بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 13, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
     SAHIFE16 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

بـــيــانـات امـام خـمـيـنـى در جـمع كارگران ، نويسندگان و كارمندان مؤ سسه اطلاعاتوشركت ايران چاپ
رسانه هاى گروهى بايد حامل پيام ملت و اسلام باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
مـا يـكـى از گرفتارى هاى بزرگمان در زمان طاغوت گرفتارى به دست مطبوعات بود.طـاغـوت مهره هائى كه در خدمت او بودند و در خدمت اجانب ، انتخاب مى كرد و زبده هاى آنهارا انتخاب مى كرد براى اداره مطبوعات و براى تبليغات به ضد اسلام و به ضد كشور،لكـن بـا آب و رنـگ اسـلامـى و مـلى . مـن نـمـى دانـم كـه صـدمه اى كه كشور ما و اسلام ازمطبوعات در زمان طاغوت ديد بيشتر بود يا صدماتى كه از ساير ارگان هاى طاغوتى .
مطبوعات كه حاملپـيـام مـلت و حـامـل پـيـام اسـلام بايد باشد و مبلغ احكام اسلام و مجرى احكام اسلام و مهذبجـامـعـه بايد باشد و اخلاق را در جامعه بايد پخش بدهد، اخلاق الهى را، در زمان طاغوتدرسـت بـر عـكـس همه اين معانى ماموريت داشتند كه كشور ما را با آن تبليغات دامنه دار اينرسـانـه هـاى طـاغـوتـى ، تـمـام مـسـائل اسـلامـى و تـمـاممـسائل كشورى را به طرف منافع طاغوتى سوق دهند و صدمه اى كه اسلام از مطبوعات ورسـانـه هـاى طـاغـوتـى خـورد از كـمـتـر دستگاه هائى خورد و آنقدر كه جوان هاى ما را اينمـطبوعات فاسد و آن مجله هاى فاسدتر و آن راديو و تلويزيون هاى فاسدتر به فسادكـشـيـدنـد مـعلوم نيست كه مراكز فساد آنقدر به فساد كشيده باشند. اين مجلات بود و اينمـطـبـوعات و اين راديو و تلويزيو ن و تمام اين رسانه هاى گروهى بود كه جوان هاى مارا بـه جـاى ايـنـكـه بـه طرف دانشگاه بكشد، به طرف علم و ادب بكشد، به طرف فسادكـشـانـد. جـوان هـا زود مـتـاثـر از امـور مـى شـونـد: جـوان هـا يـكنـهـال نـورس هـستند كه اين نهال نورس زود آسيب مى بيند و زود هم تربيت مى شود و همينجـوان هـا در زمان طاغوت كه به هر جا مى رفتند فساد را مى ديدند، مجله مى خريدند، پراز فساد و پر از فحشا بود، روزنامه مى خريدند، پر از تبليغات ضد انسانى و اسلامىبـود، هـر جـاى مـمـلكـت مـى رفـتند، مراكز فساد پخش بود، نمى شد كه در يك همچو مركزفـسـاد و در يـك هـمـچـو كـشـورى كـه هـمـه چيزش رو به فساد رفته بود، اينها يك انسانصـحـيـح بـار بيايند، آنهائى كه براى چاپيدن اين كشورها نقشه كشيدند، آنها استادها ومـتـفـكـريـنـى بـودنـد كه مى دانستند چطور يك كشور را مى توانند به واسطه آن برنامههائى كه دارند خواب كنند و جوان ما را تهى كنند از آن انسانيت و اسلاميتى كه بايد داشتهبـاشند تا راه را باز كنند براى چاپيدن و براى بردن همه ذخائر كشور ما و كردند و آنكـردنـد كـه در ظـرف (خـصـوصـا در ظـرف ) پـنـجـاه و چـنـدسال آخر نگذاشتند كه تربيت ، تربيت صحيح در اين ملت تحقق پيدا بكند.
از دانـشـگاه كه مركز علم و ادب بايد باشد تا مطبوعات كه بايد مربى جامعه باشد تاراديـو و تـلويـزيـون كـه بـايد جامعه را تربيت بكند و تا ادارات كه بايد خودشان يكاشـخـاصـى بـاشـنـد و يك مراكزى باشند براى تربيت ، همه جا را اينها با آن نقشه هاىفاسدى كه داشتند به فساد كشيدند و جوان هاى تازه رس ما را كه در يك همچو جامعه واردمـى شـدنـد، قـهـرا بـايد به عقب برانند و منحرف كنند. خداوند تبارك و تعالى به ما منتگـذاشـت و بـه ايـن مـلت عـزيـز منت گذاشت و ما را از آن لجنزارى كه سر تا ته مملكت راگـرفـتـه بـود، نجات داد و روزنامه هاى ما كه يكى از مراكز همان فحشا و همان چيزهائىكـه شـمـاهـا بهتر مى دانيد بود متبدل كرد به يك مراكزى كه اميد است كه به واسطه اينتـربـيـت هـاء كـه در آنجا و تبليغاتى كه در آنجا مى شود، مملكت ما از آن چيزهائى كه درسابق بود نجات پيدا بكند.
اگر رسانه هاى گروهى اصلاح بشود، جامعه اصلاح مى شود
خـواهـرهـا و برادرهاى ما بايد بدانند كه عهده دار چه خدمتى هستند و اگر چنانچه مطبوعاتاصـلاح بـشـود، رسانه گروهى اصلاح بشود، يك جامعه اصلاح مى شود. اگر مطبوعاتجـوان هـا را نكشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقيم ، مراكز فحشا هم بر چيدهمـى شـود آنـهمه مراكز فحشائى كه (در خصوص تهران كه ) بايد مركز همه خوبى ها وهمه فعاليت هاى انسانى باشد، ايجاد شده بود كه شماها مى دانيد كه چه خبر بود و چقدرمراكز فحشا بود و چقدر مراكزى بود كه جوان هاى ما را از هستى ساقط مى كرد و مغزهاىجـوان هـاى مـا را بـه طـرف فـسـاد مـى كـشـانـد. اگـر مـطـبـوعـاتمـتـحـول بـشـود (و انـشـاء الله مـى شـود و شـده اسـت )مـتـحـول بـشـود بـه يك مراكزى كه بخواهند تقوا را در جامعه منتشر كنند، وقتى جوان ها وبـچـه هـاى تـازه رس مـا وارد مـى شـونـد در مـيـدان فـعـاليـت اجـتـمـاعـى ، بـرونـددنـبـال روزنـامه ، روزنامه مربى باشد، گوش كنند به راديو راديو مربى باشد، نگاهكـنـند به تلويزيون ، تلويزيون مربى باشد، نگاه كنند به مجلات ، مجلات ، مجلاتىبـاشد كه تربيت بكند، اين جوان وقتى كه به هر جا توجه كرد، ديد كه گوش و چشمشپـر شـده از تـربـيـت ، ايـنـطـور بـار مـى آيـد. اگـر رهـا بـشود، هرزه بار مى آيد، اگربكشندش در طرف فساد مى رود به آن طرف و اگر بكشندش در طرف سلاح ، مى آيد اينطـرف . و مـا در سـال هـاى طـولانـى همه جهاتى كه در ايران بود و اسباب را فراهم كردهبـودند، همه جهات براى اين بود كه جوان هاى ما را بكشند طرف فساد و نظر اصلى آنهاايـن بـود كـه يـك جـمـعـيـتى در اينجا وجود داشته باشد كه هر چه سرش مى آورند توجهنـداشـته باشد. مملكتش به باد مى رود، او عيش و عشرتش باشد اشكالى ندارد، مذهبش عقبرود چـون عـيـش و عـشـرتش به كار است مانعى ندارد، اختناق در مملكت هست ، اختناق در فحشانـيـسـت ، ايـن اشكال ندارد، هر بساطى سرش در آورند بى تفاوت باشد. يك همچو مملكتىكـه آنـهـا مـى خـواسـتـنـد، ايـن بـود كـه يك طايفه زيادى از اين جوان هاى ما را به هروئينبـكـشـنـد، يـك طايفه ديگر را به مسكرات بكشند، يك طايفه ديگرى را به فحشا و مراكزفساد بكشند
گـوش را بـه هـر چـه بـدهـد، يـا تـعـليـم فـاسـد اسـت يـا غـنـا وامـثـال ايـنـهـا كـه مـغـز را فـاسـد مى كند، هر اجتماعى كه باشد، اجتماعى است كه گويندهگوينده اى است كه جوان ها را مى كشد طرف فساد و مغزهاى اينها را فاسد مى كند. اين يكمـطـلب اتـفـاقـى نـبـود كـه به طور اتفاق حاصل شده باشد يك مطلبى بود كه با تمامتـوجـه و نـقشه اين امور شده بود و ديديد چطور بود. چه شد كه يكدفعه خداى تبارك وتـعـالى بـه ايـن مـلت تـفضل فرمود و يكدفعه متحول شد؟ اين جوانى كه بنايش بر اينبـود كـه بـرود در مـراكـز فـحـشـا، آمـد در خـيـابـان ومـشـغول جنگ شد. آن جوان هائى كه به حسب نقشه آنها، بايد آن مفسده ها را داشته باشند وآن مـغـزهـا را داشـتـه باشند، يكدفعه متحول شد به يك مغزهاى نورانى انسانى اسلامى .اگـر نـشـده بـود نـمى توانست اين ملت اين قدرت بزرگ را، اين قدرت شيطانى را در همبـشـكـنـد. ايـن اول تـحـول در خـود جـمـعـيـت پـيـدا شـد و بـه تـدريـج ايـنتـحـول كـه در جـمـعيت پيدا شد، رشد پيدا كرد، آن هم نه رشدى كه به حسب موازين عادىبـاشـد، بـه حـسـب مـوازيـن عـادى اگـر يـك جـوانى آنطور تربيت شده است كه از دانشگاهگـرفـتـه تـا هـمـه جـا ايـن را بـه فـسـاد كـشـيـده بـودنـد، بـايـد اقـلا بـيـسـتسـال طـول بـكـشـد تـا بـشـود (آن را) از آن مـغـز غـيـر انـسـانـى ، غـيـر اسـلامـىمـتـحـول بـشـود بـه يـك مـغـز انـسـانـى . ايـن چـه بـود كـه يـك شـب كـانـه آنتـحـول را پـيـش آورد و كـمـتـر از يـك سـال ، يـك سـال و نيم اين مملكت را يكدفعه كرد يكمـوجـودهـاى ديـگـرى ؟ از ايـن مـوجـوداتى كه همه توجه شان به عيش و عشرت بود و همهتـوجـه شـان بـه مفاسد بود و همه نظرشان به تبليغات بزرگى كه كرده بودند بهضد اسلام و به ضد روحانى بود، يكدفعه برگشت و يك طور ديگرى شد اين با موازينعـادى درسـت در نـمـى آيـد آن يـك دسـت الهـى بـود پـشـت سـر ايـن مـلت و ايـنتـحـول بـاعـث ايـن شـد كـه بايد همه بروند به شميرانات و بين تهران و شميران و آنبـسـاط و آن عـشـرتـكـده هـا، هـمـه تـرك كـردنـد و آمـدنـد در مـيـدان هـادنبال جانفشانى .
همه به فكر تصفيه و تهذيب باشند
بـرادران عـزيـز، خـواهـران مـحـتـرم كـه در ايـن دسـتـگـاهمـشـغـول خـدمـت هـسـتـيـد و بـحـمـدالله آن گـردانـنـدگـان كـذائى كـهمتبدل شدند به امثال آقاى دعائى و ديگر اشخاص سالم و خدمتگزار! توجه كنيد كه راه رادرسـت برويد و مستقيم و متعهد باشيد و مصمم باشيد كه براى كشور خودتان خدمت كنيد ونـگـذاريـد ديـگـر دسـت آنـهـائى كـه مـى خـواهـنـد فـسـاد ايـجـاد كـنند و باز كشور شما رابرگردانند به حال سابق ، نگذاريد كه آن نقشه ها، نقشه هاى خائنانه دوباره رشد پيدابـكـند. هر ريشه اى را كه ديديد، با گفتار خودتان ، با قلم خودتان و با قدم خودتان .بـا اقـدام خـودتـان ايـن ريـشـه را قـطـع كنيد تا انشاء الله مملكت شما تصفيه بشود، يكتصفيه عمومى ، نه تصفيه فقط ادارى ، خير تصفيه عمومى ، تصفيه در همه جهات مملكت ،بـازار تـصفيه بشود، تصفيه هاى روحى ، بازار از آن بازار طاغوتى در مى آيد به يكبـازارى كـه مـؤ افـق احـكام اسلام است اداره بشود و ادارات و كارخانه ها و كشاورزها و همهايـنـها متبدل بشود به يك مراكزى كه در هر جا وقتى كه برويد، آنجا خداست و تعليماتخـدا. اگـر يـك چـنـيـن مـمـلكـتـى ايـجـاد كـرديـد و شـمـا كـه مـسـووليـد درمـثـل روزنـامـه اطـلاعـات و ديـگـران كه در ساير روزنامه هاى مملكت و مطبوعات مملكت هستندتوجه بكنند به اين
مـعـنـا كه بايد همه شان در اين راه باشند كه بخواهند كشور خودشان را همه چيزهائى كهغـيـر انـسـانـى اسـت تـصـفـيـه بـكـنند. همه به فكر تصفيه باشند، همه به فكر تهذيببـاشـند. اگر اينطور بشود و اميد است كه باشد، مطمئن باشيد كه كشور شما ديگر آسيبنخواهد ديد انشاء الله .
يـك كـشـورى وقتى آسيب مى بيند كه ملتش بى تفاوت باشد راجع به آسيب ها. آنوقت كهمـمـلكت شما را، آنها مى آمدند و همه آن كارهاى خلاف مصالح شمارا مى كردند، براى اينكهمـلت يـك ملتى بود كه خوابش كرده بودند، مخمورش كرده بودند، تهى كرده بودند ملترا از خـودش ، خـودش را اصلا نمى شناخت ، هر چه مى ديد غرب مى ديد مراكزى كه مراكزقدرت بود مى ديد، قدرت خودش را فراموش كرده بود. حالا كه شما خودتان را يافتيد وقـدرت خـودتـان را فـهـمـيـديـد چـى اسـت ، قـدرتـى اسـت كـه درمـقـابـل قـدرت هـاى بزرگ جهان ، يكسره قدرت هاى عالم ، اين قدرت غلبه كرد بر تمامقـدرت هـاى عـالم و شـمـا فـهـمـيـديـد كـه خـودتـان قـدرتـمـنـد هـسـتـيـد و شـمـامتكل به خدا هستيد و هر كس متكل به مركز قدرت باشد قدرتمند است .
حـفـظ كـنـيـد ايـن مـعـنـا را، ايـن الوهـيـت را حـفـظ كـنـيـد، درعـمـل حفظ كنيد و مؤ افق با احكام خدا عمل كنيد و در اخلاق حفظ كنيد و مطابق اخلاق الهى حفظكـنـيـد و در عـقـايد هم حفظ كنيد و عقايد انسانى را ياد بگيريد و توجه كنيد. اگر اينطورشـد و هـمـه جا اينطور شد انشاء الله ، شما مطمئن باشيد كه هيچ كس نمى تواند يك همچوكـشورى را آسيب به آن برساند. نه اين گروه هائى كه در خود ملت گاهى پيدا مى شودو با اسم هاى مختلف به شما مى خواهند صدمه بزنند، نه اينها ديگر قابلند، نه آنهائىكـه بـراى مـا مـى خـواهند نقشه بكشند و توطئه ايجاد كنند و اينها، هيچ كدام از اينها ديگرنـمـى تـوانـنـد كارى انجام بدهند. شما خودتان را درست كنيد، كشورتان درست مى شود وآسـيـبـى هـم نـخـواهـيد ديد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه افرادى كه براى اسلاممشغول خدمت هستند و سعادت همه را خواهان هستم و از شما آقايانى كه آمده ايد اينجا و در اينوضـع گـرمـا و فشار هستيد معذرت مى خواهم از شماها و اميدوارم كه خداى تبارك و تعالىهمه شما را سعادتمند كند و همه شما در خدمت خدا باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 4/6/59
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از علما و روحانيون كردستان (سنندج )
ظلم ، اساس و پايه سلطنت طاغوت
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن بـا ايـنـكـه از طـرف اطـبـاء محدود هستم به اينكه صحبت زياد نكنم و امروز هم يك دفعهبـراى گـروه مـخـتـلفـى صـحـبـت كـردم لكـن نـتـوانـسـتـم كـه حـرف اطـبـا راقـبـول كـنـم در صورتى كه برادرهاى ما از كردستان ، از محلى كه همه در زحمت بودند وخـصوصا روحانيون بزرگ كردستان اينجا تشريف آورده اند، با آنها بعضى صحبت ها رانـكـنـم . شـمـا مـى دانـيـد كـه هـمانطور كه كردستان بر آن ظلم شده بود، منتها شما كه دركردستان بوديد لمس مى كرديد ظلم زمان طاغوت را، در همه جا اين ظلم بود، اختصاص بهكـردستان نداشت ، در بلوچستان هم ظلم بود، در كرمان هم ظلم بود، در فارس هم ظلم بود،در خراسان هم ظلم بود، در همه جاى اين كشور ظلم بود و اساس سلطنت طاغوتى سابق برظـلم به ملت و چاپيدن منافع كشور و ريختن در جيب مخالفين اسلام و مخالفين كشور بود،بحمدالله با همت والاى همه ملت ، از كردستان گرفته تا همه جاى مملكت ، با همت آنها دستآن ظـلم و ظـالم قـطـع شـد. و امـروز اگـر ظـالمـى بـاشد، از ريشه هاى همان ظلم است و دربـعـضـى مـناطق هم هست و خصوصا در مناطق شما برادران كردستانى . ما از بعضى دسيسههـائى كـه الان هـم در شـرف تكوين هست بى اطلاع نيستيم و من به آن اشخاصى كه ادعاىاسـلام مـى كنند و مشغول توطئه هستند بر ضد اسلام ، به آنها مى گويم كه شمايى كهبـه مـردم ، پـيـش كـردهـا، پـيـش كـردسـتـانـى هـا ادعـاى اسـلام مـى كـنـيـد و مـعـذلكمشغول توطئه هستيد بر ضد همين ملت محروم كردستان و غير كردستان ، چطور ادعاى اسلاممـى كـنـيـد؟ ايـن اسـلامـى كـه شـمـا ادعا مى كنيد كه نتيجه اين باشد كه توطئه بكنيد بادشـمنان اسلام و بر ضد اسلام و ضد مسلمان ها و ضد ملت اسلام اقدام بخواهيد بكنيد، ايناسـلام ، اسـلام پـيـغـمـبـر اكـرم نـيـسـت ، اسـلامـى كـه قـرآن بـه اونازل شده است و براى او آمده است ، پيغمبر اسلامى كه قرآن را آورده است و قرآن و سنت اواساس اسلام است ، اساس او بر اخوت و برادرى است . مؤ من بايد برادر مؤ من باشد، اينحـكـمـى اسـت كه در قرآن است يعنى آنچه را كه شما براى برادرتان از خير و صلاح مىخـواهـيـد، براى تمام ملت تان بايد بخواهيد. همه مؤ من ها در همه اقطار عالم برادر هستند،همانطورى كه اگر يك خطرى براى برادر يك كسى پيش بيايد او نمى نشيند تماشا كندو خـطـر واقـع بشود بر برادرش ، اگر در يك گوشه دنيا يك خطرى براى يك برادرىپيش بيايد، برادر ايمانى پيش بيايد، نبايد يك برادر ديگرى
كـه در آن طرف دنيا هست بى تفاوت باشد، مى تواند، بايد قيام كند، نمى تواند؛ بايدزمـيـنه فراهم كند كه يك وقتى رفع ظلم كند. چطور يك كسى كه ادعاى اسلام مى كند و مىگـويـد كـه مـن مـسـلم هـسـتـم و ادعـاى ايـن را مى كند كه من با ملت خوب هستم ، آنوقت در يكمـركـزى بـنـشيند و اشخاصى را دور خودش جمع بكند از اين اشخاص منحرف ، از اينهائىكـه هـيـچ اعتقاد به اسلام ندارند، با آنها رفت و آمد كند، با آنها بست و بند كند كه اجنبىرا وارد كـنـد در ايـران و مسلط كند بر همين مسلمان هائى كه هستند، چه كردستانى و چه غيركردستانى .
مسلمان برادرند و تفرقه پيدا نمى كنند
ايـنـهـائى كـه در صدد اين معانى هستند بدانند كه اگر همه قدرت هاى خودشان را هم جمعبـكـنـنـد نـمى توانند به يك ملتى كه همه با هم فرياد الله اكبر مى زنند، نمى توانندايـنـهـا با آنها مقاومت كنند، بيخود در صدد تفرقه اندازى هستند، مسلمان برادرند و تفرقهپـيـدا نـمـى كـنـنـد بـا تـبـليـغـات سـوء بـعـضـى عـنـاصـر فـاسـده .اصل اين مساءله كه شيعه و سنى ، شيعه يك طرف و سنى يك طرف ، اين از روى جهالت واز روى تـبـليـغـاتـى كـه اجـانـب كرده اند پيش آمده است چنانكه بين خود شيعه هم اشخاصمختلفى را با هم به مبارزه وا مى دارند و بين خود برادرهاى سنى هم يك طايفه اى را بهطايفه ديگر، در مقابل هم قرار مى دهند.
امروز روزى است كه تمام طوائف مسلمين مقابل هستند با قدرت هاى شيطانى كه اساس اسلامرا مـى خواهند از بين ببرند. اين قدرت هائى كه دريافته اند كه آن چيزى كه خطر براىآنـهـا دارد اسـلام است ، آن چيزى كه خطر براى آن دارد وحدت ملت هاى اسلامى است ، امروزروزى اسـت كـه تـمام مسلمين تمام بلاد عالم با هم مجتمع بشوند. امروز روزى نيست كه يكدسته اى در يك جا بگويند ما خودمان ، يك دسته اى ديگر در جاى ديگر بگويند ما خودمان .امـروز روزى اسـت كـه هـمه به دستور اسلام ، به دستور قرآن كريم با هم متحد باشند،تنازع نكنند. اگر تنازع با هم بكنند، به هر شيوه اى باشد، به حسب قرآن كريم ممنوعاسـت ايـن تـنازع و اگر تنازع بكنند فشل مى آورد و رنگ و بوى انسان را و ملت را از بينمى برد. اين دستور خداى كريم است . اينهائى كه دارند كوشش مى كنند تفرقه بيندازندو تنازع ايجاد كنند و معذلك ادعاى اسلام مى كنند، اينها آن اسلامى را كه قرآن كتاب اوست، آن اسـلامـى را كه كعبه قبله اوست ، آن اسلام را نيافته اند و ايمان به آن اسلام نياوردهانـد. آنـهـائى ايـمـان بـه اسـلام آورده انـد كـه قـرآن را، و مـحـتـواى قـرآن راقـبـول دارند، محتواى قرآنى كه مى فرمايد كه "مومنون اخوه " هستند، برادر هستند با هم .برادرى هر چه اقتضا مى كند بايد اينها انجام بدهند. برادرى اقتضا مى كند كه اگر بهشـمـا صـدمـه اى وارد شـد هـمـه بـرادرهـائى كـه در هـر جـا هـستند متاثر باشند. اگرشماخوشحال باشيد همه خوشحال باشند. برادرها! متوجه باشيد كه با اسم هاى مختلف ، باچـيـزهـائى كه پخش كنند و تبليغ مى كنند، مى خواهند بين برادرها را جدائى بيندازند كهاثـر ايـن جـدائى افـكـندن بين برادرها، سلطه اجانب است بر همه و برگشتن همان اوضاعسابق است كه به همه شما، به همه ما ازمركز
گـرفـتـه تـا هـر جـا بـرويـد ظـلم شـده اسـت و هـمـه راآزار داده انـد. بـايـد بيدار باشيدشـمـابرادرها، روحانيون محترم كردستان بايد متوجه باشند، در مساجد خودشان ، در جمعهخـودشـان ، در جـمـاعـت خـودشـان ، مـردم مـحـل خـودشـان را بـيـدار كـنـنـد كـهگـول نـخـورنـد از ايـن اجانب پرست ها، از اينهائى كه مى خواهند تفرقه بيندازند و بعدازايـنـكـه تـفـرقـه انـداخـتـنـد بـاز مـارا بـرگـردانـنـد بـه آنحال اول و سلطه اجانب مستقر بشود. بايد اين توجه را همه بكنيد.
در جمهورى اسلامى مناطق محروم بيشتر مورد توجهند
و شما مى دانيد كه اين گرفتارى هائى كه الان براى كشور ماهست و براى دولت ما هست وبسيارى از اين گرفتارى ها را همان اشخاصى كه در طرف كردستان بودند و بلوچستانبـودنـد يـا در طـرف هـاى ديـگـر بـودند فراهم كرده اند، اينها مانع شدند ازاينكه دولتفـرصـت پـيـدا بـكـنـد كـه بـه تـمـام مـعـنـا بـرسـد بـهحـال هـمـه كـشـور. شـمـا مـطـمـئن بـاشيد كه امروز در كشو رما، در حكومت اسلامى ، درمجلساسلامى هيچ طرح اين نيست كه يك گروهى با گروه ديگر فرق داشته باشد، همانطورىكـه قـرآن فرموده است مومنين با هم برادر هستند. حكومت اسلامى ما الان ، جمهورى اسلامى ماالان ، مجلس اسلامى ما همين معنا را دنبال مى كند و گمان نكنيد يك جائى را ترجيح به جاىديـگـر بـدهـد. بـله جـاهـائى كـه مـسـتـمـنـدتـرنـد زودتـر بـهحـال آنـهـا مـى رسـنـد. تـمـام ايـن مـطـالبـى را كـه ايـن آقاى محترم گفتند، تمام اين مطلبپـذيـرفـتـه اسـت و مـا هـم مـى دانيم كه آنطورى كه بايد، تا حالا نشده است كه رفع اينمـشـكـلات بشود لكن مجال ندادند كه رفع مشكلات بشود. رفع مشكلات محتاج به اين استكـه يـك مـحـلى درسـت امـن بـشـود، بـعـد از ايـنـكـه امـن شـدمـشـغـول بـشـونـد، ايـنـها مجال ندادند كه باز يك درست امن بشود. الان هم مى بينيد كه باايـنكه بحمد الله كردستان باز آرام است فى الجمله لكن اشخاص و گروه ها و مفسده جوهابـاز هـم مشغول به فعاليت و آدمكشى هستند. شما بدانيد كه اولا نظر به اين است كه امنيتدر هـمـه كـشـور تـحقق پيدا بكند خصوصا در سرحدات كه بايد امنيت بيشتر پيدا بشود وخصوصا در مناطقى كه مفسده جوها بيشتر هستند، بيشتر مورد توجه واقع بشود. امنيت انشاءالله حـاصـل مى شود و پس از امنيت تمام اين مطالبى كه اين آقا فرمودند تمام مطالب درنـظر است و انشاء الله تحقق پيدا مى كند و از كشور اسلامى و از قانون اسلام همين متوقعاست كه ما بين طايفه اى با طايفه ديگر اصلا فرق نداشته باشد. همه با هم برادرند وهـمـه بـا هـم شـريـكند، هم در غم با هم شريكند هم در شادى با هم شريكند. من اميدوارم كهآقـايـان عـلمـاء اعـلام آن بـلاد، از سنندج تا تمام كردستان و ساير برادرهاى ما كه علماىاعلام ساير بلاد، مردم را متوجه كنند به اين معنا كه ما پيروزيمان با وحدت كلمه و اتكاءبـه اسـلام بـود. الله اكـبـر ما را پيروز كرد حالا هم سلاح ما همان الله اكبر است و وحدتكـلمـه مـا را پـيـروز كـرد، حالا هم سلاح ما همان وحدت كلمه است . من خدمتگزار به همه شماهستم و دعاگو. و اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى سعادت براى همه شما و همه مستضعفينجهان مقدر فرمايد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 6/6/59
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانشجويان ايرانى مقيم هندوستان
ملت هاى اسلامى بايد كوشش كنند كه حق را در جامعه خودشان پياده كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن بـا ايـنكه بنا نداشتم صحبت كنم و مخالفت با اطبا، معذلك چون آقايان از هند آمده اند ومسائلى كه مربوط به خارج كشور است توجه دادند، يك چند كلمه اى عرض مى كنم . شمامـتـوقـع نباشيد كه قدرت هاى بزرگ جهانى كه منافع خودشان را در ايران از دست داده ودر سـايـر كـشـورها هم خوف اين را دارند كه از دست بدهند، آنها آرام بنشينند و تماشاگربـاشـنـد. آنها در كمين هستند و با همه قوا كه دارند كوشش ‍ مى كنند كه اين نهضت اسلامىايـران را در خـارج از كـشـور وارونـه جـلوه بـدهـنـد و اين يك مساءله اى است كه براى آنهاحياتى است . كشورهائى كه همه جهان را مى خواهند ببلعند و قدرت خودشان را گسترش درهـمه كشورهاى جهان بدهند نبايد ما متوقع باشيم كه حالا كه آنها در معرض خطر مى بينندمـنـافـع خـودشـان را در ايـران از دستشان رفت و در كشورهاى ديگر هم ملت ها به تدريجدارنـد بـيـدار مـى شـونـد و بـه تـدريـج مـى خـواهـنـدمتصل بشوند به اين نهضت اسلامى ايران ، آنها البته بايد دست و پا بزنند. همانطورىكـه آيـه شـريـفـه را شـمـا خـوانـديـد كـه (جـاء الحـق و ذهـقالبـاطـل ان البـاطـل كـان ذهـوقـا) بـاطـل الان خـودش را درمـقـابـل حـق زبـون مـى بـيـنـد و بـراى او بـاطـل خـيـلى ارزشـمـنـد اسـت .بـاطـل آنـهـا بـود كـه هـمـه كـشـورهـاى اسـلامـى جـهـان را عـقـب نـگـه داشـتـه اسـت .بـاطـل هـاى آنـهـا بـود كـه از مـركـز دانـشـگـاه هـا تـا هـمـه جاى كشور نفوذ كرده بودند وبـاطـل خـودشـان را بـه پـيش مى بردند و حالا مى بينند كه در معرض ذهوق است . نبايد ماگـمـان كـنـيـم كـه ايـنـهـا ديگر دست برداشته اند از ايران دست برداشته اند و از سايركـشـورهـائى هـم كـه احـتـمـال ايـن را مـى دهـنـد در مـعـرض ايـن اسـت كـهباطل در آنجا ذاهق بشود، اينها مقابله با حق نكنند
مـا بـايـد كـوشـش كـنـيم كه مفاد اين آيه شريفه را متحقق كنيم و همه ملت هاى اسلامى بايدكـوشش كنند كه حق را درجامعه خودشان پياده كنند كه مصداق (جاء الحق ) متحقق بشود واگـر چـنـانـچه حق آمد، باطل خود به خود ذاهق خواهد شد. ما بايد كوشش كنيم كه از خودمانگرفته تا برادرهاى اسلامى و برادرهاى دينى خودمان در همه كشورهاى اسلامى ، به حقتوجه كنيم و حق را پياده كنيم . مجرد حرف نباشد كه ما فقط يك شعارى بدهيم كه حق آمد وبـاطـل رفـت . آمـدن حـق شعار نيست ، آمدن حق عمل است . آمدن حق نشان دادن به حسب اعتقادات واخلاق و اعمال است ، پياده كردن همه
احـكـام الهـى اسـت و اگـر چـنـانـكـه احـكـام الهـى در يـك مـلت پـيـاده بـشـودبـاطـل از آن مـلت كـوچ مـى كـنـد و اگـر در همه ملت هاى اسلامى ، احكام الهى ، اخلاقى كهسـفـارش شـده اسـت ، اخـلاق انـسـانـى ، عـقـايـد ايـمـانـى پـيـاده بـشـود خـود بـه خـودبـاطـل ذاهق مى شود. شما برادرانى كه در هند هستيد و حالا تشريف آورده ايد اينجا و سايربـرادرهـائى كه در ممالك ديگر هستند، چه ايرانى و چه غير ايرانى كه همه برادر هستند،بـايـد تـوجـه داشـتـه بـاشـنـد كـه مـفـاد ايـن آيه شريفه (جاء الحق ) را متحقق كنند تاباطل خود به خود از بين برود.
در مقابل كسانى كه نهضت را بعكس جلوه مى دهند بايستيد
البـتـه يـك دسـتـجـاتـى كه عامل آنهاست ، همانطورى كه شما تذكر داديد، در ساير بلاداسلامى يا غير اسلامى در صدد اين هستند كه اين نهضت اسلامى ايران را در خارج بد جلوهبـدهـنـد كـه اگر آنطورى كه هست جلوه كند، قدم هاى مومنين در دنيا محكم مى شود و عزمشانراسـخ مـى شـود و تـمـام مـنـافـعـى كـه ايـن قـدرت هـاىبـاطـل دارنـد و بـا آن قـدرت هـاى بـاطـل همه حق ها را زير پا گذاشته اند، اگر ما بيداربـشـويم و نگذاريم اينهائى كه در خارج هستند آن برنامه هائى كه ديكته شده است و بهآنـهـا داده اسـت پـياده بشود و اگر چند نفر آدم منحرف در فرض كنيد هند، در پاكستان ، درسـايـر بـلاد اسـلامـى بـخواهند يك كارى بكنند كه اين نهضت اسلامى ايران را مشوه نشانبـدهـنـد بـه اهـالى آن مـمـلكـت ، شـمـا بـرادرهـاى اسـلامـى كـه در آن مـمـالك هـسـتـيـد، درمـقـابل آنها ايستادگى كنيد، حق پيروز مى شود، آنها باطلند و ذهوق پيدا مى كنند. شما حقخـودتـان را بـگـوئيـد، مـنـتـشـر كـنـيـد و در مقابل آنهائى كه بعكس جلوه مى دهند اين نهضتاسلامى ايران را، شما در مقابل آنها بايستيد و حق خودتان را به آنطورى كه هست ترويجكـنـيـد تـا انـشـاء الله حـق در هـمـه بـلاد اسـلام پـيـاده بـشـود وباطل خود به خود از همه ممالك اسلام ، بلكه انشاء الله از همه ممالك دنيا از بين برود وذاهق بشود.
لكـن شـرط عـمـده ، پايدارى درباره حق است . بايد پايدار باشيم در حق خودمان ، اينطورنباشد كه باطل در باطل خودش مجتمع باشد و ما در حق خودمان متفرق . ما كه مدعى اين هستيمكه اهل حق هستيم ، مسلمان ها كه اهل حق هستند، قرآن كتاب آنهاست ، كعبه قبله آنهاست ، كسانىكـه بـه اسـلام ايـمـان آورده انـد و بـه حق ايمان آورده اند، بايد در اين حق خودشان مجتمعبـاشـند و نگذارند اين باطل ها كه در باطل خودشان مى خواهند مجتمع بشوند، آنها پيروزبـشوند. ما تكليف همه مان اين است كه در حق خودمان با هم تفاهم داشته باشيم ، چه اهالىيـك كـشـور و چـه اهالى همه كشورهاى اسلامى . و من اميد آن را دارم كه ملت ها به سرعت روبـه حـق بـرونـد و بـه سـرعـت روبـه اجـتـمـاع و اتـحـاد بـرونـد تـاباطل ها را با سرعت عقب بنشانند. خداوند شما و ما را در راه حق مصمم كند و همه مسلمين و همهمستضعفين جهان پيروز باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
تاريخ : 6/6/59
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع اعضاى خانواده امام موسى صدر (رهبر شيعيان لبنان)
خدمت كردن و زجر كشيدن در راه هدف ، شيوه اولياء خداست
بسم الله الرحمن الرحيم
آن چـيـزى كـه هـمه مطالب را آسان مى كند اين است كه ما و ملت ما و آقاى صدر سلمه اللهتـعـالى بـه دنـبـال مكتب ، يك گرفتارى پيدا كرديم بوده است وقتى كه مساءله ، مساءلهوظـيـفـه اسـت ، وظيفه ما اين است كه براى اسلام خدمت بكنيم و در اين وظيفه اگر هر مقدارىكـه مـوفـق بـه اجـراى آن امـورى كـه در نـظـر داريـم بـشـويـم ، ايـن يـك خيرى است فوقاصـل خـيـر و اگـر مـوفـق نشويم ، اصل خيرش كه عبارت از اين است كه ما در راه خدمت بهاسـلام و مـكـتـب هـسـتـيـم ، آن جـائى نـمـى رود. آقـاى صـدر را كـه مـنسـال هـاى طولانى ديده ام بلكه بايد بگويم من بزرگ كرده ام ايشان را، من فضائلشانرا مى دانم و خدمت هاى هم كه بعد از آنكه به لبنان رفته اند كرده اند، آن را هم مى دانم وآنـچـه كـه لبـنان احتياج به ايشان دارد، باز آن را هم مى دانم و من اميدوارم كه انشاء اللهايـشـان بـرگـردنـد بـه مـحـل خودشان و مسلمين آنجا از ايشان استفاده كنند. همين حالا هم كهايـشان مى گوئيد كه شواهد داريم كه در ليبى هستند، همين امر، در راه خدمت به مكتب و خدمتبـه اسـلام اسـت ، اين هم براى ايشان عبادت نوشته مى شود و براى ماها هم اين امورى كهواقـع مـى شـود، بـايـد سهل باشد از باب اينكه در راه اسلام است و ما مطلعيم كه اولياءاسلام كه در راءس آنها رسول خداست ، آنقدر زحمت كشيدند، تمام مدت عمرش را پيغمبر درزحـمـت و تـعـب بـوده اسـت و بـعـد از او هـم ائمه ما همين طور بوده اند كه يك روز خوش بهاصـطـلاح ماديين نداشتند، گرچه همه خوش بودند به يك راه به اصطلاح عرفا و اسلامشـنـاس هـا. در هـر صـورت ، ايـن يـك شـيـوه اى بـوده اسـت كـه ازاول اولياء اسلام داشتند و در راه هدف خودشان حبس رفته اند و كشته شدند و زجر كشيدندو آقـاى صـدر حـالا دو سـال اسـت كـه در حـبـس هـسـتـنـد، لكـن جـد ايـشـان هـفـتسـال مـى گـويـنـد، مسلم بوده ، احتمال چهارده سال هم هست . اين يك راهى بوده است كه همهاوليـاء خـدا نـه فـقـط آنـهـائى كـه در زمـان اسـلام بـودنـد،قبل از اسلام هم انبيا و اوليائى كه بودند راهشان همين بوده اينطور نبوده است كه آنها دررفاه مادى باشندو در ـ عرض ‍ كنم ـ كارهاى چه . وقتى كه تاريخ انبيا را ملاحظه كنيد مىبينيد كه سرتاسر تاريخ انبيا مجاهده و زحمت و تعب بوده است لكن آنها خوش بودند بهايـنـكـه در خـدمـت آن هـدفـى كه دارند بودند و اين مايه هم افتخار شما هست و خانواده آقاىصـدر كـه يـك فـرد لايـقـى كـه خدمت مى كرد، در راه خدمت گرفتاريى پيدا كرده است و مناميدوارم كه اين گرفتارى عملش زود سر بيايد و من دعاى به ايشان مى كنم و خواهم كرد واميدوارم كه زودتر انشاء الله ايشان خلاص بشوند. و برگردند.
و قـضـيه لبنان و ايران و اينها شما مى دانيد كه اينها قضاياى مختلفى نيستند، مسلمان هاهـر جـا هـسـتـنـد، بـايـد بـا هم باشند و آن چيزى كه رنج است براى يك طايفه اى ، براىطايفه ديگر هم همان مساءله رنج باشد، مسائلشان جدا نبايد باشد. اينكه ما ايرانى هستيمو آنـهـا لبـنـانى هستند يا جاى ديگرى هستند. در اسلام مطرح نيست . اسلام همه افرادى كهايـمـان بـه خـدا آورده انـد هـمـه آنها را برادر مى داند و حساب جداگانه ندارد كه حسابىبـراى عـرب باز كرده باشد، يك حسابى براى عجم باز كرده باشد، يك حسابى براىايـران بـاز كـرده بـاشـد و يك حسابى براى كجا. اين حساب هائى كه پيش مردم مادى كهمـطـرح اسـت كه ما ايرانى هستيم و براى ايران بايد چه بكنيم يا اينكه بگويد ما عراقىهـسـتـيـم و بـراى چـه . ايـن حـساب ها در اسلام نيست . اسلام مى خواهد كه همه دنيا يك عائلهبـاشـد و يـك حـكـومـت در همه دنيا آن هم حكومت عدل برقرار باشد و همه افراد، افراد همانعـائله بـاشـنـد و لهـذا ما مكرر اين معنا را گفته ايم كه اين قضيه اى كه شايد صحبتش درهـمـه جـا هـسـت كـه مـلت ايـران مـثلا جدا، ملت عراق جدا، هر كدام يك عصبيتى براى او داشتهبـاشـنـد و حتى به اسلام كار نداشته باشند و به ملت و مليت كار داشته باشند، اين يكامر بى اساس است در اسلام بلكه مضاد با اسلام است .
اسـلام در عـيـن حـالى كـه وطـن را، آنـجـايـى كـه زادگـاه اسـت احـتـرام مـى گـذارد، لكـنمـقـابل اسلام قرار نمى دهد. اساس ، اسلام است ، اينها ديگر بقيه اش فرع هستند و اساسآنـهـائى كـه مـكـتـبى هستند خدمت به اسلام است ؛ اين خدمت اگر در لبنان باشد خدمت است ،اگـر در ايـران بـاشـد خـدمـت است ، اگر در هر جا، اگر در حبس هم باشد خدمت است ، اگربيرون هم باشد خدمت است . ايشان الان هم در خدمت است ، براى اينكه وقتى در راه اسلام يككـسـى اين مصائب راديد (كه نبايد اسمش را مصائب گذاشت ) وقتى در راه اسلام باشد همهچـيـز آسان مى شود، هين مى شود. شما مى بينيد كه حتى اين جوان هايى كه الان در اينجا ودر لبـنـان و اينها مشغول خدمت هستند چه روحيه هايى دارند. همين ديروز يك جوانى آمده بوداينجا مى خواست يك زنى را عقد كند. بعد از اينكه صحبت از مهر شد، آن زن گفت كه مهر منرا اين قرار بدهد كه به مكه من را ببرد. اين جوان مى گفت كه من زنده نيستم تا تو را بهمـكـه بـبـرم مـن شـهيد مى شوم . بالاخره با مدتى صحبت ما راضيش كرديم به اينكه نه ،انـشـاء الله شـما هستيد و خدمت مى كنيد. اين يك روحيه خيلى خوبى است كه در جوان ها پيداشـده است و اميدوارم كه در همه ما اين روحيه ها پيدا بشود و آن روحيه مكتبى توجه به مكتب، نـه تـوجـه بـه امـور ديـگـر. مـن از خداى تبارك و تعالى مسئلت ميكنم كه ما را و شما رادلخوش كند به اينكه ايشان برگردند پيش ما و به خدمت خودشان ادامه بدهند. انشاء اللهخـداونـد به همه عائله ايشان در اين فراق صبر بدهد و چشم همه را به وجود ايشان انشاءالله روشـن كند تا ايشان برگردند و به خدمت به مكتب موفق بشوند و شيعه هاى لبنانهم از وجود ايشان استفاده بكنند بلكه همه مسلمان ها، انشاء الله .
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
تاريخ : 6/6/59
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم شهر قم
قم مركز علم ، تقوا، شهادت و شهامت است
بسم الله الرحمن الرحيم
قم حرم اهل بيت است ، قم مركز علم است ، قم مركز تقواست ، قم مركز شهادت و شهامت است. قـم عـلم بـه هـمـه جـهـان صادر شده است و مى شود و از قم شهادت به همه جا صادر مىشـود. قـم شـهرى است كه آن ايمان و علم و تقوا پرورش يافته . از آنوقتى كه قم بودهاسـت ، قـم از زمان ائمه اطهار مورد توجه اسلام بوده است و از قم تقوا، شجاعت ، شهامت وهمه فضائل به همه جا صادر مى شود و صادر خواهد شد. علمائى كه در قم من ادراك كردهام كـسـانـى بودند كه در دنيا نمونه بودند، در علم و تقوا و من اميدوارم كه ادامه پيدا كنداين علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله عليه . من هر جا باشم قمىهـسـتـم و بـه قـم افـتـخـار مـى كـنـم . دل مـن پـيـش قـم اسـت و قـمـى ودل مـن پـيـش هـمه اهل تقواست و همه كسانى كه به اسلام خدمت مى كنند. من گر چه از قم معالاسف تا يك مقدارى دور هستم لكن به حسب قلب نزديكم . از شما جوان هاى عزيز تشكر مىكـنم كه آمده ايد و در اين جاى تنگ و تاريك و پر زحمت نشسته ايد و من هم بيش از اين نمىتـوانـم تصديع بدهم و از شما ملتمس دعا هستم چنانچه خودم دعاگوى همه هستم و سلامت وسـعـادت هـمـه مسلمين جهان را و شما برادران عزيز را از خداى تبارك و تعالى خواستارم .سلام من را به اهل قم برسانيد و از همه شما اميدوارم كه اين نهضت را به آخر برسانيد وانشاء الله اسلام را به همه معنا در همه جا پياده كنيد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
تاريخ : 8/6/59
بـــيـــانــات امـام خـمينى در جمع گروهى از دانشجويان پاكستانى و معلمين شركت كنندهدرسمينار تزكيه و بازآموزى انقلاب فرهنگى
تمام انبيا معلم هستند و تمام بشر دانشجو
بسم الله الرحمن الرحيم
بـا ايـنكه بنا نبود كه آقايان ديگر تشريف بياورند و زحمت بكشند و آنطورى كه اطبا هماحـتـيـاط مى كنند خيلى اجازه نداده اند كه من صحبت كنم ، لكن امروز از پاكستان دانشجويانمـحـتـرم و بـعـضـى آقـايـان ديـگـر و از ايـران مـعـلم هـا تـشـريـف آورده انـد. پـس ايـنمـحـفل ، محفل معلم و دانشجوست . دو گروهى كه اگر اصلاح بشوند يك مملكت را اصلاح مىكـنـنـد و اگـر خـداى نخواسته در غير اين معنا باشند، كشورها به تباهى كشيده مى شوند.مـقـام مـعـلم و مـقـام دانـشـجـو كـه بـايـد مـغـز مـتـفـكـر يـك مـلت راتـشـكـيـل بـدهـد، از امـورى اسـت كه بايد به آن توجه زياد بشود و وظيفه معلم و دانشجومـشـخـص بـاشـد تـا انشاء الله بر آن طريقى كه اسلام مى خواهد و مقام انسانيت اقتضا مىكـنـد، از هـمـان طـريـق راه بـرونـد و طـى مـقامات را بكنند و به آنجائى برسند كه انسانشوند.
تـمـام زحمتى كه انبيا كشيده و تمام رنج هائى كه اولياء خدا از بد و خلقت تاكنون كشيدهانـد و بـعـدهـا هـم تـا آخـر خواهند كشيد مقدمه اين بوده است كه اين موجودى كه در خارج مىگـويـنـد انـسـان ، انـسـان بـشـود. تـمـام كـتـب آسـمـانـى كـه بـر انـبـيـانازل شده است براى اين بوده است كه اين موجودى كه اگر سر خود باشد، خطرناكترينمـوجـودات عـالم اسـت ، تـحـت تـربـيـت و تـعـليـم الهـى واقـع بـشود و بهترين موجودات وافـضـل تـمام خلائق بشود. نهضت هاى اسلامى ، نهضت هاى توحيدى ، تمام براى همين معنىبـوده اسـت . در اسـلام همه امور مقدمه انسان سازى است . اگر رها كنند اين موجود دو پا را،تـمـام عـالم را به تباهى مى كشد. براى جلوگيرى از اين فسادهاى بزرگ و اين جنگ هاىويـران كـن و ايـن كارهاى بسيار ناروا كه در كشور هست انبيا آمده اند تا بشر را هدايت كنندبـه راهـى كـه هـمـه در آن راه سـيـر كـنـنـد و هـمـه انـسـان صـحـيـح وكـامـل بـشوند. اگر اين موجود دو پا تربيت شد تمام حوائج دنيا و آخرت بشر تحقق پيدامـى كـنـد و اگـر ايـن مـوجود دو پا سر خود شد يا به خلاف مسير طبيعى خودش حركت كردتمام عالم به تباهى كشيده مى شود
از ايـن جـهـت تمام انبيا معلم ها هستند و تمام بشر دانشجو انبيا مكتبى دارند كه در آن مكتب مىخـواهـنـد ايـن مـوجـود دوپـائى كـه بـدتـريـن موجودات است و اگر رها بشود خطرناكترينمـوجودات عالم است ، اين را به راه مستقيم ، به صراط مستقيم هدايت كنند و اجراى اين امر راهم خودشان متكفلند.
از ايـن جـهـت مـعـلم و دانـشجو محصور به معلم هاى دانشگاه ها يا دبيرستان ها يا ساير جاهانيست و دانشجو هم محصور نيست به همان هائى كه دانشگاه مى روند. عالم يك دانشگاهى استو انـبـيـا و اوليـا و تـربـيت شده هاى آنها معلم هستند و ساير بشر دانشجو و بايد دانشجوباشند. عالم بايد، تمام دنيا بايد دو طبقه داشته باشد: يك طبقه معلم و استاد و يك طبقهدانشجو و متعلم وظيفه معلم هدايت جامعه است به سوى الله و وظيفه دانشجو تعلم .
راه خدا تمام ابعاد انسانى را الهى مى كند، و راه كفر به فساد رهنمون مى شود
همين معناست كه يك جامعه اى پيدا بشود كه همه متوجه به خداى تبارك و تعالى باشند وهـمـه در راه او. اگـر هـمـه در راه او شد اقتصاد هم الهى مى شود، فرهنگ هم الهى مى شود،ارتـش هـم الهـى مـى شـود، ژاندارمرى هم الهى مى شود، دانشجو و معلم هم الهى مى شوند.خـداسـت و طـاغـوت ، هـمين دو، غير از اين نيست . يا راه خداست و يا راه طاغوت . راه خدا راهىاست كه انسان را در تمام ابعادى كه دارد، در بعد عقلائى ، در بعد متوسط كه بعد خيالىاسـت و در بـعـد تـنـزل كـه بـعـد عمل است ، اين ابعاد را هدايت بكنند به آن راهى كه بايدبـاشـد. اگـر ايـنها از همان راه مستقيم رفتند، اينها الهى هستند. راه ، راه خداست و هر كس ازايـن راه بـرود الهـى اسـت ، تـا آنـوقـتـى كـه هـمـه چـيـز انـسـان ، هـمـهاعـمـال انـسان ، همه حركات انسان ، همه تخيلات انسان ، همه تعقلات انسان ، الهى بشود.يا اين راه است يا راه چپ و راست كه برخلاف راه مستقيم است كه هريك از اينها انحراف استو به سوى طاغوت است . (الله ولى الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الى النور) ظلماتتـمـام عالم كه توجه به خدا ندارد و نور، نور مطلق حق تعالى كه بايد همه عالم متوجهبه او باشد. (والذين كفروا اولياء هم الطاغوت ) همين دو راه است يا ايمان است و اسلاماست و توجه به مكتب الهى اين امر خداست و خدا مومنين را اگر در اين راه افتاده هدايت مى كندو تـمـام ابعاد انسانى را الهى مى كند و يا كفر است و برخلاف توحيد است ، چه در طرفراست و چه در طرف چپ ، طاغوت است و منتهى اليه آن جهنم . و در دنيا هم همه فسادها و همهجـنـگ هـائى كـه در عـالم تـحـقـق پـيـدا مـى كـنـد به دست ابرقدرت ها، همه جنگ شيطانى وطـاغـوتـى اسـت . در جنگ ها هم جنگ طاغوتى هست و جنگ توحيدى . جنگ هائى كه پيغمبرها مىكـردنـد، اوليـا مـى كـردنـد، مـومنين مى كردند براى اين بود كه اشخاص سركش را از آنسـركـشـى هـا برگردانند و تعديل كنند. اين جنگ ، جنگ الهى است و آن جنگ هائى كه براىاحـراز مـقـام اسـت ، بـراى بـه دسـت آوردن قـدرت اسـت ، بـراىتـحـمـيـل بر جامعه هاست ، براى جنايتكارى اين ابرقدرت هاست يا هر قدرتى ، اين جنگ هاجـنـگ هـاى ابـليـسـى اسـت و جـنـگ هـاى طـاغـوت اسـت . عـالم از ايـن دوحـال خـارج نـيـسـت و هر حركتى كه از انسان صادر بشود، چه حركت هاى قلبى و چه حركتهـاى روحـى و چه حركت هاى جوارحى از اين دو حد خارج نيست ، يا به طرف صراط مستقيم والله اسـت و يـا طـاغـوتـى اسـت ، مـنـحـرف يـا بـه طـرف چپ يا به طرف راست . (اهداناالصراط المستقيم ) صراط مستقيم يك سرش اينجاست و يك سرش به آن طرف عالم ، بهمبدا نور. (صراط الذين انعمت عليهم ) به آمدن تعليمات انبيا، انعام كرده خدا
بـر مـا كـه ما را هدايت كند به اين راهى كه راه الله است و موجب اين مى شود كه تمام عالمبـه سـعـادت بـرسـنـد و بـا آرامـش و بـا تربيت صحيح در اين عالم زندگى كنند و تمامجـهاتى كه در اين عالم هست بر گردانند به همان جهت توحيدى الهى و ساير حركت ها چهحـركـت هاى قلبى باشد و چه حركت هاى خيالى باشد و چه حركت هاى جوارحى باشد، برخلاف اين مسير كه باشد همه طاغوتى است . همين دو راه بيشتر نيست ، يا طاغوت و يا اللهو شـمـا مـعـلمـين و شما دانشجويان از همين راهى كه انبيا تعيين كرده اند راه را طى كنيد. همينراه خـداست ، همين راهى كه انبيا و اولياء خدا پيش پاى بشر گذاشته است اين راه خداست ومـا هـمـه بـايـد از همين راه حركت كنيم . كسانى كه دعوت بر غير اين راه بكنند، طاغوتند وكـسـانـى كـه مـردم را بـر خـلاف مسير طبيعى خودشان و مسيرى كه فطرت آنها متوجه بهاوسـت راهـنـمـائى كـنـنـد، ضـلالت است و من اميدوارم كه معلمين هم در هر جا هستند، خواهران وبـرادران معلم ، خواهران و برادران دانشجو، خواهران و برادران عالم ، خودشان را دانشجوبدانند و معلم . معلم آنها را به راه راست هدايت انبيا دعوت كند و آنها هم به راه راست هدايتانبيا سفر كنند.
والسلام علكيم و رحمه الله وبركاته
تاريخ :10/6/59
نامه بنى صدر به محضر امام خمينى
بـنـى صـدر طـى ارسـال نـامـه اى بـه مـحـضـر امام امت ، گزارشى از ديدار خود با شهيدرجـائى را در مـورد تـعـيين وزراء كابينه ارائه مى دهد در اين گزارش بنى صدر در باره(لايـتغير) بودن شهيد رجائى و هيات وزيران در برابر سياست هاى خود حرف مى زندو در پايان از امام نظر خواهى مى كند تا طبقه نظر ايشان رفتار نمايد.
پاسخ امام خمينى
تاريخ : 11/6/59
بسمه تعالى
ايـنـجـانـب دخـالتـى در امور نمى كنم ، موازين همان بود كه كرارا گفته ام و سفارش من آناسـت كـه آقـايـان تـفـاهـم كـنـنـد و اشـخـاص مـؤ مـن بـه انـقـلاب و مـديـر و مـدبـر وفعال انتخاب نمايند.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 11/6/59
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل ژاندارمرى جمهورى اسلامى
رضاخان ، مهره دست نشانده اجانب و براى سركوبى عشاير و روحانيت
بسم الله الرحمن الرحيم
رضـاخـان هجوم كرد به تهران و با دستيارى انگلستان حكومت ايران را به دست گرفت وبـعـد از چـنـدى احـمـد شاه را از صحنه بيرون كرد و خودش به جاى احمد شاه نشست و بهتدريج ماموريت خودش را شروع كرد به انجام دادن . ماموريت هاى زيادى داشت . قدرت هاىبزرگ هر چه را كه بر خلاف ميل خودشان و برخلاف منافع خودشان مى ديدند بايد بهدسـت اين آدم نابود بشوند يا سركوب . اول شروع كرد به سالوسى كردن و ريا كارىو در همين تهران آنطورى كه آنوقت مى گفتند در همه تكيه هائى كه در ماه محرم براى عزابر پا بود مى گفتند با پاى برهنه شمع هم دستش مى گيرد و مى رود. اين يك چهره بودكه از رضاخان در ايران نمايش پيدا كرد و بعد به اسم اينكه امنيت را مى خواهد به ايرانبـرگـردانـد شروع كرد به مبارزه با عشاير ايران و عشاير كه يكى از پايگاه هاى مهمايران بودند، گر چه نواقصى داشتند، ولى خدمت هائى هم مى كردند، عشاير را يكى پساز ديـگـرى سـركوب كرد و از محال خودشان بعضى از آنها را كوچ داد به جاهاى ديگر وآنـهـا را تـقـريـبـا از بـيـن بـرد و بـعـد مـامـوريـت هـائى (درخـلال هـمـه ايـنـهـا هـمه را گاهى با هم مى شد) شروع كرد مخالفت با روحانيون به اسمايـنـكـه مـى خـواهـم تـصـفيه بكنم و اين سنگر بزرگ اسلامى را كه يك خدمتگزارانى بهايـران بـودنـد و بـه اسـلام بـودنـد، بـدون ايـنـكـه بـر بـودجـه دولت يـك شـاهـىتحميل بشوند لكن خدمت هاشان ، يكى از بزرگترين خدمت هاى آنها اين بود كه تربيت مىكردند مردم را و شما اگر چنانچه در پرونده هائى كه در دادگسترى و غير دادگسترى هستو بـوده ، مـى بـينيد كه از آنهائى كه تحت تربيت روحانيون بودند پرونده جنايتى نمىبـيـنـيد. براى آرامش كشور اينها يك عامل موثر بودند و براى هدايت مردم به راه صحيح واخـلاق و اعـمال صحيح يك راهنماهاى مهمى بودند، من آنچه كه در بسيارى از صحبت هايم ازروحانيون بحث مى كنم نه اين است كه من هر كه معمم است از او پشتيبانى مى كنم (اى بساخرقه كه مستوجب آتش باشد) لكن وقتى كه ما در سابق ديديم كه جزء برنامه انگليسهـا كـه رضـاخـان را آورده بـودنـد (شايد در راءس برنامه هم بود) اين بود كه بايد اينطـايـفـه از بـيـن بـرونـد. با تمام قوا، از تبليغات مجلات و روز نامه ها و گويندگان وايـنـهـا گـرفـتـه تـا هـر جـا كه روشنفكرى و روشن ، - عرض بكنم كه - روشن نمافكرىبودند، بر ضد روحانيت بسيج شدند. كم كم آن صورت دومش
را نشان داد، آن وجهه دومش را كم كم نشان داد. در زمان اين شخص نالايق كه مملكت ما را بهتـباهى كشاند به پيغمبر اكرم در روزنامه سب كردند، در روزنامه به پيغمبر سب كردندو بـه مـرئى و مـنـظـر ايـن دولت بـود و آن دولتـمـردان . مجلس درست كردند و در آنجا ازپـيـروزى اسـلام بـه كـفـر انـتـقـاد كـردنـد و ايـن روشـنـفـكـرهـادستمال ها را در آوردند و گريه كردند كه اسلام بر شاه ايران ، شاه آنوقت ايران غلبهكـرده اسـت . شعر، ايشان شعر گفتند، نويسندگانشان نوشتند، گويندگانشان گفتند. مااز ايـنـكه انگلستان اينقدر اصرار داشت بر اينكه اين طايفه را از بين ببرد مى فهميم كهاز اين طايفه اينها رنج مى بردند و بايد اينها سركوب بشوند.
ادارات كـه بـه فـرم ادارات زمـان طـاغـوت اسـت بـايـدمتحول بشود
ومع الاسف در آنوقت يك ارتشى درست كردند و يك ژاندارمرى درست كردند و يك شهربانىدرست كردند كه تلخى اعمال آنها در ذائقه ملت ما بود و براى شما كه الان خدمتگزار هستيدزحـمـت ايجاد كرده شما برادرهاى عزيز كه الان خدمت مى كنيد به اين كشور مواجه هستيد بايـك اسـمى كه در زمان رضاخان و در زمان بعد از او خصوصا در زمان رضاخان مردم ذائقهتـلخى از همه اين قواى مسلحه داشتند و دارند و اين اشكالى است كه براى شما پيش آوردهاند كه تا آمديد شماها اين ذائقه تلخ را شيرين كنيد خيلى زحمت دارد، خيلى بايد جانفشانىكـنـيـد، خـيـلى بـايـد بـا مـردم رفتار خوب بكنيد. پادگان هاى شما بايد پايگاه اسلامىبـاشـد و مـسـتـضـعفين را همراهى كند و مستكبران را اعتنا نكند. مدتى شما زحمت بكشيد تا آنذائقـه تـلخـى كـه در ملت از اين جمعيت شما كه آنوقت نبوديد، گمان ندارم يكى از شما همآنـوقـت بوديد لكن اين اسم به طورى شد در آنوقت كه وقتى گفته مى شد، تلخ بود درذائقـه مـردم . آنـوقـت خود همين مرد، خود همين رضاخان در يك روزى كه وارد شده بود در يكپـادگـان ژانـدارمرى دست هايش را در جيبش گذاشته بود و معرفى كرده بود اينها را بهايـنـكـه ايـنـهـا دزدند. در عين حال كه سركرده همه دزدها خودش بود منتها دزدها يواشكى يككـتـى ، يـك شـلوارى ، يـك كـاسـه مـسـى از مـردم مى بردند و اين علنى مازندران را با آنطـول و عـرض از هـمـه اشـخاصى كه داراى يك ملكى بودند گرفت و به اسم خودش ثبتكرد.
ايـنـطـور مـعرفى مى كرد از يك جمعيتى ، كه اينها اينطور هستند، يا مى خواست تعليمشانبـدهـد كـه تـكـليـف ايـن هـسـت . در هـر صـورت شـمـا آقـايـان كـه ازپـرسـنـل ژاندارمرى هستيد و اينجا آمده ايد مدت ها بايد زحمت بكشيد تا اينكه اثبات بكنيدكـه ژانـدارمـرى ايـنـجـور نبود. ژاندارمرى وقتى كه در خدمت طاغوت بود و مى ديد خود آنآدمـى كـه در راءس واقـع شـده سر كرده دزدهاست ، قهرا اين اشخاص هم تبعيت مى كردند وبـه خـيـال خـودشـان (الناس على دين ملوكهم ) بودند. نه شما تنها، اين شهربانى وپـاسـبان ها كه با مردم تمامى شان در شهرها زياد بود؛ اينها طورى معرفى شده بودندپـيـش مـردم كه اگر اسم اينها را مى بردند يا شخص آنها را مى ديدند چندش به آنها رخمى داد. اينطور با آنها مخالف بودند. شهربانى هم بايد مدت ها زحمت بكشد تا اينكه اينمطلبى
كـه در ذهـن مردم منعكس بود بيرون كند و ساير قواى انتظامى هم اينطور. اينها هم شرارتهائى كردند در اين مملكت و سركوبى هايى از خدمتگزاران اين مملكت كردند كه اسم آنها هموقـتـى كـه مـى آمـد مـردم از آنها متنفر بودند. بنابراين شما آقايان كه حالا در خدمت اسلامهـسـتـيـد، چـه شـمـا و چـه قـواى مـسـلح ديـگـر مـثـل ارتـش ومثل شهربانى ، مدت زحمت بكشيد و خوشرفتارى بكنيد و خدمت صادقانه بكنيد تا اينكه ازدل مردم اين مطلب بيرون برود. با اينكه ما مى دانيم كه شما هيچ كدام آنجا نبوديد آنوقت ،هـيـچ يـك از شما نبوديد. من يادم است ، از اولى كه رضاخان آمد به ايران ، آمد به تهرانتا حالا من شاهد همه قضايا بودم . اين بنا داشت به اينكه اين مملكت را با هر طورى كه مىتـوانـد طورى بار بياورد و بعد هم پسر خلفش آن هم طورى بار بياورد اين مملكت را كههـمـه چـيـزهائى كه اينها از ما مى برند، هر چه كه از ذخائى ما آنوقت انگلستان و حالا هم ،بـعـدا هـم آمـريـكـا بـبـرنـد هـيـچ كـس نـبـاشـد كـه كـلمـه اى درمـقـابـل آنـهـا بـگـويـد و اگـر مـى گـفـت سـركـوبى مى كردند و اگر مخالفت مى شد مىكوبيدند اينها را. مخالفت از طرف روحانيون چند مرتبه شد لكن هم با حيله و هم با قدرتآنـهـا را كـوبـيـدنـد. بـعـد هـم كه شما ملاحظه كرديد كه دانشگاه ما را به چه صورت درآوردنـد، دبيرستان هاى ما را به چه صورت در آوردند و از همان دبستان شروع كردند آدمغـربـى درسـت كـردنـد، آدم مـعـتـقد به غرب و مخالف با اسلام درست كردند. از همان بچهكوچولو شروع شد و همين طور تا اينكه يك قشر زيادى مخالف با همه چيز، با همه ماثراسلام ، با همه ماثر كشور، اينها تربيت مى كردند. يك همچو مملكتى را اينها درست كردندبا امر انگلستان در زمان رضاخان و با فرمان آمريكا در زمان محمد رضا كه حالا كه اينهارفـتـنـد شـمـا مـى بـيـنـيـد كـه هـمـه چـيـز بـايـد مـتـحـول بـشـود. البـتـهمـتـحـول هـم خـيـلى شـد. حـالا در هـر جا كه شما برويد محتاج به اين است كه از سر درستبـشـود. ادارات يك اداراتى است كه به فرم همان ادارات زمان طاغوت است و بايد تصفيهبشوند و متحول بشوند به يك اداره كه به درد مردم بخورد.

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation