بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب اخلاق کارگزاران در کلام و پیام امام خمینی, بنیاد مستضعفان و جانبازان ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST-0 -
     30300001 -
     30300002 -
     30300003 -
     30300004 -
     30300005 -
     30300006 -
     30300007 -
     30300008 -
     30300009 -
     30300010 -
     30300011 -
     30300012 -
     30300013 -
     30300014 -
     30300015 -
     30300016 -
     30300017 -
     30300018 -
     30300019 -
     30300020 -
     30300021 -
     30300022 -
     30300023 -
     30300024 -
     30300025 -
     30300026 -
     30300027 -
     30300028 -
     30300029 -
     30300030 -
     30300031 -
     30300032 -
     30300033 -
     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     IStart -
     MainFehrest -
 

 

 
 

 

next page

اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خمينى قدس سره الشريف

back page

من اميدوارم كه همين طورى كه وضع ظاهرى شما آقايان فرمانداران و بخشداران و ديگرانو همين طور همه اجزاء حكومت اسلامى امروز همانطور كه وضع ظاهرى شان يك وضع بىآلايشى است ، وضع روحى و معنويتان هم همانطور باشد، همانطورى كه حضرت امير سلامالله عليه مى فرمايد كه وقتى به او اطلاع داده بودند كه يك خلخالى را از پاى يك زن(حالا يا يهودى بوده يا نصارى ) كشيدند، مى فرمايد كه (به حسبنقل ) كه انسان اگر از غصه بميرد عيب نيست اينطور درمقابل ظلم ناراحت مى شدند. شما همه در محضر خدا هستيد، هر جا باشيد. قلب هاى شما درمحضر خداست ، بازوهاى شما، چشم هاى شما، همه چيز شما در محضر خداست و خدا حاضراست در همه جا. كوشش كنيد كه با بندگان خدا جورى رفتار كنيد كه امامان شما رفتار مىكردند، پيغمبر شما رفتار مى كرد. و ساير انبيا رفتار مى كردند گمان نكنيد كه حالافلان نخست وزير است ، فلان وزير كشور است ، فلان رئيس جمهور است ، فلان استانداراست ، فلان بخشدار است ، فرماندار است گمان نكنيد كه اينها يك چيزى است . آن كه همهچيز است به دست آوردن رضاى خداست و آن به اين است كه رضاى مخلوق خدا را به دستبياوريد. با مردم كه شما سرو كار داريد اين مردم را بايد رضايشان را به دستبياوريد. همين مردم كوچه و بازار و كشاورزهاى بسيار عزيز و كارمندان و كسانى كه دركارخانه ها زحمت مى كشند اينها هستند كه مايه افتخار يك ملت و مايه پيروزى يك ملت استپيروزى را براى ما و شما اينها به دست آوردند. و اينها ولينعمت ما هستند و ما بايد اينمعنا را در قلب مان احساس كنيم كه با اين ولينعمت هاى خودمان رفتارى بكنيم كه خدا از آنرفتار راضى باشد. گمان نكند آن كسى كه فرماندار يك جايى است بايد به رعيت آنجا،به مردم عادى آنجا، به بازارى آنجا يك وقت خداى نخواسته يك بالاترى بفروشدآنطورى كه ساخت فرمانداران زمان سابق بود. فرق مابين جمهورى اسلامى و شاهنشاهىاين است كه جمهورى اسلامى از مردم است و جمهورى اسلامى رهين همين مردم عادى كشور استو شاهنشاهى مى گفت نه ، من اينطور نيست كه به مردم كار داشته باشم ، ما خودمان بايدكارها را، مردم بايد تحت سلطه ما باشند و با مردم آنطور مى كردند. با بندگان خدارفتار خوب بكنيد. و پيروزى از آنها به دست ما آمده است . 252
علت پشتيبانى مردم ، مردمى بودن دولت است
الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رئيس جمهورش بگيريد تا آنپائين ها هر كه هست ، مى بينيد كه يك مردمى هستند كه از خود مردم هستند. رئيس جمهور يكطلبه اى بوده است سابق و بعد هم يك آقايى شده است و بعد شده است رئيس جمهور نهدستگاهى اينها را دارند و نه افكارى اينها را دارند و همين طور همه وزرا. اين وزرا گاهىوقت ها جمعيتى مى آيند اينجا و مخلوط به هم هستند، آدم تميز نمى دهد كه اين پاسدار هستيا وزير. من حكومت هاى كوچك را ديده ام كه وضعشان چطور بود و با چه وضعى بيرونمى آمدند وقتى بيرون مى آمدند، مردم همه صف مى كشيدند بر ايشان تعظيم بايد بكنند.با بساط مى آمد بيرون يك حكومت - فرض كنيد كه جاى كوچكى ، اما حالا نخست وزيرش مىآيد، مردم باشند مثل سايرين . اين هم يك مساءله اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كردهاست جاهاى ديگر نيست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردمپشتيبان دولتند و هم مردم پشتيبان ارتشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند و اين يكى ازرمزهاى بزرگ پيروزى اين چيز است . 253
وجود واسطه با مردم ، خلاف ادب اسلام است
چنانكه كه بعضى ها مى گفتند، مثل اين كه بعضى از آقايان آمده بودند اينجا و من نبودم ومثل اينكه قدرى مواخذه و محاكمه مى كردند كه كسى در اين امر دخالت داشته در اين معنااينطور نبوده است . مزاج من اولا اقتضاى اينكه بنشينم و اينجا باشم ندارد، اين است كهديروز تصميم گرفتم كه استراحت كنم . امروز كه شنيدم آقايان اينجا تشريف مى آورند،از اين جهت آمدم كه خدمت آقايان برسم . من عادت به تشريفات ندارم كه مثلا بين من و كسىواسطه باشد، ارتباط باشد، اين خلاف ادب اسلام است . من در اختيار همه آقايان هستم بهمقدارى كه قدرت داشته باشم ، بالاخره قدرت مى خواهد براى اين كه ماشاءالله شماهاجوان هستيد و انشاءالله وقتى كه به پيرى رسيديد آن وقت مى دانيد كه آن اقتضاهائى كهدر جوانان هست در پير نيست . ما حالا ديگر نفسهاى آخر را مى كشيم و اميدواريم كه بتوانيمهمه مان خدمت كنيم به اسلام ، خدمت كنيم به مسلمين ، خدمت كنيم به وطن خودمان .
به مسؤ ولين توصيه مى كنم از خدمتگزارى به مستضعفان فروگزارى نكنند
به مجلس و دولت و دست اندركاران توصيه مى نمايم كه قدر اين ملت را بدانيد و درخدمتگزارى به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمديدگان كه نور چشمان ما واولياء نعم همه هستند و جمهورى اسلامى ره آورد آنان و با فداكارى هاى آنان تحقق پيداكرد و بقاء آن نيز مرهون خدمات آنان است ، فروگزار نكنيد و خود را از مردم و آنان را ازخود بدانيد و حكومت هاى طاغوتى را كه چپاولگرانى بى فرهنگ و زورگويانى تهىمغز بودند و هستند را هميشه محكوم نماييد؛ البته بااعمال انسانى كه شايسته براى يك حكومت اسلامى است . 254
بايد با تمام قدرت براى محرومين دلسوزى كرد
ما كه اميدواريم كه يك جلوه ولو بسيار ناقصى از ولايت ، ولايت على عليه السلام دركشور ما شده باشد، ما بايد توجه بكنيم ، كافى ندانيم اينكه ما تظاهر مى كنيم و شعارمى دهيم و چه ، اينها كافى نيست . دولت واقعا بايد با تمام قدرت آنطورى كه على عليهالسلام براى محرومين دل مى سوزاند اين هم با تمام قدرت ،دل بسوزاند براى محرومين ، مثل يك پدرى كه بچه هايش اگر گرسنه بمانند، چطور بادل افسرده دنبال اين مى رود كه آنها را سير بكند، يك دولت تابع اميرالمومنين بايداينطور باشد. الحمدلله هستند خيلى ، البته من نمى گويم كه كسى مى تواندمثل حضرت امير باشد، خود او هم گفت كه شما نمى توانيد، نمى توانيم هم واقعا، اما اعانتكنيم ما او را به ورع و تقوا، اعانت كنيم به اينكه تا آن اندازه كه مى توانيم ، براى همهتا يك اندازه اى قدرت هست كه هم خودش را نگه دارد. و هم جمهورى اسلامى را نگهدارد. 255
با محرومين بهتر از ديگران رفتار كنيد
شما بايد كوشش كنيد كه اين چيزى كه الان در ذهن مردم هست ، كه دولت را از خودشان مىدانند، اين از دل آنها بيرون نرود. يعنى شما درطول خدمتى كه انجام مى دهيد خداى تبارك و تعالى را در نظر داشته باشيد. شما مسؤول هستيد پيش خدا، فردا از شما سوال مى شود. اينجا هم بر فرض اينكه بتوانيد يكچيزى را خداى نخواسته عمل كنيد و مخفى نگه داريد، پيش خدا مخفى نيست ، پيش ملائكهالله مخفى نيست ، يك روزى به آن مى رسد انسان . از اين جهت نسبت به مردم هر چى مردمضعيف ترند بيشتر، عكس ‍ سابق كه هر چى قوى تر بودند، با خان ها رفتارشان چطوربود، با مثلا آنهائى كه دارا بودند چطور بود، با سرمايه دارها چه جور بود، با مردمضعيف هيچى . شما عكس كنيد مساءله را، يعنى آنطورى كه با مردم ضعيف و مستضعف و محرومرفتار مى كنيد بهتر باشد از آنى كه با ديگران رفتار مى كنيد، با همه خوب ، اما اينهاشكسته اند، اينها محكوم بودند در طول تاريخ ، اينها زحمت ديدند، اينها در انقلاب خدمتكردند، اينها امروز جوان هايشان را مى دهند، آن طبقه مرفه اگر هم باشد كمى از آنهاداخل اين امور هستند، خيلى نيستند. بنابراين ما بايد اين طبقه از مردم را براى خاطر خدا وبراى حفظ حيثيت جمهورى اسلامى حفظ بكنيم . در همه قشرها در در همه كارها با آنهاخوشرفتارى كنيد، يك وقت خداى نخواسته يكى را كار دارد بيايد در آنجا، فراش راهشندهد يا مدتى معطل بشود يا توى اتاق نگذارند بيايد، اينها اينطور نباشد. اينهاكارهائى بود كه بر خلاف رضاى خدا بود و سابق مى كردند، شما بايد عكسش باشد.
اين يك مساءله است كه راجع به همه كارهائى كه شما مى كنيد متوجه باشيد كه خداحاضر است در همه جا و متوجه همه مسائل هست و ثبت مى شود كارهاى ما و پيش خدا ميرود،بعدها در قيامت پيش يعنى خودمان هم باز مى شود اعمالمان ، از اين جهت اين يك سفارش استكه عرض مى كنم . 256
مسؤ ولين موظفند با فقرا و مستمندان بيشتر حشر و نشر داشته باشند
خلاصه كلام اين كه بيان اين واقعيت كه در حكومت اسلامى بهاى بيشتر و فزون تر از آنكسى است كه تقوا داشته باشد، نه ثروت ومال و قدرت و همه مديران و كارگزاران و رهبران و روحانيون نظام و حكومتعدل موظفند كه با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بيشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده ومعارفه و رفاقت داشته باشند تا متمكنين و مرفهين ، و در كنار مستمندان و پابرهنه هابودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن ، افتخار بزرگى است كه نصيب اولياءشده و عملا به شبهات و القائات خاتمه مى دهد، كه بحمدالله در جمهورى اسلامى ايران، اساس اين تفكر و بينش در حال پياده شدن است .
و همچنين مسؤ ولين محترم كشور ايران على رغم محاصرات شديد اقتصادى و كمبود درآمدها،تمامى كوشش و تلاش خود را صرف فقرزدايى جامعه كرده اند و همه آرمان و آرزوى ملتو دولت و مسؤ ولين كشور ماست كه روزى فقر و تهيدستى در جامعه ما رخت بربندد و مردمعزيز و صبور و غيرتمند كشور از رفاه در زندگى مادى و معنوى برخوردار باشند. خدانياورد آن روزى را كه سياست ما و سياست مسؤ ولين كشور ما پشت كردن به دفاع ازمحرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد و اغنياء و ثروتمندان از اعتبار وعنايت بيشترى برخوردار بشوند. معاذ الله كه اين با سيره و روش انبياء و اميرالمومنين وائمه معصومين - عليهم السلام - سازگار نيست ، دامن حرمت و پاك روحانيت از آن منزه است ،تا ابد هم بايد منزه باشد و اين از افتخارات و بركات كشور و انقلاب و روحانيت ماستكه به حمايت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده كردهاست . از آن جا كه محروميت زدايى ، عقيده و راه و رسم زندگى ماست ، جهانخواران در اينمورد هم ما را آرام نگذاشته اند و براى ناتوان ساختن دولت و دست اندركاران كشور ماحلقه هاى محاصره را تنگ تر كرده اند و بغض و كينه و ترس و وحشت خود را در اين حركتمردمى و تاريخى تا مرز هزاران توطئه سياسى - اقتصادى ظاهر ساخته اند و بدون شكجهانخواران به همان ميزان كه از شهادت طلبى و ساير ارزش هاى ايثارگرانه ملت ماواهمه دارند، از گرايش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمايت از پابرهنگان در هراسند ومسلم هر قدر كشور ما به طرف فقرزدايى و دفاع از محرومان حركت كند، اميد جهانخواراناز ما منقطع و گرايش ملت هاى جهان به اسلام زيادتر مى شود و روحانيت عزيز بايد بهاين اصل توجه عميق داشته باشند و افتخار تاريخى و بيش از هزار ساله پناهگاهىمحرومان را براى خود حفظ كنند و به ساير مسؤ ولين و مردم توصيه نمايند كه ما نبايدگرايش و توجه بى شائبه محرومين را به انقلاب و حمايت بى دريغ آنان را از اسلامفراموش كنيم و بدون جواب بگذاريم . 257
گمان نمى كنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد
البته پر واضح است كه همه اقشار كشور ما در انقلاب سهيم و شريكند و همه براى خداو انجام وظيفه الهى خود وارد صحنه ها شده اند و مقصد خداست و هرگزآمال بلند و الهى خود را به مسايل مادى آلوده نمى كنند و با كمبودها از ميدان بدر نمىروند، چرا كه كسى كه براى خدا جان و مال فدا مى كند به خاطر شكم و دنيا از پا درنمى آيد، ولى وظيفه ما و همه دست اندركاران است كه به اين مردم خدمت كنيم و در غم وشادى و مشكلات آنان شريك باشيم كه گمان نمى كنم عبادتى بالاتر از خدمت بهمحرومين وجود داشته باشد. راستى وقتى كه پابرهنه ها و گودنشينان و طبقات كم درآمدجامعه ما امتحان و تقيد خود را به احكام اسلامى تا سر حد قربانى نمودن چندين عزيز وجوان و بذل همه هستى خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند و انشاء الله خواهند بود وسر و جان را در راه خدا مى دهند، چرا ما از خدمت به اين بندگان خالص حق و اين رادمردانشجاع تاريخ بشريت افتخار نكنيم ! ما مجددا مى گوييم كه يك موى سر اين كوخنشينان وشهيد دادگان به همه كاخ و كاخنشينان جهان شرف و برترى دارد. 258
هر چه به اين ملت خدمت بكنيم كم است
ما نمى توانيم از ملت ايران تشكر كنيم . ما خودمان يك نقطه ضعيفى هستيم در بين ايندرياى بزرگ ، يك قطره هستيم در بين اين درياى بزرگ ، ما مى گوييم كه خدا از شماتشكر مى كند ما كه تشكر مى كنيم ، براى اين است كه تشكر خدا را كرده باشيم ، شكرشما، شكر خداست .
و من به شما آقايان سفارش مى كنم كه با اين كه موفق بوديد بايددنبال موفقترى برويد، قناعت نكنيد به اين كه ما حالا فلان كار را كرديم . ما هر چه خدمتبكنيم به اين ملت ، كم خدمت كرده ايم ، براى اين كه اين ملت بود كه همه اين گرفتارىها به دست او رفع شد، دولت شاهنشاهى به دست آنها ساقط شد و هر چه ما داريم ازآنهاست . ما بايد خدمتگزار باشيم ، واقعا خدمتگزار باشيم و هر چه خدمت بكنيم باز كماست . ما كه شكر خدا را نمى توانيم بجا بياوريم براى اين كه كوچكتريم از اين كهشكر خدا را بجا بياوريم ، لكن شكر اين ملت قهرمان و مظلوم همان شكر خداست ، كسى كهشكر اينها را بجا نياورد، شكر خدا را بجا نياورده است براى اين كه اينها بندگان خداهستند، اينها كسانى هستند كه براى خدا دارند خدمت مى كنند به اين كشور و شكر اين استكه ما به آنها خدمت بكنيم ، هر كس در هر مقامى چكه هست خدمت بكند. 259
با ملت خوب رفتار كنيد خداوند با شما رحمت خواهد كرد
برادرها! همه مردم با شما، با بالاترى ها يك جورند. اگر با مردم خوب رفتار بكنيد،براى خودتان هست و اگر با مردم خداى نخواسته بد رفتار كنيد، به ضرر خود شماست .آنقدر كه ظالم ضرر مى برد از ظلمش ، مظلوم از ظلم ظالم آنقدر ضرر نمى برد. ما و شمايك روزى در بارگاه الهى ، پيشگاه الهى خواهيم رفت و آن روز از ماسوال خواهد شد واز شمائى كه پليس هستيد، ازشغل شما و از عمل شما و از رفتار شما سوال خواهد شد. غفلت نكنيد از خدا، غفلت نكنيد ازآن روزى كه همه محتاج هستيد. با برادرانتان خوب رفتار كنيد، با ملت تان خوب رفتاركنيد و خداى تبارك و تعالى با شما رحمت خواهد كرد. 260
خودتان را حاكم مردم ندانيد، خدمتگزار بدانيد
ملتفت باشيد كه شمايى كه الان به حكومت رسيديد، حكومت نيست ، خدمتگذار هستيد. اسلامحكومت به آن معنا ندارد، اسلام خدمتگزار دارد، منتها قواى انتظامى هم دارد براى سركوبىآنهايى كه ميخواهند خيانت بكنند و الا نه اين است كه اگر خيانتكار نباشد ديگر چيزىنميخواهند، آنها نمى خواهند كه حكومت كنند به مردم و خود فروشى كنند به مردم و مردم رااز خودشان بترسانند. شما خيال ميكنيد آنطور كه محمد رضا در خيابان ها مى آمد، حضرتامير هم با اينكه ده مقابل او سعه مملكتش بود، در خيابان ها آنطورى ، در كوچه و بازارآنطور، خوب ، در كوچه و بازار مثل يك آدمى مى آمد كه نمى شناختندش بعضى ها. مالكاشتر كه يكى از سردارهاى بزرگ اسلام بود،خيال مى كنيد كه مثل يكى از درجه دارهاى زمان طاغوت بود؟ نه ، اين توى مردم مى آمد نمىشناختندش . آن روز يك كسى نشناخت و به او فحش داد و بعد هم ببينيد كرامت او را، رفتمسجد به او دعا كرد. اين اخلاق را، اين تاريخ اسلام را بايد مطالعه كرد و خصوصاحكومت هائى كه در اسلام بوده است مطالعه كرد و از آن پند گرفت . شما خودتان را حاكممردم ندانيد، شما خودتان را خدمتگزار مردم بدانيد. اين پيش خدا ثوابش بيشتر از اين استكه خدمت را حكومت بدانيد. حكومت هم همان خدمتگزار است ، ارتش هم بايد خدمتگزار مردمباشد اگر همه شماها خدمتگزار، خودتان را حساب بكنيد، نخواهيد كه هى به شما مدحبگويند و ثنا كنند و - نميدانم - فرياد بكشند و باهم دعوا بكنيد، اگر اين چيزها را كناربگذاريد و خودتان با هم تفاهم كنيد و دوستى داشته باشيد، اين براى ملت چه لذتىدارد. آن كه ديده است بچه هايش از بين رفته ، حالا اين حكومتى پيش آمده است كه همه شانبا هم برادرند و همه كوشش مى كنند كه براى مردم يك كارى بكنند، تا توان دارندبراى مردم مى خواهند كار بكنند، اگر به جاى اين ببينند كه حالا كه اينها رسيدند به يكچيزى و آمدند سر يك سفره اى نشستند، اينها باهم سر اينكه بيشتر اين طعام سفره را ببرديا آن يكى بيشتر ببرد دارند جنگ مى كنند، خوب ، ببينيد چه تلخ است در ذائقه اين ملت ودر ذائقه اسلام و پيش خداى تبارك و تعالى ، به ما چه مى گويد. 261
همّتان را صرف خدمت به ملت كنيد تا پيش خدا آبرومند باشيد
اين عنايت خدا بود كه همه را به اين آزادى و به اين عرض كنماستقلال و به اين مقام رسانده است . حالا ما عوض اينكه شكر نعمت خدا را بجا بياوريم وبراى خاطر خدا قيام كنيم و براى ملت كار بكنيم تمام هم مان را صرف كنيم كه اينبيچاره هائى كه توى اين زاغه ها باز هم نشسته اند اينها را از اينجا بيرون بياوريم ،جائى برايشان درست بكنيم ، آب و برق اين مملكت را درست بكنيم و الان شما مى دانيد كهدر بعضى از جاها هيچ ندارند، هيچ . بعضى از جاهائى كه ، ديروز يكى از آقايان كه آمدهبود از طرف بختيارى و آنجاها، مى گفت مردم همه اخلاص دارند اما هيچ ندارند. بعضىجاها هيچ ندارند، براى اين هيچ ندارها يك فكرى بكنيد، هى ننشينيد دعوا بكنيد، هى همدنبال اين نرويد كه همانطورى كه در طاغوت مى كرد شهرها را خيلى مزين كنيد و شهرهارا خيلى بزرگ بكنيد و همه هم دولت و همه بودجه مملكت خرج شهرها بشود و خرجشمال شهر بشود كه باز همان طاغوتى ها از آن استفاده بكنند. براى اين پايين شهرى ها،براى اين بيچاره ها اسلام است ، حكومت اسلام است ، براى اينها فكر بكنيد، هم تان راصرف اين بكنيد، نه صرف اينكه دعوا كنيد. وقت ، وقتى بنا شد كه به دعوا بگذرد،ديگر نمى رسد انسان ، مجال ندارد ديگر بنشيند يك كارى بكند، يك طرحى بريزد براىاين ملت ، براى اين بيچاره ها. من تقاضا مى كنم از همه آقايانى كه متصدى يك امرى ازامور هستند، چه آنهايى كه در وزارتخانه ها و در طبقه پايين ترمشغول كارند و چه خود وزرا و چه نخست وزير و چه رئيس جمهور و چه همه كسانى كه درامور هستند، در شوراى انقلاب بودند و حالا هستند، در عرض مى كنم كه جاهاى ديگر بودندمن از همه شان تقاضا دارم كه از اين چيزى كه برخلاف رضاى خداست و برخلاف رضاىاولياى اسلام است و برخلاف رضاى ملت است اجتناب كنيد. اين دنيا چند روزش آمده پيششما، اين را خدمت كنيد تا آبرومند باشيد پيش خدا، اين را با دعوا نگذرانيد، با صلحبرويد سراغ مردم . اگر برويد سراغ مردم ، ديگر دعوا پيش نمى آيد براى اينكه وقتدعوا نمى ماند. اما افسوس اين است كه شما مشغول دعوا هستيد و از مردمغافل ، نه اقتصاد را توانستيد درست كنيد و نه امنيت را توانستيد درست كنيد و نه هيچى ،همه اش دعوا و همه اش با هم دعوا، همه توى تهران نشستند دعوا ميكنند اين صحيح نيست ،اين خلاف اسلام است ، خلاف اخلاق اسلامى . 262
ارزش هر خدمتى موافق ارزش آن كسى است كه برايش خدمت مى كنيم
ارزش هر خدمتى موافق ارزش آن كسى است كه برايش خدمت مى كنيم هر كس هر خدمتى در راهخدا براى خلق خدا بكند اين ارزش دارد لكن ارزش ها مختلف هستند به ارزش آنهايى كهبراى آنها خدمت مى كنيم . همه بنيادهايى كه براى خدا در راه اسلام به كشور خودشانخدمت مى كنند و همه اشخاصى كه براى اعتلاء كلمه اسلام خدمت مى كنند همه آنها پيش خداىتبارك و تعالى ارزش دارد و مورد عنايت حق تعالى انشاء الله خواهند شد لكن ارزش بنيادشهيد، خدمت به شهيد و خدمت به بازماندگان شهيد و خدمت به آنهايى كه در راه اسلامبراى فداكارى حاضر شدند لكن معلول شدند و عضوى از اعضاى خودشان را از دستدادند يا جراحاتى بر آنها وارد شده است ارزش اين خدمت كه براى شهدا اسلام و براىفداكاران اسلام انجام مى گيرد شايد از ساير ارزش ها بيشتر باشد. 263
بنياد شهيد از همه بنيادها افضل است براى اينكه شهيد از همه افرادافضل است . خدمت در بنياد شهيد در راس خدمت ها هست ، همه خدمت مى كنند و همه براى خدا وبراى همه فضل است و براى همه ارزش هست در بارگاه الهى همه خدمتگزارهايى كه خدمتمى كنند، آنهايى كه خدمت مى كنند براى جنگزده ها آنها هم خدمتشان براى فداكاران است .اين جنگزده ها كه الان در ايران هستند و در خارج از وطنشان هستند اينها هم راجع به اينها همهر كس خدمت بكند خدمت به فداكاران است لكن خدمت به شهيد ارزشش بيشتر از همه خدمتهاست . معلولى كه جان خودش را در دست گرفته و تقديم كرده است . لكن موفق نشده استبه شهادت آن هم فداكارى خودش را كرده است . شما كه خدمت به شهيد مى كنيد و بنيادشما كه بنياد شهيد است قدر اين بنياد را بدانيد و قدر اين خدمت را بدانيد. براى كم كسىاينطور مطلبى كه براى شهيد گفته شده است براى كم كسى هست ، آنها را قرين انبياقرار داده اند. خدمت شما به آنها خدمت به نبى اكرم است ، خدمت به انبياست . بدانيد كهشما در راه شهيد داريد خدمت مى كنيد و بنياد شما بنياد شهيد است و شهيدافضل است شهادت از همه چيزها، و باز در روايتى است كه هر خوبى بالاتر از او همخوبى هست تا برسد به قتل در راه خدا، شهادت در راه خدا، بالاتر از او ديگر خوبى دركار نيست و معلوم نكته اش براى اينكه كسى كه همه چيزش ‍ را براى خدا تقديم كرده استو حيات كه بالاترين سرمايه است براى او در اين عالم تقديم كرده است ، ديگر از اينبر و از اين خوبى بالاتر نمى شود باشد. شما خدمت مى كنيد به انسان هايى و بهكسانى كه وابسته هستند به اين شهدا و شهدا به آنها علاقه دارند و الان هم شهيد هستندنسبت به آنها و خدمت شما ارزشمندترين خدمت هاست كه تصور مى شود به حسب اينطورروايات . 264
خدمتگزارى به جمهورى اسلامى همان مجاهده در راه خداست
من اميدوارم كه همه ملت ما و همه افرادى كه در سرتاسر كشور ما هستند خدمتگزار باشندبه اين كشور و خدمتگزار باشند به جمهورى اسلام و خدمتگزارى آنها همان مجاهده در راهخداست و من اميدوارم كه همه آنها با مجاهدين در راه خدا شريك و سهيم باشند براى اينكهآنها هم مجاهده مى كنند ولو آن پيرزنى كه در اقصى بلاد دارد يك خدمتى مى كند براى اينمجاهدين و يا يك پيرمردى كه در اقصى بلاد دارد خدمت مى كند براى اين شهدا و مجاهدين وبازماندگان شهدا. من اميدوارم كه خداوند به همه آنها ثواب مجاهدين را عنايت بفرمايد وعمده چيزى كه هست اين است كه صادقانه خدمت كنيد، خدمت بكنيد، گمان نكنيد كه شما يككارى كه (براى آنجا) براى آنها انجام مى دهيد يك منتى بر آنها داريد. منت آنها را بكشيد،منت آنها را بكشيد خدمت بكنيد، احترام بكنيد از آنها. اينها خانواده شهدا هستند و معلولين وخانواده هاى معلولين كه ارزششان آنقدر است و ما بايد خدمتگزار به آنها باشيم . هر عملىكه انجام مى دهيم ، هر خدمتى كه به آنها انجام مى دهيم عملى است كه در پيشگاه خدامقبول است و ما بايد با كمال خرسندى منت آنها را بكشيم و خدمت به آنها بكنيم . مبادا يكوقتى يك كلمه درشتى گفته بشود به اين بازماندگان شهدا يا به اين معلولين و بازكسانى كه عائله معلولين اند. توجه داشته باشيد كه عملى را كه مى كنيد خالص براىخدا باشد و براى آن كسى كه فداكار براى خدا بوده است و جانش را در راه خدا اهداء كردهاست شما خدمت به او مى كنيد و اين خدمت به خداست . 265
خدمت به مردم ، آرامش قلبى مى آورد
وقتى آدم به كسى بد بكند، از آنها مى ترسد بد بكنند به آن . اين يك مطلب كلى است ،يك سرمشق كلى است براى همه ما كه بايد با اهلى ، با رعيت مملكت با افراد مملكترفتارمان رفتار برادرانه و رحمت آميز باشد (رحماء بينهم ) اينها همتبادل رحمت مى كنند، اين رحمت به او، رحمت به اين ، اين محبت به او و او محبت به او و همينجمعيت اگر در مقابل ديگران بايستند، خصم بايستند محكم و شديد هستند (اشداء علىالكفار) اين يك دستور كلى است كه اگر بخواهيد وقتىمنزل مى رويد با حال آرام بى دغدغه شب به روز بياوريد، با مردم خوبى كنيد، وقتىبا مردم خوبى كرديد، محبت كرديد، خدمتگزار مردم بوديد، وقتى كه برويد شبمنزل آرامش ‍ براى قلبتان هست ، وجدانتان ناراحت نيست . اينهائى كه مردم را اذيت مى كنندوجدانشان ناراحت است ، اينطور نيست كه بروند راحت ، يك نفر را كشتند و راحت بروند،نخير ناراحتند منتها البته بعضى ها وقتى كم كم زياد شد، عادت مى كنند، اين ديگر يكدرنده مى شود، اين ديگر آدم نيست . بخواهيد كه زندگى مرفه ، مرفه بودن زندگىبه اين نيست كه پارك چند طبقه آدم داشته باشد، چه بسا اشخاصى پارك هاى چند طبقهدارند لكن زندگيشان جهنم است . الان شما زندگى محمدرضا را چه جور مى بينيد؟ همهوسايل آسايش برايش هست لكن آسايش دارد؟ يك آن آسايش دارد؟ ندارد.
آسايش انسان به اين است كه روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتى كه راحت شد اگريك ناهار، هر جورى باشد، اين با آن مى سازد و اصلا ناراحتى را ادراك نمى كند. راحتىانسان به اين است كه انسان وضع روحيش را جورى بكند كه با اين وضع روحى آسايشبرايش پيدا بشود و اين به اسلامى شدن است . اگر انسان اسلامى بشود، تربيت كندخودش را به تربيتهاى اسلامى ، ارتش ‍ تربيت كند خودش را به اينكه براى مردمخدمتگزار باشد، نه ايجاد رعب بكند، ايجاد رحمت بكند به طورى كه همين طور كه حالا ماهمه با هم هيچ كدام از هم نمى ترسيم ، نه من از ايشان نه ايشان از من ، هيچ كدام از همترسى نداريم ، اين محيط محبت است ، اين محيط محبت را حفظ كنيد. ايران را يك محيط محبتكنيد. 266
آرامش روحى ، در خدمت به مردم است
شما الان در يك جمهورى اسلامى واقع هستيد كه بايد خودتان اسلامى باشيد يعنىهمانطورى كه شرطه زمان حضرت امير سلام الله عليه با مردم بوده است شما هم با مردمباشيد. همانطورى كه قواى انتظاميه در خدمت مردم بوده است و مردم با آغوش باز مىپذيرفتند، دوست داشتند آنها را شما هم بايد عملى بكنيد كه مردم با شما آنطور باشند.عمل شما، عمل طاغوتى ديگر نباشد. خيال نكنيد كه ما قدرتمنديم و مردم چه ، قدرت وقتىداريد كه ملت دنبال شما باشد. شما ديديد در اين قضيه ، عبرت مى گيريد از اين قضيهكه وقتى ملت يك چيزى را اراده بكند و همه با هم ، مصمم ، ملت يك كارى را بخواهد هيچقوه اى نمى تواند جلويش بايستد. همه قوا شكست خوردند درمقابل ملت و آن چيزى كه مهم است آرامش روحى انسان است . آنى كه سعادت انسان است ايناست كه آرامش داشته باشد در اينجا يا انشاءالله آنجا. الان شما آرامش داريد از باب اينكهنمى خواهيد به مردم تحميل بشويد تا اينكه در وجدانتان ناراحت باشيد. آنهايى كه بهمردم تعدى مى كنند وجدانشان ناراحت است ، مگر بعضى شان كه ديگر از وجدان انسانىبيرون رفته اند اما غالبا اينطورند خصوصا اين طبقه جوان . اما وقتى با مردم دوستند ورفيقند آرامش قلبى دارند، سعادت ، دارند، سعادت همين آرامش سعادت است . شما كارىبكنيد كه اين آرامش قلبى را حفظ بكنيد و مردم رامثل فرزندهاى خودتان ، مثل برادرهاى خودتان اينطور حساب بكنيد. آنمسائل طاغوتى را كنار، شما كه نبوديد آن موقع ، كنار بگذاريد مطالعه كنيد درحال آن رژيم و وضع او و در عاقبت او. الان دولت اسلامى است ، شماها اسلامى ، شهردارىو شهربانى و امثال ذلك انشاءالله همه اسلامى و بايد همه چيزهايى كه در ايران استهمه متحول بشود به يك مملكت اسلامى به همه معنا كه در مملكت اسلامى آرامش روحى هست ،رفاه همه جانبه هست ، تعاون هست ، برادرى هست . 267
به مملكت رسول خدا و صاحب الزمان خدمت كنيد
شما امروز شهربانى دولت جمهورى اسلامى هستيد، افرادتان يكى يكى بايد ملاحظه اينرا بكند كه من در شهربانى اسلامى دارم كار مى كنم رئيس شهربانى هم بايد همين معنا رادر ذهنش بياورد، جمعيت تان هم بايد همين معنا در ذهنش باشد كه ما در يك مملكتى مى خواهيمشهربانى بكنيم كه اين مملكت مال امام زمان سلام الله عليه است ،مال حضرت امير سلام الله عليه ، مال پيغمبر است . ما داريم خدمت به پيغمبر و اسلام مىكنيم ، ما نبايد به مردم حالا - عرض كنم كه - قدرت فروشى بكنيم ،خيال بكنيم ما يك قدرتمندى هستيم و مردم چيزى نيستند، اگر اين كار را بكنيد محبوب مردمنيستيد، دل هاتان مطمئن ، آرام ، وقتى شب مى رويدمنزل با دل آرام منزل مى خوابيد هيچ تشويشى در كار نيست ، اما اگر يك رژيمى باشد كهمخالفت بخواهد بكند حتى آن كسى كه ظالم است به حسب نوع مردم ، مگر بعضى شان كهديگر متبدل به يك حيوانى شده اند آنها ناراحتند از اينكه اذيت كنند مردم را، اين يك چيزجبلى است ، آدم وقتى هم به يكى اذيت بكند خودش هم ناراحت مى شود. اما در اين رژيم بايدهمه با دل راحت انشاءالله و با قدرت ، اما قدرت براى اشخاصى كه فساد مى كنند، و بارحمت براى دوستان خودتان ، اشداء على الكفار رحماء بينهم 268 دستورخداست كه وصف مومنين اين است كه در مقابل اجانب مى ايستند قوى ، بين خودشان دوست ورفيق و رحيم و اينها. 269
به كشور خودتان خدمت بكنيد
انشاءالله خداوند همه شما را حفظ كند و موفق كند كه خدمت بكنيد به كشور خودتان . مملكتمال خودتان است ديگر، ديگر دست هاى آنها بريد، ديگر همت كنيد كه اداره كنيد مملكتخودتان را تا نگويند نمى توانند، ايرانى ها نمى توانند مملكت شان را اداره كنند يككسى ديگر مى خواهد كه بيايد سرپرستى كند.فضول ها الان باز هم هستند، آنهائى كه نقشه كشند باز هم هستند. خودتان بچسبيد بهمملكتتان و با قدرت خودتان هر كه در هر جا هست خوبعمل كند. آقا در محراب خوب عمل كند و شما در دانشگاه خوبعمل كنيد و ما هم در مدرسه خوب عمل كنيم . همه و همه با هم دست به هم بدهيم كه درستعمل بكنيم و انشاءالله مملكت مال خودتان است . 270
يكى از بزرگترين جهات معنوى خدمت به خلق الله است
كسانى كه داراى يك چيزهائى هستند كه مى توانند به اينها خدمت كنند اينها هم انصافاقتضا مى كند كه خدمت كنند و در اين چيزى كه در بانك ذكر كردند كه قرار دادند بهاينجا، خدمت كنند، كه اين خدمت براى آنها جاودان است واموال براى آنها نمى ماند آنچه كه مى ماند آن جهات معنوى است كه انسان در كارش انجاممى دهد، جهات معنوى كه يكى از بزرگترين جهات معنوى خدمت به خلق الله است ، خدمت بهانسان هاى محروم است . اين است كه براى انسان جاودان مى ماند و در عالم ديگر به دردانسان مى خورد. اموالى كه انسان بگذارد و برود به درد انسان نمى خورد اموالى كهپيش بفرستد به درد انسان مى خورد و اميدوارم كه آنهائى كه داراى يك مكنتى هستند توجهداشته باشند كه به اين مستمندان كه ولى نعمت ما هستند رسيدگى كنند و به اين حسابكه ذكر كردند كمك كنند تا اينكه ريشه اين محروميت انشاءالله به همت والاى همه كشور وهمه علما و غير علما اين ريشه فاسد از بين برود و همه افراد اين ملت يك زندگىمتوسطى كه بايد داشته باشند، داشته باشند. و با راحتى به خدمت به اسلاممشغول باشند. 271
12 - تواضع در مقابل مردم
وقتى قدرت دستتان آمد بيشتر مواظب باشيد كه (متواضع ) باشيد
من مى خواهم عرض بكنم كه توجه بكنند آقايان ، ما نبايد هميشه انتقاد از بالاترها بكنيم. بايد بياييم تا اين پائين بياييم پيش خودمان . توجه بكنيد به اينكه پاسداران ما كهبسيار عزيزند پيش ما، قواى مسلحه كه بسيار عزيزند توجه كنند تفنگ وقتى دست شانآمد غرور نيايد دنبالش . ممكن است كه يك جوانى خيلى مهذب هم باشد، خيلى هم خوبباشد، لكن به تدريج برسد به اينكه يك وقت ظالم بشود. وقتى قدرت دست تان آمدبيشتر مواظب باشيد كه متواضع بشويد. وقتى رئيس يك گروهى شديد بيشتر مواظبباشيد كه متواضع باشيد براى اينكه اگر سستى كنيد، در اين قدرت روحى از شيطانزمين مى خوريد. 272
با محرومين با كمال تواضع رفتار كنيد
امروز براى اين كه اين انسان مى خواهد ارزش انسانى اش را به دست بياورد، همه با اومخالفند. شرق با او مخالف است ، غرب هم با او مخالف است و منطقه هم مخالف ،داخل هم آنهايى كه توجه ندارند يا آنهايى كه عناد دارند آنها هم مخالف . شما راهخودتان را به پيش بگيريد، وحدت خودتان را حفظ بكنيد، خودتان را با جامعه ، با مردمتطبيق بدهيد، به اين معنا كه آنها را هم هدايت كنيد و آنها را داشته باشيد. اين ملت است كهشما را از آن قيد و بندها آزاد كرد و امروز هيچ قيد و بندى از هيچ كشورى در گردن شمانيست ، هيچ تعهدى نداريد به ديگران . امروز كشورى كه غيرمتعهد است ، ايران است . يككشور ديگر پيدا نمى كنيد كه غيرمتعهد به معناى واقعى اش باشد و اين به بركت اينزاغه نشينان ، اين قشر محروم توده بوده است . آن كه اين همه جوان را داد اين قشر محروماست . بيايند بشمرند، چند نفر از آن مرفه ها، چند نفر از آنهايى كه الان نشستند وبدگويى مى كنند براى جمهورى اسلام ، از آنها چند نفر رفتند به جبهه ؟ آنها چند تاشهيد دادند؟ اگر يكى پيدا كرديد. مگر آن يكى از آنهامنفصل شده باشد، ممكن است ، ممكن است كه يك نفر از آن خانه ى مرفه اشمنفصل شده باشد و حزب الله شده باشد او برود، اما اين كم است . هر چه شهيد است مىبينيد كه مال اين قشر محروم است . محروم هم اين طور نيست كه فقط زاغه نشين محرومباشد، بازارى اش محروم است ، كارگرش محروم است كشاورزش محروم است و همه ى اينقشرها محرومند و از همين هاست آنى كه الان در جبهه دارد خدمت مى كند، از همين قشر است . آنىكه آن قدر زحمت دارد مى كشد براى حفظ كشورش و براى حفظ اسلام ، همين قشر هستند.اينها آقاى ما هستند، اينها به ما منت دارند، با اينها باكمال تواضع رفتار كنيد! 273
محرومين لايق اين هستند كه ما با تواضع به خدمت آنها برويم
خداوند تبارك و تعالى به فقرا و به مستمندان و به محرومان آنقدر عنايت دارد كه معلومنيست به قشر ديگر اينقدر عنايت داشته باشد و شما كارى رامتكفل شديد و انجام كارى را به عهده گرفتيد كه مورد عنايت خاص خداى تبارك و تعالىاست و البته بايد اين توجه را به آقايان عرض كنم ، گرچه خودشان توجه دارند كهبايد اين عمل با يك ظرافتى انجام بگيرد كه مستمندان ، محرومانخيال نكنند كه آنها از باب اينكه در صف پائين جامعه واقع شده اند مورد امداد واقع شدهاند. آنها در صف مقدم جامعه اند. مستمندان و فقرا و دور افتاده ها در صف مقدم جامعه هستند وهمين ها و همين زاغه نشينان و همين حاشيه نشينان و همين محرومان بودند كه اين انقلاب را بهثمر رساندند. اينها بودند كه از همه چيز خودشان در راه اسلام عزيز در رژيم سابقگذشتند و الان همه مشغولند. همين ها هستند كه الان در جبهه هامشغول به فداكارى هستند و جوان هاى همين هاست كه در سرتاسر كشور،داخل و در خارج كشور مشغولند براى تاييد اسلام و ملت شريف ايران . قدر يك همچوجوانان و قدر يك همچو خانواده هائى كه اين جوانان راتحويل جامعه داده اند مى داند و عمده اين است كه در پيشگاه خداى تبارك و تعالى يكدرخشندگى خاص اين افراد دارند. اگر نبودند اين محرومان جامعه كه دلبستگى به ايندنيا به آنطورى كه بالاترى ها به خيال خودشان دارند، اگر نبود اين همت اين محرومان وهمت اين روستائيان و همت اين جنوب شهرى ها، اگر نبود اين ، نه رژيم سابق ظلمش از بينرفته بود و نه ما در مقابل مشكلات مى توانستيم مقاومت كنيم همه اينها از بركات اينهائىهستند كه شما به امداد آنها برخاسته ايد و آنها لايق اين هستند كه ما با تواضع به خدمتآنها برويم و براى آنها خدمت كنيم . همه ما خدمتگزار آنها بايد باشيم . آنها به ما منتدارند كه ما را از اين قيدى كه ابرقدرت ها به دست و پاى ما بسته بودند نجات دادندآنها بر كشور ما منت دارند كه اسلام عزيز را در اين كشور حاكم كردند. ما و شما براىآنها كارى نمى كنيم ، آنها ما را رساندند به آنجائى كه بتوانيم درمقابل همه قدرت ها بايستيم و سرفراز باشيم كه ما نه در طرف شرق هستيم و نه درطرف غرب هستيم و نه احتياجى به وابستگى آنها داريم .. ما يك ملتمستقل هستيم . يك كشور مستقل آزاد و سرفراز هستيم كه تمام ريشه هاى فساد را كنده ايم ،يا انشاءالله اگر يك ريشه هاى پوسيده اى هم مانده است ، ميكنيم و اين به بركت همينمحرومان است . همين زاغه نشينانى كه من يادم نمى رود كه وقتى در تلويزيون ديدم از يكخانه اى از اين زاغه ها يك عده اى پيرمرد و پيرزن و بچه و اينها بيرون آمدند و يكى ازآنها پرسيد كه كجا ميرويد، گفتند مى رويم تظاهر، تظاهرات . همين ها بودند كه ناهارروزشان و شام شب شان را نداشتند، لكن با همت والاى خودشان ، با آن قدرت معنوى الهىخودشان در آن رژيم بيرون آمدند و شهيد دادند و فاتح شدند و در جمهورى اسلامى همهمين ها هستند كه پشتيبانى مى كنند و در جبهه ها و پشت جبهه ها محكم ايستاده اند. البته همهقشرهاى ملت بايد ما بگوئيم كه اينها از مستضعفان بودند، براى اينكه دولت هاى قوىما را به استضعاف كشيده بود و همه ملت هاى عالم را به استضعاف كشيدند. در زمانرژيم سابق همه قشرها در نظر آنها مستضعف بودند و بايد فرمانبردار باشند، از قشرروحانى گرفته تا بازارى تا روستائى تا همه افرادى كه سرتاسر كشور هستند.امروز همه اينها از آن قيدها آزاد شدند و براى خاطر همين كه اين محرومان و مستضعفان وديگر قشرها قيام كردند، نهضت كردند و نترسيدند از هيچ چيز و خداى تبارك و تعالىآنها را امداد كرد و به امدادهاى غيبى و جلوه هاى معنوى و پشتيبانى حضرت ولى عصراروحنا له الفداء ما را
رسانده اند به اينكه آزاد شديم . پس آنها به ما منت دارند و ما بايد خدمت به آنها بكنيم ،دولت بايد خدمتگزار آنها باشد. 274
13 - خوش برخوردى
برخوردهاى حكيمانه بزرگان اسلام با مردم

next page

اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خمينى قدس سره الشريف

back page