - رواح الجمعة واجب على كل محتلم برهر مكلف رفتن به نماز جمعه واجب است . (كنزالعمال ، ج 7، ص 725، ح 21119). 1210 - بهترين روزها قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - ان من افضل ايامكم يوم الجمعة همانا از بهترين روزهاى شما روز جمعه مى باشد.(كنزالعمال ، ج 7، ص 708، ح 21037). 1211 - انتخاب روز جمعه قال ابوعدالله - عليه السلام - ان النار اختار من كل شى ء شيئا فاختار من الايام يوم الجمعة خداوند از ميان هر نوع از موجودات فردى ، را (به عنوان بهترين فرد) برگزيده و ازميان روزها، جمعه را انتخاب نمود. (كافى ، ج 3 ص 413). 1212 - شنيدن اذان نماز جمعه : قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - الجمعة على من سمع النداء كسى كه نداى اذان نماز جمعه را بشنود نماز جمعه بر او واجب است .(كنزالعمال ، ج 7، ص 723، ح 21100). 1213 - بزرگداشت روز جمعه قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - اطرفوا اهاليكم فى كل يوم جمعة بشى ء من الفاكهة حتى يفرحوا بالجمعة روز جمعه براى خانواده خود ميوه تازه بخريد، جمعه را گرامى دارند. (مستدركالوسائل ، ج 6، ص 61). 1214 اذان در روز جمعه قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - اذا اذن المؤ ذن يوم الجمعة حرم العمل چون مؤ ذن روز جمعه اذان گويد، كار حرام گردد.(كنزالعمال ، ج 7، ص 723، 1211). 1215 - امام جمعه و عمامه قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - ان الله تعالى و ملائكته يصلون على اصحاب العمائم يوم الجمعة خداوند و ملائكه بردارندگان عمامه در روز جمعه درود مى فرستد.(كنزالعمال ، ج 7، ص 735، ح 21166). 1216 - نماز جمعه ، حج فقيران قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - حج فقراء امتى الجمعة نماز جمعه حج فقيران امت من است . (كنزالعمال ، ج 7، ص 716، ح 21068). 1217 - فضيلت ذكر در روز جمعه قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - تسبيحة يوم الجمعة افضل من الف تسبيحة فى غير يوم الجمعة تسبيح و ذكر در روز جمعه ، بهتر از هزار تسبيح در غير آن مى باشد.(كنزالعمال ، ج 7، حديث 21057). 1218 - فضيلت دو ركعت نماز در روز جمعه قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - ركعتان فى يوم الجمعة افضل من الف ركعة فى غير يوم الجمعة دو ركعت نماز در روز جمعه ، بهتر از هزار ركعت نماز در غير روز جمعه است .(كنزالعمال ، ج 7، حديث 21057). 1219 - آفت مخالفت با نماز جمعه قال على - عليه السلام - ثلاثة ان كنتم خالفتهم فيهن ائمتكم هلكتم : جمعتكم و جهاد عدوكم و مناسككم اگر در سه چيز با رهبران و پيشوايان خود مخالفت ورزيد، هلاك خواهيد شد: 1 - نماز جمعه 2 - جهاد با دشمن 3 - مناسك حج (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 7). 1220 - مصادف با روز حساب قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - يوم الجمعة فهو يوم يجمع الله فيه الاولين و الاخرين يوم الحساب روز جمعه مصادف با روز حساب است كه خداوند در آن روز اولين و آخرين مخلوق خويش راگرد مى آورد. (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 41). 1221 - صدقه در روز جمعه قال الباقر - عليه السلام - ان الصدقة تضاعف فى يوم الجمعة پاداش صدقه در روز جمعه دو برابر است . (مستدركالوسائل ، ج 7، ص 187). 1222 - ثواب اعمال خوب و بد قال الباقر - عليه السلام - الخير و الشر يضاعف يوم الجمعه پاداش كار خوب و كيفر اعمال بد در روز جمعه دوبرابر مى گردد. (مستدركالوسائل ج 6، ص 60). 1223 - راه تشويق براى نماز جمعه قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - اشتروا لصبيانكم اللحم و ذكروهم يوم الجمعة با سياستهاى تشويقى ، اهميت روز جمعه را به فرزندانتان يادآورى كنيد. (مستدركالوسائل ، ج 6، ص 99). 1224 - جمعه بهترين روز قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - خير يوم طلعت عليه الشمس يوم الجمعة بهترين روزى كه خورشيد بر آن مى تابد، روز جمعه است .(كنزالعمال ، ج 7، ص 711 ح 21051). 1225 - بهترين ايام قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - افضل الايام عند الله يوم الجمعة بهترين روزها نزد خداوند، روز جمعه است . (كنزالعمال ، ج 7، ص 707، ح 21033). 1226 - حج تهيدستان قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - الجمعة حج الفقراء نماز جمعه ، حج تهيدستان است .(كنزالعمال ، ج 7، ص 707، ح 21032). 1227 - روز شايسته قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - اذا كان يوم الجمعة نادت الطير الطير و الوحش الوحش و السباع السباع سلام عليكمهذا يوم صالح چون روز جمعه شود، پرنده پرنده را، وحشى وحشى را، و درنده درنده را ندا داده و مىگويد سلام بر شما امروز روزى شايسته است . (مستدركالوسائل ، ج 6، 65). 1228 - جمعه ، عيد مسلمان قال رسول الله -صلى الله عليه وآله - ان هذااليوم جعله الله عيدا اللمسلمين به درستى كه خداوند اين روز (جمعه ) را براى مسلمانان عيد قرار داده است .(كنزالعمال ، ج 7، حديث 21055). 1229 - وجه تسميه جمعه قال الصادق - عليه السلام - سميت الجمعة جمعة لان الله جمع الخلق لولاية محمد -صلى الله عليه وآله - واهل بيته از اين رو جمعه (جمعه )خوانده شد كه خداوند آفريدگان را در آن روز براى ولايتپيامبر و دوستانش - صلوات الله عليهم - گرد آورد. (مستدركالوسائل ج 6، ص 59). 1230 - توجه فرشتگان به نماز گزاران در نماز جمعه عن النبى -صلى الله عليه وآله - اذا كان يوم الجمعة كان على كل باب من ابواب المسجد ملئكة يكتبونالاول فالاول فاذا جلس الامام طوار الصحف و جاءوا يستمعون الذكر چون در روز جمعه فرا رسد، بر درب هر مسجدى ملائكه مى نشينند و نام مردم را بهترتيب ورود اول و دوم و سوم مى نويسند تا وقتى كه امام جمعه در جايگاه خود قرار مىگرفت پرونده ها را جمع مى كند و به ذكر (خطبه ها) گوش فرا مى دهند. (بحارالانوار،ج 89، ص 12، مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 38). 1231 - تكريم مؤ منان قال الصادق - عليه السلام - ان الله اكرم المؤ منين بالجمعة همانا خداوند - تبارك و تعالى - مؤ منان را به وسيله نماز جمعه گرامى مى داشت .(مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 5). 1232 - فريضه نماز جمعه قال الباقر - عليه السلام - صلوة الجمعة فريضة و الاجتماع اليها الامامالعادل فريضة نماز جمعه و شركت در آن و با حضور امام عادل ، واجب است . (مستدركالوسائل ، ج 6، ص 8) 1233 - چرا (جمعه )مى نامند؟ عن ابى حمزه بن عن جعفر - عليه السلام - قال لهرجل : كيف سميت الجمعة ؟ قال : ان الله - عزوجل - جمع فيها خلقه لولاية محمد و وصية فىالميثاق فسماه يوم الجمعة لجمعه فيه خلقه بوحمزه مى گويد: مردى به امام صادق - عليه السلام - عرضه داشت : (چگونه است كهروز جمعه ، جمعه ناميده شد)؟ فرمود: خداوند -عزوجل - در روز جمعه ، خلق خويش را جهت گرفتن پيمان براى ولايت حضرت محمد (ص ) ووصى اش على - عليه السلام - جمع نمود و سپس به خاطر گرد آمدن مخلوقاتش در آنروز، آن را جمعه نامگذارى كرد. (اصول كافى ، ج 3، ص 415). 1234 - نماز جمعه واجب است عن النبى -صلى الله عليه وآله - قال : ان الله كتب عليكم الجمعة فريضة واجبة الى يوم القيامة همانا خداوند نماز جمعه را تا روز قيامت بر شما واجب كرد.(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 6). 1235 - جمعه و تعطيلى كارها قال جعفر بن محمد عن ابيه - عليه السلام - بينما رسول الله -صلى الله عليه وآله - قائما يخطب يوم الجمعة ، و كان سوقايقال لها البطحاء، و كانت بنوسليم تجلب اليها السبى ، والخيل و الغنم ، و كانت الانصار اذا تزجوا ضربوا، بالكبر و المزمار، و اذا سمعوا ذلكخرج الناس اليهم و تركوا رسول الله قائما فعيرهم الله بذالكفانزل الله تعالى : و اذا راءوا تجارة او لهوا انفضوا اليها و تركوك قائماقل ما عندالله خير من اللهو و من التجارة و الله خيرالرازقين امام صادق (ع ) از پدر بزگوارش نقل مى كند: هنگامى كهرسول خدا (ص ) ايستاده و خطبه مى خواند، در مدينه بازارى بود كه به آن بازاربطحاء مى گفتند وقبيله بنى سلمى روز جمعه به آن بازار برده ، اسب ، و گوسفند مىآوردند، و انصار براى تبليغ (كالا) ساز و دهل مى نواختند، نمازگزاران چون آن صدا راشنيدند، به سوى بنى سليم شتافته و پيامبر را (درحال خطبه خواندن ) رها نمودند، خداوند به خاطر اين كار، آنان را سرزنش نمود و در اينرابطه اين آيه را نازل فرمود: هنگامى كه تجارت يا لهوى ، (صداهاى ياد شده ) راببينند و بشنوند، به سوى آن رفته و تو را (درحال خطبه خواندن ) ايستاده رها مى نمايند بگو: (آنچه نزد خداست بهتر از تجارت و لهومى باشد و خداوند بهترين روزى دهندگان است ). (مستدركالوسائل ، ج 6، ص 24). 1236 - اهميت نماز جمعه قال رسول الله - -صلى الله عليه وآله -: ان الله سبحانه فرض عليكم الجمعة فى عامى هذا، فى شهرى هذا، فى ساعتى هذه ،فريضة مكتوبة ، فمن تركها فى حياتى و بعد مماتى الى يوم القيامة ، جحودا لها واستخفافا بحقها فلا جمع الله شمله ، و لا بارك الله فى امره الا لا حج له ، الا لا صدقهله ، الا لا بركة له ، الا ان يتوب ، فان تاب الله عليه ، خداوند نماز جمعه را بر شما در همين سال و همين ماه و همين ساعت ، واجب كرد، فريضه اىكه ثبت شده است هر كس در حال حيات و پس از مرگ من تا روز قيامت آن را از روى انكار وسبك شمردن حق آن ترك كند، خدا هرگز كار او را سامان نداده و مبارك نگرداند. آگاهباشيد كه براى او نماز، حج صدقه ، و بركتى نيست مگر آن كه توبه كند پس اگرتوبه كرد، خدا هم توبه اش را مى پذيرد، و (با رحمت به سوى او مى نگرد) مستدركالوسائل ، ج 6، ص 10. 11). 1237 - تاريخچه نماز جمعه قال ابن عباس : ان اول جمعة جمعت فى الاسلام بعد جمعة فى مسجدرسول الله -صلى الله عليه وآله - بالمدينة لجمعة جمعت بجواثاء قرية من قرىعبدالقيس ابن عباس گويد: پس ازجمعه اى كه پيامبر (ص ) در مدينه باز نماز جمعه برپا كرد،ولين جمعه اى كه در اسلام پايه نهاده شد، در (جواثاء)(روستايى از روستاهاىبحرين و عثمان گفته است ) از روستاهاى عبدالقيس بود. (سنن ابى داود، ج 1، حديث644/1068). 1238 - علت نماز جمعه قال من اصحاب اميرالمؤ منين - عليه السلام - الواجب فى حكم الله و حكم الاسلام على المسلمين بعد ما يموت امامهماويقتل ضالا كان او مهتديا ان لايعملوا عملا و لايقدموا يدا و لا رجلاقبل ان يختاروا لانفسهم اماما عفيفا عالما و رعا و عارفا بالقضاء و السنة يجبى فيئهم ويقيم حجهم و جمعهم و يجبى صدقاتهم در حكم خدا و اسلام بر مسلمين واجب است كه هرگاه پيشوايان بميرد يا كشته شود - چهگمراه باشد چه هدايت يافته - پيش از هر كار براى خود رهبرى پاكدامن و دانا و با تقواو آگاه به قضاوت و دين انتخاب كنند تا مالياتها را جمع كند و نماز جمعه ها را برپاكند و صدقات آنان را گرد آورد. (مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 14). 1239 - نماز جمعه در قرآن عن زرارة و محمد بن مسلم انهما سئلا اباجعفر - عليه السلام - عنقول الله تعالى : حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطىقال : صلوة الظهر و فيها فرض الله الجمعة ، وفيها الساعة التى لا يوافقها، عبد مسلمفيساءل خيرا لااعطاه الله اياه زراره و محمد بن مسلم از حضرت باقر (ع ) از تفسيرقول خداوند كه : نمازها و نماز وسطى را محافظت نماييد. سؤال نمودند، فرمود: نماز وسطى ) نماز ظهر است و در ظهر (روز جمعه ) خداوند نماز جمعهرا واجب ساخته و در روز جمعه ساعتى است كه بنده مسلمانى نيست كه خيرى را طلب نمايدجز اينكه خداوند آن را به وى عنايت فرمايد. (مستدركالوسائل ، ج 6، ص 9). 1240 - وجوب نماز دسته برداشته شد قال الباقر - عليه السلام - فرض الله على الناس من الجمعة الى الجمعة خمسا وثلاثين صلوة ، منها صلوة ،واحدة فرضها، فى جماعة و هى الجمعة و وضعها عن التسعة : عن الصغير و الكبير والمجنون و المسافر و العبد و المريض و المراءة والاعمى و من كان على راءس فرسخين ، وروى مكان المجنون الاعرج خداوند از نماز جمعه تا جمعه ، سى و پنج نماز بر مردم واجب ساخته و يك نماز از آن ها رابه جماعت واجب نموده كه نماز جمعه مى باشد، و وجوب آن را از نه دسته برداشته است :خردسال ، سالخورده ، ديوانه ، مسافر، برده ، زن ، نابينا، و هركس در فاصلهدوفرسنگى با نماز جمعه قرار دارد. (برخى به جاى ديوانه ، لنگ را روايت كرده اند).(مستدرك الوسائل ، ج 6، ص 5). 1241 - تشويق براى نماز جمعه قال رزاره : حثنا ابوعبدالله - عليه السلام - على صلوة الجمعة حيت ظننت انه يريد ان ناءتيهفقلت له : نفدوا عليك ؟ فقال - عليه السلام - لا انما عنيت عندكم زراره مى گويد: امام صادق (ع ) ما را آنقدر به نماز جمعه تشويق نمود كه پنداشتممنظور آن حضرت اين است كه خدمت ايشان برسيم (و نماز جمعه را به امامتشان برپا داريم) برداشت خودم را به آن حضرت عرض كردم ، فرمود: خير همانا مقصودم نمازى بود كهخودتان داريد. (تهذيب ، ج 3، ص 239).
|
|
|
|
|
|
|
|