بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب حکایت پارسایان, رضا بابایى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     Fehrest -
     93704500 -
     93704501 -
     93704502 -
     93704503 -
     93704504 -
     93704505 -
     93704506 -
     93704507 -
     93704508 -
     93704509 -
     93704510 -
     93704511 -
     93704512 -
     93704513 -
     93704514 -
 

 

 
 
نعيمان انصارى، مزاح بسيار مى‏كرد . وى را عادت بود كه هرگاه در مدينه ميوه تازه‏اى مى‏آوردند، آن را گرفته، نزد رسول الله مى‏آورد و مى‏گفت: (( اين هديه است .)) آن گاه چون فروشنده، بهاى ميوه‏اش را مى‏خواست، او را نزد رسول الله مى‏آورد و مى‏گفت: ((ايشان، ميوه تو را خوردند . بها از ايشان طلب كن . ))
رسول (ص) مى‏خنديد و بهاى ميوه مى‏داد . پس به وى مى‏فرمود: (( اگر بهاى ميوه نمى‏دهى، چرا مى‏آورى؟ ))
مى‏گفت: (( درهم و دينار ندارم؛ اما نمى‏خواهم ميوه نوبر را كسى پيش از تو خورد . )) - برگرفته از: غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 78 . ?
اويس قرنى از كوچه‏اى مى‏گذشت و كودكان بر او سنگ مى‏انداختند . مى‏گفت: (( بارى اگر سنگ مى‏اندازيد، سنگ‏هاى خرد اندازيد تا پاى من شكسته نشود كه بر پاى ناسالم نماز نمى‏توانم خواند.))
كسى، جوانمردى را دشنام مى‏داد و با او مى‏رفت . جوانمرد، خاموش بود . چون به نزديك قبيله خويش رسيد، بايستاد و آن مرد دشنام گوى را گفت: ((اگر باز دشنامى مانده است، همين جا بگو كه اگر قوم من بشنوند، تو را مى‏رنجانند .))
ابراهيم ادهم را كسى زد و سر او شكست . ابراهيم، او را دعا گفت . او را گفتند: كسى را دعا مى‏گويى كه از او به تو جراحت رسيده است!؟ گفت: از ضربت و ظلم او به من ثواب مى‏رسد و چون نصيب من از او خير است، نخواستم بهره او از من جز نيكى باشد؛ پس دعايش گفتم .- برگرفته از: كيمياى سعادت، ج 2، ص 26 25 . ?
از على بن الحسين (ع) روايت كرده‏اند كه غلامش را دوبار آواز داد، اما غلام پاسخ نگفت و حاضر نشد . سوم بار ندا داد و غلام حاضر شد . فرمود: ((نشنيدى؟ ))
گفت: ((شنيدم .))
گفت: (( چرا جواب ندادى؟ )) گفت: (( از خوى و خلق نيكوى تو ايمن بودم و نيك مى‏دانستم كه تو مرا نمى‏رنجانى .))
فرمود: (( شكر خداى را كه بنده من از من ايمن است .))
و غلامى ديگر بود وى را؛ روزى پاى گوسفندى را بشكست .
گفت: (( چرا كردى؟ )) گفت: ((عمدا كردم تا تو را به خشم آورم .))
گفت: ((پس من اكنون كسى را به خشم مى‏آورم كه اين (خشمگين كردن ديگران ) را به تو آموخت .)) يعنى ابليس را . پس غلام را آزاد كرد در راه خدا . - غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 541، با اندكى تغيير در الفاظ. ?
يكى را در پيش رسول (ص) مى‏گفتند كه ((وى بسيار نيرومند است .))
گفت: چرا؟
گفتند: با هر كه كشتى گيرد، وى را بيفكند و بر همه كس غالب آيد . رسول (ص) گفت: قوى و مردانه آن كس است كه بر خشم خود غالب آيد، نه آن كه كسى را بر زمين بيفكند . - برگرفته از: غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 540 . ?
سهل دان شيرى كه صف‏ها بشكند - - شير آن است كه خود را بشكند -مثنوى معنوى . ?

عبدالله بن مسعود مى‏گويد: روزى پيامبر (ص) مالى را قسمت مى‏كرد . يكى گفت:اى محمد!به انصاف، قسمت نكردى . رسول (ص) خشمگين شد و رويش سرخ گشت؛ اما بيش از اين نگفت كه (( خداى رحمت كند برادرم موسى را كه وى را بيش از اين رنجاندند و او بر همه، صبر كرد .)) - برگرفته از: غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 542 . ?
عمر، يك روز خواست كه بر جنازه‏اى نماز كند . مردى پا پيش نهاد و نماز ميت را او خواند . آن گاه چون دفن كردند، دست بر گور وى نهاد و گفت: ((خوشا بر تو كه نه امير بودى و نه وزير و نه سردار و نه خزانه دار و نه بزرگ قوم . )) آن گاه از چشم‏ها ناپديد شد و كسى او را نديد .
عمر فرمان داد كه او را بيابند و نزدش آوردند . هر چه گشتند، نيافتند. گفت: ((شايد كه آن مرد، خضر بوده است .)) -برگرفته از: غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 531 . غزالى اين حكايت را در باب دهم، تحت عنوان (( در رعيت داشتن و ولايت راندن)) مى‏آورد و در آن جا وظايف حاكم اسلامى و سيره حكومت دينى را به تفصيل باز مى‏گويد؛ از جمله از پيامبر نقل مى‏كند كه فرمود: ((هر كه وى را بر مسلمانان ولايتى دادند و ايشان را چنان نگاه ندارد كه اهل بيت خودش را، گو جاى خويش در دوزخ فراگير .)) ?
يك روز، مردى نزد عمر، خليفه دوم، آمد، در حالى كه كودكى در بغل داشت . عمر گفت: ((سبحان الله!هرگز كس نديدم كه به كسى ماند، چنين كه اين كودك به تو ماند .)) مرد گفت:اى خليفه!اين كودك را عجايب بسيار است . روزى به سفر مى‏رفتم و مادر اين كودك آبستن بود . گفت: مرا با چنين حالى، تنها مى‏گذارى و مى‏روى؟!گفتم: به خداى سپردم آنچه در شكم دارى . چون از سفر باز آمدم، مادر وى مرده بود.
يك شب با دوستان خود سخن مى‏گفتيم كه آتشى از دور ديدم؛ گفتم: اين چيست؟ گفتند: اين آتش از گور زن تو است . چندين شب، همين واقعه شگفت را مى‏ديدم .گفتم: آن زن، نماز مى‏خواند و روز مى‏گرفت؛ اين چه حال است؟ بر سر گور رفتم و باز كردم تا ببينم كه حال چيست . چراغى ديدم نهاده و اين كودك بازى مى‏كرد. آوازى شنيدم كه مرا مى‏گفت: اين را به ما سپردى و اكنون بگير؛ اگر مادرش را نيز مى‏سپردى، اينك باز مى‏گرفتى .)) -غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 463، با اندكى تغيير در الفاظ. ?
يكى عيالوار بود و سخت در رنج. چاره درد خود را در آن ديد كه نزد صاحب دلى رود و از او خواهد كه وى را دعا گويد تا به بركت دعاى او، در زندگانى‏اش گشايش آيد.
نزد بشر حافى رفت و گفت:اى بشر!تو مرد خدايى، مرا دعايى كن كه مردى عيالوارم و هيچ چيز در بساط ندارم. ))
بشر گفت: ((اى مرد!آن هنگام كه زن و فرزندان تو از تو نان خواهند و آب خواهند و لباس خواهند و تو از برآوردن حاجات آنان درماندى، در آن حال تو مرا دعا كن كه دعاى تو در آن وقت از دعاى من فاضل‏تر و به اجابت نزديك‏تر است . مگر نه آن كه در آن حال، كشتى دل خويش در درياى درد و اندوه، در تلاطم مى‏بينى و هيچ ساحل نجات پيش رو نمى‏بينى؟ هر كه در اين حال باشد، دعايش به اجابت سزاوارتر است . )) - برگرفته از: غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 428 . ?
در اخبار آمده است كه يكى از دانشمندان و علماى مذهبى قوم بنى اسرائيل، مردمان را از رحمت خداى تعالى نوميد مى‏كرد و كار را بر ايشان سخت مى‏گرفت . هر كه نزد او مى‏رفت تا راهى براى توبه بيابد، او همه راه‏ها را به روى او مى‏بست و به وى مى‏گفت: فقط عذاب را آماده باش. مرد دانشمند مرد . او را در خواب ديدند. گفتند: چگونه‏اى و خدايت را چگونه يافتى؟
گفت: هر روز صدايى به من مى‏گويد: تو را از رحمت خود نوميد و محروم مى‏كنم، آنسان كه در دنيا، بندگانم را از من نااميد كردى.)) -برگرفته از: غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 387 . ?
سوى نوميدى مرو، اميدهاست - - سوى تاريكى مرو، خورشيدهاست -مثنوى معنوى . ?

بيابانگردى، رسول (ص) را گفت: (( يا رسول الله!حساب خلق كه كند فردا؟ )) گفت: (( حق تعالى.)) گفت: (( اين حساب، خود كند يا به ديگران واگذارد و آنان از بنده حساب كشند؟ )) رسول (ص) گفت: (( خود كند .)) اعرابى بخنديد . رسول (ص) گفت: (( بخنديدى اى‏- اعرابى، يعنى بيابانگرد. ? اعرابى!)) گفت: (( آرى، كه كريم چون دست يابد عفو كند، و چون حساب كشد، سخت نگيرد.)) رسول (ص) گفت: ((راست گفتى، كه هيچ كريم نيست از خداى تعالى كريم‏تر .)) پس گفت: (( اين اعرابى، فقيه است . )) - فقيه، در اين جا يعنى كسى كه روح دين و حقيقت اسلام را شناخته است . بنابراين مترادف ((دانشمند دينى )) است . در روزگار ما، فقيه، يعنى كسى كه در احكام فرعى و مسائل علمى تخصص دارد. ? - برگرفته از: غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 393 . ?
تو مگو ما را بدان شه بار نيست - - با كريمان، كارها دشوار نيست - مثنوى معنوى . ?

خداى تعالى وحى فرستاد به داود (ع) كه (( مرا در دل بندگانم، دوست گردان.)) گفت: ((چگونه دوست گردانم؟ )) گفت: ((فضل و نعمت من به ياد ايشان آر كه از من جز نيكويى نديده‏اند . ))
و وحى فرستاد به يعقوب كه دانى چرا يوسف را چندين سال از تو جدا كردم؟ گفت: (( نمى‏دانم.)) وحى آمد: از آن كه گفتى ((ترسم كه گرگ، وى را بخورد ))اى يعقوب!چرا از گرگ ترسيدى و به من اميد نداشتى، و از غفلت برادران وى بينديشيدى و از حفظ من نينديشيدى .
و يكى از پيامبران به قوم خود گفت: ((اگر شما آنچه من مى‏دانم، بدانيد، بسيار بگوييد و اندك بخنديد و به صحرا شويد و دست بر سينه زنيد و زارى كنيد .)) پس جبرئيل بيامد و گفت: خداى تعالى مى‏گويد: ((چرا بندگان مرا نوميد مى‏كنى از رحمت من؟ )) پس آن پيغامبر، بيرون آمد و مردم را اميدهاى نيكو داد از فضل خداى تعالى . - برگرفته از: كيمياى سعادت، ج 2، ص 386 . ?


next page

fehrest page

back page


 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation