بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب گلشن ابرار جلد 2, جمعى از پژوهشگران حوزه علمیه قم ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     ABRAR001 -
     ABRAR002 -
     ABRAR003 -
     ABRAR004 -
     ABRAR005 -
     ABRAR006 -
     ABRAR007 -
     ABRAR008 -
     ABRAR009 -
     ABRAR010 -
     ABRAR011 -
     ABRAR012 -
     ABRAR013 -
     ABRAR014 -
     ABRAR015 -
     ABRAR016 -
     ABRAR017 -
     ABRAR018 -
     ABRAR019 -
     ABRAR020 -
     ABRAR021 -
     ABRAR022 -
     ABRAR023 -
     ABRAR024 -
     ABRAR025 -
     ABRAR026 -
     ABRAR027 -
     ABRAR028 -
     ABRAR029 -
     ABRAR030 -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
     FOOTNT03 -
     FOOTNT04 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

قيام امام خمينى عليه احياى كاپيتولاسيون ، و تبعيد به تركيه :
شاه به تصور اينكه كشتارها و بازداشتها و محاكمه ها، نيروى مقاومت عمده را از سر راهبرداشته است ، تحت فشار آمريكا در انجام اصلاحات ديكته شده كاخ سفيد مصمم بود.احياى رژيم كاپيتولاسيون (مصونيت سياسى و كنسولى اتباع آمريكايى در ايران ) دردستور كار قرار گرفت . تصويب لايحه كاپيتولاسيون بوسيله مجلسين فرمايشى سيناو شورا تير خلاصى بر استقلال نيم بند ايران بود. سركوبى شديد مبارزين و حبس وتبعيد آنان و حكومت پليسى شاه نفس را در سينه ها حبس كرده و كسى ياراى مخالفت نداشت. در اين ماجرا نيز امام خمينى به قيامى دوباره برخاست . روز چهارم آبان كه روز تولدشاه بود، به عنوان روز افشاگرى از سوى امام خمينى انتخاب و خبر آن بوسيله نامه وارسال پيكهايى از سوى آن حضرت به علماى شهرهاى مختلف ، منتشر گرديد. شاه براىتهديد امام خمينى و باز داشتن ايشان از تصميم به ايراد سخنرانى در اين روز، نمايندهاى به قم اعزام نمود. حضرت امام نماينده شاه را نپذيرفت پيغام شاه به آية الله حاج آقامصطفى (فرزند ارشد امام ) ابلاغ گرديد.
امام خمينى بى اعتنا به تهديدها، در روز موعود يكى از ماندگارترين سخنرانيهاى خويشرا در جمع كثيرى از روحانيون و مردم قم و ديگر شهرها ايراد كرد. اين نطق تاريخى درحقيقت محاكمه دخالتهاى غير قانونى هيئت حاكمه آمريكا در كشور اسلامى ايران و افشاىخيانتهاى شاه بود.
افشاگرى امام عليه تصويب لايحه كاپيتولاسيون ايران را در آبانسال 43 در آستانه قيامى دوباره قرار داد. اما رژيم شاه به بهره گيرى از تجربهسركوبى قيام 15 خرداد سال قبل به سرعت دست بكار شد از سوى ديگر در اين زمانجمع زيادى از عناصر برجسته مذهبى و سياسى مدافع قيام امام ، در زندان و يا تبعيدگاهبودند. برخى از مراجع تقليد و علماى بزرگ نيز كه در ابتدا قيام 15 خرداد به صحنهمبارزه آمده بودند پاى خود را از صحنه مبارزه بيرون كشيدند كه اين وضعيت تاسال پيروزى انقلاب (1357) نيز ادامه داشت .
خطر اصلى براى رژيم شاه وجود امام خمينى بود كه به هيچ ترفندى نتوانسته بودندوى را به سكوت وادار كنند. تجربه گذشته نشان داده بود كه بازداشت او درداخل كشور دشواريهاى رژيم را صد چندان مى كند. قصد سوء نسبت به جان وى نيز بهمنزله ايجاد زمينه شورشى غير قابل كنترل در سراسر كشور ارزيابى مى شد. سرانجامتصميم به تبعيد ايشان به خارج كشور گرفته شد.
سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره كماندوهاى مسلح اعزامى از تهران ،منزل امام خمينى در قم را محاصره كردند. حضرت امام بازداشت و به همراه نيروهاى امنيتىمستقيما به فرودگاه مهرآباد تهران اعزام و با يك فروند هواپيماى نظامى تحت الحفظماءمورين امنيتى و نظامى به آنكارا پرواز كرد. عصر آن روز ساواك خبر تبعيد امام را بهاتهام اقدام عليه امنيت كشور! در روزنامه ها منتشر ساخت . موجى از اعتراضها به صورتتظاهرات در بازار تهران ، تعطيلى طولانى مدت دروس حوزه ها وارسال طومارها و نامه ها به سازمانهاى بين المللى و مراجع تقليد جلوه گر شد.
آية الله حاج آقا مصطفى خمينى نيز در روز تبعيد امام بازداشت و زندانى شد و پس ازچندى در 13 ديماه 1343 به تركيه نزد پدر تبعيد گرديد دوران تبعيد امام در تركيهبسيار سخت و شكننده بود. حضرت امام حتى از پوشيدن لباس روحانيت در آنجا ممنوع شدهبود. اما هيچيك از فشارهاى روانى و جسمى نتوانست آن حضرت را وادار به سازش كند.محل اقامت ، اوليه امام ، هتل بولوار پالاس آنكارا بود. فرداى آن روز براى مخفى نگاهداشتن محل اقامت ، امام را به محلى واقع در خيابان آتاتوركمنتقل كردند. چند روز بعد (21 آبان 1343) براى منزوى تر ساختن ايشان و قطع هرگونه ارتباطى ، محل تبعيد را به شهر بورسا واقع در 46 كيلومترى غرب آنكارانقل مكان دادند. در اين مدت امكان هر گونه اقدام سياسى از امام خمينى سلب شده و ايشانتحت مراقبت مستقيم ماءمورين اعزامى ايران و نيروهاى امنيتى دولت تركيه قرار داشت .
اقامت امام در تركيه يازده ماه به درازا كشيد در اين مدت رژيم شاه با شدتعمل بى سابقه اى بقاياى مقاومت را در ايران در هم شكست و در غياب امام خمينى به سرعتدست به اصلاحات آمريكاپسند زد.
