بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 11, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

تاريخ : 11/10/58
بـــيـــانـات امـام خـمـيـنـى در جمع اعضاى خانواده هاى شهدا و امدادگران شهرهاى شيرازوتهران و كاركنان شركت هپكو
تا قطع تمام ريشه هاى فاسد، ملت نبايد آرام بگيرد
بسم الله الرحمن الرحيم
تـقـريـبـا هـر روز مـواجـه هـسـتـيـم بـا اين مادرهائى كه بچه هايشان را از دست دادند و اينپـدرهـائى كـه عـزيزانشان را از دست دادند و اين معلولين و اين مجروحين و اين گرفتارىهـائى كـه در رژيـم سـابـق بـراى مـلت مـهيا شده بود. ما هر روز تاءثرات زيادى در اينمـسـائل داريـم ، لكـن خودمان را تسليت مى دهيم به اينكه ملت ما به صورت مجاهدين صدراسـلام در آمـدنـد، هـمـيـن طـور كـه در صـدر اسـلام در ركـابرسـول الله و امـيـرالمؤ منين سلام الله عليه عده كثيرى از فرزندان اسلام از دست رفتند،لكـن اسـلام را حـفـظ كـردند. امروز هم كه ما در يك موقعيتى واقع هستيم كه اسلام روبروىكـفـر ايـستاده است و احتياج به فداكارى دارد، ملت ما بحمدالله مردانه ايستاده و فداكارىمـى كـنـد، نه مردها، زن ها و نه زن ها و مردها، بچه ها همه ايستاده اند و اسلام عزيز را مىخـواهـنـد كه به پيش ببرند. امروز روزى است كه ما مواجه با قدرت هاى شيطانى بزرگهـسـتـيـم و آنـهـا هـم از تـوطـئه هـا نـنشسته اند، مشغول توطئه هستند، توطئه هاى زيادى درداخل دارند، مهم آن توطئه هاى داخلى است ، آن حرف هاى خارجى كه مثلا انحصار اقتصادى ،مـداخـله نـظـامـى ، ايـنـهـا مـهـم نـيـسـت خـيـلى ، چـيـزى نـيـسـت كـهقابل اعتنا باشد و امريكا هم در اين اعلام كردند كه شكست خورد. لكن توطئه هاى داخلى كهعمال اجانب و بيشتر از همه عمال امريكا در داخلمـشغول توطئه هستند، آنها هستند تا حالا آن شكست نهائى را نخوردند، آن مقدارى را كه ملتمـا شـكست داد آنها را، اين است آن عمال ظاهريشان را كه در راءسشان محمدرضا بود، آنها رادستشان را كوتاه كردند و از ايران راندند و دست هاى خيانتكار اجانب هم آنها كه ظاهر بودقـطـع شـد، لكـن ريـشـه هـاى زيـرزمـيـنـى ، توطئه هاى دامنه دار همه جانبه در همه قشرهامـشـغـولنـد. مـلت مـا گـمان نكند كه پيروزى نهائى را پيدا كرده است . بين راه هستيم ، درحال انقلابيم ، تا تمام اين قشرها، تمام اين ريشه هاى فاسد از اين مملكت قطع نشود ملتمـا نـبايد آرام بگيرد. همان نهضت را كه بحمدالله با قدرت تا اينجا رسانده است ، بايدبـا قـدرت هم پيش ببرد و من اميدوارم كه با اين روشنى كه پيدا شده است اين ، با نورىكه در دل همه فرزندان اسلام روشن شده است و راه خودشان را پيدا كرده اند و فهميده اندكـه دشـمـن هـا كـى هـسـتند و دوست ها كى و توطئه گرها چه صنف مردمى هستند. اميد هست كهانشاءالله
پيروزى را شماها در آغوش بگيريد.
عوامل پيروزى انقلاب و انگيزه مردم براى جنبش
لكـن مـهم دو مطلب است ، يكى كه بسيار مهم است ، اين است كه جوان هاى ما در هر رشته اىكه هستند و خصوصا آنهائى كه در رشته خدمت به نهضت هستند، چه آنهائى كه در كميته هاهـسـتـنـد و چـه آنـهائى كه پاسدار هستند و چه قواى انتظاميه و همه قشرها، توجه كنند كهاسلام كه ما را پيروز كرده است همان فرياد (الله اكبر) و تقاضاى شهادت كه در همهقـشـرها پيدا شده است . پدرش كه فرزندش ‍ را از دست داده افتخار مى كند كه شهيد شدهاسـت ، مـادرى كـه چـنـد تـا فـرزنـد داشـته و بعضى اش را از دست داده و آرزو مى كند، مىگـويـد، دعـا مـى كـنـد، آنـهـاى ديـگـر هـم شـهـيـد بـشـونـد. و ايـندنبال اين است كه نهضت اسلامى بوده است . اگر چنانچه يك نهضت غيراسلامى بود، براىدنـيا بود، معنا نداشت كه يك كسى بگويد. من بچه هايم را مى دهم براى دنيا، چون براىخداست و نهضت براى خدا بوده است . در آنوقتى كه همه شما توجه داشتيد به اينكه پيشبـبـريـد، هـيـچ راجـع بـه خـودتـان ديـگـر توجه نداشتيد و بايد گفته بشود كه از خودگـذشـته و به خداى تبارك و تعالى پيوسته بوديد پيروزى را به دست آورديد، آن هميك پيروزى كه در تاريخ نظير بايد گفت ندارد.
در طول تاريخ بسيار كم است انقلابى كه از متن مردم جوشيده باشد
تـقـريـبـا تمام انقلاباتى كه پيدا شده است به توسط يك قشر نظامى ، يك حزبى كهپـيـونـد بـا نظامى داشته است ، يك اشخاصى كه از غير، از خارج تقويت مى شدند واقعشـده اسـت . شـمـا هـمين كودتائى كه در افغانستان در اين چند روز واقع شد يك شخص كهاعـلام كـرده است من كمونيست هستم ، از سران كمونيست بوده است ، با نظامى كشور شوروىايـن كـودتـا را كـرده اسـت ، آن هـم الان مـعـلوم نـيـسـت كـه بـتـوانند به آخر برسانند، ملتافغانستان هم يك ملتى است كه بپا خاسته اند، لكن كودتاهايى كه در آنجا هى پيدا شدهاسـت ، هـى يـكـى بعد از ديگرى ، حكومت هاى نظامى بوده است و به وسيله خارجى ها بودهاسـت . ساير كودتاها هم اينطور بوده است ، انقلاباتى هم كه پيدا شده است ، آن مقداريشكـه نـظـامى ها دخالت داشتند و احزاب دخالت داشتند، ملت آنقدر دخالت نداشت . شما شايددر طول تاريخ كم پيدا كنيد يك انقلابى كه از متن خود مردم جوشيده باشد و هيچ اتكائىبـه قـوه نـظـامـى ، بـه قـدرت خـارجـى نداشته باشد، اسلحه نداشته باشد، تعليماتنـظـامـى در كـار نـبـاشـد، هـمـيـن تـوده مـردم ، دانـشـگـاهـى كـه شـغـلشتـحـصيل بوده ، طلبه كه شغلش تحصيل بوده ، بازارى كه شغلش كسب بوده ، كشاورزكـه شـغـلش مـعـلوم بـوده اسـت و آنـهـائى كـه در كـارخـانـه هـا كـار مـى كـردنـد، هـمـه يكشغل هاى خاصى داشتند و اصل نظامى در كار نبوده ، نه تعليمات نظامى ديده بودند، نهسـازوبـرگ نـظـامـى داشـتـنـد، بـا يـك قـدرت مـعـنـوى يـكتبديل از انسان مادى به انسان معنوى پيشبرد شد.
آنـهـا مـجهز به همه قوا، به همه آلت تجهيز، داراى همه جور ساز و برگ جنگى و افرادنظامى كه
تعليمات نظامى ديده و پشت سرشان تمام قدرت ها، ابرقدرت ها بود، پائين تر از آنهاو شـمـا اتـكـا به خود و از باطن خود جمعيت جوشيده اين نهضت ، و اتكا به خدا، اين شما راپيش برد. اين را بايد حفظش كنيد.
پـيـروزى انـقلاب به واسطه هاى رها كردن جهات مربوط به خودتان و توجه به خدابود
اگـر بخواهيد كه نهضت تان انشاءالله به آخر برسد و همه احكام اسلام انشاءالله پيادهبـشـود و يـك مـمـلكـت اسـلامـى ، يك مملكت الهى پيدا بشود، بايد اين رمزى كه شما را بهپـيـروزى رساند حفظش كنيد و اين توجه به خدا، همين ايمانى كه شما را پيش برد و بىاعـتـنـائى بـه آن چـيـزهـائى كـه خـود آدم مـى خـواهـد، بـلااشـكـال شـمـا توجه به اين داشتيد. همه خواهرها، برادرها، كه آن روزى كه تو خيابان هامـى آمديد و فرياد مى زديد كه اين رژيم را ما نمى خواهيم و جمهورى اسلامى را مى خواهيم، تـوجه داشتيد كه هيچ كدام فكر اين نبوديد كه لباستان چى است ، خانه تان چى است ،زندگى تان چى است ، مدرسه تان چه جورى است ، هيچ ابدا اين فكر در مغز شماها نبود.اگـر ايـن فـكـر بود پيروز نمى شديد. اگر هر كدام فكر اين بوديد كه زندگيم بايدچـه جـورى بـاشـد، پـيـروز نـمـى شـديـد بـراى ايـنـكـه هـر كـس فـكـر خـاصـى دارد ودنبال اوست . همه جهات مربوط به خودتان را رها كرديد و وجهه قلبتان خدا بود و اينكهاسـلام را مـى خواهيد زنده كنيد، از ظلم و از بيدادگرى ها به تنگ آمده بوديد، توجه كردهبـوديـد بـه عدالت الهى و آن روزى كه پيش مى رفتيد هيچ در فكر خود نبوديد، همه بهفـكـر آن مقصد بوديد. اين معنا اگر چنانچه از دست شما گرفته بشود و حالا هى مربوطباشد به كارهاى خودتان ، اگر ما به آخر رسيده بوديم آنوقت وقت اين بود كه بنشينيمراجـع بـه اينگه چه بايد بكنيم ، سازندگى . اما ما به آخر نرسيديم ما الان نظير همانوقت هاست كه توى خيابان ها فرياد مى زديد، حالا آن جهت خيابانش رفته است لكن مواجههبا يك قدرت بالاتر و آن قدرت امريكا و ديگران .
اگر خودمان را پيروز حساب بكنيم همين جا متوقف مى شويم
اگـر مـا خـودمـان را پـيـروز حـسـاب كـنـيـم و بـرويـمدنـبـال ايـنـكـه بـايـد مـا حـالا كـه پـيـروز هـسـتـيـم بـرويم ببينيم كى چى دارد، چى نداردبـرگرديم به خودمان و به حال خودمان ، اين پيروزى همين جا توقف مى كند، اگر توقفهم بكند خوب است ، عقب مى رود. آنها توطئه مى كنند و با هم مجتمع مى شوند، شماها وقتىكـه بـرگشتيد به حال خودتان ، با هم متفرق مى شويد. آنوقت شما مجتمع بوديد و آسيبنـاپـذيـر و اينها نمى توانستند كارى بكنند، آنها، حالا شياطين با هم اجتماع مى كنند و باهـم پـيـونـد مـى كـنـنـد و شـمـا اگـر چـنـانـچـه از حـالى كـه داشـتـيـد بـرگـرديـد بـهحـال خـودتـان ، هـر كدام آن چيزى را كه مربوط به خودتان هست توجه به آن پيدا بكنيدمـتـفـرق مـى شـويـد و آسـيـب پـذير، در صورتى كه بين راه هستيد. اگر به مقصد رسيدهبـوديـد، اشـكـال خـيـلى نـداشـت ، لكـن بين راه هستيد الان ، يك قافله اى كه يك گردنه راگـذرانـده اسـت و مـجـهـز رفـتـه اسـت ، گـذرانـده ، اگـرخيال كند كه تمام شد قضيه و گردنه هاى ديگر را به فكرش
نـبـاشـد، بـا چـنـد نـفـر دزد از بـيـن مـى رود، امـا اگـر هـمـانـطـورى كـه در گـردنـهاول مـجـهـز و خـودش را بـراى مـقـابـله بـا سـارق مـهـيـا كرده ، در گردنه هاى بعد هم بههـمـانـطـور مـجـهـز بـاشـد نـمى تواند آسيب ببيند، شما حالا يك گردنه را گذرانديد، آنگـردنـه شـاهـنـشـاهـى اسـت ايـن را گـذرانـديـد، امـا گردنه هاى ديگر هست الان ، بايد همبـگـذرانـيـد و مـى تـوانـيـد اگـر آن مـعـنـائى كـه در مـيـانحـاصـل بـود كـه آن گـردنـه را از آن گـذشـتيد آن را نگهش داريد، محكم نگهش داريد، همهگردنه ها را خواهيد گذراند.
علت اساسى مخالفت ضدانقلاب با جمهورى اسلامى و عملكردهايشان در مخالفت
امروز چيز مهم اين است كه اختلافات بكلى از بين برود، آنهائى كه مى خواهند اين جمهورىبـه آخـر نرسد و ضربه ديدند از جمهورى اسلامى ، ضربه ديدند از ملت ايران ، و مىدانـنـد ايـن ضـربـه را از اسـلام ديـدنـد، آنها قدم به قدم مخالفت با اسلام مى كنند و مىخـواهـنـد نـگـذارنـد، نـمـى خـواهـنـد كـه جـمـهـورى اسـلامـى پـيـدا بـشـود.اول راجع به جمهورى اسلامى اش ، اسلامى اش را مى گفتند لازم نيست ، بعدا نمى خواستندبگذارند بدهند، بعد هم در مجلس خبرگان بساط درست كردند تا رسيد به اينجا كه حالامـى خـواهـيـد رئيـس ‍ جـمـهـور مـعـيـن كـنـيـد، ايـنـجـا هـم بـاز هـمـيـنمـسـائل پـيـش مـى آيـد، بـعـد هـم در مـجـلس شـورا هـمـيـنمـسـائل پـيـش مـى آيـد. ايـنـها نمى خواهند كه يك مملكتى با رژيم اسلامى تحقق پيدا بكندبراى اينكه ضربه را از اسلام خورده اند. توطئه هاى يك قسم زيادش به وسيله آنهائىكـه وابـسـتـه به آن قدرت هاى بزرگ ، وابستگى به قدرت هاى بزرگ دارند. يك مقدارزيـادش صـرف مـى شـود فـعـاليـت هـا در ايـنـكـه ، نگذارند جمهورى اسلامى پيدا بشود،نگذارند يك رئيس جمهور متعهد و مسلمان دلسوز براى ملت ، غير وابسته به شرق و غربپـيـدا بشود، اين يك قضيه هست كه شما با قدرت اسلامى پيش رفتيد و خودتان چيزهايىكـه احـتياجات شخصى بود كنار گذاشته بوديد. حالا هم بايد همين طور جلو برويد و تاآنجائى كه انشاءالله مستقر بشويد انشاءالله .
يك قضيه هم كه دنبال اين مطلب است و آنها باز جديت در آن دارند اين است كه بار راه هاىمختلف ، گروه هاى مختلف درست كنند و اين يك گروهى كه شما داشتيد، همه يك حزب كانهبوديد همه حزب خدا بوديد، آن را مى خواهند از دستمان بگيرند. اين وحدت را مى خواهند ازدسـتـمـان بگيرند، يك جمعيتى هر چه افرادش زياد باشد، اگر جمعيت با هم منسجم نشونديك نحو وحدت پيدا نكند، آسيب برمى دارد، اصلا خودشان آسيب خودشان مى شوند.
اگـر يـك جمعيتى در يك كشورى ، در يك استانى ، در يك شهرى با هم يك وحدتى نداشتهبـاشـنـد، ايـنـهـا بـه جـان هم مى ريزند، بعدا خود باطنشان آسيب مى بيند و اگر چنانچهوحدت داشته باشند هر چه وحدت زيادتر باشد، آسيب كمتر مى شود. در راه كه ما بوديمايـن نـهـضـتـى كـه داشـتيم در اول راه ، اين وحدت و اين انسجام زياد بود، محكم بود، يعنىاصـل فـكـر ايـنـكـه (كـى دشـمـن مـن است ) نبود تو كار، همه يك نظر بود، اگر هم يكفـكـرى بـود خـيـلى در اقـليـت بـود، يـك انـسـجـامـى بـيـن مـلتحـاصـل شـد كـانـه از يـك حـلقـوم صـدا در مـى آيد، شما اگر در تهران مى آمديد همان معناراشنيديد، در تظاهرات كه در
آخـر ايـران مـى شـد، مـى شـنـيـديـد هـمـان مـطـلبى كه ايران ، همان فريادى كه از حلقومتـهـرانـى ها در مى آمد از حلقوم آبادانى ها هم در مى آمد، بندرعباسى ها هم در مى آمد، مشهدهـم همين طور، همه جاى ايران يك صدا داشتند مثل اينكه يك حلقوم دارد صدا مى كند. اينطورمـنسجم شده بوديد، يك جامعه توحيدى ايجاد كرده بوديد كه همه يكى بوديد. آنها هم اينجـهـت را ديـدنـد كه سيلى كه خوردند از اين حيث خوردند، از دو حيث بود: يكى اسلامش بود،يـكـى هـم ايـن حيثيتى كه ، انسجامى كه شما با هم داشتيد، اين دو تا هر دو مورد نظر بودهاسـت . ايـنـجـا را كـوشش مى كنند با قلم ها و با قدم ها، با تبليغات ، اسلام را از دستمانبـگـيـرنـد، نگذارند حكومت اسلامى پيدا بشود. از اين طرف هم انسجام را مى خواهند از دستشما بگيرند، اين وحدت و جهت جامعه توحيدى كه عبارت از اين بود كه همه با هم يك مقصدداشـتـيـد و كـانـه از يـك حـلقـوم صـدا در مـى آيـد، يـك اراده كـانـه داردعمل مى كند. اين را مى خواهند از دستمان بگيرند، متفرق كنند همه را از هم . طرح هاى مختلفدر ايـن دارنـد، ايـران را از دسـت شـما بگيرند، اين وحدت را از دست شما بگيرند، راه هاىمختلفى دارد در هر جا.
عمل نكردن به موازين اسلامى ، خلاف بيعت با اسلام است
آن لشـكـرهـاى شـيـطـان ، جنود ابليس ، الان در همه جاى ايران رفتند و هستند، هر جا هم كهصـدائى در مى آيد از همين هاست ، از همين شيطان هائى است كه تابع همان شيطان بزرگهـا هـستند. از اينها هر جا يك صدائى در مى آيد و تفرقه افكنى مى شود، از همين هاست . هرجـا صـحـبـت ايـن اسـت كـه مـا مـى خـواهـيـم چـه بـشـود درمقابل نهضت ، در مقابل اين جمهورى اسلامى يك قدى علم مى كنند، از اين تبليغات اينهاست ،تـوى شـهرها، بيشتر توى دهات ، حالا توى روستاها. حالا بيشتر با اسم هاى مختلف ، بافرم هاى مختلف مى روند و اين اشخاص خوب را، اشخاصى اسلامى را گولشان مى زنند،اينها شيطانند و اينها يك مردم سالمى هستند، مى آيند به اسم اسلام آنهائى كه مى خواهنداسلام را بشكنند، با اسم اسلام اينها را گول مى زنند، اوراقى مى نويسند متفرق مى كننددر هـمـه جـا كـه چـه و مى خواهند تفرقه بيندازند بين قشرها، دانشگاه مى روند يك چيز مىگـويـنـد، بـازار يك چيزى مى گويند، در پيش كشاورزها مى روند يك چيز مى گويند، دركـارخـانـه هـا مـى رونـد بـه كـارگـرهـا يـك چيزى مى گويند، هر جا به يك فرم وارد مىشوند، در شهرها هم الى ماشاءالله تفرقه مى خواهند بيندازند و اينها بين همه قشرها مىخـواهـنـد هـمـانـطـورى كـه تـا حـالا زحـمـت كـشـيـده شـد و دانـشـگـاهـى را بـهاهـل عـلم و به طلبه هاى مدرسه نزديك كرد و با هم شان كرد و همفكرشان كرد، مى خواهندايـن را از هـم جـدا كـنـنـد بـاز. بازارى و دانشكده اى هم رفيق شده بودند، دانشگاه و بازاركـانـه يـك مـوجـود بودند، با هم عمل مى كردند اينها مى خواهند حالا جدا كنند از هم . در همهقشرها يك همچو كارى توطئه هست و در صددند كه بشود تا ببينيم كه ملت ما تا چه اندازهاى بـيـدار هـسـت ، آيـا دسـت هاى اينها را خوانده است ؟ آيا توطئه هاى اينها را توجه به آنكرده است ؟
بـايـد بـگـوئيـد، هـمـه مـا مـكـلفـيـم كـه ايـن مـسـائل را تـبـليـغ كـنـيـم ،اهل علم و اهل منبر بيشتر، روشنفكر و
اهـل قـلم بـيـشـتـر. ديـگـران هـم بايد بگويند به همه ، به طور توصيه از هم ، به هم ،سـفـارش كـنـنـد بـه هـم كـه گـول ايـن شـيـاطـيـن كـه مـى خـواهند جدا كنند شماها را از هم ،گول اينها را نخوريد. با اسلام اسلام هم مى آيند، با اسلام مى خواهند جدا كنند از هم . اين، بـايـد ايـن دو تـا مـطـلب در نظر گرفته بشود كه يكى حفظ وحدت ما، يكى هم اين جهتاسـلامـيـت كـه تـوجـه بـه مـقـصـد اسـلام بـود، نـه تـوجـه بـه خـود و يـكـى ازمـسـائل ديـگرى هم كه باز شياطين دارند دنبال مى كنند و ما بايد توجه داشته باشيم ايناسـت كه كارهائى كه انجام مى گيرد، چه از دولت و چه از ملت ، چه از پاسدارها و چه ازكـمـيـتـه هـا، چه از دادگاه ها و چه از نظامى ها، از هر طائفه اى كه انجام مى گيرد، توجهداشته باشيد كه روى موازين اسلام انجام بگيرد، ما انقلاب كه كرديم ، انقلاب از تقريبارژيـم طـاغـوت و كـفـر بـه رژيـم اسـلام و عـدل اسـت . نبايد به اسم انقلاب ما خلاف كارانـقـلابـى بـكـنـيم . انقلاب اسلامى است ، انقلابات ديگر دنيا اسلامى نبوده دنبالش هزارجـور فـسـادهـا بـوده اسـت اما انقلاب ما انقلاب اسلامى است ، همه شما به جمهورى اسلامىراءى داديـد يـك عـده معدودى نه ، راءى ندادند اما ملت راءى به جمهورى اسلامى ، راءى دادبـه جـمـهـورى اسـلامـى ، يـعـنـى پـذيـرفـت كـه نـظـام ، نـظام اسلامى باشد، اين را ملتپذيرفته است و راءى به آن داده است ، بايد وفادار باشد به اين راءى ، وفادار باشدبه اين تعهد
شـمـا بـا اسـلام يـك تـعـهدى الان كرديد، همه مان متعهديم براى اسلام ، اما تازه يك تعهدخاصى با اسلام بستيم و ما بيعت كرديم با اسلام ، بيعت ما اين است كه جمهورى اسلامى ونـظـام اسـلامـى مـى خواهيم و راءى به اين داديم و بيعت كرديم با اين . اگر ما بنا باشدبـگـوئيـم كـه مـا بـيـعـت كرديم با اسلام ، با جمهورى اسلامى ، راءى داديم به جمهورىاسـلامـى ، لكـن به احكام اسلام عمل نمى كنيد، اين خلاف بيعت است ، اين خلاف معاهده است ،بـايـد همه چيز، همه چيزها اسلامى باشد، اگر مصادره مى شود بايد روى موازين اسلامىباشد، اگر مال ديگرى را، هر چه باشد، مال او باشد از او به اسم مصادره بگيرند اينخـلاف بـيـعـتـى اسـت كـه شـمـا بـا اسـلام كـرديـد، اگـر يـك دادگـاهـىمـال يـك شـخـصـى را كـه احـراز نـكـرده اسـت كـه ايـنمال از طريق حرام آمده پيش او، از چپاول آمده پيش او، بخواهد او را مصادره كند با آن بيعتىكه كرده است كه من اسلامى هستم ، مخالفت كرده است ، اگر يك وجب زمين مصادره بشود و ازمـردم گـرفـتـه شـده بـاشد بدون ميزان هاى شرعى ، خلاف معاهده اى است كه با اسلام ماكرديم ، اگر يك نفر آدم ظلم به او بشود، برخلاف موازين به او يك تعدى بشود هر كهاين كار را بكند، اين معاهده اى كه كرده است ، مخالفت كرده .
در اسلام ، قانون خدا حكم مى كند
مـا همه چيزمان بايد اسلامى باشد، نباشد آنطورى كه اسم اسلام را رويش بگذاريم ، درواقـع طـاغـوت بـاشد. يك وقتى ما توجه به اين نكنيم كه ما از طاغوت سر در آورديم بااسـم اسـلام . آنـها طاغوت بودند و اسم اسلام هم تو كار نبود، ما مى گوئيم اسلام ، لكنيـك وقـت سـر از طـاغـوت در مـى آورد، طـغـيـان بـكـنيد به مردم ، پاسدار مردم را اذيت كند،پاسبان مردم را اذيت كند، دادگاه ها برخلاف حكم
بـكـنـنـد، بـايـد همه چيز اسلامى بشود. اگر همه چيز اسلامى بشود يك جامعه اى پيدا مىشود غير قابل فساد، آسيب ديگر نمى بيند آن جامعه ، و اگر بنا باشد كه اگر باز يكجامعه اى هرج و مرج باشد آسيب بردار هست ، همه چيزش بايد سرجاى خودش محكم باشد ومـوازيـن بايد موازين الهى باشد و مملكت يك مملكت اسلامى باشد، قانون اسلام باشد. دراسـلام يـك چـيـز حكم مى كند و آن قانون است ، زمان پيغمبر هم قانون حكم مى كرد، پيغمبرمـجـرى بـوده ، زمـان امـيـرالمـؤ منين هم قانون حكم مى كرد، اميرالمؤ منين مجرى بود. همه جابـايـد ايـنـطـور باشد كه قانون حكم كند، يعنى خدا حكم بكند، حكم خدا. حاكم يكى است ،خدا، قانون ، قانون الهى ، ديگران مجرى او، اگر بخواهند از خودشان يك چيزى بگويند،پـيـغمبر اكرم كه راءس همه عالم هست ، خدا به او خطاب مى كند كه اگر چنانچه يك چيزىبـرخـلاف آن چـيـزى كـه من گفته بودم بگوئى ، قطع و تينت را مى كنم ، اخذت مى كنم ورگ كمرت را پاره مى كنم براى اينكه اجرا بايد بكنى آنى كه اسلام گفته ، آنوقت تومجرى او هستى . البته معلوم بود كه او مجرى است و هيچ وقت تخلف نمى كند، لكن سرمشقاسـت اين ، به آن فرد اول اين اخطار را مى كند تا من و شما بفهميم مطلب را، تكليف مان رابـفهميم ، به فردى كه معلوم است ، خدا هم مى داند اين را كه اين تخلف كن نيست ، اين قدمآن طرف نخواهد گذاشت لكن به او به طور اينكه اگر اين كار را بكنى به او مى گويدتـا هـمـه مـردم تـكـليـفـشان را بفهمند كه اگر پيغمبر هست ، ديگران هم همين طور و اگر ماتخلف كنيم از قوانين الهى ، تا يك حدودى خداى تبارك و تعالى مهلت مى داد، لكن يك وقتهـم اگـر از مـهـلتـش گـذشـت ديـگر معلوم نيست چه خواهد شد. حالائى كه ما همه فرياد مىزنيم و بر ضد اين اشخاص كه همه چيز ما را بردند اين صداها را مى كنيم كه امريكا كذا،اگـر خـودمان يك وقت تخلف بكنيم و توجه نداشته باشيم به اينكه نبايد تخلف كنيم ،اعتنا نكنيم به قوانين اسلام ، يك وقت خداى نخواسته عنايت خدا از ما سلب مى شود، خودمانرا بـه خـودمـان واگـذار مـى كـنـد اگـر ايـنطور شد، بكلى از بين خواهيم رفت . بايد همهتـوجـه داشـتـه بـاشـيم و همه دعا كنيم ، از خدا بخواهيم كه ما پيرو اسلام و پيرو قوانيناسلام باشيم .
خداوند انشاءالله همه تان را حفظ كند. موفق باشيد و من متشكرم از اينكه در اين هواى سرداز راه هـاى دور تـشـريـف آورديد اينجا و اميدوارم كه همه تان با سعادت و سلامت ، خواهرهاهمين طور، برادرها همين طور و مؤ يد و منصور باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 11/10/58
بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از بانوان آذربايجان
اينها (اخلالگران ) با وسائل مختلف اغفال مى كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
اشـكـال ايـن اسـت كـه آنهائى كه آشنا نيستند به وضع آذربايجان و به حالات مردم غيورتـبريز، آنهائى كه نمى دانند تبريز و آذربايجان هميشه طرفدار اسلام و كشور بودندكـه قـشـرهـائى از خـارج كـشـور و مـردم بـيـرون هـسـتـنـد،اشـكـال ايـن كـارها اين است كه در خارج منعكس مى شود كه آذربايجان اينطور شد، تبريزاينطور اختلافات شد. شما خودتان كه آگاهيد و ماها آگاه هستيم ، مى دانيم كه اين جمعيتىكه در اينجا اينطور شرارت ها را مى كنند، اينها يك اشخاصى هستند كه هر جا يك صدائىبلند مى شود، از اطراف جمع مى شوند آنجا و آنوقت يك دسته اشخاصى كه آگاه نيستند،مـردمـى هـسـتـنـد، خـوب هـسـتـنـد، لكـن از روسـتـاهـا، از اهـل دهـات كـه توجه ندارند به عمقمـسـائل كـه ايـنـهـا چـه نـقـشـه اى دارنـد، ايـنـهـا مـى رونـد ايـنـهـا را بـاوسـائل مـخـتـلف اغـفـال مـى كـنند، آنوقت يك آشوب بپا مى كنند، يك كارهائى كه برخلافاسـلام اسـت ، بـرخـلاف نـهـضـت اسلامى است ، آنها را وادار مى كنند آن كارها را بكنند و درخـارج مـنـعـكس ‍ كنند به اينكه آذربايجانى ها اينطورند يا آذربايجان اينطور است . اگرمـرزهـاى خـودشـان را مـشـخـص مـى كـردنـد كه ما چه اشخاصى هستيم و چه مى خواهيم ، ايناشكال خيلى نداشت ، چه مى خواهيم شان .
دشمنان از اسلام ضربه ديدند و سيلى خوردند
ما از اول انقلاب تا حالا فهميديم كه اين اشخاص چه مى خواهند، اين اشخاص مى خواهند كهاسلام نباشد. يك دسته اى هستند كه از اول انقلاب اينها در فكر اين بودند كه اين جمهورىاسـلامـى در ايـران تـحقق پيدا نكند و لهذا ديديد كه از آراء مردم جلوگيرى مى كردند. يكدسـته اى بعضى صندوق ها را آتش زدند، با اسلحه جلوگيرى كردند از راءى دادن بعضجاها و بعد هم قدم به قدم با جمهورى اسلامى مخالفت كردند و حالا هم مخالفند. مطلبشانمعلوم است كه اين است و چرا اينطور است ، آنها هم باز معلوم است ، براى اينكه آن اشخاصاز ريشه هاى آنها هستند و همدست با آنها هستند، آنها از اسلام ضربه ديدند، سيلى خوردنداز اسـلام ، نـمـى خواهند كه اسلام در خارج تحقق پيدا بكند، لكن مرز خودشان را معين نمىكنند كه ما كى هستيم ، ما چه جور اشخاص هستيم ، از اين جهت اين خطر براى
آذربايجان هست كه در خارج بگويند كه آذربايجان اينطورى است و اين را بايد جوان هاىآذربـايجانى ، آقايان از آذربايجان كارى بكنند كه اين خطر مخالفت با اسلام برداشتهشـود. آذربـايـجـانـى كـه هميشه طرفدار اسلام بوده ، براى هر قضيه اى پيشقدم بوده ،بـراى رفـع ظـلم پـيـشـقـدم بـوده اسـت ، آذربـايـجـانـى كـه در صدر مشروطيت ستارخان وبـاقـرخـانـش آن زحـمـات را كشيد، بعد خيابانى آن كارها را كرد، در زمان ما از آذربايجانقـيـام شـد و بـر ضـد رضاخان . مرحوم آميرزا صادق آقا مرحوم انگجى و بعضى ديگر ازعـلماء آذربايجان قيام كردند، تبعيد شدند، مدت ها تبعيد بودند در خارج ، شايد در سنقربـود يـا سـقـز بـود، يـك هـمـچـو جـائى . آذربـايـجـان هـمـيـشـه در صـفاول واقع بوده است براى مخالفت با اشرار، براى پيشبرد اهداف اسلام . آنوقت يك دستهاى ، خـوب ، اشـرار هـم ، در هر طايفه اى چند نفر از اشرار هم هست ، لكن از اطراف جمع مىشـونـد، اعـلام مـى كـنـنـد كـه مـا هم ملحق شديم ، آنوقت گروه فرقان مثلا، يك گروهى كهتـروريـست هستند و مثل آقاى مطهرى را مى كشند و اعلام مى كنند، آقاى قاضى را مى كشند وآن چـريـك هـاى كـمـونـيـسـت وقـتـى بـنا شد كه يك همچو جمعيتى باشند كه رفقاشان اينهاباشند، آنهائى كه متصل به آنها مى شد اينها باشند، يعنى اينهائى كه اسلام به خودشراه نـمـى دهـد، اسـلام راه نـداده بـه خـودش ، اسـلام بـه ايـن راه نـداده ، ايـنـهـا آمـدنـد درقـبـال جـمـهورى اسلام ، يك جمعيتى كه محل نماز جمعه را آتش مى زنند. يك وقت مخالفت يكدسـتـه بـا دسـتـه ديـگـر اسـت ، از آثـار هـر كارى معلوم است اينكه چكاره اند اينها، آن كهمـحـل خـطـبـه امـام جـمـعه را، محل عبادت مسلمين را آتش بزند، به نمازگزارها حمله مى كند وزخمى مى كند و چه مى كند، خوب ، اينها معلوم است كه وضع روحى شان چيست . كارهاى آدمانـعـكـاس روحـش اسـت . از ايـنطور كارها، اينطور شرارت كه به عبادتگاه خدا حمله بكنند،آتش بزنند محلى را كه نماز خدا در آنجا انجام مى گيرد، حمله كنند به عبادتگاه مردم ، بهجـائى كـه مردم نماز مى خواهند بخوانند، خوب اينها، از اينها معلوم مى شود كه اينها سنخروحـشـان چـه اسـت و عـقائدشان چه است . بايد آذربايجان خودش را از اين لكه اى كه مىخـواهـنـد بـه او بـچسبانند مبرا كند، تبرئه كند خودش را از مردمى كه با اين اسم ها، اسمهـائى كـه اصـلا مربوط به انسانيت و اسلام نيست ، دارند يك همچو كارى مى كنند كه خلقآذربـايجان را آلوده كنند. اين يك مساءله مهمى است براى آذربايجان ، آذربايجانى كه درطول تاريخ مخالفت كرده است با اينها. زمان سابق كه ايران را گرفته بودند و پيشهورى آن بـسـاط را درسـت كـرد، آذربـايـجـانـى نـجـات داد ايـران را، يـك جمعيتى كه هميشهخدمتگزار اسلام بوده اند.
جوان هاى آذربايجان بايد نگذارند كه اين لكه به دامن آنها بچسبد
حـالا براى خاطر اينكه يك دسته اى به هواهاى نفسانى خودشان دارند آنها را لكه دار مىكـنـنـد، آذربـايـجـان بـايـد خـودش را از اينها نجات بدهد، بايد خودش را از اين عيبى كهبـرايش درست مى كنند، لكه اى كه برايش مى چسبانند، بايد نجات بدهد خودش را. جوانهاى آذربايجانى بايد نگذارند كه اين لكه به دامن آنها بچسبد و در خارج اشخاصى كهنمى دانند، به اسم آذربايجان يك همچو مسائلى تمام
بـشـود و مـا امـيـدواريم كه اينهائى كه براى رسيدن به مقاصدى كه طرحش از خارج داردريخته مى شود، خارج است كه اينها را راه مى برد، راهنمائى مى كند، آذربايجان از خارجبـايـد بـه ايـن تـوجـه داشـتـه بـاشد و ما اميدواريم كه خداوند تاءييد كند مسلمان ها را وتـاءيـيـد كـنـد شـماها را و من بايد از شما بانوان محترم تشكر كنم كه از راه دور در هواىسـرد آمـديـد و در ايـن مـنـزل محقر در زحمت واقع شديد. خداوند شماها را انشاءالله در پناهخـودش حـفـظ كـنـد و بـه سـعادت و رفاه و سلامت برساند و دشمن هاى اسلام را محو كند وآثار آنها را از بين ببرد.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 12/10/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى جهاد سازندگى تبريز
بسم الله الرحمن الرحيم
برگرداندن قدرت فعاله جوانان به رخوت و بى تقاوتى ، از توطئه هاى اجانب
اين تحولى كه در جوان هاى ما، در انسان ها، آنهائى كه متعهد هستند پيدا شده است ، اهميتشبـيـشـتـر از آن تحولى است كه در مملكت پيدا شده است . اين بود كه با همت شما جوانان ،هـمـه قـشـرهـا، زن و مـرد، بـزرگ و كـوچـك ايـن سـدبـاطـل را، سـد شـيـطـانـى را شـكـسـتـيـد و شـيطان ها را از حريم اسلام بيرون كرديد. اينتـحـولى اسـت كـه در كـشور پيدا شد و رژيم طاغوتى به رژيم اسلام آن هم به همت همهبـرگـشـت . لكـن آن چـيـزى كـه بسيار مهم است ، آن چيزى كه اجانب روى آن بيشتر كار مىكـردنـد و كـردنـد، آن انـسان هاست . در سال هاى طولانى كه اخيرا هى قوه پيدا كرد، اينهادرصدد بودند كه اين انسان ها را از آن حالى كه به حسب طبع خودشان و فطرت اسلامىخـودشـان هـسـت بـرگـردانند به يك حال ديگر و نگذارند نيروى انسانى اين كشور بلكهنـيـروى انـسانى شرق نگذارند كه !!! پيش برود. با شيوه هاى مختلف ، در هر جا به يكشـيـوه خـاصـى و طـرح خـاصـى انـجام اين كار را مى خواستند بدهند كه جوان هاى ما از آنقـدرت فـعـاله كـه دارنـد بـرگـردنـد بـه يك حال رخوت و بى تفاوتى . اينهمه مراكزفحشا كه اينها درست كردند و دامن به آنها زدند، تبليغات كردند، روزنامه ها و مجلاتشان، راديو و تلويزيونشان دامن زد به اين مراكز و به اين فساد، اينها همچو نبود كه بدونتوطئه اى باشد. اينكه به نظررسد اين بود كه يك توطئه اى بود براى اينكه جوان هارا وارد كنند به اين مراكز و از آن قدرت فعاله اى كه دارند اينها را خلع سلاح كنند. شمامـى دانـيـد كـه خـوب ، جـوان هـا در آن غـرور جـوانى كه دارند به دام يك مراكز شهوانى ومـراكز فساد كشيده مى شوند و باز با تجربه معلوم است كه اشخاصى كه عادت كردندبـه ايـنـكـه در ايـن مـراكـز بروند و مشغول باشند، اينها مى توانند آن قوه فعاله اى كهبـايـد، داشـته باشند. هروئين و ترياك و مواد مخدر و مشروبات يك باب است كه كسانىكـه عـادى بـشـونـد به اينها، ديگر از آن كار نمى آيد. شما اگر توجه داشته باشيد درهمين جهاد سازندگى كه شما جوان ها (خداوند حفظتان كند) وارد شديد اگر شخصى باشدكـه عـادت بـه هروئين داشته باشد نمى تواند اينجا كار كند. آنهائى كه از اين فعاليتبـر كـنـار بـاشـنـد، آنـهـائى كـه عادت كردند به اينكه در اين مركزهائى كه براى بهخيال خودشان تفريح ، به حسب واقع براى فاسد كردن جوان ها درست كردند، آنهائى كهعادت كردند به آن ، نمى آيند دنبال اين كارها. اينهائى كه وارد شدند در جهاد سازندگىاز همه قشرها، از
دكـتـرهـا، از مـهـندسين ، از محصلين ، از بازرگانان ، از همه قسم ها، كارگرها، همه آمدند،ايـنـها غير از آنهائى هستند كه آن عادت را دارند. البته در اين نهضت آن چيز مهمى كه بازاسـلام دريـافـت ، ايـن بـود كـه جوان هاى بسيارى از آن مراكز كشيده شدند به ميدان ، رهاكـردنـد آنـها را. همين ديروز پريروز بود يك كسى گفت كه اين خيابان كجا و كجا كه يكمراكزى بود براى يك مسائلى ، الان هيچ در آن نيست .
تبديل خوف ملت به قدرت ، از كارهاى خدا بود
ايـن نـهـضت براى اينكه اسلامى بود و براى خدا بود، خداى تبارك و تعالى كمك كرد درهـمـه مـراحـلش ، كمك كرد در مراحل ابتدائى راجع به شكست دشمنتان ، اين تاءييد خدا بودوالا مـاهـا كـه اسلحه نداشتيم و اسلحه را بلد هم نبوديم چطور بايد مثلا چى كرد، لكن يكتـفـنـگ هـم داشتيم مى توانستيم كه تفنگ بيندازيم ، ما تعليمات نظامى نداشتيم ، آنهائىكه تعليمات نظامى داشتند، خوب ، ابتدائا با آنها بودند. ملت ما تعليمات نظامى و بىسـاز و بـرگ ، بـا قـدرت ايـمـان بـه مـيـدان رفـت و در مـرحـلهاول آنها را شكست داد و اين نبود جز تاءييد خداى تبارك و تعالى و قدرت اسلام .
يـعـنـى آن تـحـولى كـه در مـلت پـيـدا شـد كـه از حـال خـوف بـرگـشـت بـهحـال قـدرت ، از حـال ضـعـف بـرگـشـت بـه حـال قـدرت ، ايـنتـحـول ، تحول الهى بود، دست بشر امكان ندارد برايش كه بتواند در يك ملتى اينطورتحول ايجاد كند، هيچ امكان ندارد. اگر كسى بخواهد پاى خودش حساب كند، آدم جاهلى استيا آدم خودخواهى است . اين قدرت ، قدرت خدا بود كه از بچه كوچك تا پيرمرد و جوان ها،هـمـه ، زن هـا و مـردهـا، هـمه با يك قدرتى ، با يك قوه اى ريختند در خيابان ها و با دستخـالى دشـمـن را بـه هـمـه جهازى كه داشت از صحنه بيرون كردند و باز اين قدرت الهىبود كه آنها را بك رعبى در دلشان افكند كه نتوانستند حتى آن سلاح هائى كه دارند بهكـار بـيـنـدازنـد و بـاز قـدرت الهـى بـود كـه وقـتـى شماها به ميدان رفتيد، فوج فوجسـربازها به شما متصل شدند. اينهائى كه بايد تحت فرمان آنها باشند نبردند فرمانآنها را، متصل شدند به شماها. اين يك تحول روحى بوده براى ملت ما كه فوق پيشبرد ماو فـوق ايـن پـيـروزى است كه در او پيدا شده ، يعنى غلبه كرد هر انسانى بر آن حالاتنفسانيه اى كه داشت كه خوف داشت ، احتمال اينكه بشود مثلا ما يك همچو قدرتى را از بينبـبـريـم ، اول نـمـى داد، بـعـد يـكـدفـعـه خـدا خـواسـت ومتحول شد به يك موجودى كه مصمم و فرياد اينكه بايد ديگر اين جرثومه فساد نباشد،و يك تحول ديگرى كه اميدوارى براى انسان مى آورد، اين حس تعاون كه پيدا شده است درملت .
بوجود آمدن حس تعاون در ملت از معجزات خداست
شـمـا را يـك قـدرت غـيـبـى وادار كـرده اسـت كـه بـرويـدمـشـغـول بـشـويـد به اين كارهائى كه براى ملتتان فايده دارد. يك قدرت غيبى ، ملائكهالله ، آنها شما را وادار كردند كه برويد اين كارها را انجام بدهيد. شماها و همه جوان هاىما كه در همه قشرهاى ملت و كشور دارند زحمت مى كشند و گاهى از
خـارج مـى آيـنـد در ايران و زحمت مى كشند، اينها يك قدرت الهى است كه اينها را وادار كردبـه ايـن كـار. ايـن يـك امـر بـسـيـار مـهـمـى اسـت كـه بـراى جـوان هـاى مـاحاصل شده ، حس تعاون ، احساس ، همه احساس مى كنند يك وظيفه الهى است داريم انجام مىدهـيم ، همه با محبت و عشق عمل مى كنند وقتى مى رند در من گاهى وقت ها در تلويزيون ديدمكـه ايـن زن هـا، ايـن مـردهـا، ايـن جـوان هـا، ايـن بـچـه هـا تـوى ايـن بـيـابـانمـشـغـول هـسـتـنـد و مـعـلوم اسـت بـا يـك اشـتـيـاقـى مـشـغـولنـد، ايـنـطـور نيست كه يك امرىتحميل به خودشان كرده باشند يك امرى است كه نفسشان كانه عاشق اين مطلب هست .
و آن تـحـولى كـه پـيـدا شـده اسـت كـه جـوان هاى ما فرياد مى زنند كه ما مستعديم براىشهادت ، كفن مى پوشند، اينها يك تحولاتى است كه بشر نمى تواند اين كارها را بكند،اينها كار خداست . من ديروز يك عقدى اينجا كردم بين يك جوانى و يك دخترى ، اين دختر بعدكـه مـى خـواسـت بـرود يـك كاغذى داد كاغذ را كه من خواندم ديدم كه خوب ، بعد از اينكه ،شما دعا كنيد كه اين جوان هاى ما چه ، چه ، چه ، آخرش نوشته (من عاشق شهادتم ) و ازاين قبيل زيادند. اينها يك تحول انسانى است كه خدا ايجاد كرده در شما، قدرش را بدانيدكه از ناحيه خدا اهداء شده به شما.
و ايـن حـس تـعـاونـى كـه شـمـا الان احـسـاس مـى كـنـيـد كـهمـيـل داريد برويد كار بكنيد و مى دانيد كه كشور ما الان محتاج به كار است يعنى كشور مابـه تـبليغات به اينجا رسيده ، هى تبليغ كردند، هر چه صرف تبليغ كردند، همه چيزمـا را دادنـد به غير و همه نيروهاى جوانى ما را از بين بردند و همه جا را خراب كردند باتـبليغات ، هى تبليغ كردند به اينكه به تمدن بزرگ مى خواهيم برسيم ، بعد از مثلاهـمـيـن زودى مـا در عـرض مـمـالك پـيـشـرفـتـه ، جـلو رفـتـه ، چه شده ، مى رسيم باز اينسـال ديـگر. مثلا از اين حرف هائى كه اغفال مى خواستند بكنند كشور ما و جوان هاى ما را وايـنـكـه تـوجـه نـداشـتـه بـاشـند به اينكه دارد سرشان چه مى آيد. من و شما باز اطلاعنداريم كه به سر ما چه آمده ، مسائلى بوده است كه بين خود اين شخص با اجانب ، شايدايـن را بروز هم ندادند به كسى . قراردادهائى كه اين رژيم كرده ، اين رژيم فاسد كردو هـمـه چـيـز مـا را داده اسـت ، وابستگى كه از همه جانبه پيدا كرده است ، ايران را وابستهكـردنـد و از آن طـرف بوق و كرنا به اينكه مملكت چه و چه و چه ، از آن طرف همه چيزشرا تـهـى كـردنـد و با تبليغات انسان ها را هم تهى كردند از آن واقعيتى كه بايد داشتهباشند.
خودتان را به خدا، آن مبداء قدرت متصل كنيد
و خـدا خـواسـت كـه بـه داد ايـن مـمـلكـت رسـيـد، بـه داد ايـن كـشـور رسـيـد. اگـر يـك چـنـدسـال ديـگر ادامه پيدا مى كرد اين خيانت ها و جنايت ها، ديگر معلوم نبود كه بشود اصلاحشكـرد. خـدا خـواسـت كـه ايـن مـلت را بـرگـردانـد از حـالى كـه داشـت بـه يـكحـال ديـگـرى ، بـيـدارشان كرد. يكدفعه ما ديديم سرتاسر كشور بيدار شدند و همه همآنـهـائى كـه تـا آنـوقـت از پـاسبان مى ترسيدند حالا از تانك نترسيدند، آنهائى كه ازبـاتـوم مـى تـرسـيـدنـد از مـسـلسـل ديـگـر نـتـرسـيـدنـد. ايـنـهـا يـكمـسـائل غـيـبـى اسـت ، الهـى اسـت . دل هـا را بـه آن مـبـداء قـدرتمتصل كنيد، گمان نكنيد كه خودمان يك چيزى هستيم ، از اين وابستگى هاى دنيائى
بيرون برويد و وابسته كنيد خودتان را به آن مبداء قدرت . قطره ها خودتان را به دريابـرسـانـيـد. مـاهـا قـطـره ايـم ، از قـطـره هـم كـمـتـر، امـا اگـرمـتـصـل بـشـويـم بـه آن دريا، كار ازمان خيلى مى آيد. خدا با جماعت است . ايران همه بايدمشغول كار بشوند تا نجات پيدا بكنند. كشور خودتان را نجات بدهيد.
نگذاريد يك عده مفسد سابقه درخشانتان را آلوده كنند
مـن مـتـاءسـف مـى شوم از اينكه مى بينم در محيط آذربايجان كه محيطى بوده است كه هميشهطرفدار اسلام ، هميشه طرفدار استقلال كشور، يك اشخاصى پيدا بشوند، يك ريشه هاىفاسدى پيدا بشوند كه بخواهند بدنام كنند آذربايجان را. اين اهميت داشته باشد پيشتان، شـمـا سـرافـراز در ايـران و در دنـيا بوديد براى اينكه همه توطئه هائى كه واقع مىشـد، مـى شـكـسـتـيـد، شـمـا در صـف اول بـوديـد در مـشـروطه و در بعد از مشروطه در صفاول مجاهده بوديد، شما مجاهدين خيلى داريد، شما (خيابانى ) داريد و ستارخان داريد وبـاقرخان داريد، علما داريد، مرحوم آقاميرزا صادق آقا از مجاهدين بود و مرحوم انگجى كهاينها از تبريز در زمان ما بودند. شايد شماها خيلى ها يادتان نباشد، اين ديگر در زمان مابـود كـه ايـنـها را گرفتند آوردند، تبعيد كردند در يكى از شهرستان ها و بعد هم مرحومآقـامـيـرزا صادق آقا آمد قم ، ديگر نرفت به تبريز، همين جا فوت شد و قبرشان هم همينجاست . شما مردها داشتيد، مردهاى بزرگ داشتيد از همه طبقه ، نگذاريد شما را آلوده كنند وايـن نـشـان الهـى كـه در پـيـشـانى هاى آذربايجانى است اينها بكنند و به جاى او يك چيزديـگـر بـچـسـبانند. الان اين مفسدين ، اين فاسدها درصدد اينند كه هر جا يك بساطى درستكـنـنـد، در آذربـايـجـان هـم مـشغولند به اسم اسلام ، به اسم اينكه ما مسلمانيم ، به اسمايـنـكـه مـا چـطـور هـسـتـيـم ، حـمـله مى كنند به معبد مسلمان ها، جماعت مسلمان ها را به كتك مىگيرند. اين با اسلام مى سازد؟ اين جز اين است كه در خارج گمان بكنند كه يك دسته اىاز آذربـايجانبين دارند اين كار را مى كنند؟ در صورتى كه معلوم نيست اينطور باشد، يكدسـتـه فـاسـد هـسـتـنـد، يـك دسـتـه را هـم اغـفـال كـردنـد، يـك دسـتـه اشـخـاص فـاسـداغـفـال كـردنـد يـك دسته جوان هاى ما را اينها را از اين غفلت بيرون بياوريد، بسازيد اينجوان هاى خودتان را كه براى اسلام باشند، آبروى آذربايجان را حفظ بكنيد شماها.
خداوند انشاءالله شماها را حفظ كند و اين جهاد سازندگى شما انشاءالله ايران را حفظ كندايـران را خـودكـفا كند. با كار خودمان ، دسترنج خودمان مملكت خودمان را از گير اجانب ، ازچـنـگـال آنـها بيرون بياوريم ، خودمان اداره كنيم كشور خودمان را. خداوند همه تان را حفظكند و مؤ يد باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 12/10/58
بيانات امام خمينى در جمع كارگران كارخانه ذوب آهن
امـروز ضـدانـقـلاب كـسـى اسـت كـه در كـارهـا سـسـتـى واخلال كند
بسم الله الرحمن الرحيم
قـبـلا تشكر مى كنم از همه گروه هائى كه زحمت كشيدند و آمده اند در هواى سرد اينجا و مااعـلام هم كرديم كه زحمت نكشند عجالتا تا هوا خوب بشود اگر عمرى بود آنوقت تشريفبـيـاورنـد. از همه شما جوان ها تشكر مى كنم و دعا مى كنم به همه شما. شما مى دانيد كهامروز آنهائى كه مى خواهند نگذارند اين نهضت ، نهضت اسلامى به ثمر برسد، با طرحهـاى مـخـتـلف ، بـا فرم هاى مختلف در بين قشرهاى ملت ايجاد تشنج ، ايجاد اختلاف بكنند.مـسـاءله كـم كـارى و بـيـكـارى در ادارات ، در كـارخانه ها خصوصا كارخانه هائى كه جهتحـيـاتـى بـراى يـك كـشـور دارد، مـثـل ذوب آهـن كـه شـمـا آقـايـان هـسـتـيـد،مـثل نفت ، اين عناصر بيشتر آنجا مى خواهند نفوذ كنند براى اينكه هر جا كه خدمتش به ملتزيـادتـر بـاشـد، اينها مى خواهند آنجا را فلج كنند كه استقرار پيدا نشود در اين كشور ونـتـوانـد حـكـومـت مـسـتـقـر پـابـرجا تعيين كند. امروز ضدانقلاب كسى است كه آن كارى كهمـشـغـول هـسـت ، در آن كار سستى كند، در آن كار بيكارى كند يا وادار كند اشخاصى را كهآنـهـا كـم كـارى كـنـنـد، از زيـر بـار شـانه خالى كنند كه اين ضربه اى است به كشورخـودشـان و آنـهـا هـمـيـن مـعنا را مى خواهند كه جاهائى كه محيط كار است نگذارند كار انجامبـگـيـرد، بـين كشاورزها بروند و نگذارند كشاورزى كنند، با اسم هاى مختلف بريزند وجـلوگـيـرى كـنـنـد از كـشاورزى ، در محيط كار بيايند و نگذارند شما آقايان كار كنيد، ياوسـوسـه كـنـنـد كـه مـنـتـهـى بـه كـم كـارى يا بيكارى يا تحصن يا راهپيمائى و اينطورمـسـائل بـشـود. بـايـد تـوجـه كنيد كه تمام اينها توطئه است ، از اشخاصى كه از اسلامضربه خوردند و از وحدت شما آسيب ديدند.
اگـر چـنـانچه يك ملتى نخواهد آسيب ببيند بايد اين ملت اولا با هم متحد باشد و ثانيا درهـر كـارى كـه اشـتـغـال دارد او را خـوب انـجام بدهد. امروز كشور، محتاج به كار است . يككـشـورى كـه فقير است ، يك كشورى كه همه چيزش را غارت كردند و بردند و شما هم مىخـواهـيـد كـه مـحـتـاج به اجانب نباشيد، محتاج به دشمن هاى تان نباشيد، بايد كار بكنيد.شمائى كه در ذوب آهن هستيد (و خداوند توفيقتان بدهد) كار بكنيد و براى خدا هم اين كاررا بـكـنـيـد، يـك نـحـو عـبـادتـى اسـت بـراى شـمـا. و آنـهـائى كـه در كـشـاورزىمـشغول كشاورزى هستند، آنها هم كار بكنند كه ما در كشاورزى در ارزاقمان خودكفا باشيم .براى ما ننگ است كه در ارزاقمان دستمان را پيش ‍ آمريكا دراز بكنيم . ما بايد جديت كنيم .خداوند به
ما هم زمين داده ، هم آب داده است و هم بركات آسمانى هست . بايد كار كنيم تا خودكفا باشيم، بـلكـه انـشـاءالله صادرات هم داشته باشيم . شما برادرها الان عبادت تان اين است كهكـار بـكـنـيد. اين عبادت است . همانطورى كه فرض كنيد آمدن به زيارت حضرت معصومهسـلام الله عـليـهـا عـبـادتـى اسـت ، كـار كـردن هـم يـك عبادتى است و شايد از بسيارى ازمستحبات بالاتر باشد.
همه مكلفند كه در امور با جديت و اتكال به خدا پيش بروند
تـوجـه داشـتـه بـاشيد كه با اينطور وسوسه ها، با ايجاد اختلاف ، با ايجاد ياس ، باايجاد بيكارى مى خواهند نتيجه بگيرند. اينها يك مسائلى است كه حساب كردند روى آنها ودر كـشـور مـا مـى خواهند پياده كنند. اينكه مى بينيد كه در هرجا يك صدائى در مى آيد، اينهـمـيـن صـداهـائى اسـت كـه از حـلقـوم اجـانـب بـيـرون مـى آيـد و ايـنـهـائى كـه درداخل هستند، عمال آنها هستند. شما اشخاصى كه در بينتان مى آيند و وسوسه مى كنند راجعبـه ايـن امـور و مـى خـواهـنـد كـه شـما را از كار بازدارند، از پيش خودتان آنها را بيرونبرانيد، راه ندهيد پيش ‍ خودتان . اگر اشخاصى در آنجا هستند كه مى خواهند نگذارند كهكـارها انجام بگيرد معرفى كنيد به آن اشخاصى كه متصدى كارند آنها را كنار بگذارندو خـودتان بايد كمك بكنيد. الان خود ملت بايد در همه امور كمك بكند. در يك وقت انقلابىمـلت خـودش بـايد قيام كند تا اينكه كارها را انجام بدهد. اگر ملت بنشيند كنار و بخواهددولت يـك كـارى را بـكـنـد، دولت هـمـچو قدرتى ندارد. در مواقع انقلاب كه همه دشمن ها،آنهائى كه چپاولگر بودند و دستشان كوتاه شده است ، در توطئه هستند، نمى تواند يكقـشـر كـار را انـجام بدهد، اين به عهده خود ملت است . همه ما مكلف هستيم كه در امورمان باجديت و اتكال به خدا پيش برويم . خداوند شما را انشاءالله مؤ يد و منصور قرار بدهد وهـمه آقايانى كه از اطراف آمدند و اينجا هستند، از همه تشكر مى كنم و به همه دعا مى كنمو خدمتگزار همه هستم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 12/10/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مردم آذربايجان
امروز تمام اسلام با تمام كفر مواجه است
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بـر شـمـا جـوانـان عـزيـزى كـه از راه دور و از مـركـز قـدرت در ايـنمـنـزل كـوچـك كه نتوانست اين منزل كه تمام رفقاى شما را جا بدهد مى فرستم . درود برمـلت ايـران ! درود بـر اهـالى غيور آذربايجان درود بر مردم غيرتمند تبريز و سلام برهمه مومنان و عبادالله الصالحين !
مـا امـروز مـحـتـاج بـه قـدرت هستيم . امروز كه اسلام مواجه با دشمن است و تمام اسلام باتـمـام كـفـر مـواجـه اسـت ، احـتـيـاج بـه قدرت داريم ، قدرت با توجه به خداى تبارك وتـعـالى و وحـدت كـلمـه حـاصـل مـى شـود. آذربـايـجـان هـمـيـشـه سـد مـحـكـمـى درمـقابل دشمنان اسلام بوده است و آسيب پذير نبوده است . آذربايجان آسيب پذير نبوده استو نخواهد بود. آذربايجان طرفدار اسلام و پشتيبان اسلام است . آذربايجان با ملت ايرانيكى است و ملت ايران ملت آذربايجان و ملت ايران ، دو نيست ، همه يك هستند. اسلام به همهمـا حق دارد، ما بايد حق اسلام را ادا كنيم . ادا كردن حق اسلام به اين است كه تفرقه در بينخـودمان نباشد. آنهائى كه مى خواهند ايجاد تفرقه كنند، از خود برانيد. توطئه هائى كهاز شـرق و غـرب در ايـران دارد نضج گيرد، نگذارند كه نضج بگيرد. اهالى آذربايجاننـگـذارنـد اخـتـلاف در مـيـان مـلت حـاصـل بـشـود، اخـتـلاف در بـيـن خـودشـانحـاصـل بـشـود. اسـلام بين همه افراد مسلمين عقد اخوت بسته است ، مؤ منين را برادر خواندهاسـت . شـما برادرها پشتيبان هم باشيد، نكند كه اعداء اسلام بخواهند با طريق هاى مختلفتفرقه بيفكنند بين شماها و ديگران . نگذاريد قشرهائى كه الهام از خارج مى گيرند و ازدشـمـنـان اسـلام مـى گـيـرنـد بـيـن جـوانـان شـمـا نـفـوذ كـنـنـد و نـگـذارنـد وحـدتحاصل بشود، تفرقه ايجاد كنند.
هر ندائى بر خلاف دولت اسلامى ، به ضرر اسلام و به نفع اجانب است
امروز هر ندائى برخلاف انقلاب اسلامى ، برخلاف جمهورى اسلامى بلند بشود به نفعاجـانـب است ، به ضرر اسلام ، جمهورى اسلام . جمهورى اسلامى ، جمهورى است كه بر آناحـكـام اسـلام بـايد جارى بشود و مخالفت با جمهورى مخالفت با اسلام است . كسانى كهنغمه مخالفت باجمهورى اسلام دارند، مى خواهند اسلام را نگذارند در ايران
پياده بشود.
شـمـا بـرادرهـا بـيـدار بـاشـيد و هوشيار، توجه داشته باشيد كه اجانب و توطئه گراننـنـشـسـتـه انـد و از همه طرف مشغول توطئه هستند. جوانان عزيز آذربايجانى را نگذاريدآنـهـا اغـفـال كـنـنـد، نگذاريد با شيوه هاى مختلف اغفال بشوند. عزيزان آذربايجانى شماهميشه طرفدار اسلام و هميشه سد بزرگ بوديد و اين سد بزرگ را حفظ كنيد. شما مديوناسـلام هـسـتـيـد. امـروز اسلام در موضع حساسى واقع است و كشور شما در موضع حساسىواقع است در مقابل قدرت هاى بزرگ و توطئه هاى داخلى و خارجى ، اينها كه موجب تفرقهمـى شوند آلت دست خارج هستند، آنها در بين اقشار ملت ايجاد نفاق مى كنند. ملت ما هوشياربـاشد و بيدار. آن روز كه مى خواستيد راءى به جمهورى اسلامى بدهيد،مخالفت كردند وآن روز كه مى خواستيد خبرگان خودتان را تعيين كنيد، مخالفت كردند و آن روز كه قانوناسـاسـى را راءى داديـد، مـخـالفـت كـردنـد و امروز كه مى خواهيد رئيس جمهور تعيين كنيد،مخالفت خواهند كرد و فردا كه مى خواهيد مجلس شوراى ملى را تاسيس كنيد، مخالفت خواهندكـرد. ايـنـهـا مخالفت با اسلام است ، آنها از اسلام ضربه خوردند و با اسلام آشتى نمىكـنـنـد. شـمـا پـاسـداران اسـلام هـسـتـيـد و بـا مـشـت مـحـكـم بـايـد درمقابل آنها بايستيد.
هـمـه در صـف واحـد، مـا هـمـه در يـك صـف ، در مـقـابـل اجـانـب ، درمقابل توطئه ها ايستادگى كنيم و نخواهيم گذاشت كه اجانب به وسيله عمالشان نفوذ كنندو بـه خـواسـت خداى تبارك و تعالى استقلال را در كشورمان ايجاد مى كنيم و برنامه هاىاسـلامـى را و احـكـام اسـلام را در همه جا پياده خواهيم كرد. خداوند همه ملت ايران را از شراجـانـب حـفظ كند. خداوند آذربايجانى هاى غيور را از شر اجانب حفظ كند. خداوند به شماهاعزت و سعادت عنايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة
تاريخ : 12/10/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمــع نـمـايـنـدگـان دانـشـجويان دانشكده حقوق ودانشجوياناردبيل
وابـسـتـگـى فـرهـنـگـى اسـاس و مـنـشـا گـرفـتـارى هـاىملل محروم
بسم الله الرحمن الرحيم
در عـيـن حـال كـه هـم وقـت گـذشـتـه اسـت و هـم هـوا سـرد اسـت و هـم شـمـا دوسـتـان در يـكمـنـزل مـرطوبى به هم فشرده نشستيد و موجب تاثر است ، معذلك چند كلمه عرض مى كنم .هـيـچ مـلتـى نـمـى تـوانـد استقلال پيدا بكند الا اينكه خودش ، خودش را بفهمد، مادامى كهخـودشـان را گـم كـردنـد و ديـگـران را بـه جـاى خـودشـان نـشـانـدنـد،استقلال نمى توانند پيدا كنند.
كـمـال تـاءسـف است كه كشور ما كه حقوق اسلامى و قضاى اسلامى و فرهنگ اسلامى دارد،ايـن فـرهـنـگ را، ايـن حـقـوق را نـاديـده گـرفـتـه اسـت ودنـبـال غـرب رفـته است ، غرب در نظر يك قشرى از اين ملت جلوه كرده است كه گمان مىكـنـنـد غـيـر از غـرب هـيـچ خـبـرى در هيچ جا نيست و اين وابستگى فكرى ، وابستگى عقلى ،وابـسـتـگـى مغزى به خارج منشا اكثر بدبختى هاى ملت هاست و ملت ماست . در هر امرى كهپـيـش مـى آيـد، از بـاب اينكه مغزهاى آنهائى كه در راس بودند به طورى بار آمده بودهاسـت كـه از خـودشـان بـكلى منصرف و قبله شان غرب شده بود، يكى از روشنفكرهاشان ،متفكرين شان به اصطلاح گفته بود كه ما تا همه چيزمان را انگليسى نكنيم نمى توانيميـك رشـدى بـكـنـيم . يك همچو مغزهائى در راءس كارها واقع شد و از آن طرف هم تبليغاتدامـنـه دارى كـه غـربى ها و غربزدگان شروع كردند و شايد حالا هم باز باشد، اسباباين شد كه مغزهاغربى شد، قبله غربى شد و تا بيايد اين غربزدگى و اجنبى زدگى ازايـن قـلب هـا و از ايـن مـغـزهـا زدوده بـشـود، وقـت طـولانـى لازم اسـت ، در ايـن پـنـجـاهسـال قـبل هم بوده است ، لكن در اين پنجاه سال اخير و خصوصا در اين زمانى كه شخصىفـاسـد، ايـن مـحـمـدرضـاى فـاسـد، زمـامـدار ايـن كـشـور بـود، ايـنمـسـائل به رشد خود رسيد، غربزدگى به كمال خودش رسيد، در همه جهت وابستگى پيداشـد، در عـيـن حـالى كـه قـضـايـمـان ، قـضـاى حـقـوقـى مـان ومـسـائل حـقوقى مان و مسائل فرهنگى مان يك مسائل پيشرفته و از ساير جاها جلوتر هست ،لكـن در هـر امـرى دسـتشان را دراز كردند از جاى ديگر گرفتند حتى آنوقتى كه در صدرمـشـروطيت كه باز اين مسائل كمتر بود، باز دست يك غربزده گاهى آنوقت هم در كار بودهاسـت كـه قـانـون اسـاسى آن زمان را از غرب گرفته بودند تا اين ملت به خود نيايد وفـرهـنـگ خـودش را پيدا نكند و توجه به اينكه فرهنگى دارد، فرهنگ غنى دارد، نمى شوداصلاح بشود. الان در مدرسه هائى كه دانشگاه ها

next page

fehrest page

back page