بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب حکومت جهانی مهدی, آیت الله ناصر مکارم شیرازى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST - فهرست مطالب
     h01 -
     h02 -
     h03 -
     h04 -
     h05 -
     h06 -
     h07 -
     h08 -
     h09 -
     h10 -
     h11 -
     h12 -
     h13 -
 

 

 
 

 

 

   مردمى بلند نظر، با افكارى باز، و سينه هائى گشاده ،و همّتى والا، و بينشى وسيع، پرورش مى يابند كه بسيارى از مشكلات اجتماعى را در روح خود حل مى كنند و جهانى از صلح و صفا مى سازند.

 

   و امروز نيز هر گونه اصلاح اجتماعى، در هر مقياسى، بستگى به اين دگرگونى فكرى و انقلاب روحى دارد.

 

* * *


1ـ بحارالانوار، ج 52، ص 328.

[ 263 ]

پيشرفت خارق العاده صنايع در آن عصر

 

   احاديث جالب و گويايى كه تحت شماره هاى 1 و 2 و 3 و 4 در بحث گذشته تحت عنوان «راه پيروزى...» آورديم نشان مى دهد كه اين جهش علمى، صنايع و تكنولوژى را نيز در مقياس وسيعى شامل مى گردد.

   وسايل اطّلاعاتى آنقدر پيشرفته خواهد بود كه دنيا را همچون كف دست آشكار مى سازد; و به حكومت مركزى تسلّط كامل بر اوضاع جهان مى بخشد تا بموقع و بدون فوت وقت براى حلّ مشكلات جهانى بكوشد; و هر گونه فسادى را (عمدى و غير عمد) در نطفه خفه سازد.(1)

   مسأله انرژى و نور آنچنان حل مى شود كه حتّى نياز به انرژى خورشيدى كه بازگشت همه انرژى ها (جز انرژى اتمى) به آن است، نيست.

   و اين شايد در پرتو يك سيستم تكامل يافته انرژى اتمى ـ با تصفيه كامل از تشعشعات زيانبار كنونى كه در حال حاضر بزرگترين مشكل استفاده از اين انرژى تشكيل مى دهد ـ خواهد بود.(2)

   وسايل سريع السّيرى كه با وسايل كنونى قابل مقايسه نيست، نه فقط براى دور زدن كره زمين در يك زمان كوتاه، بلكه براى مسافرتهاى دور دست فضايى در اختيار آن حكومت قرار مى گيرد.(3)


1ـ به حديث دوم فصل گذشته مراجعه شود.
2ـ به حديث اولِ فصل گذشته مراجعه شود.
3ـ به حديث سومِ فصل گذشته مراجعه شود.

[ 264 ]

   و اين نيز كمك به اهداف اصلاحى اين حكومت مى كند.

   در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) چنين آمده است:

 

«انّ قائمنا اذا قام مدّاللّه بشيعتنا فى اسماعهم و ابصارهم، حتّى لايكون بينهم و بين القائم بريد، يكلّمهم فيسمعون و ينظرون اليه و هو فى مكانه(1); هنگامى كه قائم ما قيام كند
خداوند آنچنان گوش و چشم شيعيان ما را تقويت مى كند كه ميان آنها و قائم (رهبر و پيشوايشان) نامه رسان نخواهد بود; با آنها سخن مى گويد و سخنش را مى شنوند، و او را مى بينند در حالى كه او در مكان خويش است (و آنها در نقاط ديگر جهان!)»

 

   يعنى وسائل انتقال «صدا» و «تصوير» بطور همگانى و ساده و آسان در اختيار همه پيروان او قرار مى گيرد آنچنان كه چيزى به نام اداره پست در عصر حكومت او شيئى زائد محسوب مى گردد! و مسائل جارى اين حكومت، بدون نياز به كاغذ بازى ـ آنچنان كه راه و رسم دنياى امروز است و شايد نيمى از وقت و نيروى انسانى را تلف كرده و گردش همه كارها را كند مى سازد و رسيدن حق را به حق داران به تأخير مى اندازد ـ حلّ و فصل مى شود.

   همه دستورها وبرنامه ها باسيستم«شهود و حضور» ابلاغ و اجرا مى گردد.

 

   و چه عالى است چنين طرحى براى اداره جامعه هاى انسانى و حذف برنامه هاى زائد و دست و پا گير و وقت تلف كن!


1ـ روضه كافى (مطابق نقل منتخب الاثر، ص 483).