رژيم در چند مورد بر اثر فشار مردم و علما ناگزير شد با اعزام نمايندگانى از سوىآنان براى كسب خبر از حال امام و اطمينان از سلامت وى موافقت نمايد. اقامت اجبارى درتركيه فرصت مغتنم براى اما بود تا تدوين كتاب بزرگ ((تحريرالوسيله )) را آغازكند. در اين كتاب كه حاوى فتاواى فقهى امام خمينى است ، براى نخستين بار در آنروزها،احكام مربوط به جهاد و دفاع و امر به معروف و نهى از منكر ومسائل روز بعنوان تكاليف شرعى فراموش شده مطرح گرديد است .
تبعيد امام خمينى از تركيه به عراق :
روز 13 مهر ماه 1344 حضرت امام به همراه فرزندشان آية الله حاج مصطفى از تركيهبه تبعيدگاه دوم ، كشور عراق اعزام شدند علل و انگيزه ها از تغييرمحل تبعيد امام عمدتا عبارت بودند از: فشارهاى مداوم جامعه مذهبى و حوزه هاى علميهداخل و خارج و تلاشها و تظاهرات دانشجويان مسلمان خارج كشور براى آزادى امام ، تلاشرژيم شاه براى عادى جلوه دادن اوضاع و اقتدار و ثبات خويش به منظور جلب حمايتبيشتر آمريكا، مشكلات امنيتى و روانى دولت تركيه و افزايش فشارهاى داخلى جامعهمذهبى تركيه و از همه مهم تر تصور رژيم شاه از اينكه فضاى ساكت و سياست ستيز آنايام در حوزه نجف و وضعيت رژيم حاكم بربغداد خود مانعى بزرگ براى محدود نمودنفعاليتهاى امام خمينى خواهد بود.
استقبال پر شور طلاب و مردم از ايشان در شهرهاى مذكور، خود بيانگر آن بود كه برخلاف تصور رژيم شاه پيام نهضت 15 خرداد در عراق و نجف نيز هوادارانى يافته است .
دوران اقامت طولانى و 13 ساله امام خمينى در نجف در شرايطى آغاز شد كه هر چند در ظاهرفشارها و محدوديتهاى مستقيم در حد ايران و تركيه وجود نداشت امام مخالفتها و كارشكنيهاآنچنان گسترده و آزار دهنده بود كه امام با همه صبر و بردبارى معروفش بارها ازسختى شرايط مبارزه در اين سالها به تلخى تمام ياد كرده است . ولى هيچيك از اينمصائب و دشواريها نتوانست او را از مسيرى كه آگاهانه انتخاب كرده بود باز دارد.
امام خمينى سلسله درسهاى خارج فقه خويش را با همه مخالفتها و كارشكنيهاى عناصرمغرض در آبان 1344 در مسجد شيخ انصارى (ره ) نجف آغاز كرد، كه تا زمان هجرت ازعراق به پاريس ادامه داشت .
امام خمينى در تمام دوران پس از تبعيد، عليرغم دشواريهاى پديد آمده ، هيچگاه دست ازمبارزه نكشيد، و با سخنرانيها و پيامهاى خويش اميد به پيروزى را در دلها زنده نگاه مىداشت .
امام خمينى در پيامى (17 خرداد 1346) به مناسبت جنگ شش روزه اعراب واسرائيل فتواى انقلابى خويش را مبنى بر حرمت هر گونه رابطه تجارى و سياسىدولتهاى اسلامى با اسرائيل ، و حرمت مصرف كالاهاى اسرائيلى در جوامع اسلامى راصادر كرد.
در همين زمان (خرداد 1346) بود كه قصد رژيم داير بر تبعيد امام از نجف به هندوستانبا افشاگرى و تلاش و مخالفت گروههاى سياسى مبارز خارج وداخل كشور عقيم ماند.
با روى كار آمدن حزب بعث (26 تيرماه 1347) در عراق و دشمنى اين حزب با حركتهاىاسلامى ، دشواريهاى بيشترى فرا روى نهضت امام خمينى پديد آمد، اما حضرت امام دست ازمبارزه نكشيد.
امام خمينى در گفتگويى با نماينده سازمان الفتح فلسطين در 19 مهر 1347 ديدگاههاىخويش را درباره مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطين تشريح كرد و در همين مصاحبه بروجوه اختصاص بخشى از وجوه شرعى زكات به مجاهدات فلسطينى فتوا داد.
30 مرداد 1348 قسمتى از مسجدالاقصى بوسيله صهيونيستهاى افراطى به آتش كشيدهشد. شاه كه تحت فشار افكار عمومى قرار داشت با پيشنهادقبول هزينه تعمير مسجد به كمك اسرائيل شتافت ، تا از استمرار خشم مسلمانان كاستهشود. امام خمينى در پيامى ، فريبكارى شاه را افشاء كرد.
چهار سال تدريس ، تلاش و روشنگرى امام خمينى توانسته بود تا حدودى فضاى حوزهنجف را دگرگون سازد. در سال 1348 علاوه بر مبارزين بى شمارداخل كشور مخاطبين زيادى در عراق ، لبنان و ديگر بلاد اسلامى بودند كه نهضت امامخمينى را الگوى خويش مى دانستند. حضرت امام سلسله درسهاى خويش را درباره حكومتاسلامى يا ولايت فقيه در بهمن 1348 آغاز كرد. انتشار مجموعه اين درسها در قالبكتابى تحت عنوان ((ولايت فقيه )) يا ((حكومت اسلامى )) در ايران و عراق و لبنان و درموسم حج شور تازه اى به مبارزه مى داد.
امام خمينى و استمرار مبارزه (1350 - 1356):
همزمان با افزايش توليد و بهاى نفت از سال 1350 به بعد، شاه احساس ‍ قدرتبيشترى مى كرد و به موازات آن قلع و قمع مخالفين شدت يافت و رژيم ايران درمسابقه اى جنون آميز خريد تجهيزات نظامى و كالاهاى مصرفى آمريكا و ايجاد پايگاههاىنظامى متعدد براى آمريكائيان در كشور و افزايش روابط تجارى و نظامى بااسرائيل را سرعت بخشيد. جشنهاى دو هزار و پانصدمينسال سلطنت شاهان ايران با حضور سران بسيارى از ممالك جهان با هزينه هاى گزافبر ملت ايران تحميل شد. اين جشنها نمايشى براى نشان دادن قدرت و ثبات رژيم شاهبود.
اواخر اسفند 1353، شاه با تشكيل حزب دربارى ((رستاخيز)) و ايجاد سيستم تك حزبى، خودكامگى را به حد اعلى رساند و طى يك نطق تلويزيونى اعلام كرد كه تمام ملتايران بايد عضو اين حزب شوند و كسانى كه مخالفند بايست گذرنامه خود را گرفتهو از كشور خارج شوند. امام خمينى بلافاصله طى فتوايى اعلام كرد:((نظر به مخالفتاين حرب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ايران ، شركت در آن بر عموم ملت حرام و كمك بهظلم و استيصال مسلمين و مخالفت با آن از روشن ترين موارد نهى از منكر است )). فتواىامام خمينى و برخى ديگر از علماى اسلام كار ياز و مؤ ثر افتاد. رژيم شاه عليرغمتبليغات گسترده پس از چند سال رسما شكست رستاخيز را اعلام آنرامنحل كرد.
سال 1354 در سالگرد قيام 15 خرداد، مدرسه فيضيه قم بار ديگر شاهد قيام طلابانقلابى بود. فريادهاى درود بر خمينى و مرگ بر سلسله پهلوى به مدت دو روز ادامهداشت . اين حركت انقلابى بر شاه و ساواك بسيار گران مى آمد. ماءموران پليس مدرسه رامحاصره و در جريان يك يورش بيرحمانه و ضرب و شتم طلاب ، كليه معترض رادستگير و به زندان افكندند.
شاه در ادامه سياستهاى مذهبى ستيز خود در اسفند 1354 وقيحانه تاريخ رسمى كشور رااز مبداء سلطنت شاهان هخامنشى تغيير داد. امام خمينى در واكنش سخت ، فتوا به حرمت استفادهاز تاريخ بى پايه شاهنشاهى داد. تحريم استفاده از اين مبداء موهوم تاريخ همانندتحريم حزب رستاخيز از سوى مردم افتضاحى براى رژيم شاه شده و رژيم درسال 1357 ناگزير از عقب نشينى و لغو تاريخ شاهنشاهى شد.
دمكراتها در سال 1355 به كاخ سفيد راه يافتند. كمكهاى مالى گسترده شاه بهجمهوريخواهان در جريان انتخابات رياست جمهورى آمريكا نتيجه اى نبخشيد بود. جيمىكارتر با شعار حقوق بشر و محدوديت در صدور اسلحه به خارج كشور، پيروز شدهبود. اين شعارها به منظور جلوگيرى از رشد احساسات ضد آمريكايى در كشورهايىنظير ايران مطرح شده بود. متعاقب سياستهاى حزب دمكرات آمريكا، شاه در ايران سياست((فضاى باز سياسى )) را اعلام و دست به تغييرات ظاهرى و جابجائى مهره ها زد. خطمشى هاى آمريكا در مورد ايران كه بوسيله وزارتخانه آمريكا و سازمان سيا ترسيم و بهسفارت اين كشور در تهران ارسال مى شد.
اوج گيرى انقلاب اسلامى در سال 1356 و قيام مردم :
امام خمينى كه تحولات جارى جهان و ايران را زير نظر داشت از فرصت به دست آمدهنهايت بهره بردارى را كرد.
شهادت آيه الله حاج سيد مصطفى خمينى در اول آبان 1356 و مراسم پرشكوهى كه درايران برگزار شد نقطه آغازى بر خيزش دوباره حوزه هاى علميه و قيام جامعه مذهبىايران بود. امام خمينى در همان زمان به گونه اى شگفت اين واقعه را از الطاف خفيه الهىناميده بود. رژيم شاه با درج مقاله اى توهين آميز عليه امام در روزنامه اطلاعات انتقامگرفت .
اعتراض به اين مقاله ، به قيام 19 دى ماه قم درسال 56 منجر شد كه طى آن جمعى از طلاب انقلابى به خاك و خون كشيده شدند.
برگزارى مراسم سوم ، هفتم و چهلم هاى پياپى در بزرگداشت خاطره شهيدان درتبريز، يزد، جهرم و شيراز، اصفهان و تهران قيامهايى مكرر پديد آورد.
جايگزينى يك تكنوكرات غربزده به نام جمشيد آموزگار به جاى هويدا، نخست وزير 13ساله شاه ، كمكى به حل بحران رژيم نكرد. جعفر شريف امامى با شعار ((دولت آشتىملى )) روى كار آمد. فريبكاريهاى وى و مذاكرات او با آقاى شريعتمدارى در قم نيزنتوانست مبارزات مردم را متوقف سازد. در زمان دولت او كشتار بيرحمانه مردم بوسيلهنيروهاى نظامى در ميدان شهدا (ژاله ) تهران در روز 17 شهريور اتفاق افتاد. رسماحكومت نظامى در تهران و 11 شهر بزرگ ايران براى مدتى نامحدود برقرار شد.
از روشهاى موفق امام خمينى در پيشبرد مبارزه عليه رژيم شاه دعوت مردم به اعتصاب وگسترش آن بود. اعتصابهاى سراسرى در ماههاى پايانى رژيم شاه به اركان رژيم ووزارتخانه و ادارات و مراكز نظامى كشيده شد و ضربه نهايى را اعتصاب كاركنانشركت نفت و بانكهاى و مراكز حساس دولتى وارد ساخت .
هجرت امام خمينى از عراق به پاريس :
در ديدار وزراى خارجه ايران و عراق در نيويورك تصميم به اخراج امام از عراق گرفتهشد. روز دوم مهر 1357 منزل امام در نجف بوسيله قواى بعثى محاصره گرديد. رئيسسازمان امنيت عراق در ديدار با امام خمينى گفته بود كه شرط ادامه اقامت ايشان در عراقدست كشيدن از مبارزه و عدم دخالت در سياست است و امام نيز با قاطعيت پاسخ داده بود كهبه خاطر مسئوليتى كه در مقابل امت اسلام احساس مى كند حاضر به سكوت و هيچگونهمصالحه اى نيست .
روز 12 مهر، امام خمينى نجف را به قصد مرز كويت ترك گفت . دولت كويت با اشارهرژيم ايران از ورود امام به اين كشور جلوگيرى كرد. قبلا صحبت از هجرت امام به لبنانو يا سوريه بود اما ايشان پس از مشورت با فرزندشان (حجة الاسلام حاج سيد احمدخمينى ) تصميم به هجرت به پاريس گرفت . در روز 14 مهر ايشان وارد پاريس شدند.دو روز بعد در منزل يكى از ايرانيان در نوفل لوشاتو (حومه پاريس ) مستقر شدماءمورين كاخ اليزه نظر رئيس جمهور فرانسه را مبنى بر اجتناب از هر گونه فعاليتسياسى به امام ابلاغ كردند. ايشان نيز در واكنشى تند تصريح كرده بود كه اينگونهمحدوديتها خلاف ادعاى دمكراسى است و اگر او ناگزير شود تا از اين فرودگاه به آنفرودگاه و از اين كشور به آن كشور برود باز دست از هدفهايش ‍ نخواهد كشيد.
در مدت اقامه 4 ماهه امام در پاريس ، نوفل لوشاتو مهم ترين مركز خبرى جهان بود ومصاحبه هاى متعدد و ديدارهاى مختلف امام ديدگاههاى ايشان را در زمينه حكومت اسلام وهدفهاى آتى نهضت براى جهانيان بازگو مى كرد. به اين ترتيب جمع بيشترى از مردمجهان با انديشه و قيام ايشان آشنا شدند و از همين جا بود كه بحرانى ترين دوران نهضترا در ايران رهبرى كرد.
دولت شريف امامى دو ماه بيشتر دوام نياورد. شاه رياست كابينه را به دولت نظامى(ازهارى ) سپرد. كشتارها رو به فزونى نهاد اما تاءثير در قيام مردم نداشت . شاه درنهايت استيصال از سفير آمريكا و انگليس درخواست راهحل مى كرد اما هيچيك از طرحهاى قبلى آنان نتيجه اى در بر نداشت . راهپيمائيهاى گسترده وميليونى در روز تاسوعا و عاشورا در تهران و ديگر شهرها برگزار شد كه بهرفراندوم غير رسمى مردم عليه سلطنت شاه شهرت يافت . شاهپور بختيار، يكى از سرانجبهه ملى ، آخرين مهره آمريكا بود كه براى تصدى پست نخست وزيرى به شاه پيشنهادشد. پيامهاى امام خمينى مبنى بر وجوب ادامه مبارزه ، طرحهاى رژيم را نقش بر آب ساخت .امام خمينى در ديماه 57 شوراى انقلاب را تشكيل داد. شاه نيز پس ازتشكيل شوراى سلطنت و اخذ راءى اعتماد براى كابينه بختيار در روز 26 ديماه از كشورفرار كرد. خبر در شهر تهران و سپس ايران پيچيد و مردم در خيابانها به جشن وپايكوبى پرداختند.
بازگشت امام خمينى به ايران پس از 14سال تبعيد:
اوايل بهمن 57 خبر تصميم امام در بازگشت به كشور منتشر شد. هر كس كه مى شنيد اشكشوق فرو مى ريخت . مردم 14 سال انتظار كشيده بودند. اما در عينحال مردم و دوستان امام نگران جان ايشان بودند چرا كه هنوز دولت دست نشانده شاه سرپا و حكومت نظامى بر قرار بود. امام خمينى تصميم خويش را گرفته و طى پيامهايىبه مردم ايران گفته بود مى خواهد در اين روزهاى سرنوشت ساز و خطير در كنار مردمشباشد. دولت بختيار با هماهنگى ژنرال هايزر فرودگاههاى كشور را به روى پروازهاىخارجى بست . جمعيتى انبوه از سراسر كشور به سوى تهران سرازير شدند و درتظاهرات ميليونها تن از مردم تهران شركت كرده و خواستار باز شدن فرودگاههابودند. جمعى از روحانيون و شخصيتهاى سياسى در مسجد دانشگاه تهران تا باز شدنفرودگاه دست به تحصن زدند. دولت بختيار پس ‍ از چند روز تاب مقاومت نياورد وناگزير از پذيرفتن خواست ملت شد.
سرانجام امام خمين بامداد 12 بهمن 1357 پس از 14سال دورى از وطن وارد كشور شد. استقبال بى سابقه مردم ايران چنان عظيم و غيرقابل انكار بود كه خبرگزاريهاى غربى نيز ناگزير از اعتراف شده و مستقبلين را 4 تا6 ميليون نفر برآورد كردند. سيل جمعيت از فرودگاه به سوى بهشت زهرا، مزار شهيدانانقلاب سلامى روانه شد تا سخنان تاريخى امام را بشنوند. در همين نطق بود كه امامخمينى با صداى بلند فرمود: ((من به پشتيبانى اين ملت دولت تعيين مى كنم .))شاپور بختيار ابتدا اين سخن را شوخى گرفته بود اما چند روز بيشتر نگذشت كه در16 بهمن 57 امام خمينى رئيس ‍ دولت موقت انقلاب را تعيين نمود.
روز 19 بهمن 1357 پرسنل هوايى در محل اقامت امام خمينى (مدرسه علوى تهران ) باايشان بيعت كردند. ارتش شاه در آستانه سقوطكامل قرار گرفته بود، پيش از اين بسيار از سربازان و درجه داران مؤ من ارتش بافتواى امام خمينى پادگانها را ترك گفته و به صفوف ملت پيوسته بودند.
روز 20 بهمن همافران در مهم ترين پايگاه هوايى تهران دست به قيام زدند. گاردشاهنشاهى براى سركوب آنان گسيل شد. مردم به حمايت از نيروهاى انقلابى وارد صحنهشدند. روز 21 بهمن پايگاهها پليس و مراكز دولتى يكى پس از ديگر به دست مردمسقوط كردند. فرماندار نظامى تهران طى اطلاعيه اى ساعات منع عبور و مرور را بهساعت 4 بعد از ظهر افزايش داد. همزمان با آن بختيار جلسه اضطرارى شوراى امنيت راتشكيل داد و فرمان اجراى كودتاى طراحى شده از سوى هايزر را صادر كرد. از سوىديگر امام خمينى طى پيامى از مردم تهران خواست تا براى جلوگيرى از توطئه در شرفوقوع ، به خيابانها بريزند و حكومت نظامى را عملا لغو كنند.سيل جمعيت زن و مرد و كودك و بزرگ به خيابانها ريخته ومشغول سنگربندى شدند. اولين تانكها و تيپهاى زرهى كودتاچيان به محض حركت ازپايگاههايشان بوسيله مردم از كار افتادند. كودتا در همان آغاز با شكست مواجه شد. بدينترتيب آخرين مقاومتهاى رژيم شاه در هم شكسته شد و صبحدم 22 بهمن ، خورشيد پيروزىنهضت امام خمينى و انقلاب اسلامى و پايانى بر دوران دير پاى سلطنت شاهان ستمگر درايران طلوع كرد.
مردم در سال 58 در يكى از آزادترين انتخابات تاريخ ايران راءى به استقرار نظامجمهورى اسلامى دادند و متعاقب آن انتخابات پياپى براى تدوين و تصويب قانوناساسى و انتخاب نمايندگان مجلس شوراى اسلامى برگزار گرديد. امام خمينى براىاستقرار اركان نظام اسلام و تبيين هدف ها و اولويتهاى حكومت اسلامى و تشويق مردم بهحضور در صحنه ها همه روزه در محل اقامت خود و در مدرسه فيضيه قم در ديدار به هزارانتن از مشتاقان خويش سخنرانى مى كرد. او پس از پيروزى انقلاب در تاريخ دهم اسفند1357 از تهران به قم آمده بود و تا زمان ابتلاء به بيمارى قلبى (2 بهمن 1358) دراين شهر بود. حضرت امام پس از 39 روز مداوا در بيمارستان قلب تهران ، موقتا درمنزلى واقع در منطقه دربند تهران ، ساكن شد. سپس در تاريخ 27/2/1359 بنا بهتمايل خود به منزلى محقر در محله جماران نقل مكان كرد و تا زمان رحلت در همينمنزل ماند.
انقلاب دوم ، تسخير لانه جاسوسى آمريكا:
برگزارى موفقيت آميز انتخابات و مشاركت گسترده مردم ، اميدهاى آمريكا را در سرنگونىقريب الوقوع نظام اسلامى كه خبر آن مرتبا در رسانه هاى گروهى غرب و بيانيه هاىضد انقلاب داخلى منعكس مى شد، بر باد داد.
روز 13 آبان گروهى از نيروهاى مسلمان دانشگاهى با نام ((دانشجويان مسلمان پيرو خطامام )) سفارت آمريكا در تهران را اشغال كرده و پس از شكستن مقاومت تفنگداران آمريكايىنگهبان سفارت جاسوسان آمريكايى را بازداشت كردند.سندهاى بدست آمده از سفارتپرده از اسرار جاسوسيها و دخالتهاى بى شمار آمريكا در ايران و كشورهاى مختلف جهانبرمى داشت و اسامى بسيارى از عوامل و رابطها و جاسوسهاى آمريكا و انواع شيوه هاىجاسوسى و تحركات سياسى اين كشور را در مناطق مختلف جهان افشا مى كرد.
امام خمينى از حركت انقلابى دانشجويان حمايت كرد و آنرا انقلابى بزرگتر از انقلاباول ناميد. طرح عمليات آزاد كردن جاسوسان بازداشت شده با واقعه شگفت و معجزه آسا درصحراى طبس ايران ، با شكست مواجه شد.
مرگ شاه در تاريخ 5 مرداد 1359 در مصر عملا يكى از شرايط ايران را كه استرداد اوبه عنوان جنايتكار اصلى در كشتارهاى مردم بود، منتفى ساخت . سرانجام پس از 444 روزبا وساطت الجزاير و بنا به راءى نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و بر طبقتوافقنامه الجزيره بين ايران و آمريكا جاسوسان آزاد شدند. آمريكا متعهد به عدم دخالتدر امور داخلى ايران و باز پس دادن اموال و دارائيهاى بلوكه شده ايران شد. كه هيچگاهبدان عمل نكرد.
در انتخابات اولين دوره رياست جمهورى ايران (5/11/1358) و در حالى كه امام خمينى دربيمارستان قلب تهران بسترى بود. ابوالحسن بنى صدر از رقباى خود پيش گرفت . اومغرور از آراء بدست آمده ، از آغاز بنا را بر اختلاف با جناح خط امام و مخالفت با روحانيتگذاشت . او نيز همچون دولت موقت معتقد به سازش و زد و بندها سياسى با كشورهاىقدرتمند بود.
سرانجام امام خمينى طى حكمى كوتاه در 20 خرداد 1360 بنى صدر را از فرماندهىكل قوا عزل و متعاقب آن مجلس شوراى اسلامى راءى به بى كفايتى وى داد. با سقوط بنىصدر اعضا و هواداران سازمان مجاهدين خلق (منافقين )، كه بعد از پيروزى انقلاب از ضعفدولت موقت و حمايتهاى بنى صدر كمال استفاده را برده و تشكيلات خود را گسترش دادهبودند در 30 خرداد 1360 دست به اغتشاشى خونين زدند.
آية الله خامنه اى روز 6 تيرماه 1360 بر اثر انفجار بمبى كه منافقين در مسجد اباذرتهران كارگذاشته بودند به هنگام سخنرانى مجروح گرديد. فرداى آن روز فاجعهعظيم 7 تير به وقوع پيوست . 72 تن از كارآمدترين عناصر نظام اسلام و ياران امامخمينى كه در ميان آنان رئيس ديوانعالى كشور (دكتربهشتى )، چند تن از وزراء تعدادى ازنمايندگان مجلس شوراى اسلامى و جمعى از مسئولين قوه قضائيه حضور داشتند، در مقرحزب جمهورى اسلامى بر اثر انفجار بمبى قوى كهعامل نفوذى سازمان منافقين كارگذاشته بود، شهيد شدند. دو ماه بعد در روز 8 شهريور1360 آقاى محمد على رجايى چهره محبوب مردم ايران كه بعد ازعزل بنى صدر از سوى مردم به رياست جمهورى انتخاب شده بود به همراه حجة الاسلامدكتر محمد جواد باهنر (نخست وزير) در محل كار خويش به شهادت رسيدند. تصميم سريعقاطع حضرت امام در انتخاب و نصب بلافاصله افراد به جاى شهيدانى كه در اين حوادثاز مديريت نظام گرفته مى شدند، در سامان دادن به امور و ماءيوس كردن دشمن نقشىبس مؤ ثر داشت و موجب حيرت محافل خبرى و سياسى جهان بود.
پس از فاجعه هفتم تير سال 1360 و شهادت دهها تن از ياران امام و مسئولين نظامجمهورى اسلامى ، سركردگان گروهك منافقين به همراه رئيس جمهورمعزول با لباس و آرايش زنانه و بوسيله عوامل نفوذى در فرودگاه تهران به پاريسگريختند.
منافقين علاوه بر شهادت 72 نفر از محبوبترين شخصيتهاى نظام اسلامى در انفجار مقرحزب جمهورى اسلامى و شهادت رئيس جمهور و نخست وزير ايران چهره هاى برجستهديگرى نيز بوسيله اقدامات تروريستى منافقين از مردم ايران گرفته شدند.
جنگ تحميلى و دفاع 8 ساله امام و ملت ايران :
شكست طرحهاى براندازى نظام جمهورى اسلامى با استفاده از محاصره اقتصادى و سياسىكه از سوى آمريكا در جهان پيگيرى مى شد و شكست اين كشور در عمليات صحراى طبسپس از اشغال لانه جاسوسى آمريكا، و ناكامى در تجزيه كردستان ، هيئت حاكمه اينكشور را در سال 1359 به سمت تجربه راهحل نظامى تمام عيار سوق مى داد.
ارتش عراق در روز 31 شهريور 1359 تجاوز گسترده نظام خويش را آغاز كرد. همزمانهواپيماهاى نظامى عراق فرودگاه تهران و مناطق ديگر را (در ساعت 2 بعد از ظهر آن روز)بمباران كردند. ماشين جنگى صدام به سرعت كيلومترها در خاك ايران پيشروى كرد ومناطقى وسيع از پنج استان ايران را اشغال كرد. مقاومتهاى جانانه مرزنشينان درمراحل اوليه جنگ به علت عدم اطلاع و آمادگى قبلى و نداشتن تجهيزات و نيروى نظامىبا قساوت بعثيها در هم شكسته شد. شهرها و روستاهاى موجود در مناطق اشغالى به سرعتتخريب و به تلى از خاك بدل شدند و صدها هزار تن از خانه و كاشانه خود آوارهگرديدند.
در 29/4/1367 با قبول قطعنامه 598 شوراى امنيت جنگ تحميلى 8 ساله به پايانرسيد. آغازگران جنگ به هيچيك از هدفهاى خويش ‍ نرسيدند، نظام جمهورى اسلامى نهتنها سرنگون نشد بلكه در پرتو وحدت ملى مردم مسلمان ايران ، تكليف كليهعوامل ستون پنجم را در داخل كشور يكسره كرد و اقتدار خويش را در حاكميت بر تمام پهنههاى داخلى تثبيت كرد. در پهنه بين المللى نيز به عنوان يك قدرت با ثبات و غيرقابل شكست حضور خود را به اثبات رسانيد و حقانيت خود را عليرغم 8سال تبليغات مداوم خصمانه غربيها ثابت كرد و پيام خويش را ابلاغ نمود.
پس از برقرار صلح نسبى ، امام خمينى در تاريخ 11/7/67 طى پيامى در 9 بندسياستها و خط مشى بازسازى كشور را براى مسئولين جمهورى اسلامى ترسيم نمود. پساز ده سال تجربه نظام جمهورى اسلامى ايران ، امام خمينى در تاريخ 4/2/1368 بهمنظور اصلاح و تكميل اركان تشكيلات نظام اسلامى طى نامه اى به رئيس جمهورى(حضرت آية الله خامنه اى ) هيئتى از صاحب نظران و كارشناسان رامسئول بررسى و تدوين اصلاحات لازم در قانون اساسى بر اساس 8 محور تعيين شدهدر همين نامه نمود. مواد اصلاح شده قانون اساسى در تاريخ 12 آذر 1368 (بعد ازرحلت امام ) به رفراندوم عمومى گذاشتن و با اكثريت مطلق آراء به تاءييد ملت ايرانرسيد.
دفاع از پيامبر اسلام و ارزشهاى دينى
آخرين روياوريى امام خمينى با غرب :
جنگ عراق و ايران كه پايان يافت رهبران سياسى غرب تهاجم تازه اى عليه اسلامانقلابى آغاز كردند.
ماجراى تدوين و انتشار وسيع كتاب مبتذل ((آيات شيطانى )) نوشته سلمان رشدى وحمايت رسمى دولتهاى غربى از آن سرآغازى برفصل تهاجم فرهنگى بود.
امام خمينى در تاريخ 25/11/1367 در ضمن چند سطر كوتاه به صدور حكم ارتداد واعدام سلمان رشدى و ناشرين مطلع از محتواى كفرآميزى اين كتاب ، انقلابى ديگر بر پاكرد. پيامدهاى اين واقعه موجوديت جامعه اسلامى را به عنوان يك امت واحده جلوه گر ساخت .صدور اين حكم تصور اشتباه غربيها را در اينكه ايران با پذيرش قطعنامه از هدفهاىانقلابى اسلامى خود دست كشيده است ، در هم ريخت .
سالهاى آخر عمر امام خمينى و حوادث ناگوار:
چند حادثه در اين سالها اتفاق افتاد كه اثر آن بر روح و خاطره امام سنگينى مى كرد.يكى از اين حوادث ، شهادت مظلومانه حجاج بيت الله الحرام در كنار خانه خدا و در مراسمحج سال 1366 بود.
در روز ششم ذيحجه سال 1407 هجرى قمرى هنگامى كه بيش از 150 هزار زائر درخيابانهاى مكه براى شركت در مراسم برائت از مشركين حركت كردند. ماءمورين دولتسعودى با انواع سلاحهاى سرد و گرم به سركوبى تظاهر كنندگان پرداختند. در اينواقعه حدود 400 نفر از حجاج ايرانى ، لبنانى ، فلسطينى ، پاكستانى ، عراقى وديگر كشورها به شهادت رسيده و حدود 5000 نفر مجروح و عده اى بى گناه دستگيرشدند. حرمت حرم امن الهى در روز جمعه در ايام مبارك حج ، در ماه حرام شكسته شده بود.آثار خشم امام خمينى از اين جسارت و اندوه عميق ايشان از اينكه مصالح امت اسلامى وشرايط جهان اسلام مانع از اقدام عمومى مى شد، تا روزهاى آخر عمر امام در كلام و پيامشآشكار بود.
در پهنه مسائل داخلى شرايطى كه منجر به بركنارى قائم مقام رهبرى از سوى امام خمينى(در تاريخ 8/1/68) گرديد از جمله حوادث ناگوار ديگر بود.
امام خمينى در پيامهاى اخير خويش با وضوح بيشتر بر اين حقيقت پافشارى داشت كه تنهاراه نجات بشريت از بن بستهاى كنونى بازگشت به عصر دين و دين باورى است ويگانه راه رهايى ممالك اسلامى از وضعيت اسفبار كنونى بازگشت آنان به اسلام ناب وهويت مستقل اسلامى خويش ‍ است .
امام خمينى در زندگى ، سخت معتقد به برنامه ريزى و نظم و انضباط بود. ساعاتمشخصى از شبانه روز را به عبادت و ذكر حق و قرائت قرآن و دعا و مطالعه مى پرداخت .قدم زدن و در همان حال ذكر خدا گفتن و انديشيدن جزئى از برنامه روزانه اش بود. او درحالى كه عمرش به 90 نزديك شده بود هنوز يكى از پركارترين رهبران سياسى جهانبود كه نشاط خدمت در راه تعالى جامعه اسلامى وحل مشكلات آن را هيچگاه ، حتى در سهمگين ترين حوادث از دست نمى داد. علاوه بر مطالعهروزانه اهم اخبار و گزارشات مطبوعات رسمى كشور و مطالعه دهها بولتن خبرى وگوش دادن به اخبار راديو و تلويزيون داخلى ، او در چندين نوبت در شبانه روزتحليلهاى و خبرهاى راديوهاى بيگانه فارسى زبان را گوش مى داد تا شخصا درجريان روند تبليغات دشمنان انقلاب قرار گيرد و راههاى مقابله با آنرا انديشه كند.فعاليتها متراكم روزانه و تشكيل جلسات با مسئولين نظام اسلامى موجب نمى شد تاارتباط با قشرهاى مردم عادى را بعنوان اصلى ترين سرمايه هاى نهضت اسلامى ناديدهبگيرد. او هيچ تصميمى را كه مربوط به سرنوشت جامعه اش باشد نمى گرفت مگرآنكه صادقانه با مردم در ميان مى گذاشت . مردم را محروم ترين كسان براى دانستن حقايقمى ديد.
چهره اى مصمم و مهربان داشت ، نگاهش پرجاذبه و سرشار از معنويت بود. جمعيت كه درحضورش مى نشست بى اختيار غرق در جاذبه معنويش ‍ مى شد، بسيارى از حاضرانناخودآگاه اشك شوق مى ريختند. مردم ايران حق داشتند كه سالها از صميم قلب درشعارهاى دعاى گونه شان از خدا بخواهند كه عمر آنان را با افزايش لحظه اى بر عمرامام معاوضه كند. اگر دنياى بيگانه از معنويت باور نداشت اما آنان كه با امام بزرگشده بودند قدر لحظه هاى عمر آن عزيز را درعمل مى شناختند. زندگى اش وقف خدا و خدمت به خلق او بود.
ساعت 20/22 بعد از ظهر روز شنبه سيزدهم خرداد ماهسال 1368 لحظه وصال بود. قلبى از كار ايستاد كه ميليونها قلب را به نور خدا ومعنويت احياء كرده بود. به وسيله دوربين مخفى اى كه توسط دوستان امام در بيمارستاننصب شده بود روزهاى بيمارى و جريان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است .
در حالى كه چند عمل جراحى سخت و طولانى در سن 87 سالگىتحمل كرده بود و در حالى كه چندين سرم به دستهاى مباركشوصل بود نافله شب مى خواند و قرآن تلاوت مى كرد. در ساعات آخر، طماءنينه و آرامشىملكوتى داشت و مرتبا شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را زمزمه مى كرد و با چنين حالى بود كه روحش به ملكوت اعلى پرواز كرد. هجرتشداغى التيام ناپذير بر قلبها نهاد.
روز چهاردهم خرداد 1368، مجلس خبرگان رهبرىتشكيل گرديد و پس از قرائت وصيتنامه امام خمينى توسط حضرت آية الله خامنه اى كهدو ساعت و نيم طول كشيد، بحث و تبادل نظر براى تعيين جانشين امام خمينى و رهبر انقلاباسلامى آغاز شد و پس از چندين ساعت سرانجام حضرت آية الله خامنه اى (رئيس جمهورىوقت ) كه خود از شاگردان امام خمينى سلام الله عليه و از چهره هاى درخشان انقلاباسلامى و از ياوران قيام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشيبهادر جمع ديگر ياوران انقلاب جانبازى كرده بود، به اتفاق آرا براى اين رسالت خطيربرگزيده شد.
انبوهى جمعيت و شكوه حماسه حضور مردم در روز ورود امام خمينى به كشور در 12 بهمن1357 و تكرار گسترده تر اين حماسه در مراسم تشييع پيكر امام ، از شگفتى هاىتاريخ است . رحلت امام خمينى نير همچون حياتش منشاء بيدارى و نهضتى دوباره شد و راهو يادش جاودانه گرديد چرا كه او حقيقت بود و حقيقت هميشه زنده است و فناناپذير.
او جلوه هاى از جلوه هاى ((كوثر)) بود و كوثر ولايت هميشه در زمين و زمانه هاى جارىاست .
آثار و تاءليفات امام خمينى :
دههاى كتاب و اثر گرانبها از اما خمينى در مباحث اخلاقى ، عرفانى ، فقهى ، اصولى ،فلسفى ، اساسى و اجتماعى بر جاى مانده كه بسيارى از آنها تا كنون منتشر نشده است .متاءسفانه تعدادى از رساله هاى و تاءليفات نفيس امام در جريان جابجايى ازمنازل استيجارى و در جريان چندين مرحله يورش ‍ ماءمورين ساواك شاه بهمنزل و كتابخانه ايشان مفقود گرديده است .
در اينجا فهرست اسامى آثار و تاءليفات امام خمينى را بر حسب سير تاريخ نگارشمرور مى كنيم .
1. شرح دعاى سحر
2. شرح حديث راءس الجالوت
3. حاشيه امام بر شرح حديث راءس الجالوت
4. حاشيه بر شرح فوائدالرضويه
5. شرح حديث جند عقل و جهل
6. مصباح الهدايه الى الخلافة و الولاية
7. حاشيه بر شرح فصوص الحكم
8. حاشيه بر مصباح الانس
9. شرح چهل حديث
10. سرالصلوة (صلاة العارفين و معراج السالكين )
11. آداب نماز (يا: آداب الصلوة )
12. رساله لقاء الله
13. حاشيه بر اسفار
14. كشف الاسرار
15. انوار الهداية فى التعليقه على الكفاية 2 جلد
16. بدايع الدرر فى قاعدة نفى الضرر
17. رسالة الاستصحاب
18. رسالة فى التعادل و التراجيح
19. رسالة الاجتهاد و التقليد
20. مناهج الوصول الى علم الاصول - 2 جلد
21. رسالة فى الطلب و الارادة
22. رسالة فى التقيه
23. رسالة فى قاعدة من ملك
24. رسالة فى تعيين الفجر فى الليالى المقمره
25. كتاب الطهارة - 4 جلد
26. تعليقة على العروة الوثقى
27. مكاسب محرمه - 2 جلد
28. تعليقة على على وسيلة النجاة
29. رسالة نجاة العباد
30. حاشيه بر رساله ارث
31. تقريرات درس اصول آية الله العظمى بروجردى
32. توضيح المسائل (رساله عمليه )
33. مناسك حج
34. تحرير الوسيله - 2 جلد
35. كتاب البيع - 5 جلد
36. تقريرات دروس امام خمينى
37. كتاب الخلل فى الصلوة
38. حكومت اسلامى يا ولايت فقيه
39. جهاد اكبر يا مبارزه با نفس
40. تفسير سوره حمد
41. استفتائات
42. ديوان شعر
43. نامه ها عرفانى
44. صحيفه نور
45. وصيتنامه سياسى - الهى
آية الله العظمى مرعشى نجفى
متوفاى : 7/6/1369 ش .
شهاب شريعت
محمد رضا سماك امانى
ولادت
او در سال 1315 ق . / 1276 ش . درنجف به دنيا آمد. و شهاب الدين نام گرفت پدرش ،آيه الله سيد شمس الدين محمود مرعشى (1279 ق . - 1338 ق .) از فقها و مدرسان علوماسلامى نجف بود. آية الله مرعشى نجفى دوران كودكى را در آغوش پر مهر خانواده سپرىنمود و با تربيت اسلامى بزرگ شد. مادرش زنى پاكدامن و با ايمان بود كه هيچگاهبدون وضو به او شير نمى داد.
تحصيل
پس از يادگير خواندن و نوشتن ، در نوجوانى به كسوت روحانيت در آمد و به فراگيرىعلوم اسلامى پرداخت . ادبيات عرب ، فقه ،اصول ، حديث ، درايه ، رجال و تراجم و... را نزد استادان برجسته حوزه علميه نجففراگرفت و سپس در درس خارج فقه و اصول آيه الله آقا ضياء عراقى (متوفاى 1373ق .)، آيه الله شيخ احمد كاشف الغطاء (متوفاى 1373 ق .) و شمارى از مراجع تقليد ومدرسان بر جسته حوزه علميه نجف شركت كرد.
آيه الله مرعشى چنان علاقه به يادگيرى داشت كه سر از پا نمى شناخت . سالهاى درازدر درس دهها استاد شهير حوزه علميه نجف شركت كرد و از خرمن دانش آنان بهره جست . مدتىنيز نزد علماى زيديه و علماى اهل سنت به فراگيرى علم حديث پرداخت و از آنان اجازهنقل حديث گرفت .
تلاش شبانه روزى وى سرانجام در 27 سالگى به ثمر نشست و به درجه اجتهادنايل شد. كوشش خستگى ناپذير او براى تحصيل دانش ستودنى است . خودش در اين بارهمى گويد:
هيچگاه در سنين جوانى به دنبال تمايلات نفسانى نرفتم ، هميشه در پىتحصيل علم بودم ، به صورتى كه شبانه روز، بيش از چند ساعت نمى خوابيدم و هر كجانشانى از استادى يا عالمى و يا جلسه درسى كه مفيد تشخيص مى دادم ، مى يافتم ؛لحظه اى در رفتن به نزد آن استاد، عالم و جلسه درس درنگ نمى كردم .
آيه الله مرعشى در نجف ، كربلا كاظمين ، سامرا، تهران و قم نزد بيش از صد استادزانوى ادب به زمين زد و از دانش و تقواى آنان استفاده كرد. وى از ابتداىتحصيل به پشتكار عالى ، همت بلند، تقوا، نبوغ و ديگرفضايل اخلاقى شهره بود.
ايشان از بسيارى از مراجع تقليد شيعه اجازه اجتهاد گرفتند. برخى از آنها عبارتند از:
1. آية الله العظمى آقا ضياء عراقى (متوفاى 1361 ق .)
2. آية الله العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى (متوفاى 1365 ق .)
3. آيه العظمى شيخ عبدالكريم حائرى يزدى (متوفاى 1355 ق .)
آية الله مرعشى پس از رحلت پدر در سال 1338 ق . براى ادامهتحصيل به كاظمين ، سامرا و كربلا رفت و سالها در حوزه هاى علميه آن ديار، از محضراستادانى برجسته استفاده نمود و سرانجام درسال 1342 ق . براى زيارت مرقد مطهر امام رضا عليه السلام به ايران آمد.
پس از زيارت مرقد امام رضا عليه السلام به تهران رفت و در حوزه عليمه تهران ، نزدآية الله شيخ عبدالنبى نورى (متوفاى 1344 ق .) آية الله آقا حسين نجم آبادى (متوفاى1347 ق .) آية الله ميرزا طاهر تنكابنى (متوفاى 1360 ق .) آية الله ميرزا مهدىآشتيانى (متوفاى 1372 ق .) و... به فراگيرى فقه ،اصول ، فلسفه و كلام پرداخت .
سال بعد، براى زيارت مرقد حضرت معصومه عليه السلام به قم رفت . به دستور آيةالله العظمى شيخ عبدالكريم حائرى يزدى در اين شهر ماندگار شد. ايشان مدتى دردرس آية الله حائرى و شمارى از استادان حوزه علميه قم شركت جست و از دانش آنان بهرهبرد.

next page

fehrest page

back page