آيا فرهنگ كهن ما كه رهبری سنتی پاسدار آن است ، اينچنين چيزهايی است؟ آيا امثال سيد جمال ، مدرس ، آية الله خمينی ، طالقانی پاسدار اينمراسم و تشريفاتند ؟ رابعا كدام رهبری توانسته است مانند همين رهبری سنتی موج بيافريند وحركت خلق كند ؟ در اين صد ساله اخير كه از قضا دوره فرنگ رفتهها وروشنفكران متجدد ضد سنت است كدام رهبری غير سنتی توانسته است يك دهمرهبری سنتی جنبش به وجود آورد ؟ برخی ديگر به شكل ديگر درباره ضرورت انتقال رهبری نهضت اسلامی ازروحانيت به طبقه به اصطلاح روشنفكر اظهار عقيده كردهاند و آن اينكه جامعهامروز ايران جامعهای است مذهبی ، ايران امروز از نظر زمان اجتماعی ماننداروپای قرن پانزدهم و شانزدهم است كه در فضای مذهبی تنفس میكرد و تنهابا شعارهای مذهبی به هيجان میآمد ، و از طرف ديگر مذهب اين مردم اسلاماست ، خصوصا اسلام شيعی كه مذهبی است انقلابی و حركت آفرين ، و از ناحيهسوم در هر جامعهای گروه خاص روشنفكران كه خود آگاهی انسانی دارند و دردانسان امروز را احساس میكنند ، تنها گروه صلاحيتداری هستند كه مسؤولرهايی و نجات جامعه خويشند ، روشنفكران جامعه امروز ايران نبايد ايرانامروز را با اروپای امروز اشتباه كنند و همان نسخه را برای ايران تجويزكنند كه روشنفكران اروپا از قبيل سارتر و راسل برای اروپای معاصر تجويزمیكنند ، آنها بايد بدانند كه اولا جامعه امروز ايران در سطح اروپای قرنپانزدهم و شانزدهم است نه در سطح اروپای قرن بيستم ، و ثانيا اسلاممسيحيت نيست ، اسلام و بالخصوص اسلام شيعی ، مذهب حركت و انقلاب و خونو آزادی و جهاد و شهادت است ، روشنفكر ايرانی به توهم اينكه |