بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 14, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
     SAHIFE16 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

با اتحاد قواى تبليغاتى سدها را شكسته و به سعادت دست يابيم
يك ملت را نمى شود هميشه به اين حال نگه داشت كه بدون حكومت نظامى نتوانند زندگىكنند، حالا هم با حكومت نظامى اش هم دارند نمى توانند، يك مملكت را نمى شود هميشه حكومتنـظـامـى سـرش ‍ گذاشت و هميشه با سرنيزه نگهش داشت ، اين چاره نيست جز اينكه به همبخورد اين وضع ، هيچ چاره نيست ، هر چه هم مى خواهد آقاى كارتر، او دارد مى گويد، هرچـه مـى خـواهـد بـگـويـد كـه براى خاطر آزادى !!! است اين كار دارد مى شود، براى خاطراينكه مى خواهد رشد بدهد مردم را اين كار مى شود، اين هر چه دلش مى خواهد بگويد لكنالان وضع جورى شده است كه با اين وضعى كه الان ايران پيدا كرده است ديگر پيشرفتهـمـراهـش اسـت ضـرورى است حتى ، لكن ماها موظفيم اينجا كمك كنيم يعنى من مى توام صحبتكـنـم ، هـمـيـن جور با يك زبان كوتاهى صحبت بكنم ، شما هم مى توانيد براى برادرهاىديگرتان صحبت كنيد، بگوئيد، چه كنيد، منتشر كنيد، هر چه مى توانيد، من نمى دانم وضعايـنـجـا چـه جـور اسـت ولى هـر چـه مـى توانيد كمك كنيد به اين رفقاى خودتان ، به اينبـرادرهاى خودتان كه قيام كرده اند و دارند خون مى دهند. اينها بچه و كوچك و بزرگ رادارنـد مـى دهند، ماها بايد قلم و قدم و صحبت و اينها بكنيم كه انشاءالله همه دست به دستهـم بـدهـيـم و ايـن سـد را بـشـكنيم ، اين سدى كه جلويش ‍ سد محمدرضا شاه است عقبش سدكـارتـر ايـنـهـا شكسته بشود، وقتى شكسته بشود، آنوقت سعادت است ، بعد از شكستن آنطرفش سعادت همه شماها و ملت شماهاست و من از خداى تبارك و تعالى توفيق همه شما رامى خواهم ، دعا مى كنم به همه همه تان ان شاءالله سالم باشيد و همه تان جديت كنيد كهبـراى مـمـلكـتـتـان يك اشخاص مفيد باشيد، آنجا كه مى رويد به مملكتتان كه ان شاءاللهبرگرديد مفيدى باشيد براى مملكت تان مثل اين هيات حاكمه نباشيد انشاءالله خداوند همهتان را حفظ كند.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 20/7/57
اعلاميه امام خمينى به مناسبت چهلمين روز شهادت شهداى تهران
بسم الله الرحمن الرحيم
دروازه تمدن ! بر روى نعش جوانان
مـلت آگـاه و مـبـارز و شـجـاع ايـران اعلى الله كلمتهم : اكنون كه چهلم عزيزان تهران بهدنـبـال چهلم ها فرا رسيد و با استقرار حكومت سرنيزه و پليس در انتظار چهلم هائى بايدباشيم ، اكنون كه سايه شوم حكومت نظامى و نظام سياه شاهنشاهى روزگار ملت محروم مارا بـه تـبـاهـى كـشـانـده اسـت ، اكـنـون كـه دسـت ابـرقـدرت هـاى سـتـمـگـر بـراىچـپـاول مـخـازن غـنـى ما بر ضد اراده مصمم ملت از آستين دژخيمان شاه بيرون آمد و عزيزاناسـلام را بـه خاك و خون مى كشد، اكنون كه نمودهاى دروازه تمدن بزرگ به دست پايهگـذاران حـقـوق بـشـر، يـكـى پـس از ديـگـرى بر روى نعش هاى جوانان برومند ما رخ مىنـمـايـد، اكـنـون كـه بـه ادعـاى كـارتـر مـلت بـه آزادى واستقلال شاهانه نائل شده است ، كشور بى پناه ما عزادار و ملت مظلوم ما سوگمندند، ما درغرب با شما در شرق به عزاى عمومى مى نشينيم .
بـا شـكـسـتـن سـد مـهـره هـاى داخـلى و مـهـره داران خـارجـى بـهاستقلال و آزادى دست يابيم
عـزيـزان من ! همت كنيد و زنجيرهاى اسارت را پاره كنيد و مهره هاى خيانتكار را يكى پس ازديـگرى از صحنه خارج كنيد و دست مهره دارهاى سودجو را از كشورهاى اسلامى قطع كنيد.سـعـادت و آزادى و اسـتـقلال ، پشت سد مهره هاى داخلى و مهره دارهاى خارجى است ، سدها راويـران كنيد و در هم شكنيد و كشور را نجات دهيد در منطق كارتر، اين جنايت ها و اختناق ها ووحشيگرى هاى شاه كوشش در راه استقرار اصول دمكراسى و موضع گيرى مترقيانه نسبتبـه مـسائل اجتماعى است . او مردم آگاه ايران را متهم مى كند كه با آزادى كه شاه مى خواهدبدهد مخالفند و تمام اعتصابات و اعتراضات سراسرى ايران براى گريز از آزادى است!!! لكن بايد بداند كه اين فريبكارى ها ديگر ارزش خود را از دست داده است و همه جوامعشاه را شناخته اند.
نهضتى بى سابقه با قيام همگانى آزادگان
مـلت بـزرگ ايـران ! تـاريـخ ايـران بلكه تاريخ جهان نهضتى چون نهضت شما به يادنـدارد و قـيام همگانى مانند قيام شما آزادگان پشت سر نگذاشته است . امروز نونهالان هفتهشت ساله دبستان هاى ما
فدائى مى دهند و در راه اسلام عزيز و كشور، خون نثار مى كنند، شما در چه تاريخى چنينديـده ايـد؟ امـروز زن هـاى شـيـر دل طـفـل خـود را در آغـوش كـشـيـده و بـه مـيـدانمـسـلسل و تانك دژخيمان رژيم مى روند، در كدام تاريخ چنين مردانگى و فداكارى از زنانثبت شده است ؟ امروز غريو مرگ بر شاه از دلطـفـل دبـسـتـانى تا پيران بيمارستانى مجال را بر رژيم منحط پهلوى چنان تنگ نموده واعـصـاب شـاه را انـسـان خـرد كـرده كـه دسـت از پـا نـشاخته و تسكين خاطر خود را با خونكودكان و جوانان ما بيمه مى كند.
صبور باشيد كه خون شما پيوستى با خون و راه انبيا دارد
خـواهران و برادران عزيز! صبور باشيد و سستى و ضعف از خود نشان ندهيد، راه شما راهخـدا و اوليـاء خـداسـت . خـون شـمـا در راهـى مى ريزد كه خون پيامبران و امامان و اصحابصلاحيتدار آنان ريخته شده ، شما به آنان مى پيونديد و اين نه تنها غم ندارد كه شادىآور است .
عـامـل سرنگونى رژيم و پيشرفت مقاصد اسلامى : استحكام صفوف و اجتناب از اختلاف
صف هاى خود را محكم كنيد و اراده ها را مصمم و وحدت كلمه را حفظ نمائيد و با همه جناح هاىمـسـلمـان خـصـوصـا ارتـشى ها ائتلاف كنيد و سلام گرم مرا به آنان برسانيد و بگوئيدايـنـان كه با مسلسل شما و يا اجانب كشته مى شوند برادران و خواهران شما هستند، براىارضـاى شهوات شاه خود را پيش خالق و خلق رسوا نكنيد، در آغوش ملت بيائيد كه آغوشمـا براى شما باز است عزيزان من ! از اختلاف كه الهام ابليس است اجتناب نمائيد و به همپـيـوسـتـه در راه هـدف كه سرنگون شدن رژيم فاسد پهلوى است و قطع ايادى اجانب ازمقدرات و مخازن كشور است ، نهضت مقدس را ادامه دهيد و در راه پيشرفت مقاصد اسلامى خوداز هيچ عاملى نهراسيد، اين جنبش بزرگ را هيچ قدرتى نمى تواند متوقف كند. شما بحقيد ودسـت خـداونـد تـعـالى بـا شـمـاست و خدا خواسته است كه مستضعفين پيشوائى را به دستگرفته ، خود وارث مقدرات و مخازن خود باشند.
خدمت به نهضت اسلامى در هر زمان و هر مكان تكليف است
ايـنـجـانب در اولين فرصت به يكى از كشورهاى اسلامى كه بتوانم به فعاليت اسلامىخـود ادامـه دهـم خـواهـم رفـت و انـشـاءالله تـعالى عمرم را در راه خداى تعالى كه خدمت بهشماست به آخر مى رسانم . تاكنون هيچ يك از دولت هاى اسلامى از من دعوت ننموده اند وبه محض احراز آزادى بيان و قلم در كشورى از كشورهاى اسلامى انشاءالله براى خدمت بهآنجا خواهم رفت
اكنون در اينجا به خدمت ادامه مى دهم در نهضت اسلامى و خدمت به مردم مسلمان ، مكان يا رنجدر مكان مطرح نيست ، آنچه مطرح است تكليف است ، صداى وجدان است . من هر چه بكنم وبهسر من هر
چـه بـيـايـد در مـقابل شمائى كه خون در راه آزادى و اسلام داده ايد خجلم . آنچه مرا در اينمـكـان رنـج و دردآور دلخـوش مـى كـنـد خـدمـت بـه شماست . من در غم خانواده افتخار آفرينسراسر ايران خود را شريك مى دانم و ياد كودكان دبستانى ايران كه اخيرا به دست شاهجبار كشته شده اند قلبم را مى فشارد.
چهلم تهران را روز عزاى عمومى اعلام كرده و خود نيز عزا دارم .
از خداوند تعالى ادامه نهضت را تا حصول مقاصد اسلامى خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/7/57
بيانات امام خمينى در مورد حقوق بشر و فضاى باز سياسى !
بسم الله الرحمن الرحيم
تعهداتم نسبت به اسلام و مسلمين اجازه سكوت در برابر غارت و كشتار شاه را نمى دهد
گـفـتـم نـه و بـه وسـيـله سـازمـان امـنيت نجف اين كاغذ را ابلاغ كردند. من كاغذ را گرفتمگـذاشـتـم كـنـار، جـواب نـدادم بـه آنـهـا لكـن كـار خـودم را ادامـه دادم ، تـا ازيـكـسـال به اين طرف كه كارها و فعاليت ها زياد شد و برعلاوه بر اعلاميه ها و فعاليتهـاى ديـگـر مـصـاحـبـاتـى هـم بـا بـعـضـى روزنـامـه هـاى خـارجـهمـثـل لوموند و اينها شد، آنها تعقيبشان زياد شد كه رئيس امن عام آمد پيش من ، خودش آمد (آنبـاز تـقـاضايش همين معنا بود كه يك وقت حرفش مى شد) كه شما هر فعاليتى مى خواهيدبـكـنـيـد لكـن مـصـاحـبـه نكنيد. ماهم اصل مصاحبه خيلى عادت نكرده بوديم به آن ، به اينجـوابـى نـداديـم لكـن يـك مـصـاحـبه ديگرى شد، از فرانسه هم آمدند و مصاحبه كردند ازفـرانـسـه هم آمدند و با اينها هم مصاحبه شد ولو اينكه اينها آنها را گرفتند، بعد كه ازمـنـزل بيرون آمدند آنها را گرفتند. بعد از اين تشديد كردند راجع به اين معنى كه شمادر ايـنـجـا (بـه تـعـبـيـر آنـهـا مـنزل خودتان است هر جورى مى خواهيد باشيد لكن فعاليتسـياسى نكنيد، روحانى خوب است كه همان (حرفشان اين بود كه ) درس بگويد و مساءلهبـگـويـد. مـن گـفـتـم كـه اسـلام از سـيـاسـت جـدا نـيـسـت ، اسـلاممثل چيزهاى ديگر نيست ، مثل مذاهب ديگر نيست كه ذكر و دعا باشد، اسلام سياستش با سايراحـكامش با هم هستند و من دخالت سياسى مى كنم ، !!! حالا ندارم !!! و من هم اعلاميه مى دهم وهم در ضبط حرف هايم را ضبط مى كنم و هم اگر مقتضى شد در منبر صحبت هايم را مى كنمو ايـن يـك تـكـليـفى است شرعى براى من . گفتند كه آخر ما يك تعهداتى با دولت ايرانداريـم ، بـا آن تـعـهـدات نـمـى شـود ايـنـكارها. گفتم خوب من هم (قريب به اين معنى ) يكتعهداتى با اسلام دارم و با ملت ايران ، من هم نمى توانم كه از تعهداتم دست بردارم .منتهى شد به اينكه آنها گفتند كه نه ، نبايد بشود و ما مى گفتيم بايد بشود و آنها ما رامـحـصور كردند در منزل ، البته نه اينكه بگويند شما نيا بيرون ، نه همچنان نبوده استايـرانـى هـائى كـه از بـيـرون مـى آمـدند، اينها را مانع شدند، يكروز هم طلبه ها را مانعشـدنـد، الا يـكى دو سه نفر. من بيرون نيامدم از آنجا، بيرون كه نيامدم خوب در ايران يكچـيـزهـائى كـه رخ داد مـن ديـدم كـه خـوب مـا بـخـواهـيـم ايـنـجـا تـوىمنزل بمانيم و كارى نكنيم و بگوئيم ما درس مى خوانيم وبه اين كارها كار نداريم مثلااينمخالف با وضع ماست
ما الان در ايران كشته داديم ، ما بچه هايمان را، بزرگ هايمان را كشتند در ايران ، الان همهر روز اين بساط هست . الان هم در در روزنامه هاى آنجا منعكس است كه در دانشگاه ديروز ياپـريروز (گفته بود) هفتاد و چند نفر، هفتادوپنج نفر زخمى شدند (واين يك چيزى است كهمـعلوم است ، دولت ايران گفته ) و چندين نفر هم كشته . اينها به جان اين ملت افتادند، ازايـن طرف همه چيز ملت را مى برند، حالا جان اين ملت را دارند مى گيرند. ما چطور با اينوضعى كه اينها دارند بتوانيم ، وجدان ما اجازه به ما بدهد، ديانت ما به اجازه بدهد كه مابنشينيم نگاه كنيم و فرزندان اسلام را اينها درو كنند و بكشند؟ ما صدايمان را به آنقدرىكـه بـتـوانيم ، آنقدرى كه بگذارند دولت ها، صدايمان را به دنيا مى رسانيم كه ببينندكه اين وضع اين ايران چه وضعى است الان .
دوام سلطنت شاه در زير سايه سرنيزه هاى آمريكا
مـن گـمان نمى كنم كه هيچ مملكتى شبيه به مملكت ايران باشد، يك مملكتى باشد كه همهاش حـكـومـت نظامى باشد. خوب همه شهرها را تقريبا دوازده شهر بزرگ ايران كه اساسشـهـرهـاى ايـران اسـت ، حكومت نظامى قراردادى ، باقى آن هم حكومت نظامى است يعنى الاننـظـامـى ايـران را دارد اداره مـى كـنـد. حـالا هم از قرارى كه گفتند بناست يك نظامى نخستوزير بشود. فريدون جم را مى گويند مى خواهد نخست وزير بشود، اين هم يك نظامى است. ايـنها نمى توانند ادامه حيات بدهند، شاه نمى تواند ادامه حياتش را بدهد الا زير پرچمنـظـام و زيـر سـرنـيـزه نـظـامـى هـا كـه دنـبـالش سرنيزه آمريكايى است . اگر سرنيزهآمريكائى نباشد معلوم نيست نظام ايران الان آنطور انقياد را داشته باشد.
حـقـوق بـشـر و شـوراى امـنـيـت ، حـربـه اى در دسـت غـارتـگـرانملل ضعيف
اينها بيدار شدند، اينها آدمند، آنهم ايرانى ، آنهم دارد مى بيند كه در ايران چى مى گذرد.روزى نيست كه در يك شهرى يك صدائى در نيايد به مجرد صدا درآيد مى زنند، كشند. باايـن وضـعـى كـه ايـران دارد، بـا ايـن اغـتـشـاشـى كـه الان در ايـران هـسـت و ايـندول بـزرگ هم كه بشر دوست !!حقوق بشر! همه اش شعر است همه اين حرف هائى كه ايندولت هـاى بـزرگ مـى زنـند و جامعه هائى درست كرده اند براى حقوق بشر، براى امنيت ،بـراى چـه ، نـه امـنـيت شان به امنيت آدم مى برد و نه اين حقوق بشرشان به حقوق آدم مىبـرد، هـمـه اش بـراى اين است كه اين ملل ضعيف را ببلعند. اين همه مسائلى كه ملاحظه مىكـنيد در هر يك از اين ابرقدرت هائى كه يك صدائى است ، يك نظامى هست ، نظام اين استكه اين بلاد شرق را، بلاد ضعيف را اينها ببلعند.
نفت در قبال استقرار پايگاه هاى تسليحاتى آمريكا
در شـرق چـون مـخـازن زيـاد اسـت ، مـخـازن نـفـت زيـاد در شـرق هـسـتمثل كويت ، مثل حجاز، مثل ايران ، در اينجااينطور مخازن هست ، آن خارجى تمام چشمشان دوختهشده است به اين مخازن ما و دارند
مـجـانـى مـى بـرنـد هـمـيـن طـورى . شـمـا خـيـال مـى كـنـيـد كـه آمـريـكـاپول به ايران مى دهد؟ آمريكا !!! اسلحه !!! براى خودش در ايران پايگاه درست مى كند،ايـن اسلحه هائى كه مى گويند كه فروختند به ايران ، به جاى نفت دادند، اين اسلحه هاهـمـان هـائى اسـت كـه ايـنـهـا مـى خواهند در ايران باشد و پايگاه باشد كه مبادا يك وقتىشـوروى حـمـله بـكند، نه اين است كه اينها به ما چيزى داده اند، اينها بازى است سر ما درمى آورند.
سـكـوت و تـايـيـد خـلق پـرسـتـان از شـاه در بـرابـر كـشـتـار مـلتاستقلال طلب ايران
ايـن ابـرقـدرت هـائى كـه يـكى به اسم مملكت كمونيستى ، يكى كمونيست چين ، يكى نمىدانم سوسياليست زهر مار، همه اينها بساطشان براى خوردن ماست . اين چينى كه گفته مىشـود كه كمونيست است و با توده ها كذاست و با خلق كذاست ، ديديد همه كه در اين كشتاربـزرگ تـهران كه تابيست هزار هم گفته اند (ولى خوب حالا اين مبالغه است اما چهارهزارتا، حدود چهارهزار، اين زياد گفته شده است ، حتى گفته شده است كه در قبرستان تهرانيك همچو حدودى دفن شده ) اين رهبر چين كمونيست ، اين رهبرى كه بعضى جوان ما در اشتباههـسـتـنـد و خـيـال مـى كنند اينها مفيد هستند براى جامعه ، اين در عين حالى كه اين كشتار داشتواقع مى شد آمد به ايران و دست داد به اين شاه غاصب پشتيبانى كرد، يك كلمه هم نگفت ،بـه ايـنـكـه آخـر ايـنـها را چرا مى كشى ؟ آخر چه كرده اند اينها؟ اينها دارند مى گويند ماآزادى مـى خـواهـيـم ، چـه مـى خـواهـيـم ، ايـنـها مى گويند ما مى خواهيم آزاد باشيم ، آزادى ،استقلال ، دادشان اينطور در آمده بوده يك كلمه اين آدم نگفت كه خوب اينها بشر هستند، اينهاانـسان هستند، چرا اينطور؟ بچه كوچك اين قدرى را بچه دبستان را، حالا ديگر دستشان ازآن بـزرگ هـا مثل اينكه چيز شد، حالا كوچك ها، بچه هاى دبستانى را حالا ديگر دستشان ازآن بزرگ ها حالا كوچك ها، بچه هاى دبستانى را دارند مى كشند، اينهم هر روز دارد اخبارشمى آيد مثل اينكه چيز شد، اينجا، بچه كوچولوى دبستانى ، دختر دبستانى ، پسر، دوازدهسـال ، دختر و پسر يا دختر، همين دو سه روز !!! يك جائى !!! كشتند، يك كلمه اين آدم نگفتبـه ايـن شـخـص كه شقى اين چه كارى است مى كنى ؟ آمد و دست داد به او، با آغوش بازمـلاقـات كـردنـد و بـه ايـن صـورت و خنديدند به اين توده هاى بيچاره و ما جوان هايماناشتباه مى كنند، خطا مى كنند، خيال مى كنند كه اينها براى آنها مفيد هستند. آنهم كاخ نشينانكـرمـليـن . پـانـزده خرداد كه پانزده هزار (آنطورى كه مشهور شد) اين اين مردم كشتند، درروزنـامـه هـاى شوروى تاييد كردند از آنها، الان هم تاييد كردند اين را با اين كشتار كهالان شـمـا ملاحظه مى كنيد در ايران هر روز يك گوشه اى هست ، الان هم هست اينها همه شانبـراى ايـن اسـت كـه ايـن گـاز ايـران را مى خواهد، آن نفت ايران را مى خواهد، آن دارد گازايـران را مـى بـرد، آن دارد نـفـت ايـران را مـى بـرد. هـمـهدنـبـال ايـن هـسـتـنـد كـه ايـن مـلت ضـعـيف عقب بمانند، چشم هايشان باز نشود. مبلغ هايشان ،تـبـليـغـاتـشـان هميشه تبليغ به ضد دين و به ضد روحانيت است تا مردم را از اينها جداكنند، مردم را از ديانت جدا كنند، مردم را از روحانيت جدا كنند خودشان را به جان هم بريزندو آنـهـا اسـتـفـاده اش را بـبـرنـد. مـا كشته بدهيم محمدرضاخان استفاده كند، آن بالاترها همزيادتر استفاده كنند.
اعطاء آزادى و تشكيل جامعه مترقى با زور و سرنيزه
ايـن مـلت بـرايـش چـه مـانـده ، ايـن ملت برايش همين كه تو سرش بزنند و نظامى باشد،اصـلش تـمـام حـكـومـت هـر جـا هست حكومت نظامى باشد، هر كس سرش را از تنش در مى آوردبـزنـند بكشند. اين وضع يك وضع خاصى است كه ايران اين وضع را دارد، مطالعه كنيدبـبـيـنـيـد اصـلادر دنـيا شبيه دارد، يك همچو شبيهى ما در دنيا داريم كه مملكت حكومت نظامىبـاشـد و نـتـوانـنـد حـكـومت نظامى را بردارند؟ نمى توانند هم بردارند براى اينكه مردمايستاده اند، مقابلشان ايستاده اند. حالا هم كه حكومت نظامى است مردم ايستادند اما ايستاده اندچه چيز مى گويند؟ ايستاده اند آن حرفى كه آقاى كارتر ديروز گفته است مى گويند؟!آقاى كارتر مى فرمايند كه شاه آزادى خوب مى خواهد بدهد، آزادى مطلق مى خواهد بدهد وشاه مى خواهد كه يك مملكت مترقى ، يك اجتماع مترقى درست كند و اين مردم با آن مخالفند!!مـخـالفـت مـردم بـراى اين است كه مردم آزادى نمى خواهند و ايشان با زور، با سرنيزه مىخواهد آزادى بدهد!! اين سرنيزه ها براى اين است كه تو سر مردم مى زند مى گويد آزادىبـخـواه ! مـردم جـامعه مترقى نمى خواهند، سرنيزه آمده مى گويد بخواه ! اين آقاى كارترنـمـى دانـم فـهـمـش ايـنـقـدر اسـت يـا حـقـه بـازيـش ايـنـقـدر اسـت ؟ مـى خـواهـداغفال كند؟ آخر كى را مى خواهد اغفال كند؟ !!! مردم !!! شايد آنهائى كه نمى دانند در ايرانچـه مـى گذرد آنهائى كه نمى دانند چه خبر است در ايران . شمائى كه مى دانيد در ايرانچـه خـبر است ، شمائى كه ميدانيد در ايران الان چه خبر است ، مردم چه مى خواهند، اينها چهمى گويند.
طرح آمريكايى اصلاحات ارضى جهت تشكيل بازار فروش كالاهاى آمريكائى
مـردم مـى گويند آقا ما ميخواهيم نفت مان مال خودمان باشد، ما مى خواهيم مملكتمان آن زراعتىكه داشت دوباره برگردد به آن . آقا زراعت را همچنان به هم زدند، اين اصلاحات ارضىرا كـه آقـا گـفـتـنـد و آنـقـدر طـمطراق كردند، اصلاحات ارضى به امر دولت آمريكا بودبـراى اينكه بازار درست كنند كه چيزهاى آنها فروش برود يعنى زراعت ما به هم بخوردما محتاج بشويم . الان هم كه مى بينيد كه هر چى مى خواهيم از خارج بايد بيايد، زراعت مااينجور شد، زراعت ما را آنجور كردند. خوب مردم ريختند، آن زارعين بيچاره اى كه ديگر درآنـجـا نـتوانستند زندگى كنند ريختند به شهرها، به تهران . الان تهران يك محله زيادىچـندين محل حدود چهل تاست كه براى من نوشته بودند، محله هاى كوخ نشين ، محله هائى كهخانه هاى گلى دارد كه هيچ چيز ندارد و ده نفر عائله در يك چادر كوچكى در اين زمستان سردزندگى بايد بكنند، آب ندارد، بايد آب را از پنجاه ، شصت پله ببرند بالا، لب خيابانبـرسـنـد كـه گـودال مـنـزلشـان اسـت ، لب آن خـيـابان برسند و از آنجا آب را بردارندبـيـاورنـد از ايـن پـله هـا پـائيـن بـراى بـچه هايشان اين چه شد؟ براى اينكه اصلاحاتارضى فرمودند! در اصلاحات ارضى به هم خورد اوضاع دهقان ها، وقتى كه به هم خورداوضـاع آنها، چاره نداشتند كه رو بياورند به شهرستان ها، آمدند شهرستان ها و آن شد،وضع بيچاره ها اينطور شد، از آن طرف وضع زراعت ما به هم
خـورد. ايـرانـى كـه مـركـز زراعـت بـود، شـايـد آذربايجان ايران بس بود براى ايران ،باقى آن را بايد صادر كنند، الان به اندازه يك ماه ، سى روز يا سى و سه روز، آنهائىكـه اطـلاعـات دارنـد و حـساب كردند مى گويند ايران به اندازه سى و سه روزش براىخودش چيز دارد، باقى آن را بايد از خارج بياورند.
ملت غارت شده ايران يا مستشاران غارتگر، كدام يك وحشى هستند؟
خـوب ايـن ايـرانـى جـمع شدند، همه ايرانى ها الان صدايشان درآمده الان سرتاسر ايراناعـتـصـاب است ، اگر اين حكومت نظامى و نظام را بردارند، مردم اين دستگاه را به قدر يكسـاعـت مى پيچندش به هم و پيروز مى شوند، براى اينكه بد ديدند از اينها اين مردم ، مى خـواهـنـد آزادشان كنند و از رفاه بدشان مى آيد؟! از زندگى خوب بدشان مى آيد؟! مىگـويـنـد مـا حـتـمـابـايـد تـوى خـاك هـا بـخـوابـيـم ؟! يـا مـى بـيـنـنـد كـهمال اينها را دارند مى خورند و اينها را خاك نشين كردند؟ دادشان اين است . آقاى كارتر چهمـى گـويـد؟ آخـر ايـنـهـا چـه مـى گـويـنـد؟ از جان ما چرا اين نفت هاى ما را مى برند؟ آنهممـجـانـامـى بـرنـد. مـى بـرنـد و آقايان مى گويند كه ما اسلحه خريديم ، تو اسلحه مىخواهى چه كنى ؟ اسلحه اى كه خريدند اسلحه اى است كه فرمش را اينها نمى دانند، ايرانم ى تـوانـد استعمال كند اين اسلحه را. آن چيزهائى كه آنها درست كردند، شياطين خودشانمـى تـوانـند عمل بكنند، اينها نمى توانند. مستشارها آمدند براى اينكه در اينجا باشند، همنـظام ما را نظام انگل بار بياورند كه هست و هم اينجا مطالعات بكنند كه چه جور !!! بايد!!! بـهـتر مى شود اين لقمه چرب را خورد آنطور ماند، آنطور باشد اين ملت حرف نزند،اگـر حرف بزند يك ملت وحشى است !! يك ملت وحشى است كه داد مى زند كه آقا ما را آزادكـنـيـد!! يـك ملت وحشى است كه داد مى زند آقا مال مارا نخوريد! اما آنها وحشى نيستند! آنهامترقى هستند! مال مردم را بايد بخورند آنها!! بايد غارت كنند!!
ايـن مـلت مـا الان صـداشـان از بـچه كوچكش تا پيرمردش درآمده براى اينكه مى بينند كهمـمـلكـتـشـان دارد سـقـوط مى كند، دارد از بين مى رود اين مملكت ، بايد به فرياد اين مملكتبـرسـند ولهذا مى بينيد كه جان مى دهند، بچه هايشان را مى كشند و آنها مى گويند بايدكرد، دنبال مى روند باز. اين وضع ايران ما و اين وضع اين دولت هاى بزرگ با ما.
انعكاس اهداف قيام و مصائب ملت يك تكليف عقلى و شرعى است
و ما وظيفه داريم ، مائى كه الان اينجا، شمائى كه اينجا نشستيد و منى كه اينجا نشستم ، ماوظـيفه داريم كه با آنها همصدا باشيم يعنى هر مقدارى كه از دست ما برمى آيد بايد كمكبكنيم . كمك به غير نيست ، كمك به خودتان هست ، اينها براى شما قيام كردند. مردم ايرانالان بـراى شـمـا دارنـد خـون مى دهند، براى شما بچه هايشان ، جوانان هايشان از بين مىرود، دخـتـرهـايـشـان ، بـسـرهـاشـان از بـيـن مـى رود. مـا بـايـد بـه آنـهـا كـمـك كـنـيـم ، ماخيال نكنيم كه اينجا نشستيم تكليف نداريم ، همه مان تكليف وجدانى داريم ، تكليف شرعىداريـم ، تـكـليف عقلى داريم كه با اين جمعيت مظلومى كه قيام كردند مى خواهند حق خودشانرا، آن حق خودشان كه حق ما هم هست بگيرند، ما هم با
آنـهـا هـمـراهـى كـنـيـم ، ما هم دنبال آنها باشيم . مى توانيم مقاله بنويسيم ، مى توانيم درروزنـامـه چيز بنويسيم ، مى توانيم به هر قدرى مى توانيم در اين دانشگاه هائى كه مىرويـم بـه مـردم بـگـوئيـم ، بـه مـردم ايـنـجـاهـا بـگـويـيـممـسـائل آنـجـا را. مـسـاءله را مـنـتـشـر كـنـيـد. آقـا هـر كـدام شـمـا در يـك نـقـطـه اى كه هستيدمـسـايـل ايـران را مـنـتـشـر كـنـيـد، بگوييد، با آه دل بگوئيد روزنامه هايشان هم گاهى مىنويسند اما از خود شما بايد گفته بشود، نوشته بشود. بايد اين وضع آشفته ايران بههمه عالم معلوم بشود.
سر نيزه ابر قدرت ها در برابر خواسته هاى بر حق ملت تاب مقاومت ندارد
و اگـر چـنـانـچـه يـك مـلتـى ايـسـتاد و حق خودش را خواست سرنيزه نمى تواند جلويش رابـگـيـرد. سـرنـيـزه ، اصـلا قـدرت نـدارد بـا گـوشـت طـرف بـشـود، ايـنخيال است كه گوشت نمى تواند با سرنيزه . تمام قدرت هاى عالم جمع بشوند وقتى يكمـلتـى گـفـت مـن ايـن كـار را نـمـى خـواهـم نـمـى تـوانـنـد تـحـميلش كنند.الان نمى توانندتـحـمـيل به ايران بكنند كه شاه را قبول كن ، نمى توانند. الان زور ايستاده آنجا، اما مردمقـبـولش نـدارنـد. مـردم داد مـى زنـنـد نـمـى خـواهـيـم .قـبـول كـردن را مردم هيچ تن ندادند به اين مطلب . تن به اين ننگ ، ايرانى ها نمى دهند ونـداده بـراى ايـنـكـه اين آدم را ديدند كه همه مصالح اسلام ، همه مصالح كشور را به بادداده ، در عـيـن حـال (مـا آزادى داديـم و مـا نـمـى دانـم چـه داديـم ، تـرقى داديم به ايران )،ترقيات شان همين است كه داريد مى بينيد، آزاديش همين است كه با سرنيزه است . ما مكلفيمبه اينكه خدمت كنيم به اين مردم ، به اين بيچاره ها، به اين جوان مرده ها. ما انسانيم بايدخـدمـت كـنـيـم و خـدمـت بـه آنـهـا خـدمـت به خودمان است يعنى در اين منافعى كه ايرانى داردمـشتركيم ، همه مان شريكيم . اگر مملكت ما يك مملكت مستقلى بشود، تبع نباشد، اگر مملكتمـا يـك مملكت آرامى باشد، اگر مملكت ما يك مملكت عرض مى كنم كه مرفعى باشد، خوب ماجـزء آن مـمـلكـت هستيم ، ما هم در رفاه هستيم ، ما هم چه هستيم . اينها قيام كردند و ما هم بايددنبال آنها باشيم ، اينطور نيست كه عذر بياوريم كه من اروپا هستم و آن آمريكا هست و آنهاايران هستند، اين عذر نيست شما هم در آمريكا كه هستيد هر مقدارى كه مى توانيد، شما هم درپـاريـس كه هستيد هر مقدارى مى توانيد، من هم كه اينجا هستم هر مقدارى كه ، من حالا شما راديـدم ايـن مقدار مى توانم به شما چيز بگويم ، حرف بزنم ، مى گويم . شما رفقايتانرا، آنهائى كه اهل اينجا هستند، خارج هستند، چه هستند، با هم قرار بدهيد كه كمك بكنيد بهاين نهضتى كه هست .
لزوم تداوم نهضت
تـاريـخ سـراغ نـدارد ايـنـجور نهضتى كه الان در ايران هست تاريخ ايران تا حالا سراغنـدارد ايـنـجـور نـهـضـتـى كـه تـمام ايران تمام بايستند، بچه اينقدرى بگويد كه مرگبرشاه ، پيرمردش هم بگويد مرگ برشاه ، همچو نهضتى ما نداشتيم در ايران
ايـن نـهضت را نگذاريد كه بخوابد تا اينها از بين بروند، تااين هيات حاكمه بروند يكهـيـات حـاكمه صحيح سركار بيايد. خدا انشاءالله همه شما را حفظ كند. موفق باشيد. خداشـر اينها را بكند از سر مسلمين . شر اين ابرقدرت ها را بكند كه اين نوكرها را نگذارندسربلاد مسلمين . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 22/7/57
بيانات امام خمينى در مورد نقش انسان ساز مكتب اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
قصد شاه قبل از رفتن ، تبديل ايران به تلى از خاك
الان بـه مـن اطـلاع دادنـد كـه شـاه تـصـميم گرفته است كه فردا در اين اعتصاباتى كهمـسـلمـان هـا بـراى آن كـشـتـه هـايـى كـه داده انـد بـنـا دارنـد كـه اعـتـصاب كنند، خواهد يكقتل عام بزرگ بكند. من اين را كرارا گفته ام كه اين آدم اعصاب خودش را از دست داده است ،الان به طور جنون آميز دارد زندگى مى كند و چون اواخر عمرش را دارد مى گذارند، از اينجـهـت مـى خـواهـد كـه انـتـقـام بـگـيـرد از مـلت ايـران . تـاحـال هـر چـه جـنـايـت بـوده اسـت كـرده ، حـالا هم كه مردم ايستاده اند و مى گويند كه بايدبـروى احـسـاس اين را كرده است كه بايد برود و به طور جنون آميز مى خواهد كه مردم راقـتـل عام كند و برود. در يكى از حرف هايش گفته بود كه (من اگر بنا شد بروم ، ايرانرا بـه يـك تـل خـاك بـرمـى گـردانـم و مـيـروم ، يـكتـل خـاكـش مـى كـنـم ايـران را و مـى روم .) حـالا مـعـلوم مـى شـود كـه مـى خـواهـدعـمـل كـنـد بـه ايـن گـفـته .امروز مطلع شدم ، يعنى گفتند كه تلفن شده است از ايران كهآمـادگـى دارد پـيـدا مـى كـند براى اينكه مردم را يك كشتار عظيمى بكند و ما نمى دانيم كهبـايـد بـا ايـن دستگاه چه بكنيم ملت مظلوم ايران نمى دانند كه با اين آدمى كه الان جنونپيدا كرده است و اعصابش از بين رفته است بايد چه بكنند، بايد چه فكرى ما بكنيم . مننـاراحـتـم از فـردا كـه مـبـادا ايـن مـطـلب صـحـيـح بـاشـد وايـن مـردم را بـهمـسـلسـل بـبندد و به تانك و توپ ببندد و تلافى كند و آخرى كه مى خواهد برود، ديگركـسـى را نـگـذارد و برود.ما گرفتار يك همچنين موجودى هستيم و بايد دعا كنيم ، بايد دعاكـنـيـم كـه خـداونـد بـه خـيـر بـگـذارند اين كار را، اگر چنانچه عملى بشود، يك خساراتبـزرگـى بـر ايـران وارد مى شود، گرچه رفتن اين ، همه مصيبت ها را جبران مى كند لكنچـرا بـايـد مـا مـجـال بـه ايـن داده بـاشـيـم كـه ايـن كـارهـا را بـكـنـد، البـتـهمـسـلسـل هـاى آمـريـكـا و سـلاح هـاى آمريكا پشت سر اين است والا همچو مجالى مردم به او ودولت او نمى دادند اما حالا هست ، الان باز مستشاران آمريكائى هستند و اين هم آخر عمرش هستو او خـواهد رفت . آن چيزى كه خواستم به آقايان بگويم و فردا هم اگر چنانچه مجلسىداشـتـيـم ، فـردا هـم بـاز تـذكـر مـى دهـم و قبل از اين تذكر، اين را عرض بكنم كه فردامـجـلسـى كـه مـا داريـم مـال هـمه دانشجويان و كسانى كه در اينجا، در خارج اقامت دارند ازايـرانـى هـاى خـودمـان ، ايـن مـجـلس مـال هـمـه اسـت ومـثـل مـنـزل مـن مى ماند كه منزل همه آقايان است و درآن باز است براى اينكه هر كس بيايد،مجلس هم
اگـر چـنـانچه فردا اشكالى پيدا نكند، آن هم مجلس خود آقايان است و كسى در اين دخالتنـدارد، تـو هـمـى كـه شـده اسـت كـه كـسـى دخـالت دارد، كـسـى مـثـلاكنترل مى كند نه ، شما همه با هم هستيد، همه با هم برادر هستيد و كس معينى بناى بر اينكـار نـيـسـت كـه دخـالت داشـتـه بـاشـد، هـمـه آقـايـانمنزل خودشان است ، آنجا هم اگر مجلسى باشد، همه آقايان با آن على السواء هستند، همه. ما نسبت به همه على السواء هستيم ، به همه تان علاقه دارم ، دعا براى همه تان مى كنمو صنف خاصى دخالت ندارد، تو هم اين نشود كه يك صنف خاصى در اين امور دخالت دارنديـا مـن بـا يك صنف خاصى رفاقت دارم . نه ما با همه شما رفافت داريم و همه شما را دعامى كنيم .
ابعاد اسلام و برداشت اسلام شناسان
آنـكـه مـى خـواسـتـم تذكر بدهم و اگر فردا هم مهلت پيدا بكنم و بشود كه صحبت بكنمتـفـصـيـلش را بـيـشـتـر مـى دهـم ايـن اسـت كـه يـك فـاجـعـه اى بـراى اسـلام ازاول تا حالا بوده و آن فاجعه اينكه اسلام را نشاخته اند. كسانى كه بحث از اسلام كردند،چه در سابق و جه در لاحق ، اينها اسلام را با همه ابعادش نشناخته اند. هر كسى يك بعدىاز ابـعـاد اسـلام را در آن نـظر كرده است و همه مطالبى كه در اسلام بوده است و در قرآنكـريـم بـوده اسـت ، بـه همان معنائى كه خودش ادراك كرده برگردانده است .در قرن هاىسابق يك دسته متكلمين بودند كه اينها روى فهم تكلم خودشان ، روى فهم ادراك خودشاناسلام را آنطور توجيه مى كردند كه خودشان فهميده بودند يك دسته فلاسفه بودند كهروى فـلسـفـه اى كـه آنـهـا مـى دانستند اسلام را به صورت يك فلسفه ادارك مى كردند،خيال مى كردند كه مكتب فلسفى است . يك دسته عرفا و اين طايفه بودند كه اسلام را بهفـهـم عـرفانى توجيه مى كردند و اسلام را....و يك مكتب عرفانى مى دانستند تا اين زمانآخر. از آنوقت تا اين زمان هاى آخر اسلام چندين بعدش شناخته نشده بوده است و بعضى ازابعادش را البته شناخت تمام نه ، اما خوب مقدارش . هر طايفه اى روى ادراك خودش ، روىعـلم خـودش ، اسلام را مطالعه مى كرده است و همه آيات قرآن را و همه اخبار پيامبر و ائمهعليه السلام را روى آن ادراك خودش ، برداشتى كه خودش كرده بوده است از اسلام ، روىآن برداشت حساب مى كرده ، همه اوراق را بر مى گردانده به آن ورقى كه خودش فهميدهاست و لهذا از اين بعدى كه اسلام دارد كه بعد دنيايى است و حكومتش است ، آنجا وقتى كهببينيد هيچ خبرى نيست همه آن مسائل فلسفى و عرفانى است اما وظيفه مردم در حالا كه دارندزندگى مى كنند چه است و كيفيت حكومت اسلام چه حكومتى است و مردم چه جور بايد برخوردداشـتـه بـاشـنـد بـا طـبـيـعـت ، هـيـچ در كـلمـات آنـها ديده نمى شود، آنها همه اش راجع بهمسائل ما بعدالطبيعه و مسائل عرفانى و فلسفى و اينطور چيزها بحث كرده اند تا آمده استو رسـيـده اسـت نـوبـت بـه ايـن قـشـر مـتـاخـر. ايـنـهـا عـكـس آنـهـاعمل كردند يعنى آن ابعادى كه اسلام در معنويات داشته است ، در فلسفيات داشته است ، درعـرفـانـيـات داشته است آنها را بكلى كنار گذاشته اند و همين ورق ظاهر را ديده اند يعنىاسـلام را يـك مـكتب مادى تصور كرده اند، آنطورى كه آنها يك مكتب معنوى كه از ماده اصلشكانه جداست
تـصـور كـرده بـودنـد و حـتـى آيـاتـى كـه راجـع بـهقـتـال واقـع شده بود، به قتال با مشركين واقع شده بود، آنها را هم توجيه كرده بودندبـه قـتـال بـا نـفـس و امـثـال ذالك ، در مـقـابـل آنـهـا الان از چـنـدسـال پـيـش در ايـن وقتى كه مثلا علوم غرب به ما رسيده است و!!! عرض مى كنم كه !!! آنتـبـليـغات اينها رسيده است ، اينها در عين حالى كه مسلمانند، در عين حالى كه همانطور كهآنها بوده اند، در عين حالى كه خوبند لكن شناختشان از اسلام همان شناخت ماديت اسلام است. آنـهـا دعـوت بـه بـاطـن مـى كـردنـد و از ظـاهـر و از طـبـيـعـتغافل بودند اينها دعوت به ماديت مى كنند و از معنويت غافلند و اين هر دو اشتباه است اسلامنه محصور در آن معنوياتى است كه آنها مى گويند دارد معنويات اما محصور نيست و نه درمـحـصـور ايـن مـادياتى است كه اينها مى گويند، يعنى ماديات را دارد لكن محصور به آننيست .
اسلام مكتب انسان ساز
اسلام يك مكتبى است كه براى انسان سازى آمده است و ما بايد ببينيم كه اين انسان كه بهقـول بعضى ماهيت ناشناخته است ، اين انسان چه ابعادى دارد و چه احتياجاتى دارد و اسلامكه براى انسان سازى آمده است ، آيا جهت حيوانى اين را فقط خواهد بسازد يا جهت معنوى اورا مـى خـواهـد بـسـازد؟ يـا انـسـان مـى خـواهـد بـسـازد؟ انـسـانمثل ساير موجودات نيست ، ساير موجودات مثل مثلا حيوانات كه حالا در درجه بعد از نباتاتو معادن اينها واقع شده است ، حيوان همان حال طبيعى دارد و از ماوراءالطبيعه يك چيز كمى ،يـك احساسى ، يك ادراكى ، اما ادراك ناقص دارد و ديگر هم مراتب ندارد ماوراءالطبيعه اش .انـسـان از ايـن نقطه اول طبيعت تا آن آخرى كه يك موجود الهى مى شود، مراتب انسان است ،يـعـنـى يـك انـسـان مـى تـوانـد سير بكند از عالم طبيعت تا ماوراءطبيعت و از ماوراءطبيعت تامرتبه الوهيت سير بكند، تا برسد به اينكه آنجا را ادراك بكند.
اسلام ، رشد دهند تمام ابعاد انسان
انـسـان يـك مـوجـود جـامع هست ، نه يك موجود يك بعدى يا دو بعدى موجودات ديگر بعضىشـان يـك بـعـدى انـد، بـعـضـى دو بـعدى ، بعضى چند بعدى اند لكن همه ابعاد وجود درساير موجودات نيست ، فقط انسان هست در بين همه موجودات كه يك موجود چندين بعدى استكه براى هر بعدش احتياجات دارد، براى رشد هر بعد او، احتياج دارد، احتياجات دارد و مكتبهـائى كـه در عالم هست ، در عالم طبيعت هست ، هر مكتبى را كه شما برويد ملاحظه بكنيد بهاستثناى مكتب اسلام و مكتب توحيدى و مكتب انبيا(كه درست دست ما نيست و از بين رفته است اماحـالا اسـلام مـحـفـوظ است ) هر مكتبى را به استثناى مكتب اسلام كه ملاحظه كنيد يك مكتب مادىاسـت كـه انـسـان را حـيـوان تـصور كرده است ، يك موجودى كه همان خوردن و خوابيدن استمـنـتـهـى بـهـتـر خـوردن و بـهـتـر خـوابيدن ، حيوانات هم مشتركند با ما در خوراك خوردن وخـوابـيـدن لكـن اين مكتب ها مى خواهند انسان را يك حيوانى كه !!! اينطور ادراك كرده اند ازانسان كه اين هم مثل ساير حيوانات هست كه تمام چيزهايى و
رشـدهـايى كه دارد در همان ادراكات مادى دور مى زند، در امور مادى دور مى زند، اسم آن راگـفـتـه انـد امـور عـيـنـى ، خـيـال مـى كـنـنـد كـه امـر عـيـنـى عبارت از همين عالم طبيعت است وحال اينكه عوالم ديگرى هست كه اينها ادراكش نكرده اند و آنها عوالم عينى بيشتر، يعنى ازعينيت بيشتر حظ دارند تا عالم طبيعت ، عالم طبيعت در آخر موجودات عالم وجود واقع شده است، در آن آخـرش واقـع شـده اسـت يـعنى منتهى اليه عالم ، عالم وجود، عالم طبيعت است ، پستتـريـن عالم ها عالم طبيعت است ، و اينطور نيست كه انسان فقط خودش باشد و همين طبيعت ومـرتـبـه اى نـداشـتـه بـاشد، انسان مراتب دارد. آن كسى كه رفته سراغ آن مرتبه بالاىانـسـان و از ايـن مـراتـب غافل شده است ، اشتباه كرده است ، آن كسى كه چسبيده است به اينعالم ماده و مرتبه طبيعت را ديده و غافل از ماوراى الطبيعت است اين هم اشتباه كرده است .
اسـلام بـراى ايـن انـسانى كه همه چيز است يعنى از طبيعت تا ماوراءالطبيعت تا عالم الوهيتمـراتـب دارد، اسـلام تز دارد، برنامه دارد اسلام . اسلام خواهد انسان را يك انسانى بسازدجـامـع يعنى رشد به آنطور كه هست بدهد، از حظ طبيعت دارد، رشد طبيعى به او بدهد، حظبـرزخيت دارد، رشد برزخيت به او بدهد، حظ روحانيت دارد، رشد روحانيت به او بدهد، حظعـقـلانـيـت دارد، رشـد عـقـلانـيـت بـه او بدهد، حظ الوهيت دارد، رشد الوهيت به او بدهد. همهخطوطى كه انسان دارد و به طور نقص است ، الان نرسيده است ، اديان آمده اند كه اين ميوهنـارس را رسـيـده اش كـنـنـد، اين ميوه ناقص را كاملش كنند. نبايد آقايانى كه در اين غربواقـع شـده اند و غرب هم غرق در طبيعت دنياست و هيچ ملتفت به ماوراء الطبيعت نيست آقاياناز ايـن مـكـتـب هـا گـول بخورند و خيال كنند كه انسان غير از اينكه مى خورد و مى خوابد وايـنها چيز ديگرى نيست ، همين است چيز ديگرى در كار نيست ، اين اشتباهى است كه اسلام رابـد شـنـاخـتـه اند آنهائى كه همه اش توجه شان به اين است و همه آيات و اخبارى كه دراسلام براى رشد انسان آمده برگرداندند به اين و هم آنها در اشتباه بودند كه همه آياتو اخـبـار را بـرگـردانـدنـد بـه آن ، بـايـد هـر چـيـزى سـرجـاى خـودشعـمـل بـشـود يـعـنـى انـسان رشد طبيعى داشته باشد به هر مقدار كه ممكن است ، حظ طبيعىداشـتـه باشد به هر مقدار كه سالم است ، البته روى موازين عفت و سلامت و اين مرتبه رارشـد كـه پـيـدا كـرد، مرتبه بعدش هم رشد داشته باشد و مرتبه بعدش هم رشد داشتهباشد و همه ابعادش وسيع بشود تا يك انسان بشود.
اسلام مثل مكاتب ديگر (مادى ) نيست
انـسـان شدن كار مشكلى است لكن لازم است براى انسان . مقصود من از اين حرف اين است كهشـمـا خـيـال نـكـنـيد كه اسلام آمده حيوان تربيت كند، آمده است كه آب و خوراك براى حيواندرسـت كـنـد، ايـن يكيش است ، اين را هم درست مى كند لكن اين يك بعد است آن هم بعد آخرشهـسـت ، بـعـدهـاى ديگرى دارد كه آنها هم همه اش از اسلام است وبراى تربيت انسان است وانسان را مى خواهد يك موجود رشيدى كه همه اين ابعاد را داشته باشد تربيت كند و براىهمه اينها هم دستور دارد اسلام ، نسبت به يك جهت و جهت ديگرى نيست ، براى حكومت اسلامىدستور دارد براى تشكيلاتش
دسـتـور دارد، براى مقابله با دشمنان دستور دارد، براى تحرك جامعه دستور دارد، براىرسـيـدن بـه مـاوراى الطـبـيـعـت دسـتـور دارد، هـمـه ايـنها را دارد، يك بعدى نيست كه انسانخـيـال كـنـد مـن اسـلام را شناختم و شناختم اين است كه مثلا تاريخش چه جور بوده و فرضكـنـيد كه زندگى بشريش چه جور بوده و كذا چه بوده و دستورات طبيعى اش چه بوده واينها، مساءله اين نيست ، مسائل اسلام بالاتر از اين معانى است و
ابعاد زياد دارد و بايد كسى كه مى خواهد بشناسد اسلام را، درست نگاه كند به قرآن كهمـبـدا اصـلى اسـت و هـمـه ابـعـادى كـه در قـرآن هـسـت هـمـه را مـلاحـظـه كـنـد،خيال نكند كه من فقط آن آياتى را قبول دارم كه مربوط به طبيعت است و مربوط به حكومت، آن آيـاتـى كـه مـربـوط بـه قـيـامت است قبول ندارم . براى اينكه نمى داند اين آدم قيامتيـعـنـى چـه و آن روزى كـه مـى آيـد چـه روزى هـسـت اوخيال مى كند خيالى است ، نخير عينى است و عينيتش از عينيت اين طبيعت زيادتر است منتهى حالاما به آن نرسيديم .
در هـر صـورت مـى خـواسـتم اين سفارش را به همه محصلينى كه در اروپا خداوند همه راتـوفـيـق بـدهـد بـكـنـم كـه اسـلام را مـحـصـورش نـكـنـيـد در يـك مـحـفـظـه اى كـهخـيـال كـنـيـد مـكـتـب مـثـل مـكـتـب كـمـونـيـسـت اسـت ، مـكـتـب مـثـل مـكـتـب مـاركـسـيـسـت اسـت ، مـكـتـبمـثـل مـكـاتـب ديـگـر اسـت ايـنـجـورهـا نـيـسـت در كار اينها، كسانى كه نمى دانند اسلام چيستخيال مى كنند يك همچو مطلبى است .
با انعكاس جنايات رژيم ، به ايران در حال اعتصاب كمك كنيم
مـطـلب ديـگـر ايـن است كه خوب ما الان موظف هستيم به وظايفمان ، الان ما همه كه اينجا آرامنـشـسـتـيم ايران نا آرام است ، الان ما فرداى ايران را از آن نگران هستيم نمى دانم فردا درايـران چـه خواهد شد بايد فكرى ما بكنيم حالا من هم در فكرش هستم كه بايد چه بكنم اماهـمـيـن طـورى كـه مـلاحـظـه مـى كـنـيـد تـا حـالا الان قـريـب يـكسـال است كه آرامش از ايران رفته است ، هر گوشه اى از آن را كه مى بينيد يك انقلابىاسـت ، هـر طرف شهرى از شهرهايش را كه مى بينيد يك عرض مى كنم كه اعتصابى هست ،حـالا كـه در اين چند روز آخر و تقريبا چندين روز آخر است كه اعتصاب تمام ايران را فروگـرفـتـه اسـت ، هـمـه كـارخـانـه هـا، هـمـه روزنـامـه هـا، هـمـه عـرض بـكـنـم كـهعمال دولتى و غير دولتى در اعتصاب الان هستند تقريبا، در اعتصاب هستند، مردم هم همه درمـصـيـبـت و اعتصاب هستند و ما كه در اينجا هستيم و آرام هستيم نبايد فراموش كنيم آنها را، مابايد به آن اندازه اى كه مى توانيم به آنها كمك بكنيم ، با قلم مى توانيد، با قلم كمككـنـيـد، مـى تـوانـيـد در مـطبوعات اينجا يك چيزى را از حالات ايرانى ها و از ظلمى كه داردبـرايـشـان مـى شـود و ازجـناياتى كه اين رژيم بر آنها كرده است ، بتوانيد در مطبوعاتاينجا يك چيزى را منعكس كنيد بايد منعكس كنيد، هر كارى از شما مى آيد بكنيد و هر كه از آنكارى نمى آيد لااقل دعا كند به اينهايى كه فردا گرفتار اين رژيم منحط هستند.
انـشـاءالله خـداونـد هـمـه شـمـا را مـوفـق كـنـد واگـر فـردا تـوانـسـتـم مـن ومـجـال داده شد، انشاءالله فردا هم چند كلمه اى با شما صحبت مى كنم و من از اينكه هم ديرمى آيم و هم كم مى توانم اينجا
بـنـشـيـنـم از آقـايـان مـعـذرت مـى خـواهـم بـراى ايـنكه سن من را مى دانيد حدود قريب هشتادسـال اسـت و شـمـا الحـمـدلله جـوان هـسـتيد و قدرت داريد كه مقاومت كنيد، بنشينيد، من همچوقدرتى ندارم ، از اين جهت من معذرت مى خواهم كه نمى توانم زياد پيش شما بنشينم .
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
تاريخ : 22/7/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار فيگارو
سـؤ ال : افـكـار عـمـومـى در بـاره مـبـارزه رقـبـاى رژيـم كـنـونـى از خـود سـؤال مـى كـنـنـد كـه آيـا ايـن جـنبش مذهبى خواهد به سنت اسلامى باز گردد؟ جواب : مخالفينرژيـم ايـران و قـيام كنندگان كنونى ، قربانى تبليغاتى هستند كه آنها را از طبيعت خودبـيـگـانـه مـى سـازد. مـا وقـتى از اسلام صحبت مى كنيم به معنى پشت كردن به ترقى وپـيـشـرفـت نـيـست ، بلكه برعكس به عقيده ما اساسا اسلام يك مذهب ترقيخواه است ولى مادشـمـنان رژيم هايى هستيم كه تحت عنوان تجددخواهى ، روش ديكتاتورى و ظلم را در پيشمـى گـيـرنـد، ايـن رژيـم هـا مـانـنـد رژيـم شـاه ايـران ، بـاعـمـل خـود پـيـشـرفـت هاى انجام شده را از هدف اصلى خود منحرف مى كنند و آنها را از چشمبـرادران و زنـانـى كه مى بايد از آنها استفاده كنند، مى اندازند و خلاصه آن پيشرفت هارا بـى مـفـهـوم مـى كـنـنـد كـه مـفـهـومـش از آنـهـا سـاقـط مـى مـانـد و امـاقبل از هر چيز معتقديم كه فشار و اختناق ، وسيله اى براى دست يافتن به پيشرفت نيست .
سؤ ال : قيام كنونى در ايران ، با جنبش هاى چپ افراطى رابطه دارد يا نه ؟
جواب : ما هميشه از اتحاد با اين احزاب سرباز زده ايم ولى در واقع امروزه تمام مخالفينايـرانـى ، تحت لواى مذهب و به نام بيان درست و صحيح اسلام ، سازمان يافته و تظاهرمـى كنند و دليل آن هم روشن است ، گروه هاى چپى يا كمونيستى تقريبا از بين رفته اند،آنها نمى توانند در نهضت مردمى كه در جريان است ، هيچ تاثيرى داشته باشند ولى طبعابـراى گـول زدن افـكـار عـمـومـى بـخصوص در خارج از ايران ، رژيم سعى مى كند چنينتـبـليـغ كـنـد و به همه كسانى كه عليه ديكتاتورى شاه مبارزه مى كنند نسبت ماركسيستىبدهد.
سـؤ ال : ولى عـلى رغـم مـقاصدشان ماركسيست ها از عنوان مذهب براى مبارزه ضد رژيم شاهاسـتـفـاده مـى كـنـنـد، آيـا مـذهـبـى هـا را كـم كـم عقب رانده و احزاب چپ افراطى ، سازماندهىاعتصابات و تظاهرات را در دست مى گيرند و آن را در جهتى كه مى خواهند هدايت مى كنند؟
جـواب : بـه تـظـاهـرت بزرگ اخير نگاه كنيد، افراد مذهبى ، يك ميليون نفر را به حركتدرآورده انـد و در تـمـام مـوارد و در هـمـه جـا شـعـار مذهبى دهند، همان مذهبى كه اين افراد راهـمـواره مـتـشـكل كرده و سازمان مى داده و حتى يك بار هم شعارهاى چپ افراطى ديده و شنيدهنـشـده . سـؤ ال : در مـراحـل اوليـه ، مـبـارزه عـليه رژيم شاه اعتصابات و تظاهرات نسبتامـسـالمـت آميز داشته است و عليه ارتش و پليس به هيچ وجه اسلحه و سنگ به كار نرفتهاسـت ، آيـا شما فكر نمى كنيد كه اكنون زمان اين روش نيست ؟ و به طور ديگرى آيا نمىشود عمل كرد؟ مثلا به مبارزه مسلحانه متوسل شد؟
جـواب : حـتـى پـس از روز جـمـعـه در تـهـران كـه آنـهمه هم كشتار به جا گذاشت ، ما همانشـكـل مـبـارزه را حفظ كرديم . همانطور كه دنيا مى داند، قيام ما با وجود ضربه هائى كهخـورده اسـت هـركـز در هـم شـكـسـتـه نـشـده است و آن قيام با همان روش ادامه دارد ولى از منپـرسـيـده انـد آيـا وقت تغيير روش و روآوردن به مبارزه مسلحانه به جهت پاسخ دادن بهقـدرت ارتش كه شاه آن را به كار گرفته است ، نرسيده است ؟ من گفته ام (نه ) معذالكامـروزه در ايـن مـورد از خـود مـى پـرسـم كه نمى توان تا بى نهايت سينه هاى عريان راجـلوى لوله تـفـنـگ قـرار داد. تـاكـنـون من رهنمودهاى خود را كه مبنى بر مسالمت آميز بودنعملمان بود تغيير نداده ام ولى شايد مجبور شوم اين كار را بكنم .
سؤ ال : در واقع عمل شما داراى چه جهتى است و چه رژيمى را مى خواهيد جانشين رژيم شاهكنيد؟
جواب : بدون چون و چرا حفظ رژيم شاه غير قابلقـبـول اسـت ، مـا پـيـوسـتـه بـا آن مـخـالف بـوده ايـم ، سـرنـگـونـى آن هـدف غـيـرقابل تغيير مبارزه ماست . بعلاوه ، اين شكل حقوقى رژيم نيست كه اهميت دارد، بلكه محتواىآن مهم است . طبيعتا مى توان يك جمهورى اسلامى را در نظر گرفت و اين به آن خاطر استكه فكر مى كنيم شناخت اصيل اسلام ، ما را به ترقى جامعه اى كه سرشار از استعدادها وتـقـواى انـسـانـى و عـدالت اجـتـمـاعـى اسـت راهـنـمـائى مـى كـنـد.قبل از هر چيز ما به محتواى اجتماعى رژيم سياسى آينده خود دلبسته ايم .
سـؤ ال : ولى رژيـمـى كـه شـما مى خواهيد، آيا دموكراتيك است ؟ مثلا آيا شما موافق آزادىمطبوعات و سيستم چند حزبى و آزادى احزاب و سنديكاها هستيد؟
جـواب : مـا مـوافـق رژيم آزادى هاى كامل هستيم . بايد حدود رژيم آينده ايران همانگونه كهبراى كليه
دولت مطرح است ، منافع مجموع جامعه را در برگيرد و همچنين بايد مقيد به شوون جامعهايـرانـى باشد، زيرا عرضه يك جامعه غير محدود، يك دستبرد به شرف مردان و زنان آنجامعه مى باشد.
سـؤ ال : آيـا در جـمـهـورى اسـلامـى براى اقليت هاى مذهبى كه در ايران بسيار زياد هستندجائى هست .
جواب : رژيم شاه با اقليت هاى مذهبى رفتارى بهتر از رفتار با مسلمانان ندارد. ما مطمئنانـسـبـت بـه عقايد ديگران بيشترين احترام را قائل هستيم . پس از سرنگونى ديكتاتورى واسـتـقـرار يـك رژيـم آزاد، شـرائط حيات براى اكثريت مسلمانان و اقليت مذهبى بسيار خوبخواهد بود.
سـؤ ال : حتما رژيم كنونى به دفاع از خودش ادامه خواهد داد، اين رژيم بر چه چيز تكيهخواهد كرد؟ چه كسانى از او پشتيبانى مى كنند؟ و چه چيزى مى تواند به وى امكان دهد تامخالفين را در هم بكوبد؟
جـواب : در درون كـشـور هـيـچ نـيـروئى براى حمايت از ديكتاتورى شاه نيست ، كافى استنـگـاهى به آنچه در كشور مى گذرد بياندازيم تا متوجه اين امر شويم و اين كار بسيارسـاده اى اسـت . در خـارج ، ايـالات مـتحده بخصوص از رژيم شاه حمايت مى كنند، اگر آنهادست از حمايت او بردارند، رژيم شاه بلافاصله فرو خواهد ريخت .
سـؤ ال : عـليـرغـم همه اينها شاه مى تواند روى ارتش و بر يك رژيم زور حساب كند، آيااين احتمالات اساسى است ؟
جـواب : در مـورد ارتـش آنـچـه اسـاسـى اسـت ساخت آن است كه با رهبرى و سلسله مراتبشمـشـخص مى شود و تاكنون ارتش تحت رهبرى آمريكا مى باشد. اين ارتش حتى در كادرهاىبـالا تـوسـط مـسـتـشـاران و تـكـنـسـيـن هاى آمريكائى و اداره تقويت شده است و لى در ميانافـسـران و سـربـازان تـاكـنون نشانه بارزى از بيدارى در برابر مبارزات مردمى ديدهشـده اسـت . فراموش نكنيم كه اينها قبل از هر چيز ايرانى هستند و به هنگام زد و خورد، دررويـاروشـان ايـرانـيـان ديگرى قرار دارند. در مواردى ديده شده است تظاهركنندگان بهجـاى آنـكـه بـه سـوى سـربـازان سـنـگ پـرتـاب كـنـنـد،گـل هـديـه كـرده انـد و بـسـيـارى از سـربـازان كـه پـس از دريـافـتگـل گـريـسته اند و در چند مورد سربازان پس از تيراندازى به سوى تظاهر كنندگانخـودكـشـى كرده اند و تا زمانى كه ارتش ايران زير چتر آمريكا قرار گرفته همواره اينوضعيت غم انگيز و تراژدى ادامه خواهد داشت .

next page

fehrest page

back page