|
|
|
|
|
|
شما كه در جوار امام (ع ) هستيد و به حرم آن حضرت مشرف مى شويد، وظيفه شما شايد ازديگران كه دورند بيشتر باشد. شما خدمتگزار نزديك هستيد، از نزديكان هستيد و نزديكانامـام (ع )، بـايـد همانطورى كه جسما و مكانا نزديك هستيد، روحا و مكانتا هم نزديك باشيد.بـايـد بـبـيـنـيد كه ائمه ما (ع ) در راه اسلام چه فداكارى ها كردند و هر چه داشتند در راهاسـلام تـقـديـم كـردنـد، ما هم بايد اگر شيعه آنها هستيم ، اگر تابع آنها هستيم ، در راهاسـلام هـر چـه داريم بدهيم . اسلام عزيزتر از هر چيزى است و چون عزيزتر از هر چيزىاسـت ، نـبـى اكـرم (ص ) و ائمه ما هر چه داشتند در راه او دادند. خداوند انشاءالله همه ما راتـوفـيـق بـدهـد بـه ايـنـكه اين وحدت كلمه اى كه موجب عزت اسلام شد از دست ندهيم . اينوحـدت كـلمه ، اين قدرت ايمان ، توجه به اسلام ، شما را به پيروزى تا اينجا رساند.از ايـن به بعد هم با همين قدرت پيش برويد، با همين قوه اسلامى ، با همين وحدت كلمه .تـوجـه بـه گـرفـتارى هاى دنيوى خودتان كمتر بكنيد، توجه به اسلام داشته باشيد،توجه به گرفتارى هائى كه اسلام الان هم دارد از دست اين قشرهائى كه نمى خواهند بگذارند جمهورى اسلامى تحقق پيدابكند، كوشش هامـى كـنـنـد كـه جـمـهـورى اسـلامـى نـبـاشـد، شـمـا بـايـد كـوشـش بـكـنـيـد درمقابل همه كوشش هاى آنها و همانطورى كه با كوشش شما، همه قدرت ها در هم پيچيده شدو نتوانستند اين قدرت شيطانى را نگاه دارند، با قدرت و قوه و قدرت اسلامى شما، قوهايـمـانـى شـمـا انشاءالله از اين به بعد هم اين راه را ما برويم و آنهائى كه بايد تعيينبشوند براى رسيدگى به قانون اساسى كه اساس مملكت ماست و اساس اسلام است ، آناشـخاص صحيح ، اشخاص متدين ، اشخاص متعهد، اشخاصى كه علماى بلادتان تعيين مىكنند، همه به آنها راءى بدهيد تا انشاءالله يك قانون اساسى پسند اسلام درست بشود وگـرفـتـارى هـا انـشـاءالله رفع بشود. من از خداى تبارك و تعالى قدرت جسمى و روحىشـمـا را خـواسـتـارم و هـمـيـن طور قدرت روحى و جسمى همه ملت را و قدرت روحى و جسمىرفقائى كه در آستان قدس داريد و ورزشكارهائى كه در آنجا هستند. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 12/4/58 بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از جوانان اصفهان امروز طرح مسائل تفرقه آميز خلاف مصالح اسلام است بسم الله الرحمن الرحيم امـروز روز ايـن بحث ها نيست و دنبال كردن اين حرف كه چه كسى بد است و چه كسى خوباسـت خـلاف اسلام است و خلاف مصالح اسلامى . اين جزء نقشهاى از خارج است كه نگذارندايـن مـمـلكـت آرام گـيـرد، نـگذارند شما يك مملكت اسلامى درست كنيد. اين نقشهاى است كه ازخـارج اشـخـاصـى شـيـطـان الهـام مـى كـنـنـد بـه اشـخـاص مـتـديـن و آنـهـا هـم بى توجهدنـبـال مـى كنند. و شما مردم را آماده كنيد كه امروز روزى نيست كه ما مسجدمان را صرف اينبـكـنـيـم كـه زيـد بـهـتـر اسـت يـا عـمـرو، مـسيرتان ، كارتان و منبرتان ، بازارتان همهدنـبـال ايـن باشد. الان بايد همه روى اين جمع شويم كه اين قانون اساسى درست از كاردر بـيـايـد و اشـخـاصـى را كـه تـهيه مى كنيد براى بررسى قانون اساسى ، اشخاصصـحـيـح بـاشـنـد، مسلمان و متدين باشند، شرقى و غربى نباشند، امين باشند. امروز وقتتان را صرف اين بكنيد، صرف اينكه زيد خوب است يا نيست نكنيد. خوب باشد پيش خداخـوب اسـت بـد بـاشد پيش خدا بد است ، به شما چكار؟ اين مگر يكى از اركان اسلام استكـه زيـد خـوب اسـت يـا عـمرو! امروز سر ولايت حضرت امير (ع ) هم نبايد دعوا كرد. امروزبايد همه با هم مجتمع شويد و جمهورى اسلامى را به آخر برسانيم . ايـنـهـا همه روى نقشه است . نقشه كشيدند كه نگذارند اين نهضت به ثمر برسد و لذا ازهـمـه طرف خرابكارى مى كنند. يك خرابكاريشان همين است كه نگذارند جوان هاى ما صحيحبـار بـيـايـند و حالا كه بايد از نيروى جوانى استفاده بشود، نگذارند اين نيروى جوانىبـه ثـمـر بـرسـد. بنابراين بايد از همه جوانب جلوگيرى بشود، هر دسته اى بايد يكگـوشـهـاش را بـگـيـرد و درسـت كـنـد. يـك دسـتـه مبارزه با مواد مخدر بكنند، يك دسته بامـشـروبـات مـبـارزه بـكـنـنـد، يـك دسـتـه هـم بـا فـسادهاى ديگر مبارزه كنند و همين طور تاانشاءالله اين نهضت به ثمر برسد و دولت اسلامى آنطورى كه اسلام فرموده است ، نهآنـطورى كه هواى نفس بخواهد، عمل بكند كه اگر اسلام تحقق پيدا كند، اين سعادتى استبراى ملت و ساير ملت ها. من توفيق شما را دراين مجاهدت از خدا مى خواهم . البته هر كس هم مى تواند به شما كمك كند، كمك به امر خيرى كرده است . خداوند همه شما را موفق كند. والسلام عيكم و رحمة الله وبركاته تاريخ : 12/4/58 بيانات امام خمينى در جمع پاسداران اسلامى منطقه 12 تهران پاسدارى از مكتب اسلام با عمل به قوانين و مقررات آن بسم الله الرحمن الرحيم مـن از شـمـا برادران و جوانان عزيز تشكر مى كنم كه در اين مدت پاسدارى كرديد و حفظامـنـيت را شما كرديد و از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت و عزت شما را خواستارم .لكـن نـكـتـهـاى را بـايـد عـرض كنم كه به ساير پاسدارها هم كه با من ملاقات كرده اندگـفـتـه ام و او اين است كه امروز چشم هائى به شما دوخته شده است ، به مملكت شما، چشمدشمن ها و چشم هاى گستاخ . دشمن ها مى خواهند بهانه پيدا كنند و اين انقلاب را آلوده كنند.يـك وقـت هـسـت كـه يـك شـخص به عنوان اينكه يك شخص است ، يك خلاف مى كند اين خلافالبته صحيح نيست لكن اين اسباب اين نمى شود كه يك نهضت آلوده بشود، يك شخص است. يـك وقـت هـسـت كـه يـك شـخـصـى كـه مـنـتـسـب بـه نـهـضـت اسـت ، از نـهـضـت اسـت ،مـثل شماها كه پاسدار نهضت هستيد و نگهبان جمهورى اسلامى هستيد اگر خداى نخواسته ازبـعـضـى از شـمـا يـك مـطـلبـى صـادر بـشـود، يـك عـمـلى انـجـام بـگـيـرد كـه ايـنعـمـل مـوافـق بـا اسـلام نـبـاشـد، مـوجـب ايـن بـشـود كـه ايـن چشم ها كه دوخته شده است كهاشـكـال بـكـنـد، آنوقت اشكالشان را متوجه به شخص اين آدم نكنند كه اين شخص يك همچوكـارى كـرده است ، اشكال را متوجه بكنند به اسلام و جمهورى اسلامى و نهضت اسلامى كهنهضت اسلامى را يك جورى ديگرى غير از آنچه بايد باشد نمايش بدهند. اين مسؤ وليتشخـيـلى زيـاد اسـت ، مـسـؤ وليت اصل كار، همه دارند اگر خلاف بكنند، اما يك مسؤ وليت هاىشخصى است كه بين خودش و خدا تمام مى شود وقتى توبه بكند، اما يك مسؤ وليتى استكـه يـك نـهـضت ، اسلام ، اينها بسته به آن دارد. اگر چنانچه يكى از شماها امروز كه درلبـاس شـريـف پـاسـدارى هـسـتـيـد، مـثـلا بـا مـردم رفـتـارش يـك رفـتـارى بـاشـد كـهمـثـل رفـتارى كه سابق اجزاء ساواك مثلا خداى نخواسته داشت ، امروز نمى گويند كه اينآقا اين كار را كرد، آنهائى كه دشمن هستند مى گويند كه خوب ما ديديم كه اينها هم آمدندروى كـار و جمهورى اسلامى هم شد و جمهورى اسلامى هم كه همان كارهائى كه ساواكى هامـى كـردنـد مـى كـنـند. به جمهورى اسلامى نسبت مى دهند، به اسلام نسبت مى دهند. اين مسؤوليت خيلى مسؤ وليت بزرگى است كه الان به گردن همه ما هست ، يعنى من همين مسؤ وليترا دارم ، شـمـا هـم هـمـين مسؤ وليت راداريد. ما بايد پاسدار اسلام باشيم كه پاسدارى ازملت است ، يك پاسدارى از بازار مسلمان ها و خانه مسلمان ها و از اشخاصى كه مى خواهند شلوغ بكنند و از اينها پاسدارى مى شود كه اينها شلوغكارها را نگذارند شلوغكـنـنـد، دزدهـا را نـگـذارنـد چه بشود، خيانت ها را بگيرند. اين يك قسم پاسدارى است . يكپـاسـدارى هـم پـاسـدارى از مـكـتب اسلام است . اين مهم است كه پاسدارى ماها بكنيم از مكتباسـلام ،از جـمـهـورى اسـلامـى . پـاسـدارى از جـمـهورى اسلامى ، مكتب اسلام اين است كه مااعـمـالمـان هـمـانـطـورى كـه اسـلام مـقـرر فـرمـوده اسـت بـاشـد. اگـراعـمـال پـاسدارهاى جمهورى اسلامى همان اعمال اسلام باشد، موافق رضاى خدا باشد، بابـنـدگـان خـدا رفـتـارش رفـتـار بـرادرانـه باشد، حتى آنهائى هم كه معصيت كار هستند،پيغمبر اسلام (ص ) همانطورى كه براى مؤ منين رحمت و دلسوز بود، براى كفار هم بود،دلسوز بود براى كفار يعنى متاثر مى شد كه اين كفار به كفر خودشان باقى باشند ومـنـتـهـى بـه آتـش جـهـنم بشوند، براى آنها دلسوزى مى كرد، دعوتش براى اين بود كهنجات بدهد اين اشخاص كافر را، آن اشخاص عاصى را. خداى تبارك و تعالى خطاب مىفـرمـايـد كـه : (مـثل اينكه مى خواهى خودت را بكشى براى اينها كه اينها ايمان نياوردهانـد) هـمـچـو مـتـاثر بود كه اينها چرا ايمان نمى آورند، اينها چرا نجات پيدا نمى كنند.وقـتـى يـك دسـتهاى را در يك جنگى در تاريخ هست كه بسته بودند آنها را و مى آوردند ازكـفـار، مـى فـرمـود كـه ما اينها را بايد با زنجير وارد بهشت كنيم ، حالا بايد با اينطوربـيـاوريـم و هـدايـتشان بكنيم . نور هدايت بود، همانطورى كه با مؤ منين سر صلح و صفاداشـت ، بـا ديـگـران هـم داشـت ، مـگـر آنـهـائى كـه يك غده سرطانى بودند كه بايد كندهبشوند، از جامعه بايد كنار بروند. پاسدارى از هواهاى نفسانى و رفتار دلسوزانه با مردم از اهم تكاليف است . شما آقايان كه الان پاسدار انقلاب هستيد (يعنى انقلاب اسلامى ) همانطورى كه از انقلابپـاسـدارى مى كنيد، تكليف بالاتراين است كه از اسلام پاسدارى بكنيد و آن به اين استكـه از خـودتـان پـاسـدارى كـنـيـد، از هـواهـاى نـفـسانى خودتان ، از شهوات خودتان ، ازمـيـل هـائى كـه مـيـل هـائى اسـت كـه در هـر انـسـان هـسـت وميل شيطانى است ، از اينها پاسدارى بكنيد به طورى كه وقتى كه شما پاسدارها را مردممـى بينند و يا آن چشم هائى كه مى خواهند يك اشكالى بكنند ببينند، ببينند كه شما مردمىهـسـتـيـد كـه سلامت هستيد، در عين حالى كه قدرت داريد، در عين حالى كه با اشخاصى كهفـاسـدنـد قدرتمندى هم نشان مى دهيد لكن با مردم رحيم هستيد، با مردم رفيق هستيد. رژيمسـابـق و رژيـم هـاى شيطان ، اينهائى كه مردم را به داغ مى كشند، داغ مى كردند ملت را،اذيـت مـى كـردنـد، ارعـاب مـى كـردنـد بـا هـر طـورى بـود مـردم را مى خواستند از خودشانبترسانند، اين نكته اثر اين بود كه خودشان خيانتكار بودند و ازمردم مى ترسيدند و هرچـه زيـادتـر ارعـاب مـى كـردنـد، دليـل بـر اين بود كه زيادتر مى ترسند، براى حفظخـودشـان چـاره نمى ديدند الا اينكه مردم را اذيت كنند و ارعاب كنند كه مردم بترسند از اينولهـذا نـمـى تـوانـستند اينها چهره خودشان رادر جامعه نشان بدهند. اين محمد رضا يك وقتتـوى جـامـعـه نـتـوانـست بيايد، هر وقت اينها مى خواستند عبور بكنند از يك خيابانى ، اينخـيـابـان قرق مى شد، اجزاء سازمان امنيت تحت نظر مى گرفتند همه خانه هاى مشرف بهخيابان را، همه جا قرق مـى كـردنـد و تـحـت نـظر مى گرفتند و آنها هم كه هياهو مى كردند از خودشان بودند نهمـردم ، مـردم كـه بـراى ايـنـهـا هـيـاهـو نـمـى كـردنـد. تـا هـمـچـو نـمـى شـد و هـمـه چـيـزكـنـتـرل نـمـى شـد و تـحـت نـظـر و مراقبت قرار نمى گرفت ، اين جراءت نمى كرد از اينخـيـابـان عـبور كند، چرا؟ براى اينكه مردم با او خوب نبودند، او از هر فردى مى ترسيدمبادا يك وقتى يك مثلا تفنگى به او بزنند.يك سنگى به از بزنند مى ترسيدند از مردم .ژانـدارمـرى مـا و عرض بكنم كه ارتش ما و شهربانى ما همه آنها وضعشان اينطورى بودكـه بـا مـردم از باب اينكه نبودند، مردم را ارعاب مى كردند براى اينكه كلاه خودشان راحفظ كنند. اسلام اينطور نيست ، اسلام سردارهايش هم توى مردم هستند. پيغمبر اسلام (ص )،خـوب سـردار هـمـه بود، بزرگ همه بود توى مردم بود، با مردم مى آمد مى نشست ، توىمـسجد مى نشست مثل ساير مردم . حضرت امير (سلام الله عليه ) آنوقت كه حكومت يك مملكتىبـود كـه چـنـديـن مقابل ايران بود، مصر بود، حجاز بود عراق بود، ايران بود، سوريهبـود عـرض كـنـم يـمـن بـود، هـمـه ايـنـهـا تـحـت سـيـطـره او بـود،مـثـل سـايـر مـردم مـى آمـد بـا مـردم مـى نـشـست ، معاشرت مى كرد براى اينكه از مردم نمىتـرسـيـد، ظـلم نـكـرده بـود بـه مردم تا بترسد، خلافى نكرده بود كه از مردم بترسد،بـراى مـردم بـود، مـردم او را حـامـى خـودشان مى دانستند. مردم شما را بايد حامى خودشانبدانند. شما جورى رفتار كنيد كه مردم شما را تشخيص بدهند كه يك برادرهاى دلسوزىهـسـتـيـد بـراى آنها و براى حمايت آنها شما شب ها بيدار هستيد و شب ها كشته مى دهيد. اگرخداى نخواسته يك جوانى در بين شما پيدا شد (از باب اينكه جوان است گاهى بى توجهبه مسائل است ) يك وقت خواست يك كارى بكند كه كج رفتارى باشد،با مردم يك خشونتىبخواهد به دست بدهد، حالا كه يك تفنگى دارد، روى مردم مثلا چه بكند نصيحتش كنيد بهايـنـكـه اسـلام اسـت ، ديـگر قضيه ، قضيه رژيم طاغوت نيست كه سربازش با مردم دعوابكند، سربازش برادر مردم است و براى مردم است . وقتى اينطور شد مردم هم براى شمامـى شوند. محبت متقابل است ، وقتى شما محبت به مردم كرديد مردم به شما محبت مى كردند.آن روزى كـه ارتـش ايران شمشير كشيده بود دنبال مردم ، مردم هم با تمام قوا با آنها مىجـنـگـيـدنـد. آن روزى كـه ارتـش آمـد تـوى مـردم و بـا مـردم چـيـز كـرد،گل سرش مى ريختند، محبت متقابل است . تاءكيد بر حفظ حيثيت اسلام و جلوگيرى از بهانه جوئى دشمنان الان يـك وقـتى است كه ما احتياج به اين داريم كه همه مان رفتارمان ، گفتارمان ، اعمالمانيـك طـورى بـاشـد كـه ايـن دشمن هاى ما به ما اشكال نكنند كه اينها هم همانند، آنروز نمىتـوانستند، حالا مى توانند، آن روز چون آب نبود شنا نمى كردند، حالا آب هست ، حالا وقتىكه آب هست شناگر قابلى هم هستند. نبايد اينطور بشود، ما بايد حفظ كنيم خودمان را، حفظكنيم حيثيت اسلام را، حفظ كنيم حيثيت جمهورى اسلامى را و حفظ كنيم بازار و خيابان و اينها.ايـنـهـا اهـميتش كمتر از آن حفظهائى است كه عرض كردم ، آنها بسيار مهم است و من دعاگوىهـمـه شـمـا هـسـتـم ، و خدمتگزار همه شما هستم و از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت ،عزت ، قدرت شما را مى خواهم و انشاءالله اميدوارم كه بـا هـمـيـن قـدرت پـيش برويد و با همين قدرت نهضت را پيش ببريد و اسلام آنطورى كهدلخواه همه است تحقق پيدا بكند و همه مان انشاءالله مملكت خودمان را، خودمان اداره بكنيم ودسـت ديـگـران مـقـطـوع از آن بـاشـد و اسلام به آن طورى كه هست و به آن طورى كه مكتبمترقى است در خارج انشاءالله با كمك همه و قدرت شما برادران برومند انشاءالله تحققپيدا بكند. والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته تاريخ : 12/4/58 بيانات امام خمينى در جمع بانوان سواحل جنوب تحول همه جانبه فكرى و روحى را خداوند نصيب ملت كرد بسم الله الرحمن الرحيم ايـن بـركـات نـهـضـت اسـت كـه شـمـا بـانوان ساحل را و ساير بانوان محترم ايران را درمسائل روز و در مسائل سياسى وارد كرده است دست هاى جنايتكار كه مظهرش دست محمدرضاو پـدر او بـود هـمـه قـشـرهـاى مـلت را از امـور اجـتـمـاعـى و سـيـاسى كنار گذاشته بود.مـسـائل سـيـاسى در پيش بانوان اصلا مطرح نبود و پيش برادرها هم مطرح نبود، يا اگربـعضى مطرح مى كردند روى همان جريان سياست چپاولگرى بود. اگر بعضى قشرهاىبه اصطلاح سياسى هم در آنوقت در مسائل سياسى وارد مى شده اند، آن سياست هاى ديكتهكـرده از غـرب بـراى چـپـاول كـردن شـرق بـود. ايـنتـحـول كـه در ايـران پـيـدا شـد تـحـول هـمـه جـانـبـه بـود،تـحـول فـكـرى و تحول روحى كه خداى تبارك و تعالى نصيب شما ملت كرد. دراين زمانكـه مى بينيم گوينده شما بانوان ساحلى ، سخنگوى شما بانوان ساحلى مسائلى را كهمـطـرح مـى كـنـد مـسـائل روز اسـت ، مـسـائل سـيـاسـى روز اسـت ،مـسـائل اجـتـمـاعـى روز است ، همانطور كه بانوان ديگر در مراكز و در ساير جاهاى ايرانمـسـائلى را كـه مـطـرح مـى كـنـنـد مـسـائل روز و مـسـائل سـيـاسـى و اجـتماعى است ، كه اينتـحـول بـه بـركـت ايـن نـهـضـت اسـلامـى پـيـدا شـده . مـن امـيـدوارم كـه ايـنتـحـول بـاقى بماند. و شما بانوان و شما برادران و ساير برادران و خواهران ما جديتكـنـنـد و ايـن تـحـول روحـى را حـفـظ كـنـيـد و در مـسـائل سـيـاسـى خـودتـان ، درمسائل اجتماعى خودتان دخالت كنيد. اين نهضت شما را از قيد و بندها نجات داد در رژيـم سـابـق ، بـه اسـم ايـنـكـه نـيـمـى از جـمـعـيـت را درمـسـائل وارد بـكـنـنـد هـمـه جـمـعـيـت را از مـسـائل روز و ازمـسـائل زنـدگـى و از مـسـائل سـيـاسـى كـنـار گـذاشـتـنـد. امـروز اسـت كـه هـمـه قشرها درمسائل خودشان و در مسائل كشورشان و در مسائل سياسى دولت دخالت مى كنند. امروز استكه تمام ملت ، چه بانوان محترم و چه برادران در سرنوشت خودشان دخالت مى كنند. آنهامدعى بودند كه ما نيمى از جمعيت را آزاد كرديم ، با اسم آزادى نيمى از جمعيت ، تمام جمعيترا از آزادى مـحـروم كـردنـد. شـمـا امـروز آزاد هستيد، همه برادران و خواهران امروز آزادند وآزادانه از دولت انتقاد مى كنند، از هر چيزى كه برخلاف مسير ملت و اسلام باشد انتقاد مىكنند، مسائل اساسى را از دولت تقاضا مى كنند. اين نهضت شـمـا را آزاد كرد و از آن بندهائى كه بر ملت بود نجات داد. اگر آزادانه در اينجا مجتمعهـسـتـيـد و آزادانه مسائل سياسى و اجتماعى محل احتياج ملت را طرح مى كنيد، و وظايف سنگينكه در اين برهه از تاريخ به عهده يكايك افراد ملت است . تاءكيد بر ادامه نهضت و انتخاب وكلاى متدين و مطلع تـاءكـيـد مـى كـنـم شـمـا مـوظـفيد كه نهضت را به همانطور كه تا اينجا رسانديد تا آخربـرسـانـيـد و در انـتـخـاب وكلائى كه خبره هستند و مى خواهند مطالعه قانون اساسى كهسـرنـوشـت مـلت اسـت بـكـنند، انتخاب اشخاص متدين ، اشخاص مطلع و متعهد و عقيده مندبهنـهـضـت اشـخـاصـى كـه نـه مـايـل بـه طـرف شـرق هـسـتـنـد و نـهمـايـل بـه طـرف غـرب بـلكه در صراط مستقيم انسانيت و اسلام هستند، آنها را انتخاب كنيد.سرنوشت خودتان را به اشخاص امين بدهيد. والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته تاريخ : 12/4/58 بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع مـسـؤ ولان سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامى سراسركشور واقعيت هر رژيمى از اجزاء آن رژيم معلوم مى شود بسم الله الرحمن الرحيم مـا تـحـت مـراقبت هستيم . همانطور كه شما پاسداران عزيز و همه پاسداران اين ملت مراقبتمـى كـنـنـد از كـشور، دست هائى به دنبال اين هستندكه دست هائى كه مى خواهند با توطئههـاى شـيـطـانـى ايـن نـهـضـت را خـامـوش كـنـنـد يـا سست كنند، شماها مراقبت داريد تا اينكهجلوگيرى بكنيد، چشم هائى هم هست كه از شما مراقبت مى كند، چه چشم هاى دشمنانتان و چهچـشـم هاى دوستانتان و چه مراقبت هاى ملائكه الله و چه مراقبت خداى تبارك و تعالى . همهتـحـت مـراقبت هستيد. همانطورى كه شما مراقبت مى كنيد از خرابكارها، تحت مراقبت هستيد كهمـبـادا خرابكارى بكنيد. امروز غير از ديروز است . ديروز كه كشور ما طاغوتى بود، اگرافـراد يـك خـلافـى مـى كـردند در دولت طاغوت بود، جرم سبكتر بود و افراد عادى اگرخـلاف بـكـنـنـد خلاف است لكن جرم سبكتر است . امروز از دو جهت خلاف ها سنگين تر است وخـطـاها بزرگتر.از يك جهت كه مملكت جمهورى اسلامى است و چشم آنان دوخته شده است بهايـن جمهورى اسلامى . دشمنان دارند مراقبت مى كنند دارند توجه مى كنند، ما را تحت مراقبتقـرار داده انـد كـه بـبـيـنـنـد ايـن جمهورى اسلامى چيست ، واقعيت اين جمهورى اسلامى چيست .واقـعـيـت هـر رژيـمـى و هـر حـكـومـتـى ، از اجـزاء آن رژيـم و اجـزاء آن حـكـومـت واعـمـال آنـهـا ايـن واقـعـيت پيدا مى شود و معلوم مى شود. اگر چنانچه امروز كه ما جمهورىاسـلامـى ادعـا مى كنيم كه هست ، رژيم فاسد بحمدالله كه رفت و حالا به حسب راءيى كههـمـه داديد به جمهورى اسلامى ، جمهورى اسلامى مستقر شد، اگر از مردم عادى هم خطائىصـادر بـشـود جـرمش زيادتر است از ديروز. ديروز در حكومت طاغوت بود، امروز در حكومتحـزب الله است . در حكومت پيغمبر اكرم اگر چنانچه كسى خلاف بكند فرق دارد تا اينكهدر حـكـومـت طـاغـوت خـلاف بكند. از اين جهت همه ملت تحت مراقبت هستند، هم چشم هاى دشمن هادوخـتـه شـده اسـت كـه از شماها، از ماها، از اجزاء اين ملت ، از افراد اين ملت كه اينها راءىدادند كه حكومت اسلام ، جمهورى اسلامى ، مناقشه كنند، خرده گيرى كنند. خرده گيرى ، نهخرده گيرى شخصى به افراد كه بگويند فلان اينطور بود، مناقشه به اينكه جمهورىاسـلامـى اين است . آنها مراقب اين مطلب هستند. آنهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفند كمنـيـسـتـنـد، در مـسـلمين هم زيادند. حكومت هاى طاغوتى كه الان در بلاد مسلمين هست بسيارى ازآنها، آنها هم با حكومت جمهورى اسلامى مخالفند. درصورتى كـه اكـثـر افـراد خارجى هائى هستند كه به اسلام اعتقاد ندارند، آنها هم اكثرشان ، البتهخـيلى هاشان اسلام را محترم مى دارند يعنى بسيارى شان حكومت هاشان مخالفند بااسلامىو جـمـهـورى اسـلامـى . در داخـل هـم مـا زيـاد داريـم ايـنـطـور. هـمـيـن الان درداخل هم بسيار هست از اينهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفند. با جمهورى مخالف نيستندبـا جمهورى اسلامى اش مخالفند. اينها همه چشم هايشان را دوختته اند كه از ما يك خطائىبـبـينند يكى را هزار تا كنند، در نوشته هاشان ، در مجله هاشان در روزنامه هاشان خارج ،داخـل يـك مـطلب جزئى را بزرگش كنند. اين اشخاص دشمن با ما هستند كه با قلم هاى زهرآلودشان مى خواهند اين نهضت را آلوده كنند، ننگين كنند، به عالم نمايش بدهند كه اسلام همهـمـيـن اسـت حـالائى كه اسلامى شده است و اينها ادعا مى كردند كه حكومت اسلامى يك حكومتعـدالت اسـت ، دولت اسـلام دولت عـادل اسـت ، پـاسـبـان اسـلام يـك پـاسـبـانعـادل اسـت . اگـر خـداى نـخـواسـتـه يك اشتباه و خطائى بكنيم اينطور نيست كه يك شخصاشـتباه كرده ، يك شخص خطا كرده ، پاى شخص اينها حساب نمى كنند، اينها كه مى خواهندمـكـتب ما را آلوده كنند پاى مكتب حساب مى كنند يعنى بى انصافى مى كنند. شخص اگر يككـارى كـرد بـه مـكـتـب مـربـوط نـيـسـت لكـن آنـهـا دنـبال اينند كه گناه شخص را پاى مكتببـگـذارنـد. بـنابراين از من تا آقا، تا همه اقشار ملت الان پاسدارى از اسلام به اين معناكـه همچو پاسدارى بكنند كه بهانه دست اين اشخاصى كه بهانه گير هستند و جرم من وجـرم شـمـا را پـاى مـكـتـب حـسـاب مـى كـنـنـد، يك همچو بهانهاى دست اينها ندهيد، از خودمانپـاسـدارى كـنـيـم ، بـدانـيم كه ما تحت مراقبت دشمن هستيم ، تحت مراقبت دوست هستيم ، تحتمراقبت اولياء خدا هستيم ، تحت مراقبت خدا هستيم . همه ملت اسلام ، پاسدار اسلامند عالم محضر خداست ، الان ما در محضر خدا هستيم ، خدا همه جا هست ، حضور دارد. اگر خلافىبـكـنـيـم در حـضـور خـدا خـلاف كـرديـم ، در محضر خدا خلاف كرديم . و با ادعا به اينكهجـمـهـورى اسـلامى است و الان هم رژيم ، رژيم جمهورى اسلامى است ، اگر خداى نخواستهبه وظائفى كه بايد پاسدار عمل كند عمل نكنيم ، من هم پاسدارم آقا هم پاسدار است و شماهـمـه ، هـمـه مـلت اسـلام پـاسـدار اسـلامـنـد (كـلكـم راع و كـلكـم مـسـؤول ) همه بايد رعايت بكنند، همه مسؤ ول هستند. اگر بنا باشد كه خداى نخواسته در يكقـطـعـه از زمـان كـه حـسـاسـتـريـن قطعات زمان است بر كشور ما و بر اسلام ، اگر خداىنـخـواسـتـه از پاسدار، چه پاسدار روحانى كه آنها هم همه پاسدارند (روحانيون ) و چهشـمـا آقايان كه پاسدار هستيد، اگر از اين دو قشر پاسدار اشتباه و خطائى واقع بشود،اينهائى كه دشمنند پاى اسلام حساب مى كنند، دوستان نه ، دشمن ها پاى اسلام حساب مىكنند و مكتب ما را مى كوبند. و اين يك مسؤ وليت بزرگى است براى همه . اينطور نيست كه من خيال كنم يا شما خيال كنيد كه خوب معصيت كارم و بينى و بين الله مثلاچه . نه مساءله اين نيست مساءله مكتب است ، مساءله اسلام است . الان ما در يك وقتى واقع شـديـم كه حيثيت اسلام دست ماهاست . اگر ما در رژيم سابق يك اشتباه و خطائى مى كرديمپاى اسلام حساب نمى شد اين يك رژيم طاغوتى بود، نمى گفتند كه دولت اسلامى كذا،مـى گفتند در دولت طاغوت اين واقع شده است . دشمنان هم نمى گفتند كه دولت اسلامى ،دراسـلام ايـن اسـت . دولت هـا هـم نمى گفتند. امروز كه اسلام است امروز كه دولت اسلامىاست ، مملكت رژيمش جمهورى اسلامى است ، شماها پاسدار اسلام ، همه ما انشاءالله پاسداراسلام هستيم ، اگر چنانچه حالا يك خطائى واقع بشود فرم اين خطا با خطاى سابق فرقدارد، بـرداشـت دشـمـن هـاى مـا در ايـن جمهورى اسلامى با برداشت شان در رژيم طاغوتىفـرق دارد پـاى اسـلام حـسـاب مـى شـود. اين يك مسؤ وليت بزرگى است به عهده ما، مسؤوليـت بسيار بزرگى است به عهده اين آقا كه سر پرست پاسداران هست ، اين مسؤ وليتبـزرگـى است به عهده هر يك ، يك شما كه عده اى در تحت نظارت شما هست ، مسؤ وليتىاست براى خود آن افرادى كه پاسدار هستند، همه در اين مساءله مشترك هستيم كه مسؤ وليتداريـم . مـن يـك جـور مـسـؤ وليت دارم ، آقا يك جور مسؤ وليت دارد، شما آقايان يك جور مسؤوليـت داريـد، قـشرهاى ملت ، پاسدارهاى ديگر، قشرهاى ديگر همه مسؤ وليت داريم براىاينكه امروز خطاى ما خصوصا خطاى قشر روحانى و قشر پاسدار، قشر پاسدارهاى اسلام، ايـنـها پاى اسلام حساب مى شود يعنى دشمن ما مى آيند ثبتش مى كنند به نام اسلام و درخـارج و داخـل ، در خـارج بـا صراحت ، در داخل با اشاره منعكش مى كنند كه جمهورى اسلامىهمين است . حالا كه ما هيچ كارى نكرديم ، معممين ديكتاتورى نكردند، خوب حالا دارند به مامى گويند ديكتاتور. معممين متوجه باشند كه اشخاص مى خواهند براى شما مناقشه كنند.اگـر خـداى نـخـواسته در يك جا يك معممى يك خلافى بكند، يك روزى خداى نخواسته بهكـسـى زور بگويد، مى گويند همه آخوندها ديكتاتور هستند همه ديكتاتورند، از آنوقت تاحـالا ديـكـتـاتـورى مـحـمـد رضـا بـود، حـالا ديـكـتـاتـورى عـمـامـه و كـفـش اسـت . ايـنـهـادنـبـال ايـنند كه درست كنند و ما بايد مراقبت كنيم . اين مراقبت يك مراقبتى كه شما از دزدهامى كنيد، خيانتكارها مى كنيد، اين مراقبت بالاتر است . اين مراقبت يك مراقبتى است كه اساساسـلام در خـطـر اسـت ، مـكتب در خطر است . اگر فرض كنيد كه توطئه ها جمع بشود خداىنـخـواسـتـه (هـمـه توطئه هائى كه مى گويند هست ولو باور نكنيد كه اساسى دارد، لكنخـوب شـايـعـات اسـت ) شـمـا اگـر فرض كنيد كه توطئه ها همه با هم جمع بشود و شماپـاسـدارهـا و اين آقا و اين بنده و همه را بيايند از بين ببرند اما مكتب مان محفوظ باشد، ماشكست نخورديم ، ما به وظيفه مان عمل كرديم ، نتوانستيم مطلب را به آخر برسانيم چونقدرت نداشتيم . حضرت امير صلوات الله عليه نتوانست در جنگ معاويه غلبه كند، مغلوبشـد يـعـنـى هـمـان اشـخـاصـى كه با خودش بودند، همان اشخاص مخالفت كردند با او ومـغـلوبـش كـردنـد، لكن مكتبش محفوظ بود. سيدالشهدا مكتبش محفوظ بود و خودش شهيد شد.شـهـادت گـاهـى مـكـتـب را پـيـش مى برد و شايد اكثرا اينطور باشد. خدا نكند كه يك وقتشـهـادت مـكـتـب پـيـش بيايد، اسلام را لكه دار كنند، جمهورى اسلامى را بگويند اين رژيممـثـل هـمـان رژيـمـى ، بـراى ايـنـكـه مـا بـايـد از افـرادش ، از اشخاصى كه تبع او هستندبشناسيم و ما وقتى كه اطراف و افرادش را ملاحظه مى كنيم مى بينيم اينها از هـمـان سـنـخ كـارهـا مـى كـنـند، اينها هم منزل مردم مى ريزند. بحق هم باشد نبايد كرد، درصـورتـى كـه بـحـق هـم بـاشـد، نـبـايـد يـك كـارى كـرد كـه صـورت ، صـورتبـاطـل اسـت ، ولو واقـع حـق اسـت ، بـعـضـى بـه او صـورتبـاطـل مـى دهـنـد. تـحـت مـراقـبـت هـسـتـيـم و هـسـتـيـد. ايـن مـراقـبـت از دشـمـن كـهدنـبـال ايـنند كه ما را معرفى كنند به دنيا كه اينها اينطور هستند. شما ملاحظه كرديد كهيـك عـده مـعـدود جـنـايـتـكـارى كـه اگـر وجـودش مـحـفـوظ مـى مـانـد،مثل يك غده سرطانى جامعه را فاسد مى كرد، اين عده معدود را شما ملاحظه كرديد كه وقتىكه دادگاه اسلامى اينها را حكم به اعدام كرد و اعدام كرد سروصدا از اطراف بلند شد و مارا بـه عـنـوان هـيـتـلر خـوانـدنـد. قـضـيـه را مـى دانـنـد، لكـندنبال اينند كه يك چيزى از ما پيدا بكنند و يكى را هزار تا بكنند. كارى نكنيم كه امام زمان سلام الله عليه پيش خدا شرمنده شود و مـا بايد مراقب باشيم . اين مراقبت دشمن ها و مراقبت اولياء خدا و دوستان شما كه آنها همانشاءالله دوستان شما هستند شما هم دوستان آنها هستيد و مراقبت ذات مقدس حق تعالى از همهمان ، همه تحت مراقبت هستيم . پاسدارهاى معنوى ملائكه الله به همه ما اشراف دارند كه ماچـه مى كنيم ، در اين پاسدارى ما چه مى كنيم در اين آزادى كه الان پيدا شده ، اين قدرتىكه الان به دست شماها افتاده است . الان شما قدرتمند شده ايد ديگر. پيشتر آنها قدرتمندبـودنـد چـه كردند و چه كردند، حالا ببينيد كه الان كه قدرت دست شما افتاده است و شمابـحمد الله غنائم جنگى را گرفتيد، تفنگ ها رااز دست آنها گرفتيد و دست خودتان است والحمدالله پاسدارى هم داريد مى كنيد و اميد است كه انشاءالله تا آخر برويد، حالا ببينيدكـه تـحت مراقبت هستيد. نامه اعمال ما مى رود پيش امام زمان سلام الله عليه هفتهاى دو دفعه(بـه حـسـب روايـت ) مـن مى ترسم ما كه ادعاى اين را داريم كه تبع اين بزرگوار هستيم ،شـيـعـه ايـن بـزرگـوار هستيم اگر نامه اعمال را ببيند و مى بيند تحت مراقبت خداست نعوذبـالله شـرمـنـده بشود. شما اگر يك فرزندتان خلاف بكند شما شرمنده مى شويد اگرايـن نـوكـر شـمـا خلاف بكند شما شرمنده ايد در جامعه آدم شرمنده مى شود كه پسرش اينكـار را كـرده يـا نـوكـرش ايـن را كـرد يـا اتباعش اين كار را كرده من خوف دارم كه كارىبـكـنيم كه امام زمان سلام الله عليه پيش خدا شرمنده بشود. اينها شيعه تو هستند اين كاررا مـى كـنـنـد. نـكند يك وقت خداى نخواسته يك كارى از ماها صادر بشود كه وقتى نوشتهبـرود، نـوشـتـه هـائى كـه ملائكه الله مراقب ما هستند، رقيب هستند، هر انسانى رقيب دارد ومـراقـبـت مـى شـود، ذره هـائى كـه بر قلب هاى شما مى گذرد رقيب دارد، چشم ما رقيب دارد،گـوش مـا رقـيـب دارد زبان ما رقيب دارد، قلب ما رقيب دارد. كسانى كه مراقبت مى كنند اينهارا، نـكند كه خداى نخواسته از من و شما و ساير دوستان امام زمان سلام الله عليه يك وقتچـيـزى صـادر بـشـود كه موجب افسردگى امام زمان سلام الله عليه باشد. مراقبت كنيد ازخـودتـان ، پـاسـدارى كـنـيد از خودتان . اگر بخواهيد اين پاسدارى شما، در دفترى كهپاسداران صدر اسلام در او ثبت است در آن دفاتر ثبت بشود، همانطور كه آنها پاسدارىمى كردند از خودشان ، شما هم از خودتان پاسدارى كنيد تا ثبت بشود آنجا. متاع بزرگمان اسلام را آنطورى كه هست به عالم عرضه كنيم خداى تبارك و تعالى شما را انشاءالله از پاسداران اسلام ، قرآن و احكام خدا قرار بدهدو هـمه ملت را پاسدار قرار بدهد. خداى تبارك و تعالى به شما سعادت عنايت كند و شمارا پـاسـدار خـودتـان قـرار بدهد. خداى تبارك و تعالى همه شما را عزت سلامت و عظمت وقدرت دهد كه اين مملكت را همانطور كه تا حالا به پيش را نديد و دست هاى خائنين را قطعكـرديـد از ايـن بـه بـعـد هـم بـه پـيـش بـرانيد و اين تتمه ها را از بين ببريد. يك مملكتاسلامى كه ما بتوانيم عرضه كنيم كه ما اين را مى خواستيم و اگر شما متاعتان را آنطورىكـه هـست عرضه كنيد همه از شما مى پذيرند. متاع خوب را همه مى پذيرند و متاع ما خوباسـت ، مـگـر خـودمان خرابش بكنيم . متاع ، قرآن است ، اسلام است . اگر خداى نخواسته مايـك تـصـرفى از پيش خودمان نكنيم ، يك كارهاى خلافى نكنيم و متاع بزرگمان آنطورىكـه هـسـت بـه عـالم عـرضـه كـنـيـم كـه ايـن جمهورى اسلامى بود كه ما مى خواستيم ، اينوزارتـخـانـه هـاى مـاسـت كـه اسـلام مـى خواهد، اين ارتش ماست ، اين ژاندارمرى ماست ، اينپـاسـبـان شهربانى ماست ، اين ادارات و ساير قشرهاى ما هستند، اين پاسدارهاى ما هستند،اين را اگر ما عرضه كنيم ، آنطورى كه خدا مى خواهد باشيم و عرضه كنيم به عالم ، يكمـتـاع بـسـيار خوب است ، همه طالبش هستند و انشاءالله خواهيد ديد كه ممالك اسلامى يكىپـس از ديـگـرى بـه شما اقتداء مى كنند و يك وقت هم اسلام آن قدرتى كه در صدر اسلامبـراى اسلام بود، آن قدرت را پيدا مى كند كه دو امپراطورى بزرگ عالم را كه آنوقت ازآنـهـا بـالاتر نبود شكست داد. يك جمعيت كه غلبه كرد بر دو امپراطورى بزرگ عالم ، كهامـيـدوارم شـمـا هـمـيـن طور. خداوند انشاءالله همه تان را تائيد كند، اين برادر عزيز ما راتائيد كند. والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته تاريخ : 12/4/58 بيانات امام خمينى در كاركنان سازمان مبارزه با اعتياد لزوم جلوگيرى از خريد و فروش مواد مخدر و مبارزه با مطلق فساد بسم الله الرحمن الرحيم اصـل قـضـيـه مـبـارزه با فساد مطلقا و با اين قسم از فساد كه اعتياد باشد، هيچ اشكالىندارد و مطلبى است كه بايد بشود و بايد هم دولت و اشخاصى كه مى توانند كمك كنندكـه ايـن فـسـاد بـرداشته شود، در اين هيچ اشكالى نيست و هر عقلى و هر عاقلى اين معنا راتـصديق دارد كه با اينطور فسادها كه جوان هاى ما را به نيستى تقريبا مى كشاند بايدمبارزه بشود و آنهائى كه معتاد هستند بايد آنها را در مراكزى ، از اعتياد بيرون بياورند وبـالاتـر، جـلوگـيـرى از فـروش و خـريـد و پخش اينگونه مواد بسيار لازم است ، از نظرشرع ، اين كار هم بايد بشود. من حالا كيفيت اينكه چه جور است و وضعش چه جور است اينهارا ديگر من الان اطلاعى ندارم ، اگر آقايان مثلا يك برنامهاى دارند و آن برنامه موافق بامصالح است و موافق با همين قضيه است كه براى جلوگيرى از اعتياد و براى اينكه معتادينرا معالجه بكنند، بسيار امر صحيحى است و لازم است . البته فساد در اين مملكت هم منحصربـه اعـتـيـاد نـيـسـت ، بـه اعـتـيـاد و ايـنـطـور فـسـادهـا دامـن زدنـد، زيـاد كـردنـد،اصـل بـرنـامـه ايـن بـوده اسـت كـه جوان ما را به فساد بكشند. اينها براى اينكه مبادا يكقـدرتـى يـك وقـتـى در مـقـابـلشـان قـيـام كـنـد، هـر جـا كـهاحـتـمـال قـدرتـى مـى دادنـد آن را بـا تـمـام قـوا سـركـوب كـردنـد.احـتمال مى دادند كه روحانيت جلوى آنها را بگيرد، زمان رضاخان هر كه يادش است مى داندكـه بـا روحـانـيت چه كردند و بعدش هم به آن طرز نبود، به طرز شيطنت گرى بدترىدرزمـان ايـن يـكـى بـود. دانـشـگـاه را احـتـمـال مـى دادنـد كـه يـك وقـتـى درمـقـابل اينها بايستيد، دانشگاه را هم با طرح هائى نگذاشتند كه دانشگاه صحيح براى اينمـمـلكـت بـاشـد مـردم را احـتـمـال مـى دادنـد كه اگر اتكا بكنند به اسلام يا اتكا كنند بهروحـانـيـت بـلكـه بـتـوانـند بدبين بكنند به اصل همه مكتب توحيدى و اسلامى . از اين جهتتبليغات دامنه دارى كه بايد گفت چند ساله طورى كرده بود كه جوان هاى مااشخاصى كهدرسـت ، بـه عمق مسائل سياسى نمى رسيدند، اينها هم باورشان آمده بود كه اسلام يا هرمـكتب توحيدى بر خلاف مسير ملت هاست و جلوگيرى از رشد انسانى مى كند، جلوگيرى ازتـمـدن مـى كـنـد. اگـر يـادتـان بـاشـد در زمـان مـحـمـدرضـا و دراوائل ايـن نـهـضـت يـك وقتى در يكى از كلامش گفت كه اين معممين ، روحانيون مى خواهند كهمملكت برگردد به حـال سـابـق ، حـتـى كـسـى سـوار اتـومـبيل هم نشود، سوا ر طياره هم نشود، اينها با اين هممـخـالفـنـد، ايـنـهـا مى خواهند مثل همان سابق مثلا با الاغ اين طرف و آن طرف بروند. همانوقـتـى كه بعضى مراجع با طياره رفته بودند به مشهد، همان وقت هم ايشان همين حرف رامـى زد كـه ما هم بالاى منبر گفتيم همين حرفى كه اين مى زند الان بعضى مراجع با طيارهرفـتـنـد مشهد، چطور اين حرف را مى زند؟ روحانيت با فساد مخالف است نه با تمدن . اينرژيـم بود كه به اسم تمدن فساد را رايج كرد، مراكز فحشا در تهران آنطورى كه مىگـويـنـد بـيـشـتـر از مـراكـز كـتـابفروشى بود، مشروب !!! فروشى از كتابفروشى مىگويند در تهران زيادتر بوده ، حالا البته انشاءالله نيست . آن كـسى كه در سرحدات شلوغ كارى مى كند و آن كسى كه هروئين را در مملكت رواج مىدهـد هـر دو طـبـق يـك نـقـشـه بـراى شـكـسـت ايـن نـهـضـتعمل مى كنند. ايـنـهـا مـى خـواسـتـنـد كـه هـر قـوه اى كـه احـتـمـال بـدهـنـد كـه درمـقـابـل اجـانـب و اربـاب هـا مـى ايـسـتـد و هـر فـكـرى را كـهاحتمال بدهند كه اين فكر در مقابل آنهاست ، اگر بتوانند فكر را از آنها بگيرند. فكر راچـطـور بـگـيـرنـد؟ بـا اعـتـيـاد بـه مـشـروبـات ، بـا اعـتـيـاد بـه هـروئيـن وامـثـال ايـن مـخـدرات كـه فـكـر انـسـان را مـى گيرد، انسان را از ميان تهى مى كند و مراكزفـحـشائى كه سرتاسر مملكت بود، مراكز فسادى كه سرتاسر مملكت بوده ، خوب ، اينهـم جوان ها را مشغول مى كرد به امور شهوانى كه بكلى افكار را از دستشان مى گرفت .اين يك برنامه اى بود كه روى يك حساب دقيق اين كارها انجام مى گرفت . و الان روى يكحـسـاب دقـيـق دارد يك كار ديگر انجام مى گيرد. شماگمان نكنيد كه ، همين طورى الان صدتـا گـروه پـيـدا شده ، صد تا گروه اظهار وجود كرده ، صد تا بيشتر مى گويند اظهاروجـود كـرده اند، اين همين طورى نيست صد گروه در يك مملكتى اظهار وجود كنند، يعنى صدگـروه بـا هم اختلاف پيدا بكنند، يعنى صد گروه با اسلام مخالف باشند، بيشترشان ،اين همين طورى نيست كه من باب اتفاق هر گروهى دلشان خواسته ، خير، يك دستى در كاراست كه يا اينها دانسته هستند كه خيانتكارند چنانچه بسياريشان اينطورند يا ملتفت نيستندو توجه به مسائل سياسى ندارند. در يك موقعى كه همه قدرت ها جمع شد با هم و ملت رابـا هـم منسجم كرد، الان كه وقت اين است كه نتيجه گرفته بشود و سازندگى بشود، دراين موقع آمدند گروه هاى مختلف ، دستجات مختلف ، احزاب مختلف ، هر كسى يك طرفى يكگـروه درسـت كـرد، بـسـيـاريـشـان در مـقـابـل نـهـضـت و درمـقـابـل اسـلام و بـسياريشان هم اسم اين را نمى برند لكن واقعش همين طور است . اينها يكمـسـائلى اسـت كـه حـسـاب كردند رويش خارجى ها، حساب كردند رويش آنهائى كه مطالعهكـردند در افكار و در عادات ما، در جمعيت هاى ما. آنها از هر راهى مى خواهند نگذارند كه ايننـهـضـت به ثمر برسد و تا بتوانند ازاين شلوغكارى شلوغكارى هايى كه در مرزها و درجـاهـاى ديـگر مى شود، نتيجه بگيرند. الان يك جمعيتى آمده اند اينجا كه خرمن هاى ماراآتشزدنـد و يـامـشـغـول آتش زدن خرمن هستند. فرض كنيد كه يك دستهاى هستند كه اينهائى كهآتش مى زنند خرمن ها را، اولا نمى گذاشتند كشت بكنند، بعد نمى گذاشتند برداشت بكنند، حالا هم كه خرمن كردند، آتش مى زنند واين همانگـروهـى هـستند كه مى گويند ما طرفدار مردم هستيم ، طرفدار خلق . طرفدارى از خلق رابـه ايـنـطـور مـى دانـنـد كـه نـگـذارنـد زراعـت كـنـنـد، بعد هم نگذارند اينها زراعت شان رابـردارنـد، بـعـد هـم اگـر خـرمـن كـردند خرمن ها را آتش بزنند. اين طرفدارى آنهاست كهمـثـل تـمـدن بـزرگ شـاه اسـت . طـرفدارى آنها اين است كه اين ملت را بخواهند ضعيف نگاهدارنـد ايـن ملت را بخواهند فقير نگه دارند، اين ملت را مختلف و متشتت قرار بدهند تا اينهامـشـغـول بـه ايـن كـار هـسـتـنـد، آنـهـا بـيـايـنـد قـبـضـه بـكـنـنـد هـمـه چـيـز مـارا. بـه هـرحـال از چـيـزهـاى مـهـمـى كه دراين باب بوده همين قضيه موادمخدر بود كه با حساب ، موادمـخـدره مـى آيـد نـه ايـن است كه يك قاچاقچى اين كار را مى كند يا قاچاقچى هائى ، خير،ايـنـهـا حـسـاب دارد، ايـنـهـا روى حـسـاب فـهـمـيـدنـد دانـشـگـاه را بـايـد چـطـورى نگذارندعـمـل بكند، مدارس علمى را بايد چه جورى نگذارند كار بكند عرض كنم كه جوان ها را چهجورى بايد نگذارند كه مفيد براى جامعه باشند و نگذارند رشد بكنند و يك قسمش هم هميناسـت كـه با اعتياد، با هروئين و با ترياك و امثال ذالك اين كارها را رواج بدهند. اينها يكمسائل حساب شده است ، شما اينها را پاى چهار تا قاچاقچى حساب نكنيد، اين قاچاقچى هاىبـزرگ ايـن كـارهـا را مى كنند، اين دست هاى خارجى دارد اين كارها را مى كند، اينطور نيستكـه ايـن مـفـسـده هائى كه الان در ايران دارد مى شود مثلا شما اين را پاى يك جمعيتى حساببـكـنـيـد كـه شـلوغكار هستند. نخير، اين روى حساب صحيح دقيق ، پيش خودشان حساب شدهاست . بايد اين مملكت كه بناست اسلامى بشود و اگر انشاءالله اسلامى بشود، دست اينهاديـگـر تـا آخر كوتاه است ، نه به نفتش مى توانند دست بزنند، نه به مس اش و نه بهسـايـر چيزهايش . اينها مى خواهند كه نگذارند اين نهضت به آخر برسد. تا مى توانستندهـمـه جـمـع شـدند كه نگذارند محمدرضا برود، همه قوا جمع شدند كه نگذارند او برود.خـوب ، نـشـد، ملت قيام كردند و نشد، بعد كه او رفت جمع شده بودند كه بختيار را نگهدارنـد كـه آن هـم تـالى اوست ، او هم يكى از نوكرهاست . بعد كه آن هم ملت خارجش كرد وايـن چـيـزهـا كـوشـش مى كردند كه باشد، بعد از اينكه يك عده اى حتى اشخاص محترم همكوشش كردند به اينكه بماند، خود او بعدش كوشش كرد به اينكه بختيار باشد و بعداز كوشش به اينكه اين چيز يا شوراى سلطنتى باشد و ما انتخابات را درست كنيم . اينهاهـمـه يـك چـيـزهـائى اسـت كـه هـى تـزريـق مـى كردند كه يك اشخاص بى اطلاعى از آنهاقبول مى كردند و طرح مى دادند. ملت قبول نكرد اين حرف را از آنها، همه اينها را زد كنار.حـالا كـه هـمـه زدنـد كـنـار و از آن جـهـت هـم مـاءيـوس هـستند و بعد آمدند سراغ انتخابات ،انتخابات را منع مى كردند، يك دسته تحريم مى كردند، بعضى ها تحريم كردند قضيهرفـرانـدم را، بـعضى ها تحريم كردند رفراندم را و بعضى ها آتش زدند، گروهى آتشزدنـد صـندوق ها را، باسلاح نگذاشتند مردم راءى بدهند، خوب ، اينجا هم شكست خوردند ومـردم راءى دادنـد، راءيـى كه در دنيا سابقه نداشت ، اكثريتى كه در دنيا سابقه نداشت .دادنـد ايـنها. از اين هم دستشان كوتاه شد، بعد آمد سراغ قانون اساسى . باز بنا كردنديك كارشكنى كردن كه نه ، بايد مجلس مؤ سسان باشد اگر مجلس مؤ سسان نباشد چه وچه خواهد شد، براى اينكه نگذارند جلو برود از اين هم دسـتـشـان كـوتـاه شـده ، حـالا افـتـادنـد دنبال همين كه همين هياءت هم نگذارند درست بشود،آنـطـور چـيـزهـا. ايـنـهـا، اصـلا تـمـام ايـنها يك نقشه هاى حساب شده است ، نه آن كسى درسـرحـدات و ايـنـهـا بـه اسـم مـثلا كمونيستى و به اسم نمى دانم كذا شلوغكارى مى كنند،اينطور است كه دست خودشان است كه آمده اند مى كنند، نه اينكه هروئين و رواج هروئين درسـرتـاسـر مـمـلكت يك چيز همين طورى شده و من باب اتفاق شده است ، نه ، اينها همه روىنـقـشـه اسـت ، نـقشه كشيده اند اينها كه نگذارند اين نهضت به ثمر برسد، چه بكنند. ازهـمـه اطـراف خـرابـكـارى . يـكى از خرابكارى هايشان همين است كه جوان ها را نگذارند يكجـوان صـحـيـح بـار بـيـايـد و اگر يك نهضتى بشود، از اين نيروى جوانى بايد استفادهبـشـود، نـگذارند اين نيروى جوانى به ثمر برسد. بنابراين ، خوب مساءله اى است كههمه جوانب بايد جلوگيرى بشود و البته همه جوانب را هم همه كس نمى تواند، هر دستهاىبـايـد يـك گوشه اش را بگيرند و درست بكنند. يك دسته مبارزه با مواد مخدره بكنند، يكدسـتـه مـبـارزه با مشروبات بكنند، يك دسته مبارزه !!! عرض بكنم !!! با فسادهاى ديگربكنند و همين طور تا انشاءالله بلكه اين نهضت به ثمر برسد و دولت اسلامى آنطورىكه اسلام فرموده است نه آنطورى كه هواهاى نفسانى بخواهد بكند. آنى كه اسلام فرمودهاست اگر انشاءالله اين تحقق پيدا بكند، سعادت براى اين ملت و ساير ملت ها، انشاءاللهكشيده مى شود به ساير ملت ها، انشاءالله . و من توفيق شما را در اين مجاهدت از خدا مى خواهم و البته هركس هم بتواند كمك بكند بهشـمـا، كمك به امر خيرى است لكن اصل حالا تشكيلات تان چه جور است و وضع چه جورىاست ، اينها را ديگر من اطلاعى ندارم . آن كليات را من عرض كردم . والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته تاريخ : 12/4/58 بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان و عشاير استان فارس و كهكيلويه فقر و محروميت موجود در جامعه ، ميراثى بر جاى مانده از رژيم منفور پهلوى بسم الله الرحمن الرحيم اشـكـال حـالا ايـن اسـت كـه هر طايفهاى گمان مى كنند كه همان محروم بودند و از همه آثارتـمـدن بـى بـهـره ، در صورتى كه مساءله اختصاص به عشاير شما ندارد، اين مساءلهعـمومى است كه در همه ايران هست . اينطور نيست كه فقط شما محروم هستيد از اين مدرسه وراه و ساير جهاتى كه مربوط به زندگى است . همين تهران كه مركز است ، شايد قريب(آنـطـورى كـه بـه مـن صورت داده اند) سى تا محله است كه اينها همه چيزهائى كه براىزنـدگى يك فردسالم هست ، محرومند، آب ندارند، برق ندارند، بهدارى ندارند. تهران ،نـه ايـنـكـه اطـراف تـهـران خـود شـهـر، خود شهر تهران از اين زاغه نشين ها، چادرنشين هاتـقـريـبا (از قرارى كه گفته مى شود) حدود قريب سى محله از اينها مركب هست كه در اثربه اصطلاح اصلاحات ارضى اينها كوچ كرده اند و آمده اند در اطراف شهر، در خود شهر،در اطراف شهر چادر زده اند و يك جايى كنده اند و آنجاها يك زندگى مى كنند كه زندگىآنـهـا بـسـيـار بـدتر از زندگى عشاير است . خيال نكنيد كه جاهاى ديگر در رفاه هستند وشـمـا نـه ، مـسـاءله ايـن بـوده اسـت كـه يـك مـمـلكـتـى را بـه آن عـنـايـت نـشـده كـه هـيـچ ،مـثـل ايـن اسـت كـه يـك دشـمنى ، يك مملكتى را بخواهد سلطه به آن پيدا بكند و مردم را اززنـدگـى باز دارد و اشكال ديگر اين است كه آقايان گمان مى كنند كه اينطور امورى كهاز سابق بوده ، از حالا كه اين مسائل نيست ، مساءله نداشتن برق و نداشتن آب و نداشتن راهو نـداشـتـن بـهدارى و نداشتن همه چيز، اينها از امورى است كه در رژيم سابق بوده است وحـالا از رژيـم سـابـق ارث رسـيـده ، حـالا چـند ماه است كه الان انقلاب هست و توى انقلاب ماهـسـتـيـم . الان چهار ماه و نيم است كه اينها رفته اند، اين دزدها رفته اند و هر چه هم ايرانداشـتـه بـرداشـتـتـه انـد و رفـتـه انـد، هـر چـه مـى تـوانـسـتـنـدحمل كرده اند و هر چه نمى توانستند قرض كرده اند از بانك ها و بانك ها را چاپيده اند ورفـتـه انـد و الان هـم مـانـده اسـت گـردن دولت كـه بـايـدمال بانك ها را بدهد. ما حالا قريب پنج ماه است كه از دست اين چپاولگرها نجات پيدا كردهايـم و يـك مـمـلكـتـى بـه دسـت دولت آمـده اسـت ، بـه دسـت ملت آمده است كه هيچ چيز ندارد،اقتصادش ورشكسته است ، فرهنگش عقب مانده است ، مناطق ايران از مركز گرفته تا آخر الابـعـضى مراكز، باقى اش مردم از همه آثار تمدن اينها محرومند و حالا هم بعد از اينكه يكآزادى پيدا شده است و آن زورها و فشارها برداشته شده است ، يك عده اى ريـخـتـه انـد تـوى مـردم و بـه عـنـاوين چپاولگرى يا مى كنند يا شلوغكارى مى كنند، چهآنـهايى كه انحرافات مسلكى دارند و چه آنهايى كه انحراف مسلكى ندارند لكن از تتمههـمـان رژيـم و از تـتـمـه هـمـان بساط هستند. همه جاى ايران الان اينطورى است . خوب شماتصور مى كنيد كه يك ايرانى كه همه چيزش را بردند و خوردند و مانده است يك خرابهاىكـه نـه اقـتـصاد صحيحى دارد و نه فرهنگ صحيحى دارد و نه ژاندارمرى صحيحى دارد ونه ارتش صحيح دارد و نه هيچ چيز و الان هم آن كه اداره مى كند مملكت را خود مردم هستند كهحـفـظ نظام و نظم را مى كنند، شما تصور مى كنيد كه بشود، امكان داشته باشد كه فوراايـن كـارهـا همه درست بشود، همه چيزها يكدفعه صحيح بشود يا مساءله اى است كه همه مابـايـد دسـت بـه هم بدهيم ، دولت و ملت و اين خرابه را بسازيم دولت به آن مقدارى كهقدرت دارد. بايد به مسئولين مملكتى كه وارث خرابى است مهلت داد. شـمـا خـيـال نـكـنـيـد كـه دولت نـمـى خـواهـد بـكـنـد، دولت در صـدد اسـت ،مشغول است . الان خانه سازى در اطراف ايران شروع شده است ، راه سازى شروع شده است، امـايـك ايـران پـهـنـاور با نداشتن وسايل آنطورى كه بايد باشد، اين لابد با تدريجبـايـد درسـت بـشـود، يكدفعه نمى شود. شما خيال كنيد كه يكدفعه بعداز انقلاب بشودهـمـه چـيـز را يـك روز و دو روز و يـك مـاه و دو مـاه و يـكسـال درسـت كـرد، ايـن نـمـى شـود. اگـر يـك ناحيه بود، يك جا بود، ده جا بود، خوب مىگفتند كه اين ده جا را به موقع درست كند امايك مملكت است ، يك مملكت پهناور بزرگ ، همهچـيـزش را برده اند و مانده است يك مملكت چيز دست اينها. من بايد بگويم به شما كه بازهـنـر مـى كـنـنـد كه اينقدر كار كرده اند الان مشغول به رشته هاى مختلف براى تعمير چيزهستند و از آن دورها شروع كرده اند كه مبادا اين زاغه نشينان همين جا بمانند و نروند سراغزراعـتـشـان ، نروند سراغ كسبى كه آنجا داشتند. در هر صورت همه اين امورى كه گفتيد،صـحـيـح اسـت مـا مـى دانـيـم ايـنـهـا را لكـن اخـتـصـاص بـهمـحـل شـما هم ندارد. از خوزستان هم كه مى آيند همين حرف هايى كه شما مى زنيد، مى زننددرسـت هـم هـسـت . از هـر جـايـى كـه از مـمـلكـت مـى آيـنـد ايـنـجـا اجـتـمـاع كـه مـى كـنـند همينمـسـائل را مـى خـواهـنـد و مـى گـويـنـد، درسـت هـم مـى گـويـنـد مـنـتـهـاخيال مى كنند اين همان محل خودشان است كه اينطور است . بسياريشان مى گويند كه هيچ جابـدتـر از مـحـل مـا نـيـسـت و حـال آنكه برادرهاى ديگر نيز هم مى آيند و مى گويند هيچ جابـدتر از محل ما نيست . راست مى گويند، همه جا خراب است . قضيه بدترى نيست ، همه جابـداسـت و ايـنـطـور نـيـسـت كـه دولت در فـكـر نـبـاشـد. الان يـك دولت انـتـقـالىمـتزلزل است ، يك دولت مستقرى ماالان نداريم ، يك دولت انتقالى است . اين دولت انتقالىرابـايـد يـك مـقدارى به آن مهلت داد كه انتقال تحقق پيدا كند، جمهوريت استقرار پيدا كند،يـك حكومت مستقرى بيايد، يك مجلس صحيحى باشد و بعد از اين آنوقت به فكر اين كارهابـيـفتيم كه بايد البته اشخاصى كه متعدى هستند آسان است ، آنوقت ديگر خيلى مهم نيستاينها. شماها آن قدرت بزرگ را شكستيد اينها ديگر چيزى نيستند. در هر صورت الان بايد
|
|
|
|
|
|
|
|