[ 265 ]

   حديث گوياى ديگرى كه در اين زمينه از امام صادق(عليه السلام) نقل شده اين موضوع را به نحو بارزى تكميل مى كند; آنجا كه فرمود:

 

«انّ المؤمن فى زمان قائم و هو بالمشرق سيرى اخاه الّذى فى المغرب; و كذا الّذى فى المغرب يرى اخاه الّذى بالمشرق(1); مؤمن در زمان قائم در حالى كه در مشرق است برادر
خود را در مغرب مى بيند; همچنين كسى كه در غرب است برادرش را در شرق مى بيند!»

 

   ارتباط مستقيم نه تنها در سطح حكومت بلكه در سطح عموم عملى مى شود; و پيوندهاى ظاهرى و جسمانى، پيوندهاى معنوى دلها را استحكام مى بخشد; آن گونه كه جهان را به راستى به شكل يك خانه، و مردمش همچون اهل يك خانواده خواهند بود!

   و به اين ترتيب، علم و دانش و صنعت در اختيار بهسازى وضع جهان و تحكيم پايه هاى اخوّت و برادرى ـ و نه در راه ويرانگرى ـ قرار خواهد گرفت.

* * *

پيشرفت عظيم اقتصادى و عدالت اجتماعى

 

   زمينى كه در آن زندگى مى كنيم امكانات فراوانى براى زندگى ما و نسلهاى آينده و جمعيّتهائى بسيار زيادتر از جمعيّت كنونى ما دارد; امّا عدم آگاهى كافى به منابع موجود، و منابع بالقوّه زمين از يك سو، و عدم وجود يك نظام صحيح براى تقسيم ثروت زمين از سوى ديگر، سبب


1ـ منتخب الاثر، ص 483.

[ 266 ]

احساس كمبود از جنبه هاى مختلف شده است; تا آنجا كه در عصر ما همه روزه گروهى از انسانهاى مفلوك از گرسنگى مى ميرند.

   نظام حاكم بر اقتصاد جهان امروز كه يك نظام استعمارى است در كنار خود يك نظام جنگى ظالمانه را پرورش مى دهد كه قسمت مهمّى از نيروهاى فكرى و انسانى را كه مى بايست بطور مداوم و پويا در جستجوى منابع جديد براى بهسازى زندگى انسانها به تلاش برخيزند; مى بلعد و نابود مى كند.

   امّا به هنگامى كه اين نظام و نظام جنبى آن دگرگون شود، نيروها براى استخراج منابع بيشمار زمين به كار مى رود; و علم و دانش پيشرو در اختيار اين برنامه قرار مى گيرد و بسرعت منابع تازه اى كشف مى گردد و شكوفائى خاصّى به اقتصاد بشريّت مى بخشد.

   لذا در روايات مربوط به حكومت آن مصلح بزرگ اشارات پر معنائى به اين توسعه اقتصادى ديده مى شود كه از هر گونه توضيح بى نياز است.

   از جمله در حديثى چنين مى خوانيم:

 

«انّه يبلّغ سلطانه المشرق والمغرب; و تظهر له الكنوز; ولا يبقى فى الارض خراب الاّ يعمّره(1); حكومت او شرق و
غرب جهان را فرا خواهد گرفت; و گنجينه هاى زمين براى او ظاهر مى گردد و در سرتاسر جهان جاى ويرانى باقى نخواهد ماند مگر اين كه آن را آباد خواهد ساخت! »


1ـ اسعاف الرّاغبين، باب دوم، ص 140 و 141.

[ 267 ]

   و براستى بايد چنين شود زيرا ويرانيهاى زمين نه به خاطر كمبود نيروى انسانى است، و نه كمبود مالى، بلكه مولود ويرانگرى انسانها، و صرف بيهوده منابع مالى و انسانى و عدم احساس مسؤوليّت است; و هنگامى كه اينها در پناه يك نظام صحيح اجتماعى بر طرف گردد، اين آبادى حتمى است; بخصوص كه از پشتوانه منابع جديد فوق العاده اى نيز برخوردار خواهد بود.

   در حديث جالب ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم:

اذا قام القائم: حكم بالعدل

وارتفع الجور فى ايّامه

و امنت به السّبل

واخرجت الارض بركاتها

و ردّ كلّ حقّ الى اهله...

و حكم بين النّاس بحكم داوود(عليه السلام) و حكم محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم)

فحينئذ تظهر الارض كنوزها

و تبدى بركاتها

ولا يجد الرّجل منكم يومئذ موضعا لصدقته و لا لبرّه لشمول الغنى جميع المؤمنين...(1);

هنگامى كه قائم قيام كند: حكومت را بر اساس عدالت قرار مى دهد.

و ظلم و جور در دوران او برچيده مى شود.

و جادّه ها در پرتو وجودش امن و امان مى گردد.


1ـ بحارالانوار، ج 13.

[ 268 ]

زمين بر كاتش را خارج مى سازد.

و هر حقّى به صاحبش مى رسد.

در ميان مردم همانند داوود(عليه السلام) و محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) داورى مى كند.

در اين هنگام زمين گنجهاى خود را آشكار مى سازد.

و بركات خود را ظاهر مى كند.

و كسى موردى را براى انفاق و صدقه و كمك مالى نمى يابد زيرا همه مؤمنان بى نياز و غنى خواهند شد...!

 

   تكيه روى ظاهر شدن بركات زمين و خارج شدن گنجها نشان مى دهد كه هم مسأله زراعت و كشاورزى به اوج ترقى خود مى رسد; و هم تمام منابع زير زمينى كشف و مورد استفاده قرار مى گيرد، و در آمد سرانه افراد آنقدر بالا مى رود كه در هيچ جامعه اى فقيرى پيدا نمى شود و همه به سر حدّ بى نيازى و خود كفايى مى رسند.

   و بى شك اجراى اصول عدل و داد و جذب نيروهاى انسانى به مسيرهاى سازنده، چنين اثرى را خواهد داشت; زيرا همان گونه كه گرسنگى و فقر و نيازمندى بر اثر كمبودها نيست بلكه نتيجه مستقيم و غير مستقيم مظالم و تبعيضها و بيدادگريها و تلف شدن نيروها و هدر دادن سرمايه هاست!

   در حديث ديگرى كه در منابع اهل تسنّن آمده است، از ابوسعيد خدرى چنين نقل شده:

قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم):

ابشّركم بالمهدى يملأ الارض قسطاً كما ملئت جوراً و

[ 269 ]

ظلماً، يرضى عنه سكّان السّماء والارض، يقسم المال صحاحاً، فقال رجل ما معنى صحاحاً، قال بالسّويه بين النّاس; و يملأ قلوب امّة محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) غنى; و يسعهم عدله، حتّى يأمر منادياً ينادى يقول من له بالمال حاجة فليقم فما يقوم من النّاس الاّ رجل واحد (ثم يأمر له بالمال فياخذ ثم يندم و يردّه)(1);

 

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:

شما را به ظهور مهدى(عليه السلام) بشارت مى دهم; زمين را پر از عدالت مى كند همان گونه كه از جور و ستم پر شده است; ساكنان آسمانها و ساكنان زمين از او راضى مى شوند و اموال و ثروتها را بطور صحيح تقسيم مى كند.

كسى پرسيد: معنى تقسيم صحيح ثروت چيست؟

فرمود:

بطور مساوى در ميان مردم!

(سپس فرمود:)

و دلهاى پيروان محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) را پر از بى نيازى مى كند، و عدالتش همه را فرا مى گيرد; تا آنجا كه دستور مى دهد كسى با صداى بلند صدا زند هر كس نياز مالى دارد برخيزد، هيچكس ـ جز يك نفر بر نمى خيزد.

(سپس در ذيل حديث مى خوانيم كه امام دستور مى دهد مال قابل ملاحظه اى به او بدهند، امّا او بزودى باز مى گردد و پشيمان مى شود كه چرا آزمند و حريص بوده است.)


1ـ نورالابصار فى مناقب آل بيت النّبى المختار، ص 156 و 157، چاپ مصر.

[ 270 ]

   در تفسير اين حديث به چند نكته بايد توجّه كرد:

   1ـ منظور از رضايت ساكنان آسمان از حكومت او، يا اشاره به فرشتگان آسمان و ملائكه مقرّب پروردگار است; و يا اشاره به گسترش حكومت او بر كرات ديگر مسكونى و گشوده شدن راه آسمانها و مسافرتهاى فضايى به نقاط دور دست جهان است.

   2ـ منظور از تقسيم عادلانه ثروت در شكل تقسيم مساوى ـ با توجّه به اين كه مى دانيم در اسلام كه مهدى(عليه السلام) حافظ و مروّج احكام آن است در برابر كار بيشتر و تلاش و لياقت فزونتر، سرمايه بيشترى پرداخته مى شود ـ يا اشاره به اموال بيت المال و اموال عمومى بطور كلّى است كه همگان در حكومت اسلامى در مقابل آن برابرند ـ چنانكه از سيره پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و على(عليه السلام) نقل شده، بعكس چيزى كه درباره دوران بسيارى از خلفا همانند عثمان خوانده ايم كه انواع تبعيضها را روا مى داشتند! و يا اشاره به اين است كه در شرايط مساوى، امتيازات و پاداشها و اجرتها مساوى به افراد داده مى شود; بعكس آنچه در دنياى كنونى ديده مى شود كه يك كارگر در نقطه اى از جهان ممكن است ساعتى ده دلار مزد بگيرد امّا كارگر ديگر با همان شرايط و كيفيّت در مقابل كار ده ساعته خود حتّى يك دلار هم نگيرد و اين نهايت ظلم است كه مزد افراد در شرايط برابر، كاملا متفاوت باشد.

   3ـ نكته ديگر اين كه، از ذيل حديث بخوبى استفاده مى شود كه در آن روز حتّى يك نفر محتاج و نيازمند وجود ندارد، به دليل اين كه آن يك نفر هم كه بر مى خيزد غناى روحى نداشته و گرفتار حرص و آز

[ 271 ]

بوده و الاّ از نظر مادّى بى نياز بوده است; و مهم اين است كه او تحت رهبرى صحيح خود دلها را مملو از غناى معنوى و روانى مى كند; و اين خلق و خوى زشت «حرص» را از سرزمين دلها ريشه كن مى سازد; همان حرصى كه سرچشمه بسيارى از تلاشهاى بيهوده ثروت اندوزان تهى مغز است كه با داشتن هزاران برابر سرمايه مورد نياز زندگى خود و فرزندان خويش، باز هم دست و پا بر جمع ثروت فزونتر مى كنند; گوئى به بيمارى استسقا گرفتارند كه هر چه مى نوشند باز هم سيراب نمى شوند.

   يكى ديگر از عوامل، يا صحيحتر، از بهانه هاى جمع ثروت، كه عدم اطمينان به وضع آينده است، در پرتو عدالت اجتماعى او بكلّى از بين مى رود و هيچ كس نيازى در خود به ثروت اندوزى نمى بيند; زيرا هم امروز و هم آينده او تأمين شده است.

   باز در حديث ديگرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى خوانيم:

 

... حتّى تملأ الارض جوراً فلا يقدر احد يقول اللّه! ثم يبعث اللّه عزّوجل رجلا منّى و من عترتى فيملأ الارض عدلا كما ملأها من كان قبله جوراً و يخرج له الارض افلاذ كبدها و يحثو المال حثواً و لا يعدّه عداً;(1)

 

زمانى فرا مى رسد كه زمين پر از ستم مى شود و كسى نمى تواند (آشكارا) نام خدا را ببرد (و دم از حقّ و عدالت بزند); سپس خداوند عزّوجل مردى را از من و خاندان من، بر مى انگيزد; كه زمين را پر از


1ـ امالى شيخ (طبق نقل منتخب الاثر، صفحه 168).

[ 272 ]

عدل مى كند آن گونه كه پيش از او، پر از ستمش كرده اند و زمين قطعات كبد خود را براى او بيرون مى فرستد، و ثروت را بدون شماره و محاسبه در ميان مردم پخش مى كند (و هر كس به قدر نيازش از آن بر مى گيرد...).

 

   «افلاذ» جمع فلذ به معنى قطعه و شعبه است; و افلاذ كبد به اشياء گرانبها اطلاق مى شود و در اينجا اشاره به منابع گرانقيمت و پر ارزش درون زمين است.

   اين احتمال نيز وجود دارد كه تعبير فوق اشاره به اين باشد كه انسان دسترسى به هسته درونى گداخته زمين مى يابد كه يك پارچه آتش و حرارت است; و ممكن است از آن به عنوان يك منبع مهمّ انرژى استفاده كرد; و نيز ممكن است منابع گرانبهائى از انواع فلزّات از آن بتوان استخراج نمود; و با توجّه به اين كه پوسته جامد زمين پوسته نسبتاً نازكى است و درون دل زمين جهانى از موادّ گداخته و منابع گوناگون وجود دارد، دسترسى به چنين منبع عظيم و وسيعى مى تواند فكر انسان را از جهات فراوانى راحت سازد.

   رشد اخلاقى، و تامين نيازهاى آينده بطور اطمينان بخش، و فراوانى منابع در آمد، و خلاصه جمع شدن غناى روحى و جسمى سبب مى شود كه حتّى نياز به شمارش اموال پيدا نشود و هر نيازمندى نياز خود را از بيت المال حكومتش بدون تشريفات زايد بگيرد.

   اينها همه از يك سو، و از سوى ديگر:

   اشاراتى در اخبار ديده مى شود كه نشان مى دهد در عصر حكومت

[ 273 ]

او شهرهاى بسيار وسيع و آباد، جاده هاى وسيع، مساجد بزرگ امّا ساده و بدون زرق و برق و زينت ساخته خواهد شد; و نظارت كاملى بر طرز ساختمان خانه ها، به گونه اى كه كمترين مزاحمتى براى مردم ديگر نداشته باشد، مى كند :

   1ـ در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم:

 

و يبنى فى ظهر الكوفه مسجداً له الف باب و يتّصل بيوت الكوفه بنهر كربلا و بالحيرة(1) ;

در پشت كوفه مسجدى بنا مى كند كه يكهزار در دارد، و خانه هاى كوفه به نهر كربلا و حيره مى رسد!

 

   و مى دانيم فاصله ميان اين دو شهر هم اكنون بيش از 70 كيلومتر است.

   2ـ از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم:

 

اذا قام القائم...

يكون المساجد كلّها جمّاء لاشرف لها كما كان على عهد رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم)

و يوسّع الطّريق الاَعظم فيصير ستّين ذراعاً

و يهدم كلّ مسجد على الطّريق

و يسدّ كلّ كوَّة الى الطّريق

و كلّ جناج و كنيف و ميزاب الى الطّريق(2);


1ـ بحارالانوار، ج 52، ص 330.
2ـ بحار، ج 52، ص 333.

[ 274 ]

هنگامى كه قائم قيام كند...

مساجد در عصر او همگى داراى ديوارهاى كوتاه و بدون كنگره خواهد شد همان گونه كه در عصر رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم) بود.

جادّه هاى بزرگ و اصلى را توسعه مى دهد و به 60 ذراع مى رسد!

و تمام مساجدى را كه در مسير قرار دارند (و مزاحم مردم هستند به فرمان او) خراب مى شود!

و تمام دريچه ها و روزنه هائى كه به راهها گشوده مى شود (و مزاحم عبور و مرور مردم است) ويران مى سازد.

و بالكنها (ى مزاحم) و فاضلابها و ناودانهايى كه در راه (عبور مردم) باز مى شود مى بندد!»

 

   3ـ و نيز در حديثى طولانى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه فرمود:

 

... وليصيّرنَّ الكوفة اربعة و خمسين ميلا و ليجاورنَّ قصورها كربلا، و ليصيّرنَّ اللّه كربلا معقلا و مقاما...(1);

او كوفه را پنجاه و چهار ميل توسعه مى دهد تا آنجا كه عمارات آن به كربلا مى رسد، و كربلا (كوى شهيدان و قهرمانان و جانبازان راه خدا) مركز و كانون بسيارى از فعّاليّتها مى گردد...

 

   4ـ روايات در زمينه پيشرفت كشاورزى و فزونى فراورده هاى زراعى و فزونى آبها و دامها و عمران و آبادى در تمام زمينه ها فراوان است.(2)

* * *


1ـ بحار، ج 53، ص 12.
2ـ منتخب الاثر، صفحات 472 و 473 و 474.

[ 275 ]

پيشرفتهاى قضائى

 

   براى مبارزه با فساد و تجاوز و ستم، از يك سو تقويت پايه هاى ايمان و اخلاق لازم است; و از سوى ديگر به وجود آمدن يك سيستم صحيح و نيرومند قضائى با هوشيارى كامل و احاطه وسيع.

   مسلّماً پيشرفت كامل صنايع، وسائلى را در اختيار بشر مى گذارد كه با آن بخوبى مى توان ـ در مورد لزوم ـ حركات همه مردم را تحت كنترل قرار داد، و هر حركت ناموزون و نابجائى را كه منتهى به فساد و تجاوز و ستمى مى شود، زير نظر گرفت; و با علائم و آثارى كه مجرمان در محلّ جرم باقى مى گذارند، از آنها عكسبردارى كرد; صداى آنها را ضبط نمود و آنها را بخوبى شناخت. قرار گرفتن چنين وسائلى در اختيار يك حكومت صالح، عامل مؤثّرى براى پيشگيرى از فساد و ستم و در صورت وقوع چنين موضوعى، رساندن حق به صاحب حق است.

   شك نيست كه در عصر آن مصلح بزرگ جهان، آموزشهاى اخلاقى با وسايل ارتباط جمعى فوق العاده پيشرفته، آنچنان وسعت مى گيرد كه اكثريّت قاطع مردم جهان را براى يك زندگى صحيح انسانى و آميخته با پاكى و عدالت اجتماعى آماده سازد.

   ولى از آنجا كه بالاخره انسان آزاد آفريده شده، و در اعمال خويش از اصل جبر پيروى نمى كند; خواه ناخواه افرادى ـ هر چند در اقلّيّت باشند ـ در هر اجتماع صالحى ممكن است پيدا شوند كه از آزادى خود سوء استفاده كنند و از آن براى وصول به مقاصد شومى بهره گيرند.

[ 276 ]

   لذا بايد يك دستگاه قضائى سالم و كاملا آگاه و مسلّط باشد كه حقوق مردم را به آنها برساند و ستمگر را بر سر جاى خود بنشاند.

   با مطالعه و دقّت روى جرائم و جنايات و مفاسد اجتماعى و طرق پيشگيرى از آنها، روشن مى شود كه:

   اولا، با اجراى عدالت اجتماعى و تقسيم عادلانه ثروت، ريشه بسيارى از مفاسد اجتماعى كه از تنازع و كشمكش بر سر اندوختن ثروتها و استثمار طبقات ضعيف، و حيله و تزوير، و انواع تقلّبها، و دروغ و خيانت و جنايت به خاطر در آمد بيشتر از هر راه با هر وسيله، سرچشمه مى گيرد، بر چيده مى شود; و شايد رقم بزرگ فساد و ظلم در هر جامعه اى از همين رهگذر است; با از ميان رفتن ريشه اصلى، شاخ و برگها خود به خود مى خشكد.

   ثانياً، آموزش و تربيت صحيح اثر عميقى در مبارزه با فساد و تجاوز و انحرافات اجتماعى و اخلاقى دارد; و يكى از علل مهمّ توسعه فساد در جوامع امروز اين است كه نه تنها از وسائل ارتباط جمعى آن، استفاده براى آموزش صحيح نمى شود، بلكه همه آنها غالباً در خدمت كثيف ترين و زشت ترين برنامه هاى استعمارى فساد است; و شب و روز بطور مداوم از طريق ارائه فيلمهاى بدآموز و داستانها و برنامه هاى گمراه كننده و حتّى اخبار دروغ و نادرستى كه در خدمت مصالح استعمار جهانى است، به ظلم و تبعيض و فساد خدمت مى كنند.

   البتّه اينها نيز از جهتى ريشه اقتصادى دارد و در جهت تخدير مغزها و به ابتذال كشيدن مفاهيم سازنده، و نابود كردن نيروهاى فعّال و بيدار

[ 277 ]

هر جامعه، براى بهره گيرى بيشترِ غولهاى استعمار اقتصادى حركت مى كند بى آن كه به مانع مهمّى روبه رو شوند.

   هرگاه اين وضع دگرگون گردد، در مدّت كوتاهى بطور قطع قسمت مهمّى از مفاسد اجتماعى فرو خواهد نشست; و اين كار جز از يك حكومت صالح و سالم جهانى كه در مسير منافع توده هاى جهان ـ و نه استثمار گران ـ براى ساختن جهانى آباد و آزاد و مملوّ از صلح و عدالت و ايمان، ساخته نيست.

   ثالثاً، وجود يك دستگاه قضائى بيدار و آگاه با وسيله مراقبت دقيق كه نه مجرمان از چنگ آن فرار كنند و نه از عدالت سرباز زنند، نيز عامل مؤثّرى در كاهش از ميزان فساد، و گناه و تخلّف از قانون است.

   و اگراين سه جنبه دست به دست هم بدهد، ابعاد تأثير آن فوق العاده زياد خواهد بود.

* * *

   از مجموع احاديث مربوط به دوران حكومت مهدى(عليه السلام) استفاده مى شود كه او از تمام اين سه عامل بازدارنده، در عصر انقلابش بهره مى گيرد آنچنان كه جمله معروفى كه حكم ضرب المثل را دارد جامه عمل به خود مى پوشد; همان جمله كه مى گويد:

   «زمانى فرا مى رسد كه گرگ و ميش در كنار هم آب مى خورند!»

   مسلّماً گرگان بيابان تغيير ماهيّت نمى دهند، لزومى هم ندارد كه چنين شود، و نه ميشها از حالت كنونى در مى آيند; اين اشاره به برقرارى عدالت در جهان، و تغيير روش گرگ صفتان خونخوار كه با

[ 278 ]

سازش با حكومت جبّار قرنها به خوردن خون قشرهاى مستضعف جامعه انسانى ادامه مى دادند، مى باشد.

   آنها در پناه نظام جديد يا بكلّى تغيير روحيّه مى دهند، چرا كه گرگ صفتى هرگز جزء سرشت بشر نبوده و نيست و از نهادهاى عرضى و قابل تغيير است، و يا حدّاقل بر سر جاى خود مى نشينند، و به جاى خوردن منافع دگران در كنار آنها از مواهب الهى بطور عادلانه بهره مى گيرند، همان گونه كه «گرگ» در كنار «ميش» و بر سر «چشمه»!

   در غير اين دو صورت مشمول تصفيه شده و وجودشان از ميان برداشته خواهد شد!

   از جمله اشارات قابل توجّه در اين زمينه، همان است كه در مورد تقسيم صحيح مال در حديثى از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل شده كه آنقدر مردم غناى جسمى و روحى پيدا مى كنند كه اموال اضافى مى ماند و طالبى ندارد; يعنى مردم در يك نظام صحيح حكومت آنچنان تربيت مى شوند كه اموال زائد بر نياز خود را دردسرى براى خويش مى بينند! و تمام شور و شرها و قال و غوغايى كه از اين رهگذر پيدا مى شود، فرو مى نشيند!

   زندگى همه تأمين و از آينده نيز هيچ گونه نگرانى نخواهند داشت تا به خاطر تأمين آن تن به آلودگى ها و مسابقه جمع ثروت بدهند.

   و نيز در حديث ديگرى خوانديم كه سطح افكار مردم در عصر حكومت او چنان بالا مى رود كه به هيچ وجه با امروز قابل قياس نيست، و طبعاً تضادها و كشمكشهائى كه مولود كوته نظرى ها و تنگ

[ 279 ]

چشمى ها، و پائين بودن سطح افكار و خلاصه كردن شخصيّت در ميزان مال و ثروت است; برچيده خواهد شد.

* * *

   به خاطر مراقبت شديدى كه در عصر حكومت او طبق رواياتى كه گذشت، اِعمال مى گردد; حتّى مجرمان در محيط خانه خود در امان نيستند، چرا كه ممكن است با وسائل پيشرفته اى تحت كنترل باشند و حتّى مثلا امواج صوتى آنها بر روى ديوار قابل كنترل گردد; اين خود اشاره ديگرى به وسعت ابعاد مبارزه با فساد در عصر حكومت او است.

   داورى كردن او بر طبق قانون دادرسى محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) و قانون دادرسى داوود(عليه السلام)گويا اشاره به اين نكته لطيف است كه او هم به موازين ظاهرى دادرسى اسلامى همچون اقرار و گواهى گواهان و مانند آن استفاده مى كند; و هم از طرق روانى و علمى براى كشف مجرمان اصلى، آنچنان كه پاره اى از نمونه هاى آن از عصر داوود(عليه السلام) نقل شده است.

   بعلاوه، در عصر او به موازات پيشرفت علوم و دانشها و تكنيك و صنعت، آنقدر وسائل كشف جرم تكامل مى يابد كه كمتر مجرمى مى تواند ردّپائى كه با آن شناخته شود از خود به جا نگذارد.

   در يكى از مطبوعات خبرى پيرامون شگفتيهاى مغز آدمى خواندم كه مغز انسان امواجى برابر با اعتقادات درونى بيرون مى فرستد كه با اندازه گيرى آن مى توان به راستگويى و دروغگويى افراد در اظهاراتشان پى برد!

   مسلّماً اين وسايل تكامل مى يابد و وسائل ديگرى نيز اختراع

[ 280 ]

مى گردد. و با استفاده از روشهاى پيشرفته روانى، مجرمان كاملا مهار مى شوند، هر چند مجرم در چنين جامعه اى اصولا كم است (ولى همان كم نيز كاملا مهم است).

   براى چندمين بار تكرار مى كنيم:

   اين اشتباه است اگر ما تصوّر كنيم كه در عصر حكومت او همه اين مسائل از طريق اعجاز حل مى شود، چرا كه اعجاز حكم يك استثنا را دارد، و براى مواقع ضرورى، و مخصوصاً اثبات حقّانيّت دعوت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) يا امام(عليه السلام) است، نه براى تنظيم زندگى روزمرّه و جريان عادى زندگى; كه هيچ پيامبرى براى اين مقصد از معجزه استفاده نكرده است.

   بنابراين، مسير حكومت جهانى او از همان نمونه است كه اشاره كرديم نه از نمونه اعجاز!

   به هر حال، آنچنان امنيّتى در سايه حكومت او جهان را فرا مى گيرد كه طبق روايتى يك زن تنها مى تواند از شرق جهان به غرب عالم برود بدون اين كه كسى مزاحم او شود!

* * *

   اگر مسأله سادگى زندگى مهدى(عليه السلام) را ـ طبق آنچه در روايات آمده به آن بيفزائيم باز مسأله از اين هم روشنتر مى شود; چرا كه عمل او سرمشق و الگويى است براى مردمى كه تحت پوشش حكومت او قرار دارند، يعنى براى همه مردم جهان.

   و با در نظر گرفتن اين موضوع كه قسمت مهمّى از جرائم و جنايات

[ 281 ]

و مفاسد اجتماعى از تجمّل پرستى و پر زرق و برق شدن زندگى و تشريفات بيهوده و پر خرج و كمرشكن سرچشمه مى گيرد، يكى ديگر از دلائل برچيده شدن مفاسد در دوران حكومت او روشن مى گردد.

   در حديثى از امام علىّ بن موسى الرّضا(عليه السلام) چنين آمده است:

 

«و ما لباس القائم(عليه السلام) الاّ الغليظ و ماطعامه الاّ الجشب(1);
لباس قائم(عليه السلام)چيزى جز پارچه خشن نيست و غذاى او نيز تنها غذاى ساده و كم اهمّيّت است!»

 

   نظير همين موضوع از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است.(2)

 

حكومت دراز مدت

 

   گرچه درباره مدّت حكومت او احاديث مختلفى در منابع اسلامى ديده مى شود كه از 5 يا هفت سال تا 309 سال (مقدار توقّف اصحاب كهف در آن غار تاريخى) ذكر شده ـ كه در واقع ممكن است اشاره به مراحل و دورانهاى آن حكومت باشد (آغاز شكل گرفتن و پياده شدنش پنج يا هفت سال و دوران تكاملش 40 سال و دوران نهائى اش بيش از سيصد سال! دقّت كنيد) ـ ولى قطع نظر از روايات اسلامى، مسلّم است كه اين آوازه ها و مقدّمات براى يك دوران كوتاه مدّت نيست بلكه قطعاً براى مدّتى است طولانى كه ارزش اين همه تحمّل زحمت و تلاش و كوشش را داشته باشد!


1 و 2ـ منتخب الاثر، ص 307.

[ 282 ]

نوسازى در تمام زمينه هاى فكرى و فرهنگى

 

   آئينهاى آسمانى در واقع همانند آبى هستند كه از آسمان نازل مى گردد.

   قطره هاى شفاف باران ـ در صورتى كه هوا آلوده نباشد ـ پاك و زلال و زيبا و حياتبخش، خالى از هر گونه آلودگى است; در هر جا فرود آيد پيام آور زندگى و زيبايى است; و تلألؤ آن تشنگان را به سوى خود دعوت مى كند; و حتّى غير تشنگان را بر سر ميل نوشيدن آب مى آورد.

   امّا به هنگامى كه روى زمينهاى آلوده مى ريزد، تدريجاً صفا و پاكى نخستين خود را از دست مى دهد; و گاه به صورتى در مى آيد كه هر بيننده اى از مشاهده آن روى درهم مى كشد و از عفونت آن فرار مى كند!

   آئينهاى الهى كه در آغاز به صفا و پاكى باران، و روشنايى آفتاب، و زيبايى بهار هستند، با تماس به افكار منحطّ جاهلان، و و دستهاى آلوده مغرضان و آميخته شدن با عادات و رسوم و سليقه هاى شخصى، گاهى چنان تحريف مى شوند كه جاذبه و كشش خود را بكلّى از دست مى دهند.

   اسلام اين آئين زنده پر تحرّك كه عقب افتاده ترين ملّتها را به پيشروترين تبديل كرد نيز از اين موضوع بر كنار نمانده، هر چند وجود قرآن دست نخورده، و دانشمندانى كه در هر عصر و زمان، حتّى به قيمت جان خود براى حفظ اصالت آن كوشيدند، تا حدّ زيادى جلو اين دگرگونيها را گرفتند; ولى بايد اعتراف كرد كه بسيارى از مفاهيمش نزد گروه كثيرى از مسلمانان چنان مسخ و واژگون شده كه مى توان گفت هم

 

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation