بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی, مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     EGTEMA01 -
     EGTEMA02 -
     EGTEMA03 -
     EGTEMA04 -
     EGTEMA05 -
     EGTEMA06 -
     EGTEMA07 -
     EGTEMA08 -
     EGTEMA09 -
     EGTEMA10 -
     EGTEMA11 -
     FOOTNT01 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

مهار هرج و مرج و بى نظمى در كوتاهترين مدت  
شما اگر به بررسى انقلاب و حالاتى كه لازمه انقلاب يك ملت است بپردازيد و باتعمق و بى طرفى و بى نظرى به آن نظر اندازيد، خواهيد ديد كه چه هرج و مرج وگسيختگى هايى در سراسر كشور انقلابى بوجود مى آيد، كه رسيدن بهحداقل نظم و مهار نمودن آن سالهاى طولانى به درازا مى كشد ولااقل در مدتى طولانى با قحطى ها و مرض هاى پيگير و درگيرى هاى در سطح كشور وچپاول ها و قتل و غارت ها و دزدى ها و فسادهاى اخلاقى و گرفتارى هاى بسيار ديگر دستبه گريبان است و اين در حالى است كه انقلاب متكى به يك يا چند قدرت بزرگ باشد.ولى كشور ايران با بافتى كه انقلاب اسلامى داشت كه اسلام برنامه همگانى بود وانقلاب مردمى و مستقل بود، قبل از آنكه به پيروزى نهايى برسد با آنكه دولت رژيمسابق برقرار بود، با عده اى قليل از افراد متعهد، شوراى انقلاب راتشكيل داد و همچنين دولت موقت انتقالى را و در مدت بسيار كوتاه چندين رفراندم وانتخابات انجام گرفت و نظام جمهورى برقرار شد و از قحطى هيچ خبرى نبود، مراكزفساد اخلاق و ميخانه ها و عشرتكده ها و قمارخانه ها و امور غير مشروع به سرعت برقبرچيده شد و آنچه كه گروهك ها، خصوصا منافقين با چهره اى موافق ، خود را وارد انقلابنمودند و به جمع آورى و دزدى اسلحه و مهمات واموال بى حساب مردم به صورتى رياكارانه دست زدند و با همان سلاح ها خود رامقابل مردم قرار دادند، بوجود آوردند، در مدتى نه چندان زياد در هم شكسته شد و كارهاىباقيمانده هاى آنان همان چيزى است كه كشورهاى بزرگ و كوچكدرحال آرامش دنيا با اين نوع درگيرى ها و انفجارها دست و پنجه نرم مى كنند و روزى نيستكه در كشورى از كشورهاى به اصطلاح متمدن اروپا و آمريكا و ساير قاره انفجارىصورت نگيرد و كشور ايران هم در اين امور مشابه آنهاست ، البته با حجمى بسيار كمتراين پيروزى معنوى و مادى مرهون اسلامى بودن انقلاب و مردمى بودن و توجه مردم بهاسلام و تحول روحى عظيمى است كه خداوند در اين ملت ، معجزه آسا ايجاد فرمود.
صحيفه نور جلد:17 صفحه :188 تاريخ سخنرانى :21/11/61
ايستادگى در مقابل شرق و غرب
چنانچه اين انقلاب اسلامى يك انقلاب عادى نيست و متكى به هيچ يك از دو قطب شرق و غربنمى باشد از اين جهت ويژگى هاى خاص خود را داشته و دارد و با پيمودن صراط مستقيملا شرقيه و لا غربيه در مقابل هر دو قطب ايستاده است و از هيچ يك از قدرت هاى افسانه اىنهراسيده است كه همين موجب پيروزى هاى معجزه آسايش گرديد، گرچه موجب توطء ه ها وآتش افروزى هاى فراوان عليه خودش هم شد لكن در هيچ مرحله اى عقبگرد نكرد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :5 تاريخ سخنرانى :7/3/63
انقلاب متكى به خود مردم 
مهم اين است كه انقلاب اسلامى ما انقلابى است كه به دست مردم صورت گرفته ، مردمانقلاب كرده اند و مردم بايد آن را به آخر برسانند . مردم قيام كرده اند، شاه را بيرونكرده و رژيم او را سرنگون نموده و نظام اسلامى را كه به نفع مستضعفين است جايگزينآن كرده اند، پس ، مردم بايد پاى كارى كه كرده اند بايستند. هر چهعمل بزرگ باشد، دشمنش بيشتر و بزرگتر است .
امروز كه تمام بوق هاى تبليغاتى بر ضد اسلام و ايران است ، بدين خاطر است كهايران را به سازش و تسليم بكشند. انقلاب ما عظيم است و متكى به هيچ قدرتى نيست ،نه قدرت شرق و نه قدرت غرب انقلاب هايى كه در دنيا مى شود، به يكى از اين دوابرقدرت متكى است ولى انقلاب مردم ما انقلابى است متكى به خود مردم ، پس مردم بايداز پيامدهاى انقلابشان گله نداشته باشند. امروز كشور ايران روى پاى خودش ايستادهاست ، لذا زحمت ها و توطئه ها را هم بايد تحمل كند.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :58 تاريخ سخنرانى :18/6/63
اهميت انگيزه و محتوا در انقلاب مردمى 
در انقلاباتى كه در عالم واقع مى شود يا در شورش ها يا در كودتاها، يكىاصل اين شورش و انقلاب و كودتا، يكى انگيزه اش ، يكى محتوايش اينها سه امرى استكه بايد در آن توجه كرد... انقلاب فرهنگى هم همين جور است كه يك انقلاب است كهتحول است از يك حالى به حال ديگر، نه پيشبرد همان چيزى كه هست . چنانچه انقلابجمهورى اسلامى در كل هم همين طور است ، يك انقلاب شد به توسط مردم ، يك انگيزهانقلاب بود و يك محتواى انقلاب . اميدوارم كه انگيزه انقلاب در مردم الهى باشد. اما درانقلابات ممكن است كه ما انقلاب بكنيم ، يك حكومتى را برداريم يك حكومت ديگر براىخودمان درست كنيم ، خودمان مى خواهيم به يك نوايى برسيم ، كار نداريم ببينيم چهبشود.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :253 تاريخ سخنرانى :19/9/64
انقلاب درونى 
اين انقلاب با انقلاب هاى ساير كشورها و انقلاب هايى كه در دنيا اتفاق افتاده است ،فرق دارد. انقلاب هايى كه در دنيا تاكنون اتفاق افتاده است ، قدرت را از دست يكقدرتمند، يك جابر، به دست يك جابر ديگرى كه يامثل اين يا بالاتر از اين است منتقل كردند. شما مطالعه كنيد درحال انقلاب هايى كه در دنيا پيدا شده است يا كودتاهايى كه هر روز واقع مى شود و شدهاست ، ببينيد كه آيا وضع آن جا چطور است ، جز اين است كه بااغفال مردم يك انقلاب پيدا شده است و يك قدرتى را كنار گذاشته اند، يك قدرت مشابه اويا بدتر از او را سر كار آورده اند . هيچ در حال ملتها فرقحاصل نشده است يا حال ملتها بدتر شده است . اين انقلاب فرانسه ، آن انقلاب شوروى ،مطالعه كنند اشخاص ببينند كه آيا قبل از اين انقلاب ها چه بوده است و حالاچى هست و آيابه حال ملتها يك اثرى حاصل شده است ، فكرى براى ملتهاشان كرده اند يا همه اشاعمال زور است و قدرت ؟ انقلابى كه در ايران واقع شد،قبل از انقلاب مهم كه كوبنده بود، يك انقلابى در باطن مردمحاصل شد، آن انقلاب گرايش اقشار ملت به اسلامى كه تا اين عصر خصوصا در اين سدههاى آخر به طاق نسيان سپرده شده بود و از اسلام جز يك آداب خشك كه هيچ بهحال ديگران ضررى نداشت و هيچ در فكر ملتها نبودند، همين باقى مانده بود. اين ملت بهخواست خداى تبارك و تعالى و با عنايات خاصه اواول منقلب شد در معنويات ، جوان از آن حال سابق برگشتند به يكحال اسلامى و فهميدند كه اسلام چه بايد باشد و چه بايد بكند،دنبال او اين انقلاب حاصل شد. اگر اين مساءلهحاصل نشده بود، انقلاب اين جا هم مثل يكى از انقلاب هاى ديگرى بود كه حالشان را مىبينيد و ديديد. آن چيزى كه در اين جا حاصل شد و بايد او را جزء معجزات ما حساب بكنيم ،همان انقلاب درونى اين ملت بود.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :269 تاريخ سخنرانى :21/11/64
انقلاب براى نجات اسلام 
ما اين انقلابى كه كرديم و ملت ما كرد، اين را به حسب آن طورى كه ازاول نداى او بلند شد و الان هم اين ندا بلند است ، اين انقلاب براى اسلام بوده است نهبراى كشور، نه براى ملت ، نه براى به دست آوردن يك حكومت براى اين كه اسلام را ازشر ابرقدرتها و جنايتكارهاى خارجى و از شر سليقه هاى كج داخلىداخل اسلامى نجات بدهد.
صحيفه نور جلد:20 صفحه :64 تاريخ سخنرانى :21/11/65
پرتو افكنى انقلاب در همه عالم 
ملت ما بحمدالله با عنايت حق تعالى و عنايت اولياى خداى تبارك و تعالى كه به آنهاايمان داد، به آنها قدرت داد، اين ملت دست رد به سينه همه زد و ايستاد و گفتاستقلال را ما مى خواهيم . آزادى را ما مى خواهيم و اگر به همين وضع پيش برود، مطمء نباشيد كه پرتوش همه عالم را خواهد گرفت .
صحيفه نور جلد:20 صفحه :178 تاريخ سخنرانى :21/11/66
جدايى از همه انقلابها در پيدايش ، كيفيت مبارزه و انگيزه 
ما مى دانيم كه اين انقلاب بزرگ كه دست جهانخواران و ستمگران را از ايران بزرگكوتاه كرد. با تاييدات غيببى الهى پيروز گرديد. اگر نبود دست تواناى خداوند امكاننداشت يك جمعيت سى و شش ميليونى با آن تبليغات ضداسلامى و ضدروحانى ، خصوصدر اين صد سال اخير و با آن تفرقه افكنى هاى بى حساب قلمداران و زبان مردان درمطبوعات و سخنرانى ها و مجالس و محافل ضداسلامى و ضدملى به صورت مليت و آن همهشعرها و بذله گويى ها و آن همه مراكز عياشى و فحشاء و قمار و مسكرات و مواد مخدرهكه همه و همه براى كشيدن نسل جوان فعال كه بايد در راه پيشرفت و تعالى و ترقىميهن عزيز خود فعاليت نمايند، به فساد و بى تفاوتى در پيش آمدهاى خاء نانه كه بهدست شاه فاسد و پدر بى فرهنگش و دولت ها و مجالس فرمايشى كه از طرفسفارتخانه هاى قدرتمندان بر ملت تحميل شد و از همه بدتر وضع دانشگاه ها ودبيرستان ها و مراكز آموزشى كه مقدرات كشور به دست آنان سپرده مى شد، با به كارگرفتن معلمان و استادان غرب زده يا شرق زده صد در صد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامىبلكه ملى صحيح ، با نام مليت و ملى گرايى گرچه در بين آنان مردانى متعهد و دلسوزبودند لكن با اقليت فاحش آنان و در تنگنا قراردادنشان كار مثبتى نمى توانستند انجامدهند و با اين همه و ده ها مسائل ديگر از آن جمله به انزوا و عزلت كشيدن روحانيان و باقدرت تبليغات به انحراف فكرى كشيدن بسيارى از آنان ، ممكن نبود اين ملت با اينوضعيت يكپارچه قيام كنند و در سرتاسر كشور با ايده واحد و فرياد الله اكبر وفداكارى هاى حيرت آور و معجزه آسا تمام قدرت هاىداخل و خارج را كنار زده و خود مقدرات كشور را به دست گيرد بنابراين شك نبايد كرد كهانقلاب اسلامى ايران از همه انقلاب ها جداست ، هم در پيدايش و هم در كيفيت مبارزه و هم درانگيزه انقلاب و قيام و ترديد نيست كه اين يك تحفه الهى و هديه غيببى بوده كه از جانبخداوند منان بر اين ملت مظلوم غارت زده عنايت شده است .
صحيفه نور جلد:21 صفحه :175 تاريخ سخنرانى :14/3/68
فصل دوم : عوامل پيروزى
مقاومت مردم 
مقاومت مردم ايران در دنيا بى نظير است مردم ايران براى از بين بردن استبداد جهنمى چناندلاورانه مبارزه كردند كه موجب حيرت غرب و شرق شد، مبارزات خونينى كه بالاخره بهاستقلال و آزادى منجر خواهد شد.
صحيفه نور جلد:22 صفحه :168 تاريخ سخنرانى :25/10/57
وحدت و همبستگى بين اقشار 
رمز موفقيت ما كه قدرت هاى بزرگ دنيا را عقب نشاند و يك قدرت شيطانىمثل قدرت خاندان پهلوى را فرو ريخت ، اين رمز موفقيت همين وحدت اقشار و وحدت كلمهبود. اگر بنا بود كه قشر روحانى تنها مى خواست به جنگ اينها برود خفه مى كردند اورا، نويسنده مى خواست به جنگ آنها برود آنها را از بين مى بردند.، دانشگاهى مى خواستاين كار را بكند نمى توانست ، بازارى مى خواست اين كار را تنها بكند نمى شد، دهقانخواست بكند نمى شد. اينكه همه چيز را ما بدست آورديم و انشاء الله بعد هم بدست مىآوريم ، اين براى همين هم پيوستگى است كه بين اقشار ملتحاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :010 تاريخ سخنرانى :30/11/57
شكوفايى ايمان و تحول در نفوس
اين ايمان راسخ كه در اين ملت شكوفا شد، اين تبدلى كه پيدا شد و تحولى كه درنفوس مسلمين اينجا پيدا شد، رمز پيروزى بود.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :174 تاريخ سخنرانى :16/12/57
وحدت كلمه و هم پيوستگى  
ما همه برادر هستيم و همه با هم بايد باشيم . رمز پيروزى ما همين وحدت كلمه و همپيوستگى ما به هم بود . رمز پيروزى ما توجه به خداى تبارك و تعالى و پاسدارىاسلام بود. اين رمز را حفظ كنيد، اين وحدت را حفظ كنيد، اين همبستگى را حفظ كنيد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :213 تاريخ سخنرانى :7/1/58
اتكاى به اسلام و عشق به شهادت  
مردم براى اسلام خون مى دهند، نه براى سياست ، براى سياست اسلامى . ملت ما بهواسطه اتكاء به اسلام اين نهضت را پيش برد. ملت ما عاشق شهادت بود با عشق بهشهادت پيش رفت اين نهضت ، اگر چنانچه اين عشق و علاقه نبود هرگز ما درمقابل آنهمه قدرت پيروز نمى شديم . پيروزى مادنبال اين بود كه همه اسلامى بوديد همه توجه به ديانت داشتيد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :244 تاريخ سخنرانى :16/1/58
اتكا به خدا و معنوى بودن نهضت  
رمز پيروزى امروز ما اين است كه اتكاء به خداى تبارك و تعالى داشتيم . رمز پيروزىما اين است كه جنبه فقط سياسى نبود، فقط براى نفت وامثال اينها نبود، جنبه ، جنبه معنوى بود، اسلامى بود، جوانان ما آرزوى شهادت مى كردند،جوانان ما شهادت را استقبال مى كردند همانطور كه در صدر اسلام سربازهاى اسلامشهادت را استقبال مى كردند. سربازان ما از شهادت باك ندارند براى اينكه مردن را يكچيز فنا شدن نمى دانند. سربازان ما شهادت را سعادت مى دانند و براى اين سعادتكوشش مى كنند. رمز پيروزى ، اتكاء به قرآن و اين شيوه شيعه مقدس كه شهادت رااستقبال مى كردند، بوده ، خوف در دل آنهانبود، در عينحال كه تانك ها و مسلسل ها به روى آنها آتش مى گشودآنهااستقبال مى كردند، خوف نداشتند. مشت بر تانك غلبه كرد، مشت برمسلسل غلبه كرد مشت بر ابرقدرتها غلبه كرد. اين رمز را حفظ كنيد، اين رمز پيروزى راتاحفظ كنيد پيروز هستيد. ملت ما تا با خداست پيروز است . ملت ما تا پناهگاه او اسلام استپيروز است . پرچم قرآن تا برفراز سر ملت ماست پيروز است . اين رمز را حفظ كنيد،توجه داشته باشيد كه نهضت سابق نهضت هايى بود كه يا سياسى بود يا نيمهاسلامى . نهضت امروز تمام اسلامى است ، نهضت امروزبراى خداست ، همه فرياد مى زننداسلام ، همه فرياد مى زنند جمهورى اسلام اين رمز است كه ما را پيروز كرد و شما هم اينرمز را حفظ كنى .
صحيفه نور جلد:6 صفحه :17 تاريخ سخنرانى :26/1/58
ايمان رمز پيروزى 
رمز پيروزى ايمان بود. آن وحدت كلمه را، ايمان آورد. ايمان ، وحدت كلمه آورد كهسرتاسر اين مملكت همه باهم ، همه با هم فرياد زدند و يك مطلب را خواستند. اجتماعكردند از مركز تا هر جا شعاع مملكت است رفت صدا و فرياد زدند جمهورى اسلامى ،اسلام . شهادت را براى خودشان فوز دانستند. آنهايى كه فرار مى كردند از همه چيز،حمله كردند بر تانك ها و توپ ها، غلبه كردند بر لشكر شيطان ، بر طاغوت . اين رمزرا حفظ كنيد، اين نهضت را حفظ كنيد، اين وحدت كلمه را حفظ كنيد.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :118 تاريخ سخنرانى :25/3/58
عنايت خدا و قدرت معنوى 
اسلام بود كه شما را راه انداخت و به شما همچو قدرتى داد كه درمقابل اين قدرت هاى شيطانى بزرگ ايستاديد و نترسيديد، اين غيرتى بود كه خدا بهشما داد و الاما كه بندگان ضعيفى هستيم و چيزى نداريم ...
...اين قدرت خدا بود، اين چيزى بود كه خدا به شما عنايت كرد و بايد اين عنايت خدا راحفظ كنيد. حفظ اين عنايت خدا كه منشاء همه پيروزى هاست به اين است كه قدمهاى ديگرى همبرداريد، همه با هم پشتيبانى كنيم ، همانطورى كه دراول ، اين نهضت با ايمان پيش رفت و اجتماع همه شما به واسطه ايمانى كه د ردلتانبود سبب شد كه يك همچو قدرت شيطانى را درهم كوبيديد. اين يك عنايتى بود، عنايتخاصى بود از خداى تبارك و تعالى ... آن روزى كه شما راه افتاديد به ميدان و توىخيابان ها، آنها با ابزار غول پيكر و شما با مشت ، هيچ به فكر آن نبوديد كه حقوقم كماست ، حقوق مطرح نبود، جان مطرح نبود. اين روحيه شمارا غلبه داد، اين چيزى كه شما راغلبه داد مادامى كه او هست شما پيروزيد.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :143 تاريخ سخنرانى :28/3/58
تحول روحى - معنوى
و آن تحولى كه در حال نهضت ، در آن وقتى كهمشغول به انقلاب بودند و مشغول به اقدام بودند، يكتحول روحى پيدا شده بود از براى همه قشرها كه آنتحول خيلى اهميت داشت و به نظر من آن تحول روحى كه براى ملتحاصل شد از آن تحولى كه ايجاد كردند و رژيم را بيرون كردند، آن اهميتش بيشتر استبراى اينكه آن يك تحول معنوى بود، مردم همه نسبت به هم محبت مى كردند. از قرارى كهبه من كرارا اطاع داده اند اينكه وقتى كه آن اشخاص مى آمدند توى خيابان تظاهر مىكردند، از خانه ها به آنها همراهى ميشد و خود آنها، كسى مى گفت كه من ديدم كه يكساندويچ را وقتى كه دست يك كسى رسيد تكه تكه مى كرد و به رفقايى كه ، به ايناشخاصى كه اين بين بودند مى داد، يك حس تعاونى در مردم پيدا شده بود كه اين حسنتعاون مورد نظر خدا بود و خداى تبارك و تعالى به اين ملت مرحمت فرمود كه يك ملتىكه دست خالى بود، بريك قدرتى كه همه چيز داشت غلبه كرد. اين نبود الااينكه اين ملتيك روح تعاون پيدا كرده بود، يك ايمان پيدا كرده بود. اين ايمان بود كه شما را پيروزكرد.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :238 تاريخ سخنرانى :10/4/58
غلبه قوت ايمان بر جنود شيطانى  
آن قوت روح و قوت ايمان بود كه شما را غلبه داد بر جنود شيطانى و بر طاغوت وبايد آن قوت ايمان و قوت باطنى ، شما را غلبه بدهد بر جنود شيطانى كه در باطنانسان ، انسان را مى خواهد اغوا كند.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :255 تاريخ سخنرانى :12/4/58
وحدت كلمه و اسلامى بودن مقصد 
آنكه ما را تا اينجا رساند و پيروز كرد اين بود كه با هم قشرها اختلاف نداشتند، همه باهم فرياد مى كردند كه جمهورى اسلامى مى خواهيم ، فرقى مابين شهر و ده نبود، مركز وسرحدات نبود، همه دست به هم دادند و فرياد كردند كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم واين دو جهت كه يكى وحدت كلمه همه بود، اكثرا با هم بودند و يكى هم مقصد، مقصد اسلامىبود، شما را پيروز كرد.
صحيفه نور جلد:8 صفحه :45 تاريخ سخنرانى :15/4/58
نترسيدن از مرگ  
رمز پيروزى ملت ما همين بود كه ديگر نمى ترسيدند از اينكه بروند توى خيابانبكشندشان ، مى رفتند، خيلى هم كشته مى شدند ، بالاخره هم با همين فريادها و دادها واللهاكبرها پيروز شدند.
صحيفه نور جلد:8 صفحه :126 تاريخ سخنرانى :24/4/58
اراده خدا و پيوستن همه گروهها به ملت  
شما ملاحظه كرديد كه در اين انقلاب ، شما همه قلوبتان برگشت به طرف ملت واين راخداى تبارك وتعالى اين قلب ها را برگرداند والا يك ارتشى كه در طرف ديگرى بود،بايد به حسب آن وضعى كه ارتش دارد، بايد بر خلاف مسيرمقابل خودش باشد، لكن شما ملاحظه كرديد كهدل هايتان برگشت به اين طرف و اسباب اين شد كه گروه هاى مختلف پيوستند به ملتوبا ملت همقدم شدند، همصداشدند و اين موجب پيروزى ملت شد، ملتى كه هيچ نداشت و آنطرف همه چيز داشت . اين اراده خدا بود كه ما را پيروز كرد و ما بايد طورىعمل كنيم كه اين عنايت الهى محفوظ بماند براى ما.
صحيفه نور جلد:8 صفحه :158 تاريخ سخنرانى :26/4/58
اتكاى به اسلام و وحدت كلمه 
آنچه كه ملت ما با اينكه در حال ضعف و تشتت بود دريافت ، همين مطلبى بود كه در صدراسلام مسلمين دريافته بودند، اتكاء به ايمان و اسلام و وحدت كلمه . جوانهاى ما درحال انقلاب و حالا هم باز تقاضا مى كنند كه ما دعا كنيم تا آنها شهيد بشوند. اينتحول بزرگى كه به اراده خداى تبارك و تعالى در اين ملت پيدا شد، موجب پيروزىآنها بر يك قدرت شيطانى بزرگ كه پشتيبان او همه ابرقدرتها بودند گرديد.
صحيفه نور جلد:8 صفحه :235 تاريخ سخنرانى :25/5/58
اسلام انگيزه انقلاب و رمز پيروزى 
بر هيچ يك از آنان كه از انقلاب اسلامى ايران اطلاع دارند، پوشيده نيست كه انگيزه اينانقلاب و رمز پيروزى آن اسلام بود.
صحيفه نور جلد:8 صفحه :255 تاريخ سخنرانى :28/5/58
الهى بودن مقصد، ايمان و وحدت  
اين پيروزى كه نصيب ملت ما شد دو چيز مؤ ثر بود، يكى كه از همه چيز بالاتر استاينكه مقصد همه مقصد الهى بود، انگيزه اسلام بود. مى ديديم كه در شعارهايشان ، درفريادهايشان شعارهاى اسلامى بود، فريادهاى ((الله اكبر)). مقصد اين بود كه آنها راكه مخالف اسلام مى دانستند بروند كنار و بعد از آن انشاء الله آن مقصد حقيقى كه آنمقدمه اين است تحقق پيدا بكند پس يك جهت ، جهت اين بود كه همه تان فريادتان اين بودكه ما اسلام را خواهيم و شاهنشاهى و اينها را نمى خواهيم . جهت ديگرش هم كه به تبع آنآمده بود وحدت همه قشرها بود يعنى ملت سرتاسر اين كشور بپاخاستند و باهم مقاصدخودشان را كنار گذاشتند مطالبى كه مال شخص ‍ بود كنار گذاشتند و همه به يك مقصدمتوجه شدند. پس رمز پيروزى ماوحدت كلمه قشرهاى مختلف و ايمان بود، ايمان به خداىتبارك وتعالى . با اين رمز شما پيروز شديد و پيروزيى كه معجزه آسا بود، نهپيروزى يك پيروزى آسانى ، يك پيروزى كه بشود حساب كرد، يعنى پيروزيى بودكه جز با اراده خداى تبارك و تعالى هيچ امكان تحقق نداشت .
صحيفه نور جلد:9 صفحه :163 تاريخ سخنرانى :28/6/58
اتحاد همه گروهها 
آنچه كرارا تذكر داده ام و رمز پيروزى است اتحاد گروه هاى دانشجويى وتشكيل يك گروه اسلامى ملى است در مقابل منحرفان كه كوشش دارند تفرقه بيفكنند وشماجوانان عزيز راكه اميد كشور هستيد و سعادت و ترقى ميهن بسته به فعاليت شماست بهتباهى بكشند و نگذارند در راه تعالى كشور قدم برداريد و به علم و ادب كه مايهپيشرفت و رهايى از استعمار و استثمار نو و كهنه استاشتغال پيدا كنيد و بايد بدانيد اختلاف و تفرقه سرچشمه تمام بدبختى ها و اسارتهاست .
صحيفه نور جلد:9 صفحه :186 تاريخ سخنرانى :31/6/58
پيروزى مرهون تحول روحى در مردم
مسلما مادامى كه نيت ما خالص است و براى خداست ، خداى تبارك و تعالى با ماست و پيروزخواهيم شد، چنانچه در اين راه قدرت بزرگى كه درمقابل مابود و پشتيبان او تمام قدرت ها اعم از ابرقدرتها و غيره بودند لكن چون حسن نيتبود و مردم متحول شده بودند به آن مردمى كه در صدر اسلام بود... ازاين جهت اينپيروزى مامرهون همچو تحول روحى است كه در مردم پيدا شد و الا ما كه نه اسلحه داشتيمو نه نظام بود در كار و نه يك كارهايى داشتيم كه مطابقاصول جنگى و اينها باشد، فقط چيزى كه بود ايمان در مردم بود و بحمدالله وحدتكلمه و من مى خواهم ازخداى تبارك و تعالى كه اين وحدت كلمه محفوظ بماند وانشاء اللهتمام مشكلاتمان حل شود.
صحيفه نور جلد:9 صفحه :244 تاريخ سخنرانى :10/7/58
اسلامخواهى مردم و اتحاد همه قشرها 
و از مسائلى كه لازم است من تذكر بدهم ، اين است كه اين انقلابى كه در ايرانحاصل شد، اين انقلاب پيروزيش در اثر دو مطلب بود يك مطلب مهمش كه از همه مطالببالاتر بوداين بود كه مردم بااسلام پيش رفتند، يعنى سرتاسر اين مملكت فريادشان، فرياد اين بود كه ما اسلام را مى خواهيم از آن رژيم سابق كه يك رژيم فاسد بود،مردم بدى ديدند در طول عمرشان ، جوان هاى ما در تمام عمرشان از آن وقت كه چشم بازكردند، بدى ديدند و اين رژيم را فاسد مى دانستند، و از آن طرف مسلمان بودند، بهاسلام عقيده داشتند از اين جهت فريادها ما هر مطلبى را از يك ملتى بخواهيم اخذ بكنيم ،بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه مى خواهد، خودمان بخواهيم حكمبكنيم ، بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه ميخواهد، خودمانبخواهيم حكم بكنيم كه اين ملت ما فلان چيز را مى خواهد، اين حرف غلطى است ، حرفصحيح اين است كه ما مطالعه كنيم در حال ملت ، گوش بدهيم به صداى ملت ببينيم چهمى خواهد؟ يك ملتى كه همه فرياد مى زنند كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ، نه شرقىو نه غربى ، جمهورى اسلامى ما ديگر حق نداريم كه بنشينيم بگوييم كه نه ، اين ملتىكه قيام كرده اند، براى اين قيام كرده اند كه دموكراسى باشد، در اسلام همه چيز هستبه معناى سالمش ، اما ما مى بينيم كه همه مردم دارند مى گويند كه ما جمهورى اسلامى مىخواهيم ، ما حق نداريم كه تاءويل كنيم و بنشينيم خودمان هر چه دلمان مى خواهد بگوييم كهنخير، مردم كه اين حرف ها را دارند مى زنند، يك چيز ديگر را ما گردنشان بگذاريم اينخلاف واقع است .
امر دومى كه بود، اين بود كه همه قشرها با هم متحد شدند، در اين مساءله همه متحدبودند، اگر يك اشخاصى هم بودند كه يك انحرافى داشتند، در اين شورى كه مردمداشتند، آنها ساكت بودند، كارشكنى نمى كردند، همه با هم مجتمعاعمل كردند و پيش رفتند و همه با هم اسلام را مى خواستند، اين دو تا مطلب اساس پيروزىاين مملكت بود.
صحيفه نور جلد:10 صفحه :12 تاريخ سخنرانى :29/7/58
قدرت ايمان در برابر قدرت شيطان 
شما ديديد كه يك ملتى كه عددش كم و هيچ اسلحه نداشت و هيچ ابزار جنگى نداشت و هيچنظاميگرى نداشت ابزرا ايمان داشت و با ابزار ايمان غلبه كرد بر يك قدرت شيطانىكه همه قدرت ها دنبال او بودند، نه همان ابر قدرت ها، همه قدرت هادنبال او بودند اين قدرت ايمان بود كه يك مشت مردم را كه هيچ نداشتند غلبه داد، اين همانقدرتى بود كه در صدر اسلام با يك ابزار كم و يك عدد كم غلبه كردند بر روم با آنبساط بر امپراطورى ايران با آنهمه ابزار و با آن چيز، آنها تهى بودند از ايمان واينها دست پر بودند در ايمان ، غلبه كردند.
صحيفه نور جلد:10 صفحه :93 تاريخ سخنرانى :10/8/58
از خود گذشتن و به خدا پيوستن 
اين القاه افكار متعدد و پشت كردن بر خود و رو كردن به خدا، حقيقت اين است كه ملت ما بهخودش پشت كرد به خدا رو آورد، آن چيزهايى كه نفسش خواهش داشت توجه به آن نداشت ،همه توجهش به اين بود كه جمهورى اسلامى را ايجاد كند، اين توجه به خدا بود، از خودگذشته بود به خدا پيوسته بود اين رمز بود، اين رمز، رمز پيروزى است .
صحيفه نور جلد:11 صفحه :73 تاريخ سخنرانى :1/10/58
قيام براى خدا
ديديد كه دو جهت در اين ملت بود كه رمز پيروزى ملت ما بود، يكى اينكه از آن چيزهايىكه خودشان مى خواستند ابدا آن وقت مطرح نبود همه با هم گفتند ((الله اكبر)) همه با همجمهورى اسلامى ، همه با هم رژيم سابق نه ، هيچ كس در آن روزدنبال اين نبود كه من وضعم چه جورى است ، اگر يك كسى پيش رفيقش هم فرض كنيدشكايت مى كرد رفيقش به او مى خنديد كه حالا وقت اين حرفها نيست . اينطور شده بودوضع ، يك جهت هم اينكه همه اينها كه با هم مجتمع شدند، براى خدا بوده شاهد اينكه هىمى آمدند و هر جا فرياد مى كردند كه ما مى خواهيم شهيد بشويم ، يك مطلبى بود كهبراى خداست .
پس دو جهت در اين پيروزى بود: يكى اينكه براى خدا فرياد الله اكبر و ما براى خدا كاررا مى خواهيم بكنيم ، جمهورى اسلامى مى خواهيم ، يكى هم اينكه با هم مجتمع بودند،يكصدا بودند، بچه كوچولو و پيرمرد هشتاد ساله ، يك جور حرف مى زدند و دشمن هاى مااين دو تا سنگر را هدف كردند. از اولى كه اين سد رژيم سابق شكست دشمن ها سر درآوردند و يك دسته شان راجع به جهت اسلامى شروع كردند كارشكنى ، درست توجه كنيدكه دو تا مطلب هر دويش شهود ماست كه مورد حمله واقع شده بود، جهت اسلاميتش مورد حملهواقع شد، گفتند، اين حمله به جهت اسلاميتش بود كه زيربار اسلامش مى خواستند بروند،براى اينكه آن كارشناس ها فهميده بودند كه اين پيروزى از اسلام است مردم براىجمهورى نمى آيند به شهادت برسند، مردم براى اسلام مى گويند ما شهيد مى خواهيمبشويم الان هم مى گويند، كفن مى پوشند براى اسلام ، نه كفن براى جمهورى ، براىجمهورى دموكراتيك .
صحيفه نور جلد:11 صفحه :110 تاريخ سخنرانى :10/658/
همراهى خداوند با قيام مردم 
بايد همه متذكر اين معنا باشند كه اين پيروزى انقلاب ما پيروزى بود كه به بركتاسلام و گرايش به اسلام و با فرياد الله اكبر اين پيروزى به دست آمد. كسى گماننكند كه اشخاصى يا گروه هايى پيروزى را براى ماتحصيل كردند. خير، اين خداى متعال بود كه وقتى ديد مردم در راه او قيام كرده اند، با آنهاهمراهى كرد.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :16 تاريخ سخنرانى :29/12/58
انقلاب باطنى مردم با عنايت خداوند 
انقلاب درونى اين ملت موجب شد كه اين انقلاب پيدا شد و همان انقلاب درونى آنها و شناختآنها از اسلام و توجه آنها به خداى تبارك و تعالى موجب شد كه در تمام اين دوره اى كهما در آن هستيم ، از اولى كه قيام شد و بعد اين انقلابمبدل شد و بعد پيروز شد و تا الان ، روز به روز مى بينيد كه حضور ملت و تعهد ملترو به افزايش است . اين نه براى انقلاب است ، براى انقلاب درونى است . انقلاب همه جابوده است ، بسيارى از جاها بوده است . اين انقلاب درونى است كه پيدا شد در اين كشور ودر اين مملكت ، و نيست الابه عنايات خداى تبارك و تعالى . ما از خود چيزى نداريم ، هر چهبود عنايات او بود كه اين عنايات موجب شد كه اين انقلاب باطنى پيدا بشود و از آنحالتى كه همه خود ملت ما مى دانند در سابق بود، به اين حالت كه حالا مى بينندمتحول شده است ، اين موجب شد كه انقلاب پيروز شد. پيروزى را ما بايد از انقلابدرونى - درونى - مردم جستجو كنيم و تا اين معناحاصل نشود، انقلاب ها يك انقلاب هاى تحويل قدرت از او به قدرت ديگر و وضع براىملت همان جور كه بود باشد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :269 تاريخ سخنرانى :21/11/64
وحدت كلمه در انگيزه و مقصد  
بى ترديد رمز بقاء انقلاب اسلامى همان رمز پيروزى است و رمز پيروزى را ملت مى داندو نسل هاى آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلى آن انگيزه الهى و مقصد. عالىحكومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براى همان انگيزه و مقصد.
صحيفه نور جلد:21 صفحه :176 تاريخ سخنرانى :14/3/68
فصل سوم : آثار و نتايج انقلاب
الف . سقوط رژيم سلطنتى و شاهنشاهى و استقرار نظام جمهورى اسلامى
فرو ريختن پايه هاى ظلم و ديكتاتورى 
از آغاز انقلاب اسلامى ايران با دست تواناى ملت عظيم و با اتكا به خداوند تبارك وتعالى رژيم فاسد شاهنشاهى را كه در طول تاريخ پايه هاى ظلم و ديكتاتورى خود رابر دوش محرومان و مستضعفان مستقر كرده بودند در هم پيچيد و دست چپاولگران وتبهكاران را از ميهن اسلامى خود كوتاه كرد و جمهورى اسلامى را با محتواى قوانينآسمانى اسلام بزرگ بنا نهاد.
به رسميت شناختن جمهورى اسلامى  
ملت ما در سراسر كشور از مركز تا دور افتاده ترين شهرها و قراء و قصبات با اهداءخون و فرياد الله اكبر جمهورى اسلامى را خواستار شدند و در رفراندم بى سابقه واعجاب آور، با اكثريت قريب به اتفاق به جمهورى اسلامى راءى دادند و دولت هاىاسلامى و غير اسلامى ، رژيم و دولت ايران را به عنوان جمهورى اسلامى به رسميتشناختند.
صحيفه نور جلد:8 صفحه :255 تاريخ سخنرانى :28/5/58
تحقق حكومت قانونى 
آن روز تكليف ما روشن بود و به عبارت ديگر تكليف درمقابل يك جمعيتى كه ، يايك رژيمى كه صاف ايستاده بود و درمقابل مصالح كشور و مصالح اسلام عمل مى كرد، روشن بود و ما هيچ باكى از اين نداشتيمكه ملت را سراسر بر ضد آن رژيم تجهيز كنيم و آنچه كه مى توانيم و در توان داريم، در خدمت اسلام عمل كنيم و به نظر مى آيد كهعمل كرديم و شما ملت ايران همه با هم دست به هم داديد و با بانگ ((الله اكبر)) و با((لااله الاالله )) جمهورى اسلامى را خواستيد ودر پناه جمهورى اسلامىاستقلال و آزادى را خواستيد و بحمدالله جمهورى اسلامى با راءى قاطع ملت تصويب شدو دنبال او هم يك مراحلى به طور معجزه آسا تحقق پيدا كرد و يك حكومت مستقرى ، قانونىدر اين كشور متحقق شد.
صحيفه نور جلد:15 صفحه :10 تاريخ سخنرانى :25/3/60
خروج از ظلمات به سوى نور 
ملت بزرگ ايران سالروز 15 خرداد را كه يوم الله است زنده نگه مى دارد و افتخار قيامملت را كه با مشت گره كرده و خون طاهر خويش درمقابل ستم شاهى پهلوى ايستاده و پايه استوار انقلاب اسلامى را كه سرنگونىقدرتمندترين جنايتكار منطقه را در پى داشت ريخت ، از ياد نمى برد و الان فداكارى ها ومجاهدات جوانان برومند كشور اسلامى را كه پايه گذارى خروج از ظلمات به سوى نورو از حقارت به سوى سرافرازى و از اسارت به سوىاستقلال را نمود بزرگ مى شمارد.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :181 تاريخ سخنرانى :15/3/61
جايگزينى حكومت اسلامى به جاى حكومت طاغوتى 
شما ملت عزيز با قدرت خودتان ، با ايمان خودتان ، با تحولى كه درتان واقع شد،دست تبهكاران را در داخل و دست غارتگران را كه از خارج دراز شده بود قطع كرديد، شمايك حكومت طاغوتى را برداشتيد و به جاى او يك حكومت اسلامى گذاشتيد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :62 تاريخ سخنرانى :23/6/63
ب .قطع ريشه هاى فساد و جلوگيرى از نفوذ اجانب  
اداره مملكت به دست خودمان 
تمام دستهايى كه در اين مملكت قدرتمندى كردند و با قدرتمندى دارند ذخاء ر ما را ميبرنداينها تمام بايد قطع بشود، اين دست ها بايد قطع بشود و كنار بروند مملكت ، مملكتماست و ما خودمان مى خواهيم اداره كنيم مملكت را، مستشار آمريكايى ما نمى خواهيم .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :192 تاريخ سخنرانى :2/8/57
رانده شدن تمام ريشه هاى رژيم  
ما پيروزيمان وقتى است كه دست اين اجانب از مملكت مان كوتاه شود و تمام ريشه هاىرژيم سلطنتى از اين مرز و بوم بيرون برود و همه رانده بشوند و اين كارها و چيزهايىكه اخيرا واقع مى شود و دست و پا مى زنند عمال اجانب كه يا شاه را برگردانند يعنىشاه سابق و يا رژيم ديگرى و يا رژيم سلطنتى را حفظ كنند، اين مطلب را بايد بدانندكه گذشته است مطلب و اينطور مسائل را كه شما پيش مى آوريد دست و پايى بيش نيست واگر چنانچه تسليم ملت نشويد، ملت ، شما را به جاى خودش مى نشاند.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :280 تاريخ سخنرانى :12/11/57
كوتاهى دست اجانب از مملكت  
از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشيد، ملت خودتان را خدمت بكنيد اين آب و خاكمال شماست ، اينجا مال خودتان بايد باشد، دست اين اجانب بايد كوتاه بشود، چقدرآمريكا بايد از اين مملكت ببرد و بخورد يا انگلستان يا ساير جاها؟
صحيفه نور جلد:5 صفحه :42 تاريخ سخنرانى :17/11/57
تسليم شاه در مقابل ملت  
شما بدانيد كه دنبال سر اين مرد كه خودش هم در اينجا ديگر قدرتمند شده بود و ارتششكذا و فلان ، پشت سر اين تمام قدرتهاى دنيا واقع شده بود: شوروى ، آمريكا، منتهابعضى ها تصريح مى كردند، بعضى ها تلويحا، انگلستان چين ، ممالك عربى ، تماماينها پشت سر اين ايستاده بودند، لكن ملت مشتهايش را گره كرد و ايستاد، همه را عقب زد ويك آدمى كه اگر مهلتش داده بودند دعوى فرعونيت والوهيت هم مى كرد، همچو شد كه آمدمقابل ملت ، با كمال ذلت ايستاد استغفار كرد وملتقبول نكرد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :45 تاريخ سخنرانى :17/11/57
قطع ايادى ابرقدرتها 
سوال : در نظر شما مهمترين چيزى كه در سالگذشته رخ داد چه بود و چه توقعى داريد درسال آينده بگذرد؟
جواب : بسم الله الرحمن الرحيم : مهمترين چيزى كه درسال گذشته براى ملت ما حاصل شد، قطع ايادى ابرقدرتها از كشور و قطع ظلمى كهبر اينها در سالهاى طولانى مى شد، آن بزرگتر چيزى بود كه بر ما گذشت وبزرگتر چيزى كه ما آرزو داريم اين است كه در اينسال انشاء الله ممالك اسلامى به ما متصل بشوند و ملتهاى مسلمين بيدار بشوند و متوجهبه اين بشوند كه اين تبليغاتى كه ابرقدرتها كردند و خودشان را آسيب ناپذيرمعرفى كردند، اينها حقيقت نداشته است . ديدند ملتها كه ملت ما بزرگتر آسيب را بهبزرگتر رژيم وارد كرد و الان هم مشغول است كه آسيب ها را پشت آسيب ها وارد كند و آن كهبت بزرگى كه براى دنيا درست كرده بودند، ملت ما شكست آن را و مى شكند.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :50 تاريخ سخنرانى :28/9/58
برداشتن ريشه هاى فساد از سر راه اسلام و قرآن 
آنها ديدند كه اين ملت ، اين پاسداران ملت آنها را به عقب راند و قدرت هاى آنها را شكستو دست هاى آنها را از مخازن ايران كوتاه كرد، امروز كه آنها ضربه ديدند حيله هاى آنهابيشتر به كار افتاده است ، نوكرهاى آنها بيشترمشغول حيله شدند، در اطراف ايران نوكرهاى اينها آشوب مى كنند، ملت ما بايد هشيارباشد و اتكال به خدا بكند و اين تتمه اى كه از آن ريشه هاى فساد بوده است از سر راهاسلام و قرآن بردارد.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :58 تاريخ سخنرانى :29/9/58
بيرون راندن شيطانها از حريم اسلام 
اين تحولى كه در جوان هاى ما، در انسانها، آنهايى كه متهد هستند پيدا شده است . اين بودكه با همت شما جوانان ، همه قشرها، زن و مرد، بزرگ و كوچك اين سدباطل را، سد شيطانى را شكستيد و شيطانها را از حريم اسلام بيرون كرديد.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :175 تاريخ سخنرانى :12/10/58
نجات يافتن از فساد و فحشا 
آنهمه مراكز شهوت و آنهمه مراكز فحشا درست كردند و عرضه كردند بر اين ملت درطول اين ده ها سال اخير كه شدت پيدا كرد و در زمان محمدرضا از همه وقت بيشتر شدتداشت و شما از جهت اخلاقى و فرهنگى ايران بايد اين معنا را اعتقاد كنيد كه اگر اينانقلاب به داد ايران نرسيده بود، ايران در سراشيبى محو و فنا واقع شده بود كهاصلا اسمش از تاريخ بايد محو بشود.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :189 تاريخ سخنرانى :23/3/61
كوتاهى دست تجاوز و انگلهاى منحرف از كشور 
و امروز ايران اسلامى به بركت ايمان قوى و تعهد به اسلام وتحول عظيمى كه در اقشار مختلفه حاصل شده است ، دست شرق و غرب وانگل هاى منحرف را از كشور خود كوتاه و به هيچ قدرتى اجازه نمى دهد كوچكتريندخالتى در كشور اسلامى ايران نمايد و اين خود حجت قاطعى است براى مسلمانان ومظلومان جهان كه با خواست ملتها كسى نمى تواند دست تجاوز دراز كند و با آن مخالفتنمايد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :320 تاريخ سخنرانى :25/5/64
ج . جنبش بيدارى اسلامى (بنيادگرايى اسلامى )  
طنين آواى انقلاب در ديگر كشورها 
آواى انقلاب بزرگ ايران در كشورهاى اسلامى و ديگر كشورها طنين انداز و افتخار سازاست شما ملت شريف ، به جوانان غيور ملتهاى اسلامى هشدار داده ايد اميد است با دستتواناى شما، پرچم پر افتخار حكومت اسلامى در تمام اقطار به اهتراز درآيد، اين استمساءلت من از خداوند تعالى .
صحيفه نور جلد:3 صفحه :227 تاريخ سخنرانى :1/9/57
مفتاح نجات اسلام و عدالت  
در عصر ما مى رفت كه با كجروى هاى سلسله پهلوى ، حلقوم گشاد آنان و دارو دستهاربابان آنان اسلام و مصالح آن را ببلعد و عدالت واستقلال و آزادى را در زير چكمه هاى ديكتاتورى پرده ريا و تزوير به نابودى بكشدكه نهضت ملت بزرگ ايران كه در 12 محرم 83، 15 خردادسال 42 به شكوفايى گراييد، پرده هاى تزوير و عوام فريبى شاه را پاره كرد وقتل عام شاهانه و فداكارى ملت مبداء عظيمى در تاريخ ايران گرديد و مفتاح نجات اسلامو عدالت به دست آمد و نطفه مقاومت ملى منعقد و با تربيت و روشنگرى روشنگران ، رو بهرشد و تكامل نهاد.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :010 تاريخ سخنرانى :6/10/57
مطرح شدن اسلام شيعى در سطح جهان 
سوال : تصور مى كنم كه آنچه امروز در حيات يك جنبش توده اى در ايران اتفاق مى افتد،ريشه هايش در يك نوع رنسانس تولد دوباره شيعه يافت مى شود ممكن است شرح دهيد كهچه فعاليتها و بحث ها و مبارزاتى در30 سال اخير فعاليت شما راتشكيل داده است ؟
جواب : يكى از خصلت هاى ذاتى تشيع از آغاز تاكنون مقاومت و قيام در برابرديكتاتورى و ظلم است كه در تمامى تاريخ شيعه به چشم مى خورد، هر چند كه اوج اينمبارزات در بعضى از مقطع هاى زمانى بوده است درصدسال اخير، حوادثى اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تاءثيرىداشته است انقلاب مشروطيت ، جنبش تنباكو و قابل اهميت فراوان است تاسيس حوزه علمىدينى در بيش از نيم قرن اخير در شهر قم و تاءثير اين حوزه درداخل و خارج كشور ايران و نيز تلاش روشنفكران مذهبى درداخل مراكز دانشگاهى و قيام سال 42-41 ملت ايران به رهبرى علماء اسلامى كه تا امروزادامه دارد، همه عواملى هستند كه اسلام شيعى را در سطح جهانى مطرح مى كند.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :188 تاريخ سخنرانى :19/10/57

next page

fehrest page

back page