میكنيم كه مقصود چيست . [ در ادامه آيه میفرمايد : ] « اليوم اكملت لكم دينكم »آن روز ( يا امروز ) دين شما را كامل كردم ، به حد كمال رساندم « و اتممت عليكم نعمتی »و نعمت خودم را به پايان رساندم . در اينجا دو كلمه نزديك به هم ذكر شده است : اكمال و اتمام . اين دو كلمه خيلی بهم نزديكند : كامل كردم يا تمام كردم . فرق اكمال و اتمام تمام " در جايی گفته میشود كه يك چيزی اجزائش بايد پشت سر يكديگر بيايد ، تا وقتی كه هنوز همه اجزائش مرتب نشده ، میگوئيم ناقص است ، وقتی كه آخرين جزئش هم آمد ، میگوئيم تمام شد . مثل يك ساختمان كه میگوئيم ساختمان تمام شد . يك ساختمان تا وقتی كه پايه هايش را بالا آوردهاند و حتی سقف آن را هم زدهاند ، تمام نيست . تا همه اجزايی كه برای يك ساختمان لازم است كه اگر نباشد از آن ساختمان نمیشود استفاده كرد نباشند ، میگوئيم اين ساختمان تمام نيست . وقتی همه اجزاء بود به طوری كه بتوان در آن سكنی گزيد ، میگوئيم تمام شد . اما در مسئله كامل اين طور نيست كه [ شیء غير كامل ] جزء ناقصی دارد بلكه ممكن است هيچ جزء ناقص و ناتمامی نداشته باشد ولی هنوز كامل نباشد . مثلا يك جنين در رحم مادر به حد تمام میرسد يعنی همه ساختمانش تمام میشود ، بچه هم به دنيا میآيد ولی هنوز انسان كاملی نيست يعنی آن رشدی را كه بايد بكند نكرده است . رشد كردن غير از اين است كه جزء ناقصی داشته باشد . در واقع اختلاف كامل و تمام با يكديگر اختلاف كيفی و كمی است . |