بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب امیرالمؤمنین علی (ع) خورشیدی در افق بشریت, سید محمد شیرازى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 - پيشگفتار
     02 - مقدمه مولف
     03 - آزادى در اسلام
     04 - گذشت از تبهكاران
     05 - زندگى فرمانروايان اسلام
     06 - احترام به آراء ديگران
     07 - تعدد احزاب آزاد
     08 - مساوات در اسلام
     09 - حقوق بشر در اسلام
     10 - پاسدارى از اموال مردم
     11 - بيت المال
     12 - عدالت در قضاوت
     13 - خاتمه
     fehrest - فهرست
 

 

 
 

گذشت از تبهكاران


حضرت امير مؤمنان به پيروى از پيامبر اسلام تا آنجائى كه ممكن بود، از مجازات تبهكاران صرف نظر مى‏كرد، زيرا اولاً: ثبوت جرم در قوانين مجازاتهاى اسلامى، موازين بسيار دقيق و مشكلى دارد. و ثانياً: در صورت ثبوت جرم نيز تا حدود امكان بر مجرم تخفيف و يا اينكه او را مورد عفو و بخشش قرار مى‏دهند، اسلام براى انسان و عموم موجودات رحمت است و در حدود براى مجرمين و تبهكاران خشونت دارد، و بطور كلى موارد حرام در اسلام در برابر موارد حلال قابل قياس نيست، زيرا عده‏اى از فقهاى اسلام حد اكثر محرمات در اسلام را در حدود هفتصد مورد ذكر كرده اما در برابر، ميليونها مورد حلال براى مسلمانان مقرر شده، و در واقع آن محرمات هم براى حفظ جامعه و آسيب نرسيدن به آن است و اسلام در عين حالى كه مردم را آزاد گذاشته، از بروز آشوب و هرج و مرج در جامعه اسلامى جلوگيرى مى‏كند، و اين عمل جز با كنترل جامعه توسط تحريم علل زيانهاى عمومى و خصوصى، امكان‏پذير نيست.

تأمل در قضاوت

حضرت امير مؤمنان على(ع) هيچگاه بدون تحقيق قضاوت نمى‏كردند، و حتى پس از تحقيق فوراً رأى خود را اظهار نمى‏داشتند، بلكه تا حدود امكان اظهار نظر را به تأخير مى‏انداختند و به سبب تأخير در اظهارنظر، يا متهم از مجازات نجات مى‏يافت، و يا اينكه بيگناهيش به اثبات مى‏رسيد، اينجا بد نيست به دو داستان از صدها قضاوت عادلانه اميرالمؤمنين(ع) اشاره كنيم:

داستان اول:

زنى به خدمت آن حضرت شرفياب شد، و از شوهر خود شكايت كرد و گفت:
شوهرم بدون اجازه من با كنيزم زنا كرده، و حال داد مرا از او بخواهيد، حضرت به آن زن فرمود:
ما در اين باره تحقيق مى‏كنيم، اگر تو راست گفته‏اى بر شوهرت حد جارى مى‏كنيم، و اگر ثابت شد كه تو دروغ گفته و به شوهرت تهمت زده‏اى، تو را تأديب خواهيم كرد، سپس امام از جاى خود برخواسته و مشغول اداى نماز شد و زن را آزاد گذاشت، آن زن نه ريختن آبروى شوهر خود در ملأ عام، و نه اجراى حد برخود را مى‏خواست، از كار خود پشيمان شده فرصت را غنيمت شمرد و از محضر آن حضرت فرار كرد، با وجودى كه حضرت على(ع) مىتوانست او را فوراً بازداشت، و و شوهرش را احضار كند و يكى از آن دو را تازيانه بزند، ولى امام از مجازات مردم متنفر بود، عقده زجر و شكنجه انسانها را نداشت و تا آنجائى كه ممكن بود افراد را مورد عفو و مرحمت قرار مى‏داد:

داستان دوم:

عده‏اى از افراد، كنار خرابه‏اى متروكه جسد مرده و آغشته به خون انسانى را يافتند، و در گوشه آن خرابه مرد قصابى بود، و كاردى خون‏آلود به دست داشت، آن افراد فوراً قصاب را به اتهام قتل دستگير كرده و به خدمت امام على(ع) آوردند، مرد قصاب با نگرانى زياد در برابر امام اعتراف به قتل كرد، حضرت او را به جرم قتل محكوم به قصاص كرد، اما اجراى حكم را به تأخير انداخت و تأمل نمود، ناگهان شخصى آمد و عرضه داشت: يا اميرالمؤمنين من قاتلم، وجدانم آزارم مى‏دهد، اين قصاب بى‏گناه است و مرا بجاى او گردن بزنيد.
در اين هنگام امام به مرد قصاب فرمودند: پس چرا تو اعتراف كردى؟! در پاسخ گفت: چون شواهد در قتل اين شخص را بنحوى ديدم، كه اگر انكار مى‏كردم شايد پذيرفته نمى‏شد، آرى من قاتل نيستم اما در آن لحظه گوسفندى را سر بريده بودم و كاردم خون‏آلود بود، ضمناً جهت قضاى حاجت به آن خرابه رفتم، كه ناگهان با جنازه غرق به خون آن مقتول روبرو شدم و چند لحظه بعد مردم به خرابه آمدند و دستگيرم كردند، من ديدم كه انكار قتل بى‏نتيجه است و به هر تقدير محكوم به مرگ خواهم شد، به همين جهت راهى جز اقرار به قتل در برابر خود نديدم.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) قاتل اصلى را كه با اعتراف خود، قصاب را نجات داده بود مورد عفو و بخشش قرار داده و فرمود: اين قاتل گرچه انسانى را كشته ولى با اقرار خود انسان ديگرى را زنده كرده است و قرآن مجيد مى‏فرمايد: هر كس جان شخصى را زنده كند، همانند كسى است كه جان تمامى مردم را احيا نموده است (و من احياها فكأنما احيى الناس جميعاً)(1).
آنچه كه در اين داستان قابل توجه است، اينكه امام به مجرد اعتراف مرد قصاب، او را نكشته و در اجراى حكم تأمل نمود.

فرجام دادن به مجرم

امروزه در دادگاههاى دنيا به مجرد ثبوت جرم و يا اقرار مجرم، دادگاه پس از شوراهاى مقدماتى راى خود را مبنى بر مجازات مجرم صادر مى‏كند، و در برخى از كشورها مجرم مى‏تواند از رأى صادره فرجام خواهد، و در صورتى كه دادگاه اين حق را به مجرم بدهد، هيئتهاى منصفه، و دادگاه تشخيص پس از تشريفاتى به فرجام‏خواهى مجرم رسيدگى مى‏كنند...
اما در دادگاه اسلامى حكومت امام على(ع) بدون اينكه مجرم فرجام بخواهد و حتى گاهى با وجود كيفرخواست از سوى خود مجرم، براى چندبار به او فرجام داده مى‏شود و در صورتى كه جرم او تعدى به حقوق مردم نباشد، به وى فرصت داده مى‏شود تا اگر بخواهد فرار كند، و اين به لطف و مرحمت اسلام باز مى‏گردد كه دادگاه اسلامى تا حدود ممكن از خونريزى جلوگير كرده و در صدور حكم تأمل مى‏نمايد، بعنوان نمونه به قضاوت بى‏نظيرى از حضرت على(ع) كه در كتاب (كافى) نقل شده، اشاره مى‏بريم:

داستان جالب

مرحوم كلينى در كتاب شريف (كافى) از جناب ميثم داستانى را اينچنين نقل مى‏كند: روزى يك زن به حضور امير مؤمنان(ع) شرفياب شد، و عرضه داشت: يا اميرالمؤمنين من زناكارم پس پاكم كن، خدا تو را پاك كند، چون عذاب دنيا از عذاب هميشگى آخرت آسانتر است.
امام به او فرمودند: از چه تو را پاك كنم؟
ـ آقا من زناكار هستم.
ـ آيا هنگامى كه زنا دادى، شوهردار بودى يا خير؟
ـ آرى در آن موقع شوهر داشتم.
ـ آيا به هنگام زنا، شوهرت حاضر بود يا غايب؟
ـ شوهرم حاضر بود.
پس از اين گفتگوى كوتاه حضرت به او فرمودند: فعلاً برو، و آنچه در شكم دارى وضع حمل كن،و پس از زايمان بيا تا پاكت كنم، آن زن از محضر دادگاه مرخص شد و هنگامى كه دور شد بطورى كه ديگر سخن امام را نمى‏شنيد، حضرت سر بطرف آسمان كرد و عرضه داشت: بار خدايا اين يك شهادت بود، پس از مدتى مجدداً زن بحضور امام شرفياب شده و عرض كرد:
ـ يا اميرالمؤمنين من وضع حمل كردم، حال پاكم كن. امام بظاهرى ناشناخته به او فرمودند:
ـ براى چه پاكت كنم؟
ـ آقا من زنا داده‏ام، پاكم كن.
ـ آيا به هنگام زنا شوهر داشته‏اى؟
ـ آرى.
ـ آيا شوهرت به هنگام زناى تو حاضر بود يا غايب؟
ـ شوهرم حاضر بود.
در اين هنگام امام براى بار دوم، او را از دادگاه مرخص كرده و فرمودند: حال برو فرزندت را دو سال شير بده، چنانكه خداوند امر فرموده است، آن زن از خدمت امام مرخص شد، آنگاه حضرت روى به آسمان كرد، و عرضه داشت: خداوندا، اين دو شهادت شد پس از گذشت دو سال مجدداً آن زن شرفياب شده و عرض كرد: حال دو سال است كه فرزندم را شير دادم، يا اميرالمؤمنين پاكم كن، حضرت با چهره‏اى ناشناخته از او پرسيدند: از چه پاكت كنم؟ عرض كرد: من زنا داده‏ام، پاكم كن.
ـ آيا به هنگام زنا شوهردار بودى؟
ـ آرى شوهر داشتم.
ـ آيا شوهرت حاضر بود يا غايب؟
ـ شوهرم حاضر بود.
حضرت براى بار سوم فرمودند: حال برو فرزندت را تكفل كن تا رشد كند و بتواند بخورد و بياشامد، و از پشت بامى نيفتد، و در چاهى فرو نرود، جناب ميثم مى‏گويد: آن زن از خدمت امام با چشم گريان مرخص و دور شد، آنگاه امير مؤمنان روى به آسمان كرد، و عرضه داشت: خدايا اين سه شهادت شد.
هنگامى كه آن زن براى بار سوم از دادگاه عدل اسلامى مرخص شد، شخصى بنام عمرو ابن حريث مخزومى با وى روبرو شده و گفت: اى بنده خدا از چه گريه ميكنى؟ من ديدم كه به خدمت حضرت على (ع) مى‏روى و از ايشان مى‏خواهى كه تو را پاك كند؟ آن زن گفت: آرى من از امام خواستم كه پاكم كند، امام به من فرمود: فرزندت را تكفل كن تا رشد كند، بتواند بخورد، بياشامد، از بامى نيفتد و در چاهى فرو نرود، حال مى‏ترسم كه مرگ به سراغم آيد در حالى كه آن حضرت مرا پاك نكرده است، عمرو بن حريث گفت: اى زن حال كه چنين است فرزندت را من تكفل مى‏كنم، آن زن پيروزمندانه براى بار چهارم به خدمت امام شرفياب شده، و گفته عمرو بن حريث را بسمع امام رساند، حضرت با چهره‏اى ناشناخته پرسيدند: براى چه فرزندت را مى‏خواهى تكفل كند؟
ـ يا اميرالمؤمنين چون من زنا داده‏ام و حال مى‏خواهم شما پاكم كنيد.
ـ آيا به هنگام زنا شوهر داشته‏اى يا خير؟
ـ آرى شوهر داشته‏ام.
ـ آيا شوهرت حاضر بود، يا غايب؟
ـ شوهرم حاضر بود.
آنگاه امام سر به آسمان كرده و عرضه داشت: خدايا تو مى‏دانى كه چهار شهادت بر عليه اين زن به اثبات رسيد، و نگاهى غضبناك به عمرو بن حريث انداخت، آن مرد عرض كرد: يا اميرالمؤمنين من فكر كردم كه شما دوست داريد فرزند اين زن را تكفل كنم، و حال اگر شما دوست نداريد من چنين كارى نمى‏كنم، امام به او فرمودند: آيا پس از اثبات شهادت چهارم؟! بخدا سوگند كه بايد او را تحت تكفل خود قرار بدهى.. آنگاه حضرت حكم خدا را در باره اين زن به اجرا در آوردند.

در حاشيه دادگاه

از اين داستان شگفت‏آور مى‏توان نكات ارزنده‏اى آموخت كه در حاشيه دادگاه اميرالمؤمنين (ع) براى تمامى انسانها عبرت‏انگيز، و بويژه براى قضات بهترين درس است:
1 ـ اينكه اميرالمؤمنين تمام جوانب قضيه را در نظر گرفته، و بطور كامل تحقيق فرمود، تا حجت تمام شود.
2 ـ زن باردار را مجازات نكرد، تا زمانى كه وضع حمل كند.
3 ـ مجرم را بازداشت نفرمود، بلكه آزادش گذاشت تا فرصت فرار داشته باشد.
4 ـ بار اول و دوم و سوم اقرار براى آنحضرت ملاك نبود.
5 ـ هربارى كه مجرم به دادگاه مراجعه مى‏كرد، حضرت با چهره‏اى ناشناخته با وى روبرو مى‏گشت، و پرسشهاى خود را تكرار مى‏فرمود تا شايد اگر مجرم در دفعات قبل اشتباهى كرده، الان جبران شود.
6 ـ حضرت زن شيرده را اعدام نمى‏كرد.
7 ـ كودك دوساله را از مادرش جدا نمى‏كرد، گرچه آن مادر مستحق قتل باشد.
8 ـ بر عمرو غضب كرد كه چرا تكفل طفل را بعهده گرفته است.
9 ـ و بالاخره پس از تحقيقات دامنه‏دار و چهار بار شهادت مجرم، حد الهى را بر او به مرحله اجراء در آورد.

روش كار امام

حضرت اميرالمؤمنين على(ع) با وجودى كه به خواست خدا مسائل پشت پرده را مى‏دانست، هميشه بر حسب ظاهر رفتار مى‏كرد تا براى مردم نمونه باشد و نگويند: على از غيب آگاه بود، و لذا درست رفتار مى‏كرد، از اين رو آن حضرت به قاضى خود در شهر اهواز كه نامش (رفاعه) بود نامه‏اى نوشته و متذكر شدند كه ما مأمور به ظواهر امور هستيم، و واقع را بايد به خدا موكل كرد، يعنى اينكه تحقيق در امور مردم و كشف اسرار آنان جايز نيست و بهمين جهت است كه شكنجه متهمين در اسلام حرام، و هيچكس را جهت گرفتن اعتراف و اقرار نبايد زير شكنجه انداخت، بلكه هر انسانى مختار است، اگر به اختيار خود اقرار كند حكم بر او ثابت، و الا رهايش مى‏سازند بلكه اگر شاهد و يا متهمى در پيشگاه امير مؤمنان ساكت مى‏شد امام رهايش ساخته و او را مجبور به سخن گفتن نمى‏كردند.
1 ـ سوره مائده، آيه32 .
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation