از آنها پی نبرده بوديم " خداشناسی " ما را به اين اصل هدايت میكرد .همچنان كه میبينيم در صد سال پيش كه هنوز درست به آثار نيك پروراندناستعدادها و آثار سوء ترك پرورش آن پی نبرده بودند ، دانشمندانی بههمين دليل به حفظ اعضاء بدن و مهمل نگذاشتن قوای نفسانی توصيه میكردند .پس در اثر لزوم پروراندن استعدادها به طور كلی جای ترديد نيست ، بلكهمفهوم لغت تربيت كه از قديم برای اين مقصود انتخاب شده است همين معنیرا میرساند ، لغت تربيت مفهومی جز پروراندن ندارد عليهذا بحث در ايننيست كه آيا بايد استعدادها را پرورش داد يا نه ؟ بحث در اين است كه راه صحيح پرورش طبيعی استعدادهای بشر كه به هيچوجه نوع آشفتگی و بی نظمی و اختلال منجر نشود چيست ؟ ما ثابت میكنيم كه رشد طبيعی استعدادها و از آن جمله استعداد جنسیتنها با رعايت مقررات اسلامی ميسر است و انحراف از آن سبب آشفتگی وبی نظمی و حتی سركوبی و زخم خوردگی اين استعداد میگردد ، اكنون لازم استنظری به منطق اسلام در زمينه |