1- سلمان منا اهل البيت (پيامبر اسلام ) 2- در بعضى روايات ، از اهل شيراز بيان شده است بحارالانوار. 3- مرحوم علامه طباطبائى ، مجوس را يكى از اديان چهار گانه آسمانى دانسته است(شيعه در اسلام ). 4- مكاتبه نوعى قرارداد است ميان برده و مالك او، كه به تدريج درمقابل پرداخت قيمت خودش به مالك ، آزاد مى شود. 5- بحارالانوار ج 22 ص 355 و 362. شرح ابن ابى الحديد ج 18 ص 37 وترجمه سيره ابن هشام ص 189 و طبقات ج 4 ص 75. لازم به تذكر است كه جزئياتسرگذشت سلمان در اسناد ياد شده ، در بعضى موارد با هم تفاوت هائى دارد و همه يكجور نقل نكرده اند. 6- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 18 ص 36. 7- اسدالغابه ، ج 1 ص 331. 8- شرح ابن ابى الحديد، ج 18 ص 36. 9- رجال كشى ، ص 20. 10- تنقيح المقال ، ص 47. 11- شرح ابن ابى الحديد، ج 18 ص 36. 12- گر چه متن سخنان سلمان ، عربى است ولى اين جمله را به زبان فارسى بيان كرده است . 13- ترجمه احتجاج طبرسى ، جزء 1 ص 208. 14- رجال كشى ، ص 20. 15- بحارالانوار، ج 22 ص 341. 16- بحارالانوار، ج 22 ص 341. 17- شرح ابن ابى الحديد، ج 18، ص 36. 18- شرح ابن ابى الحديد، ج 3 ص 155 19- حياة الصحابه ، ج 2 ص 166. 20- بحارالانوار، ج 22 ص 317. 21- رجال كشى ص 19، بحارالانوار، ج 22 ص 386. 22- ترجمه كامل ، ج 5 ص 142 23- بحارالانوار، ج 22 ص 372. 24- قاموس الرجال ، ج 6 ص 427 25- شرح ابن ابى الحديد، ج 18 ص 35. 26- اختصاص ، ص 3. 27- بحار، ج 22 ص 368. 28- بحارالانوار، ج 22 ص 347. 29- استيعاب ، ج 2 ص 59. 30- بحار، ج 22 ص 324. 31- نهج البلا غه فيض الاسلام ، نامه 68. 32- رجال كشى ص 15، بحارالانوار ج 22 ص 374. 33- بحار، ج 22 ص ، 33. 34- بحار، ج 22 ص 372. 35- تاريخ كوفه ص 89 به نقل : فتاوى صحابى كبير. 36- حليه الاوليا ص 203 به نقل : فتاوى صحابى كبير. 37- ترجمه كامل ، ج 1 ص 318. 38- شرح ابن ابى الحديد ج 18 ص 35، ترجمه كامل ج 1 ص 202. 39- مغازى ، ج 2 ص 465. 40-سوره حجرات ، آيه 12.
41-هر كه نان از عمل خويش خورد
| 42-سوره قصص ، آيه 83. 43-بحارالانوار، ج 22 ص 360. 44-تاريخ ابن عساكر، ج 6 ص 5. 45-طبقات ج 4 ص 88. 46-محجه البيضاء ج 4 ص 447 47- بحار الانوار، ج 22 ص 374. 48-طبقات ابن سعد، ج 4 ص 91. 49-بحارالانوار، ج 22 ص 373. 50-توحيد صدوق ، به نقل سلمان فارسى ص 116. 51-طبقات ابن سعد، ج 4 ص 90. 52-طبقات ابن سعد، ج 4 ص 93. 53-صفوه الصفوه ، ج 1 ص 224 به نقل سلمان فارسى ، ص 225. 54-يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثى و جعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفو ان اكرمكم عندالله اتقيكم ، ان الله عليم خبير (حجرات ، آيه 13). 55-عام الفيل سالى بود كه يكى از كارگزاران پادشاه حبشه ، بنام ابرهه با لشكريان فراوان و فيل هاى جنگى براى تخريب و انحدام كعبه ، به شهر مكهلشكر كشى كرد، مردم ، شهر را تخليه كرده و به كوههاى اطراف رفته و از دور منتظرحوادث بودند. ناگهان آسمان پر از پرندگانى شد كه با سنگريزه هائى كه بر چنگ و منقارها داشتندبه فيل سواران ابرهه حمله كرده و آنان را هلاك كردند. اين حادثه مهم و سرنوشت ساز كه به قدرت خداوند انجام گرفت ، بهدليل اهميتش مبداء تاريخ مردم پيش از اسلام شد. پيامبر اسلام هم در همانسال بدنيا آمد. سوره فيل در قرآن كريم ، اشاره به اين حادثه كرده است . ولادتبلال در سال دهم پس از عام الفيل بوده است . 56-اعيان الشيعه ج 14 ص 106. 57-سيره ابن هشام ج 1 ص 381 والاصابه ج 1 ص 165. 58-اعيان الشيعه ج 14 ص 106 - 105 59-اسدالغابه ج 1 ص 209. 60-طبقات ج 3 ص 233. 61-اسدالغابه ج 1 ص 207. 62-مثنوى ، دفتر ششم ، سطر 788 (ص 1086 چاپ امير كبير) شعر بسيارمفصل است كه به عنوان اختصار، فقط بعضى از ابيات آورده شد. 63-الصحيح ج 2 ص 34. 64-اعيان الشيعه ج 14 ص 101. 65-طبقات ، جلد 3. 66-وسائل ج 4 باب اذان ، ص 612. 67-طبقات ج 3 ص 234، تاريخ يعقوبى ج 2 ص 42. 68-بحارالانوار، ج 22 ص 264. 69-اعيان الشيعه ، ج 14 ص 104. 70-مثنوى مولوى ، دفتر اول . 71-اعيان الشيعه ج 14 ص 101 و 102، طبقات ج 3 ص 237. 72-طبقات ، ج 3 ص 239. 73-اعيان الشيعه ، ج 14 ص 108. 74-طبقات ج 2 ص 49. 75-طبقات ج 2 ص 74. 76-السيره النبويه ، ج 2 ص 366. 77-اسدالغابه ج 1 ص 206. الاصابه ج 1 ص 165. 78-الوفا باحوال المصطفى ج 2 ص 477. 79-حياه الصحابه ، ج 2 ص 133. 80-بحارالانوار ج 43 ص 76. 81-طبقات ، ج 2 ص 136. 82-طبقات ، ج 3 ص 232 و شرح ابن ابى الحديد ج 17 ص 283. 83-امرى كه از اوائل بعثت پيامبر در قصه يوم الانذار ونزول آيه : و انذر عشيرتك الاقربين گوشزد شده بود به مرحله جدى رسيده و به همهمسلمانان ابلاغ گردد. در آنروز پيامبر فرمود: اولين فردى از شما (افراد عشيره من )اگر به من ايمان آورد خليفه و وصى من خواهد بود (تاريخ طبرى ج 2 ص 193) مراجعهشود. 84-در اينجا فقط اشاره اى گذرا به حديث غدير و تعيين جانشينى شد. براى اطلاعبيشتر بايد به كتابهاى مفصلتر و ارزشمندى رجوع كرد كه به زبان عربى وفارسى ، پيرامون غدير خم و خلافت على (ع ) نوشته شده است . همچون : الغدير،حماسه غدير. حساس ترين فراز تاريخ ، امامت و ولايت و... 85-مسئله نماز خواندن ابوبكر، جاى بحث بسيار است . برادراناهل سنت روايت كرده اند كه پيامبر (ص ) به مسجد آمده و به ابوبكر اقتدا كرد و اين رادليل صحت و مشروعيت خلافت ابوبكر دانسته اند ولى علماى بسيارى ، از جمله عبدالرحمنبن الجوزى الحنبلى كه از بزرگان اهل حديث است (متوفاى 597) اين قصه را در كتابىكه در خصوص اين موضوع بنام آفه اصحاب الحديث تاءليف كرده ، بررسىنموده و با ادله و شواهد محكم و متين ، رد و تكذيب كرده است . 86-سفينه البحار ج 1 ص 104. 87-بحارالانوار ج 43 ص 157. 88-اعيان الشيعه ج 14 ص 103. 89-اسدالغابه ج 1 ص 208. 90-بحارالانوار ج 84 ص 123 (در چاپ بيروت ، جلد 81). 91-اعيان الشيعه ج 14 ص 100.
|