بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب میزان الحکمة ج 7, آیت الله محمد محمدى رى شهرى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_002 - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_003 - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_004 - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_005 - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_006 - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_007 - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_008 - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_010 - ميزان الحكمة ج 7
     miz7_011 - ميزان الحكمة ج 7
 

 

 
 

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : خـداونـد بـه مـن وحـى فـرمـود كـه : اى برادر فرستادگان , اى برادر بـيم دهندگان ! به مردم خود هشدار ده كه تا وقتى نسبت به يكى از بندگان من به گردن خود مـظـلـمـه وحـقى دارند وارد هيچ يك از خانه هاى من نشوند , زيرا تا زمانى كه در پيشگاه من به نمازايستاده اند , آنان را لعنت مى كنم مگر اين كه آن مظلمه را رد كنند.
ـ امـام على (ع ) : بنگر كه با چه (جامه و لباسى ) نماز مى خوانى , اگر آن را از راه درست وحلال به دست نياورده باشى , نمازت پذيرفته نيست .

ـ امام سجاد(ع ) در پاسخ به سؤال از آنچه موجب قبولى نماز مى شود , فرمود : دوستى وولايت ما و بيزارى از دشمنان ما.
ـ امـام صـادق (ع ) : خـداى تـبـارك وتـعـالـى فـرمـوده است : من نماز كسى را مى پذيرم كه در بـرابـرعـظـمـت مـن فروتن باشد , به خاطر من نفس خود را از شهوتها باز دارد و روزش را با ياد مـن سـپـرى كـند و بر آفريدگان من بزرگى نفروشد و گرسنه را غذا دهد و برهنه را بپوشاند و بـه مـصـيـبـت ديـده رحـم كند و غريب را جا دهد , چنين كسى مانند خورشيد مى درخشد , در تاريكيهابراى او نورى قرار مى دهم , و در نادانى دانشى .

موانع پذيرفته شدن نماز.

الف ـ نافرمانى و آزردن پدر و مادر.
ـ امـام صـادق (ع ) : هـر كـه بـه پدر و مادرخود , گرچه به وى ستم كرده باشند , با نگاه دشمنانه بنگرد , خداوند نمازش را نمى پذيرد.
ب ـ غيبت كردن .

ـ پيامبر خدا(ص ) : هر كه از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند , خداوند تعالى تا چهل شبانه روزنه نماز او را مى پذيرد و نه روزه اش را ,مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
ج ـ سبك شمردن نمازومواظبت نكردن برآن .

ـ امام صادق (ع ) : به خدا قسم , (گاه )انسان پنجاه سال عمر مى كند و خداوند حتى يك نماز از او نمى پذيرد و چه چيزى گرانتر ازاين است .

نماز بخوانند از او نمى پذيرد چون آن را خفيف شمرده است .

نمى پذيرد پس چگونه چيزى را كه خوار شمرده شده است بپذيرد؟
.
د ـ شرابخوارى .

ـ پيامبر خدا(ص ) : كسى كه شراب بخورد ,تا چهل صبح نمازش به حساب آورده نمى شود.
ـ امـام صـادق (ع ) : نـماز كسى كه مسكر مى نوشد , تا چهل روز پذيرفته نمى شود مگر اين كه توبه كند.
ـ امـام باقر(ع ) : كسى كه شراب بنوشد و بر اثر آن مست شود , تا چهل روز نمازش پذيرفته نشود و اگر در اين مدت نمازش را ترك كند , به خاطر ترك نماز عذابش دو چندان مى شود.

كسى كه نمازش پذيرفته نمى شود.

ـ پيامبر خدا(ص ) : هشت كس اند كه نمازشان پذيرفته نمى شود : بنده فرارى تا زمانى كه به سوى مـولايش برگردد و زن نافرمانى كه شوهرش از او ناراضى است و كسى كه زكات نمى دهدو كسى كـه وضـو نـمـى گيرد و دختر بالغى كه بدون روسرى نماز بخواند و پيشواى قومى كه با آنان نماز بـخـواند در حالى كه از او ناراضى هستند و آدم مست و كسى كه بول و غائط را به زور درخود نگه دارد.

نقش حضور قلب در پذيرش نماز.

ـ پيامبر خدا(ص ) : خداوند نماز بنده اى را كه دلش با بدنش حضور ندارد , نمى پذيرد.
ـ امام سجاد(ع ) در حال نماز ردايش روى يك شانه اش افتاد و آن را مرتب نكرد.
علت را پرسيد.
همان مقدارى پذيرفته مى شود , كه با توجه قلبى همراه باشد.
ـ امـام عـلى (ع ) : هيچ يك از شما با حالت كسلى و خواب آلودگى به نماز نايستد و به خودش نيز فكر نكند , زيرا در پيشگاه پروردگار عزوجل خويش قرار دارد.
نمازش نصيب است , كه با توجه قلبى او همراه باشد.
ـ امـام صـادق (ع ) : هـر كـه نماز گزارد و به نمازش رو كند و با خودش حرف نزند و در آن سهوو غفلت نكند , مادامى كه بنده به نماز رو دارد , خداوند به او رو مى كند.
يا يك سوم آن يا يك چهارمش و يا يك پنجم آن به درگاه خدا بالا رود.
از آن رو دسـتور داده شده است تا آن مقدار از نمازهاى واجب را كه پذيرفته نشده تكميل وجبران كند.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : (گـاه ) بـنده نمازمى خواند اما يك ششم و يك دهم آن هم برايش نوشته نمى شود , تنها آن مقدار از نماز بنده به حساب مى آيد كه با شناخت وتوجه همراه باشد.

رو كردن خدا به كسى كه به او رو كند.

ـ پيامبر خدا(ص ) : هر گاه به نمازت ايستادى , با دل به خدا رو كن تا او نيز به تو رو كند.
ـ امام صادق (ع ) : دوست دارم كه مردمؤمن شما هرگاه به نماز واجب مى ايستد , با دل خويش به خداوند روكند و دلش را مشغول اموردنيا نگرداند , زيرا هيچ مؤمنى نيست كه در نمازش روى دل بـه خـدا كـند مگر اين كه خداوند نيزبه او توجه كند و خداوند عزوجل او را دوست بدارد و محبت دلهاى مؤمنان را نيز متوجه اوگرداند.
ـ هرگاه بنده به نماز ايستد , خداوند عزوجل به او توجه كند و پيوسته رو به او داشته باشد تاآن كه سه مرتبه متوجه اين سو و آن سو شود.
وى روى گرداند.
ـ چـون بـنـده بـراى نـمـاز خـود تـكـبيرة الاحرام گويد , خداوند به او توجه كند و فرشته اى بر وى گـمـارد كـه هـرچـه از قـرآن از دهـانـش خـارج مـى شـود , چنگ زند , پس , هرگاه روى گرداندخداوند نيز از رو بگرداند و او را به همان فرشته واگذارد.

فضيلت تدبر در نماز.

ـ پيامبر خدا(ص ) : اى اباذر! دو ركعت نماز ميانه كه با تفكر و تدبر همراه باشد بهتر است از شبى را تا صبح با دلى غافل نماز خواندن .

ـ مـعـصـوم (ع ) : دو ركـعـت نـمـاز بـا تـفـكر و تدبر , بهتر است از شبى را تا به صبح با دلى غافل نمازخواندن .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : دو ركـعـت نـمـاز سبك اما همراه با تفكر , بهتر است از شبى را تا به صبح نمازگزاردن .

پاداش كسى كه با دلى فارغ از دنيانماز خواند.

ـ ابن عباس : دو ماده شتر بزرگ به رسول خدا(ص ) هديه شد.
فكر و انديشه اى در امور دنيوى دو ركعت نماز بگزارد , اما هيچ كس جز على (ع )نپذيرفت ورسول خدا هر دو شتر را به او داد.
ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : هر كه دو ركعت نماز بگزارد و در آن دو ركعت به هيچ امرى از امور دنيافكر نكند , خداوند گناهانش را مى آمرزد.
ـ امـام صـادق (ع ) : هر كه دو ركعت نماز بخواند و بداند در آنها چه مى گويد , نمازش كه تمام شد گناهى ميان او و خداوند باقى نماند.
ـ از تنبلى دورى كنيد , زيرا پروردگار شما مهربان است و از اندك نيز قدردانى مى كند.
آدمى دو ركعت نماز براى خدا مى گزارد و خداوند به واسطه آن دو ركعت او را به بهشت مى برد.
ـ هـر كـه خـداونـد از او يك نمازبپذيرد , عذابش نمى كند و از هركه يك كار نيك بپذيرد عذابش نمى كند.

دستور به خواندن نماز وداع گونه .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : چنان نمازى بخوان كه گويى آخرين نماز عمر توست , زيرا چنين نمازى موجب رسيدن و نزديك شدن به خداست .

ـ امـام صادق (ع ) : هرگاه نماز واجب خواندى به وقت بخوان و همانند كسى كه با آن وداع مى كند (وآخرين نماز عمر اوست ) و مى ترسد به سوى آن برنگردد و ديده ات را به جايگاه سجده ات بدوز.
تو در برابر كسى هستى كه تو را مى بيند و تو او را نمى بينى .

كسى كه نمازش به صورت اوپرت مى شود.

ـ پيامبر خدا(ص ) : بعضى از نمازها هست كه نصف و يك سوم و يك چهارم و يك پنجم تا يك دهم آنها پذيرفته مى شود و بعضى ازنمازها هست كه مانند كهنه اى مچاله مى شود و به صورت صاحبش پرت مى گردد.
قسمت از نمازت بهره توست كه با دل خود بدان رو كنى .

ـ امام باقر و امام صادق (ع ) : تنها آن مقدار از نمازت بهره توست كه با توجه قلبى همراه باشد.
(حـواسـش بـكـلـى پـرت بـاشـد) يـا از اداى آن غـفـلـت ورزد (بـه وقـت نـگـزارد)ـابـ م امـا ــ آن نمازمچاله وبه صورت صاحبش پرت مى شود.
ـ خـداونـد بـه داود(ع ) وحـى فـرمـود : گاه بنده نماز مى خواند و من آن را به صورت او مى زنم ونمى گذارم صدايش به من برسد.
چـشـمـى نـاپـاك به ناموس مؤمنان مى نگرد , كسى است كه با خودش مى گويد كه اگر قدرتى پيداكند همه را به تيغ ستم گردن مى زند.
ـ پيامبر خدا(ص ) : نماز بر چهار سهم بناشده است : سهمى از آن كامل گرفتن وضوست و سهمى ركوع و سهمى سجود و سهمى خشوع .

رويـش بـسـتـه مـى شود و مى گويد : مرا تباه كردى خدا تباهت كند وبه صورت نمازگزار پرت مى شود.
ـ امام صادق (ع ) : فرشته اى بر نمازگماشته شده كه جز آن كارى ندارد.
و بالا برد.
گفته مى شود : آن را به بنده ام برگردان .

نماز را پايين مى آورد و به صورت صاحبش مى زند و سپس مى گويد : اف بر تو! كار توهميشه مايه زحمت وسرشكستگى من است .

كسى كه نمازش نماز نيست .

ـ امام صادق (ع ) : كسى كه زكات ندهد ,نمازش درست نيست .

ـ پيامبر خدا(ص ) : كسى كه ركوع و سجود نماز را كامل به جا نياورد , نمازش نماز نيست .

ـ امام صادق (ع ) : نماز حاقن و حاقب و حازق درست نيست , حاقن كسى است كه بولش گرفته و حاقب كسى است كه غائطش گرفته و حازق كسى است كه پايش از پاى افزار در فشاراست .

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : هر كه در نماز از روى عمد بداند در طرف راست و چپ او كيست ,نمازش درست نيست .

نمازگزار غير مؤمن !.

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : روزگـارى فـرا مـى رسـدكه مردم در مساجد خود جمع مى شوند و نماز مى خوانند , اما مؤمنى در ميان آنها وجود ندارد.
ـ مؤذن اذان مى گويد و مردمى نماز مى گزارند , اما هيچ كدامشان مؤمن نيستند.
ـ امام على (ع ) : بسا عبادت كننده اى كه دين ندارد.

تاويل نماز.

ـ امـام على (ع ) به مردى كه نمازمى خواند,فرمود : اى مرد , آيا تاويل نماز را مى دانى ؟
عرض كرد : سـرورم ! آيـا نـمـاز تـاويـلـى جـز عـبـادت دارد؟
حـضرت فرمود : سوگند به آن كه محمد را به پيامبرى فرستاد, آرى دارد.
تـاويـل نخستين تكبيرت تا تكبيرة الاحرام چنين است كه وقتى گفتى : اللّه اكبر , در قلب وجان خود بگذرانى كه خدا بزرگتر از آن است كه به قيام يا قعودى وصف شود و در تكبير دوم در قلبت چنين بگذرانى كه خدا بزرگتر از آن است كه به حركت يا سكونى وصف شود و درتكبير سوم او را بزرگتر از آن بدانى كه به جسميت وصف شود يا به چيزى مانند باشد يا به چيزى قياس شود و در تـكبير چهارم او را بزرگتر از آن بدانى كه به عارضه اى دچار شود يابيماريها دردمندش كند و در تكبير پنجم او را بزرگتر از آن بدانى كه به جوهرى يا عرضى وصف شود يا در چيزى حلول كند و يا چـيـزى در او حلول كند و در تكبير ششم چنين از دلت بگذرانى كه او بالاتر از آن است كه زوال و جابه جايى و دگرگونى حالات , كه در موجودات حادث رواست , در او جايز باشد و در تكبير هفتم او را برتر از آن بدانى كه محل حواس پنجگانه باشد.
تاويل كشيدن گردنت در ركوع نيز اين است كه با خودگويى : اگر گردنم را بزنى باز به توايمان دارم .

گفتن جمله ((سمع اللّه )) تاويلش اين است : كسى كه مرا از نيستى به صحنه هستى آورد.
سجده اول اين است كه در حال سجده از ذهن و دلت بگذرانى كه : مرا از خاك آفريدى .

سـر بـرداشتنت از سجده اول تاويلش اين است : مرا از خاك بيرون آوردى و سجده دوم به معناى ايـن اسـت كـه : مرا به خاك برمى گردانى و در سربرداشتنت از سجده دوم از قلبت بگذرانى : بار ديگر مرا از خاك بيرون مى آورى .

نشستن به طرف چپ و گذاشتن پاى راستت روى پاى چپ تاويلش اين است كه در دلت بگذرانى : خدايا! من حق را بر پاى داشتم و باطل را ميراندم .

تاويل تشهدت عبارت است از : تجديد ايمان و تكرار اسلام و اقرار به برانگيخته شدن پس از مرگ .

تاويل سلام دادنها عبارت است از : تمجيد پروردگار سبحان و برتر دانستن او از آنچه ستمگران در حقش گفته اند و ملحدان وصفش كرده اند.
و بركاته )) طلب رحمت و مهر خداى سبحان است و اين به معناى در امان ماندن شما از عذاب روز قيامت است .

امـيـرالـمـؤمنين (ع ) سپس فرمود : كسى كه تاويل نماز خود را بدين صورت نداند , نمازش ناقص است .

ـ نخستين تكبير از اين هفت تكبير (تاويلش ) آن است كه با انگشتان پنجگانه لمس شود.
ـ در معناى ((قد قامت الصلاة )) در اقامه , مى فرمايد : يعنى وقت ديدار و راز و نياز و برآورده شدن حـوايـج و رسـيدن به آرزو و وصال خداى عزوجل و كرامت و عفو و خشنودى و آمرزش او رسيده است .

جوامع آداب نماز.

ـ امام سجاد(ع ) : حق نماز اين است كه بدانى نماز , وارد شدن بر خداى عزوجل است و تو با نماز در پـيـشگاه خداوند عزوجل ايستاده اى , پس چون اين را دانستى بايد همچون بنده اى ذليل و حقير , راغـب و راهـب وامـيـدوار و بيمناك و بينوا و زارى كننده باشى و به احترام كسى كه در مقابلش ايـستاده اى , باآرامش و وقار بايستى و با دل به نماز رو كنى و آن را با رعايت شرايط و حقوقش , به جا آورى .

ـ امـام صادق (ع ) : هرگاه رو به قبله ايستادى دنيا و هرچه را در آن است و مردم و احوال واوضاع آنها را يكسره فراموش كن و دلت را از هر آنچه تو را از خدا باز مى دارد , فارغ گردان وبا چشم دل عـظـمت خداى را ببين و آن روزى را به ياد آر كه هر كسى كرده خود را مى يابد وهمگان به سوى خـداونـد كـه مـولاى حـقيقى آنهاست برگردانده مى شوند و در آن روز تو با پاى ترس و اميد در پيشگاه او مى ايستى .

چون تكبير گفتى هر آنچه را ميان آسمانهاى بالا و زمين است در برابر كبرياى او ناچيز شمار , زيرا كه هرگاه بنده تكبير بگويد وخداى تعالى به قلبش بنگرد و حقيقت تكبير را در آن نبيند فرمايد : اى دروغگو! مرامى فريبى ؟
به عزت و جلالم سوگند كه تو را از حلاوت ياد خود محروم گردانم و نگذارم كه به من نزديك شوى و با من راز و نياز كنى .

بدان كه خداوند به خدمت تو محتاج نيست و از عبادت و دعاى تو بى نياز است بلكه تو را به فضل و رحمت خويش فرا خوانده , تا بر تو رحمت آورد و از كيفر خويش بدور دارد.
ـ مـعـصـوم (ع ): بـه يـكـى از عـلـمـاى آل مـحـمد(ص ) عرض شد : فدايت شوم معناى حقيقى نـمازچيست ؟
فرمود : رسيدن رحمت خدا به بنده و طلب وصال خدا از سوى بنده هرگاه با نيت واردنـمـاز شـود و بـا تـعظيم و اجلال تكبير گويد و شمرده قرائت خواند و با خشوع ركوع كند و بـاتـواضـع سـر از ركـوع بردارد و با خوارى و خضوع سجده كند و با اخلاص و اميد تشهد گويد و بارحمت و رغبت سلام دهد و با بيم و اميد نمازش را تمام كند.
جا آورده است .

عرض شد : آداب نماز چيست ؟
فرمود : حضور قلب و فارغ كردن جوارح (از هر حركتى جز حركات نماز) و ايستادن به خوارى در برابر خداى تبارك و تعالى و قرار دادن بهشت درسمت راست خود و ديدن دوزخ در سمت چپ خود و صراط را جلو خود و خداوند را در برابرخويش .

ـ در صحف ادريس آمده است : چون وارد نماز شديد , ذهن و فكر خود را متوجه آن سازيدو خدا را بـا دلـى پـاك و فـارغ (از هر چه جز اوست ) بخوانيد و با خضوع و خشوع و فرمانبردارى و فروتنى , مـصـالـح و منافع خود را از او بخواهيد و هرگاه ركوع و سجود كرديد افكار دنيوى وخيالات بد و ناشايست و كردارهاى زشت و انديشه مكر و خدعه و حرامخوارى و تجاوز ودشمنى و كينه ها را , از خود دور سازيد و همه اينها را از ميان خود به دور افكنيد.
ـ خـداونـد بـه مـوسى بن عمران وحى فرمود : اى موسى ! توبه را پيش افكن و گناه را پس اندازو هنگام ايستادن به نماز در برابر من , آرام و با تانى باش .

نهى از كاهلى در نماز.

قرآن .

((اى كسانى كه ايمان آورده ايد در حال مستى به نمازنزديك نشويد , تا بدانيد چه مى گوييد)).
((مـنافقان با خدا نيرنگ مى كنند و حال آن كه او با آنان نيرنگ خواهد كرد و چون به نماز ايستند كاهلانه برخيزند , بامردم ريا مى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى كنند)).
ـ حـلـبـى : از حـضـرت (ع ) درباره آيه ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد در حال مستى )) پرسيدم , فرمود : مقصود مستى خواب است .

مـى فـرمـايـد : شـمـا را خـواب آلـودگى و چرتى است كه نمى گذارد بدانيد در ركوع و سجود وتكبيرتان چه مى گوييد.
اين آيه مستى شراب نيست , مؤمن مسكر نمى نوشد و مست نمى كند.
ـ امـام بـاقـر(ع ) : با حالت كسل و خواب آلود و سنگين به نماز نايست , زيرا اينها از خصلتهاى نفاق اسـت و خـداونـد مـؤمـنان را از اين كه در حالت مستى , يعنى مستى خواب , به نماز ايستند نهى فرموده است .

ـ امام على (ع ) : هرگاه درحال نماز خواب بر تو غلبه كرد , نماز را قطع كن و بخواب , زيرا در چنان حالى نمى دانى كه خودت را دعامى كنى يا نفرين .

ـ در حـديـث مـعـراج آمده است : اى احمد! از سه بنده در شگفتم : بنده اى كه به نماز مى ايستد و مى داند دست به سوى چه كسى برمى دارد و در برابر چه كسى ايستاده است , اما خواب آلود است .

مواظبت بر اوقات نماز.

قرآن .

((واى بر نمازگزاران , همانان كه از نمازشان غافلند)).
((و كسانى كه بر نمازهايشان مواظبت مى كنند.
ـ امام على (ع ) : هيچ كارى نزد خداى عزوجل محبوبتر از نماز نيست .

زيرا خداى عزوجل مردمانى را نكوهيده و فرموده است :((همانان كه از نمازشان غافلند)) , يعنى از اوقات نماز غافلند و به آن اهميتى نمى دهند.
ـ امام صادق (ع ) : دو خصلت است كه هر كس نداشته باشد از او دورى كن , دورى كن ,دورى كن ! عرض شد : آن دو چيست ؟
فرمود : نماز خواندن به وقت و مواظبت برآن وهمدردى و كمك مالى (به برادران مؤمن ).
ـ امـام عـلـى (ع ) در نـامه خود به محمد بن ابى بكر , مى فرمايد : مراقب وقت نماز باش و آن رابه هـنگام بخوان , نه به دليل بيكارى آن را پيش از موقع بخوان و نه به سبب كارى آن را ازوقتش به تاخير انداز.
ـ پيامبر خدا(ص ) : در ديندارى مرد همين بس , كه بر گزاردن نمازهابسيار مواظبت كند.
ـ هـيچ بنده اى نيست كه به اوقات نماز و مواضع خورشيد اهتمام ورزد , مگر اين كه آسودگى در هنگام مردن و از بين رفتن غم و اندوهها و نجات از آتش را برايش ضمانت كنم .

ـ امام على (ع ) : بر خواندن به موقع نمازهاى پنجگانه , مواظبت كنيد , زيرا اين نمازها را درپيشگاه خداوند جل وعز منزلتى (والا) است .

ـ فـضـيـل بـن يـسـار مـى گـويـد از امـام بـاقـر(ع )دربـاره آيـه ((كـسـانـى كه بر نمازهايشان مواظبت مى كنند)) پرسيدم , فرمود : منظور نماز واجب است .

مداومت مى ورزند))چه ؟
فرمود : منظور نماز نافله است .

تشويق به خواندن نماز در اول وقت .

ـ امام صادق (ع ) : فضيلت اول وقت (نماز) بر آخر وقت همچون فضيلت آخرت بر دنياست .

ـ فضيلت اول وقت بر آخر آن براى مؤمن , از دارايى و فرزندش بهتر است .

ـ امام باقر(ع ) : بدان كه اول وقت هميشه بهتر است , پس تا جايى كه مى توانى به كار خيربشتاب , محبوبترين كارها نزد خداى عزوجل كارى است كه بنده بر آن مداومت ورزد گرچه اندك باشد.
ـ قزاز : حضرت رضا(ع )براى استقبال از برخى علويان بيرون رفت .

كوشكى كه در آن نزديكى بود كج كرد و زير صخره اى فرود آمد و فرمود : اذان بگو.
كردم : منتظر مى مانيم تا يارانمان هم به ما ملحق شوند.
هرگز نمازت را بدون علت از اول وقت به تاخير مينداز.
پس , من اذان گفتم و نماز خوانديم .

ـ امـام كاظم (ع ) : نمازهاى واجب كه در اول وقت خوانده مى شود اگر با شرايط گزارده شونداز شـاخه تر و تازه و خوشبوى مو كه تازه از درخت جدا مى شود , خوشبوترند , پس بر شما باد به نماز اول وقت .

ـ امام صادق (ع ) : هر نمازى دو وقت دارد : اول و آخر.
موكول كند.
وقت (مايه ) خشنودى خداست و آخر وقت (باعث ) آمرزش خدا.

تارك نماز و كفر.

قرآن .

((در ميان باغها , از يكديگر مى پرسند , درباره مجرمان : چه چيز شما را در آتش درآورد؟
گويند : از نمازگزاران نبوديم )).
((او هرگز ايمان نياورد و نماز نخواند.
درحـالـى كـه مـتـكـبـرانه قدم برمى داشت ! (با اين اعمال ) عذاب الهى براى تو شايسته تر است , شايسته تر , سپس عذاب الهى براى تو شايسته تر است , شايسته تر!)).
ـ امام على (ع ) : مراقب نماز باشيد و آن را پاس داريد و بسيار به جاى آوريد و به وسيله آن (به خدا) تقرب جوييد , زيرا نماز در اوقات معين بر مؤمنان واجب گشته است .

دوزخـيان گوش فرا نمى دهيد كه وقتى از آنها پرسيده شود : ((چه چيز شما رابه دوزخ كشانيد؟
گويند : ما از نمازگزاران نبوديم )) ؟
.
ـ پيامبر خدا(ص ) : ميان مسلمان و كافر فاصله اى جز اين نيست كه نماز واجب را عمدا ترك كند يا از روى سبك شمردن آن را نخواند.
ـ امام صادق (ع ) : كسى كه نماز را ترك كند , بهره اى از اسلام ندارد.
ـ پيامبر خدا(ص ) : مرز ميان ايمان و كفر ترك نماز است .

ـ نماز ستون دين است , پس هر كه نماز خود را عمدا نخواند دين خود را ويران كرده است وهر كه آن را در وقـتـش نـخواند به ويل درآيد و ويل دره اى است در دوزخ چنان كه خداى تعالى فرموده است : ((ويل براى نمازگزاران , همانان كه از نماز خود غافلند)).
ـ هر كه بدون داشتن عذرى نماز خود را نخواند تا فوت شود , عملش بر باد رفته است .

ميان بنده و كفر ترك نماز است .

ـ هر كه از روى بى اعتنايى به ثواب نماز و نترسيدن از كيفر ترك آن , نماز نخواند , مرا باكى نيست كه جهود بميرد يا ترسا يا گبر.
ـ امام صادق (ع ) در پاسخ به اين پرسش كه چرا تارك نماز كافر خوانده مى شود اما زناكار نه ,فرمود : چون كسى كه زنا و امثال اين كار را مى كند بر اثر غلبه شهوت دست به اين كارها مى زنداما تارك نماز آن را ترك نمى كند , مگر از روى سبك شمردن و بى اعتنايى بدان .

ـ پيامبر خدا(ص ) : تارك نماز از خداوند خواهش مى كند او را به دنيا برگرداند.
سخن خداى تعالى كه : ((چون يكى از آنها را مرگ در رسد گويد : پروردگارا مرا برگردان )).

پرهيز از تباه كردن نماز.

قرآن .

((آن گاه , پس از آنان جانشينانى به جاى ماندند كه نماز را تباه ساختند و از هوسها پيروى كردند و بزودى (سزاى ) گمراهى (خود) را خواهند ديد)).
ـ از امـام كـاظـم (ع ) دربـاره آيـه ((هـمـانان كه از نمازشان غافلند)) سؤال شد , فرمود : منظور تباه ساختن نماز است .

ـ امام على (ع ) در نامه خود به محمد بن ابى بكر , مى فرمايد : بدان اى محمد كه همه چيز تابع نماز توست و بدان كه هر كس نماز را ضايع گرداند , ديگر كارها را بيشتر ضايع مى كند.
ـ پيامبر خدا(ص ) : تا زمانى كه فرزند آدم بر نمازهاى پنجگانه مواظبت كند , شيطان از او وحشت دارد اما همين كه آنها را ضايع كرد , بروى دلير مى شود و او را در بلاهاى سخت مى افكند.
ـ امام صادق (ع ) : هرگاه بنده نماز را به وقت بخواند و آن را پاس بدارد , آن نماز به گونه اى سپيد و پاكيزه به درگاه خدا بالامى رودومى گويد : مرا حفظ كردى , خداوند تو را حفظ كند.
را پـاس نـدارد بـه گـونه اى سياه و تاريك (به طرف خودش ) برگردد و گويد : مرا ضايع كردى ,خدا تو را ضايع كند.

نماز را سبك مشماريد.

ـ امام باقر(ع ) : نمازت را سبك مشمار ,زيرا پيامبر(ص ) هنگام رحلتش فرمود : از من نيست كسى كه نمازش را سبك بشمارد.
ـ امـام صـادق (ع ) : رسـول خدا(ص ) فرمود : از من نيست كسى كه نماز را سبك بشمارد , به خدا قسم , كنار حوض (كوثر) بر من وارد نمى شود.
ـ ابو بصير : به حضور حميده رسيدم تا رحلت امام صادق (ع ) را به او تسليت گويم .

گريست و سپس گفت : اى ابا محمد! كاش هنگام فوت آن حضرت بودى .

را بست و سپس به من فرمود : خويشان و نزديكانم را نزد من بخوانيد.
سبك بشمارد , نمى رسد.
ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : هر مرد و زنى كه نمازش را بى اهميت بشمارد خداوند او را به پانزده خصلت گرفتار كند.

پرهيز از التفات در نماز.

ـ پيامبر خدا(ص ) : تا زمانى كه بنده (درنماز به اطراف خود) التفات نكند , خداوند رو به او دارد.
ـ امـام عـلـى (ع ) : روى برگرداندن از قبله در حال نماز دستبردى از جانب شيطان است , پس از روى بـرگرداندن از قبله در حال نمازبپرهيزيد, زيرا هرگاه بنده به نماز بايستد خداوند تبارك و تعالى به او رو مى كند, و چون بنده به اين سو و آن سو توجه كند خداوند تبارك و تعالى فرمايد: اى پـسـر آدم ! از كـه روى مـى گردانى ؟
!ـ تا سه مرتبه ـ و چون براى چهارمين بار بنده از قبله روى برگرداند خداوند نيز از او روى مى گرداند.
ـ امام صادق (ع ) ـ در آيه باره ((فاقم وجهك للدين حنيفا)) ـ : (يعنى ) به نماز بايست و صورت خود را به چپ و راست برمگردان .

ـ پـيـامبر خدا(ص ) : هرگاه بنده مشغول نمازشود شيطان نزد او مى آيد و به وى مى گويد: فلان چـيز را به خاطر بياور, همان چيز را به يادبياور, تا جايى كه فرد يادش مى رود چند ركعت خوانده است .

ـ آيا كسى كه در نماز روى خود را بر مى گرداند نمى ترسد كه خداوند صورت او را به شكل صورت الاغ درآورد؟
.

نماز دزد.

ـ پيامبر خدا(ص ) ـ به اصحابش ـ : آياشما را به دزدترين مردم راهنمايى نكنم ؟
عرض كردند: چرا, اى رسول خدا.
فـرمـود: دزدتـريـن مـردم كـسـى اسـت كه از نماز خود مى دزدد, نماز چنين كسى , همانند يك جامه كهنه , مچاله مى گردد و به چهره او زده مى شود.
ـ سارق كسى نيست كه از مردم سرقت مى كند بلكه سارق كسى است كه از نماز سرقت مى كند.
ـ دزدتـريـن دزدهـا كـسـى اسـت كه از نمازش دزدى كند, يعنى واجبات آن را به طور كامل به جانياورد.
ـ امـام على (ع ) ـ به مردى كه سجده هاى نمازش را خيلى سريع به جا مى آورد ـ فرمود: چندوقت است كه اينگونه نماز مى خوانى ؟
آن مرد عرض كرد: از فلان و بهمان مدت .

فرمود: شخصى چون تو در نزد خداوند همانند كلاغ است كه نوك بر زمين مى زند, اگر بميرى بر غير آيين ابوالقاسم محمد (ص ) مرده اى .

نمازش بدزدد.

سبك خواندن نماز.

ـ امام صادق (ع ) : هرگاه بنده به نمازايستد و نمازش را سبك برگزار كند خداوند تبارك و تعالى بـه فرشتگان خود فرمايد: آيا به اين بنده ام نمى نگريد كه گويى فكر مى كند برآوردن نيازهايش به دست كسى جز من است , آيا اونمى داند كه برآوردن حوايجش به دست من است ؟
!.
ـ سبك خواندن نماز واجب و طولانى برگزار كردن نافله از عبادت است .

ـ نماز رسول خدا (ص ) از همه مردم كاملتر و كوتاهتر بود.
نماز 2 ((نماز جماعت )).

نماز جماعت .

ـ لقمان (ع ) در اندرز به فرزندش , گفت :نماز را با جماعت بخوان , گرچه روى نيزه باشد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : دربـاره عـده اى ازمسلمانان كه براى نماز درمسجد كندى كردند, فرمود: عـده اى براى نماز در مسجدفراخوانده مى شوند (و تاخير مى كنند) , چيزى نمانده كه دستور دهيم قـدرى هـيـمـه جـمـع آورى و بـر درخـانـه هـاى آنها گذاشته شود و آتشى افروخته گردد و با خانه هايشان بسوزند.
ـ امام على (ع ) نيز در چنين موردى , فرمود: يا در نمازجماعت ما حاضر مى شوند, يا از ما دورشوند و در مجاورت هم نباشيم .

ـ امـام صـادق (ع ) : نـمـازى كه با جماعت خوانده شود, بيست و چهار بار برتر از نمازى است كه به تنهايى خوانده شود.
ـ پيامبر خدا(ص ) : هر كه پنج نماز را با جماعت بخواند , به او گمان نيك بريد.
ـ امام رضا(ع ) : نماز جماعت از آن رو وضع شده است تا اخلاص و توحيد و اسلام و عبادت خداوند آشـكار و هويدا باشند و شهرت يابند , زيرا اظهار اين امور حجتى است براى خداى يگانه بر مردمان شرق و غرب عالم , و نيز تا منافق و سبك شمارنده (نماز و دين ) آنچه را اقرار كرده و پذيرفته است به جاى آورد و اسلام (خود) را هويدا سازد و بر آن مواظبت نمايد و نيز تا شهادت دادنهاى مردم به مسلمان بودن يكديگر روا و ممكن باشد.
ايـنـهـا , نـماز جماعت موجب كمك كردن به يكديگر در راه نيكى و تقوا و باز داشتن از بسيارى از معاصى خداى عزوجل است .

ـ امام صادق (ع ) : جماعت و اجتماع كردن براى نماز بدين سبب قرار داده شده است تادانسته شود كـه چـه كسى نماز مى خواند و كه نماز نمى خواند چه كسى نماز را به وقتش مى خواندو كه آن را ضايع مى كند , اگر نماز جماعت نبود هيچ كس نمى توانست به صلاح و پاكى كسى شهادت دهد , زيـرا كـسى كه با جماعت نماز نخواند از نظر مسلمانان بى نماز است , چه رسول خدا(ص ) فرمود : نماز ندارد كسى كه بدون علت و عذرى , در مسجد با مسلمانان نماز نگزارد.
ـ اولـيـن نماز جماعتى كه خوانده شد به اين صورت بود كه رسول خدا(ص ) با امير المؤمنين على بن ابى طالب (ع ) در حال نماز بود كه ابو طالب و جعفر بر او گذشتند.
عمويت نماز بخوان .

نماز جلوتر رفت و ابو طالب با خوشحالى برگشت .

جماعت خوانده شد.
ـ امام باقر(ع ) : جهنى خدمت پيامبر(ص )رسيد و عرض كرد : اى رسول خدا! من در صحرا بازن و فرزندان و غلامانم به سر مى برم و (موقع نماز) اذان مى گويم و مى ايستم و با آنها نمازمى گزارم .

غلامانم در پى آوردن آب مى روند و من مى مانم و زن و فرزندانم .

مى گويم و مى ايستم و با آنها نماز مى گزارم .

آرى .

همسرم تنها مى مانيم .

جماعت حساب مى شود؟
فرمود : آرى .

كـارهـايـش مـى رود و مـن تنها مى مانم واذان مى گويم و مى ايستم و نماز مى خوانم آيا نماز من تنهاجماعت است ؟
حضرت فرمود : آرى , مؤمن به تنهايى نيز جماعت است .

آنچه امام جماعت بايد رعايت كندوكسى كه بيشتر شايسته امامت است .

ـ امـام على (ع ) هنگامى كه محمد بن ابى بكررا به فرماندارى مصر گماشت , به او چنين سفارش فرمود : به نمازت بنگر كه چون است , زيراتو امام (پيشنماز) مردم خود هستى .

ونـاقـص بـرگـزارش نـكـنـى , زيـرا هـر پيشنمازى براى مردمى نماز گزارد و در نماز آنها كم و كاستى باشد , گناهش به گردن اوست واز نمازآنهاچيزى كم نمى شود.
مراقبت نما , تا تو نيز همانند پاداش آنها را داشته باشى و اين از ثواب آنها چيزى نمى كاهد.
ـ در نـامـه خـود بـه اشـتر , مى فرمايد : و چون براى مردم به امامت نماز ايستى نه چندان با طول وتـفـصـيـل بـرگـزار كن كه مردم از نماز جماعت خسته و گريزان شوند و نه (با فرو گذاردن واجـبـات و آداب و شـرايـطش ) آن را ضايع گردان , زيرا در ميان كسانى كه با تو نماز مى خوانند افرادبيمار و گرفتار نيز هستند.
چگونه با آنها نماز بگزارم ؟
فرمود : همچون ناتوان ترينشان نماز بگزار و با مؤمنان مهربان باش .

ـ در نـامه خود به فرمانداران شهرها , مى نويسد:باآنان همچون نمازناتوان ترينشان نمازبگزاريد و در نماز فتنه جو مباشيد.
ـ امام صادق (ع ) : وقتى تنها باشى سه تكبير كافى است و هرگاه پيشنماز باشى , يك تكبير كفايت مى كند , زيرا در ميان مامومين افراد نيازمند و گرفتار و ناتوان و سالخورده نيز وجود دارند.
ـ در پاسخ به اين سؤال كه چه كسى براى امامت جماعت شايسته تر است , فرمود : رسول خدا(ص ) فرمود : پيشنمازى مردم را كسى به عهده گيرد كه قرآن خوان تر (يا قرائتش بهتر)باشد , اگر در قـرائت يـكـسان بودند آن كه در هجرت مقدمتر است , پيشنماز شود و اگر در هجرت نيز يكسان بـودنـد آنكه سنش بيشتر است به عهده گيرد , اگر همسن بودند آن كه به سنت داناتر و در دين فقيه تر است ,امامت كند.
صاحب نفوذى در قلمرو نفوذش .

نماز 3 ((نماز شب )).

فضيلت نماز شب .

قرآن .

((و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو (به منزله )نافله اى باشد.
(((اينانند) شكيبايان و راستگويان و فرمانبران و انفاقگران و آمرزش خواهان در سحرگاهان )).
((پرهيزگاران در باغها و چشمه سارانند.
نيكوكاران بودند و اندكى از شب را مى خفتند و در سحرگاهان آمرزش مى خواستند)).
((پهلوهايشان از بسترها دورى مى كند , پروردگارشان را از روى بيم و طمع مى خوانند و از آنچه روزيشان كرده ايم انفاق مى كنند.
((و در پاسى از شب و به هنگام ناپديد شدن ستارگان , تسبيح گوى او باش )).
((و پاره اى از شب را در برابر او سجده كن و شب (هاى ) دراز او را به پاكى بستاى )).
((قطعا برخاستن شب , رنجش بيشتر و گفتار (در آن هنگام ) راستين تر است )).
ـ پيامبر خدا(ص ) در سفارش به على (ع )فرمود : بر تو باد به نماز شب .

چهار بار تكرار فرمود.
ـ به على (ع ) , فرمود : اى على ! مؤمن از سه چيز شاد مى شود : ديدار برادران , افطار كردن ازروزه و عبادت آخر شب .

ـ جبرئيل پيوسته مرا به شب زنده دارى سفارش مى كرد , تا جايى كه گمان بردم بهترين افراد امت من شبها را هرگز نخواهند خوابيد.
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation