بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب اخلاق کارگزاران در کلام و پیام امام خمینی, بنیاد مستضعفان و جانبازان ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST-0 -
     30300001 -
     30300002 -
     30300003 -
     30300004 -
     30300005 -
     30300006 -
     30300007 -
     30300008 -
     30300009 -
     30300010 -
     30300011 -
     30300012 -
     30300013 -
     30300014 -
     30300015 -
     30300016 -
     30300017 -
     30300018 -
     30300019 -
     30300020 -
     30300021 -
     30300022 -
     30300023 -
     30300024 -
     30300025 -
     30300026 -
     30300027 -
     30300028 -
     30300029 -
     30300030 -
     30300031 -
     30300032 -
     30300033 -
     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     IStart -
     MainFehrest -
 

 

 
 

 

next page

اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خمينى قدس سره الشريف

back page

آقايان وزرا! من به شما و به نمايندگان محترم نصيحت مى كنم كه سياست هاى يكديگررا تضعيف و يا تخريب نكنيد، كه اگر وحدت روش و حركت در نظام نوپاى اسلامى صدمهببيند، نتايجى كه دنياى استكبار از اين برخوردها مى گيرد، بسيار شكننده است . كارىنكنيم كه دنيا فكر كند نظام اسلامى ايران با اين اختلاف سليقه ها و با اين ابراز اختلافها هيچ گاه راه ثبات را نخواهد پيمود. خداوند به تمامى شما توفيق خدمت به بندگانخوب خود را... 298 ارزانى دهد. 299
بهترين ماءمور كسى است كه ماءموريت خودش را خوبعمل بكند
هر چه پيش مى رود اسلام ، ما قوه بدهيم به اسلام ، ما بيشتر فعاليت بكنيم ، اين طورنباشد كه حالايى اسلام كه در ايران / حالا/ آمده است ، پس ما ديگر كار نداشته باشيم .نخير، حالا اول كار است ، ما بايد كار داشته باشيم . در همه امور ما بايد قوى باشيم وبهترين مامور آن است كه به آن چيزى كه به خودشمحول شده است خوب عمل بكند. شما اگر چنانچه فرض كنيد در يك سفارتخانه اى هستيدمى خواهيد عمل بكنيد، بايد خودتان آن كارى كه به شمامحول شده خوب عمل كنيد، به ديگران كار نداشته باشيد. بله ، اگر كه آنها خلافكردند شما نهى شان كنيد، اما اين طور نباشد كه نظرتان اين باشد كه او چه جور داردعمل مى كند، شما بايد عملى كه خودتان انجام مى دهيد، مطابق با موازين و قوانينى باشدكه در اسلام است و در جمهورى اسلامى هست . بنائا عليه مامور خوب ، انسان خوب آن كسىاست كه ماموريت خودش را خوب عمل بكند و تكاليف خودش را خوب از عهده برآيد و مناميدوارم كه همه شما اين طور باشيد و ملت ايران هم اين طور باشد. 300
اگر هماهنگ باشيم ما برده ايم
يك واجب شرعى است براى وكلاى مجلس كه با دولت و با رئيس جمهور همراهى كنند، اينيك تكليف شرعى است براى رئيس ‍ جمهور و دولت كه بايد با مجلس همزبان باشند وهماهنگ باشند. اگر هماهنگ باشيم ما برده ايم و اگر بنا باشد هر كس از يك طرف بدود،او بخواهد خودش را نمايش بدهد و او بخواهد خودش را نمايش بدهد، هر كس بخواهد يكطرف برود، پاسدارها بخواهند فرض كنيد دخالت در ژاندارمرى بكنند، ژاندارمرىبخواهد دخالت در كار پاسدارها بكند، آنها بخواهند در ارتش دخالت بكنند، كميته هابخواهند در جاهاى ديگر دخالت بكنند، فاسد مى شود كار. هر كسى بايد كار خودش راخوب انجام بدهد. اگر يك مملكتى همه گروه هايى كه هستند، همه جاهائى كه اشخاصهستند و گروه ها هستند، كار خودشان را خوب انجام دهند، يك مملكت منظم مى شود، يك مملكتىمى شود كه پيشرفت مى كند اما اگر بخواهد هر كس در كار ديگرى دخالت بكند، من بيايمدر كار شما دخالت بكنم شما بيائيد در كار من دخالت كنيد، نه من مى توانم كارم را انجامبدهم نه شما مى توانيد كارتان را بكنيد. اين يك وظيفه شرعى الهى است كه من به همهمى گويم ، نه مخصوص شما، براى همه است اين ، براى پاسدارهاست ، براى پاسبانهاست ، براى ارتش ‍ است ، براى ژاندارمرى است ، براى مجلس است ، براى دولت است ،براى رئيس جمهور است . 301
همه مكلفند شرعا به وظايف قانونى خودعمل كنند
اين يك مساءله شرعى است . همه مكلفند شرعا به اينكه اين كار را انجام بدهند و اين چيزىكه من مى گويم اين است كه لازم است اين و بايد بشود، هر كدام به وظايف قانونى خودبايد عمل كنند. قانون براى همه وظيفه معين كرده . اگر يكى دست از قانون بردارد وبخواهد دخالت به كار ديگرى بكند، برخلاف شرععمل كرده و آنوقت ممكن است كه برخلاف شرع وقتىعمل كرد از باب نهى از منكر نسبت به او كارى انجام دهند. آقاى رئيس جمهور همان كارى كهقانون برايش معين كرده ، آن همان كارهاى مهمى كه قانون براى او آورده ، آن كار را خوبانجام دهد. مجلس آن وظايفى را كه قانون برايش معين كرده همان را درست بكند، ديگر مجلسدخالت نكند در اجراء قوه مجريه و قوه قضائيه . قواى قضايى سر جاى خود كارقضايى را انجام دهند و اين كار مهمى است . قواى مقننه بايد كار تقنينيه شان را انجامبدهند و اين كار مهمى است . دولت مجرى است و بايد كار خودش را انجام بدهد و اين كارمهمى است . ارتش بايد كار خودش را انجام بدهد به آن حدودى كه موظف است و اين كار مهماست . اگر بنا باشد هر كدام در كار يكديگر دخالت بكنيم كه اين مملكت نمى شود. يكبازارى بيايد در ارتش دخالت بكند، يك بازارى در فتوا دخالت بكند، نمى شود، نمىشود اين . ارتش بيايد در فتوا دخالت بكند، اهل فتوا بيايند در ارتش دخالت بكنند، اينمعنايش اين است كه هيچ كدام كار خودشان را نمى توانند انجام دهند. در عين حالى كه از همهشما تشكر مى كنم لكن به شما تذكر مى دهم كه نظم را حفظ كنيد، سربازها نظم را حفظكنند، پاسدارها نظم را حفظ كنند، پاسبان ها حفظ بكنند. اگر نظم حفظ نشود مملكت ما ممكناست خداى نخواسته آسيب ببيند و من اميدوارم كه ديگر آسيبى براى اين مملكت واقع نشودبراى اينكه ما براى خدا مى خواهيم انجام وظيفه كنيم و خدا را همه در نظر داشته باشيد.خدا حاضر است ، ناظر است ، اعمالتان را مى بيند. شما تنبه پيدا كنيد از اينهائى كه دراين مملكت آن قدرت ها را به خرج دادند و آن فسادها را، حالا هم در بستر بيمارى افتاده اندالان برايشان مرگ عروسى است . توجه داشته باشيد به اينكه يك عالم ديگرى در كاراست . 302
تخلف از قانون براى هيچ كس جايز نيست
ما مسؤ ول هستيم پيش خداى تبارك و تعالى . ما امانت داريم الان ، اسلام و كشور اسلامىامانت است پيش ما، اين امانت را هر يك از ما اگر بخواهيم يك خلافى در آن بكنيم خيانت است وجواب بايد بدهيم . در پيش اسلام اين نباشد كه هر كدام ديگرى را بكشيم ، هر كدام مفسدهديگرى را، فساد ديگرى را بگوئيم . بايد همه ما دست به دست هم بدهيم ، هم پاكسازىبا كمال قدرت و هم دوستى و مهربانى با كمال قدرت . 303
معيار در اعمال نهادها قانون اساسى است و تخلف از آن براى هيچ كس چه متصديان اموركشورى و لشگرى و چه اشخاص عادى جائز نيست و متخلف به مردم معرفى مى شود ومورد مواخذه قرار مى گيرد. بنابراين دخالت هر يك از مقامات در امور مربوط به مقاماتديگر بر خلاف قانون است و دخالت كننده به مردم معرفى مى گردد. 304
كار هر كس ، محل آزمايش اوست
امروز كه همه چيز در دست خود شماهاست ديگر اين عذر پذيرفته نيست كه من چه كنم . هركس در هر محلى كه هست آن كسى كه در يك اداره ايستاده است و براى رفت و آمد مردم راه مىدهد يا كارهاى ديگر انجام مى دهد، با آن كسى كه در اداره روى صندلى نشسته است و مردمبه او مراجعه مى كنند و آن كسى كه در جبهه دارد جنگ مى كند و آن كسى كه در پشت جبهههست و خدمت مى كند و آن بازارى كه در بازارمشغول كسب و تجارت هست و آن كارمند كه در اداراتمشغول فعاليت هستند و آن دهقان ها كه در محل كشاورزىمشغول خدمت هستند و آنهايى كه در كارخانه هامشغول فعاليت هستند و تمام قشرهايى كه در اين كشور تصور بكنيد، تمام اينها، ازمقدرات اين مملكت سؤ ال مى كنند از شما. كسى گمان نكند كه خوب من بازارى هستم ، نمىتوانم . من يك ادارى جزء هستم ، من يك كارمند ضعيف هستم . فرق ما بين هيچ يك از شماهانيست در اين معنا. هر كس آن محلى كه هست همانمحل ، محل آزمايش اش است . آن كارمند جزاى كه يك كار جزاى انجام مى دهد آن كار جزاىآزمايش اوست . آيا اين كارى كه دست اوست انجام چطور مى دهد، با كسانى كه به او درهمين جزاى مراجعت مى كنند چه رفتار مى كند، آيا قصدش از اين شيطان است يا قصدش ‍خداست ؟ اين مساءله استثنا ندارد. انبيا هم مورد آزمايش اند يعنى هر كس در اين دنيا پاگذاشت و مكلف بود به تكليفى ، اين آزمايش ‍ مى شود. و گمان نكند كه من اين كار را كهمى كنم كسى نمى بيند. اين كارى كه مى كنيد خود اين كار منعكس مى شود. خداى تبارك وتعالى در محضرش واقع مى شود. ملائكة اللهموكل هستند بر اين فرد. 305
هر كس در هر كارى مشغول است آن را خوب انجام بدهد
بايد ما فكر كنيم چه بايد بكنيم كه از زير بار مسؤ وليت خارج بشويم . مائى كهامروز مقدرات مملكت مان به دست خودمان افتاده است همه مان مسؤ وليم ، كسى نيست كه مسؤول نباشد، همه هستيم . ببينيم كه بايد چه كار بكنيم كه اين مسؤ وليتى كه به عهده ماستبه طورى انجام بدهيم كه فردا پيش خداى تبارك و تعالى و پيش انبياى خدا خجلت زدهنباشيم و آبرومند باشيم . آن اين است كه هركس در هر كارىمشغول است او را خوب انجام بدهد. فرض كنيد همه خداى نخواسته همه افراد كشور خلافمى كنند، شما يك نفر كار خوب بكن . هر كسى فكر خودش باشد. 306
آنهائى كه خدمت مى كنند توجه كنند كه خداوند و ملائكه مواظب آنها هستند
هر كس خودش مسؤ ول كارهاى خودش است ، هيچ كس مسؤول كار ديگرى نيست او كار را مى گويد و مواظبت هم مى كند اما هيچ كس نمى تواند كه عمقكارهاى شما را بفهمد چه جورى است ، لكن در محضر خداست . آنهايى كه در هر جا خدمت مىكنند توجه كنند كه خداى تبارك و تعالى و ملائكه اى كه از طرف خداموكل هستند مواظب هستند. همين موج هايى كه در دنيا از حرف شما، ازعمل شما منعكس مى شود، همين ها فردا پيش شما شهادت مى دهند. بايد توجه بكنيد بهاينكه مسؤ وليت بزرگ است مثلا در كسانى كه در جبهه هستند و جبهه خدمت مى كنند اينهاگروه هاى مختلف هستند، ارتشى هست ، ژاندارمرى هست ، پاسدار هست ، بسيجى هست ،عشايرى هست ، شهربانى هست از همه قشرها در آنجا خدمت مى كنند، مردم عادى هم ميروند خدمتميكنند، اينها مواظب باشند كه همين جا محل امتحان آنهاست كه آيا اينهايى كه دارند فعاليتمى كنند و مى خواهند كشور خودشان را نجات بدهند و دفاع كنند از كشور خودشان ، آيااينها باهم هماهنگ هستند يا هر كه مى خواهد براى خودش كار بكند؟ آيا براى خدا كار مىكنند يا براى خودشان ؟ اگر ملاحظه كردند كهميل دارند كه اين گروه خودشان قدرت داشته باشد قدرت در دست بگيرد نه گروهديگر، بدانند كه عمل شان شيطانى است ، شهادت شان هم اجر ندارد. و اگر ديدند كهبراى خدا دارند كار مى كنند، براى خدا كار كردن اينجا معلوم مى شود كه آن كسى كهسپاهى است نكشد طرف سپاه همه چيز را و آن كسى كه ارتشى است نكشد طرف ارتش همهچيز را هكذا ديگران . همه با هم براى خدا و براى نجات ملت و براى نجات كشور بهپيش بروند فرق نكند كه اين طايفه باشد يا آن طايفه باشد. مقصد عمده است . انبيااينطور بودند. اولياى خدا اينطور بودند. كار براى خداست به دست شما انجام بگيرد،گرفته است ، به دست من انجام بگيرد، گرفته است ، در دست ديگرى ، گرفته است. 307
هر كس در هر جا هست آنجا را درست كند
اين مساءله نيست كه شما حالا بگوئيد فرض كن فلان وزارتخانه اى يكاشكال دارد. هر وزارتخانه اى كه برويد الان درداخل آن يك افرادى و اشخاصى هستند كه با هم سازش ندارند. بين اين وزارتخانه ها ووزارتخانه ديگر هم ممكن است همين طور باشد، همه دستگاه ها الان در هم و برهم است و اينرا بايد كى درست كند، به غير از اين است كه بايد هر كس كه در هر جا هست آنجا را درستكند؟ مثلا فرض بفرمائيد شماها كه در شهرستان ها هستيد، در استان ها هستيد بايد كوششكنيد كه اين استانى كه هستيد آنجا را درستش كنيد ذهنتان را متوجه نكنيد كه يك جاى ديگرخراب است . اگر بنا باشد كه ذهن آدم متشتت بشود، شمائى كه استانداريد برويد وبگوئيد كه در فرض كن در فلان وزارتخانه اى كجا هم يك همچو اشكالاتى هم هست ، شماكار خودتان را هم نمى توانيد انجام بدهيد. بايد وزارتخانه ها را اشخاصى كه در آنوزارتخانه هستند اداره كنند. فرض كنيد بعد انشاءالله مجلس تحقق پيدا كند، به وسيلهمجلس بايد اينطور مسائل حل بشود انشاءالله اميد است كهحل بشود. انشاءالله لكن اين مساءله است كه بايد هر كسى مثلا يك كسى كه خانه اش ، يكاختلافاتى در داخل خانه خودش است اگر بنا باشد كه اين آدم آنجا را كار نداشته باشدبرود سراغ همسايه ها كه ببيند كه همسايه ها چطور هستند، اين نمى تواند اداره كند. اينكسى كه در خانه اش اختلاف است بايد تمام همش را، اين اختلاف خانه اش را بردارد و بعداگر هم يك جاى ديگر هم خرابكارى است كار صحيحى است كه برود آنجا هم امر بهمعروف كند. 308
اگر هر كس محل كار خود را اصلاح كند، جامعه اصلاح مى شود
شما آقايان استانداران اگر چنانچه كه يك استانى كه به منزله خانه خودتان است ،تمام توجه تان را متوجه خودتان بكنيد كه اولا خود استاندارى چه اشخاصى در آن است -اشخاصى - همه اش خاص صحيحند يا غير صحيح ، شما خودتان ميتوانيد آن اشخاص راتغيير بدهيد. شما به عنوان اينكه در وزارت نفت مثلا يك كسى خراب است ، نبايد از كارىكه خودتان الان در استاندارى خودتان هست كوتاهى كنيد و برويد سراغ آن . شما هم همهتان ، هر فردى در هر مقامى كه هست ، ملاحظه كنيد آن محلى كه هست ، آن همانمثل خانه خودتان ، اول داخل همان استاندارى چه جورى است ، آنها را تصفيه كنيد بعد جاهاىديگر كه تحت نظارت شماست ، مثل فرماندارها و اينها كه هستند، اينها را شما بايد واداركنيد به اينكه درست بكنند و مسائلى هم كه در فرض كنيد در وزارتخانه ها مى گذرد،آقاى كنى در وزارت كشور هستند. ايشان آن وزارتخانه را ببيند كه چه جور مى شوداصلاحش بكنند و يك كسى هم كه در وزارتخانه ديگرى است ، باز او همدنبال آن بگردد و اصلاح بكند. اگر هر كسى كه در هر محلى است همانمحل را اصلاح بكند، مملكت عبارت از همين جامعه است ، اگر اين جامعه هر كدام در هر محلى كههستند در صدد اين باشند كه اصلاح بكنند كار را و همان محلى كه خودشان هستند اصلاحبكنند، جامعه اصلاح ميشود. 309
همه بايد مراعات كنيم و همه مسؤ ول هستيم از كارى كه مى كنيم
در هر صورت آنچه موجب نگرانى است آن است كه جمهورى اسلامى شكست بخورد. ما قبلابا طاغوت مقابل بوديم طاغوت ما را شكست ميداد، بسيار خوب خيلى از جاها طاغوت غلبهكرده است و حالا هم در عالم ، طاغوت باز غالب است اما جمهورى اسلامى و جايى كه ماادعاى اين را داريم كه اين اسلام درش است ، احكام اسلام در آن است ، اين بخواهد شكستبخورد به واسطه اشخاصى كه خودى هستند، فرق نمى كند بين فرض كنيد روحانيونهمه سرتاسر ممكلت ، اگر روحانيون سرتاسر مملكت خداى نخواسته يك كارى بكنند كهضررش به جمهورى اسلامى برسد، دادگاه هاى همه مملكت آنها يك كارى بكنند كهضررش به جمهورى اسلامى برسد و يا اينكه وزارتخانه و همه جا اگر اينطور باشد،آنوقت ما اسلام را به دست خودمان لطمه زديم . آنچه موجب نگرانى است ما خودمان ، فرضكنيد كه ما فعاليت خودمان و اسلام را به هم بزنيم ، تا حالا داد مى زديم جمهورى اسلامى، حالا كه جمهورى اسلامى اركانش هم تحقق پيدا كرده است ، محتوايش را ما نتوانيم اسلامىبكنيم ، علاوه بر اين هى به همش بزنيم ، هر كسى يك طرف را بگيرد، آن از آن طرفبكشد، هر كس هر وقت صحبت مى كند به ضد ديگرى صحبت بكند، آن يكى اگر صحبتكند، بر ضد ديگرى صحبت بكند، اين يك مملكت آشفته مى شود. همه گناه را به گردنديگرى مى گذارند. نه ، گناه گردن همه ما هست ، همه ما مسؤول هستيم پيش خدا كلكم راع و كلكم مسؤ ول . همه ما بايد مراعات بكنيم و راع بكنيم وهمه ما مسؤ ول هستيم از اين كارى كه مى كنيم . نبايد من بگويم كه همه گناه ها گردن كسديگر است و او هم بگويد كه گردن يك كسى ديگر است . خير بايد همه ما اعتراف بكنيمكه رشيد نيستيم ، رشد نداريم . 310
اگر كسى خلاف كرد برادرانه به او بگوئيد
اين مردم ، اين توده مردم ، مردمى بودند كه ريختند و كارها را انجام دادند، حالا به عهدهشماهاست ، به عهده همه ماست كه اينكه اينها گرفتند ما نگهش داريم . توده كه ديگرنمى تواند مملكت را اداره كند، توده راه افتاد همه كارها را توده مردم انجام داد و سپرد آن رادست شما آقايان كه در راس امور هستيد، اينها حالا بايد نگاهش داريد، اين يك امانت الهىاست كه بايد ماها نگهش داريم . اگر بنا باشد كه ما هر كدام در محلى كه هستيم هر يكىطرفدار يكى ديگر و طرفدارش مخالف باشد، هر قدرتى بايد از ديگرى اطاعت نكند، ازتهران گرفته تا سرحدات اينطور باشد، يك مملكت هرج و مرجى است كه مستوجب يكقيمى است ، بعد هم براى ما يك قيم معين بكنند. اگر ما خودمان رشيد باشيم و حالا كه ماپيروز شديم ، نسبت به اين مسائلى كه تا حالا بوده است اگر بنا باشد كه ما رشدنداشته باشيم كه اداره كنيم مملكتمان را، بتوانيم اداره كنيم مملكتمان را، بتوانيم كه آنچيزى كه امانت دست ماست حفظ بكنيم ، اگر همچو رشدى نداشته باشيم كه مساوى با قيمهستيم و دنيا مى گويد اينها قيم مى خواهند و يك وقتى يك قيم ميخواهند، فرقى نمى كند ياآمريكا باشد يا شوروى . ما بايد از اول متوجه اين معنا باشيم كه خودمان هستيم ، خودمانرا گم نكنيم كه اگر انسان نيست ديگر، يك كس ديگر بايد ما را اداره كند. شماها بايداداره كنيد، شماها كه در استان ها هستيد و آقايان ديگر هم هستند در استان ها، استان ها رابايد شماها اداره كنيد و شماها اداره كنيد. استان ها را درستش بكنيد و با قدرت درستشبكنيد. اين نقصى كه پيدا مى كند و عرضه مى كند به مجلس ، درست مى كند اينها را درهر صورت آنچه موجب نگرانى بزرگ است اين است كه يك وقت نهضت ما شكست بخورد.شكست شخص چيزى نيست ، كشتن شخص چيزى نيست ، اما نهضت را ما كارى بكنيم كه بااعمال ما اين نهضت ما به هم بخورد!! ما بايد يك كارى بكنيم . هر كس به كشورش اعتقاددارد، به ديانتش اعتقاد دارد، به خدا اعتقاد دارد، امروز بايد اين را حفظش بكند و اختلافاتجزئى كه بين افراد است ، اين را كنار بگذارد و اينطور نباشد كه تمام هم ما صرف اينشود كه او را كنار بزنيم و خودمان جلو بيائيم ، اين نباشد. همه ما هممان اين باشد كهصرف اين شود كه اگر كسى هم خلاف كرد، برادرانه به او بگوييد و حالى كنيد كهاين كار شما غلط بوده است ، اگر باورش نيامد و ديديد آدم صحيح نيست ، بايد آنوقت بهمقامات گفته شود تا جلويش را بگيرند. 311
اگر هر كس محل كار خود را اصلاح كند همه جا اصلاح مى شود
لكن بحث اين است كه حالا بايد چه كرد. اگر بنا باشد كه حالا ما باز بنشينيم و كلياتبگوئيم كه بايد چه بشود، كارى از پيش نمى بريم . الان شما كه كارمندان بانك هستيدمشغول بشويد به درست كردن بانك ها. تكليف اين است كه شمائى كه كارمند بانكمركزى هستيد كوشش كنيد كه آن را اصلاح كنيد. شما اينجا را اصلاح كنيد آن كس هم كه مىگويد فلان اداره خراب است مشغول درست كردن آن اداره باشد. الان شهردار تهران با عدهاى از كارمندانشان اينجا بودند و آنها هم همين شكايت ها را داشتند، لكن آنها هم بايدمشغول بشوند به درست كردن شهردارى و خدمت به شهر، نه اينكه همه مان بنشينيم وكليات را بگوئيم و دردها را بگوئيم و درمانش را از خدا بطلبيم . نه ، بايد همه مان كاربكنيم . از حالا بايد اين طبقه جوان و بچه كوچك را كم كم تربيت كنيم . بزرگ ها راطورى تربيت كردند كه كمتر مى توان اصلاحش كرد. الان شما در بانك هستيد، نبايدبگوئيد كه در شهربانى خرابى است و بايد چه كرد. شما بايد ببينيد كه در بانك چهخبر است و عمل بكنيد. بانك را ببينيد مفاسدش چه بوده ، اشكالاتش چه بوده ، چه جوربايد بانكى درست بكنيم كه مفيد براى كشورمان باشد. شماها خودتان همه با هم تفاهمكنيد و مشكلات بانك را از ميان برداريد. اين تكليف شماست . اگر اينطور بشود كه هركس در محلى كه هست همان محل را وجهه نظر خودش قرار بدهد و بنا بگذارد كه آنمحل را درست بكند بعد از يك مدتى انشاء الله مى بينيم كه همه جا درست شده ، شهردارىمان درست شده ، بانك هامان درست شده و كشاورزى مان هم درست شده . 312
هر كس در هر جا هست خوب كار بكند
همه جاى اين مملكت را اينها خراب كردند و رفتند، يعنى هرجا دست بگذارى خراب است ، چهكسى بايد اين را درستش كند؟ شما خيال كرديد كه يك قدرتى مى تواند اين را درست كندالا ملت ؟ ملت يك قدرت بزرگى است ، اگر بخواهد يك كارى بكند، چون يك سى و پنجميليون فرض كنيد قيام به يك امرى بكند، آسانعمل به آن بكند، اگر بخواهد هر قشرى بگذارد گردن ديگرى ، شما بگوئيد خوب ،دولت اين كار را بكند، دولت بگويد ملت ، نمى شود، بايد همه دست به هم بدهيم و هركس در هر جا هست خوب كار بكند هر كس هر چيزى را كه مشغولش هست همان پست خودش راخوب انجام بدهد، نگاه نكند كه چه كسى مى كند يا نه ، اين لازم نيست كه شما برويدمناقشه كنيد كه در عدليه چه خواهد شد، در نظام ، در فرض كنيد كه در دادگسترى چهخواهد شد اينها به ما ربط ندارد ما پزشكيم ، كار پزشكى مان را خوب مى كنيم ، كسانديگر نمى كنند، خلاف وظيفه مى كنند، آنها در دادگسترى بايد كار خودش را خوب انجامبدهد، آن شبيه خوان هاى سابق را يادتان است كه شبيه مى خواندند حالا هم خيلى مىپرسند و ما هم مى گوئيم بهتر اين است روضه بخوانند، شمر خوب آن بود كه درشمرى خوب باشد و شبيه سيدالشهداء خوب اين بود كه شبيه او را خوب در بياورد، دراين امور آن كسى كه كار خودش ، اين تصرف در كار او نكند، او هم تصرف در كار اونكند، هر كسى كار خودش را خوب انجام بدهد، اگر هر كسى خودش را موظف داشت به اينكهآن كارى كه محول به اوست خوب انجام بدهد، خواهد خوب انجام گرفت . 313
كار بد ديگران را شما سرمشق قرار ندهيد
شما پزشكيد، خداوند حفظتان كند، شما مثل يك پدرى نسبت به مريض ها بايد باشيد كهعلاقه مند به اين باشيد كه اين خوب بشود، همانطورى كه اگر خداى نخواستهفرزندتان مريض بشود، چطور علاقه مند و از روى محبت اين كار را مى كنيد، اينها برادرشما هستند، خواهر شما هستند، خداوند عقد اخوت بين همه مومنين انداخته (المومنون اخوة )برادر شما هست ، مريض شده ، اينجا خواهر شماست مريض شده اين را بايد باكمال رافت ، محبت ، انجام بدهيد. پرستارها اينطورى ، آنكه مى خواهد اداره كند، اين فرض ‍كنيد كه ، محل را، اين بيمارستان را، آن هم بايد با علاقه كه مى خواهد يك خانه خودش رااداره كند، به علاقه اين كار را بكنيد، هر كس بايد آن كار كه به اومحول مى شود خوب انجام بدهد، ديگرى انجام مى دهد يا نمى دهد، به من چه ، من كار خودمرا خوب انجام مى دهم ، او مسؤ ول است ، نبايد اگر يكى ديگر اين كار را بد انجام داده ،به من سرايت بكند، من كار را بد انجام بدهم ، بايد كار خوب شما را ديگران سرمشققرار بدهند، كار بد ديگران را شما سرمشق قرار ندهيد، اگر يك همچو روحيه اى در ملتپيدا شد و بحمدالله شده است ، يك همچو مسائلى الان پيدا شده ، يك همچو تعاونى الان درملت ما هست و بايد تقويت كرد اين حس را. خوب ، ملاحظه مى كنيد كه الان اشخاصى كهاهل مثلا اين كار نبودند كه بروند در بيابان ها درو بكنند يا بروند خانه بسازند يابراى چه الان اشخاصى كه از مدارس مى روند آنجا، از فرض كنيد كه پزشك است ،دكتر است ، چه هست ، پا مى شود مى رود آنجامشغول به همان كارها، اين حس تعاونى است كه اگر تقويت بشود، اين حس تعاون بهزودى اين خرابى ها، اينها مرتب انشاءالله خواهد شد، خداوند انشاءالله همه شما را حفظكند و موفق باشيد. 314
بايد كارها را با هم مخلوط نكنيم
اينها امروز ديده اند قدرت اسلام را، ديده اند كه يك جمعيت سى و پنج ميليونى كه اينجوان هائى كه بتوانند كار بكنند شايد پانزده ميليون ، هيجده ميليون ، بيست ميليونباشد بدون اينكه داراى يك تجهيزاتى باشند و بدون اينكه تربيت نظامى ديده باشنداينها با مشت غلبه كردند بر همه قدرت ها و آن كسى را كه آنها همه مى خواستند نگهدارند نتوانستند، اينها عينى شد بر ايشان كه اسلام چقدر قدرت دارد، حالا بدتر و بيشتردرصدد اين هستند كه اسلام را نگذارند تحقق پيدا كند. اين سنگربندى ها كه در دانشگاه هاشد براى چى بود و كى ها بودند؟ آنهائى كهميل داشتند كه دانشگاه كه تبديل شده بود به يك غرب ساختگى ، غربزده ساختگى ،برگردد به يك دانشگاه اسلامى كه وقتى وليده او مى آيد، نتيجه او بيرون مى آيد،افراد مسلم و متعهد باشد، اينها بودند كه سنگر گرفتند؟ يا همان ها بودند كه همان قلمو همان قدم و همان چيزهائى كه زمان رضاخان مى خواستند بشكنند اين اسلام را و اين قدرترا؟ اينها هستند كه سنگرگيرى كردند. ما كه مى گوئيم انقلاب فرهنگى و البته در همهچيز بايد باشد، لكن بايد مخلوط نكنيم امور را به هم . اينهائى كه در انقلاب فرهنگىهى صحبت مى كنند و صحبت كردند و من شنيدم اينها مخلوط مى كنند امور را به هم و اين راهرا دور مى كند. دانشگاه و فيضيه ، بايد فقط راجع به دانشگاه شروع كنند. كار به ايننداشته باشند اقتصاد ملت چيست . اگر دانشگاه بيايد راجع به اقتصاد بخواهد فرهنگ راجارى كند و فرهنگ اسلامى درست كند، از فرهنگ اسلامى دانشگاه هم باز مى ماند، و اگرقشرى ديگرى كه مى تواند انقلاب فرهنگى در مثلا ارتش بكند بيايد بخواهد مخلوط كندو انقلاب فرهنگى را در دانشگاه بخواهد بيايدعمل كند، اين كار خودش هم از دستش مى رود. 315
اگر هر كس در هر كارى دخالت كند هيچ كدامش را نمى تواند انجام دهد
بايد هر قشرى در همان محل خودشان و در همان بنگاهى كه آنها جزئيت دارند در آنها وعضويت دارند در آنجا، همان را مشغول بشوند، نه شما انقلاب اقتصادى را دنبالش برويد،نه آنهائى كه مى خواهند انقلاب اقتصادى درست كنند بياينددنبال دانشگاه ها. و من به شما حالا دارم عرض مى كنم كه اين اختلاطها البته افرادى همكه اين اختلاطها را مى گويند من سراغ ندارم كه افرادى باشند كه خداى نخواستهخيانتكار باشند، اغفال مى شوند. اينهائى كه مى خواهند، ميگويند همه را بايد باهم درستكرد و جدا نمى كنند، قسمت قسمت نمى كنند همه چيز را يعنى اين دستگاه را با آن دستگاه آندستگاه را با اين دستگاه و روى هر يك عليحده متخصصان خودشان متخصصان آن بنگاه رامشغول كار نمى گذارند بشوند اينها محتمل است كهاغفال شده باشند. نبايد وقتى ما مى خواهيم دانشگاه را درست بكنيم و يك انقلاب فرهنگىدر دانشگاه درست بكينم بيائيم همه چيز را با هم مخلوط بكنيم ، همه جا بايد چه بشود لكندانشگاهى به بازارى كارى نبايد داشته باشد. بازار يك دسته اى بايد بروند و آنجاانقلاب اسلامى و فرهنگى را در آنجا پياده كنند، اينها يك دسته بازارى متعهد بايدباشند.
ارتش هم بايد انقلاب در آن پيدا بشود و اميد است كه بسيار وقتش شده باشد لكن ارتشنبايد كار داشته باشد كه دانشگاه چه مى گذرد در آن ، به او چه ربطى دارد. در عينحالى كه همه با هم پيوند هستند، لكن هر كدام كار خودشان را بايد انجام بدهند. پيشترمى گفتند كه در آن تعزيه هايى كه در مى آوردند سابقا، مى گفتند كه شمر خوب ايناست كه شمر باشد، اگر بنا باشد كه شمر هم وقتى صحبت مى كند يا شعر مى خواندمثل امام حسين بخواند اين شمر نيست ، در عين حالى كه همه بنگاه واحد بودند و همه با هممى خواستند يك صحنه اى را درست كنند، لكن هر كس كار خودش را بايد خوب انجام بدهد،نبايد او دخالت كند در كار ديگرى . اگر هر كدام دخالت كنند در كار ديگرى ، اين صحنه، صحنه خوب نمى شود. ما هر كدام بايد كار خودمان را خوب انجام بدهيم اگر هر كسىدر هر كارى دخالت بكند هيچ كدامش را نمى تواند انجام بدهد. 316
همه تان روى مرز قانون عمل كنيد
اما در مقام تدبير امور يك مملكت و در مقام اداره يك مملكت بايد همه شماها و همه كسانى كهدست اندركار هستند و همه ملت بپذيرند آن چيزى را كه قوانين ، قانون اساسى پذيرفتهاست ، بپذيرند آن چيزى را كه مجلس به آن راءى مى دهد و شوراى نگهبان آن را موافققانون و موافق شرع مى داند، بايد بپذيرند اينها را. اگر مى خواهيد كه از صحنهبيرونتان نكنند، بپذيريد قانون را نگوئيد هى قانون و خودتان خلاف قانون بكنيد،بپذيريد قانون را، همه تان روى مرز قانونعمل بكنيد و اگر همه روى مرز قانون عمل بكنند، اختلاف ديگر پيش نمى آيد. همهاختلافات اين است كه يك كسى اينجا فرشش را انداخته ، يكى هم اينجا فرشش را، اگراين روى فرش خودش بنشيند و آن هم روى فرش خودش بنشيند، دعوا ندارند. اما اگر اينپايش را دراز كرد روى او، او پايش را كنار مى زند و او هم مى خواهد پايش را دراز كنداينجا، دعوا اينجا پيدا مى شود دعواهاى ما دعوائى نيست كه براى خدا باشد اين را ازگوشتان همه بيرون كنيد، همه تان عجيب هستيد، همه ما از گوشمان بيرون كنيم كه دعواىما براى خداست ، ما براى مصالح اسلام دعوا مى كنيم ؟ خير، مساءله اين حرف ها نيست ، منرا نمى شود بازى داد، دعواى خود من و شما و همه كسانى كه دعوا مى كنند همه براىخودشان است . همه مى گويند پيش بده براى ما، همه مى خواهند تمام اين قدرت چى چى ،آخر من نمى فهمم چه قدرتى الان در كار هست خوب محمد رضا اگردنبال اين مسائل مى رفت ، مطلبى بود براى اينكه يك قدرتى بود، قدرت شيطانى بود،كسى حق نداشت يك كلمه بگويد، اما امروز كهبقال سر محله مى آيد و مى گويد كه آقاى نخست ، برادر نخست وزير اينجا اين كار درستنيست ، برادر رئيس جمهور اين كار درست نيست ، اين ديگر قدرتى نيست ، يك برادرى است، يك دسته برادرند، يك دسته شان شانس شان آورده است آنجا نشسته اند، يك دستهبيچاره هم براى اينها سينه مى زنند، قدرت نيست كه ما حالا براى يك قدرتى بيائيم .اينها تلبيسات ابليس است كه بر ما غلبه كرده است و اين تلبيسات ابليسى را اگرچنانچه مسامحه كنيد، شما را به جهنم مى فرستد، در همين دنيا هم به تباهى مى كشد درهمين دنيا ايستاده است اين تلبيس نفسانى و اين شيطان نفس ايستاده است ، تا آنجائى كههمه چيز دنيا را به باد فنا بدهد. هيتلر حاضر بود تمام بشر از بين برود و خودش درآن قدرت بين همان آلمان باقى باشد، آن نژاد بالاتر و اين چيزى كه در مغز هيتلر است درمغز همه شما هست . خودتان غفلت كرديد، در مغز همه اين مطلب هست كه هم بروند، و من تانرويد سراغ اينكه يك انصافى در كار باشد، يك توجهى به خدا در كار باشد، يكحسابى در كار باشد كه خودتان از خودتان حساب بكشيد كه من امروز مى خواهم چه بكنم، مى خواهم همه مملكت ايران را به هم بزنم براى اينكه من باشم و هيچ كس نباشد، نه ،همه باشيد و همه هم حفظ كنيد مملكت را، همه باشيد و همه روى قانونعمل بكنيد، قانون اساسى را باز كنيد و هر كس مرز و حد خودش را تعيين كند به ملت همبگويند به اينكه بابا ما، قانون اساسى ما براى دولت اين را وظيفه كرده است ، براىرئيس جمهور اين را، براى مجلس اين را، براى فرض كنيد فلان نفر، براى ارتش اين را،براى همه وظيفه معين كرده است ، به مردم بگويند وظيفه ما را قانون اساسى كه شما راىداديد برايش ، وظيفه ما اين است . در لفظ فقط نباشد و در واقع خلاف ، واقعا سر فرودبياوريد به قانون و واقعا سر فرود بياوريد به اسلام . لفظ را همه مى گويند،شايد شيطان را هم ازش بپرسند مى گويد، من انقلابى هستم . 317
كارشكنى و تضعيف يكديگر موجب انحطاط و سقوط مى شود
و يك مطلبى كه باز مى خواهم عرض بكنم كه دنباله همين است ، اين است كه الان كشور مااول عملش و اول كارش است . بحمدالله تا حالا تمام آن چيزهائى كه يك حكومت لازم دارد،محقق شده است ، لكن باز اول كار است در اين كار يك ويژگى اى هست كه بعدها آنويژگى ديگر ممكن است نباشد. حالائى كه از خارج وداخل به كشور ما هجوم مى شود، در داخل با طرح هاى مختلف ، قلم هاى مختلف ، مجله هاىمختلف و گويندگان مختلف و اشخاصى كه شلوغ مى كنند در اين مملكت ، ابتلاء هست و ازخارج هم كه با قدرت هاى بزرگ ، محل ابتلاى ما هست ، ما اگر بخواهيم براى كشورمان ،براى اسلام پيروزى حاصل بشود، بايد كارشكنى نكنيم از هم ، بايد همه يكصدا باشيم. قضيه هدايت مساءله اى است ، قضيه كارشكنى مساءله ديگر، هدايت بايد كرد. مركز همهقانون ها و قدرت ها مجلس است . مجلس هدايت مى كند همه را و بايد بكند اما بناى بر ايننباشد كه مجلس دولت را ضعيف كند و بناى بر اين هم نباشد كه دولت مجلس را ضعيفكند، تضعيف هر يك ، تضعيف خودش هم هست . 318
تضعيف يكديگر جرم بسيار بزرگى است
اگر رئيس دولت ، رئيس جمهور تضعيف كند مجلس را، خودشقبل از مجلس سقوط مى كند و اگر مجلس تضعيف كند دولت و رئيس جمهور و آنهائى كهاجرا مى خواهند بكنند، اين خودشان هم تضعيف مى شوند و امروز صلاح نيست . اگر چنانچهدر يك وقتى هم يك همچو مطلبى واقع بشود، آن هم يك جرم است ، امروز اين مساءله جرمبسيار بزرگ است براى اينكه در آن مواقعى كه مملكت ما ابتلاء به اين مصائب ندارد،خوب يك كار خلاف است اما كار خلافى نيست كه مملكت ما را تهديد به نابودى و شكستبكند اما امروز كه مملكت ما وضعش اينطورى است و نمى توانند آنهائى كهعمال خارجى هستند و خود خارجى ها نمى توانند ببينند كه در ظرف يكسال و دو سه ماه ، چند ماه ، تمام كارهائى كه در چندينسال انجام نگرفته اينجا انجام گرفت ، اين را نمى توانند ببينند، اينها ازاول هى خيال مى كردند كه خوب ، به خودشان وعده مى دادند كه اصلا جمهورى اسلامى ،اين پا نمى گيرد اصلش با او مخالفت مى كردند جمهورى ، نه ، لازم نيست اسلامىباشد، جمهورى ملى باشد ما از اين ملى ها هيچى نديديم جز خرابكارى ، اگر يك نفرشانآدمى بود كه صحيحى بود، اسلامى بود كه صحيح بود، ما نديديم چيزى از اينها. همه مااسلامى پيش برويم ، با برنامه اسلامى پيش برويم . پيروزى ما مرهون اسلام است ،نه مرهون من است نه مرهون شما و نه مرهون هيچ قوه اى ، مرهون اسلام است . 319
همه روى قانون عمل بكنند
اسلام به ما اين پيروزى را داده است اين يك نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به مااعطا كرده است و اين نعمت را اگر چنانچه شكرگزارى نكنيم ممكن است كه يك وقتى خداىنخواسته از ما بگيرند. شكرگزاريش به اين است كه همانطورى كه دراول همه دست ها بلند شد كه ما اسلام را مى خواهيم ، جمهورى اسلامى را مى خواهيم ، خداىتبارك و تعالى عنايت فرمود و اعطا كرد، اگر ما از حالا اين دست ها را كنار بزنيم ، يكىاز اين طرف برود و يكى از آن طرف برود و يكى يك چيزى بگويد و يكى يك چيزديگرى بگويد و جبهه بندى بشود و دولت با مجلس ، مجلس با دولت و همه با هم به همبريزند. ممكن است كه عنايت خدا به واسطه كفران نعمت برداشته بشود و ما انحطاط همهچيز پيدا بكنيم و كشورمان باز برگردد بهحال سابق ، به همان ظلم ها و همان ستم هايى كه همه ديديد و همه ديديم . شكرگزارىبه اين است كه شماهائى كه وكيل ملت هستيد كارشكنى براى دولت نكنيد، هدايت كنيد، هرجائى كه پا را كنار ميگذارند هدايتش بكنيد، دولت هم هر كس شود و هر كس هست و نخستوزير هم هر كس هست ، دولت هم هر كس ‍ هست ، آنها هم كارشكنى براى مجلس نكنند، آنها قوهمجريه هستند همه روى قانون عمل بكنند. اين قانونى كه ملت برايش راى داده است ، همينراى نداده است كه روى طاقچه بگذاريد و كارى به آن نداشته باشيد، برويدمشغول كار خودتان بشويد. اين قانون بايد دست همه باشد و همه حدود را قانون معينبكند. قانون براى مجلس حدود معين كرده است ، تخلف از اين حدود نشود. براى رئيس ‍جمهور تحديد كرده ، حدود قرار داده ، او هم تخلف نكند. براى نخست وزير وامثال اينها و دولت ها حدود معين كرده ، آنها هم نبايد خارج بشوند. هر كه خارج بشود ازحدود، بايد اين را تنبه بدهند، هدايت كنند او را. 320
هر نهادى موظف است وظائف خود را انجام دهد
كارهائى را كه مجلس بايد بكند، محول به اوست . كارهائى را شوراى نگهبان بايدبكند، محول به اوست . بعد از اينكه آن مرحله ها گذشت و افتاد به دست قوه اجرائى ، قوهاجرائى مهم است . ممكن است قانون بسيار خوب باشد وارد بشود در دست مجرى ها و بداجرا بشود. غالبا اينطور باشد كه قوانين را حالا در ايران كه الان همه قوانينش قوانيناسلامى است سابق هم ممكن بود قانون را در وضع قانونيش خوب درست كنند لكن وقتىبه دست يك عده خائن مى دادند او روى افكار خودشعمل مى كرد وقتى هم يك رشوه اى به بالاترها مى دادند، ديگر صحبتى نبود.

next page

اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خمينى قدس سره الشريف

back page