|
|
|
|
|
|
نقش نهضت ايران در روشنفكرى و بيدارى ملتها ما اميد اين را داريم كه اين نهضت ايران روشن كندمسائل را به همه ملتها و روشن كرده است نسبت به ملتها. ملتها الان با ما هستند، اگرسرنيزه را از اين ملتها بردارند، از عراق بردارند، از- نمى دانم - تركيه بردارند، ازجاهاى ديگر بردارند، همه يكصدا با ما موافقند. سرنيزه جلو را گرفته است منتها ايرانسرنيزه را شكست ، ايران ايستاد، ملت ضعيف ايستاد درمقابل قدرت قوى و اين سرنيزه هاى اينها را شكست و خودشان را هم بيرون كرد. ملتهاىديگر هم اگر بيدار بشوند، بتوانند كه دولت ها را همراه كنند، دولت ها نصايح ما رابشنوند كه با ملتها يكى باشيد، ملتها و دولت ها سرجا هستند و اسلام ، همه با هم مىشوند. صحيفه نور جلد:11 صفحه :31 تاريخ سخنرانى :26/9/58 به اهتزاز در آوردن بيرق اسلام در همه قطبهاى زمين من اميدوارم كه شما جوانان ، خواهران و برادران همانطور كه ازاول نهضت با كوشش ، انقلاب بزرگ را تحقق بخشيديد از اين به بعد هم با وحدت كلمهو با اتكال به خداى تبارك و تعالى اين نهضت را ادامه دهيد. ما در بين راه هستيم و بايدراه طولانى را طى كنيم و آن راه طولانى اين است كه بيرق اسلام را در همه قطب هاى زمينبه اهتزاز درآوريم ... ما بايد اسلام را به پيش ببريم و در همه جاى دنيا انشاء اللهاسلام را صادر كنيم و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرتها بفهمانيم . صحيفه نور جلد:12 صفحه :110 تاريخ سخنرانى :29/2/59 پياده نمودن احكام الهى در همه ممالك ما بايد كوشش كنيم كه از خودمان گرفته تا برادرهاى اسلامى و برادرهاى دينى خودماندر همه كشورهاى اسلامى ، به حق توجه كنيم و حق را پياده كنيم . مجرد حرف نباشد كه مافقط يك شعارى بدهيم كه حق آمد و باطل رفت . آمدن حق شعار نيست ، آمدن حقعمل است . آمدن حق نشان دادن به حسب اعتقادات و اخلاق واعمال است ، پياده كردن همه احكام الهى است و اگر چنانكه احكام الهى در يك ملت پيادهبشود باطل از آن ملت كوچ كند و اگر در همه ملتهاى اسلامى ، احكام الهى ، اخلاقى كهسفارش شده است ، اخلاق انسانى ، عقايد ايمانى پياده بشود خود به خودباطل ذاهق مى شود. شما برادرانى كه در هند هستيد و حالاتشريف آورده ايد اينجا و سايربرادرهايى كه د رممالك ديگر هستند، چه ايرانى و چه غير ايرانى كه همه برادر هستند،بايد توجه داشته باشند كه مفاد اين آيه شريفه (( جاء الحق )) را متحقق كنند تاباطل خود به خود از بين برود. صحيفه نور جلد:13 صفحه :47 تاريخ سخنرانى :4/6/59 انقلاب عميق عمومى در مقابل جهانخواران ضد بشر اميد آن است كه يك انقلاب عميق عمومى در سراسر جهان درمقابل جهانخواران ضد بشريت تحقق يابد انقلاب ايران با قدرت به پيش مى رود و هرروز انسجام و استحكامش فزونى مى يابد صحيفه نور جلد:16 صفحه :113 تاريخ سخنرانى :15/1/61 معرفى آفتاب فروزنده اسلام به مظلومان و مستضعفان 17 شهريور 57 و نظاير آن كه قبل از پيروزى انقلاب و پس از آن بسيار بوده است وملت مجاهد ايران بحمدالله تعالى در همه آنها پيروزمندانه و شرافتمندانه وسرافرازانه در سركوبى ستمكاران ، قيام و اقدام نمودند، جلوه الهى و قدرت پايانناپذير ايمان به غيب را در جهان پرتو افكن ساخت و آفتاب فروزنده اسلام را كه ازگريبان مجاهدان در راه حق سربرآورد، به عالميان بويژه مظلومان و مستضعفان معرفىنمود و به آنان درس پربركت جانبازى در راه هدف الهى را آموخت . صحيفه نور جلد:17 صفحه :11 تاريخ سخنرانى :17/6/61 دورنماى صدور انقلاب اسلامى (گسترش جنبش مستضعفان جهان عليه مستكبران ) ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مىبينيم و جنبشى كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شدهو در حال گسترش است ، اميد بخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالى را نزديك ونزديكتر مى نمايد. گويى جهان مهيا مى شود براى طلوع آفتاب ولايت از افق مكه معظمه وكعبه آمال محرومان و حكومت مستضعفان . از پانزدهم خرداد42 كه حكومت مستكبران جبار در اينسرزمين به اوج خود رسيده بود و مى رفت تا عربده شوم انا ربكم الاعلى ازحلقوم فرعون زمان طنين افكند،22 بهمن 57 كه پايه حكمرانى جباران عصر در اين مرز وبوم فرو ريخت و تخت تاج دو هزار و پانصد ساله فرعون گونه ستمشاهى به دستتواناى زاغه نشينان و ستمديدگان تاريخ بر باد رفت و طومار تاراجگرى ها وحكمفرمايى شيطان بزرگ و شيطانك هاى وابسته و پيوسته به آن در هم پيچيده شد،ايامى معدود بيش نبود. و از 22 بهمن 57 تا امروز كه 15 خرداد 62 را در آغوش گيريمساعاتى محدود بيش نيست ولى تحولى كه كمتر از صدسال بعيد به نظر مى رسيد با تقدير خداى بزرگ در اين ايام معدوده و ساعات محدودهتحقق يافت و جلوه اى از وعده قرآن كريم نورافشانى كرد و چه بسا كه اينتحول و دگرگونى ، در مشرق زمين و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق يابد وليسمن الله بمستنكر كه دهر را در ساعتى بگنجاند و جهان را به مستضعفان ، اين وارثانارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهى ولى الله الاعظم صاحب العصر ارواحنا له الفداءروشن فرمايد و پرچم توحيد و عدالت الهى را در عالم بر فراز كاخ هاى سپيد و سرخمراكز ظلم و الحاد و شرك به اهتزاز در آورد. و ما ذلك على الله بعزيز .(32) صحيفه نور جلد:18 صفحه :11 تاريخ سخنرانى :15/3/62 رساندن نداى اسلام به گوش جهانيان شما(33) حامل پيام ملتى هستيد كه با انقلاب خود كشورى را كه مى رفت با شرقزدگى و از آن بيشتر غرب زدگى در الحاد و فساد و فحشا غرق شود نجات داده و حكومتاسلامى را به جاى حكومت طاغوتى جايگزين نموده اند. همان مردمى كه تصميم دارند باصدور پيام انقلاب اسلامى شان نه تنها كشورهاى اسلامى كه مستضعفان جهان را بهاسلام عزيز و حكومت عدل اسلامى آشنا سازند. شما نمايندگان مردمى هستيد كه انقلاباسلامى شان با عمركوتاه خود و گرفتارى هاى طاقت فرساىحاصل از رويارويى با دو ابرقدرت و مقابله دو بلوك شرق و غرب با آن و خرابكارىهاى تروريست هاى وابسته به دو جناح ستمگر تنها و تنها به بركت اسلام و نورانيت آنو مقاومت مردم توانسته است كشورهاى اسلامى را در شرق و غرب ارض و مظلومان جهان را درسراسر گيتى تكان داده و به اسلام جلب نمايد و توانسته است نداى اسلام را هر چندضعيف به گوش جهانيان رسانده و نظر آنان را به خود جلب كند. شما حجاج محترم بيتالله الحرام حامل پيام اين ملت و نمايندگان اين كشور هستيد. صحيفه نور جلد:19 صفحه :45 تاريخ سخنرانى :7/6/63 راه انداختن موج اسلام يك دسته هم واقعا مسلمان و دنبال اين كه اسلام بايد باشد، اين براى همين موجى است كهاز اين جا بلند شده است و شما ملت اسلام اين موج را راه انداختيد. صحيفه نور جلد:19 صفحه :212 تاريخ سخنرانى :5/6/64 نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام مسؤ ولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست . انقلاب مردم ايران نقطهشروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت - ارواحنا فداه - است كهخداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.مسايل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسؤ ولين را از وظيفه اى كه بر عهده دارند منصرفكند، خطرى بزرگ و خيانتى سهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهورى اسلامىتمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمايند، ولى اين بدان معنا نيست كهآنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهانى اسلام است منصرف كند. صحيفه نور جلد:21 صفحه :810 تاريخ سخنرانى :2/1/68 د.همبستگى در سازندگى و شكل گيرى جامعه مدنى اسلامى حاكميت شايسته سالارى بر اساس موازينعقل و قانون الان مردم از آن دهات آخر تاآن شهرهاى مركز يكپارچه ايستاده اند مى گويند ما نمى خواهيماين (34) را رفراندوم از اين بهتر؟... مقدرات هر مملكت دست خود افراد خود مملكت است ، مااين را نمى خواهيم ، برود، ما خودمان يكى را تعيين مى كنيم ، اين مقدرات ما روى موازينروى موازين عقلى و عقلايى ، روى قوانين ، دست اشخاصى كه بايد باشد، باشد. صحيفه نور جلد:2 صفحه :140 تاريخ سخنرانى :20/7/57 رعايت حقوق مردم سوال : نظرتان درباره تغييرات و تحولات آينده ايران چيست ؟ جواب : با قيام انقلابى ملت ، شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسى و جمهورى اسلامىبرقرار مى شود، در اين حمهورى ، يك مجلس ملى مركب از منتخبين واقعى مردم امور مملكت رااداره خواهند كرد حقوق مردم خصوصا اقليت هاى مذهبى ، محترم بوده و رعايت خواهد شد. صحيفه نور جلد:2 صفحه :255 تاريخ سخنرانى :10/8/57 اجراى قوانين مترقى اسلام بيش از نود و پنج در صد مردم ايران مسلمانند و خواستار استقرار حكومت اسلامى و اجراىقوانين مترقى اسلامند و تمامى قشرها در سراسر كشور، در اين خواسته ها همصدا و درصف واحدند. صحيفه نور جلد:4 صفحه :70 تاريخ سخنرانى :23/9/57 جامعه مترقى و پيشرو با تكيه بر اسلام آنچه مهم است ضوابطى است كه اگر درافرادى كه براىقبول مسؤ وليت ها انتخاب شوند رعايت شود و نيز ضوابطى كهعمل و رعايت آنها بايد براى دولت ها غير قابل اجتناب شناخته شود، بوجود آمدن جامعه اىمترقى و پيشرو را توان جدا اميدوار بود و همين مساءله مهم است كه امروز در دنيا موردتوجه نيست و ما با تكيه بر اسلام مى خواهيم به يارى خداى تعالى حقيقتى خيره كننده رابه دنيا معرفى كنيم . صحيفه نور جلد:4 صفحه :128 تاريخ سخنرانى :13/10/57 نوسازى جامعه به نفع مستضعفين تنها با استقرار حكومت عدل اسلامى مورد تاءييد و پشتيبانى مردم و با شركت فعالانههمه ملت است كه مى توان خرابى هاى عظيم فرهنگى و اقتصادى و كشاورزى را كه رژيمفاسد شاه بوجود آورده است جبران نموده و نوسازى مملكت را به نفع طبقات زحمتكش ومستضعف آغاز نمود. صحيفه نور جلد:4 صفحه :720 تاريخ سخنرانى :10/2257/ حكومت خدمتگزار ملت است نه آقاى ملت بايد ما دنبال بكنيم تا اينكه نهضت را به آخر برسانيم و يك حكومتعادل در اينجا باشد، يعنى يك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش راپر بكند، يك حكومتىباشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقاى ملت بداند اينحكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيده شان اين بوده است كههمه اينها عبد ما هستند، همه اين ملتها عبيد ما هستند، اين بر خلاف سنت انبياء بوده استبرخلاف سنت اولياء بوده است ، بر خلاف عقل انسانى است ، بر خلاف حقوق بشر است ،بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمى كردند. صحيفه نور جلد:5 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :17/11/57 همبستگى بين اقشار بهترين ثمره نهضت ما در اين نهضت اخير، آنچه را كه مى توانم بگويم بهترين ثمرات اين نهضت است ، اينوحدتى كه حاصل شد بين قشرهاى مختلف ، دانشگاهى به روحانيين نزديك شد، روحانيينبه آنها نزديك شدند با همه اينها نزديك شد دهقان و شما الان مى بينيد كه در سرتاسرايران تمام طبقات با هم همفكر و هم عقيده و يك صدا جمهورى اسلامى را مى خواهند اينكههمه چيز را ما بدست آورديم و انشاء الله بعد هم بدست مى آوريم ، اين براى همين همپيوستگى است كه بين اقشار ملت حاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم . صحيفه نور جلد:5 صفحه :010 تاريخ سخنرانى :30/11/57 دوران سازندگى دوران بهره مندى محرومين از ثمرات انقلاب ملت من ! برادران و خواهران دلير و مبارز ايدهم الله تعالى ! اينك به مرحله حساسى ازدوران انقلاب اسلامى خود رسيده ايم . دوران سازندگى ، دورانى كه بايد از ثمراتانقلابمان مردم محروم و ستمديده ايران بهره مند شوند، دورانى كه بايد شكوه نظامعدل اسلامى را لمس كنيد، دورانى كه همه بايد دست به دست هم بدهيم تا ريشه فقر واستضعاف را بر كنيم . صحيفه نور جلد:5 صفحه :274 تاريخ سخنرانى :20/1/58 همه كشور مال همه ملت بايد همانطورى كه الان مطرح است نمايندگان را تعيين بكنيم براى اينكه قانوناساسى درست بشود، نمايندگان را تعيين بكنيم براى اينكه مجلس درست بشود مجلسملى باشد يك مجلس فرمايشى نباشد اين احساس بايد در ما پيدا بشود كه اين مملكتعائله ما هستند و خانه ماست . اين خانه رابايد درستش بكنند. صاحبخانه هم يكى نيست ، دوتا نيست ، همه اند. اينطور نيست كه صاحبخانه اى داشته باشيم . همه ملت است و همهكشور. همه كشور مال همه ملت است . اينها بايد خودشان بنشينند درستش بكنند. صحيفه نور جلد:7 صفحه :13 تاريخ سخنرانى :6/3/58 پياده كردن اساس اسلام با قانون اساسى مساءله اصلى كه حالا بايد شماى ارتشى ، من طلبه ، مراجع عظام ، علماء اعلام ، دانشگاهىبازارى ، دهقان ، ادارى و كارمند ها، همه به آن توجه بكنند اين است كه اين قانون اساسىكه اساس اسلام را ما مى خواهيم پياده بكنيم ، اين قانون اساسى درست بشود، بعد كهقانون اساسى مان را انشاء الله - به رغم - به رغم اينهايى كه نمى خواهند بشود، بازشما راءى داديد و درست شد و مجلس شورا و شما راءى داديد آزادانه ، برخلاف اين پنجاهسال ، آزاد راءى داديد و وكلايتان را فرستاديد و رييس جمهور راخودتان تعيين كرديد. صحيفه نور جلد:7 صفحه :124 تاريخ سخنرانى :25/3/58 كوشش همه اقشار در تاءسيس نهادهاى تقنينى و اجرايى آگاه كنيد مردم را به اينكه يك چند قدم ديگر ما داريم كه برسيم به اينكه همين طور كهگفتيد رييس درست بشود، مجلس شورا درست بشود و قانون اساسى تصويب بشود، شماو من و همه اهل منبر و محراب و همه روحانيون و طبقات ديگر و همه دانشگاهى ها و دانشمندانموظفند كه امروز همه باهم و همه مجتمع كوشش كنيد كه زود اين مطلب بگذرد. صحيفه نور جلد:7 صفحه :129 تاريخ سخنرانى :26/3/58 تحقق اساس حكومت مرحله اصلى همبستگى همه مابايد با هم دست به هم بدهيم كه اين مرحله اصلى را، اينها را محقق كنيممراحل بعد آسان است ديگر. مهم اين است كه اينمراحل بگذرد كه مملكت ما يك حكومت مستقر پيدا بكند، يك رييس جمهورى پيدا بكند، يك مجلسشورا پيدا بكند كه اساس حكومت كه اصل است تحقق پيدا بكند. صحيفه نور جلد:7 صفحه :134 تاريخ سخنرانى :26/3/58 جهاد سازندگى با تشريك مساعى همه اقشار دانشجو هاى عزيز، متخصصين ، مهندسين و بازارى ، كشاورز، همه قشرهاى ملت داوطلببراى اين است كه ايرانى كه به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند، از اين جهتبايد ما بگوييم يك جهاد سازندگى ، موسوم كنيم اين جهاد را به جهاد سازندگى كههمه قشرهاى ملت ، زن و مرد، پير و جوان ، دانشگاهى و دانشجو، مهندسين و متخصصين ،شهرى و دهاتى همه با هم بايد تشريك مساعى كنند و اين ايران را كه خراب شده استبسازند. صحيفه نور جلد:7 صفحه :135 تاريخ سخنرانى :26/3/58 قانون اساسى اساس مملكت اگر در اين انقلاب درست دقت كنيم پيروزى ما در آن وقتى است كه آنمسائل اصلى ما لااقل درست تحقق پيدا بكند. ازمسائل اصلى ما يكيش تحقق پيدا كرده است و آن رفراندم براى جمهورى اسلامى است ، اماقانون اساسى كه اساس يك ممكلت است و بعد هم مجلس شورا كه بايد باشد در يكمملكتى ، رييس جمهور بايد باشد، اين مراحل باز برايمان مانده است . صحيفه نور جلد:7 صفحه :139 تاريخ سخنرانى :28/3/58 تفاهم بين ملت و دولت هر دولتى كه متكى بر ملت نباشد بلكه مقابل ملت بايستد، اين عاقبتش ، ولو يك قدرىهم طولانى باشد، عاقبتش به همين عاقبتى كه اين پدر و پسر منتهى شدند، منتهى خواهدشد... ملتها و دولت ها بايد با هم تفاهم داشته باشند يعنى دولت جورى باشد، ارتشجورى باشد، شهربانى جورى باشد، ژاندارمرى جورى باشد كه مردم به آنها محبتداشته باشند، احساس دوستى و محبت بكنند نه اينكه وقتى كه شهربانى بيايد ياماءمور شهربانى بيايد توى بازار، مردم از او بترسند و از او تنفر داشته باشندچنانكه در اين نقاط اينطور بود بلكه در طول سلطنت اينطور بوده است ... ...الان همه ما، همه قشرهاى اين ملت مكلفند كه براى اين مملكت كار بكنند تا اينكه با كار،اين مملكت اداره بشود، درست بشود. مملكت مال خودتان است ، خودتان براى خودتان داريدكار مى كنيد و انشاء الله من اميدوارم كه همه ما به وظايفمان آشنا بشويم . صحيفه نور جلد:7 صفحه :240 تاريخ سخنرانى :10/4/58 لزوم توجه افكار به تنظيم و تصويب قانون اساسى الان همه افكار بايد متوجه به اين باشد كه قانون اساسى مان چه جورى است ، نظربدهيم و باز تمام افكارمان متوجه به اين باشد. كه چه اشخاصى را ما براى تنظيمقانون اساسى و تصويب قانون اساسى بايد تعيين بكنيم . صحيفه نور جلد:9 صفحه :010 تاريخ سخنرانى :22/6/58 اداره مملكت با خود ملت همين ملتى كه يك همچو نهضتى كرد و يك همچو پيروزى برايشحاصل شد، بايد اين مملكت را خود ملت اداره بكند، هر كس به هر اندازه اى كه مى تواند. صحيفه نور جلد:10 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :2/8/58 احساس تعاون در ملت از بركات انقلاب اين بركتى كه از ناحيه انقلاب پيدا شده است كه خود ملت مشغولند، اين احساسى كه درملت ما پيدا شده است كه بايد تعاون كند، بايد اعانت كند، اين از بركات اين انقلاب است . صحيفه نور جلد:10 صفحه :121 تاريخ سخنرانى :12/8/58 حاكميت قانون در اسلام همه چيزش بايد سرجاى خودش محكم باشد و موازين بايد موازين الهى باشد و مملكت يكمملكت اسلامى باشد، قانون اسلام باشد. در اسلام يك چيز حكم مى كند و آن قانون است ،زمان پيغمبر هم قانون حكم مى كرد، پيغمبر مجرى بوده ، زمان اميرالمؤ منين هم قانون حكممى كرد. صحيفه نور جلد:11 صفحه :171 تاريخ سخنرانى :11/10/58 جهاد سازندگى نهاد جوشيده از ملت يكى از نهادهايى كه از خود ملت جوشيد و متكفل آن خود ملت بود، همين جهاد سازندگى بود.كميته ها و پاسداران و همه اين نهادهاى تازه و جديد بدون اينكه يك سازمانى در كارباشد خود همان مردم درست كردند و مادامى كه اين معنا باشد كه مردم خودشان موظف مىدانند خودشان را براى ساختن ، آسيب نخواهند ديد. صحيفه نور جلد:12 صفحه :187 تاريخ سخنرانى :27/3/59 آزادى بيان و انتقاد چه شد كه يك روز آنطور جنايتكارى ها واقع مى شد واختناقها و آنمسائل و مصاء ب براى كشور ما بود و حالا چه شده است كه ما آزادانه اينجا با هم نشستيمو شما آزادانه مسائلتان را با مردم مطرح مى كنيد و مردم هم آزادانه يا انتقاد مى كنند ياتعريف مى كنند. صحيفه نور جلد:13 صفحه :72 تاريخ سخنرانى :20/6/59 تحقق دولت مردمى الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رييس جمهورش بگيريد تاآن پايين ها هر كه هست ، مى بينيد كه يك مردمى هستند كه از خود مردم هستند رييس جمهور يكطلبه اى بوده است سابق و بعد هم يك آقايى شده است و بعد شده است رييس جمهوراين هميك مساءله اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است جاهاى ديگر نيست اينمسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتند و هم مردمپشتيبان ارتشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند. صحيفه نور جلد:16 صفحه :12 تاريخ سخنرانى :1060/30/ حكومت رسول اكرم و اميرالمؤ منين (سلام الله عليهما) ما در جمهورى اسلامى داريم زندگى مى كنيم ، جمهورى اسلامى كه در اسلاممثل رسول اكرم ، مثل اميرالمومنين سلام الله عليهما بر آن حكومت كرده اند، خواهيم يك همچوحكومتى باشد، يك همچو حكومتى كه كفش وصله خورده خودش را مى گويد از اين رياست هاپيش من ارزشش بيشتر است ، يا رياست ها ارزشش كمتر از اين است شما بايد در روحيهتان اين مطلب را حفظ كنيد و مردم هم بايد مواظب شما باشند و مواظب همه اينها باشند و هريك از ما و شما و همه خواستيم كه از آن راهى كه اسلام داشته است ازاول راهى كه داشته است و از آن طريقه اى كه انبيا داشته اند ما بخواهيم عبور كنيم ، آنروز نمونه شكست پيروزى اسلام پيدا مى شود و تا يك همچو مساءله اى پيدا نشدهپيروزى در جاى خودش شك نكنيد كه هست ، البته براى خدا بايد باشد شما براى خدا دراين مجلس حالا آمديد، وقتى مجلس اينطور است كه يك امتيازى نيست كه حالا وقتى شما رفتيدتوى بازار، مردم كنار بروند كه رييس مجلس آمد ياوكيل مجلس آمد، نخست وزيرش هم اين طور است ، اينجور نيست كه وقتى كه توى مردمبرود، مردم فرق بگذارند با هم و همه اينهااينطور هستند. صحيفه نور جلد:16 صفحه :33 تاريخ سخنرانى :19/11/60 مسؤ وليت همه اقشار در اداره كشور امروز كه بحمدالله ايران به دست ايران و ايرانى اداره مى شود و همه شؤ ون كشور دردست خود ايرانيان و خود دلبستگان به اسلام رهبرى مى شود، امروز روزى است كه همهقشرهايى كه در اين كشور هستند مسؤ ول هستند. صحيفه نور جلد:17 صفحه :151 تاريخ سخنرانى :26/10/61 جمهورى اسلامى رهين مردم فرق ما بين جمهورى اسلامى و شاهنشاهى اين است كه جمهورى اسلامى از مردم است وجمهورى اسلامى رهين همين مردم عادى كشور است و شاهنشاهى مى گفت نه ، من اينطور نيستكه به مردم كار داشته باشم ، ما خودمان بايد كارها را، مردم بايد تحت سلطه ما باشندو با مردم آنطور مى كرد. صحيفه نور جلد:18 صفحه :120 تاريخ سخنرانى :13/10/62 مسؤ وليت پذيرى مردم در كشور آزاد و مستقل امروز كشور شما دست خودتان است . نه يك كسى بالاى سر شماست كه بخواهد به شماحكومت كند، نه مستشارى از كشورهاى ديگر داريد و نه كارشناسان همه چيز دست خودشماست و مسؤ ول خود شماييد در رژيم سابق ملت مى گفت خوب ، من چه كنم ، به دست منچيزى نيست ، اگر سؤ ال مى شد امروز كه همه چيز در دست خود شماهاست . ديگر اين عذرپذيرفته نيست كه من چه كنم . صحيفه نور جلد:18 صفحه :213 تاريخ سخنرانى :11/11/62 دولت بدون مشاركت ملت محكوم به شكست است دولت چنانچه كرارا تذكر داده ام بى شركت ملت و توسعه بخش هاى خصوصى جوشيدهاز طبقات محروم مردم و همكارى با طبقات مختلف مردم با شكست مواجه خواهد شد. كشاندنامور به سوى مالكيت دولت و كنار گذاشتن ملت ، بيمارى مهلكى است كه بايد از آناحتراز شود... آزادى بخش خصوصى به صورتى باشد تا هر چه بهتر بشود به نفعمردم محروم و مستضعف كار كرد، نه چون گذشته تعدادى از خدا بى خبر در تمام امورتجارى و مالى مردم سلطه پيدا كنند. صحيفه نور جلد:19 صفحه :810 تاريخ سخنرانى :22/11/63 فصل چهارم : آفتهاى انقلاب اختلاف و تحليل رفتن قوا اگر ما بنا باشد كه خودمان با هم اختلاف بكنيم ، او (35) آسوده سرجاى خودش نشيندو قواى ما صرف خودمان مى شود اين هم يك نيرنگى است كه آنها هميشه داشته اند كه بينهمين طبقات مردم اختلاف بيندازند دو تا حزب درست بكنند، اين حزب كذايى و حزب كذا،بين آن دو را حزب اختلاف بيندازند و مردم را فلج بكنند، يا مثلا يك نفر بياورند جلو، يكچيزى از او درست بكنند بعد هم مردم به او مشغول بشوند، مدت ها سر اين دعوا بكنند وقوايشان تحليل برود و آنها استفاده بكنند. صحيفه نور جلد:2 صفحه :122 تاريخ سخنرانى :17/7/57 بد معرفى كردن اسلام و ايجاد بدبينى در مردم آنها نمى خواهند اين مطلب واقع بشود، آنها مى خواهند كه اسلام را بد معرفى كنند، مردماز اسلام برگردند و آخوند هم كه كنار برود، باقى بماند خودشان و هر كس كه دلشانمى خواهد. صحيفه نور جلد:2 صفحه :139 تاريخ سخنرانى :20/7/57 خنثى شدن نهضت به واسطه اختلافات الان كه تمام قواى مسلمين ايران جمع شده باهم ، درمقابل قدرت ها ايستاده است ، در مقابل شاه و آن قدرت هايى كهدنبال او هستند الان ايستاده است اين خيانت براسلام است كه مااختلاف بيندازيم بين خودمان وبا هم ما اختلاف كنيم اين خيانت به يك ملت است كه به واسطه اختلافات ما خنثى بشود اينحركتى كه در ايران پيدا شده است اگر اين حركتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارددر تاريخ ، نه در تاريخ ايران ، شما در تاريخ نمى توانيد پيدا كنيد كه بچهاينقدرى آن همزبان باشد با پيرمرد در يك مطلب ، همه باهم باشند اگر خداى نخواستهاين جنبش و نهضتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارد اين ، اگر چنانچه بى نتيجهبخوابد، تا ابد زير سلطه غير خواهيد بود، خواهيد بود زير چكمه غير تا ابد، قطع مىكنند، قطع مى كنند نسل هاى شما را. صحيفه نور جلد:2 صفحه :251 تاريخ سخنرانى :9/8/57 دور شدن از اسلام به واسطه نزديكى به مكتبهاى انحرافى بيدار بشويد آقا اى جوان هاى ما بيدار بشويد بدانيد نقشه ها چه است براى چه شما رامى خواهند دور كنند از اسلام ؟ براى چه شما را مى خواهند به مكتب هاى ديگر نزديك كنند؟ صحيفه نور جلد:3 صفحه :12 تاريخ سخنرانى :14/8/57 خوف از اشتباه رجال علمى ، سياسى و روشنفكر الان ماها مكلفيم ديگر، ما اشتباهات را تا حالا ديديم و من خوف اين دارم كه باز اقشار اينملت ما، اين رجال علمى ما، رجال سياسى ما - عرض مى كنم كه - اشخاص روشنفكر ما يكاشتباهى بكنند كه اگر اين اشتباه بشود ديگر ما تا آخر گرفتار هستيم ، ديگر چنين نيستكه ما باز يك اميدى داشته باشيم كه يك انقلابى بشود. صحيفه نور جلد:3 صفحه :36 تاريخ سخنرانى :16/8/57 اختلافات بين حوزه و دانشگاه اگر آخوند بخواهد بگويد كه منهاى دانشگاه ، منهاى جبهه هاى سياسى ، آن هم صحيحنيست براى اينكه آن هم كارشناس لازم دارد... شما حكومت لازم داريد، شما اجزاى ادارات لازمداريد، ادارات شما، حكومت شما عرض مى كنم لشكر شما، جيش شما، همه اينها با اين جبههها تحصيل مى شود، با اين دانشگاه ها و با اين دانشجوهاى خارجى و داخلى مملكت ما بايداداره بشود، اگر علاقه داريد شما به اسلام ، علاقه دارند آن جبهه ديگر به اسلام ، باعلاقه به اسلام نمى شود كه با هم بنشينيد دعوا كنيد امروز، امروز دعوا كردن انتحار است، خودكشى است . صحيفه نور جلد:4 صفحه :93 تاريخ سخنرانى :3/10/57 سستى در امر وحدت كلمه ملت امروز آنها فهميدند كه با اسلام و وحدت كلمه ملت ، آنها شكست خورده اند، آنها احساسشكست د رخودشان كرده اند و اگر خداى نخواسته در اين امر سستى بشود، آنها قطع مىكنند ريشه هاى ما و ريشه اسلام را. صحيفه نور جلد:5 صفحه :171 تاريخ سخنرانى :16/12/57 توطئه و خيانت نسبت به اسلاميت نهضت نبايد ابهامى در قضايا باشد، اگر چنانچه ابهامى در قضايا باشد يا بخواهد منحرفكنند اين نهضت اسلامى ما را، منتهى به شكست خواهد شد، خيانت به ملت است ، خيانت بهاسلام است . آنها كه در صدد هستند اين نهضت را منحرف كنند از جهت اسلاميت ، آنها بدانندكه خائن بر اسلام هستند، خائن بر ملت هستند. امروز بايد شعار همان شعار اسلامى باشد،جمهورى اسلامى . آنها كه اصرار دارند اسلام را از كنار جمهورى كنار بگذارند ، اينهاخائنانى هستند كه در ملت مى خواهند اختلاف ايجاد كنند... ...از ملت تقاضا دارم كه نگذارند خون جوانانشان هدر برود، نگذارند اجانب رخنه پيداكند، نگذارند استقلالى كه بدست آورده اند از بين برود، نگذارند آزادى كه به دست آمدهاست مبدل به اختناق بشود. به حكومت اسلام ، به جمهورى اسلامى ، نه يك حرف زياد، نهيك حر ف كم . كسانى هم كه خواهند به راه هاى ديگر بروند آزادند لكن توطئه قدغن ،خيانت قدغن ، راءى آزاد، هر چه مى خواهند بگويند. صحيفه نور جلد:5 صفحه :184 تاريخ سخنرانى :18/12/57 گمان پيروزى نهايى موجب سستى و سردى شما بايد در اين موقع كه به آستانه پيروزى رسيديد، گمان نكنيد كه كار تمام شد وما پيروز شديم ، كه اين گمان موجب مى شود كه سستى پيدا بشود... بنابراين ملتشريف ايران موظف است كه اين نهضت را به همين طورى كه تا اينجا آورده است ، اين نهضترا حفظ كند. وباحفظ وحدت كلمه و با حفظ اين نهضت و غايت نهضت كه عبارت از اسلام وجمهورى اسلامى بود، با حفظ اينها جلو برود. سستى راه ندهيد به خودتان ، سردى راهندهيد به خودتان ، گمان پيروزى ، گمان پيروزى نهايى نبريد، اگر اين گمان بردهبشود يا اين اعتقاد پيدابشود، سستى پيدا مى شود، شما بايد خودتان را نيمه پيروزبدانيد. صحيفه نور جلد:5 صفحه :198 تاريخ سخنرانى :29/12/57 خوف از سردى و سستى و بازگشت به اوضاع سابق من خوف اين را دارم كه سردى و سستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد واگر خداى نخواسته برگردد، از آن برگشت هايى ست كه ديگر ما رفته ايم از بين . صحيفه نور جلد:5 صفحه :217 تاريخ سخنرانى :8/1/58 ايجاد ناآرامى و تفرقه حالا كه در اين نهضت لمس كردند اين معنا را كه وحدت ملت با اتكاء به خداى تبارك وتعالى آنها را عقب و دست آنها را كوتاه كرد از منافع ما، الان خطر بيشتر است ، يعنى آنهادر پى شيطنت بيشتر هستند و كارمندهايشان ، آنهايى كه جيره خوار آنها هستند، با لباسهاى مختلف ، با طرزهاى مختلف در بين ملت مى خواهند جدايى بيندازند و الان ملاحظه مىكنيد كه در همه اقطار مملكت يك دستجاتى كه جيره خوار آنها هستندمشغول كار شده اند كه اين حكومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد. صحيفه نور جلد:5 صفحه :248 تاريخ سخنرانى :16/1/58 خيال پيروزى و عدم حفظ قدرت ملت اگر خداى نخواسته يا اينها اخلال بكنند و ماشل بياييم و چلويشان را نگيريم و ملت جلويش را نگيرد و يا خودمانخيال كنيم كه پيروز هستيم و به سستى گرايش پيدا بكنيم من خوف اين را دارم كه خداىنخواسته با فرم ديگر همان مسائل پيش بياورند، البته با فرم شاهنشاهى ديگر نمىگويند، براى اينكه اين شكست خورده است ، اين را مى دانند كهقابل عمل نيست ، يك فرم ديگرى رويش مى گذارند، بلدند آنها، مطالعات دارند. اگر ماايستادگى كنيم و قدرتى كه الان در دستمان است كه قدرت ملت است حفظ كنيم ، وحدتكلمه را حفظ كنيم ، همه پيروز خواهيم شد و اگر خداى نخواسته اين حفظ نشود خوف اينمطلب هست كه دوباره ما را برگردانند به آنحال صحيفه نور جلد:5 صفحه :260 تاريخ سخنرانى :17/1/58 تفرقه بين صفوف رژيم طاغوتى رفت و لكن خطراتى هست . دست هاى اجنبى در كار مى باشد تا دوباره ما رابه وضع اوليه برگرداند، تفرقه بين صفوف ايرنيان بيندازند و وظيفه ماست كه ازاين نهضت پاسدارى كنيم . وحدت كلمه را به كار ببنديم و شما با وحدت كلمه توانستيدبا دست خالى بر قدرتهاى بزرگ پيروز شويد. قدرت هاى بزرگ نتوانستند محمدرضارا نگاه دارند. قدرت هاى بزرگ مخصوصا آمريكا و انگلستان براى نگهدارى او كوشش فراوانى كردند ولى در برابر خواست ملت كارى از پيش نبردند. به هوش باشيد! هنوزآنان در صدد از بين بردن شما هستند، ايادى آنان در همه جا تبليغ مى كنند، بخصوص دركارخانجات رفته و مى گويند ما طرفدار كارگر هستيم . اگر آنان در كارخانه مى روندو كارگران با صفا از آنها استقبال مى كنند تااعتصاب كنندشما با هوشيارى بايد جلوىشرارت و مفسده آنان را بگيريد. صحيفه نور جلد:6 صفحه :16 تاريخ سخنرانى :25/1/58 سستى و اختلاف پس از پيروزى قبل از اينكه انقلاب ها پيروز بشوند همه رو به مقصد هستند و گرمى ها و نهضت بسيارارزنده و بسيار گرم هست ، پس از پيروزى يك سستيها پيدا مى شود و يك اختلافها.امروزكه مبارزه به آخر رسيده است و وقت اين است كه ما ايران را بسازيم ، اين ايران خراب راآباد كنيم ، امروز دست هاى مرموزى از آستين بيرون آمده است و بين اقشار ملت تفرقه مىاندازد. صحيفه نور جلد:6 صفحه :21 تاريخ سخنرانى :27/1/58 غفلت از مقصد آنى كه الان ما را يك قدرى به نگرانى مى كشد، اين است كه ملت حالا برگشته به اينكهحال خودش را دارد مى بيند، بين راه از مقصد دست برداشته ، متوجه شده است بهحال خودش . (( خانه نداريم )) يك عده كثيرى به اينكه ما خانه نداريم ، خانه مى خواهيم .يك عده كثيرى به اينكه ما، در اداره مان مثلا چطور است . يك عده كثيرى به اينكه مثلا دردانشگاه چطورى است . از آن حال انقلابى كه اين ملت داشت وحال توجه به مقصد و غفلت از حالات خودش و گرفتارى خودش بيرون آمده است ملت ،سرتاسر كشور اينجورى است الان كه همه الان يك توجه به چيز ديگرى هم پيدا كردهاند و آن - اينكه - گرفتارى هاى خودمان . صحيفه نور جلد:7 صفحه :9 تاريخ سخنرانى :6/3/58 دست برداشتن از مسير ملت امروز روزى است كه بايد همه خدمت بكنند. امروز روزى نيست كه هر كسى به يك طرفبكشد. همه اين مسير ملت كه راه افتاده است . ملت ، ببينم چه كرد، ملت چه مى خواهد - ملت -همان كه ملت مى خواهد همه با هم بايد دنبال اين برويم همان كه اين قدرت بزرگ را بههم زد و شكست بايد دنبال او رفت تا بتوانيم نجات بدهيم ملت را. اگر اين مسير را ما دستاز آن برداريم ، حرف هايى ، هى بنشينند يك مطلب بگويند، اختلاف ايجاد بكنند، ايناسباب اين مى شود كه ما نتوانيم اين نهضت را به آخر برسانيم . صحيفه نور جلد:7 صفحه :20 تاريخ سخنرانى :8/3/58 غفلت از رشد ريشه هاى پوشيده شياطين بايد در اين وقتى كه از همه اوقات براى ايران حساستر است ، علماء ايران - و فقهم الله- و ساير اقشار، جوانان محترم ، دانشگاهى ها، دانشجوها، طلاب علوم دينيه ، بازاريهاساير اقشار، دهقان و كارگر توجه داشته باشند به اينكه شياطين در كمين اند و اگرخداى نخواسته غفلت بشود و اين ريشه هاى پوسيده باز رشد كنند بين جامعه ، زحمت هاهدر مى رود. صحيفه نور جلد:7 صفحه :21 تاريخ سخنرانى :8/3/58 مسامحه و تخطى در امور همه اقشار ملت خصوصا آنهايى كه در راءس كار هستند، خصوصا روحانيينى كه در راءسكار هستند اينها جديت كنند به اينكه مبادا خداى نخواسته چهره جمهورى اسلام به طور قبيحبين مردم وجود پيدا كند... وقتى كه دولت طاغوتى رفت مردم توقع دولت اسلامى دارند.مردم توقع دارند كه حالا كه نمى توانيد همه كارها را يكدفعه اصلاح كنيد لكن آنهايىكه در راءس كار هستند جورى نباشد كه اسلام را هممثل يك دولت طاغوتى ما عرضه بكنيم . اگر ما مسامحه كنيم در امور يا تخطى كنيم از آنمشيى كه اسلام و حكومت هاى اسلامى دارد، اين اسباب اين مى شود كه اسلام را ما در نظرعالم ، در نظر غير، در نظر جوان هاى بى اطلاع از اسلام ، قشرهايى كه اسلام را درستاطلاع بر آن ندارند در نظر اينها يك صورت طاغوتى به آن داده بشود. اين شكست استكه تا آخر اسلام را به شكست مى رساند. صحيفه نور جلد:7 صفحه :31 تاريخ سخنرانى :9/3/58 سستى بعد از پيروزى و خطر ريشه هاى گنديده رژيم و اجانب من بينم كه رو به سستى داريم مى رويم و اين لازمه هر پيروزى است ، وقتى عقيده شد كهپيروز است ، سست مى شود لكن ما پيروز نشديم باز، سست نشويد. ريشه هاى گنديدهرژيم و اجانب در مملكت ما هست و در هر گوشه و كنار هست اگر سستى كنيد، اين ريشه هاباهم مجتمع خواهند شد و اگر مجتمع بشوند خطر دارد. بايد اين نهضت حفظ بشود، اينوحدت كلمه حفظ بشود، بر نگرديد، ملت ما بر نگردند سراغ اينكه خانه ندارند، سراغاينكه كاشانه ندارند، شما پيروز بشويد، همه چيز داريد لكن پيروز نشديم ما. صحيفه نور جلد:7 صفحه :118 تاريخ سخنرانى :25/3/58 ايجاد خلا در تحقق مسائل اصلى غالبا البته در هر انقلابى وقتى كه يك پيروزىحاصل شد، آن وقت مردم متوجه به گرفتارى هاى خودشان مى شوند.قبل از پيروزى توجه دارند به اينكه برسند به پيروزى وقتى كه فهميدند حالاپيروز شدند يك سستى پيدا مى شود، توجه به گرفتارى ها زياد مى شود ، نظيراينكه يك قافله اى وقت كه از اين منزل مى خواهد به يكمنزل ديگرى برود مثلا چهار فرسخ مثل قوافل سابق تا توى راه بودند خستگى نبودهمچو كه مى رسيدند به منزل ، آنجا خستگىحاصل مى شود، خستگى توى منزل حاصل مى شود. آن وقت ديگر اگر به آنها مى گفتندكه پا شويد يك نيم فرسخ ديگر برويد نمى توانستند، آنجا چون رسيدند بهمنزل سستى مى كنند. قضيه انقلابات هم اين طورى است كه وقتى كه همه داريم با همحركت مى كنيم كه آن سد را بشكنيم خسته نمى شويم ، سستى پيدا نمى شود، هر چه جلومى رويم قويتر مى شويم . وقتى كه رسيديم به يك جايى كه سد را شكستيم و اعتقادماناين شد كه الحمد الله پيروز شديم ، آن وقت بر مى گرديم سراغ اينكه زاغه نشينانوضعشان چه جورى است ؟ اداره اى ها وضعشان چه جورى است ؟ ارتش ها وضعشان چهجورى است ؟ مردم كوچه و بازار را بايد چه كرد؟ مدارس را بايد چه كرد؟ اينها براى ايناست كه ما خودمان را پيروز فرض كرديم . حالا برگرديم بهمسائل خودمان . اگر در اين انقلاب درست دقت كنيم پيروزى ما در آن وقتى است كه آنمسائل اصلى ما لااقل درست تحقق پيدا بكند. ازمسائل اصلى ما يكيش تحقق پيدا كرده است و آن رفراندم براى جمهورى اسلامى است ، اماقانون اساسى كه اساس يك ممكلت است و بعد هم مجلس شورا كه بايد باشد در يكمملكتى ، رييس جمهور بايد باشد، اين مراحل باز بر ايمان مانده است . اگر بنا باشدكه ما حالا به خيال خودمان پيروز شده باشيم ، آن وقت من كه طلبه هستم بروم سراغطلبگى خودم و شما آقايان هم برويد هر كدام سراغ كارهاى خودتان ، گرفتارى هاىخودتان ، اين مسائل اصلى ممكن است يك وقت خلابه آن وارد بشود و خطرناك است . صحيفه نور جلد:7 صفحه :139 تاريخ سخنرانى :28/3/58 طرح خواسته هاى شخصى و گروهى بعد از انقلاب لازمه هر انقلابى كه شايد قابل اجتناب نباشد اين است كه بعد از پيروزى يا بعد ازاعتقاد به پيروزى ، اين مسائل شخصى پيش مى آيد. مادامى كه درحال انقلاب هست يك ملتى (هر ملتى باشد) درحال انقلاب مسائل شخصى و مسائل گروهى پيششان مطرح نيست ، همه اجتماعا رو به مقصدمى روند. چنانچه در انقلاب ايران ملاحظه كرديد كه همه قشرهاى ملتمسائل شخصى و مسائل حزبى و گروهى خودشان را كنار گذاشته بودند و رو به يكمقصد مى رفتند، حتى آن گروه هايى كه موافق با نهضت هم نبودند آنها هم سكوت مىكردند، طرح نمى كردند مخالفت را براى اينكه مى ديدندمقابل ملت نمى توانند عرض وجود بكنند. لكن بعد از اينكه اين پيروزى تا همين حدحاصل شد و مردم دريافتند كه حريف را از ميدان بيرون كرده اند، آن هم يك همچو حريفقدرتمندى و ريشه دارى كه رژيم دو هزار و پانصد ساله بود، بعد كه مردم احساسپيروزى كردند مثل اينكه سى و پنج ميليون جمعيت را از زندان بيرون كرده باشند. اينهااز اختناق و از زورها و چپاولگرها و اينها، يكدفعه زدند بيرون و بعد از اينكه خودشانرا پيروز ديدند، اين معنايى كه لازمه انقلاب است در ايران همحاصل شد و آن اينكه بعد از انقلاب توجه مى شود به خواست هاى شخصى . درحال انقلاب اصلا صحبت مسكن هيچ مطرح نبود كه مسكن كى دارد، كى ندارد حتى آن زاغهنشين ها هم آنطورى كه يك وقت نشان دادند، آنها هم در مصاحبه گفت يكيشان كه ما صبح كهمى شود همه مان با هم مى رويم براى تظاهر. اصلا مطرح نبود كه كسى مسكن دارد ياندارد، كسى فلان احتياج را دارد، فلانكس حقوقش كم است ، زياد است ، اين حرف ها اصلشدر حال انقلاب مطرح نيست و درايران هم ديديد كه نبود. اما مع الاسف در ايرانقبل از اينكه ما به پيروزى نهايى برسيم اين پيروزى نيم رس اسباب اين معنا شد كهمردم ، گروه ها متوجه به مسائل شخصيه شدند و توجه به آن نابسامانى ها كه در رژيمگذشته باقى گذاشته بود و آن گرفتارى هايى كه براى همه قشرها بود و از ارثهمان رژيم سابق بود. اين توجه يك جهت شد كه مردم از آن وحدت كلمه و از آن توجهخاصى كه همه با هم داشتند بيرون آمدند. صحيفه نور جلد:7 صفحه :244 تاريخ سخنرانى :11/4/58 |
|
|
|
|
|
|
|