میداد . عدی با خود گفت ، اين يك نشانه از اخلاق اين مرد ، كه پيغمبر است . جباران و دنيا طلبان چنين خلق و خوی ندارند كه جواب پيره زنی مفلوك را اين قدر با مهربانی و حوصله بدهند . همينكه عدی وارد خانه پيغمبر شد ، بساط زندگی پيغمبر را خيلی ساده و بی پيرايه يافت . آنجا فقط يك توشك بود كه معلوم بود پيغمبر روی آن مینشيند . پيغمبر آن را برای عدی انداخت . عدی هر چه اصرار كرد كه خود پيغمبر روی آن بنشيند پيغمبر قبول نكرد . عدی روی توشك نشست و پيغمبر روی زمين . عدی با خود گفت اين نشانه دوم از اخلاق اين مرد ، كه از نوع اخلاق پيغمبران است نه پادشاهان . پيغمبر رو كرد به عدی و فرمود : " مگر مذهب تو مذهب ركوسی نبود " ( 1 ) " چرا " . - " پس چرا و به چه مجوز ، يك چهارم پاورقی : |