بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب شرح نهج البلاغه بخش 1, آیت الله ناصر مکارم شیرازى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     301 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     302 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     303 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     304 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     305 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     306 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     307 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     308 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     309 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     310 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     311 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     312 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     313 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     314 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     315 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     316 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     317 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     318 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     319 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     320 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     321 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     322 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     323 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     324 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     325 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     326 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     327 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     328 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     329 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     330 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     331 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     332 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     333 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     334 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     335 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     336 - پيام امام اميـرالـمؤمـنين
     fehrest - فهرست مطالب
 

 

 
 

 

اين سخن اشاره به پيشرفت سريعِ اسلام، در تمام جهات و روشن شدن «جزيره عربستان» كه مهد كفر و شرك و كانون جهل و جنايت بود، مى باشد كه هر كس كمترين اطلاعى از تاريخ اسلام داشته باشد، آن را تصديق مى كند و حتّى دشمنان اسلام نيز به آن معترفند.

سپس در نوزدهمين وصف از اوصاف كريمه آن حضرت، مى افزايد: «او پرچم هاى آشكار كننده حق را برافراشت و احكام نورانى اسلام را برپا ساخت» (وَ أَقَامَ بِمُوضِحَاتِ الاَْعْلاَمِ، وَ نَيِّرَاتِ الاَْحْكَامِ).

در حقيقت براى اينكه رهروان راه حق گرفتار خطا و اشتباه نشوند و به بيراهه نروند، بايد پرچمها و علايم راهنمايى، در جاى جاى اين طريق نصب شود و چراغ هاى نورانى تمام جادّه را به هنگام تاريكى روشن كند و اين همان كارى بود كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) انجام داد و براى هر حقّى نشانه اى قرارداد و پاسدارانى تعيين فرمود.

بسيارى از احكام مانند نمازهاى پنج گانه يوميّه و نماز جمعه - با آن مراسم ويژه-


1. «أوْرى» از مادّه «وَرْى» (بر وزن نفى) به معناى روشن شدن آتش است. بنابراين، «اَوْرى» كه فعل متعدّى است، به معناى بر افروختن مى آيد.
2. «قَبَس» (بر وزن قفس) به معناى آتش مختصرى است كه از مجموعه اى جدا مى شود.
3. «خابِط» از مادّه «خَبْط» (بر وزن ضبط) به معناى حركت كردن در مسير نادرست است و همچنين به معناى عدم تعادل به هنگام راه رفتن يا برخاستن آمده است.
4. «خَوضات» جمع «خوضه» از مادّه «خوض» (بر وزن حوض) در اصل به معناى وارد شدن تدريجى در آب و راه رفتن و شنا كردن در آب است. سپس به عنوان كنايه به معناى ورود يا شروع به كار، يا سخنان زشت و ناپسند آمده است.

[187]

و زيارت خانه خدا، نمونه هاى زنده اى از آن پرچمها و چراغهاست كه رهروان اين راه را از گمراهى رهايى مى بخشد و همچنين احكامى كه درباره مسايل اجتماعى و تربيتى و سياسى و اقتصادى بيان فرموده است.

در پايان اين بخش، به پنج صفت ديگر (كه با توجّه به صفات گذشته مجموعاً بيست و چهار وصف مى شود) به صورت نتيجه گيرى از تمام بحث هاى گذشته اشاره كرده، مى فرمايد: «آرى، او امينِ معتمد و گنجينه دارِ مخزن علوم تو و شاهد و گواه روز رستاخيز، و برانگيخته ات براى بيان حقايق و فرستاده ات به سوى خلايق است.» (فَهُوَ أَمِينُكَ الْمَأْمُونُ، وَ خَازِنُ عِلْمِكَ الْمَخْزُونِ، وَ شَهِيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ، و بَعِيثُكَ بِالْحَقِّ، وَ رَسُولُكَ إِلَى الْخَلْقِ).

اين اوصاف پنج گانه، بعضى مقدّمه، و بعضى نتيجه ديگرى است. امين خداوند و خزانه دار علم او بودن، مقدّمه اى است براى رسالت به سوى خلق; و مبعوث بودن به حقّ، و گواه روز قيامت بودن، نتيجه اين رسالت است.

تعبير به «امين مأمون» در واقع تاكيدى است بر كمال امانت آن حضرت، و اشاره اى است به مقام عصمت، كه از شرايط حتمى نبوّت است، و منظور از «خزانه داربودنِ علم مخزون»، آگاه بودن پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از اسرار غيب است. همان گونه كه در جاى خود گفته ايم پيامبران و امامان بدون آگاهى از اين اسرار نمى توانند رسالت خود را به طور كامل انجام دهند، قرآن مجيد نيز مى فرمايد: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلاَيُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً* إلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُول فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً* لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاَتِ رَبِّهِمْ; خداوند داناى غيب است و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى سازد مگر رسولانى را كه برگزيده; و مراقبينى از پيش رو و پشت سر آنها قرار مى دهد، تا بداند پيامبرانش رسالت هاى پروردگار را ابلاغ كرده اند».(1)


1. سوره جنّ، آيات 26-28.

[188]

جمله «شَهِيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ» اشاره به همان است كه در قرآن مجيد آمده كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) گواه بر اعمال امّت و گواه بر گواهان ساير امّت ها است.

در آيه 143 سوره «بقره» مى فرمايد: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنَاكُم أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شَهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً; و اينگونه شما را امّت ميانه اى قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه باشد».

و در آيه 89 سوره «نحل» مى خوانيم «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ في كُلِّ أُمَّة شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جَعَلْنَابِكَ شَهِيداً عَلَى هؤُلاَءِ; بيادآور! روزى را كه از هر امّتى گواهى را از خودشان بر آنها برمى انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار مى دهيم».

و از آنجا كه گواهى دادن، فرع بر علم و آگاهى است، اين تعبيرات، دليل ديگرى بر آگاهى پيغمبر از اسرار غيب است.

* * *

 

[189]

 

 

بخش سوم

 

اللّهُمَّ افْسَحْ لَهُ مَفْسَحاً فِي ظِلِّكَ; وَاجْزِهِ مُضَاعَفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ. اللّهُمَّ وَ أَعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينَ بِنَاءَهُ، وَ أَكْرِمْ لَدَيْكَ مَنْزِلَتَهُ، وَأَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ، وَاجْزِهِ مِنِ ابْتِعَاثِكَ لَهُ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ، مَرْضِيِّ الْمَقَالَةِ، ذَا مَنْطِق عَدْل، وَ خُطْبَة فَصْل. اللّهُمَّ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فِي بَرْدِ الْعَيْشِ وَ قَرَارِ النِّعْمَةِ، وَ مُنَى الشَّهَوَاتِ، وَأَهْوَاءِ اللَّذَّاتِ، وَ رَخَاءِ الدَّعَةِ، وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِينَةِ، وَتُحَفِ الْكَرَامَةِ.

 

ترجمه

پروردگارا! جايگاهى وسيع براى او در سايه لطفت بگشاى و از فضل و كَرَمت پاداش مضاعف به او مرحمت كن! خداوندا! كاخ پر شكوه او را از هر بنايى برتر ساز و مقام او را در پيشگاه خود گرامى دار! خداوندا! نور او را (در سراسر جهان) كامل گردان و پاداش رسالتش را پذيرش شهادت (و شفاعت در حقّ امّت) و قبول گفتار او قرار ده! (چرا كه او) داراى منطق عادلانه و سخنان جداكننده حق از باطل بود. خداوندا! ما را در كنار آن پيامبر بزرگ قرارده، در جايى كه زندگانيش خوش و نعمتش جاودان و آرزوهايش مطلوب و لذّاتش خواستنى است; آن هم در كمال آرامش و نهايت اطمينان و توأم با هداياى پرارزش!

 

[190]

شرح و تفسير

ما را در سايه او قرارده

امام(عليه السلام) در اين بخش از سخنانش دعاى جامعى در حقّ پيامبر اسلام مى كند و در واقع طرز دعا كردن به آن بزرگوار را به ما مى آموزد و نيز دعاى جامعى براى خود و دوستان و پيروانش مى نمايد.

در قسمت اوّل، شش چيز از پيشگاه خداوند بزرگ براى پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله)تقاضا مى كند. نخست اين كه عرض مى كند: «پروردگارا! جايگاه وسيعى در سايه لطفت براى او بگشاى!» (اللّهُمَّ افْسَحْ(1) لَهُ مَفْسَحاً فِي ظِلِّكَ).

«ظلّ» [= سايه] در اين جا ممكن است معناى كنايى داشته باشد و اشاره به سايه لطف، جُود و بخشش خداوند باشد; و يا به معناى حقيقى، و اشاره به سايه هاى بهشتى در قيامت باشد. چنانكه در حديث آمده است: «در بهشت درختى است كه شخصِ سوارِ بر مركب، مى تواند در سايه آن يكصد سال راه برود».(2)

دوم اين كه عرض مى كند: «خداوندا از فضل و كرمت پاداش مضاعف به او مرحمت كن!» (وَاجْزِهِ مُضَاعَفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ).

روشن است كه پاداش الهى هميشه به صورت مضاعف و چندين برابر مى باشد چرا كه از فضل و كَرمش سرچشمه مى گيرد و برابرى با اَعمال در آن شرط نيست; ولى در اينجا تفاضاى پاداشهاى بيشترى براى آن بزرگوار شده است.

در سومين و چهارمين تقاضا عرضه مى دارد: «خداوندا! كاخ پرشكوه او را از هر بنايى برتر ساز و مقام او را در پيشگاه خود گرامى دار!» (اللّهُمَّ وَ أعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينَ بِنَاءَهُ، وَ أَكْرِمْ لَدَيْكَ مَنْزِلَتَهُ).


1. «اِفْسَح» از مادّه «فَسْح» (بر وزن فسخ) به معناى مكان وسيع است; و از همين رو اين مادّه در مفهوم گسترش دادن، به كار مى رود.
2. مجمع البيان، جلد 10-9، صفحه 218، ذيل آيه 30 از سوره واقعه.

[191]

منظور از «بناء» در اينجا يا دين و آيين و مذهب اوست كه تفاضا شده بر تمام اديان جهان پيشى گيرد و يا مقام والاى آن حضرت است، كه بر همه تقدّم جويد.

در پنجمين و ششمين تقاضا از خداوند، عرضه مى دارد: «خداوندا! نور او را (در سراسر جهان) كامل گردان! و پاداش رسالتش را پذيرش شهادت (و شفاعت در حقّ امّت) و قبول گفتار او قرارده! (چرا كه او) داراى منطق عادلانه و سخنان جدا كننده حقّ از باطل بود» (وَ أَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ، وَاجْزِهِ مِنِ ابْتِعَاثِكَ لَهُ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ، وَ مَرْضِىَّ الْمَقَالَةِ، ذَا مَنْطِق عَدْل، وَ خُطْبَة فَصْل).

جالب اين كه جزاى رسالت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در اين عبارت شفاعت امّت شمرده شده، چيزى كه بركتش به ديگران باز مى گردد و اين نهايت كرامت و لطف آن حضرت است و در ضمن به اين نكته نيز اشاره شده كه شفاعت و گواهى آن حضرت، بى حساب نيست، او همواره گفتارش عادلانه و سخنانش جدا كننده حق از باطل بود، اگر درباره شخص، يا قومى شفاعت كند لياقت و شايستگى شفاعت را در آنها يافته است و اين ناظر به همان چيزى است كه در مباحث شفاعت گفته ايم كه شفاعت هم، بى حساب نيست، بلكه لياقتى لازم دارد و به تعبير ديگر: بايد رابطه معنوى ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده باشد و آنها كه تمام پيوندهاى خود را بريده اند، لايق شفاعت نيستند و اين همان مقام محمودى است كه در قرآن مجيد به آن اشاره شده، مى فرمايد: «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَحْمُوداً; پاسى از شب را از خواب برخيز و قرآن (و نماز) بخوان اين يك وظيفه اضافى براى توست تا پروردگارت تو را به مقام محمود برساند»(1).

در آخرين بخش از خطبه، امام دعايى براى خود و دوستانش مى كند و در عبارت كوتاه، برترين نعمت هاى الهى را تقاضا مى نمايد، عرض مى كند: «خداوندا! ميان ما و آن پيامبر بزرگ(صلى الله عليه وآله) در جايى كه زندگانيش خوش و نعمتش جاويدان و آرزوهايش


1. سوره اسراء، آيه 79.

[192]

مطلوب و لذّاتش خواستنى است، در كمال آرامش و نهايت اطمينان و توأم با هداياى پر ارزش، جمع گردان!» (اللَّهُمَّ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فِي بَرْدِ الْعَيْشِ وَ قَرَارِ النِّعْمَةِ، وَ مُنَى الشَّهَوَاتِ، وَ أَهْوَاءِ اللَّذَّاتِ، وَ رَخَاءِ الدَّعَةِ(1)، وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِينَةِ، وَ تُحَفِ الْكَرَامَةِ).

اين اوصاف هفت گانه، اوصاف بهشت برين است كه داراى تمام اين صفات و بركات مى باشد; آرامش، آسايش، كرامت هاى الهى، لذّات شايسته و نعمت هاى معنوى و مادّى بى نظير، توأم با جاودانگى در آن جمع است.

 

نكته

اهميّت فوق العاده صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله)

در خطبه بالا صلوات و درود بسيار پر معنا و پرمحتوا و مستدلّى بر پيغمبراكرم(صلى الله عليه وآله) آمده بود و اين مطلب ما را به اهميّت اين مسأله در دستورات اسلامى واقف مى سازد.

حقيقت اين است كه روايات اسلامى اهميّت فوق العاده اى براى صلوات بر پيامبر ذكر كرده و در منابع شيعه و اهل سنّت ثواب و پاداش فوق العاده اى براى اين عمل ذكر شده، به اندازه اى كه مايه اعجاب و شگفتى است; كه به عنوان نمونه بخشى از اين روايات را گلچين كرده، در ذيل از نظر خوانندگان عزيز مى گذرانيم، سپس به تحليلى در اين زمينه مى نشينيم:

1- در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «أَلصَّلاَةُ عَلَى النَّبِىِّ وَ آلِهِ أَمْحَقُ لِلْخَطَايَا مِنَ الْمَاءِ إِلَى النَّارِ و السَّلاَمُ عَلَى النَّبِىِّ أَفْضَلُ مِنْ عِتْقِ رِقَاب; صلوات بر پيامبر و آل او گناهان را محو مى كند، شديدتر از آنچه آب، آتش را خاموش مى كند و سلام بر پيامبر و آل او افضل است از آزاد كردن بردگان»(2)


1. «دَعَة» از مادّه «وداع» به معناى جدا شدن و رها كردن است و از آنجا كه هر گاه انسان چيزى را رها مى كند و بى حركت و آرام مى ماند، اين واژه به معناى آرامش نيز بكار رفته و در خطبه بالا همين معنا اراده شده است.
2. ثواب الاعمال صدوق، ص 185.

[193]

2- در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا ذُكِرَ النَّبِىُّ فَأَكْثِرُوا الصَّلاَةَ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِىِّ صَلاَةً وَاحِدَةً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ أَلْفَ صَلاَة فِي أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلائِكَةِ وَ لَمْ يَبْقَ شَيءٌ مِمَّا خَلَقَهُ اللَّهُ إِلاَّ صَلَّى عَلَى [ذلِكَ] الْعَبْدِ لِصَلاَةِ اللّهِ عَلَيْهِ وَ صَلاَةِ مَلائِكَتِهِ فَمَنْ لَمْ يَرْغَبْ فِي هَذَا فَهُوَ جَاهِلٌ مَغْرُورٌ قَدْ بَرِئَ اللّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ; هنگامى كه نام پيامبر برده شود بسيار صلوات بر او بفرستيد، چرا كه هركس يك صلوات بر پيامبر اكرم بفرستد خداوند هزار صلوات و درود در هزار صفّ از ملائكه، بر او مى فرستد، و چيزى از مخلوقات خدا باقى نمى ماند، مگر اين كه به خاطر صلوات خدا و فرشتگانش بر او صلوات مى فرستند و هر كس به چنين پاداش عظيمى علاقه نداشته باشد، جاهل مغرورى است كه خدا و رسول خدا و اهل بيتش از او بيزارند»(1)

3- در حديث ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «كُلُّ دُعَاء مَحْجُوبٌ حَتَّى يُصَلَّى عَلَى النَّبِىِّ; هيچ دعايى به اجابت نمى رسد مگر اينكه صلوات بر پيامبر فرستاده شود(2)».

4- باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «أَلصَّلاَةُ عَلَىَّ نُورٌ عَلَى الصِّرَاطِ; صلوات بر من نور صراط (در قيامت) است(3)».

5- در حديث ديگرى از امام باقر يا امام صادق(عليهما السلام) نقل شده كه فرمود: (مَا فِي الْمِيزَانِ شَىْءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلاَةِ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَتُوضَعُ أَعْمَالُهُ فِي الْمِيزَانِ فَتَمِيلُ بِهِ فَيَخْرُجُ الصَّلاَةُ عَلَيْهِ فَيَضَعُهَا فِي ميزَانِهِ فَتَرَجَّحُ; در ترازوى سنجش اعمال (در قيامت) چيزى سنگين تر از صلوات بر محمّد و آل محمّد نيست، كسانى


1. بحار الانوار، جلد 17، ص 30.
2 و 3. كنز العمّال، جلد 1، صفحه 490، شماره 2153 و 2149.

[194]

هستند كه اعمالشان را در ترازوى سنجش عمل مى گذارند، سبك و ناچيز است سپس صلوات بر آن حضرت را بيرون آورده و بر آن مى نهند سنگينى مى كند و برترى مى يابد».(1)

6- در حديث ديگرى از خود آن حضرت آمده است: «صَلُّوا عَلَيَّ فَإِنَّ الصَّلاَةَ عَلَىَّ زَكَاةٌ لَكُمْ; صلوات بر من بفرستيد، چرا كه صلوات بر من، باعث نموّ (روح و جان) شما مى شود»(2)

7- در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْخَمِيسِ بَعَثَ اللّهُ مَلاَئِكَةً مَعَهُمْ صُحُفٌ مِنْ فِضَّة وَ أَقْلاَمٌ مِنْ ذَهَب يَكْتُبُونَ يَوْمَ الْخَمِيسِ وَ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ أَكْثَرَ النَّاسِ عَلَىَّ صَلاَةً; روز پنج شنبه كه مى شود خداوند فرشتگانى را با لوح هايى از نقره و قلمهايى از طلا مى فرستد تا نام كسانى را كه روز پنج شنبه و شب جمعه بيشتر از همه بر من صلوات مى فرستند، بنويسند(3)».

8- در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) چنين نقل شده است كه روزى به على(عليه السلام) فرمود: «أَلاَ أُبَشِّرُكَ؟ قَالَ: بَلَى بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَإِنَّكَ لَمْ تَزَلْ مُبَشِّراً بِكُلِّ خَيْر. فَقَالَ: أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ آنِفاً بِالْعَجَبِ. فَقَالَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ: وَ مَا الَّذِي أَخْبَركَ يَا رَسُولَ اللّهِ؟ قَالَ: أَخْبَرَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِي إِذَا صَلَّى عَلَىَّ فَأَتْبَعَ بِالصَّلاَةِ عَلَى أَهْلِ بَيْتِي فُتِحَتْ لَهُ أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلاَئِكَةُ سَبْعِينَ صَلاَةً وَ أَنَّهُ إِنْ كَانَ مِنَ الْمُذْنِبِينَ تَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ كَمَا تَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ; آيا به تو بشارت بدهم؟ على(عليه السلام) عرض كرد: آرى پدر و مادرم فدايت، تو هميشه بشارت دهنده به همه نيكى ها بوده اى. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: جبرئيل الآن از چيز عجيبى به من خبر داد، اميرمؤمنان(عليه السلام)پرسيد: چه خبرى داده، اى رسول خدا؟ فرمود: به من خبر داد كه يكى از امّت من


1. وسائل الشيعه، جلد 4، صفحه 1210 (باب 34 از ابواب ذكر).
2. كنز العمّال، جلد 1، صفحه 494، شماره 2182.
3. كنز العمّال، جلد 1، شماره 2177.

[195]

هنگامى كه صلوات بر من مى فرستد و به دنبال آن صلوات بر اهل بيتم; درهاى آسمان به روى او گشوده مى شود و فرشتگان هفتاد صلوات بر او مى فرستند و اگر از گنه كاران باشد، گناهانش فرو مى ريزد آن گونه كه برگها از درختان مى ريزند(1)».

9- در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «أَكْثِرُوا الصَّلاَةَ عَلَىَّ فَإِنَّ اللّهَ وَكَّلَ بِي مَلَكاً عِنْدَ قَبْرِي فَإِذَا صَلَّى عَلَىَّ رَجُلٌ مِنْ أُمَّتِي قَالَ ذَلِكَ الْمَلَكُ يَا مُحَمَّدُ: إِنَّ فُلاَنَ بْنَ فُلاَن صَلَّى عَلَيْكَ السَّاعَةَ; زياد صلوات بر من بفرستيد; چرا كه خداوند فرشته اى را نزد قبر من مأمور ساخته كه هر فردى از امّت من، صلوات بر من بفرستد آن فرشته مى گويد: فلان كس، فرزند فلان، هم اكنون بر تو صلوات فرستاد».(2)

10- در حديثى از امام باقر(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) چنين نقل شده است: «مَنْ صَلَّى عَلَىَّ إِيمَاناً وَاحْتِسَاباً إِسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ; هر كس از روى ايمان و به خاطر خداوند، بر من صلوات بفرستد (تمام گناهانش بخشوده خواهد شد و) اعمال خود را از نو آغاز مى كند(3)».

11- نه تنها به هنگام ذكر نام پيامبر(صلى الله عليه وآله) بايد صلوات بر او فرستاد، بلكه به هنگام نوشتن نيز تأكيد شده است كه صلوات را بنويسند; آن گونه كه در حديثى از پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «مَنْ صَلَّى عَلَىَّ فِي كِتَاب لَمْ تَزَلِ الْمَلاَئِكَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَادَامَ اسْمِي فِي ذلِكَ الْكِتَابِ; كسى كه در نوشته اى صلوات بر من بنويسد، فرشتگان - مادامى كه اسم من در آن نوشته است- براى او استغفار مى كنند(4)».

12- عايشه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَلْقَى اللّهَ غَداً رَاضِياً فَلْيُكْثِرِ الصَّلاَةَ، عَلَىَّ; كسى كه دوست دارد خدا را فرداى قيامت ملاقات كند


1. شرح علاّمه خويى بر نهج البلاغه، جلد 5، صفحه 214-215.
2. كنزالعمّال، جلد 1، صفحه 494، شماره 2181.
3. وسائل الشيعة، جلد 4، صفحه 1213 (باب 34 از ابواب الذّكر).
4. كنز العمّال، جلد 1، صفحه 507، حديث 2243.

[196]

در حالى كه از او خشنود باشد، پس زياد بر من صلوات بفرستد(1)».

كوتاه سخن اين كه روايات بسيار فراوانى در اين زمينه نقل شده، كه از اهميّت فوق العاده صلوات و درود بر پيامبر و آل حكايت مى كند، به گونه اى كه در كمتر عملى از اعمال، اين همه ثواب و فضيلت ديده مى شود و آنچه ما در احاديث دوازده گانه بالا آورديم، در واقع بخش كوچكى از آن است.

* * *

 

پاسخ به چند سؤال

1- اين همه اهميّت براى چيست؟

در اينجا قبل از هر چيز، اين سؤال پيش مى آيد كه اين همه اهميّت براى چيست؟ و چه فلسفه اى در صلوات بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نهفته شده است؟

در پاسخ اين سؤال مى توان گفت كه نخستين فلسفه آن اين است كه پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) و مقام شامخ او فراموش نشود، و لازمه آن اين است كه اسلام و برنامه هاى اسلامى متروك نمى شود و به اين ترتيب ادامه صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) رمز بقاى اسلام و نام مبارك او است.

ديگر اين كه اين صلوات و درود سبب مى شود كه ما به مقام والاى آن حضرت بيشتر آشنا شويم و از اخلاق و اعمال و صفاتش الگو بگيريم و لذا از بعضى از تعبيرات استفاده مى شود كه صلوات بر آن حضرت، باعث پاكيزگى اخلاق و طهارت اعمال و ريزش گناهان ما مى شود; چنان كه در زيارت جامعه مى خوانيم: «وَ جَعَلَ صَلاَتَنَا عَلَيْكُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلاَيَتِكُمْ طِيباً لِخُلْقِنَا وَ طَهَارَةً لاَِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنَا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا; خداوند صلوات ما را بر شما (پيامبر و آل پيامبر) و ولايت ما را نسبت


1. كنز العمّال، جلد 1، صفحه 504، حديث 2229.

[197]

به شما، سبب پاكيزگى اخلاق، طهارت نفوس و نموّ و رشد معنوى و كفّاره گناهان ما قرار داده است»(1).

در روايات متعدّد ديگرى نيز اشاره به بخشودگى گناهان، به هنگام درود بر پيامبر و آل او شده است.

از طرفى صلوات و درود بر پيامبر و آل او، رحمت تازه الهى را بر روح پاك آنها فرو مى فرستد و از آنجا كه آنها منبع فيض اند، از سوى آنها به امّت نيز سرازير مى شود بنابراين، درود و رحمت بر آنها، در واقع درود و رحمت بر خود ما است.

اضافه بر اين، فرستادن صلوات و درود بر آن بزرگواران، نوعى حق شناسى و قدردانى و تشكّر از زحماتى است كه براى هدايت امّت كشيده اند و بى شكّ اين حقّ شناسى و قدردانى اجر و پاداش الهى دارد.

 

2- آيا صلوات بر پيامبر براى او اثرى دارد؟

سؤال ديگرى كه در اينجا مطرح است اين است كه آيا صلوات و درود بر پيامبر و آل او، در مقام و منزلت آنها اثر دارد؟

گاه بعضى از ناآگاهان مى گويند: هيچ اثرى ندارد چون آنها به مقاماتى كه بايد برسند، رسيده اند; ولى سستى اين سخن با توجّه به اين كه سير تكاملى انسان هيچ حدّ و مرزى را نمى شناسد و به سوى نامتناهى پيش مى رود، آشكار مى شود و لذا با صراحت در بعضى از دعاها كه در تشهّد و غير آن خوانده مى شود، عرضه مى داريم: «وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ; درجه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را بالاتر از آنچه هست، بالا ببر».(2)

از اين رو، قرآن مجيد نيز با صراحت مى گويد: «إِنَّ اللّهَ وَ مَلاَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً; خدا و فرشتگانش بر پيامبراكرم


1. زيارت جامعه كبيره.
2. وسائل الشيعه، جلد 4، صفحه 989، باب كيفيّة التشهّد.

[198]

درود و رحمت مى فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده ايد بر او درود بفرستيد و سلام گوييد و تسليم (فرمان او) باشيد»(1)

تعبير به فعل مضارع (يُصَلُّونَ) دليل بر ادامه اين رحمت است و به يقين هر مسلمانى كه سخن از توحيد و اسلام مى گويد، رحمت تازه اى براى بنيانگذار اين آيين نوشته مى شود و اين رحمت با انجام اعمال او نيز تداوم مى يابد، چرا كه اين سنّت هاى حسنه را او بنيان نهاد.

 

3- با چه الفاظى درود بفرستيم؟

سؤال ديگرى كه در اينجا مطرح است، اين است كه چگونه و با چه الفاظى بايد بر آن حضرت صلوات فرستاد؟

در اين زمينه نيز روايات متعدّدى از طرق شيعه و اهل سنّت به ما رسيده و در همه آنها تأكيد شده است كه بايد آل محمّد(عليهم السلام) به هنگام فرستادن صلوات ذكر شوند، كه ما در اينجا به ذكر چند روايت از طرق اهل سنّت، بسنده مى كنيم:

در «الدّر المنثور» از «صحيح بخارى» و «مسلم» و «ابو داود» و «ترمذى» و «نسائى» و «ابن ماجه» و «ابن مردويه» و گروه ديگرى، از «كعب بن عجره» نقل شده كه مردى خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) عرض كرد: «أَمَّا السَّلاَمُ عَلَيْكَ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ فَكَيْفَ الصَّلاَةُ عَلَيْكَ; سلام بر تو را مى دانيم چگونه است، امّا صلوات و درود بر تو بايد چگونه باشد؟» پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرمود بگو: «أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ عَلَى آلِ مُحَمَّد كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ. أَلّلهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّد وَ على آلِ مُحَمَّد كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»

نويسنده تفسير «الدّر المنثور» اضافه بر حديث فوق، هيجده حديث ديگر نقل


1. سوره احزاب، آيه 56.

[199]

كرده كه در همه آنها تصريح شده كه «آل محمّد» را بايد به هنگام صلوات ذكر كرد; اين احاديث از كتب مشهور و معروف اهل سنّت از گروهى از صحابه از جمله «ابن عبّاس»، «ابوسعيد خدرى»، «ابوهريره»، «طلحه»، «ابومسعود انصارى»، «بريده»، «ابن مسعود»، «كعب بن عجره» و «اميرمؤمنان على(عليه السلام)» نقل شده است(1)

در «صحيح بخارى»(2) روايات متعدّدى در اين زمينه نقل شده و در «صحيح مسلم»(3) نيز، دو روايت آمده است و جالب اين كه در «صحيح مسلم» با آن كه در احاديث فوق چند بار «محمّد و آل محمد»، با هم ذكر شده، عنوانى را كه براى اين باب انتخاب كرده «باب الصّلاة على النّبى صلّى اللّه عليه و سلّم» (بدون ذكر آل) مى باشد!

اين نكته نيز لازم به يادآورى است كه در بعضى از روايات اهل سنّت و بسيارى از روايات شيعه، حتّى كلمه «عَلَى» ميان «محمّد و آل محمّد» فاصله نشده است و كيفيّت صلوات به اين صورت است: «اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد».

اين سخن را با حديثى از «صواعق ابن حجر»(4) پايان مى بريم. او نقل مى كند كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «لاَتُصَلُّوا عَلَىَّ الصَّلاَةَ الْبَتْرَاءَ! فَقَالُوا: وَ مَا الصَّلاَةُ الْبَتْرَاءُ؟ قَالَ: يَقُولُونَ: «أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد» وَ تُمْسِكُونَ; بَلْ قُولُوا: أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد; هرگز صلوات ناقص و ناتمام بر من نفرستيد! عرض كردند: صلوات ناقص و ناتمام چيست؟ فرمود: اينكه فقط بگوئيد: «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد» سپس امساك كنيد، بلكه بگوئيد: (أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آل مُحَمَّد)».


1. تفسير الدّر المنثور، جلد 5، صفحه 216 به بعد، (ذيل آيه 56 سوره احزاب).
2. صحيح بخارى، جلد 6، صفحه 151، در تفسير سوره احزاب.
3. صحيح مسلم، جلد 1، صفحه 305، باب الصلاة على النبى(صلى الله عليه وآله)
4. صواعق ابن حجر، صفحه 144.

[200]

در جلد اوّل كنز العمّال نيز روايات متعدّدى در اين زمينه ديده مى شود.

 

4- صلوات و درود واجب است، يا مستحب؟

سؤال ديگر اين كه آيا صلوات فرستادن بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) واجب است يا مستحبّ؟ ظاهر آيه شريفه پنجاه و شش سوره احزاب(إِنَّ اللَّهَ وَ مَلاَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبيِّ... .) وجوب است; زيرا مى دانيم امر، ظاهر در وجوب مى باشد مگر اين كه قرينه اى بر خلاف آن قائم شود و در اين آيه خداوند امر به صلوات و سلام بر پيامبر كرده است; بنابراين، حدّاقل لازم است يك بار بر آن حضرت صلوات و درود و سلام فرستاد; اين در حالى است كه مشهور فقهاى شيعه و جمعى از فقهاى اهل سنّت معتقد به وجوب صلوات در تشهّد هستند.

«ابن قُدامه» فقيه معروف اهل سنّت در كتاب «المغنى» مى گويد: در تشهّد اوّل، بايد بر پيامبر صلوات بفرستد و بگويد: «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ عَلَى آلِ مُحَمَّد كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ... وَ هِىَ واجبةٌ في صحيح الْمَذْهَب وَ هُو قول الشّافعى و اِسحاق...; صلوات فرستادن بر پيامبر و آلش در فتواى صحيح واجب است و «شافعى» و «اسحاق» نيز بر همين عقيده اند». سپس از «ابن راهويه» (از فقهاى اهل سنّت) نقل مى كند: «لو أنّ رجلاً ترك الصَّلاَة عَلَى النّبى(صلى الله عليه وآله) فِى التشهّد بَطَلَتْ صَلاَتُهُ; اگر كسى صلوات بر پيامبر را در تشهّد ترك كند، نمازش باطل است» سپس مى افزايد: ظاهر مذهب «احمد» (امام معروف اهل سنّت) نيز وجوب آن است.(1)

نويسنده كتاب «التّاج الجامع للاصول» (شيخ منصور على ناصف) در ذيل آيه پنجاه و شش سوره احزاب (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلاَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ...) تصريح مى كند كه


1. المغنى، جلد 1، صفحه 579.

[201]

ظاهر آيه اين است كه صلوات و سلام، بر پيامبر اكرم واجب است و اين سخن مورد اتّفاق علما مى باشد(1).

 

5- مفهوم واقعى صلوات

آخرين سؤالى كه در اينجا مطرح است اين است كه مفهوم صلوات چيست؟

معروف در ميان علما و دانشمندان اين است كه صلوات اگر از سوى خداوند باشد به معناى رحمت است و اگر از سوى فرشتگان و انسانها باشد به معناى طلب رحمت است. يا به تعبيرى كه در روايت امام كاظم(عليه السلام) آمده است در پاسخ اين سؤال كه معناى صلوات خدا و ملائكه و مؤمنان در آيه شريفه «إِنَّ اللّهَ وَ مَلاَئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ...» چيست؟ فرمود: «صَلاَةُ اللّهِ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ صَلاَةُ الْمَلاَئِكَةِ تَزْكِيَةٌ مِنْهُمْ لَهُ، وَ صَلاَةُ الْمُؤْمِنينَ دُعَاءٌ مِنْهُمْ لَهُ; صلوات خداوند رحمتى از ناحيه او است و صلوات ملائكه، تقديس و پاك شمردن آنها است نسبت به پيامبر(صلى الله عليه وآله) و صلوات مؤمنين، دعا و تقاضاى رحمت است از آنها براى پيامبر(صلى الله عليه وآله)».(2)

بعضى معتقدند تمام اين معانى به يك اصل باز مى گردد و آن ثناى جميل است خواه به صورت فرستادن رحمت بوده باشد، يا تقديس و پاك شمردن، و يا تقاضاى رحمت، كه هر كس به مقتضاى حال خودش آن را انجام مى دهد.(3)

و از آنجا كه ريشه اصلى اين لغت، «صَلْى» (بر وزن سعى) به معناى در آتش افكندن، يا سوختن و برشته شدن در آتش است، بعضى معتقدند كه صلوات به معناى دور كردن آتش عذاب الهى است، كه نتيجه آن رحمت يا تقاضاى رحمت است; ولى بعضى ميان «صَلْو» كه به اصطلاح ناقص واوى است، با «صَلْى» كه ناقص


1. التّاج الجامع للاصول، جلد 5، صفحه 143.
2. تفسير نور الثقلين، جلد 4، صفحه 302، شماره 221 (ذيل آيه 56 سوره احزاب).
3. التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، مادّه «صلو» (با اقتباس و نقل به معنا).

[202]

يايى است، فرق گذاشته اند و معناى اخير را مربوط به «صَلْى» دانسته اند و معانى قبل را مربوط به «صَلْو». (دقّت كنيد!)

به هر حال، تمام اينها نشان مى دهد كه با هر صلوات و سلامى كه به پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرستاده مى شود، رحمت تازه اى بر روان پاك او نازل مى گردد و بعيد نيست كه اين رحمت از ناحيه آن منبع عظيم الهى، به سوى امّتش نيز سرازير شود. از همين رو صلوات و درود بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) مايه رحمت و پاكى و آمرزش براى خود انسان است.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation