![]() | ![]() | ![]() |
مقدمه اصولى استدلالى است كه مؤلف بر كتاب خود «معالمالدين و ملاذالمجتهدين» در فقه نوشته، و از اصل جدا شده و يكى از كتابهاى درسى حوزههاى علمى واقع شده است، و دانشمندان شروح و حواشى فراوانى بر آن نگاشتهاند. اين كتاب داراى يك مقدمه در فضيلت علم از آيات و روايات معصومين(عليهم السلام)، و اصول و فصولى در مباحث علم اصول دارد.آغاز : «الحمدللّه المتعالى فى عزّ جلاله عن مطارح الأفهام، فلايحيط بكنهه العارفون».انجام : «الاّ انّ احتمال التّقيّة على ما هو المعلوم من احوال الأئمّة(عليهم السلام) اقرب و اظهر، و ذلك كاف فى الترجيح فكلام الشيخ عندى هو الحق».نسخ، حاج ملاّ محمّد فروشانى ابن محمد حسن، بيشتر عناوين نانوشته، جلد تيماج مشكى، روى برگ اوّل مالكيّت سيد محمد على و اجازه روايتى بنام سيد محمد از كتب اربعه از شخصى كه نامش محو شده ديده مىشود.153 گ، سطور مختلف، 14×20 سم.ذريعه: 21/198، آقا نجفى 2/270
جنگ
، و اصول و فصولى در مباحث علم اصول دارد.آغاز : «الحمدللّه المتعالى فى عزّ جلاله عن مطارح الأفهام، فلايحيط بكنهه العارفون».انجام : «الاّ انّ احتمال التّقيّة على ما هو المعلوم من احوال الأئمّة(عليهم السلام) اقرب و اظهر، و ذلك كاف فى الترجيح فكلام الشيخ عندى هو الحق».نسخ، حاج ملاّ محمّد فروشانى ابن محمد حسن، بيشتر عناوين نانوشته، جلد تيماج مشكى، روى برگ اوّل مالكيّت سيد محمد على و اجازه روايتى بنام سيد محمد از كتب اربعه از شخصى كه نامش محو شده ديده مىشود.153 گ، سطور مختلف، 14×20 سم.ذريعه: 21/198، آقا نجفى 2/270
جنگ
اقرب و اظهر، و ذلك كاف فى الترجيح فكلام الشيخ عندى هو الحق».نسخ، حاج ملاّ محمّد فروشانى ابن محمد حسن، بيشتر عناوين نانوشته، جلد تيماج مشكى، روى برگ اوّل مالكيّت سيد محمد على و اجازه روايتى بنام سيد محمد از كتب اربعه از شخصى كه نامش محو شده ديده مىشود.153 گ، سطور مختلف، 14×20 سم.ذريعه: 21/198، آقا نجفى 2/270
جنگ
(حديث ـ فارسى و عربى)
از : ؟منتخباتى است از اشعار، تفسير، روايات اخلاقى، تاريخى كه قسمت عمده آن را از تفسير ملاّ حسين كاشفى (910) در سال 1237 نوشته است «50 ر»آغاز :«تركتالخلق كلافى رضاكا ----- و ايممت العيال لكى اراكا...تا چند بهر طرف دويدن ----- جان كندن و حاصلى نديدن».انجام : «قوله تعالى ليس عليكم جناح ان تأكلوا جميعا او... و يا اينكه تحرج مىنمودند از با هم چيزى خوردن را از جهت اختلاف طبايع تا مرخص شدند باين آيه».نستعليق زيبا، سال 1237. جلد سليفون آبى عطف تيماج سوختهئى.62 گ، سطور مختلف، /13×5/21 سم.
كشفالمحجّة لثمرة المهجة
(اخلاق ـ عربى)
از : رضىالدين ابوالقاسم سيّد على بن موسى بن طاوس حلّى حسنى (664)فصول كوتاهى است در پند و اندرز به فرزندش محمّد، در توجه دادن به امور دينى و اعتقادى و روش زندگى و اينكه چه كتابهائى را بخواند. اين كتاب را بسال 649 هنگامى كه شصت و يك ساله بوده و فرزندش محمّد هفت ساله بوده نگاشته، و از جنبه اخلاقى و توجه به امور معنوى و تاريخ زندگانى مؤلف پرارزش است.آغاز افتاده: «التى هى فى صورتى، هل كان لها نصيب فى خلقى و فطرتى لوجدتها تشهد بالعجز و الافتقار».انجام افتاده: «الفصل الاربعون و المأة ثم ما اوردناه باللّه جلّ جلاله من هذه الرسالة ثم عرضنا قبول واهبه صاحب الجلاله و على نايبه صلى اللّه عليه».نسخ خوب، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، از وسطها افتادگى دارد، صفحهها مجدول بشنگرف و مشگى، عناوين شنگرف، جلد تيماج حنائى.118 گ، 17 س، 5/12×20 سم.ذريعه 18/58، آقانجفى 9/132.
روضه اطهار در قبور ابرار
(تاريخ ـ فارسى)
از : «ملاّ محمّد امين انصارى تبريزى متخلّص به حشرى (ق 12)تاريخ معصومين(عليهم السلام) و تذكره اولياء و عارفانى است كه در تبريز و اطراف آن دفن شدهاند.به سال (1011) موافق كلمه «روضه» در هشت باب نگاشته اين چنين:باب اوّل: در مدفن أئمّه معصومين(عليهم السلام).باب دوّم: در ذكر چهارده معصوم(عليهم السلام).باب سوّم: در ذكر اصحاب كبار مدفون در آن ديار.باب چهارم: در ذكر اولياء مدفون در تبريز.باب پنجم: در اولياء و مشايخ مدفون در سرخاب.باب ششم: در ذكر اولياء مدفون در مقابر كجيل.باب هفتم: در ذكر اولياء مدفون در چرنداب.باب هشتم: در ذكر اولياء مدفون در نواحى تبريز.آغاز : «سپاس محمدت اساس; و ستايش بىحدّ و قياس صانعى را سزاست كه انسان عظيمالشأن را».انجام افتاده : «رحلت اخى فرج در شهر رجب سنه اربع و خمسين و اربعمأة واقع شده، مرقد منور قطب العرفاء و الأولياء».شكسته نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، بدون جلد.41 گ، سطور مختلف، 16×22 سم.ذريعه 11/288، آقانجفى 13/275. ريحانه 2/47.
نيچريه
و تذكره اولياء و عارفانى است كه در تبريز و اطراف آن دفن شدهاند.به سال (1011) موافق كلمه «روضه» در هشت باب نگاشته اين چنين:باب اوّل: در مدفن أئمّه معصومين(عليهم السلام).باب دوّم: در ذكر چهارده معصوم(عليهم السلام).باب سوّم: در ذكر اصحاب كبار مدفون در آن ديار.باب چهارم: در ذكر اولياء مدفون در تبريز.باب پنجم: در اولياء و مشايخ مدفون در سرخاب.باب ششم: در ذكر اولياء مدفون در مقابر كجيل.باب هفتم: در ذكر اولياء مدفون در چرنداب.باب هشتم: در ذكر اولياء مدفون در نواحى تبريز.آغاز : «سپاس محمدت اساس; و ستايش بىحدّ و قياس صانعى را سزاست كه انسان عظيمالشأن را».انجام افتاده : «رحلت اخى فرج در شهر رجب سنه اربع و خمسين و اربعمأة واقع شده، مرقد منور قطب العرفاء و الأولياء».شكسته نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، بدون جلد.41 گ، سطور مختلف، 16×22 سم.ذريعه 11/288، آقانجفى 13/275. ريحانه 2/47.
نيچريه
.باب دوّم: در ذكر چهارده معصوم(عليهم السلام).باب سوّم: در ذكر اصحاب كبار مدفون در آن ديار.باب چهارم: در ذكر اولياء مدفون در تبريز.باب پنجم: در اولياء و مشايخ مدفون در سرخاب.باب ششم: در ذكر اولياء مدفون در مقابر كجيل.باب هفتم: در ذكر اولياء مدفون در چرنداب.باب هشتم: در ذكر اولياء مدفون در نواحى تبريز.آغاز : «سپاس محمدت اساس; و ستايش بىحدّ و قياس صانعى را سزاست كه انسان عظيمالشأن را».انجام افتاده : «رحلت اخى فرج در شهر رجب سنه اربع و خمسين و اربعمأة واقع شده، مرقد منور قطب العرفاء و الأولياء».شكسته نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، بدون جلد.41 گ، سطور مختلف، 16×22 سم.ذريعه 11/288، آقانجفى 13/275. ريحانه 2/47.
نيچريه
.باب سوّم: در ذكر اصحاب كبار مدفون در آن ديار.باب چهارم: در ذكر اولياء مدفون در تبريز.باب پنجم: در اولياء و مشايخ مدفون در سرخاب.باب ششم: در ذكر اولياء مدفون در مقابر كجيل.باب هفتم: در ذكر اولياء مدفون در چرنداب.باب هشتم: در ذكر اولياء مدفون در نواحى تبريز.آغاز : «سپاس محمدت اساس; و ستايش بىحدّ و قياس صانعى را سزاست كه انسان عظيمالشأن را».انجام افتاده : «رحلت اخى فرج در شهر رجب سنه اربع و خمسين و اربعمأة واقع شده، مرقد منور قطب العرفاء و الأولياء».شكسته نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، بدون جلد.41 گ، سطور مختلف، 16×22 سم.ذريعه 11/288، آقانجفى 13/275. ريحانه 2/47.
نيچريه
(فلسفه ـ فارسى)
از : سيد جمالالدينبن صفدرحسينىاسدآبادى همدانى معروفبه افغانى(1316)رسالهاى است در رد بر ماديّها و منكرين خدا، سيد اثبات مىكند كه ماديگرى فساد فرهنگ و تمدن جامعه بشرى است و بعكس اسلام جامعه را بسوى ترقى و تعالى و مدنيت رهبرى مىكند، و صوفيگرى را از مظاهر ماديگرى مىداند در آغاز آن تقريظى است از سيّد محمد و اصل مدرّس رياضيات در مدرسه اعزّه حيدرآباد دكن، مورخ 19 محرم سال 1298 هجرى.آغاز : «اى دوست عزيز! نيچر عبارت است از طبيعت و طريقه نيجريه همان طريقه دهريه كه در قرن رابع و ثالث قبل از ميلاد مسيح در يونانستان ظهور نموده بودند».انجام : «اينست مجمل آنچه مىخواستم بيان كنم در مضار و مفاسد طريقه نيجريه در مدنيت و هيئت اجتماعيه، و منافع اديان اسلام».نستعليق خوب، كوكب، 24 ربيع الأول، اوّل برج حوت سال 1332، يك ساعت به غروب. جلد شميز، عطف و زاويهها گالينگور.60 گ، سطور مختلف، 5/12×20 سم.ذريعه 24/432، و 10/234.
مجموعه 1ـ مباحث الألفاظ (اپ ـ 97 پ)
(اصول ـ عربى)
از : ؟رسالهايست در مباحث الفاظ با عناوين «مقصد، مبحث، مسئله» اقوال علماى ديگر را آورده نقض يا ابرام مىكند. برخى از عناوين آغازين بدينقرار است:مسئلة فى مايذكر فى المبادى التصوريه لعلم الاصول معرفة موضوعه و غايته. مسئله فى اللغات. المبحث الاول فى الحقيقه. المبحث الثانى فى اقسامها (الحقيقه). المبحث الثالث فيما تثبت (الحقيقه) به.آغاز : «الحمدللّه الأوّل بلا اوّل كان قبله، و الآخر بلا آخر يكون بعده و الصلوة... الفقه فى اللغة الفهم».انجام افتاده: «ثالثها لو صحت لكان مجازا لكنه ليس بمجاز فلا يصح، امّا الملازمة فلانّ التخصيص».
2ـ بحث الألفاظ (98 ر ـ 138 ر)
(اصول ـ عربى)
از : ؟مختصرى است در علم اصول با عناوين «فصل، فصل» كه برخى از رؤس مطالب به قرار ذيل است: القول فى التخصيص و المخصص. تمهيد مقال و دفع اشكال، قد تأتى الاّ للاستثناء. فصل: اذا تعقّب الاستثناء جملا متعاطفه.آغاز افتاده: «اختلفوا فى انّ الالفاظ التى وضعت للخطاب كيا ايّها الناس و يا ايّها الذين آمنوا».انجام افتاده: «ثم انه لافارق فى المقام بين ان يكون الموصوف مذكورا كقولك اكرم الرجل العالم اولا».كتاب اوّل نستعليق، دوّم نسخ نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، جلد تيماج سوختهاى سير، بدون مقوا138 گ، سطور مختلف، 5/15×19 سم.
حاشية حاشية الجرجانى على شرح الشمسيه
(منطق ـ عربى)
از : عمادالدّين محمد بن يحيى فارسى (ق 10)حاشيهايست با عنوان «قوله، قوله» بر حاشيه سيد ميرشريف گرگانى بر شرح شمسيه قطبالدين محمد بن محمد رازى (766).آغاز افتاده: «بانه كيف يلتفت بامثال هذالكلام، و لا ينبه العاقل الاّ على هفوات الكرام لئلايقع فى متابعتهم اقوام بعد اقوام».انجام افتاده: «قوله بل مقدمات الشروع فيه على ما مرّ... و يرد بانه ايضا مردود بـانّ الشيـخ صرّح فى الشفاء بانه من المبادى التصديقيه، نعم ان كان يعترض بهعلى».نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، جلد تيماج سوختهيى روغنى، ضربى، عناوين و نشانها شنگرف، در حاشيه صفحات نخستين اشعارى از گلشن راز شبسترى نوشته شده است.209 گ، 22 س، 12×5/18 سم.آقانجفى 1/81.
معالجه امراض؟
(طبّ ـ فارسى)
از : ؟مختصريست از گفتههاى طبيبان گذشته درباره معجونها و قرصها و شربتها، و روغنها و مرحمها و شيافها و داروهاى مجرّب همانند نسخهنويسى حكيمباشىهاى سابق كه از جاهاى مختلف گرد آورده است.آغاز : «پس از سوره فاتحة ـ خشخاس سفيد، بوزيدان حلبى، اسارون شامى، قرقسه تير سعد كوفى، لسان العصافير، فلفل سياه... (براى هر يك وزنى نوشته)».انجام افتاده : «رمضان المبارك در تيغ جوهردار، شوّال در جامه رنگين، ذىالقعده بر روى كودكان، ذىالحجه در روى خوبان».خطوط مختلف، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، جلد تيماج سوختهيى بىمقوا، فرسوده.77 گ، سطور مختلف، 12×19 سم.* * *
نتايج الأفكار
(اصول ـ عربى)
از : سيد ابراهيم بن محمّد باقر قزوينى حائرى (1262)مؤلف كتابى بنام ضوابط الاصول در اصول فقه تأليف نموده بود، چون مفصل بود آن را در اين كتاب اختصار نمود. اين كتاب در يك مقدمه و 150 اصل و يك خـاتمه، بـا عناوين «اصل، اصـل» تنظيـم شده و در آخر رجب 1253 به پايان رسيده است.آغاز : «الحمدللّه الذى هدانا بترتيب عوائد موائد الأيادى الى نهاية معارج الأفهـام، و ارشـدنا بتهـذيب فـرائد فـوائد المبـادى الى غاية مناهج الحلال والحرام».انجام : «قد تتعارض فيلاحظ فيها التعادل و الترجيع، فرجّح الاقوى فالأقوى، رجح اللّه حسناتنا على سيّئاتنا».نستعليق، محمد نوير ابن محمد كصم «اين نام با حروف ابجد پس از خطبه و فهرستى كه بوسيله عبدالسميع بن محمد على بن احمد بن محمد بن سميع يزدى (شاگرد مؤلف) نگارش يافته آمده است، و عبدالسميع مزبور آقاى حاج محمّد رحيم خان را خواهان چاپ كتاب، و خود را مباشر معرّفى مىكند، گويا ناسخ از روى نسخه وى نوشته است. عناوين در حاشيه و نشانها شنگرف، جلد تيماج قهوهاى بىمقوا چند برگ در اواخر نانوشته، پس از پايان، برگهاى سفيد.135 گ، 15 س، 5/12×5/18 سم.آقانجفى 5/186، معجم المؤلفين 1/104.* * *
كفايه مجاهد
(طب ـ فارسى)
از : منصور بن محمّد بن احمد (ق 9)داراى دو فن; فنّ اوّل در طب نظرى و علمى در يك مقدمه و چهار مقاله.فنّ دوّم: در طبّ عملى در پنج مقاله، هر يك از مقالهها چند باب و هر باب چند فصل دارد. مؤلف كتاب را بنام سلطان زينالعابدين شاه شجاع مبارزالدّين محمّد (786 ـ 793) نوشته، و پس از خطبه فهرست مفصلى آورده است.آغاز : «شكر و سپاس مر خالقى را كه در خلقت انسان حكمت او بى پايان است».آغاز نسخه: «خلقت و لقد كرّمنا بنى آدم نواخته، و تركيبش برامزجة مختلفه و كيفيّات متضاده آراسته».انجام : «و كرميه در كياس اوطيوس چنين آورده است كه دانكىنيم، و اللّه اعلم بالصواب».نستعليق، محمد زينالدين احمد، جمادى الاول 1133 عناوين شنگرف يا نانوشته، جلد تيماج مشگى بىمقوّا برگهاى آخر وصالى شده است.178 گ، 16 س، 15×19 سم.ذريعه 18/98، آقانجفى 7/243.
حاشية حاشية الجرجانى على شرح الشمسيّة
(منطق ـ عربى)
از : قره داوددر اين حاشيه نسبتاً مفصل، كه با عناوين «قوله، قوله» و گاهى «قال الشارح» مىباشد گفتههاى ميرسيد شريف توضيح داده شده و گاهى رد و ايراد مىنمايد.در كشف الظنون 2/1063 گويد: اين قره داود شاگرد سعدالدين تفتازانى و جز داود بن كمال قوجوى مىباشد.آغاز : «قال الشارح و رتبته على مقدمة و ثلاث مقالات و خاتمه، اعلم انّ المصنف قال اشار الّى من سعد بلطف الحق الى آخر اوصافه».انجام : «و يمكن ان يقال اشارره به الى الجواب و الايراد بقوله فالاولى ان يقال».نستعليق، على بن رضى الدين بن احمد حسينى موسوى در مدرسه جهرم، شب دوشنبه، صفر 1215، جلد تيماج مشگى بدون مقوا، در چند جاى كتاب مهر بيضوى «على بن رضى الدين الموسوى» كه همان كاتب باشد رؤيت مىشود برخى عناوين شنگرف، و بعضى نانوشته. پس از پايان برگى در خطبه ازدواج و دعاى گوسفند تصدق.150 گ، 14 س، 11×5/16 سم.آقانجفى ح 21، ص 233.
حاشية شرح التجريد الجديد «قوشچى»
(كلام ـ عربى)
از : ملاميرزاجان، حبيب اللّه باغنوى شيرازى (994)حاشيه مختصرى است با عناوين «قوله، قوله» بر شرح تجريد على بن محمّد قوشچى (879) بر قسمت دوّم كتاب «المقصد الثانى فى الجواهر و الأعراض»آغاز : «قوله فناسب ذلك اه حاصل وجه المناسبه انه لمّا كان وجود العرض متوقفا على وجود الجوهر فكان الجوهر مقدما بالطبع على العرض».انجام : «بناء على ان الحركة و السكون مبهم الكون دون الحيّز».نستعليق، معصوم بن كربلاى ميرزا محمّد مازندرانى، روز شنبه صفر سال 1180، جلد تيماج مشكى، بر صفحه اوّل مالكيت محمد ولى ابن ملاّ مهدى و مهر مستطيل «المتوكل على اللّه الغنى عبده محمد ولى» ديده مىشود. عناوين مشكى يا نانوشته.64 گ، 18 س، 5/10×17 سم.ريحانه ج 6 ص 63.
ترجمه تاريخ طبرى
(تاريخ ـ فارسى)
از : ابوعلى محمّد بن محمّد بلعمى، وزير سامانى (363)ترجمه بسيار قديمى است از تاريخ ابوجعفر محمد بن جرير طبرى (310) كه به دستور ابوصالح منصور بن نوح سامانى از تازى بپارسى گردانيده شده، و رويدادهاى پس از 355 نيز به طور فشرده بر آن افزوده شده است، اين جلد از آغاز كتاب تا تاريخ خلافت الناصرلدين اللّه در سال 575 مىباشد.آغاز : «سپاس و آفرين مرخداى كامكار و كامران، و آفريننده زمين و آسمان، و آنكس نه همتا و نه انباز و نه دستور و نه يار و نه زن و نه فرزند».انجام : «ذكر خلافت الناصر لدين اللّه ابوالعبّاس احمد بن المستضئ بامر اللّه غره ذى القعدة سنة خمس و سبعين و خمسمأة بخلافت بنشست».نستعليق، نام كاتب وتاريخ كتابت ندارد، جلد تيماج زرد مايل به حنائى ضربى، كليه صفحات مجدول بشنگرف و لاجورد و طلا و مشكى، عناوين و نشان شنگرف. برگ 223 مهر شش ضلعى «محمّد على 1259» ديده مىشود.590 گ، 27 س، 17×29 سم.كشف الظنون ج 1/297. ريحانه ج 1/280. آقا نجفى ج 8/179.ذريعه 4/86 و 3/222.
عينالبكاء
(تاريخ ـ فارسى)
از : ملا محمّد تقى بن ملا احمد بروجردى (ق 12)مجالسى است مرتب در تاريخ شهادت معصومين(عليهم السلام) بويژه حضرت امام حسين(عليه السلام)، و ياران آن حضرت با اشعارى از خود مؤلف و ديگران براى هر مجلس مقدمهاى مىآورد. اين كتاب در كاشان بسال 1099 با عناوين «مجلس، مجلس» تأليف شده است.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... مقدمه در ثواب گريستن بسند موثق مرويست كه روز حساب، جهنم را براى سوختن مجرمان پيش آرند».انجام : «يا اللّه دست ما را از دامن حسين، كوتاه مگردان، و ما را به شفاعت او برسان بحق محمّد و آله الطاهرين».نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، چند برگ از اوّل و برگى از آخر نونويسى شده، عناوين و نشان و جدول صفحهها شنگرف، جلد تيماج قهوهاى متمايل به حنائى بىمقوا236 گ، 20 س، 19×28 سم.ذريعه 15/367. آقانجفى 5/36.
من لايحضره الفقيه
بويژه حضرت امام حسين(عليه السلام)، و ياران آن حضرت با اشعارى از خود مؤلف و ديگران براى هر مجلس مقدمهاى مىآورد. اين كتاب در كاشان بسال 1099 با عناوين «مجلس، مجلس» تأليف شده است.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... مقدمه در ثواب گريستن بسند موثق مرويست كه روز حساب، جهنم را براى سوختن مجرمان پيش آرند».انجام : «يا اللّه دست ما را از دامن حسين، كوتاه مگردان، و ما را به شفاعت او برسان بحق محمّد و آله الطاهرين».نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، چند برگ از اوّل و برگى از آخر نونويسى شده، عناوين و نشان و جدول صفحهها شنگرف، جلد تيماج قهوهاى متمايل به حنائى بىمقوا236 گ، 20 س، 19×28 سم.ذريعه 15/367. آقانجفى 5/36.
من لايحضره الفقيه
، و ياران آن حضرت با اشعارى از خود مؤلف و ديگران براى هر مجلس مقدمهاى مىآورد. اين كتاب در كاشان بسال 1099 با عناوين «مجلس، مجلس» تأليف شده است.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... مقدمه در ثواب گريستن بسند موثق مرويست كه روز حساب، جهنم را براى سوختن مجرمان پيش آرند».انجام : «يا اللّه دست ما را از دامن حسين، كوتاه مگردان، و ما را به شفاعت او برسان بحق محمّد و آله الطاهرين».نستعليق، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، چند برگ از اوّل و برگى از آخر نونويسى شده، عناوين و نشان و جدول صفحهها شنگرف، جلد تيماج قهوهاى متمايل به حنائى بىمقوا236 گ، 20 س، 19×28 سم.ذريعه 15/367. آقانجفى 5/36.
من لايحضره الفقيه
(حديث ـ عربى)
از : شيخ صدوق محمّد بن على بن بابويه قمّى (381)يكى از چهار كتاب روايتى است كه شيعه آنها را اصول ناميده و بروايتهايشان اهميت فراوان مىدهد، داراى (5963) حديث مرسل و مسند در (666) باب مىباشد، و در پايان اسانيد روايات بطور مفصل مذكور است. زمانى كه مؤلف در بلخ بود با شريف ابوعبداللّه محمّد بن الحسن مشهور به نعمه ملاقات نموده شريف درخواست كرد كتابى در احكام فقه مانند كتاب «من لايحضره الطبيب» محمد بن زكرياى رازى (311) تأليف نمايد، مؤلف اين خواهش را پذيرفت و اين كتاب را از منابع روايتى صحيح شيعه گرد آورد، و اين نسخه شامل جزء سوّم و چهارم است بدون مشيخه.آغاز : «اللهم انى احمدك و اشكرك و أومن بك و اتوكل عليك و اقرّ بذنبى اليك».آغاز نسخه : «ابواب القضايا و الاحكام، باب من يجوز التحاكم اليه و من لايجوز قال ابوجعفر... مصنف هذالكتاب... روى احمد بن عائذ».انجام نسخه: «اللهم من كان له من انبيائك و رسلك ثقل و اهل بيت فعلىّ و فاطمة والحسن والحسين اهل بيتى و ثقلى فاذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهيرا».نسخ، قوام الدين بن ميرابوالفضل رودبارى، چهارشنبه 11 صفر سال 1071 در مدرسه التفاتيه قزوين، جلد تيماج حنائى سيرر و غنى، ضربى، عطف مشكى عنوان و نشان شنگرف در برگ اوّل مهر بيضوى «عبده الراجى جليل الحسينى» در برگ پايانى مهربيضوى «و لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما» كه مهر كاتب باشد ديده مىشود.233 گ، 17 س، 5/19×25 سم.ذريعه 22/232، آقانجفى 1/145.
الوافى
(حديث ـ عربى)
از : ملامحسن محمّد بن مرتضى فيض كاشانى (1091)احاديث و روايتهاى كتب چهارگانه اصول: «كافى، من لايحضره الفقيه، تهذيب و استبصار» را در سه مقدمه و چهارده كتاب و يك خاتمه گرد آورده، در هر فصل اوّل آيات مناسب را آورده پس از آن احاديث را ذكر مىكند، و از روايات آنچه ضرورت بشرح دارد بعنوان «بيان» شرح مىدهد، تأليفش به سال 1068 به پايان رسيده.فهرست موضوعات كتاب چنين است: مقدمه اوّل در دانستن علوم دينى، مقدمه دوّم در دانستن اسانيد، مقدمه سوّم در بعضى اصطلاحات و قواعد 1ـ كتاب العقل و الجهل و التوحيد 2ـ الحجه 3ـ الايمان و الكفر 4ـ الطهاره و الزّينه 5ـ الصلواة و القرآن و الدعاء. 6ـ الزكاة و الخمس و الميراث.7ـ الصوم و الاعتكاف و المعاهدات 8ـ الحج و العمرة و زيارات المشاهد. 9ـ الأمر بالمعروف و النهى عن المنكر و القضاء و الشهادات 10ـ المعايش و المعاملات 11ـ المطعم و المشرب و التجمل 12ـ النكاح و الطلاق و الولاده 13ـ الموت و الارث و الوصيه. 14ـ الرّوضة، خاتمه در اسانيد فقيه وتهذيب و استبصار. اين كتاب حدود پنجاه هزار حديث را در بر گرفته است، و اين نسخه جزء 12: «نكاح و طلاق و ولادة» است.آغاز كتاب : «نحمدك اللّهم يا من هدانا بانوار القرآن و الحديث لمعرفة الفرائض و السنن».آغاز نسخه افتاده : «يقول لك زوّج جويبر ابنتك الدلفاء، فقال له زياد انّ رسول اللّه ارسلك الىّ بهذا يا جويبر؟ فقال له: نعم».انجام نسخه : «آخر ابواب الولادات، و بتمامها تمّ كتاب النكاح و الطلاق و الولادات... و يتلوه فى الجزء الثالث عشر كتاب الجنائز و الفرائض و الوصيّات».نسخ، ابن حاجى على اكبر عليارخسروشاهى، روز سهشنبه 14 محرّم 1129، جلد دورو تيماج روقهوهاى سير پشت قهوهاى روشن داراى لب گردان. در صفحه پايانى سه عدد مهر مربع كوچك «عليمردان بن على» كه ظاهراً همان كاتب باشد و يكعدد مهر مستطيل «و تلك حجتنا آتيناها ابراهيم» ديده مىشود، عنوان و نشان شنگرف.236 گ، 24 س، 15×25 سم.ذريعه 25/13، ريحانه 4/369، آقانجفى 1/262.
مسالك الافهام فى شرح شرايع الاسلام
(فقه ـ عربى)
از : شهيد دوّم زينالدين بن على بن احمد عاملى شامى (966)شرحى است بعنوان «قوله ـ قوله» بر كتاب «شرايع الاسلام» محقق حلّى در قسمت عبادات مختصر بنحو حاشيه، و در قسمت معاملات مفصّل و با استدلال، اين كتاب كه در چند جلد است در تاريخهاى مختلفى تأليف شده، و جلد ششم آن اوّل ماه ذى الحجه 963 به پايان رسيده است. در ذريعة 20/378 از شيخ على نباطى از پدرش نقل مىكند كه شهيد اين كتاب را در مدت 9 ماه تأليف كرده است. نسخه حاضر جزء اوّل و مشتمل بر قسم عبادات مىباشد.آغاز : «الحمدللّه الذى اوضح مسالك الافهام الى تنقيح شرايع الاسلام، و شرح صدور من اختار هم من الأنام».انجام : «تمّ القسم الأول من كتاب شرايع الاسلام و هو قسم العبادات و به تمّ الجزء الاول من هذا التعليق... و فرغ منه يوم الاربعاء ليلة النصف من شهر رمضان سنة 951 ؟».نسخ، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، عناوين و نشان شنگرف جلد تيماج قهوهاى سيربى مقوا، بر برگ اوّل دو عدد مهر بيضوى «عز من قنع و ذل من طمع» ديده مىشود.283 گ، 21 س، 17×5/24 سم.ذريعه 20/378، آقانجفى ج 3/5.* * *
مجموعه
1ـ شرح ايساغوجى (1 ر ـ 29 پ)
(منطق ـ عربى)
از : حسام الدين حسن كاتى (760)شرح مختصرى است بعنوان «قال ـ اقول» بر رساله «الايساغوجى» اثيرالدين مفضّل بن عمر ابهرى (ق 6).آغاز : «الحمد للّه الواجب وجوده، الممتنع نظيره، الممكن سواه و غيره، الصادر باختياره شرّه و خيره».انجام : «و اعلم انّ ما عليه الاعتماد و التعويل من هذه القياسات انما هو البرهان... هذا آخر ما كتبنا فى الاوراق لايضاح ما فى الكتاب الايساغوجى».
2ـ حاشيه شرح الايساغوجى (30 ر ـ 77 ر)
(منطق ـ عربى)
از : محىالدّين تالشىحاشيهايست توضيحى و نسبتاً مفصل بر شرح ايساغوجى حسام الدين كاتى بعنوان «قال ـ اقول».آغاز : «حمدله، قال الحمدللّه اه اقول افتتح الكتاب بالحمد بعد الابتداء بالتسميه لأنّ اداء الواجب من شكر نعمائه واجب».انجام : «لأنّ موجود يدرك بالمشاهدة و الحسّ فهو متحيّز، و الغرض من المغالطه تغليط والخصم و دفعه».نسخ، سيدحسنبن سيد عبدالصمدبن سيد محمد، روز سهشنبه بعد از عصر 12 ربيع الأول در كركوك، مسجد احمد بيگ، خدمت استاد ملا مولود سال 1286 (پايان كتاب اوّل) بعد از عصر ماه ربيع الاول روز پنجشنبه 1286 (پايان كتاب دوّم).عنوان و نشان شنگرف، پيش از كتاب تملك و مهر بيضوى «عبدالفتاح» ديده مىشود. جلد تك لنگه گالينگور عطف تيماج مشكى.77 گ، سطور مختلف، 16×23 سم.كشف الظنون 1/206، آقانجفى 3/179 خطى مجلس سنا 1/363.
وسائلالشيعة
(حديث ـ عربى)
از : شيخ محمّد بن حسن حرّ عاملى (1104)اين كتاب كه نام اصلى آن «تفصيل وسائل الشيعه الى تحصيل مسائل الشريعه» مىباشد يكى از كتابهاى مهم حديث است كه دانشمندان و فقهاء بدان رجوع نموده و از آن حديث نقل مىنمايند.اين كتاب بروش كتب فقهى از كتاب طهارت شروع شده و به احكام ديات خاتمه مىيابد و در آغاز سى و يك باب دارد بعنوان «ابواب مقدمة العبادات»، و در پايان دوازده فائده دارد در موضوعات حديث و رجال.كتاب بنابر تقسيم مؤلف در شش جلد بوده و سه مرحله را طى نموده است:مرحله اوّل جمع و تأليف و كتاب نكاح كه بسال 1072 اين مرحله به پايان رسيده مرحله دوّم تهذيب و تنظيم و اضافه كه به سال 1082 به پايان رسيده، مرحله سوّم: دقت در تصحيح و مقابله وتحقيق روايتها كه بسال 1088 به پايان رسيده است.نسخه حاضر جلد ششم و از كتاب فرائض و مواريث تا پايان ديات را دربر دارد و در نيمه رجب 1082 به پايان رسيده است.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين والصلوة على محمّد و آله الطاهرين يقول الفقير الى اللّه الغنى محمد بن الحسن الحرّ العاملى».انجام : «والصلوة و السلام على محمّد و آله الّذين أوتوا الحكمة وفصل الخطاب و كان الفراغ من تأليفه فى منتصف رجب...».
![]() | ![]() | ![]() |