|
|
|
|
|
|
رويدادهاى مرداد 5 مرداد 1358 اقامه اولين نماز جمعه پس از پيروزى انقلاب (يا ايها الذين امنوا اذا نودى للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الى ذكر الله و ذرواالبيع ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون )(92) (بايد ائمه جماعات و ائمه جمعات همه شان توجه كنند به اين كه تكليفشان اين استكه مسائل را به ملت بگويند، توجه بدهند مردم را بهمسايل سياسى ، به مسايل اجتماعى نماز جمعه يك اجتماع سياسى (است ) در عين حالى كهعبادت است . در خطبه نماز جمعه بايد مسايل سياسى روز طرح شود. گرفتاريهاىمسلمانان طرح بشود. اجتماع كنيد، نمازهاى جمعه را با شكوه بجا بياوريد و نمازهاى غيرجمعه را هم كه شيطانها از نماز مى ترسند. نماز جمعه كه نمايشى از قدرت سياسى واجتماعى اسلام است بايد هر چه شكوهمندتر و پرمحتواتر اقامه شود...)(93) امام خمينى (ره ) قرآن كتاب آسمانى ، مردم را همواره به دو چيز مهم دعوت مى كند، يكى (كلمه توحيد) وديگرى (توحيد كلمه )، يعنى اين كتاب الهى از مردم مى خواهد كه به جاى اين كهدنبال هدفهاى گوناگون و مقاصد مختلف حركت كنند، هدف خود را فقط و فقط در يكتصل قرار دهند و آن كلمه مباركه (لا اله الا الله ) است . از طرف ديگر قرآن مجيد ازمردم مى خواهد كه همگى در خواستن و رسيدن به اين هدف بزرگ متحد و همراه باشند و ازتفرقه پرهيز نمايند. چنانكه مى فرمايد: واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا و اذروا نعمت الله عليكم اذ كنتم اعداء فالفبين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا(94) چرا كه فرقه فرقه شدن و گروه گروه شدن از آثار شرك و چند هدف خواهى است وموجب جنگ و ستيز در ميان گروه ها خواهد شد. در اين رابطه قرآن كريم ، بهقبل از بعثت پيامبر اكرم (ص ) نيز اشاره مى كند: اى مومنين ياد آوريد نعمت خدا را بر شما،در آن هنگام كه شما قبل از نزول وحى و قبل از ايمان به كلمه توحيد، همگى دشمن يكديگربوديد، و هر كدام به راهى مى رفتيد تا آن كه خداوند بر شما منت گذارد و پيامبرى بهسوى شما فرستاد و همه شما را به سوى يك كلمه واحده دعوت كرد و همگى در سايهايمان و توحيد آرام گرفتيد. به هر حال شكى نيست كه اسلام مردم را به (كلمه توحيد) و (توحيد كلمه ) دعوتكرده است و شريعت اسلام براى تحقق اين معنى مردم را بهتشكيل اجتماعات تشويق كرده و (روز جمعه ) وسيله اى براى تحقق اين مطلوب مقرر شدهاست . به همين علت ، از آغاز ورود پيامبر اكرم (ص ) به مدينه و از آغاز هجرت همواره ،(روز جمعه )، از اهميت خاصى برخوردار بوده است و از اولين روزهاىتشكيل حكومت در مدينه ، نماز جمعه توسط پيامبر اكرم (ص ) برگزار مى شد و پيامبرخدا(ص ) مردم را پيوسته به اين وسيله در جريانمسايل و رويدادهاى سياسى و اجتماعى و دينى قرار مى دادند و توده هاى مردم را با مسائل مربوط به آنان آشنا مى ساختند. شريعت مقدس اسلام ، براى آگاهى مردم از مسائل جهان اسلام ، دو مرحله پيش بينى كردهاست . نخست ، اجتماع هفتگى در نمازهاى جمعه و ديگرى اجتماع بزرگ و سراسرى (حج )مى باشد و بنا بر اهميتى كه اسلام براى اين دو فريضهقائل بوده ، در قرآن كريم دو سوره به نامهاى حج و جمعهنازل شده است . نخستين نماز جمعه در اسلام (95) شرع مقدس اسلام مقرر داشته همه مردمى كه در مساحت دو فرسخ در دو فرسخ ساكن هستنددر روزهاى جمعه در يك اجتماع عمومى حضور يابند تا از نزديك با رهبران و پيشوايان رسول اكرم اول ماه ربيع الاول از مكه به سوى مدينه هجرت كردند و دوازدهم آن ماه بهدهكده قبا نزديك مدينه نزول اجلال فرمودند. حدود هفت روز در آنجا نزد عمروبن عوف بهانتظار آمدن اميرالمؤ منين (ع ) توقف كردند. رسول خدا به اتفاق حضرت على (ع ) در روز جمعه بر طايفه بنى سالم بن عوف واردشند و در آنجا محلى را براى مسجد انتخاب فرمودند و پس از تعيين قبله نخستين نماز جمعهرا اقامه كردند. اين اولين نماز جمعه اى بود كه توسط بزرگترين پيامبران الهى ، خاتم النبيينرسول الله (ص ) در مركز طايفه بنى سالم بن عوف اقامه شد.رسول اكرم (ص ) خطبه بليغى ايراد فرمودند كه در اعماق قلوب آنان اثر بديعىگذاشت . متن خطبه را ابن هشام در سيره ، جلد 1، صفحه 500 آورده است . ترجمه متن خطبهحضرت رسول به شرح زير مى باشد: سپاس و حمد مخصوص خدايى است كه حمد او را به جاى آوريم . يارى از او مى طلبم وآمرزش و هدايت از او مى خواهم و ايمان به او دارم و (هرگز) كافر به او نشدم ، دشمنىمى كنم با كسى كه به او كافر شده ، شهادت مى دهم به اين كه خدايى نيست جز خداىيكتا كه همتايى براى او نيست و شهادت مى دهم محمد(ص ) بنده (شايسته ) ورسول (گرامى ) اوست . او را با هدايت و نور و موعظه فرستاد در حالى كه از زمان انبياء تا بعثت پيامبر خيلىفاصله شده بود و مردم با گمراهى و كمى دانش و بريدگى از زمان و نزديكى و فرارسيدن اجل روبرو بودند. كسى كه از خدا و پيامبرش پيروى كند. التحقيق به هدايت وپيروزى راه يافته است و كسى كه از آنها نافرمانى كند گمراه گشته و بيراهه رفتهاست و به گمراهى ژرف افتاده ، شما را به تقوى و خويشتن دارى سفارش مى كنم . هماناتقوى چيزى است كه مسلمان ، برادر اسلاميش را به آن توصيه و امر مى كند و او را بهآخرت برمى انگيزاند. پس شما بايد از كيفر الهى بترسيد. به تحقيق كسى كه داراىتقواى الهى باشد و عمل به آن كند (تنها) خوفش از خداست ، تقوى ياور صادقى استبراى آنچه از آخرت بخواهيد. كسى كه مابين خود خدا را در امر نهان و آشكارش اصلاحكند و قصدى جز رضاى خدا نداشته باشد (اين كار) باعث سعادت دنياى او و ذخيره براىبعد از مرگش مى باشد، در آن هنگام كه به آنچه از پيش فرستاد نياز (شديد) دارد، واگر جز اين باشد دوست دارد بين او و كارهايى كه مرتكب شده فاصله بسيار باشد.خداوند شما را از كيفرش برحذر مى دارد، از آنجا كه به بندگاش مهربان است ، سوگندبه خدايى كه گفته اش را به صدق مقرون ساخته و به وعده اش وفا كرده است اينگفتار دروغ نيست . همانا خدا مى فرمايد: (مايبدل القول لدى و ماانا بظلام للعبيد) وعده عذاب منمبدل نخواهد شد و هيچ ستمى به بندگان نخواهم كرد. (سوره ق آيه 29) پس در امر دنيا و آخرت چه در پنهان و چه آشكار، با تقوى شويد. زيرا هر كس از محرماتالهى اجتناب ورزد، موجب كفاره گناهانش گردد، و پاداش خوبى براى او خواهد بود. و هركه با تقوى شود، تحقيقا به رستگارى بزرگى دست يافته است تقوى جلوى خشم وعقوبت الهى را مى گيرد و چهره ها را نورانى و پروردگار را خوشنود مى كند و موجبترفيع درجه مى شود، بهره خود را از آن برگيريد. در جوار خداوند غفلت نكنيد. (ازرحمتش محروم مى شويد) خدا احكام قرآن را به شما ياد داد و راهش را براى شما روشنساخت تا آنان را كه راست گويند و دروغ گويند معلوم گرداند. پس نيكى كنيد همچنان كهخداوند به شما نيكى كرده است . دشمن داريد دشمنانش را، در راهش آن طور كه بايد جهادكنيد او شما را برگزيد و (افتخار) مسلمانى را روى شما گذاشت تا هر كه نابود شدنىاست بعد از اتمام حجت به زندگى ابد رسد. هيچ قوه و نيرويى نيست جز از جانب خداوند.(پيوسته ) ياد خدا زياد كنيد و براى آنچه بعد از مرگ است ، كار كنيد، پس هر كساصلاح كند، بين خود و خدايش را خواهم ، بين او و مردم را كفايت كند. همانا، كه خداوند حاكمبر مردم است و مردم بر او حاكم نيستند. او مالك انسان است و انسانها مالك خداوند نيستند(الله اكبر ولاحول ولا قوة الا بالله العلى العظيم ) خطبه دوم حضرت رسول در اولين نماز جمعه همانا، حمد و ستايش مخصوصى خداست ، سپاسگزار اويم ، و از وى يارى مى طلبم . ازبدآموزيهاى اعمال نفسانى و گناهانمان به خدا پناه مى بريم . هر كسى را خدا هدايت كندگمراه كننده براى او نيست و هر كه را او گمراه كند، پس راهنمايى براى او نيست . گواهىمى دهم به اين كه خدايى نيست جز خداى يكتا كه همتايى براى او نمى باشد. به تحقيقبهترين گفتار، كتاب خداى تبارك و تعالى است . به تحقيق رستگار شد كسى كه خدا وقرآن را در قلبش زيور قرار داده است و او را در اسلام وارد ساخته بعد از كفر، خدابرگزيد قرآن را بر ما سواى آن . از سخنان مردمان همانا قرآن نيكوتر و رساترينحديث است و دوست داريد چيزى را كه خدا آن را دوست مى دارد. خدا را از ته قلب دوستداريد، و از كلام خدا و ياد آن خسته نشويد. بينش خود را مقياس قرآن قرار ندهيد (بلكهقران را مقياس قرار دهيد.) زيرا خدا قرآن را از ميان تمام چيزهايى كه آفريده وبرگزيده ، اختيار كرده است به تحقيق خدا بهتريناعمال و برگزيده از مردم و صالح ترين گفتار و آنچه مردمان ازحلال و حرام مى آورند، اختيار فرموده است . پس خدا را عبادت كنيد و هيچ به او شركنياوريد و آن طور با تقوا باشدى كه شايسته آن است و با بهترين عبارت ، كه با آنسخن مى گوييد، خدا را تصديق كنيد و با رحمت و مهربانى خدا با يكديگر محبت كنيد.همانا خدا خشمناك مى شود از شكستن عهد و پيمانش . والسلام عليكم . نماز جمعه از ديدگاه روايات و اخبار و كلمات بزرگان (96) پيرامون نماز جمعه روايات زيادى وارده شده است كه جهت نشان دادن اهميت اين فريضهالهى به بعضى از آنها اشاره مى شود: 1 - پيامبر اسلام (ص ) فرمودند: خداوند، نماز جمعه را تا قيام قيامت بر شما فريضه واجبه قرار داده است . همچنين در حديث ديگرى فرموده اند كه : راه افتادن و حركت كردن به سوى نماز جمعه ، حج توده هاى محروم اين امت است . 2 - اميرالمؤ منين على عليه السلام فرمودند: در حالى كه امام (جمعه ) خطبه مى خواند، كلامى نبايد گفت و روى خود را به اين سوى وآن سوى نبايد كرد، مگر همان مقدار كه در نماز فريضه جايز است . 3 - حضرت امام جعفر صادق (ع ) به نقل از پدر بزرگوارشان فرمودند:(97) هر مسافرى كه به نماز جمعه حاضر شود و به جهت رغبت در امر نماز آن را بر پاى داردخداوند اجر و پاداش صد جمعه مقيم را به او مى دهد. 4 - امام صادق عليه السلام فرمودند:(98) در روز جمعه ، سوره جمعه و منافقون را بخوان ، زيرا كه قرائت سوره هاى جمعه ومنافقون در روز جمعه در نماز صبح و ظهر و عصر سنت و روش رسول الله (ص ) است و سزاوار نيست كه در روز جمعه ، سوره اى غير از اين دو سوره درنماز خوانده شود. 5 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمودند:(99) خداوند مومنين را به وسيله سوره جمعه مورد اكرام و احترام قرار داد و بنابراين پيامبرخدا(ص ) ايت سوره را در ركعت اول نماز جمعه مقرر داشت تا موجب بشارت و مژده مومنينباشد و همچنين پيامبر خدا سوره منافقون را در ركعت دوم نماز جمعه قرار داد تا مزيد برتوبيخ و ملامت و سرزنش منافقان باشد و بنابراين ترك اين دو سوره در نماز جمعهسزاوار نيست و هر كسى عمدا آن را ترك كند، نماز او نماز نيست ، (يعنى نمازكامل نيست ). 6 - از امام رضا عليه السلام منقول است كه فرمودند:(100) اگر كسى بگويد كه چرا در نماز جمعه خطبه ، مقرر شده است ، در پاسخ گفته مى شود:براى اين كه جمعه محل اجتماع عموم مردم است و خداوندمتعال خواسته است كه بدين وسيله امام جمعه ، سبب موعظه مردم شود و آنان را به اطاعتپروردگار تشويق كند و از معصيت بترساند و آنان را از خير و ضررشان و از صلاح وفسادشان آگاه نمايد. اقامه اولين نماز جمعه بعد از پيروزى انقلاب اسلامى ايران روز جمعه ، پنجم مرداد ماه سال 1358 (سوم مبارك رمضان 1399 قمرى ) اولين نمازجمعه در تهران بعد از پيروزى انقلاب اسلامى به امامت مرحوم آيت الله سيد محمودطالقانى در دانشگاه تهران برگزار شد. امام خمينى (ره ) چند روز پيش از اين تاريخ ، اين وظيفه را به ايشان تكليف كردند ودستور برپايى و اقامه نماز جمعه را صادر فرمودند. واگذارى اين تكليف عظيم و سنگينتوسط رهبر فرزانه انقلاب در حساس ترين برهه از زمان انقلاب بر عهده آيت اللهطالقانى كه همچون ابوذر، زبان گويايى براى بازگويى حقايق و رسوا نمودندشمنان انقلاب داشت ، امر خطيرى بود. جالب اين است كه مكان اقامه نماز را يك مكان علمىيعنى دانشگاه تهران تعيين كردند كه اين نشان دهنده پيوند عميق علم با عبادت و سياستبا ديانت است . جمعيت انبوه و ميليونى كه از نخستين ساعات بامداد از نقاط مختلف شهر تهران به دانشگاهو خيابانهاى اطراف هجوم آورده بودند با مشاهده امام جمعه ، تكبيرگويان بهاستقبال ايشان رفتند و لحظاتى بعد شعارها به اوج خود رسيد و جمعيت با سردادنشعارهاى انقلابى ، حمايت خويش را از رهبرى امام خمينى (ره ) و نهضت الهى ايشان اعلامداشتند. مرحوم آيت الله طالقانى ، بمحض ورود به جايگاه ، شروع به ايراد خطبه كردند و درخطبه اول ، فلسفه اقامه نماز جمعه را تشريح نمودند و در خطبه دوم به بحث دربارهمسايل سياسى روز پرداختند. آيت الله طالقانى در رابطه با نماز جمعه و تاريخچه آن گفتند: (نماز جمعه مظهر كاملى است از وحدت توحيدى ملت مسلمان و در عينحال آگاهى و افشا كردن دسايس دشمنان و مطلع كردن همه مسلمانان به وظايفى كه درمدت يك هفته در پيش دارند. نماز جمعه با توجه به آيه كريمه (فاذا نودىالصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الى ذكر الله ...) آغاز شد. وقتى حضرت محمد(ص )از مكه به مدينه هجرت فرمودند، در جنوب شهر يثرب كه هنوز به نام مدينةالرسول نامگذارى نشده بود در روبروى مسجد قبا در رور جمعه نماز گزاردند. در اولينجمعه بعد از اين نماز، حضرت محمد(ص ) بين راه مسجد قبا و مدينه ، اولين نمزا جمعه رابه شكلى كه بعدها در اسلام مرسوم شد به جاى آوردند. اين اولينشكل صف توحيدى ، صف اقامه و قسط، صف جهاد، و صف نماز جمعه و مظهر كاملى از صفتوحيدى ملت اسلام و در عين حال آگاهى ، تفسير، هشيارى ، افشاء كردن دسايس دشمن ومطلع كردن همه مسلمانها به وظايف و مسئوليتهايى - كهلااقل در مدت يك هفته در پيش دارند - بود.) (نماز جمعه صف عبادت و صف حق پرستى ، صف قنوت ، و وجدانهاى بيدار خداپرستاندر عين حال صف فرماندهى ، صف جنگ و فرمانبرى است .) (آن صف مختصرى كه در ابتداى هجرت و در آغاز تاسيس مجتمع قسط وعدل اسلامى در بيابانهاى مدينه تاسيس شد، گسترش پيدا كرد؛ ادامه يافت و شرق وغرب دنيا را فرا گرفت .... فلسفه تعطيل شدن يا نيمه تعطيل شدن نماز جمعه در ميان مسلمانها بين ما شيعيان همين استكه صف نماز، صف جمعه يك صف سياست و عبادت و اجتماع اسلامى است و بايد با رهبرىرهبريهايى كه از مردم و خدا انتخاب شده اند اين صفهاتشكيل بشود و نماينده چنين رهبريهاى الهى باشند. ولى بعد از آن كه اسلام و موازين واحكام اسلام به صورت انحرافى در آمد، صف جمعه هم وابسته شد، به صف طاغوتها؛شيعه در اقامه اين جماعت و اين اجتماع توقف كرد ولى امروز كه طاغوتها و طاغوتيانسرنگون شده اند و رهبرى ، رهبرى الهى است ، امامت است ،عدل است ، قسط است بايد ما و همه برادران در شهرها و قصبات و اطراف كشور همانطورى كه امام خواسته اند اين صف را تشكيل بدهند...) ايشان در خطبه دوم به مهمترين مسئله سياسى روز كه انتخابات مجلس خبرگان (101)جهت تدوين قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران بود، پرداختند و راهنماييها و تذكراتىرا در اين جهت ارائه فرمودند. با آغاز اقامه نماز جمعه ، گروهكهاى مغرور و منافق كه براى فريفتن مردم و براىواژگون نشان دادن مسائل و به انحراف كشيدن انقلاب ، دست به تبليغات بسيار عظيم وخطرناك و حساب شده زده بودند و سرمايه هاى عظيمى را در اين مسير به كار گرفتهبودند تا با پخش شايعات و رواج اكاذيب در بين مردم ، انقلاب اسلامى را به انحرافبكشانند و نابود نمايند، ناگهان با يك معجزه بزرگ الهى و اسلامى روبرو شدند و بابرپايى نماز دشمن شكن جمعه تمامى نقشه هاى منافقان نقش بر اب شد و اينان كهسالها چهره خود را در پوششى از صلاح و سداد مخفى كرده بودند، نتوانستند اين امت رابه گمراهى بياندازند و اتحاد و اجتماع صفوف نماز گزاران نماز جمعه بود كهسرانجام توطئه هاى حساب شده و ترتيب يافته منافقان را خنثى ساخت و حيله و تزويرآنان را در هم شكست . شياطين و منافقان در همه جا راه يافتند اما در صفوف نماز جمعههرگز راه نيافتند و در هر كجا عالمى آگاه و نماز جمعه اى با شكوه بود منافقان از آنجارانده شدند و سرانجام از صفوف همين نماز جمعه ها بود كه مشتهاى گره كرده به سوىمنافقان و احزاب و گروهكهاى مغرور و مستكبر و از خدا بى خبر نشانه رفت و آنان راپراكنده ، متوارى و نابود ساخت و از همين سنگر الهى نماز جمعه بود كه توده هاى آگاهحزب الله ضد انقلاب را مجبور به شكست كردند و نفرت و خشم و غضب خود را بر سرمنافقان و معاندان باراندند. 5 مرداد 1367 عمليات مرصاد بشر المنافقين بان لهم عذابا اليما(102). (ترجمه : منافقان را بشارت دهكه براى آنان عذاب سخت دردناك خواهد بود.) نفاق از پديده هاى شوم خطر نام جوامع انسانى بويژه جوامع اسلامى است كه مى توانددر اثر كوچكترين غفلت ، زمينه تحقق توطئه هاى دشمنان را براى نابودى آن جوامعفراهم سازد. خداوند تبارك و تعالى در آيات فراوانى در قرآن مجيد خطر منافقين راگوشزد مى نمايد، و ضمن كوبيدن شخصيت آنها سخت تحقيرشان مى كند و رسوايشان مىسازد تا در جامعه اسلامى نقشه مى كشند و از درون توطئه مى كنند و با ظاهرى سازى وچهره در نقاب مى خواهند خدا را فريب دهند ولى خداوند از نقشه و توطئه و رازدل آنان آگاه است . و همه نقشه هاى آنها را نقش بر آب مى كند و توطئه هايشان را بهخودشان برمى گرداند. ان المنافقين يخادعون الله و عو خادعهم (103) (ترجمه : همانا منافقان با خدامكر و حيله مى كنند و خدا نيز با آنها مكر مى كند (يعنى مكرشان راباطل مى سازد و بر آن مكر و نفاق مجازاتشان هم خواهد كرد)). آشكار شدن چهره نفاق سازمان مجاهدين خلق ! همزمان با اوجگيرى نهضت اسلامى ايران و پيروزى آن در 1357، سازمان باصطلاحمجاهدين خلق با اين اعتقاد كه نظام مقدس جمهورى اسلامى نظامى مرتجع است و با بزرگجلوه دادن خطر ارتجاع ، مبارزه عليه انقلاب اسلامى و برنامه ريزى جهت به دستگرفتن حكومت را آغاز كرد. سازمان با جمع آورى سلاح از پادگانها و جذب واغفال نيروهاى جوان و سازماندهى آنها در پى فراهم شدن يك زمينه اجتماعى مناسب بود. درابتدا مرورانه خود را همگام و همراه نهضت اسلامى نشان مى داد و حتىتمثال مبارك امام (ره ) را نيز در كنار آرم سازمان قرار داده و از امام (ره ) به عنوانرهبرى قاطع و سازش ناپذير ياد مى كرد. با پيروزى بنى صدر در اولين انتخابات رياست جمهورى ، منافقين وى راعامل مهمى براى رسيدن به اهداف خود يافتند و حمايت از او را در صدر برنامه هاى خويشقرار دادند. با خيانت آشكار بنى صدر و وقايعى كه پيرامون اين خيانت به وجود آمد (104). مجلس شوراى اسلامى راى به عدم كفايت سياسى بنى صدر و بركنارى او داد و امام (ره) قاطعانه وى را ابتدا از فرماندهى كل قوا و سپس براساس اصل 110 قانون اساسى از رياست جمهورى عزل نمودند. با بركنارى بنى صدر، منافقين زمينه اجتماعى را براى آغاز علنى مبارزه عليه نظامجمهورى اسلامى مناسب ديدند و به خيال خام خود زمان را براى سرنگونى حكومت مناسبيافتند. اعلان جنگ مسلحانه عليه نظام جمهورى اسلامى ايران همزمان با عزل بنى صدر از رياست جمهورى ، منافقين كه تنها اميد خود را از دست رفتهمى ديدند در تاريخ 30 خرداد 1360 با انتشار اطلاعيه اى عليه نظام جمهورى اسلامىايران اعلان جنگ مسلحانه كردند و در صدد نابودى انقلاب اسلامى برآمدند. منافقين باايجاد آشوب و هرج و مرج در شهرها به آتش كشيدنوسايل نقليه عمومى ، ضرب و شتم مردم بى دفاع و ترورهاى كوركورانه ، عليه نظاماسلامى به پا خاستند؛ اما جبهه متحد ضد انقلاب به سركردگى منافقين با رهنمودهاىقاطع رهبر كبير انقلاب اسلامى و هوشيارى مردم حاضر در صحنه ، در همان ساعات اوليهمضمحل شد و در اين حادثه 14 تن از پاسداران انقلاب اسلامى و مردم به شهادترسيدند. سازمان كه در اين روز نتوانسته بود به اهداف خود برسد، جهت تضعيف نظام و ساقطنمودن آن ، دست به ترورهاى ناجوانمردانه زد و ترور شخصيت ها را در سرلوحه كارخود قرار داد؛ اما از آنجايى كه خداوند متعال وعده فرموده كه كيد و مكر منافقان را بهخودشان باز مى گرداند با هوشيارى مردم و شناسايى مخفى گاههاى آنها درداخل كشور توسط نيروهاى انقلاب ، كاملا قلع و قمع شدند و سران سازمان كه زمانىشعار مبارزه با امپرياليسم جهانى را سر داده بود در نهايت به دامان امپرياليسم پناهندهشدند نوكرى آنها را بر عهده گرفتند و در خارج از مرزهاى كشور به توطئه ها ودسيسه هاى متنوع خود عليه نظام اسلامى ادامه دادند. امام (ره ) در اين رابطه فرمودند: (اينان كه از امپرياليسم انتقاد سرسختانه منافق گونه مى كردند، اكنون معلوم شد كهچهره واقعى آنان چه چهره كريهى است و امروز به خوبى روشن است كه اينان به دامانامپرياليستها پناهنده و با كمك آنان به توطئه عليه جمهورى اسلامى برخاسته اند و با شايعه سازى ودروغپردازى مى خواهند جوانان معصوم را به دام بكشند و با استفاده از خون مظلومان وگول خوردگان ، امر اربابانشان را اجرا كنند.) با عزل بنى صدر و رسوايى منافقان كور دل ، كوششهاى جبهه ضد انقلاب در ساقطنمودن انقلاب اسلامى خنثى شد و بار ديگر لطف و عنايت خداوندىشامل حال اين امت گرديد. اين پيروزى بزرگ ، انقلاب سوم نامگذارى شد و مردم انقلابى كه درگير با رژيم بعثعراق بودند تمام توان خويش را بعد از اين حوادث ، جهت پيروزى در جبهه هاى جنگمعطوف كردند. عمليات مرصاد؛ مرگ سياسى و نظامى سازمان منافقين پذيرش قطعنامه 598 از سوى ايران ، عراق را در بن بست سياسى نظامى شديدى قرارداد، و توطئه هاى وسيعى را كه از جانب استكبار جهانى عليه انقلاب اسلامى تدارك ديدهشده بود نقش بر آب كرد و بر گروهها و عناصر باصطلاح (اپوزيسيون ) نيز شومشديدى وارد ساخت . در اين ميان ، منافقين به عنوان تنها گروهى كه همه حيثيت (!) و هستىسازمان خود را در گرو جنگ نهاده بودند، بيشترين صدمه و لطمه را از پذيرش قطعنامهتوسط ايران متحمل شدند؛ و براى خروج از بن بست ، توطئه اى كه ماموريت اجراى آن رابه عهده داشتند به مرحله اجرا در آوردند. منافقين در تحليلهاى درون گروهى خويش ، امكانقبول آتش بس از سوى ايران را غير ممكن دانسته و به صراحت ادعا مى كردند كه جمهورىاسلامى تنها زمانى به صلح رضايت خواهد داد كه از جنبه هاى سياسى ، نظامى واقتصادى به بن بست كامل رسيده باشد و تحت چنين شرايطى سقوط رژيم حتمى و درنتيجه قدرت حكومتى به سازمان منتقل خواهد شد. بنابراين فرصت پيش آمده را زمانمناسبى براى دستيابى به اهداف پليد خود دانسته و على رغم آن كه طرح حمله به ايرانبراى سالگرد جنگ تدارك ديده شده بود(105)، بهدنبال پذيرش قطعنامه 598 از سوى جمهورى اسلامى ، زمان آن دو ماه به جلو انداختهشد. قبل از اين ، اطلاعاتى به دست آمده بود كه رژيم عراق در صدد است ، در مرحله جديد جنگبا استفاده از ضد انقلابيون دست به يكسرى عمليات بزند، از آنجا كه عراق به خاطرپذيرش قطعنامه ، بهانه اى براى تجاوز جديد به ايران نداشت ، با حمايت و پشتيبانىتسليحاتى ، لجستيكى و هوايى از منافقين ، نيروهاى خود را از انجام دخالت مستقيم در ورودبه عمق خاك ايران بر حذر داشت . به همين منظور، ابتدا براى كاستن از حجم نيروهاىخودى در غرب ، اقدام به تك وسيعى در خرمشهر نمود و سپس با هجوم و آتش سنگين درمنطقه سرپل ذهاب و صالح آباد، اين مناطق را به تصرف در آورد و راه ورود منافقين بهداخل را هموار ساخت ، عراق همچنين ، پس از ورود منافقين بهداخل ، جهت پشتيبانى در چندين نوبت ، اقدام به بمباران هوايى خطوط و نيروهاى ايرانىكرد و هليكوپترهاى نيرو بر عراق نيز، طى اين مدت مرتبا به پشتيبانى منافقينمشغول بودند. هدف عملياتى منافقين از حركت سريعى كه در عمق خاك ايران و تانكهاى برزيلى دجله(داراى چرخهاى لاستيكى و سرعتى معادل 120 كيلومتر در ساعت ) انجام مى شد، تسخيرچندين شهر و در آخر رسيدن به تهران بود. منافقين در نظر داشتند با وارد كردن 13 تيپ نيروى رزمى در تهران ، ضمن تسخير واشغال مراكز مهم ، قدرت را به خيال خود به دست گيرند. بر طبق زمانبندى اين طرح ،نيروهاى آنها بايستى ساعت 6 بعدازظهر روز دوشنبه 3 مرداد به كرند و ساعت 8 شب بهاسلام آباد و 10 شب به كرمانشاه رسيده و در اين شهر، دولت خويش را اعلام نمايند. اگرچه در ساعتهاى مقرر به كرند و اسلام آباد رسيدند؛ اما در مسير اسلام آباد - كرمانشاه درگردنه حسن آباد، از پيشروى آنها جلوگيرى شد. در اين عمليات كه منافقين نام (فروغ جاويدان ) را انتخاب كرده بودند، باصطلاح با25 تيپ (هر تيپ به طور متوسط شامل 200 نفر بوده است ) شركت داشتند و بدين ترتيبمجموعا بين 4 تا 5 هزار نيروى عملياتى وارد خاك ايران شدند. در چارت مربوط به اين عمليات كه از منافقين به دست آمده ، فرماندهىكل در راس آن قرار داشته و از طريق مسئولين محورها، عمليات را هدايت مى كرد. مقارن ساعت 30/14، در تاريخ 3/5/67 منافقين و ارتش عراق ، عمليات مشترك خود را باهجوم زمينى از طريق سرپل ذهاب و هلى برد از جنوب گردنه (پاطاق ) (نزديكىسرپل ذهاب ) آغاز و به طرف شهر (كرند غرب ) پيشروى كردند و حدود ساعت 30/18اولين تانكهاى عراقى با آرم منافقين وارد شهر كرند غرب شدند و تا 5 كيلومترى جادهكرند - اسلام آباد اقدام به تعقيب اتومبيلهاى شخصى درحال فرار كردند و مجددا به شهر باز گشتند. در همين هنگام حدود 8 دستگاه تانك ونفربر به همراه نيروهاى پياده بعثى ، شهر كرند غرب را به تصرف در آورند، و سپسبه طرف اسلام آباد غرب پيشروى كردند. بمحض رسيدن بهمدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتى و همچنين تيراندازى و آشفته نمودناوضاع كردند. در همين حين تعدادى از نيروهاى سپاه و مردم با دشمن درگير شدند كه بهعلت عدم انسجام نيروها و آميختگى منافقين با مردم ، اوضاع ازكنترل نيروهاى نظامى خارج شد و شهر به تصرف آنها در آمد. پس از تصرف شهراسلام آباد، دشمن با استفاده از تعداد زيادى تانك (دجله ) و خودرو به همراه تعدادى ازنيروهاى پياده در جاده اسلام آباد به طرف كرمانشاه حمله كرد، لكن در منطقه حسن آباد(20 كيلومترى اسلام آباد) به دليل سازماندهى جديد رزمندگان ايرانى و جمع آورى نيروو نيز با توجه به رسيدن يگانهاى منظم خودى ، منافقين زمين گير شدند. نيروهاى خودىنيز در فاصله 200 مترى آنان در ارتفاعات (چهارزبر) ضمنتشكيل خط پدافندى با نيروهاى دشمن و ايجاد درگيرى ، بعداز ظهر روز 4 مرداد بامحاصره شهر اسلام آباد، ضمن پاكسازى و آزاد نمودن شهر، به منظور انسداد عقبه و راهفرار دشمن سه راه اسلام آباد - كرند را قطع كردند و آنها را از دو سمت به محاصره درآوردند. منافقين در گردنه حسن آباد متوقف شدند و نيروهاى خودى با سازماندهى و طرح منظم وحساب شده در روز چهارشنبه 5 مرداد عمليات (مرصاد) را با رمز يا (على بنابيطالب (ع )) آغاز نمودند و طى چندين ساعت صدها تن از منافقين را به هلاكت رساندندو مابقى را به فرار واداشتند. در اين عمليات ، رزمندگان اسلام از قسمت سه راهى اهواز(پشت پمپ بنزين اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زيادى به منافقين وارد كردند. در حين عمليات نيز، هوانيروز با اعزام هلى كوپترهاى كبرى و نيروى هوايى با بمباراندقيق مواضع و ادوات منافقين ، تلفات فراوان و موثرى به آنان وارد ساختند. صرفنظراز امدادهاى الهى ، اصلى ترين عامل سركوب اين حركت منافقين ، هجرم گسترده نيروهاىمردمى به جبهه ها و انگيزه قوى پديد آمده در آنان براى مقابله با دشمن بود كه مرهونانفاس قدسيه امام خمينى (ره ) و ياد آور شور و هيجان روزهاى نخستين جنگ بود. در عمليات غرور آفرين (مرصاد) كه برگ زرين ديگرى در تاريخ جنگ تحميلى هشتساله است ، بيش از دو هزار و پانصد تن از منافقين به هلاكت رسيدند و بيش از چهار صددستگاه خودرو، نفربر و تانك آنان منهدم شد و باقيمانده نيروهاى دشمن فرار بهداخل خاك عراق را ترجيح دادند. منافقين در اين عمليات (راه بازگشت ) حدود 5 هزار نفرا از اعضا و هواداران خود راسازمان داده بودند. آنها آن قدر گرفتار توهمات احمقانه ناشى از شبح قدرت ونيروهاى نظامى عراق شده بودند كه تصميم داشتند، حداكثر ظرف 2 روز نيروهاى خود رابه تهران بياورند. رجوى به اين تز ابلهانه اى پاى فشرده بود كه جمهورى اسلامىايران و منافقين مثل دو مشت زن در رينگ بكس ، با يكديگر درگير هستند و مردم تماشاگراناين صحنه اند و براى طرف غالب ابراز احساسات مى كنند. مشخص است كه اين تحليل ، صرفا يك تحليل ذهنى بيمار گونه بودكه معيارهلاى واقعىرا مد نظر قرار نداده و سازمان با اين كه در جريان بسيارى از تظاهرات و راهپيمايى ها،شاهد حضور گسترده مردم در حمايت از جمهورى اسلامى بود، روىعامل مردم حساب نكرده بود. شواهد و قرائن و اسناد حكايت از آن دارد كه منافقين نسبت به پيروزى خود در حركتى كهآغاز كرده بودند، اطمينان بالايى داشته اند. در اين حمله تقريبا همه اقراد رده بالاىسازمان شركت كرده بودند. منافقين شركت كننده در اين عمليات بسيارى از اشياء شخصىو لوازمى كه معمولا يك نيروى عملياتى به هنگام عمليات همراه خويش ندارند (نظيرپاسپورت ، عكسهاى خانوادگى ، شماره تلفن دوستان ) را با خود آورده بودند، آنهاكاملا مطوئن بودند كه در طول مسير خود با مقابله جدى و درگيرىقابل توجهى از سوى رزمندگان اسلام مواجه نخواهند شد. و نهايتا بهدليل عدم احتمال برخورد با نيروهاى اسلام موفقيت خود را قطعى مى دانسته اند. آيت الله هاشمى رفسنجانى در تحليلى كه بعد از خنثى شدن توطئه ضد انقلاب و درراس آنها منافقين در نماز جمعه تهران به عمل آوردند اظهار داشتند: (... اينها تحليلشان اين بود كه ملت از رهبرى جدا شدهو مردم به جنگ نمى آيند. ارتش حاضر نيست همراهى بكند و پاسداران هم آن صلابت سابق را ندارند بنابرايناعماق خاك ايران نفوذپذير است و طراحى اين است كه يك حركتى بايد در عمق ايران انجادداد، از درون ، حكومت را يا متزلزل كرده و يا سرنگون ساخت . ... اينها فكر مى كردند كه از خط اول ما كه عبور كنند پشت قضيه ديگر چيزى نيست . حتىتعداد افراد كميته و سپاه هر جايى را هم تعيين كرده بودند. گفته بودند اين مقدار نيرودر مقابل شما هست اينها با يك سياست خاصى بهداخل كشيده شدند. ... اين كارى كه به سر منافقين در عمليات (مرصاد) آمد، مصداق اين آيه است . (انا فتحنالك فتحا مبينا) تا به اينجا مى رسد كه (و يعذب المنافقين والمنافقات و المشركين و المشركات الظانين بالله ظن السوء عليهم دايرة السوء) اصلا محاصره را مجسم كرده است . من وقتى اين آيه را مى خواندم به آن محاصره اى كه مىدانستم اينها چطور تحت محاصره قرار گرفتند يك مصداق خوبى براى من بود ... يك چنين ضربه اى را به غير از هعدايت الهى و غير از انفاس قدسيه رهبرى كه قضيهرا به خوبى به اينجا رساندند هيچ قدرتى در دنيا نمى توانست طراحى و اجرا كند(106). 9 مرداد 1353 روز اهداى خون آرزوى بشر در طول قرنها براى درمان بيماريها سبب شد تا بتدريج ، پايه دانشىنوين به نام انتقال خون در علم پزشكى گذاشته بود. در بيشتر موارد، تنها راه نجاتمصدومان يا بيماران تزريق خون است . تا به امروز هيچ ماده اى تحت هيچ شرايطىنتوانسته ، جايگزين اين مايع حياتبخش و منحصر به فرد شود و پژوهشگران تاكنونتنها به گوشه اى از اسرار اين پديده شگفت انگيز دست يافته اند. با اندكى دقت و در نظر داشتن عواملى چون ازدياد جمعيت ، توسعه شهرها، صنعتى شدنكشور، افزايش ميزان حوادث ، گسترش و تنوع خدمات بهداشتى و درمانى ، لزوم ايجاد وتجهيز مراكز جديد درمانى و بهداشتى و نيز امكان انجام عملهاى جراحى تخصصى وپيوند اعضا در داخل كشور، اهميت مسئله انتقال خون بخوبى آشكار مى شود، و از سويىبايد به ياد داشت كه انسان تنها مولد و مصرف كننده خون خويش و گاهى هم نيازمند بهيكى از مشتقات آن است . شناخت خون بدون ترديد خون داراى چنان ظرفيتها و قابليتهايى است كه انسان هيچ گاه نمى تواندادعا كند كه به تمام ويژگيها و مختصات اين ماده پر رمز و راز واقف شده است . خون درحركتى پيوسته و بدون وقفه ، مسيرى در حدود 121 هزار كيلومتر را در بدن آدمى مىپيمايد تا به جريان زندگى دوام بخشد. چنين مسيرى طولانى تراز مجموع خطوط هوايىكليه شركتهاى هواپيمايى جهان است . خون بافت زنده اى است كه در آمد و شد دايمى خود به شصت ميلياردسلول بدن سركشى مى كند و ضمن جمع آورى مواد زايد آنها، موارد لازم براى ادامه حيات وفعاليت را در اختيار سلولها قرار مى دهد. بر خلاف تصور، خونى كه در رگهاى آدمى جارى است ، يكنواخت بدون تغيير وتحول نيست و بدين لحاظ است كه خون را بافت زنده مى شناسند. براى نمونه : بهفاصله يك مژه بر هم زدن حدود ميليون و دويست هزار از سلولهاى قرمز به پايان عمرصد و بيست روزه خود مى رسند و در همين زمان مغز استخوان به همان تعدادسلول قرمز توليد و وارد جريان خود مى سازد. استخوآنهادر طول زندگى انسان ، حدود پانصد كيلوگرمسلول قرمز توليد مى كنند و هر سلول تا پايان عمر خود هفتاد و پنج هزار بار از قلببه نقاط مختلف بدن سفر مى كند. در وهله نخست ، قلب همانند تلمبه ، خون را به اندامها وبافتها مى رساند. جارى شدن خون در رگها به صورت موجهاى متناوب و مجزا مى باشدو بدين ترتيب وظيفه تنظيم حركت خون به شاهرگها واگذار شده است . در چنينشرايطى خون به تمام بدن مى رسد. فشار خون در انتهاى مسير به صفر مى رسد و بههمين دليل ورزش موجب تسريع گردش خون مى گردد. تركيبات خون خون از عناصر سلولى معلق در پلاسما تشكيل شده و عناصر سلولى آن عبارتند از:گلبولهاى قرمز، گلبولهاى سفيد و پلاكتها. ميزان حجم اين عناصر در خونچهل و پنج درصد است و پنجاه و پنج در صد بقيه حجم خون ، پلاسما مى باشد. اما تركيبات خون عبارتنداز: گلبونهاى قرمز و چند لوكوسيت يا گويچه هاى سفيدشامل گرانوليست ، لنفوسيت ، مونوسيت ، پلاكتها و مقدارىمحلول مانند كلسترول ، قند، املاح ، آنزيمها و چربيها كه در پلاسما غوطه ورند. براىثابت ماندن حجم و فشار خون بايد غلظت آن همواره تحتكنترل قرار گيرد به همين منظور خون ، ميزان آب نوشيده شده را جذب و بخش زايد آن راتوسط كليه ها و پوست (تعرقطعنامه دفع مى كند. وقتى بدن از نظر آب در مضيقهباشد، خون از كوچكترين ذرات آب موجود در بدن بهره بردارى مى كند و با ايجاد حستشنگى ، آب مى طلبد و دليل احساس تشنگى پس از خونريزى نيز همين است ، زيرا دراين حالت حجم و فشار خون در بدن كاهش مى يابد و لازم است بلافاصله با ورود آب بهبدن فشار خون به حالت اوليه خود باز گردد. مهمترين عمل گلبولهاى قرمز، رساندن اكسيژن از ريه ها به سلولها و بازگرداندنگازكربنيك به ريه ها است . ريه ها با عمل دم و بازدم وظيفه جذب اكسيژن از خارج بدنو دفع گازكربنيك به خارج از بدن را به عهده دارند. مهمترين وظيفه گلبولهاى سفيددفاع از بدن در مقابل عفونت و بيماريهاست . برخى از گلبولهاى سفيد، باكتريهاىمهاجم را در ميان مى گيرند و آنها را از بين مى برند. دسته اى ديگر از آنان درمقابل بيماريهاى مختلف در بدن ايجاد مصونيت مى كنند. گلبولهاى سفيد تك هسته اى درغدد لنفاوى ، لوزه ها، طحال ، كبد و مغز استخوان ساخته مى شوند. پلاكتها باعث انعقاد خون در هنگام خون ريزى مى شوند و كوچكترينسلول بدن مى باشد و عمر آن بين هشت تا ده روز كه در مغز استخوان ساخته مى شوند. پلاسما، ضمن رساندن آب و مواد غذايى به سلولها،حامل مواد پروتئينى و عوامل انعقاد خون ، مواد معدنى و هورمونهاى لازم جهت رشد بدن مىباشد؛ پلاسما مواد زايد را از سلولها مى گيرد و براى دفع به كليه ها مى رساند. هموگلوبين ، ماده اى است پروتئينى و در گلبولهاى قرمز وجود دارد و سرخى رنگ خون راباعث مى شود. اين ماده اكسيژن را به سلولها مى رساند و انيدريد كربنيك (CO2) را بهريه باز مى گرداند. عامل ار - هاش (H.R) (ار - هاش ) ساختمان شيميايى پيچيده و خاصى است كه در گلبولهاى قرمز خون 90مردم ايران وجود دارد، لذا اين افراد را (ار - هاش مثبت ) يعنى دارنده اينعامل مى نامند. در خون بقيه افراد اين عامل وجود ندارد و (ار - هاش منفى ) هستند. در خونافراد (ار - هاش مثبت ) ماده ضد آن وجود ندارد، لذا به افرادعامل مثبت مى توان هم عامل مثبت و هم عامل منفى تزريق كرد ولى به گروههاى منفى بايد خونمتجانس تزريق شود. چنانچه به افراد گروه منفى خون گروه مثبت براى يكبار تزريقشود حادثه اى رخ نخواهد داد اما در صورت تكرار براساس طبيعت دفاعى بدن كه با هرعامل ناشناخته وارده به بدن مبارزه مى كند، خون جديد با ماده اى به نام پادتن مورد حملهقرار مى گيرد و عمل ار - هاش آن از بين مى رود در نتيجه خون جديد در بدن خراب ونهايتا منجر به مرگ شخص مى شود. گروههاى خونى گروههاى خونى براساس ساختمان شيميايى موجود در سطح گلبولهاى قرمز به چهارگروه A، B، AB و O تقسيم كرده اند. بدين ترتيب هر گروه خونى كاملا اختصاصى مىباشد و نبايد به انسانى ديگر با گروه خونى نامتجانس تزريق شود؛ اما گروه O بهدليل ساختمان خاص گلبولهاى آن كه نه ضد A و نه ضد B هستندقابل تزريق به تمام گروههاى چهارگانه هستند و اصطلاحا گروه O را گروه دهندههمگانى مى نامند. تاسيس سازمان انتقال خون ايران در مرداد 1353 با هدف سامان بخشيدن به وضع آشفته خون رسانى و به منظورترويج فرهنگ اهدا و تهيه و تامين خون و فرآورده هاى سالم و مطمئن و رايگان آن براىرفع نياز بيماران نيازمند، بخصوص مبتلايان به (تالاسمى )، (هموفيلى ) و(لوسمى ) به وجود آمد. اين سازمان بتدريج با تاكيد بر اصول كلى (اهداى داوطلبانه خون و غير انتفاعى بودنسازمان )، با وضع آئين نامه ها و براساس استانداردهاى لازم براى جمع آورى ، انجامآزمايشهاى لازم ، نگهدارى و توزيع خون و فرآورده هاى آن به ارائه خدمات به صورترايگان پرداخت و با ايجاد سرويسهاى اختصاصى به شرح زير به فعاليتهاى خودتنوع بخشيد: - جمع آورى خون از داوطلبان اهدا و آماده سازى آن براى نجات بيماران و مصدومين . - اجراى برنامه هاى آموزشى به منظور آشنايى مردم با اهدا وانتقال خون . - ايجاد واحدهاى سيار و ثابت در مناطق مختلف شهرها، ايجاد پايگاه در بيمارستانها و اعزاماكيپها به مراكز تجمع مردم جهت جمع آورى خون . - ثبت اطلاعات لازم در مورد اهدا كنندگان خون بويژه گروههاى نادر به منظور دعوت ازآنان براى اهداى خون به هنگام ضرورت . - تعيين گروه خون و ار - هاش و انجام آزمايشهاى ايمنى ازقبيل ايدز، هياتيت و سفليس . - توزيع خون و فرآورده هاى آن به مراكز درمانى و بيمارستانها. در بخش توليد عمده ترين فعاليت سازمان انتقال خون عبارت است از: - تهيه و تفكيك فرآورده هاى مشتق شده از خون ، مانندگلبول قرمز متراكم و شكسته شده ، پلاسما، پلاكت ، فاكتورهاى انعقادى و سايرفرآورده هاى پلاسمايى مانند آلبومين در غلظت هاى مختلف ، گاماگلوبولين و غيره . - پژوهش در مورد دستيابى به روشهاى مناسب براى تهيه فرآورده هاى پلاسمايى وآنتى سرمها. - تهيه پلاسما به طريقه پلاسما فرزيس . - آزمايش تشخيص و درمان اختلالهاى . انعقادى . - گروه بندى نسوج براى پيوند اعضا و انتقال گلبولهاى سفيد. - آموزش پزشكان و دانشجويان پزشكى و علوم آزمايشگاهى در موارد مصرف و استفادهصحيح از خون ومشتقات آن . - آموزش تكنيسين ها در زمينه انتقال خون و امور وابسته . - پژوهش در مورد دستيابى به روشهاى مناسب براى انجماد خون و فرآورده هاى آن در(ازت مايع ). - پژوهشهاى اختصاصى در زمينه ژنتيك و ايمونولوژى ، ايمونوشيمى ، شيمى ، پروتئينها، سرولوژى ، كرايو بيولوژى و هماتولوژى و غيره . نگهدارى خون در داخل كيسه هاى مخصوص بين 21 تا 45 روز (بر حسب نوع ماده انعقادىداخل كيسه ) قابل نگهدارى است . عمر خون كوتاه است و مانند هر عنصر زندهمراحل تولد - زندگى و مرگ را طى مى كند. نگهدارى خون در كيسه هاى مخصوص ، عمرعناصر حياتى آن را كم مى كند، اما خوشبختانه امروزه در مراكزانتقال خون به يارى دانش و تكنولوژى و بهره مندى ازوسايل و دستگاههاى پيشرفته ، امكان تفكيك فرآورده هاى خون و پلاسمايى بدون ايجادآلودگى ، فراهم شده است . همان گونه كه ذكر شد مراكز انتقال خون ، توليد كننده خون نيستند بلكه فقط خونهاىاهدا شده را پس از انجام آزمايشهاى لازم و اطمينان از سالم بودن آنها و تهيه فرآورده هاىمربوطه توسط شبكه خون رسانى به نيازمندان مى رساند. به اين ترتيب ، نجات جانبيماران نيازمند بستگى به ميزان استقبال مستمر مردم از اهداى خون دارد. بدين لحاظ نبايدزمان اهداى خون به شرايط خاص همچون سوانح طبيعى يا اجتماعى مانند زلزله و جنگمحدود باشد زيرا در هر روز بلكه هر ساعت هزاران نفر به خون و فرآورده هاى آننيازمندند و سازمان انتقال خون براى استمرار بخشيدن به ارائه خدمات به طور دايم وپيوسته به يارى همگانى مردم در جهت اهداى خون نيازمند است . طبقه گفته كارشناسان هر فرد بالغ (بين 17 تا 65سال ) با وزن متوسط (بيش از 5 كيلوگرم )، حدود پنچ و نيم تا شش ليتر خون دارد وبا اهداى 250 سى سى تا 450 سى سى از خون خود نه تنها سلامتى خود را بهمحاطره نمى اندازد، بلكه ضمن كمك به سلامتى خود نجات بخش زندگى نيز ديگرى نيزخواهد شد و خون اهدا شده طى چند ساعت به لحاظ حجم و طى يك تا دو ماه به لحاظسلولى و گلبولى جبران مى شود. اهداكنندگان از مزاياى بيمه خون براى خود و بستگان درجهاول به مدت يكسال برخوردار مى شود اهداى خون مى تواند در كشف بيماريهاى نهفته دراهدا كنندگان كاملا موثر سالم مى تواند در هرسال تا 4 بار با فاصله هشت هفته خون اهدا كند.
|
|
|
|
|
|
|
|