((39)) بهترين راه خداشناسى هشام پسر سالم مى گويد: حضرت امام باقر عليه السلام وارد مسجد الحرام شد. گروهى از قريش كه آنجا بودند،چون آن حضرت را ديدند پرسيدند: اين شخص كيست ؟ در زمان امام صادق عليه السلام شخصى به نام ((نجاشى )) استاندار اهواز و شيرازبود. وى با اينكه از طرف خلفاى عباسى فرمانروا بود، ولى از دوستان و شيعيان امامصادق عليه السلام به شمار مى آمد. امام صادق عليه السلام فرمود: امام صادق عليه السلام مى فرمايد: عبد الله ديصانى كه منكر خدا بود خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و عرض كرد: مرابه پروردگارم راهنمايى كن . شخصى محضر امام صادق عليه السلام آمد و درباره وجود خداوند پرسش نمود. حضرتفرمود: اى بنده خدا! تا بحال سوار كشتى شده اى ؟ ابوحنيفه پيشواى فرقه حنفى مى گويد: شعيب عقر قوفى مى گويد: روزى هارون الرشيد (خليفه مقتدر عباسى ) به امام كاظم عليه السلام گفت : روزى ماءمون به اطرافيان خود گفت : هارون الرشيد از جادوگرى خواست كه در مجلس كارى كند كه حضرت موسى بن جعفرعليه السلام از عهده اش بر نيامده و در ميان مردم شرمنده و سرافكنده گردد. جادوگرپذيرفت . گروهى از مردم نيشابور، اجتماع كردند. محمد پسر على نيشابورى را انتخاب نمودند وسى هزار و پنجاه هزار درهم و مقدارى پارچه به او دادند تا در مدينه محضر امام موسىبن جعفر عليه السلام برساند. على بن يقطين از بزرگان صحابه و مورد توجه امام موسى بن جعفر عليه السلام ووزير مقتدر هارون الرشيد بود. روزى ابراهيمجمال (ساربان ) خواست به حضور وى برسد. على بن يقطين اجازه نداد. در همانسال على بن يقطين براى زيارت خانه خدا به سوى مكه حركت كرد و خواست در مدينهخدمت موسى بن جعفر عليه السلام برسد. حضرت روزاول به او اجازه ملاقات نداد. روز دوم محضر امام عليه السلام رسيد. عرض كرد: پسر سلطان سنجر (پادشاه ايران ) يا پسر يكى از وزيرانش به تب شديد مبتلا شد.پزشكان نظر دادند كه بايد به تفريح رفته ، خود را به شكارمشغول نمايد. از آن وقت كارش اين بود كه هر روز با بعضى از نوكران و خدمتكارانش بهگردش و شكار برود. در يكى از روزها با بعضى از نوكران و خدمتكارانش به گردش وشكار برود. در يكى از روزها آهويى از مقابلش گذشت . او با اسب آهو را به سرعتدنبال مى كرد. حيوان به بارگاه حضرت امام رضا عليه السلام پناه برد. شاهزاده نيزخود را به آن پناهگاه با عظمت امام عليه السلام رسانيد. دستور داد آهو را شكار كنند. ولىسپاهيانش جراءت نكردند به اين كار اقدام نمايند و از اين پيشامد سخت در تعجب بودند.سپس به نوكران و خدمتكاران دستور داد از اسب پياده شوند. امام رضا عليه السلام مى فرمايد: امام جواد عليه السلام نخستين امامى است كه در خردسالى (تقريبا در هشت سالگى ) بهمنصب امامت رسيد. متوكل (خليفه خون ريز عباسى ) از توجه مردم به امام هادى عليه السلام سخت نگران و دروحشت بود. بعضى مفسده جويان نيز به متوكل گزارش داده بودند كه در خانه امام هادىعليه السلام اسلحه ، نوشته ها و اشياء ديگر جمع آورى شده تا او عليه خليفه قيام كند.
|