|
|
|
|
|
|
گفتار در حكم ظن در افعال و ركعت هاى نماز مساءله 1 - ظن (گمان ) در عدد ركعات نماز حتى در دو ركعتاول نمازهاى چهارركعتى و در ركعات نمازهاى دو ركعتى و سه ركعتى معتبر است و با آنمعامله يقين مى شود تا چه رسد به ظن در دو ركعت اخير از نمازهاى چهار ركعتى و بنابراين بر مكلف واجب است بمقتضاى آن عمل كند هرچند كه مسبوق بشك باشد به اين معنا كهاگر مثلا در اينكه دو ركعت خوانده يا سه ركعت شك كند بعدا (با كمى فكر) مظنه پيداكند كه دو ركعت خوانده بايد بر طبق حالت دوم خود كه همان ظن استعمل كند. و اما اگر نخست ظن پيدا كند و (پس از كمى فكر) ظن اومبدل به شك شد و يا شك او كه در مثال بالا بين دو و سه ركعت بودمبدل به شك بين سه و چهار بايد بحال اخير خودعمل كند پس اگر در حال قيام شك كند بين سه و چهار و بنا را بر چهاربگذارد ولى همينكه مثلا سر از سجده برداشت شك او منقلب شود بشك بين چهار و پنج بر طبق شك دومعمل مى كند. و همچنين در مثال هاى ديگر و نزديكتر به احتياط آن است كه اگر ظنحاصل مربوط به غير دو ركعت اخيرازنمازهاى چهار ركعتى باشداول بر طبق ظن عمل كند و سپس نماز را اعاده نمايد. و اما ظن در افعال نماز معتبر بودنش محلاشكال است پس احتياط واجب آن است كه هر جا ظن مخالف با وظيفه شك بود مثلا مظنه داشتبه اينكه ركوع رفته و يا قرائت خوانده و محل هم براى تدارك ركوع دارد - قرائت را بهنيت قربت بخواند و ركوع را بياورد و دوباره نماز را اعاده كند و همچنين اگر بعد ازمحل مظنه دارد كه ركوع نكرده و حمد و سوره نخوانده اگر جاى تدارك باقيمانده تدارككند و با تجاوز محل نيز نماز را تمام كند و درمثل ركوع نماز را دوباره بخواند. اگر ترديد كند در اينكه احتمالى كه درباره فلانفعل نماز مى دهم بحد ظن رسيده يا هنوز در حد شك است (يعنى شك دارد در اينكه احتمالش هفتاد درصد است يا پنجاه درصد) در چنين موردىمشكل است حكم ظن يا شك جارى شود و احتياط واجب آن است كه بعلاج بپردازد باينطور كهدر ركعات هم بر طبق يكى از دو طرف احتمالعمل كند و هم نماز را اعاده نمايد و نزديكتر به احتياط آن است كه طبق وظيفه شكعمل نموده سپس نماز را اعاده نمايد و اما در افعال نماز طبق آنچه جلوتر گذشتعمل نمايد. بله اگر حالت فعليش از ظن يا شك مسبوق به حالتى خلاف آن بوده و شك كند در اينكهآن حالت باقى است و يا منقلب شده مثلا قبلا ظن داشته فعلا شك دارد در اينكه حالتفعليش ظن است و يا شك و يا قبل شك داشته و فعلا ترديد دارد كه حالت فعليش هنوزشك است يا مبدل به ظن شده بعيد نيست بگوئيم بنا را بر حالت سابقش بگذارد. گفتار در ركعات احتياط مساءله 1 - ركعات احتياط واجب است بنابر جائز نيست ترك آن و نماز را ازسرگرفتن و اين عملى است كه بعد از سلام نماز بدون درنگ بايد انجام شود و فاصلهانداختن بين آن و بين نماز و آوردن عملى منافى با نماز جائز نيست و اگر چنين كند يعنىبعد از نماز و قبل از ركعات احتياط عمل منافى انجام دهد احتياط واجب آن است كه هم ركعات رابياورد و هم اصل نماز را اعاده كند. بله اگر بعد از عمل منافى و قبل از نماز احتياط متوجه بشود كه نمازش صحيح بودهديگر اعاده آن واجب نيست (همچنان كه نماز احتياط واجب نيست ). مساءله 2 - در نماز احتياط مانند ساير نمازها بايد نيت كرد و تكبيرة الاحرام گفت وحمد را خواند و نزديك تر به احتياط آن است كه حمد و حتى بسم الله آن را آهسته بگويدو سپس بركوع و سجده رنته تشهد بخواند و سلام بدهد و اگر دو ركعتى است در ركعتدوم قنوت ندارد و نيز نماز احتياط سوره ندارد. مساءله 3 - اگر از ركعات احتياط ركنى را فراموش كند و يا مكرر بياوردباطل مى شود و احتياط واجب آن است كه نماز احتياط را دوباره بخواند و نماز را هم اعادهنمايد. مساءله 4 - اگر قبل از شروع به نماز احتياط متوجه شود كه نمازش درست بوده واحتياطى به نماز احتياط ندارد واجب نيست آن را بياورد و اگر بعد از نماز احتياط متوجهصحت نماز خود شود آن نماز احتياط نافله حساب مى شود و اگر در بين نماز احتياط متوجهشود نماز احتياط را بعنوان نافله (يعنى نماز مستحبى ) تمام مى كند و در اين صورتنزديك تر به احتياط آن است كه اگر نماز احتياطش يك ركعتى ايستاده است يك ركعت ديگربر آن اضافه كند. اگر بعد از خواندن نماز احتياط يقين كند كه نمازش ناقص بوده اگر نقص آن به مقداراحتياطى است كه خوانده مثلا در نماز شك كرده بين سه و چهار و بنا را بر چهار گذاشتهبعد از نماز يك ركعت ايستاده خوانده بعد يقين كرد كه نمازش سه ركعت واقع شده نمازشتمام است و نزديك تر به احتياط آن است كه نماز را از سر بگيرد البته اين در جائىاست كه توجه داشته باشد به اينكه نماز احتياطش نقصى را كه يك طرف شك او استجبران مى كند مثل مثال بالا كه مى داند اگر واقعا نمازش سه ركعت بوده يك ركعت احتياط آنرا جبران مى كند. و اما اگر او توجه نداشته باشد و تصادفا نماز احتياطش به مقدار نقص محتمل از كار درآيد جبران كردنش محل اشكال استمثل اينكه شك كند بين دو و چهار و بنا رابر چهار گذاشته بجاى دو ركعت اشتباها يك ركعتنماز احتياط بخواند و بعدا معلوم شود كه نمازش يك ركعت كم داشته احتياط درمثل اين موارد اين است كه نماز را اعاده كند. و اگر معلوم شود نقص بيش از نماز احتياط بودهمثل اينكه شك كند بين سه و چهار و بنا را بر چهار گذاشته يك ركعت نماز احتياط بخواندو بعدا معلوم شود نمازش دو ركعتى واقع شده در اين گونه موارد واجب استاول يك و يا دو ركعت به نماز خود متصل كند و سپس نماز را اعاده كند و همچنين اگر نقصكمتر از نماز احتياطى باشد كه خوانده مثل اينكه شك كند بين دو و چهار و بنا را بر چهاربگذارد و دو ركعت ايستاده نماز احتياط بخواند بعدا يقين كند كه نمازش سه ركعت واقعشده كه در اينجا بايد يك ركعت به نمازش اضافه كند و سپساصل نماز را اعاده نمايد. و اگر در بين نماز احتياط معلوم شود نمازش ناقص بوده اقوى آن است كه اكتفاء كند بههمان چيزى كه شارع آن را جبران نماز قرار داده هرچند كه از نظر مقدار و كيفيت با نقصىكه در نمازش واقع شده فرق داشته باشد تا چه رسد به آن جائى كه جبرانگر نقصدرست به مقدار نقص باشد. و بنابراين اگر شك كند بين سه و چهار و بنا را بر چهار گذاشته شروع كند بخواندندو ركعت نشسته دربين نماز يقين كند كه نمازش سه ركعت واقع شده كافى است همين دوركعت را تمام كند با اينكه هم از حيث مقدار يا نقص وارده فرق دارد نقص يك ركعت است ونماز احتياط او دو ركعت و هم از حيث كيفيت كه نقص يك ركعت ايستاده است و نماز احتياط اونشسته است لكن احتياط در همه اين موارد به دوباره خواندن نماز مخصوصا در جائيكهجبران گر با نقس وارده فرق داشته باشد خوب است و سزاوار نيست ترك شود. اما در مواردى كه شارع نماز احتياط را جبران گر نقص قرار ندادهمثل جائى كه مكلف شك كند بين سه وچهار و مشغول شود بخواندن دو ركعت نشسته و در بيننماز احتياط بفهمد كه نمازش دو ركعت واقع شده نزديك تر به احتياط آن است كه نمازاحتياط را بشكند و دو ركعت ايستاده به نماز خودمتصل كند و سپس اصل نماز را دوباره بخواند. و اگر قبل از شروع به خواندن نماز احتياط از شك درآيد و معلومش كه شود نمازش ناقصبوده حكم كسى را دارد كه يك يا چند ركعت نمازش اشتباها ناقص شده يعنى بايد مقدارناقص را تدارك كند كه بيانش در سابق گذشت ، پس چنين كسى نمى تواند نماز احتياطبخواند بلكه لازم است آن مقدارى كه كم بوده بخواند و پس از سلام نماز بخاطر سلامبيجائى كه گفته دو سجده سهو بجاى آورد. مساءله 5 - اگر شك كند در اينكه آيا نماز احتياط را خوانده يا نه در صورتى كهشك او بعد از وقت نماز پيدا شده به آن اعتناء نمى كند و اگر در وقت پيدا شده و هنوزداخل كار ديگرى نگشته و منافى بعمل نياورده و فاصله زيادى نشده بنا را مى گذارد براينكه نخوانده ام و آن را مى خواند. و اما اگر يكى از موانعى كه گفته شد پيش آمده بناگذارى باينكه نماز احتياط خواندهوجهى دارد لكن احتياط آن است كه هم نماز احتياط را بجا بياورد و هماصل نماز را اعاده كند. مساءله 6 - اگر در فعلى از افعال نماز احتياط شك كند كه انجام داده يا نه اگر درمحل است انجام دهد و اگر از محل آن عمل گذشته بنا را بر اين بگذارد كه انشاء الله انجامداده ام همان طور كه در اصل نماز وظيفه چنين بود و اگر در ركعت هاى آن شك كند اقوى آناست واجب است بنا را بر اكثر بگذارد مگر اينكه بنا گذاشتن بر اكثر معنايش بطلان نمازباشد كه در اين صورت بنا را بر اقل مى گذارد لكن نزديك تر به احتياط اين است كهمع ذلك هم نماز احتياط را اعاده كند و هم اصل نماز را. مساءله 7 - اگر نماز احتياط را فراموش كند وداخل در نماز ديگر شود چه نافله باشد و چه نماز واجب بايد آن نماز را بشكند و نمازاحتياط را بخواند مخصوصا در جائى كه نماز دوم مترتب بر نمازاول باشد (نظير نماز عصر كه تنها بعد از خواندن ظهر صحيح است ) و نزديك تر بهاحتياط آن است كه علاوه بر خواندن نماز احتياطاصل نماز را كه در آن شك كرده بود نيز اعاده كند البته اين وقتى است كه از نماز دومبه مقدارى خوانده باشد كه مخل بفوريت نماز احتياط نباشد و گرنه بعيد نيست بگوئيمواجب است در همان نماز دوم نيت خود را عدول دهد به نمازاول يعنى نماز ظهر اگر نماز دوم مترتب بر نمازاول باشد و نزديكتر به احتياط اين است كهاصل نماز را دوباره اعاده بكند و اگر نماز دوم مترتب بر نمازاول نباشد بايد از آن صرفنظر نموده اصل نماز را اعاده كند و نزديك تر به احياط آناست كه ابتداء نماز احتياط را بياورد و سپساصل نماز را اعاده كند. گفتار در اجزاء فراموش شده نماز مساءله 1 - غير از سجده و تشهد هيچ يك از اجزاء نماز درصورتى كه فراموش شود قضاء نمى شود قضاء تشهد فراموش شده هم از باب احتياط است و به همين جهتمكلف وقتى مى خواهد آن دو را قضاء كند مقارن با شروع به آن دو بايدنيت قضاء كند وهمه آن چه در سجده و تشهد معتبر است را در قضاء آن دو نيز رعايت نمايد چون آن دو نيز ازنظر شرائط و موانع مانند اصل نمازند بلكه جائز نيست كه بين نماز قضاء آن دو فاصلهبيندازد و عملى منافى انجام دهد كه اين به احتياط نزديك تر است . بنابراين اگر فاصله بيندازد بايد با رعايت شرائط آن دو را قضاء نمايد و نزديك تربه احتياط آن است كه نماز را اعاده كند مخصوصا در صورتى كه فاصله انداختن و يامنافى آوردن عمدى باشد هرچند كه واجب نبودن اعاده نماز اقوى است و اگر بعضى ازتشهد را فراموش كرد قضاء ندارد هرچند صلوات باشد. مساءله 2 - اگر سجده و تشهد را مكرر فراموش كند قضاء آن را مكرر و بعددفراموش شده مى آورد ولى واجب نيست كه معين كند اين سجده قضاء سجدهاول و اين قضاء سجده دوم است و حتى ملاحظه ترتيب نيز واجب نيست (مثلا اگر تشهد ركعتدوم و سجده اى از ركعت سوم را فراموش كرده باشد لازم نيستاول تشهد را قضاء كند). بله اگر سجده وتشهد را از يك ركعت فراموش كرده باشد نزديكتر به احتياط آن استكهاول آن را قضاء كند كه اول فوت شده و اگر نداند كداميكاول فوت شده يكى از آن دو را مى آورد و بعد از دومى همانرا تكرار مى كند تا احتياطارعايت ترتيب را كرده باشد. مساءله 3 - در تشهد قضائى سلام واجب نيست همچنانكه در سجده قضائى تشهد وسلام واجب نيست . بله اگر آن جزئى كه فراموش شده تشهد آخر است كهدنبال آن سلام نماز مى آيد احتياط آن است كه اول آن تشهد را بدون نيت اداء و قضاء بياوردو بعد از آن سلام بدهد همچنانكه احتياط آن است كه دو سجده سهو نيز بياورد و اگر جزءفراموش شده سجده ركعت آخر باشد احتياط آن است كه آن را بدون اداء و قضاء بياورد وسپس تشهد و سلام را هم اعاده نموده آن گاه دو سجده سهو بياورد هرچند كه اقوى اين استكه اين سجده قضاء است و تشهد و سلامى كه قبلا گفته بوده درست و بجا بوده و درنتيجه اعاده آن دو واجب نيست . مساءله 4 - اگر يقين كردبه اينكه سجده و يا تشهد را فراموش كرد ومحل تدارك آن گذشته مثل اينكه بعد ركوع ركعت سوم يقين كرد به اينكه سجده ركعت قبلىو يا تشهد بعد از آن را فراموش كرده ولى بعد از نماز اعتقادشمبدل به شك شد احتياط آن است كه قضاء كندهرچند كه اقوى عدم وجوب آن است . مساءله 5 - اگر شك كند در اينكه فوت شده از نمازش يك سجده بوده يا دو سجدهاز دو ركعت بنا را بر فوت كمتر مى گذارد. مساءله 6 - اگر قضاء سجده و يا تشهد فراموش شده را از ياد ببرد و بعد از آنكه داخل در نماز ديگر شد بيادش بيايد نماز دوم را اگر نافله است مى شكند تشهد و ياسجده فراموش شده را قضاء مى كند و اگر واجب است در اينكه بتواند بشكنداشكال است مخصوصا در جائيكه فراموش شده تشهد باشد. مساءله 7 - اگر در نماز ظهر قضاء سجده و يا تشهد بر او واجب شد ولى وقت نمازعصر تنگ بود در صورتى كه اگر سجده را قضاء كند به نماز عصر و حتى بيك ركعتآن در وقت نمى رسد نماز عصر را مقدم بدارد و بعد از آن سجده و يا تشهد فراموش شدهرا بياورد به يك ركعت از عصر مى رسد بعيد نيست بگوئيم باز هم واجب است عصر را مقدمبدارد و اگر در اثر شك در ركعات نماز ظهر نماز احتياط بر او واجب شده ولى وقت عصرتنگ است اگر با خواندن نماز احتياط و يك ركعت از عصر را هم در وقت درك مى كند نمازاحتياط را مقدم بدارد و اگر وقت گنجايش آن را نداشتاول نماز عصر را مى خواند و احتياط مى كند به آوردن نماز احتياط بعد از عصر و اعادهنماز ظهر. گفتار در مسائل سجده سهو مساءله 1 - سجده سهو در چند جا واجب مى شود: 1 - در جائى كه سهوا هر چند بخيال تمام شدن نماز سخن بگويد. 2 - در جائى كه يك سجده از يك ركعت را فراموش كرده و بعد از فوتمحل تداركش بياد آورد. 3 - در جائى كه سلام نماز رابيجا بدهد. 4 - در جائى كه تشهد را فراموش كرده و بعد از گذشتن ازمحل تدارك بيادش آيد كه سجده سهو در اينجا و در سلام بيجا از باب احتياط است . 5 - در جائيكه شك بين چهار و پنج كند كه بنا را بر چهار مى گذارد و بعد از نماز دوسجده سهو مى آورد. و احتياط ان است كه در هر زيادى و نقيصه اى كه در نماز رخ داد و درمحل تدارك بياد نياورد سجده سهو را بجاى آورد هرچند عدم وجوب آن براى غير پنجتدارك بياد نياورد سجده سهو را بجاى آورد هرچند عدم وجوب آن براى غير پنج موردنامبرده اقوى است بلكه عدم وجوب آن در قيام اشتباهى به جاى نشستن و نشستن اشتباهى بهجاى قيام خالى از قوت نيست ولكن ترك احتياط هم سزاوار نيست و كلام بى جا كه باعث دوسجده سهو مى شود هر قدر هم طولانى باشد يك كلام شمرده مى شود. بله اگر در بين نماز چند نوبت كلام بى جا بگويد و هر نوبت متوجه اشتباه خود شدهدوباره اشتباه كند براى اشتباه دو سجده سهو واجب مى شود. مساءله 2 - سلام زيادى اگر يك بار با هر سه جمله اش واقع شود يكبار دو سجدهسهو دارد و اگر چند بار واقع شود سجده سهو نيز متعدد مى شود و نزديك تر به احتياطآن است كه براى هر سلامى از سه سلام دو سجده سهو بياورد و همچنين است حكم درتسبيحات اربعه (كه اگر مثلا در ركعت دوم تسبيحات اربعه را سه بار خواند يك سجدهبجا بيآورد هرچند كه بهتر آن است كه سجده سهو را نيز سه بار تكرار كند). مساءله 3 - اگر هم سجده سهو بر عهده نمازگذار آمده باشد و هم قضاء اجزاءفراموش شده و هم نماز احتياط بايد سجده سهو رابعد از نماز احتياط و قضاء جزءفراموش شده بياورد و احتياط آن است كه ركعات احتياط را همقبل از قضاء اجزاء فراموش شده بياورد بلكه وجوب تقديم خالى از رجحان نيست . مساءله 4 - واجب است كه در انجام سجده سهو مبادرت و شتاب شود و اگر آنراتاءخير بيندازد گناه كرده هرچند كه نمازش صحيح است و وجوب و فوريت آن بهخاطرتاءخير ساقط نمى شود بلكه بايد همواره مبادرت داشته باشد همچنانكه اگر آن رافراموش كند هر وقت كه يادش بيايد بيايد فورا انجامش دهد و اگر تاءخير بيندازد گناهكرده است . مساءله 5 - در سجده نامبرده نيت واجب است و واجب است كه مقارن با آغاز آن نيت كند واقوى آن است كه رعايت ترتيب بحسب اسباب آن واجب نيست يعنى اگر دو سجده سهو بعدهاش آمده واجب نيست اولى را به نيت اشتباه اول و دومى را به نيت اشتباه دوم انجام دهد و درسجده سهو گفتن تكبير واجب نيست هرچند كه به احتياط نزديكتر است و احتياط آن است كههمه احكامى كه در سجده نماز هست در سجده سهو نيز مراعات شود مخصوصا نهادن هفتموضع را بر زمين هر چند كه عدم وجوب هيچ يك از آن ها خالى از قوت نيست و تنها چيزىكه در آن معتبر است صدق مسماى سجده است . بله اين احتياط كه سجده را بر پوشيدنى ها و خوردنى ها نكند ترك نشود احتياط آن استكه در سجده ذكر مخصوص آن را بگويديعنى بگويد: (بسم و بالله و صلى الله على محمد وآل محمد) و يا بگويد: (بسم الله و بالله اللهم صل على محمد وآل محمد) و يا بگويد: (بسم الله و بالله السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته ) و نزديك تر به احتياط آن است كه از ميانه اين سه ذكر آخرى را انتخاب كند لكن واجبنبودن هيچ ذكرى و مخصوصا ذكرى مخصوص خالى از قوت نيست وواجب است بعد از آن كهدو بار سجده كرد بنشيند و تشهد و سلام را بگويد و واجب از تشهد همان مقدار متعارف ازآن است كه در نمازها مى خواند و مى تواند از سلام بگفتن جمله (السلام عليك ) اكتفاءكند. مساءله 6 - اگر شك كند در اينكه آيا عملى و اشتباهى كه سجده سهو را واجب مى كنداز من سرزده يا نه بنا را بر اين مى گذارد كه سرنزده و اگر بعد از يقين به اينكهسرزده شك كند دراينكه آيا سجده سهود را آورده ام يا نه بنا را بر اين مى گذارد كهنياورده و آن را مى آورد و اگر در عدد آن شك كند كه يكى بر من واجب شده و يا دو بار بنارا بر كمتر مى گذارد و اگر در فعلى از افعال سجده سهو شك كن اگر درمحل است مى آورد و اگر سلام داده به شك خود اعتناء نمى كند و اگر شك كند كه من يكبارسر بر زمين نهادم و يا دو بار بنا را بر كمتر مى گذارد مگر آن كه شك او بعد ازداخل شدن در تشهد پيدا شده باشد كه در اينصورت بشك خود اعتناء نمى كند و اگر يقينكند كه يك سجده زيادى و يا كمتر آورده سجده را اعاده ميكند. خاتمه مباحث خلل در مسائل متفرقه مساءله 1 - اگر شك كند در اينكه نمازى كه فعلامشغول آن است نماز ظهر است و يا نماز عصر اگر قبلا ظهر را خوانده اين نمازشباطل است و اگر نخوانده و يا شك درخواندن آن دارد اگر عصر را نخوانده وقت هم مشتركاست نيت خود را بظهر برمى گرداند و در صورتى هم وقت مختص به عصر باشد ولى آنقدر هست كه ظهر را تمام كند و يك ركعت از عصر را در وقت درك كندعدول بظهر مى كند و اما اگر وقت گنجايش اين را ندارد و تنها مى تواند يك ركعت ازعصر را در وقت درك كند آنچه در دست خواندن دارد رها مى كند و نماز را به نيت عصرشروع مى كند و ظهرش را قضاء مى كند و اگر يك ركعت از عصر را هم در وقت درك نمىكند احتياط آن است كه آن نماز را به نيت عصر تمام كند و در خارج وقت ظهر و عصر راقضاء كند هرچند كه جواز صرفنظر كردن از نمازى كهمشغول آن است خالى از وجه نيست و در اين مسئله صور بسيارى تصور مى شود كه اى بسابه سى و شش صورت بالغ گردد و از آن چه كه گذشتحال صورتى هم كه شك كند نمازى كه مشغول به آن است مغربست يا عشائ روشن مىشود. بله در اينجا تنها قبل از ركوع ركعت چهارم مى تواند نيت خود را به مغربعدول دهد. مساءله 2 - اگر بعد از نماز بفهمد كه از دو ركعت دو سجده را ترك كرده چه دوركعت اول باشد و چه دو ركعت دوم نمازش صحيح است و تنها قضاء آن دو سجده و سپس دوبار دو سجده سهو بر او واجب است و همچنين اگر بداند دو سجده از او فوت شده و ندانداز كدام ركعت بوده ولى يقين دارد كه هر دو از يك ركعت نبوده و نيز همين دستور در جائى همكه در بين نماز و بعد از گذشتن از محل بفهمد دو سجده از دو ركعت از او فوت شده مىآيد. مساءله 3 - اگر مثلا در ركعت چهارم شك كند در اين كه شك بين دو و سه كه قبلا درركعت چهارم داشت بعد از اكمال دو سجده بود ياقبل از آن احتياط آن است كه هم بنا را بر اين بگذارد كه شكش بعد ازاكمال بوده و به وظيفه شكش عمل كند و هم نمازش را از نو بخواند و همچنين اگر شكنامبرده از بعد از نماز پيدا شود. مساءله 4 - اگر شك كند در اينكه ركعتى كهمشغول آن است ركعت آخر ظهر است و هنوز عصر را شروع نكرده و يا آنكه ظهر راتمام كردهو اين ركعت اول عصر است در صورتى كه در وقت مشترك قرار دارد آن ركعت را ركعت آخرظهر حساب مى كند و اگر در وقت مختص به عصر قرار دارد اقوى آن است كه بنا را براين بگذارد كه ظهر را خوانده و نمازش را بشكند و نماز عصر را شروع كند البته اين درفرضى است كه حداقل يك ركعت از نماز عصرش در وقت واقع شود و اگر وقت گنجايش آنرا ندارد احتياط آن است كه همان نماز را كه مشغول است عصر قرار داده تمام كند و در خارجوقت نيز نماز عصر را قضاء كند هر چند كه در اين صورت نيز جواز چشم پوشى ازنمازى كه مشغول آن است خالى از وجه نيست . مساءله 5 - اگر در نماز عشاء شك كند در اينكه سه ركعت خوانده و يا چهار ركعت ودر همان لحظه بيادش بيايد كه مغرب را نخوانده نمازشباطل است هر چند كه نزديك تر به احتياط آن است كه بنا را بر چهار بگذارد و آن نماز رابه نيت عشاء تمام كند و نماز احتياطش را هم بخواند و سپس هم مغرب را بخواند و هم عشاءرا. مساءله 6 - اگر در بين نماز عصر به يادش آيد كه از نماز ظهر يك ركعت ماندهاقوى آن است كه نماز عصرش را رها نموده و بدون انجام منافى بقيه نماز را تمام كند وسپس نماز عصرش را بخواند بلكه تمام كردن عصر و سپس خواندن ظهر نيز وجهى داردولى احتياط آن است كه همان طريقه اول را انجام دهد باينكه بعد از تمام شدن ظهر عصررا بياورد و نزديك تر به احتياط آن است كه هم ظهر را اعاده كند و هم عصر را همه اينها درفرضى بود كه نماز گذارددر وقت مشترك باشد و اما اگر در وقت مختص باشد تفصيلىدارد. مساءله 7 - اگر دو نماز بخواند و سپس يقين كند كه مثلا يك ركعت از يكى از آندونماز ناقص شده و نداند از كداميك بوده اگر بعد از هر دو نماز عملى منافى با نماز انجامداده و آن دو نماز از نظر عدد ركعات مختلف بوده (مثلا مغرب و عشاء بوده ) بايد هر دونماز را اعاده كند و اگر هر دو مثلا چهار ركعتى بوده يك نماز چهار ركعتى به نيت آن چه درذمه اش هست مى آورد. و اما اگر هنوز بعد از نماز دوم عملى منافى نياورده تنها بعد از نمازاول عمل منافى آورده برمى خيزد و يك ركعت و يا هر چند ركعتى كه مى داند ناقض بودهبه نماز متصل مى كند و آن گاه نماز اول را اعاده مى كند و اگر بعد از نمازاول نيز عملى منافى نياورده بعيد نيست بگوئيم كافى است يك ركعت بعنوان آنچه در ذمهدارد به نمازيكه سلام آن را داده متصل كند لكن ترك احتياط به اعاده نمازاول سزاوار نيست همه اينها وقتى است كه علم به نقصان يك ركعت از دو نماز در مشتركاتفاق افتاده باشد. و اما اگر در وقت مختص به عصر باشد ظاهرا جائز باشد كه بهمتصل كردن يك ركعت بقصد نماز عصر اكتفاء كند و اعاده نمازاول واجب نباشد. مساءله 8 - اگر شك كند بين سه و دو بعد ازاكمال دو سجده و يا غير آن از شكهائى كه صحيح است و سپس شك كند در اينكه ركعتى كهدر دست خواندن دارد ركعت آخر نماز است و يا ركعت نماز احتياط است آن ركعت را بقصد آن چهدر ذمه دارد تمام مى كند و سپس نماز احتياط را مى خواند و اعاده نماز بر او واجب نيستالبته اين وقتى است كه نماز احتياط يك ركعتى بعهده اش آمده و اما اگر دو ركعتى بعدهاش آمده مثلا شكش بين دو و چهار بوده احتياط آن است كه علاوه بر آنچه گفته شد نماز رااعاده كند. مساءله 9 - اگر شك كند در اينكه آنچه در دست خواندن دارد چهارمين ركعت نماز مغرباست و يا آن كه مغرب را در سر سه ركعتى سلام داده و عشارا در دست خواندن دارد؟ اگراين شك بعد از ركوع اتفاق افتاده باشد نمازش باطل است و واجب است كه دوباره نماز مغرب را بخواند و اگرقبل از ركوع پيدا شده آن چه را كه در دست دارد از نماز مغرب حساب مى كند و بدون ركوعو سجود مى نشيند و تشهد و سلام ميدهد و چيزى بر عهده او نيست . مساءله 10 - اگر در حالى كه دو سجده را تمام كرده و نشسته شك كند بين دو و سهو يقين داشته باشد كه در اين نماز هيچ تشهدى نخوانده بنا را بر سه مى گذارد و بعداز نماز تشهد ركعت دوم را قضاء مى كند. و همچنين اگر در حال قيام شك كند بين سه و چهار با علم به اينكه تشهدى نياورده . مساءله 11 - اگر شك كند در اينكه بعد از ركوع ركعت سوم است و ياقبل از ركوع ركعت چهارم على الظاهر نمازشباطل است و اگر شك او عكس اين باشد يعنى شك كند در اينكهقبل از ركوع ركعت سوم است يا بعد از ركوع ركعت چهارم بنا را بر اين مى گذارد كه هنوزركوع چهارم را نياورده ركوع مى كند و آن گاه به وظيفه شك بين سه و چهارعمل مى كند لكن نزديك تر به احتياط اين است كه علاوه بر آنچه گفته شد نماز را اعادهكند. مساءله 12 - اگر ايستاده و مى داند كه در ركعت دوم در نماز است و يقين كند كه دراين نمازش دو بار ركوع كرده اما ترديد دارد در اينكه هر دو ركوع را در ركعتاول آورده و يا يكى رادر ركعت اول و دومى را در اين ركعت على الظاهر نمازشباطل است . مساءله 13 - اگر بعد ازتمام شدن نماز يقين كند كه دو سجده را ترك كرده و شككند در اينكه هر دو سجده از يك ركعت بوده و يا از دو ركعت احتياط آن است كه در سجدهبعنوان قضاء بياورد و دو بار سجده سهو كند و سپس نماز را هم اعاده كند اين وظيفه درجائى هم كه بين نماز يقين بترك دو سجده پيدا كند ميآيد البته بشرطيكهمحل تدارك باقى نمانده باشد و اما با بقاءمحل اقوى اين است كه دو سجده بياورد و چيزى بر او نيست . مساءله 14 - اگر بعد از آن كه مثلا داخل سجده دوم شد يقين كند كه يا قرائت اينركعت را نياورده و يا ركوع را ظاهرا نمازش صحيح است و همچنين اگر بعد از تمام شدننماز اين شك برايش پيدا شود و اگر در همين دو فرض (يعنى بعد ازدخول در سجده دوم يا بعد از نماز) شك كند در اينكه آيا سجده ركعت قبلى را ترك كرده ويا ركوع اين ركعت را واجب است بر او كه بعد از احتياط به تمام كردن نماز و قضاء سجدهو آوردن دو سجده سهو اينكه نماز را اعاده كند. مساءله 15 - اگر قبل از آن كه داخل ركوع شود يقين كند كه يا دو سجده از ركعتقبل را ترك كرده و يا قرائت اين ركعت را كه با بقاءمحل شكى (به اينكه هنوز بطرف ركوع سرازير نشده ) اقوى آن است كه به آوردن قرائتاكتفاء كند و همچنين در هر علم اجمالى شبيه به آن و يا تجاوز ازمحل (مشكوك باينكه بطرف ركوع سرازير شده ولى بحد ركوع نرسيده باشد) و بقاءمحل شكى تدارك لازم است بايد برگردد و دو سجده و قرائت را تدارك كند. مساءله 16 - اگر بعد از برخاستن براى ركعت سوم يقين كند كه تشهد را ترككرده و شك كند در اينكه سجده را نيز ترك يا نه اقوى آن است كه به آوردن تشهد اكتفاءكند يعنى بنشيند و تشهد را بخواند و سپس براى ركعت سوم برخيزد. مساءله 17 - اگر بطور اجمال يقين داشته باشد باينكه يكى از دو وظيفه سجدهتشهد را آورده ولى نداند آنچه آورده تشهد بوده يا سجده اگر چنانچهداخل در قيام شده بشك خود اعتناء نكند و اگر هنوز درمحل شك باقى است (يعنى هنوز برنخاسته ) ظاهر اين است كه مى تواند به آوردن تشهداكتفاء كند و چيز ديگرى بر عهده او نيست . مساءله 18 - اگر علم اجمالى داشته باشد باينكه با يك سجده از ركعتقبل را ترك كرده و يا تشهد از اين ركعت را در صورتى كه درحال جلوس است بايد تشهد را بخواند و نماز را تمام كند و چيزى بر عهده او نيست و اگربرخاسته تا به ايستد و يا در حال ايستادن بوده و دچار اين شك شده اقوى اين است واجباست برگردد و بنشيند و تشهد را تدارك نموده سپس بقيه نماز را بخواند و سجده اى راقضا نموده سپس دو سجده سهو بياورد در نظائر اين مسئله نيز حكم همين استمثل جائيكه يقين كند كه يك سجده را ترك كرده يا از اين ركعت و يا از ركعت قبلى كه مىنشيند و يك سجده به جا مى آورد و نماز را تمام نموده يك سجده قضاء مى كند و سجدهسهو مى آورد. مساءله 19 - اگر در سجده مثلا ركعت دوم و يا بعد از آن بيادش آيد كه يك يا دوسجده از ركعت اول ترك كرده و از اين ركعت هم ركوع را ترك كرده دو سجده اى كهمشغول انجام آن است سجده ركعت اول قرار ميدهد و برخاسته حمد و سوره و قنوت ركعت دومرا مى خواند و نمازش را به آخر مى رساند و چيزى بر او نيست و همين طور است دستور درجائيكه چنين فرضى در سايرركعات اتفاق بيفتدمثل اينكه چنين شكى در سجده ركعت چهارم برايش بيايد. مساءله 20 - اگر نماز ظهر و عصر را خواندهقبل از سلام نماز عصر اجمالا يقين پيدا كند كه يا يك ركعت از ظهر را جا گذاشته و درنتيجه ركعتى كه مشغول آن است چهارم از عصر است و يا ظهر را تمام خوانده و ركعت فعلىسوم عصر است بنا را بر اين مى گذارد كه ظهر را تمام خوانده و نسبت به عصر هم بنارا بر چهار مى گذارد آن را تمام مى كند و نماز احتياط مى خواند ومحتمل است بتواند اكتفاء كند باضافه نمودن يك ركعت به نماز عصر بقصد ما فى الذمه(تا اگر نقص در ظهر بوده جبران آن باشد و اگر در عصر بوده عصر همتكميل شود) و اگر عين اين علم اجمالى در نماز مغرب و عشاء پيدا شود حكم آن نيز همين است. مساءله 21 - اگر نماز ظهر و عصر را هشت ركعت و نماز مغرب و عشاء را هفت ركعتبخواند ولكن نفهمد آيا هر دو را صحيح خوانده و يا يكى از آن دو يك ركعت كم وديگرى رايك ركعت زياد خوانده هر دو نمازش صحيح است و چيزى بر او نيست . مساءله 22 - اگر با علم به اينكه ظهر و عصر را هشت ركعت خواندهقبل از سلام نماز عصر شك كند در اينكه آيا ظهر را چهار ركعت وركعتى كهمشغول آن است چهارم عصر است و ياظهر را پنج ركعت خوانده و ركعت فعليش سوم عصراست بنا را بر اين مى گذارد كه نماز ظهرش صحيح انجام شده و نسبت به عصرش بنا رابر چهار مى گذارد و بوظيفه شك عمل مى كند و در نماز مغرب و عشاء نيز وظيفه همين استباين معنا كه اگر بداند هفت ركعت خوانده و قبل از سلام از نماز عشاء شك كند در اينكهنماز مغرب را در سه ركعتى سلام داده و يا در چهار ركعتى ؟. مساءله 23 - اگر يقين داشته باشد كه نماز ظهر و عصر را نه ركعت خوانده يعنىيك ركعت اضافى خوانده ولى نداند نماز ظهر را يك ركعت اضافى خوانده و يا نماز عصررا اگر اين حالت بعد از سلام از نماز عصر پيدا شده واجب است كه يك نماز چهار ركعتىبه قصد آنچه در ذمه اش مانده و بدون نيت ظهر و عصر بخواند و اگرقبل از سلام و قبل از اكمال دو سجده باشد ظاهرا بايد حكم كند به اينكه نماز دومشباطل و نماز اولش صحيح است و اگر قبل از سلام و بعد ازاكمال دو سجده بوده نيت را به ظهر بر مى گرداند و نماز را تمام نموده (سپس نمازعصر را مى آورد). مساءله 24 - و اگر يقين كند كه نماز مغرب و عشائش را هشت ركعت خوانده و نداندكداميك را اضافى خوانده واجب است هر دو را اعاده كند چه اينكه شك او بعد از سلام باشد ويا قبل از سلام و بعد از اكمال دو سجده . بله اگر قبل از اكمال دو سجده شك پيدا شده باشد ظاهرا بايد حكم كند به اينكه دومىباطل و اولى صحيح است . مساءله 25 - اگر يك نماز بخواند و سپس معتقد شود باينكه آن را نخوانده مجدداشروع به خواندن آن كند و قبل از سلام نماز بيادش آيد كه آن را خوانده بود ولكن يقينكند كه در دو نماز يك ركعت زيادى خوانده و نداند در اولى بوده و يا در دومى مى تواندنماز اولى را صحيح بداند و از نماز دومى صرف نظر كند. مساءله 26 - اگر در جائى كه محل شكى هنوز باقى است شك كند آيا تشهد راخوانده يا نه و به اينكه واجب است در همان لحظه تشهد را بياورد غفلت ورزيد و بپاخاست چنين شكى بعد از تجاوز محل نيست بلكه واجب است از آن قيام صرفنظر نموده بنشيندو تشهد را بخواند و اگر چنين شكى درباره ركوع پيدا شود و از تدارك آن غفلت ورزيدهداخل سجده اول شود از آن سجده صرف نظر نموده بر مى گردد و ركوع را مى آورد و ازباب احتياط نماز را دوباره بخواند. و اما اگر بعد از داخل شدن در سجده دوم بيادش آيد نمازشباطل است و اگر جزئى كه مشكوك شده غير ركن باشد و بعد ازداخل شدن در ركن بيادش آيد نمازش صحيح است و تنها دو سجده سهو بجا مى آورد و اگراز اجزائى است كه نقيصه آن موجب سجده سهو است . مساءله 27 - اگر يقين كند كه چيزى از نماز را از ياد برده و اين يقين وقتى پيداشود كه هنوز محل آن جزء فراموش شده باقى است لكن فراموش كرد آن را تدارك كندوقتى بيادش آيد كه داخل در ركن بعدى شده باشد ولى ناگهان يقينى كه بفراموشى آنجزء داشت مبدل به شك شود و خلاصه شك كند كه آيا من جزء قبلى را فراموش كرده ام يانه اگر آن جزء ركن باشد در اينجا حكم مى كند به اينكه نمازش صحيح است و قصاء ودو سجده سهو - اگر سجده سهو داشته باشد - بر او واجب نيست البته اين وقتى است كهعلم بفراموشى بعد از محل شكى رخ داده باشد. و اما اگر در محل شكى پيدا شده باشد (يعنى در جائيكه به شك اعتناء مى شود)محل اشكال است هرچند كه به نظر قريب مى نمايد. مساءله 28 - اگر بعد از سلام و قبل از انجام عملى منافى چه عمدا و چه سهوا يقينكند كه نمازش ناقض بوده ولى شك كند در اينكه نقصان نمازش يك ركعت بوده و يا دوركعت حكم شك بين دو و سه درباره او جارى است يعنى بنا را بر سه گذاشته يك ركعتديگر به نمازش متصل مى كند و پس از سلام نماز احتياط را مى خواند و دو سجده سهوبخاطر سلام بى جا احتياط مى آورد و همين حكم در جائى كه يقين به نقصان يكركعت داشتهو بعد از شروع در آن شك كرده كه آيا ركعتى ديگر ناقض بوده يا نه مى آيد كه بنابراين اگر در نماز مغرب باشد حكم به بطلان آن مى كند. مساءله 29 - اگر بعد از سلام و قبل از انجام منافى يقين كند كه يك ركعت كم خواندهآن گاه شك كند در اينكه آن يك ركعت را خواندم يا نه واجب است بر او كه يك ركعت بهنماز خود اضافه كند و اگر اين شك قبل از سلام باشد ظاهرا حكم شك در آن جارى مىشود اگر در چهارركعتى باشد و بايد بنا را بر اكثر بگذارد و اگر در غير چهارركعتى باشد حكم به بطلان آن كند. مساءله 30 - اگر بداند ركعتى كه مشغول آن است چهارمى است لكن نفهمد كه چهارمىواقعى است و يا چهارمى بنا گذارى است و آيا اوقبل از اين شك بين دو و سه داشته و بنا را بر سه گذاشته و اين چهارمى است واجب استبر او كه بعد از نماز ركعت احتياط را بياورد. مساءله 31 - اگر بعد از برخاستن براى ركعت بعدى يقين كند كه از ركعت قبلى يايك سجده و يا دو سجده و يا تشهدى را فراموش كرده آنگاه شك كند در اينكه آيابرگشته و آن را تدارك كرده و بعد از تدارك برخاسته است و اين برخاستن همانبرخاستن اول است دراينجا ظاهرا واجب باشد برگردد و آن چه فراموش كرده تدارك كند واگر در ركنى بعد از تجاوز محل شك كند كه آيا آن را انجام داده ام يا نه و فراموش كندكه به محل گذشته برگردد و آن را تدارك كند ظاهرا نمازشباطل است و اگر بعد از تجاوز محل شك كند در عملى كه زيادش اش باعث دو سجده سهومى شود ولى فراموش كند كه محل گذشته و آن را بياورد احتياط آن است كه بگوئيم دوسجده سهو بر او واجب است . مساءله 32 - اگر در تشهد باشد و بيادش بيايد كه ركوع را فراموش كرده و درعين حال شك كند در اينكه دو سجده را آورده يا نه ظاهرا واجب است برگردد واول ركوع و سپس دو سجده را تدارك كند حال چه اينكهاول فراموشى ركوع را بياد آورد و آن گاه شك درآوردن دو سجده كند و يا بعكس و نزديكتر به احتياط آن است كه نماز را هم اعاده كند. مساءله 33 - اگر شك كندبين سه و چهار مثلا و بداند كه بفرض اينكه سه ركعتخوانده باشد يك ركن ترك كرده و يا عمليكه باعث بطلان نماز مى شود انجام داده ظاهرانمازش باطل است و همچنين اگر اين علم را در صورت چهار ركعت خواندن انجام داده ظاهرانمازش باطل است و همچنين اگر اين علم را در صورت چهار ركعت خواندن داشته باشد واگر بداند كه بفرض سه ركعت بودن و يا چهار ركعت بود يا اين است كه كارى كردهكه دو سجده سهو بخاطر آن واجب مى شود ويا كارى را ترك كرده كه قضاء آن موجب استچيزى بر عهده او نيست . مساءله 34 - اگر بعد از برخاستن و ياداخل تشهد شدن يقين كند كه يكى از دو سجده را فراموش كرده و در سجده ديگر هم شككند كه آورده يا نه نزديك تر به نظر اين است كه بايد برگردد و آن چه را فراموشكرده بياورد و نسبت به آن چه شك دارد قاعده تجاوز را جارى كند و همچنين است حكم درصورتى كه نظير اين باشد. مساءله 35 - اگر داخل در سجده ركعت دوم شود و شك كند در اينكه ركوع اين ركعت ودو سجده ركعت اول را انجام داده ام يا نه بنا را بر اين مى گذارد كه ركوع و دو سجدهركعت قبلى را انجام داده . و بنابراين اگر بعداز اكمال دو سجده شك كند بين دو و سه يا اينكه شك دارد در ركوعاين ركعت و دو سجده ركعت قبلى شك او شك بين دو و سه بعد ازاكمال دو سجده خواهد بود به وظيفه اين شك عمل مى كند و نمازش صحيح است . بله اگر يقين داشته باشد كه ركوع و دو سجده ركعت قبلى را ترك كرده نمازشباطل است . مساءله 36 - حكم كثيرالشك در اطراف علم اجمالى جارى نيست بنابراين اگر يقيناجمالى داشته باشد كه يكى از دو جزء نماز را نياورده در صورتى كه كثير الشكباشد بايد مراعات آن جزء را بكند هرچند كه نسبت به يك يك آن دو جزء شك دارد. مساءله 37 - اگر يقين كند باينكه يا يك سجده از ركعتاول ترك كرده و يا يك سجده در ركعت دوم اضافى آورده چيزى بر او نيست و اگر يقين كندباينكه يا يك سجده را ترك كرده و يا تشهد را احتياط آن است كه قضاء هر دو را با يكباردو سجده سهو بجاى آورد. مساءله 38 - اگر در حاليكه مشغول تشهد است و يا بعد از تمام شدن آن شك كند دراينكه دو ركعت خوانده و در نتيجه اين تشهد بجا واقع شده و يا سه ركعت خوانده و اينتشهد بى جا بوده حكم شك بين دو و سه را جارى مى كند (يعنى بنا را بر سه مىگذارد و در نتيجه تشهديكه در دست خواندن داشته بى مورد مى شود ولى در عينحال بخاطر تشهد بيجا) سجده سهو بر او واجب نيست هرچند كه نزديكتر به احتياط آناست كه آن را انجام دهد. مساءله 39 - كسى كه تكليفش نماز خواندن بچهار طرف است بعد از سلام نماز چهاراگر يقين كند كه يكى از آن چهار نماز باطل واقع شده بايد بنا را بر اين بگذارد كهنمازش صحيح است و چيزى بر عهده او نيست . مساءله 40 - اگر در محلى قصد اقامه كند و يك نماز چهار ركعتى بخواند آن گاهتصميم بگيرد كه از آن محل خارج شود با اينكه وظيفه اش اين است كه تا در آنجا استنماز را تمام بخواند غفلتا و يا بخاطر ندانستن مسئله نمازش را شكسته بخواند آن گاهيقين كند كه يا نماز تمامش باطل بوده و يا نماز شكسته اش بنا را بر اين مى گذارد كهنماز تمامش صحيح واقع شده و تكليفش نسبت به نمازهاى آينده اش اين است كه آن ها راتمام بخواند.
|
|
|
|
|
|
|
|