دشنام نمیدهد . او با كمال بردباری و متانت سخنان ما را استماع میكند ،صبر میكند ما آنچه در دل داريم بيرون بريزيم و يك كلمه باقی نماند . درمدتی كه ما اشكالات و دلائل خود را ذكر میكنيم ، او چنان ساكت و آراماست و با دقت گوش میكند كه ما گمان میكنيم تسليم فكر ما شده است .آنگاه شروع میكند به جواب ، با مهربانی جواب ما را میدهد ، با جملههايی كوتاه و پر مغز چنان راه را بر ما میبندد كه قدرت فرار از ما سلبمیگردد . اگر تو از اصحاب او هستی مانند او حرف بزن " . مفضل با يك دنيا ناراحتی در حالی كه كلهاش داغ شده بود از مسجد بيرونرفت . با خود میگفت عجب ابتلايی برای عالم اسلام پيدا شده ، كار به جايیكشيده كه زنادقه و دهری مسلكها در مسجد پيغمبر مینشينند و بی پروا همهچيز را انكار میكنند . يكسره به خانه امام صادق ( ع ) آمد . امام فرمود :" مفضل ! چرا اينقدر ناراحتی ؟ چه پيش آمده ! " - " يا ابن رسول الله الان در مسجد پيغمبر |