بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی, مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     EGTEMA01 -
     EGTEMA02 -
     EGTEMA03 -
     EGTEMA04 -
     EGTEMA05 -
     EGTEMA06 -
     EGTEMA07 -
     EGTEMA08 -
     EGTEMA09 -
     EGTEMA10 -
     EGTEMA11 -
     FOOTNT01 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

لزوم تحول تواءمان در نظام و افراد
جمهورى اسلامى اين است كه اداره مالى آن هم اسلامى بشود، اداره عدليه اش هم اسلامىبشود. تحول بايد پيدا بشود، تحول در نظام وتحول در افراد كه اين نظام را مى خواهند پيش ببرند. به مجرد اينكهتحول در نظام هم باشد و تحول در افراد نباشد، فايده ندارد براى اينكه وقتىتحول در افراد نباشد، اگر حالا هم يك كسى ، يك تحولى در نظام درست كند، فردا همينافرادند كه اين نظام را مى خواهند پيش ببرند، همين افراد، نظام رامعوجش مى كنند،برخلاف مى كنند.
صحيفه نور جلد:8 صفحه :85 تاريخ سخنرانى :17/4/58
مملكت اسلامى به تمام معنا 
مردانه در ميدان باقى باشيد و جلو ببريد اين نهضت را تا اينكه انشاءالله اسلام با آنمحتواى مترقى اش پياده بشود و مملكت ما يك مملكت اسلامى به تمام معنا بشود يعنى تمامقشرهايش اسلامى بشود يعنى هم دولت يك دولت اسلامى باشد هم وزارتخانه ها يكوزارتخانه هاى اسلامى باشد، هم ادارات ، ادارات اسلامى باشد هم استاندارى هااستاندارى هاى اسلامى باشد، هم بازار و دانشگاه وامثال ذلك .
بايد ما كوشش كنيم براى اين مقصد بزرگ يعنى اين مقصدى كه انبيادنبال اين مقصد بودند و تا آخر هم دنبال اين مقصد بودند و به پيش رفتند، ماها بايد بهتبعيت از انبياء خدا، به تبعيت اولياء خدا اين مكتب را به پيش ببريم و انشاء الله اين مملكترا يك الگويى قرار بدهيم از براى ساير كشورهاى اسلامى و بلكه ساير كشورهايىكه مستضعفين گرفتار مستكبرين هستند و اميد وارم كه موفق بشويد.
صحيفه نور جلد:10 صفحه :112 تاريخ سخنرانى :11/8/58
 تحول تدريجى از اصل به فرع
حالابايد همه شماها، همه خواهرها، همه برادرها، همه قوا بايد مجتمع بشوند براى اينكهاين دو مرحله را بگذرانيم مرحله تعيين رييس جمهور و بعد هم انشاء الله مجلس شوراى ملىكه يك حكومت مستقرى ، اسكلت حكومت تحقق پيدا بكند و بعد برويم سراغ اينكه محتواىاين چه بايد باشد. محتوا الان يك محتواى غربى تقريبا بايد گفت هست ، نه غربىغربزدگى ، يك غربى وارداتى كه اين اجناس كه خودشان نمى خواهند صادر مى كنند،فرهنگى كه خودشان نمى خواهند و نمى پذيرند براى ما صادر مى كنند، يك همچوچيزهايى است الان در كار لكن ما بايد حكومت مان را اساسش را درست كنيم بعد برويمسراغ محتوا در درجه دوم ، نه اينكه حالانبايد اصلادر اين كارها دخالت بكنيم ، لكن نبايداز آن اصل و آن اساس ‍ غافل باشيم . گاهى وقت ها است كه براى خاطر توجه به فروع، آدم از اصل عقب مى ماند. بايد كارى بكنيم كه از آناصل عقب نمانيم ، اصل قضيه كه عبارت از استقرار يك حكومت مستقر تامى است اسلامى وصحيح اين تحقق پيدا بكند، آن وقت بعد از اينكهاصل تحقق پيدا كرد برويم سراغ فروعش . همانطورى كه در اسلام هم ازاول كه اسلام را آوردند و يا انبياء ديگر، اديان خودشان را آوردند،اول دنبال اين بودند كه مشرك ها را متوجه بكنند بهاصول ، اصول را اول پيشنهاد مى كردند بعد كهاصول را پابرجا مى كردند مى رفتند سراغ فروعش ، آن چيزهايى كه شاخه هاى او هست .
صحيفه نور جلد:11 صفحه :210 تاريخ سخنرانى :15/10/58
بنيانگذار جمهورى اسلامى با آزادى و آرامش  
و من اميدوارم كه اين مجلس به بركت اين روز مبارك ، مجلس عدالت و پيرو اسلام و به نفعمسلمين و كشور اسلامى باشد. سپاس خداوند بزرگ را كه در مدتى كوتاه ملت ايرانموفق شد كه اساس جمهورى اسلامى را با آزادى و آرامش بنيان گذارد.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :121 تاريخ سخنرانى :7/3/59
اصلاح كشور در گرو اصلاح مراكز تحصيل 
بزرگتر سنگر، براى اسلام اين مراكزى است كه شما در آنها زندگى مى كنيد وتحصيل مى كنيد. اين مراكز، مراكزى است كه بااصلاح آنها، كشور اصلاح مى شود و باتباهى آنها، كشور به تباهى كشيده مى شود.
صحيفه نور جلد:14 صفحه :12 تاريخ سخنرانى :2/11/59
تحول حكومت از استبداد به مردمى
و يك جهت ديگر هم اين تحولى است كه پيدا شده در همه جا شما ملاحظه بكنيد، شايد،بعضى آقايان يادشان بايد باشد، همين در زمان قاجار هم كه ديگر اين آخرى با ضعفزندگى مى كردند معذلك حكومت هايشان در هر جا حكم يك سلطان داشت ، حكم يك پادشاه راداشت ، هر كارى خواست مى كرد و بسيارى از جاها را هم اجاره مى دادند اين - فرض كنيد كه- استاندارى كه مى خواست يك جايى برود، آن والى كه مى خواست برود - فرض كنيد -والى خراسان بشود، خراسان تيول او بود و آن وزير بالا و آن فرض كنيد كه امير والا،آن يك وجهى مى داد خراسان را مى خريد بنا هم بر اين بود كه تو برو هر كارى مىخواهى بكن ، ما گوش نمى دهيم به حرف هاى مردم او رفت آنجا هر كارى دلش مى خواستمى كرد، مردم را هر طور مى خواست عذاب مى داد و البته آن پولى كه داده است بايددرآورد بااضافاتش ، پول هم در مى آمد الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد ازنخست وزير و رييس جمهورش بگيريد تا آن پايين ها هر كه هست ، مى بينيد كه يك مردمىهستند كه از خود مردم هستند رييس جمهور يك طلبه اى بوده است سابق و بعد هم يك آقايىشده است و بعد شده است رييس جمهور نه دستگاهى اينها را دارند و نه افكارى اينها رادارد و همين طور همه وزرا اين وزرا گاهى وقت ها جمعيتى مى آيند اينجا و مخلوط به همهستند، آدم تميز نمى دهد كه اين پاسدار هست يا وزير من حكومت كوچك را ديده ام كهوضعشان چطور بود و با چه وضعى بيرون مى آمدند وقتى بيرون مى آمدند، مردم همهصف مى كشيدند برايشان تعظيم بايد بكنند با بساط مى آمد بيرون يك حكومت فرضكنيد كه جاى كوچكى ، اما حالا نخست وزيرش مى آيد، مردم باشندمثل سايرين اين هم يك مساءله اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است جاهاى ديگرنيست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتندوهم مردم پشتيبان ارتشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :12 تاريخ سخنرانى :30/10/60
حاكميت مردم (طبقه متوسط) اساس ادامه انقلاب  
اساس ادامه يك پيروزى و ادامه يك انقلاب در يك امرى است كه به نظر مى آيد در راءسامور واقع است و او اينكه دولت ، مجلس و كسانى كه در ارتش هستند و سپاه و همه اينها ازطبقه متوسط و مادون متوسط باشند اساس سلطه اى كه بر كشورها و بر كشور ما ازطرف غير واقع شده است ، افراد مرفه و كسانى كه سرمايه هاى بزرگ داشته اند ياقدرت براى حفظ خودش و حيثيت خودش در دست داشته است مادامى كه مجلس و ارگان هاىدولتى و همه اينها و مردم از اين طبقه متوسط و مادون متوسطتشكيل بشود امكان ندارد كه يك دولت بزرگى ، يك قدرت بزرگى به هم بزنداوضاع را هميشه اين قدرت هاى بزرگ در هر كشورى يك نفر را با او تفاهم مى كردند كهاين يك نفر براى خودش و براى قدرتمندى خودش و براى سرمايه خودش فعاليت مىكرد، او را مى ديدند و ملت را مى چاپيدند و به اصطلاح كدخدا را مى ديدند و ده را مىچاپيدند.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :30 تاريخ سخنرانى :19/11/60
بخش دوم : انقلاب اسلامى ايران  
فصل اول : ويژگى و ماهيت انقلاب 
فراگير بودن انقلاب يك برنامه الهى 
شما اگر تاريخ را ملاحظه كنيد، آنقدرانقلاباتى بوده است ، لكن به اين صورت كه ازآن طرف جنود ابليسى به جان مردم بيفتند و از اين طرف ملت كشته بدهد، جوان بدهد ومقاومت كند نبوده . الان وضع ايران اين طور است كه هر جايش را كه ملاحظه بكنيد انقلاباست ، بايد گفت كه انقلاب ايران هرجا كه برويد ، در آن جا (آنطورى كه براى ما دارندنقل مى كنند) از بچه هاى تازه به زبان آمده تابزرگسال و جوان ها و پيرها و اينها، از دختر بچه ها و پسر بچه تا زن ها و خانم هاىبزرگ و مردهاى بزرگ يك برنامه الهى در كار بوده است . دست بشر چنين قدرت نداردكه اين طور مردم را بيدار كند كه همه طبقات و همه بچه ها و بزرگ ها ، اينها با هم بهيك راه بروند.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :116 تاريخ سخنرانى :17/7/57
نهضت الهى و جوشيده از متن ملت  
نهضت جوشيده است از متن ملت جوشيده و بيرون آمده ، نمى تواند كسى بگويد كهمال من است ، هيچ كس حق ندارد.... هر كس بگويد كه اينمكال من است و مال آن نيست ، هيچ دستى نمى تواند اين جور ملتى را تغيير بدهد، خداست اينكار كرده است ، اين دست خداست ، هيچ قدرتى نمى تواند در ظرف ، مى شود گفت يكسال و چند ماه يك سال و چقدر ، براى اين كه قبلش يك قدرى همين طور تدريجى بود كارو باز زشد نكرده بود. در ظرف يك يك سال و چند ماه اوج ، ازتحول و تبديلى كه در مملكت ما، در ملت ما حاصل شده است ، كه راه صدسال رفته ، يعنى 2500 سال را زير پا گذاشته و مالانده ، نمى شود كه با دست زيدو عمر باشد . اين نمى شود، نمى شود گفت كه روحانيون اين كار را كرده اند، نمى شودگفت مردم بازار اين كار را كرده است . خير، دست خداست و از متن بطن توده است ، اين بهامر خدا، ولهذا اميد بخش است . چون الهى است ، اميد بخش است .
صحيفه نور جلد:22 صفحه :138 تاريخ سخنرانى :10/8/57
هدف و ثمره نهضت مقدس  
برداران محترم ! در اين نهضت مقدس كه تشكيل حكومت اسلامى سرلوحه اهداف آن است وضمانت از آزادى و استقلال از ثمرات آن ، صبور باشيد.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :2 تاريخ سخنرانى :14/8/57
حركت برخاسته از متن جامعه و فطرت انسانى 
سوال : آيا حركت ايران داراى تشكيلات سياسى است ؟
جواب : اين حركت ازمتن جامعه و فطرت انسانها برخاسته است و متكى به شخص يااشخاصى نيست و از روحيه قوى تشكيلات سياسى آشنا با فهم مردم جامعه ايرانبرخوردار است و اين عامل ، خود تضمين كننده جايگزينى يك تشكيلات سياسى نيرومند بهجاى رژيم شاه مى باشد.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :210 تاريخ سخنرانى :20/8/57
تغييرات اساسى در همه ابعاد جامعه 
يكى ديگر از خصايص اين نهضت اين است كه خواستار تغييراتى اساسى در همه ابعادجامعه ايرانى مى باشد كه عبارت است از سقوط شاه ، برچيده شدن نظام شاهنشاهى واستقرار حكومت اسلامى .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :23 تاريخ سخنرانى :14/9/57
ايجاد تحول فكرى و جنبش همگانى
اما سازمان دادن نهضت اسلامى همگانى ملت ايران ، اين نهضت ، جنبشى است كه همه مردم راشامل مى شود و از آنها و مردم سرچشمه مى گيرد و اعتقادش به اين است كه اين نهضت راتا به ثمر رسيدن بايد ادامه داد البته ما روحانيون مردم را هدايت كرديم و تمام جراء مرژيم را افشاء كرديم و روشنگرى روحانيون ، بحمدالله مفيد واقع شد و مردم روشنشدند و يك تحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد، به طورى كه همه با هم يكصدا به دنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدن نظامشاهنشاهى و برقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست درمركز، همين مطلب را مى خواهند، در شمال و جنوب و شرق و غرب هم همين موضوع را طالبندهمه فرياد استقلال ، آزادى ، حكومت اسلامى را سر داده اند و مى خواهند، چرا نخواهند.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :16/9/57
اسلامى و انسانى بودن انقلاب  
بايد ملت ايران بداند كه اين انقلاب ايران با ساير انقلاباتى كه در دنيا واقع شدهاست فرق دارد. اين انقلاب از باب اينكه انقلاب اسلامى و انسانى بود ضايعات كمى بهبار آورد. در انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است ضايعات بسيار زياد بوده است ومابحمدالله با كمى ضايعات به پيروزى بزرگنايل شديم . يك شاهنشاهى ظالم دو هزار و پانصد ساله را شما ملت ايران با مشت و باهمتى بزرگ و ايمانى راسخ سرنگون كرديد و توجه به پشتيبانى هايى كه از او مىشد نكرديد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :75 تاريخ سخنرانى :23/11/57
حفظ نظم در انقلاب اسلامى انسانى 
درود برملتى كه در انقلابش چنان حفظ نتظم كرد كه چشم هاى دنيا را خيره كرد.انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است به قدرى شديد است و به قدرى خون ريزى در آنشده است كه نمى توان ناديده گرفت . در اين انقلاب مذهبى شما، در اين انقلاب اسلامىانسانى شما بحمد الله ضايعات بسيار كم بود براى اينكه حفظ ايمان و شمارا واداركرده بود با ظلم مخالفت كنيد، شيطان از اينعمل شما دور بود، نظر خداى تبارك و تعالى با شما بود، نظر امام زمان - سلام اللهعليه - با شما بود.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :81 تاريخ سخنرانى :26/11/57
احياى اسلام در نهضت الهى ايران 
اسلام داشت منسى مى شد، اسلام را داشتند منهدم مى كردند قرآن را داشتند زير چكمه هاازبين مى بردند ، قيام شما جوانهاى ايران ، قيام شما ملت ايران كه قيام الهى بود، نهضتالهى بود ، قرآن را زنده كرد، اسلام را زنده كرد، حيات تازه به اسلام بخشيد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :140 تاريخ سخنرانى :14/12/57
وحدت در مقصد  
بحمدالله در ايران در اين سنوات اخير يك نهضتى ، يك نهضت الهى پيدا شد كه من نمىتوانم اسمى رويش بگذارم الا اينكه اين نهضت الهى بود، نهضتى كه بچه هاى صغيرشبا پيرمردهاى كبير با هم بودند، نهضتى كه بچه ها پستانك را در دهان مى گذاشتند،وقتى بيرون مى آوردند مى گفتند مرگ بر شاه ، باز پستانك را به دهان مى گذاشتند. ازبچه هايى كه اول ، اول صحبت و حرف زدنشان است تا پيرمردهايى كه آخر عهدشان استبه حيات ، همه با هم بودند و همه با هم طرد كردند اين طاغوت را. رمز پيروزى ايرانهمين بود كه اتكال به خدا، براى خدا و وحدت كلمه ، وحدت كلمه و وحدت غرض ، مقصد،از هر كس مى رسيدند، مقصد اين بود كه حكومت اسلام باشد، مقدمه اين بود كه حكومتطاغوت نباشد، مقصد اين بود كه استقلال و آزادى در پناه حكومت اسلامى باشد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :173 تاريخ سخنرانى :16/12/57
قوه ايمان عامل بسيج سراسرى
اين شعار بايد محفوظ باشد كه اين قيام ، قيام ملى نيست ، اين قيام ، قيام قرآنى است ، اينقيام ، قيام اسلامى است . يك ملت ضعيفى كه هيچ نداشت ، درمقابل ابرقدرتها و در مقابل اين قدرت شيطانى كه همه چيز داشتند و تا دندان مسلحبودند، به قوه مليت نمى تواند غلبه كند. ملتى كه غلبه كرد براى اينكه شهادت آرزوى او بود. بعضى جوانها ى من ، از من شهادت را طلب مى كردند و مرا قسم مى دادند كه دعاكن كه شهيد بشويم ، زن هايى كه جوانهاى خودشان را دادند، افتخار براين كردند كهشهيد داده ايم و آن كه يك پسر از او باقى مانده بود باز مى گفت اين را هم اهداء مى كنم .اين قدرت مليت نيست اين قدرت ايمان است ، اين قدرت اسلام است ، خبط نكنند، اشتباه نكنند.اين اسلام است كه غلبه كرد بر ابر قدرت ها، اين اسلام است كه فرزندان او به شهادتراغب هستند. اين قوه ايمان است كه مردم را سرتاسر ايران بسيج كرد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :184 تاريخ سخنرانى :18/12/57
الهى بودن نهضت عامل پيروزى
اين نهضت چون يك نهضت الهى بود، نه يك نهضت ماديگرايى ، نهضت ملى ، يك نهضت الهى، يك نهضت اسلامى بود از اين جهت پيروز شد.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :44 تاريخ سخنرانى :11/3/58
اسلام انگيزه قيام ملت  
اين يك نهضتى الهى بود. نهضت مثل نهضت هاى آنهايى كه به خدا اعتقاد ندارند يا آنهايىكه نهضت هايشان نهضت هاى جهت مادى بوده است . نبوده است نهضت ايران نهضتى بود كهخداى تبارك و تعالى در آن نقش ‍ داشت و مردم به عنوان جمهورى اسلامى ، به عنوان اسلام، به عنوان احكام اسلام درخيابان ها ريختند و همه گفتند ما اين رژيم را نمى خواهيم و حكومتعدل اسلامى و جمهورى اسلامى ميخواهيم . اين چيزى كه انگيزه اين ملت بود، انگيزه همهقشرها الابعضى ها. زن ها در خيابان ها ريختند، مردها درخيابان ريختند، بچه ها آمدند. همينديشب كسى مى گفت كه من شاهد قضيه بودم كه يك بچه ده ، دوازده ساله سوارموتورسيكلت شده بود و حمله كرد طرف يك تانك و از آن ور هم بچه را تكه تكه كردند،اما او يك بيرق دستش بودو حمله كرد. اين چه بود ؟ قضيه ، قضيه چه بود كه يك چنينتحول در ملت پيدا شد؟ اين تحول عظيمى كه در اين ملت پيدا شد، يك تحولى بود كهفقط براى اين معنا كه مثلا رژيم نباشد؟ يا دنباله داشت ؟ رژيم نباشد، حكومت اسلامىباشد، اساس او بود، اساس آن بود كه مى خواستند قرآن حكومت كند در اين كشور. موانعرا برداشتند كه حكومت ، حكومت اسلامى باشد
صحيفه نور جلد:7 صفحه :60 تاريخ سخنرانى :16/3/58
قيام اسلامى با عنايت خداوند 
اگر اين يك نهضت ملى بود، نه شما اينقدر فعاليت مى كرديد و نه ما و نه ساير ملت .ملت اسلام راميخواهد، ملت كشور خودش را هم كه مى خواهد براى اسلام است . از بچه هاىكوچك تا پيرمردها همه فرياد اسلام مى زدند و اين نهضت براى همين صيغه اسلاميش وبراى همين كه مقصد اسلام بود و قيام بر ضد طاغوت ، قيام بر ضد كسانى كه اسلام رامى خواستند بشكنند و كارهايى كردند كه اسلام را مى خواستند به فراموشى بسپارند،يك قيامى بود كه خداى تبارك و تعالى مدد فرمود كه شما جمعيتى كه همه متفرق بوديد،همه از هم جدا بوديد، همه با هم مجتمع شديد، ارتشى ها كه بر ضد ما بودند،متصل شدند آنهايى كه اصلش كارى به اينمسائل نداشتند وارد شدند، آنهايى كه اگر كار داشتند، كم كار بودند پركار شدند وهمه با هم يك مقصد ، همه باهم يك مقصد، يعنى از مركز تا شعاع آن طرف ، تا آخر مملكت ،از آن طرف هم تاآخر از آنور، از آن ورهم تاآخر همه با هم يك چيز مى گفتند. يعنى دربيابان ها هم اگر شما مى رفتيد از يك چوپان مى پرسيديد كه تو چه مى خواهى ؟ مىگفت كه جمهورى اسلامى . آن يك مساءله الهى بود، خدايى بود. يعنى خدا تاءييد كردشما را، و اين را خيلى براى خودتان و براى خودمان افتخار مى دانيم كه در يك مرحله اىكه رو به نابودى داشت يك مملكتى مى رفت ، اسلام رو به فراموشى مى خواست برود،در يك چنين مرحله اى خداوند عنايت كرد و دست رحمتش را دراز كرد به طرف ملت و ملت همهبا هم هر كس از هر جا مى آمد داد مى زد اسلام ، طاغوت نه ، رژيم نه ، اين يك مطلبى نبودكه يك كسى بتواند خودش درست كند اين را خدا درست كرده .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :66 تاريخ سخنرانى :20/3/58
نزديكى همه اقشار به هم و الهى بودن مقصد 
در اين نهضت ، يكى از بركات اين نهضت اين بود كه اين قشرها را به هم نزديك كرد،قشر دانشگاهى با قشر روحانى و طبقه جوان روحانى ، اينها با هم نزديك شدند، همكارشدند و همه با ساير طبقات مردم نزديك شدند، همكار شدند و همه اينها در اين كلمه((رژيم طاغوتى نبايد باشد و بايد يك جمهورىعدل اسلامى باش))، همه با هم مشترك شدند. اين غرض همه بود و مقصود همه اين معنابود.
اين نزديك شدن اين قشرها به هم ، متحد شدن اين قشرهايى كه از هم جدا بودند، باتاءييد خداى تبارك و تعالى و با اينكه همه مقصدشان يك مقصد الهى بود، اين سد، عظيمكه همه امكان نمى دانستند، ممكن نمى دانستند كه اين سد شكسته بشود، اين سد را شكست .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :216 تاريخ سخنرانى :6/4/58
جنبه الوهيت نهضت  
تمام گروه ها ادغام شد در يك گروه و تمام قول ها و تمام فريادها ادغام شد دريك فريادو آن فرياد مرگ بر اين رژيم و - عرض بكنم كه - جمهورى اسلامى مى خواهيم . آن ادغامگروه ها در هم و توجه به اسلام بود كه اين سد بزرگ شيطانى را شكست و همه حسابماديين را باطل كرد، آنها حساب عالم طبيعت و ماده را مى كردند حساب جنبه الوهيت آن را نمىكردند، ايمانش را حساب نمى كردند كه ايمان چه قدرتى دارد، آن را نمى توانند حسابكنند و ايمان نمى دانند چه است .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :229 تاريخ سخنرانى :7/4/58
انقلاب انسانى  
بحمدالله اين انقلابى كه در ايران پيدا شد كه من اين انقلاب را خيلى به آن خوشبين هستم، نه از اين باب كه محمدرضا را شكست داد، اين هم زياد بود، خيلى عظيم بود، و نه از اينباب كه غرب و شرق را شكست داد، از اين باب كه يك انقلاب انسانى پيدا شد، خودشانرا شناختند.
صحيفه نور جلد:9 صفحه :31 تاريخ سخنرانى :12/6/58
الهى بودن مقصد 
مقصد همه مقصد الهى بود، انگيزه اسلام بود. مى ديديم كه در شعارهايشان ، درفريادهايشان شعارهاى اسلامى بود، فريادهاى ((الله اكبر)). مقصد اين بود كه آنها راكه مخالف اسلام مى دانستند بروند كنار و بعد از آن انشاء الله آن مقصد حقيقى كه آنمقدمه اين است تحقق پيدا بكند.
صحيفه نور جلد:9 صفحه :163 تاريخ سخنرانى :28/6/58
آزادى مطلق در انقلاب صحيح و اسلامى  
از همه انقلاب هايى كه در عالم پيدا شده است اين انقلاب اسلامى ايران براى خاطر اينكهاسلامى بوده از همه بهتر است و يك انقلاب صحيح است ، يك انقلاب اسلامى است و لهذابعد از انقلاب يك آزادى مطلقى به همه داده شد شماخيال مى كنيد در انقلابات ديگر آزادى مى دهند؟ آزادى به مردم نمى دادند بعد از انقلابتمام مطبوعات را جلويش مى گرفتند، تمام مجالس را جلويش مى گرفتند، همه دستجات راجلويش مى گرفتند، همه را به طور اختناق جلويش مى گرفتند به اسم اينكه انقلاب ، درانقلاب بايد اين چيزها بشود، لكن اين انقلاب اسلامى جلوى هيچ طايفه اى را نگرفته ،جلوى هيچ قلمى را نگرفت .
صحيفه نور جلد:10 صفحه :51 تاريخ سخنرانى :3/8/58
نهضت تمام قشرها براى مطالبه حق 
من بايد به شما عرض بكنم كه نهضت ما با پيروزى آمده است و با پيروزى جلو رود وهيچ نگران اين معنا نباشيد براى اينكه يك ملتى وقتى كه يك مطلبى را خواست آن هممطلبى كه حق است ، حق ملتهاست ، يك ملتى كه تمام قشرهايش نهضت كرد و بپا خاست واين قيام هم قيامى بود كه حق خودش را مطالبه كرد، آزادى را مطالبه مى كرد،استقلال را مطالبه مى كرد و چون مسلم است جمهورى اسلامى را، يك همچو ملت بپاخاستهبراى مطالبه حق خودش ، همين اسباب اين شد كه نتوانستند اين ابرقدرتها سالهاى درازاين حق را از اين ملت سلب كرده بودند و آزادى به هيچ وجه نبود،استقلال نبود، رژيم ، رژيم غير قانونى سلطنتى بود، نتوانستند كه حفظ كنند آن رژيم راو نتوانستند آن اختناقى كه سابق بود و سابقه داشت در اين مملكت ، باز نگهش دارند ونتوانستند وابستگى ما را به غير حفظ كنند.
صحيفه نور جلد:10 صفحه :130 تاريخ سخنرانى :13/8/58
بى نظير بودن انقلاب اسلامى در عالم  
ما مدعى هستيم كه انقلاب ما در عالم نظير نداشته است براى اينكه اسلامى بوده است وچون اسلامى بود و تمام افراد ملت شركت در اين امر داشتند، يك انقلابى نبود كه يكحكومتى بيايد و حكومتى را ببرد، يا يك نظامى بيايد و يك حكومتى را ساقط كند، آنطورنبود يك ملتى قيام كرد و ملتى كه اسلامى بود، ملتى كه خودش را پايبند اخلاق وپايبند اسلام مى دانست و مى داند، اينها قيام كردند و حريف خودشان را بيرون كردند وغلبه كردند.
صحيفه نور جلد:10 صفحه :246 تاريخ سخنرانى :8/9/58
انقلاب بزرگ ايران متمايز از ديگر انقلابها 
انقلاب ما انقلاب بزرگى بوده است و در حد خودش بالاترين انقلاب بوده است ، باوضعى كه حاضر است و ما شاهد بوديم و پشت سر آن آشفتگى هايش ناچيز است . آنطورى كه انقلاب هاى ديگر بودند كه بعد از پنجاهسال ، شصت سال ، بعد از چند سال باز گرفتار هستند ما آن گرفتارى ها را نداريم ومهم هم اين است كه انقلاب ما اسلامى است و ملى ، ملت مسلم قيام كرده است براى اسلام و هرقيامى كه اينطور باشد پشت سرش آن طور خونريزى ها، آن طور وحشيگرى ها پيدا نمىشود. شما مطلع هستيد كه در اين انقلابات يك ميليون و يك ميليون و نيممقتول داشتند... كشور ما بعد از اينكه انقلابش پيروز شد، يك نفر هم حتى بى گناه كشتهنشد. آن اشخاصى كه در محكمه بردند و ثابت شده است به اينكه مفسد بوده اند و فسادايجاد كرده اند و قتل عام ها كرده اند، امر به قتل عام ها كرده اند، آنها يك عده معدودى بودندكه بعد از اينكه محاكمه شدند به جزاى خودشان رسيدند. بعد از انقلاب ما، يك آزادى دادهشد، تمام مرزها باز و تمام فرودگاه باز و تمام احزاب و تمام نويسندگان آزاد، درصورتى كه بعد از انقلاب ، شما مى دانيد كه تمام اينها به روى دنيا بسته مى شود.انقلاب ما، غير از انقلاب جاهاى ديگر است .
انقلاب وقتى متكى بر اسلام شد و ملت متعهد به اسلام بودند اين انقلاب نمى تواندآنطور خسارات را داشته باشد. ما هر چه خسارت ديديم در حالى بوده است كه با شاه ،شاه مخلوع و دار و دسته او برخورد داشتيم و حالا هم هر چهمقتول هست آنهايى هستند كه آنها دارند جنايت مى كنند و باز هم ناچيز هست ، چيزى نيست درنظر ما.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :51 تاريخ سخنرانى :28/9/58
غلبه اسلام بر كفر 
پيروزى اى كه شما جوان ها با اتحاد با ساير قشرهاى ملت به دست آورديد درطول تاريخ اين طور پيروزى با اين كيفيت پيدا نشده بود. پيروزى يك ملت مسلم بدوناتكاء به غير خدا، بدون تجهيزات نظامى ، بدون تعليمات نظامى ، بر يك قدرت هاىمجهز، داراى تجهيزات نظامى ، داراى تعليمات نظامى ، علاوه بر آن يك ملتى ، يكقدرتى كه همه قدرت ها هم دنبال او بودند. اينطور غلبه غلبه اسلام بود بر كفر،غلبه متن اسلام بر متن كفر.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :68 تاريخ سخنرانى :30/9/58
انسجام ملت با صداى ملكوتى 
شما مى دانيد كه ما نه قدرت نظامى داشتيم و نه ملت ما تعليمات نظامى ، شما جوانانعزيز مشغول تحصيل دانش بوديد و ساير قشرها هممشغول كارهاى مخصوص خودشان بود روحانيون هممشغول تحصيل علوم خودشان بودند، ما نداشتيم يك جمعيتى كه تعليمات نظامى ديدهباشد و نه يك تجهيزاتى داشتيم لكن يك چيز داشتيم ودنبال آن يك چيز ديگر، عقيده به اسلام ، ايمان به خدا، قيام براى خدا كهدنبال آن جمع شدن همه قشرها در زير بيرق اسلام بود. اين دو نيروى عظيم را ما داشتيمكه يكى اصيل و يكى دنبال او نيروى اصيل ، نيروى ايمان ، توجه به خدا،اتكال به ذات مقدس حق از همه زبان ها ذكر خدا بيرون مى آمد، با الله اكبر جلو رفتند ودنبال اين مطلب اصيل همه قشرها با هم مجتمع شدند و همه اغراض ‍ كنار رفت يك صدا و آناينكه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ، اين يك صدا كه از حلقوم شما فرزندان اسلام درآمدو اين صداى اسلام بود. صداى ملكوت بود، صداى عالم غيب بود و اين صدا همچو اين ملترا منسجم كرد و همچو قدرتى به ملت داد كه با دست خالى بر قدرت بزرگ غلبهكردند. از اين به بعد هم ما، احتياج به اين صداى ملكوتى الهى داريم و احتياج به اينانسجام .
صحيفه نور جلد:11 صفحه :72 تاريخ سخنرانى :1/10/58
انقلاب جوشيده از متن مردم با قدرت معنوى 
شما شايد در طول تاريخ كم پيدا كنيد يك انقلابى كه از متن خود مردم جوشيده باشد وهيچ اتكايى به قوه نظامى ، به قدرت خارجى نداشته باشد، اسلحه نداشته باشد،تعليمات نظامى در كار نباشد، همين توده مردم ، دانشگاهى كه شغلشتحصيل بوده ، طلبه كه شغلش تحصيل بوده ، بازارى كه شغلش كسب بوده ، كشاورزكه شغلش معلوم بوده است و آنهايى كه در كارخانه كار مى كردند، همه يكشغل هاى خاصى داشتند و اصل نظامى در كار نبوده ، نه تعليمات نظامى ديده بودند، نهساز و برگ نظامى داشتند، با يك قدرت معنوى يكتبديل از انسان مادى به انسان معنوى پيشبرد شد.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :166 تاريخ سخنرانى :11/10/58
انقلاب ما انقلاب اسلامى 
انقلاب اسلامى است ، انقلابات ديگر دنيا اسلامى نبوده دنبالش هزار جور فسادها بودهاست اما انقلاب ما انقلاب اسلامى است ، همه شما به جمهورى اسلامى راءى داديد يك عدهمعدودى نه ، راءى ندادند اما ملت رپ به جمهورى اسلامى ، راءى داد به جمهورى اسلامى ،يعنى پذيرفت كه نظام ، نظام اسلامى باشد، اين را ملت پذيرفته است و راءى به آنداده است .
صحيفه نور جلد:11 صفحه :170 تاريخ سخنرانى :11/10/58
 تحول الهى در ملت
اين نهضت براى اينكه اسلامى بود و براى خدا بود، خداى تبارك و تعالى كمك كرد درهمه مراحلش ، كمك كرد در مراحل ابتدايى راجع به شكست دشمنتان ، اين تاييد خدا بود والا ماها كه اسلحه نداشتيم و اسلحه را بلد هم نبوديم چطور بايد مثلا چى كرد، لكن يكتفنگ هم داشتيم نمى توانستيم كه تفنگ بيندازيم ، ما تعليمات نظامى نداشتيم ، آنهايىكه تعليمات نظامى داشتند، خوب ، ابتدائا با آنها بودند. ملت ما بى تعليمات نظامى وبى ساز و برگ ، با قدرت ايمان به ميدان رفت و در مرحلهاول آنها را شكست داد و اين نبود جز تاييد خداى تبارك و تعالى و قدرت اسلام .
يعنى آن تحولى كه در ملت پيدا شد كه از حال خوف برگشت بهحال قدرت ، از حال ضعف برگشت به حال قدرت ، اينتحول ، تحول الهى بود.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :176 تاريخ سخنرانى :10/1258/
عدم سركوبى در نهضت مردمى و اسلامى  
پس اين نهضتى كه در ايران شده است به واسطه اين دو نكته كه يكى نهضت از متن ملت ويكى هم عقايد اسلامى و براى اسلام ، اين اسباب اين شده كه اين نهضت وقتى جلو رفتديگر شروع نكرد به سركوبى .
صحيفه نور جلد:11 صفحه :191 تاريخ سخنرانى :14/10/58
متفاوت بودن انقلاب اسلامى با كودتا 
انقلاب ما با كودتا فرق دارد، ايران مثلافغانستان نيست ، مردم ايران بايد بدانند كه حتى فكر كودتا در مغز احدى امكان نداردوارد شود زيرا به محض اينكه اين خيال در سرش بيايداول خودش نابود مى شود. مگر ملت ما خواب است ؟ كودتا مقدماتى مى خواهد كه يكى ازآنها خواب بودن ملت است و ديگر اينكه ارتشى مى خواهد كه آلت دست باشد، نه ارتش ‍ايران كه اكثريت قريب به اتفاقش همراه و همدل ملت است .
صحيفه نور جلد:12 صفحه :96 تاريخ سخنرانى :28/2/59
وعده پيروزى در نهضت الهى 
شما نهضت براى شكم نكرديد، شما نهضت براى اطاق و حياط نكرديد، شما نهضت نكرديدبراى اينكه يك مقامى پيدا بكنيد، شما آزروى شهادت نمى كنيد به اينكه برسيد به يكمثلا فرشى و يك نوايى اين حال را كه حالى است الهى حفظ كنيد و مادامى كه اين حفظبشود شما پيروز هستيد و من وعده پيروزى به شما مى دهم و خداى تبارك و تعالى وعدهپيروزى داده است به شما ان تنصروالله ينصركم اقدامتان را ثابت نگه داريدو مشت گره كرده را كه مشت هاى الهى است حفظ كنيد و از هيچ ابرقدرتى نترسيد و از هيچتبليغاتى ، هيچ خوفى نداشته باشيد ما راه خودمان را مى رويم و آن راه خداست .
صحيفه نور جلد:12 صفحه :140 تاريخ سخنرانى :14/3/59
هماهنگى در نهضت يك موهبت الهى  
حفظ كنيد اين موهبت الهى را، اين يك موهبت الهى است كه خدا به ما داد كه ارتش و ملت وژاندارمرى و ملت و پاسدار و ارتش و همه با هم دوست باشند و با هم در مكروهات و درخوشى ها شريك باشند. ارتش هماهنگى داشته باشد با ژاندارمرى و پاسدار، پاسدارهماهنگى داشته باشد با ارتش ‍ و ژاندارمرى ، ژاندارمرى هم همين طور، همه قواى انتظامىاينطور باشند كه هماهنگ باشند... اينها همه ملحق شدند به هم و همه يك راه رفتند و همههم ايمان داشتند، هيچ در آن وقت مطرح نبود كه من مى خواهم يك منصبى پيدا كنم همه روىايمان به خداى تبارك و تعالى و فرياد الله اكبر و اينكه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم .
صحيفه نور جلد:12 صفحه :159 تاريخ سخنرانى :15/3/59
انقلاب و مردمى و مكتبى 
انقلابهايى كه در دنيا واقع شده يا پس از اين واقع مى شود، يا از طريق ملتها بوده استو يا از طريق حكومت ها كه به يك نحو كودتا يك انقلابى انجام مى دادند. اكثرا انقلاباتكودتايى بوده ، آن انقلاب هم كه از قبيل ملت بوده است شايد كم انقلابى پيدا بشود كهبه هدايت احزاب و دستجات معين واقع نشده باشد. شما اگر بگرديد در تمام انقلاباتىكه واقع شده است ، نخواهيد پيدا كرد انقلابى كه اين دو خاصيت را داشته باشد، يكىاينكه از ملت واقع شده باشد بدون دخالت احزاب و گروه ها و دستجات سياسى وامثال اينها و يكى ديگر اينكه مكتبى باشد و آن هم يك مكتب الهى . در همه انقلاباتى كه دردنيا واقع شده است ، مثل انقلاب ايران پيدا نخواهيد كرد. انقلاب ايران يك جهت اسلامى داشتو حالا هم دارد و آن اينكه سرتاسر ايران كه مسلمان هستند (مگر نادرى ) اينها به همان ايدهاسلامى قيام كردند.اين انقلاب تبع ايده اسلامى بود. اسلام همه چيز دارد لكن اينطور نبودكه ملت ما بريزند بيرون و بگويند كه ما مثلا فلان رژيم كذايى را مى خواهيم . همهگفتند ما اسلام را مى خواهيم . همه اجتماع داشتيد در كلمه اسلام و جمهورى اسلامى و هيچ يكاز گروه هاى ديگر چه سياسى و چه غير سياسى هيچ دخالتى در اين نهضت نداشت واينكه به طور معجزه آسا پيشرفت كرد همين قضيه اسلامى بودن بود. وقتى يك ملت همهشان قيام كردند و همه هم نظرشان خدا بود اين ملت پيش مى برد براى اينكه خوف ازمرگ ندارد، الهى است .
صحيفه نور جلد:12 صفحه :186 تاريخ سخنرانى :27/3/59
خودجوش بودن نهضت  
خاصيت يك نهضت اسلامى كه از خود توده ها و خود ملت برخاسته همين هايى است كه درايران واقع شد. يكدفعه سرتاسر ايران بعد از اينكه انقلاب به پيروزى تا حدودىرسيد سرتاسر كشور بدون اينكه يك نظمى در كار باشد و يك اشخاصى بخواهند مردمرا آگاه كنند، خودشان برداشتند و سازمان هايى درست كردند و گروه هايى درست كردند.سرتاسر ايران خود ملت دادگاه درست كرد و در هر شهرى ، در هر ناحيه اى يك ملايىقاضى شد و چند نفرى هم دادستان و امثال ذلك بدون اينكه از مركز يك تعيين شده باشد وسرتاسر كشور نهادهاى مختلف پيدا شد، جوشيد.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :187 تاريخ سخنرانى :27/3/59
اسلامى بودن نهضت مانع از آسيب پذيرى 
متوجه باشيد كه امروز آن چيزى كه اهميتش بيشتر از چيزهاى ديگر است اين است كه ما حفظاسلاميت اين نهضت را بكنيم . اين نهضت از اولش ‍ اسلامى بود و تا اينجا هم اسلامى هست وانشاء الله تا آخر هم اسلامى باشد و همه ما و همه شما و همه ملت و همه كسانى كه درسپاه و ارتش و در ژاندارمرى و در شهربانى و ادارات هستند و دولت و همه بايد همشان اينباشد كه نهضت را اسلامى پيش ببرند. اگر اسلامى بودن نهضت محفوظ باشد، ديگرآسيب نمى بينيد.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :191 تاريخ سخنرانى :1/4/59
مكتب اسلام عامل پيشبرد انقلاب
اينها نمى توانند ببينند اين انقلاب اسلامى شما را، و وقتىتحليل مى كنند كه خوب ، چه شد، آدم اينجا با آدم جاهاى ديگر كه هر دو آدمند، همه جا هميكى دعوى رهبرى مى كند و مى گويد من رهبر، همه جا يك حزبى پيدا مى شود و مى گويدكه من حزب ، لكن ايران چه بود كه به اين سرعت ، به اين سرعت معجزه آسا پيشبردكرد؟ وقتى تحليل مى كنند همه چيزها را مى بينند كه مكتب بود كه اين كار را كرد، اين مكتباسلام است كه اين كار را كرد. مردم براى خدا اين كار را كردند.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :195 تاريخ سخنرانى :4/4/59
مردمى بودن ويژگى مهم انقلاب  
ويژگى مهم اين انقلاب اين است كه مردم خودشان انقلاب كردند، يك كسى نيامده انقلاب رابكند، يك كسى لشكركشى نكرده براى انقلاب ، خود مردم همين كوچه وبازارو همين مردمعادى و خصوصا طبقه مستضعف به اصطلاح آنها و طبقه اعلا، به نظر ما، خود اينها بودندكه انقلاب را كردند و كار را انجام دادند، نه من ميتوانم يك همچو كارى بكنم ، نه افرادديگر مى توانند يك همچو كارى بكنند، خداست كهدل اينها را قوى كرد و آنها را دلشان را ضعيف كرد. آنها ترسيدند از شما با همه ساز وبرگى كه داشتند و شما نترسيديد از آنها با مشت خالى ، انقلاب واقع شد.
صحيفه نور جلد:15 صفحه :91 تاريخ سخنرانى :19/5/60
مشابهت با قيام انبياء و ائمه هدى 
ملتى كه براى خدا و اسلام قيام كرده است ، اين ملت تا اسلام هست به جاى خودش ايستادهاست و خدمت مى كند. اين ملت براى دنيا قيام نكرده است كه اگر چنانچه جوانش گرفته شدرو برگرداند. اين ملت قيامش نظير قيام انبيا و قيام ائمه هدى است ، نظير قيام حضرتابى عبدالله سيدالشهد است . ملتى كه انگيزه قيامش اسلام و ايمان است ، به اينطور امورسرد وسست نمى شود. همه قدرت هاى عالم هم كه بر ضدش قيام بكنند و قيام كرده اند،اينها را از مقصد خودشان و انگيزه خودشان نخواهند برگرداند.
صحيفه نور جلد:15 صفحه :195 تاريخ سخنرانى :26/7/60
قيام ملت در مقابل همه قدرتها 
انقلاب اسلامى از باب اينكه از اول اسلامى بوده اينطور نبوده است كه يك نفر فرضكنيد كه غربزده يا شرق زده آمده باشد و انقلاب كرده باشد و مردم را دعوت به انقلابكرده باشد، كودتا كرده باشد مساءله كودتا نبوده است ، مساءله قيام يك ملت براى اينكهاز دست ظلم داخل و خارج به تنگ آمده است قيام يك ملت است درمقابل همه قدرت ها، مهيا هم بايد باشد براى اينكه همه قدرت ها به او تهاجم كنند و هيچتوقع ما نداريم كه آمريكا با ما سر مصالحه داشته باشد يا شوروى همه اينها مى بينندكه اگر اين انقلاب در ايران انشاء الله به ثمر برسد و آنطورى كه خواست اسلام استتحقق پيدا بكند، ناچار اين انقلاب به خارج صادر مى شود، هيچ احتياجى به اين نيست كهكسى هم برود اين كار را بكند البته تكليف است كه دعوت بشود همه جا.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :10 تاريخ سخنرانى :30/10/60
شكست ناپذيرى در انقلاب مردمى با ايده اسلامى 
آنها نمى دانند كه وقتى انقلاب مردمى باشد، آن هم با ايده اسلامى ، با انقلاباتى كهگروهى و يا اشخاص مى كنند، با هم فرق هاى زياد دارد در انقلاب مردمى ، همه مردم براثر فشارهايى كه در ساليان دراز ديده اند، كم كم براى نجات خود و كشورشان انقلابمى كنند كه در انقلاب ما روحانيون و خطبا در بيدارى مردم نقش اساسى داشتند وقتىانقلاب از متن مردم باشد نمى شود با گروهى يا دسته اى و يا حتى لشكرهايى آن راشكست داد مثلا آمريكا و يا يك قدرت بزرگ ديگر ميتواند ايران رااشغال كند، ولى نمى تواند انقلاب را شكست دهد چنانكه در افعانستان ، شوروى با شكستروبرو شد و به نظر مى رسد كه پشيمان است آمريكا مى تواند با هواپيماهايش شهرهاىما را بمباران كند، ولى وقتى وارد ايران شد چه ؟ مردم آنها را با چنگ و دندان از بين مىبرند آنانى كه خيال كردند مى توانند انقلاب ما را شكست دهند، از باب اين است كه نهاسلام را شناخته اند و نه مردم ايران را.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :26 تاريخ سخنرانى :14/11/60
ارزشهاى انسانى و معنوى در انقلاب اسلامى  
(كوردلان ) انقلاب اسلامى را چون ساير انقلابات بلكه ناچيزتر مى دانستند و با ديدمادى و محاسبات غلط به اين پديده الهى مى نگرند و از ارزش هاى انسانى و حجم قدرتايمان و تحولى كه به خواست خداوند قادر در ملت انقلابى ايران پيدا شده خبرى ندارندو ارزش ها را با ديدهاى مادى خود خلاصه در سلطه جويى و استضعاف ملتهاى زير ستممى كنند...
...اين انقلاب چون مردمى و اسلامى است ، از همه انقلاب هاى جهان پرثمرتر و كم ضايعهتر است و مردم انقلابى ما بايد بدانند كه براى حفظ اسلام و انقلاب و نگهبانى ازثمرات آن و پاس خون شهيدان لازم است از خود بردبارى انقلابى نشان دهند... هدفانقلاب ماهمان هدف پيامبر عظيمالشان است با صبر وتحمل انقلابى به پيش تا گسترش عدل الهى و اسلام عزيز.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :45 تاريخ سخنرانى :22/11/60
انقلاب اسلامى مقدمه ظهور 
ما براى خاطر خداى تبارك و تعالى اين نهضت را و اين ادامه نهضت رادنبال كرديم و ملت ما بحمدالله با رشد ايمان و با قدرت الهى اين انقلاب را به پيشبرد اميدواريم كه اين انقلاب يك انقلاب جهانى بشود و مقدمه براى ظهور حضرت بقيهالله - ارواحناله الفداء - باشد.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :88 تاريخ سخنرانى :1/1/61
موج انقلاب در عالم 
اگر نهضت شما و قيام شما و اينها مثل قيام هاى ديگر بود كه براى رسيدن به يكچيزهاى دنيوى بود، قيام كرده بوديد كه فراوانى باشد، قيام كرده بوديد كه ارزانىباشد، قيام كرده بوديد كه رفاه باشد، قيام كرده بوديد كه مجالس ‍ لهو و لعب باشد،اگر براى اينها قيام كرديد، خوب حق داريد كه آنهايى كه مى خواهند شكوه كنند، شكوهكنند البته توده مردم شكوه ندارند، آنى كه دارد، آنهايى است كه از آن مجالس لهو و لعببازمانده اند، لكن توده اى كه قيام كرده است و ازاول هم غير از اينكه ما براى اسلام و جمهورى اسلامى قيام كرديم ، ديگرآمال و آرزويى نداريم اين ملت خسته نمى شود اين ملت اينطور نيست كه بگويد حالا كهنرسيديم به آن ، پس برويم سراغ كارمان اين ملت ميبينند رسيده به آن الان موج ايننهضت شما و انقلاب شما، در عالم اين موج رفته است ، در همه جاى دنيا اين موج پيروزىشما سايه افكن است .
صحيفه نور جلد:17 صفحه :63 تاريخ سخنرانى :25/7/61

next page

fehrest page

back page