بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب یادنامه آیة الله العظمی اراکی,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     001 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     002 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     004 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     006 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     008 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     009 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     010 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     011 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     012 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     013 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     014 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     015 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     018 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     019 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     021-1 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     021-3 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     022-1 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     022-2 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     022-3 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     023 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     025 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     027 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     028 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     029 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     030 - يادنامه آية الله العظمى اراكى
     fehrest - يادنامه آية الله العظمى اراكى
 

 

 
 

next page index page back page

10- دوران تحصيل و اساتيد آية‏الله‏العظمى اراكى

دوران تحصيل

دوران تحصيل ايشان كه به درس اساتيد حاضر مى‏شدند حدود سى سال است كه‏نيمى از آن را در اراك يعنى تا سال1340 كه به قم هجرت نموده و نيمى را در قم‏يعنى تا سال 1355 كه آية‏الله‏العظمى حائرى رحلت كرده است، بوده‏اند البتهاين‏باستثناى حدود پانزده سال حضور در درس آية‏الله‏العظمى آقا سيدمحمدتقى‏خوانسارى پس از رحلت آية‏الله‏العظمىحائرى است كه شركت در اين درس به‏خاطر تكريم و احترام مرحوم آية‏الله‏العظمى خوانسارى بوده، وگرنه اين دوبزرگوارهم‏مباحثه بوده‏اند نه استاد و شاگرد. (1)

همانطور كه قبلا گفته شد اولين استاد ايشان را بايد مرحوم عمادالذاكرين‏بدانيم.

البته ظاهرا قبل از مرحوم عماد، سواد فارسى و قرائت قرآن و عم جزءو غيره را نزد برادر حاج آقا صابر (2) كه پيرمردىنورانى بوده و از كرهرود (3) به اراك‏مى‏آمده آموخته است مرحوم آية‏الله‏العظمى اراكى از خاطرات آن دوره نقل‏مى‏كردندكه اين پيرمرد قرآن كوچكى داشت كه از روى آن قرائت مى‏كرد و هنگام‏قرائت قرآن، اشك از ديدگان او جارى و قطراتاشك از محاسن او به دامنش‏سرازير مى‏شد هنيئالا رباب‏النعيم يغيمهم.

مقدمات علوم حوزوى مانند صرف و نحو و نيز سطح فقه و اصول را خدمت‏مرحوم حاج شيخ جعفر شيثى كه از شاگرداندوره اول مرحوم آية‏الله‏العظمى‏حائرى بوده است‏خوانده‏اند.

ومقدارى هم از درس مرحوم آقا شيخ عباس ادريس‏آبادى‏استفاده نموده‏اند.

و پس از تمام كردن درسهاى سطح به درس خارج آية‏الله‏العظمى حاج شيخ‏محمدسلطان العلما حاضر شدند و تقريراتدرس ايشان را نوشتند.

و همچنين مدتى هم از محضر درس مرحوم حاج آقا نورالدين اراكى‏استفاده كرده‏اند.

و پس از ورود آية‏الله‏العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى به اراك(سال 1332) در زمره اولين شاگردان ايشان درآمدند و تا سال 1340 در اراك و تاسال 1355 در قم از محضر اين استاد عظيم‏الشان بهره بردند.

اساتيد ايشان در دروس حوزوى

1- آية‏الله آقا شيخ‏جعفر شيثى (رحمة‏الله عليه).

اين بزرگوار از اتقياء و افاضل، و از شاگردان آية‏الله‏العظمى حائرى بوده است.آية‏الله‏العظمى حائرى دوبار از عتبات بهاراك آمده و هر بار هشت‏سال در آنجاماندگار شده‏اند بار اول از سال 1316 تا 1324 بوده بار دوم سال 1332 تا 1340 .حوزهاراك كه از اطراف هم براى تحصيل به آنجا مى‏آمدند در اين سفر دوم تاسيس‏شده است.

مرحوم آية‏الله شيثى در سفر اول از محضر آية‏الله‏العظمى حائرى استفاده‏كرده بود و در جلسات درس خود آنقدر از ايناستاد تمجيد مى‏كرد كه شاگرد خودآية‏الله‏العظمى اراكى را شيفته او نموده بود.

براى اثبات مراتب فضل و علم اين استاد همين كافى است كه طلبه‏اى مانندآية‏الله‏العظمى اراكى سطوح مانند رسائل ومكاسب را نزد او خوانده است‏آية‏الله‏العظمى اراكى در يكى از مصاحبه‏هايشان فرموده‏اند:

من نزد مرحوم شيخ جعفر درس خوانده‏ام او در تقوى و ورع شخص‏بى‏نظيرى بود در مدرسه سپهدار درس مى‏گفت.محصلين در سطوح مختلف ازصبح تا غروب آفتاب، نزد او مى‏آمدند و تحصيل علم مى‏كردند.

وى عقيده داشت در اوايل كه طلبه دروس ابتدايى را مى‏خواند بايد به رساله‏عمليه‏فارسى رجوع كند وبعد ازآنكه به‏دروسمتوسطه حوزه رسيد به رساله عمليه‏عربى مراجعه نمايد و اين را از امور لازم براى محصلين علوم دينى مى‏دانست.

و گواه ديگر فضل او استفاده چند ساله از درس مرحوم آية‏الله‏العظمى‏حائرى است.

ديگر اينكه‏كتاب دررالاصول مرحوم آية‏الله‏العظمى حائرى چاپ سنگى سال‏1338 توسط ايشان و شاگردشآية‏الله‏العظمى اراكى مقابله و تصحيح شده است.

مناسب است‏يادآورى شود كه «شيث پيغمبرعليه السلام‏» نام يكى از روستاهاى‏اراك است.

در كتاب «گزارشنامه‏» آمده است: اين ده در منتهى‏اليه «چرا» (4) واقع است.نزديك به ده‏تپه مانندى است كه مى‏گويند قبرشيث پيغمبر است. مالك قديم ده‏مى‏گفت‏يك وقت كارگر زيادى از دهات خبر كردم و ديك و ديك برى بر پاكرده‏مى‏خواستم به اسرار تپه شيث پيغمبر پى برده، ولى شبانه برفى سنگين آمد و حتى‏راه مراودت به شهر هم قطع شدبه زحمت‏بعد از چند روز خود را به شهر رساندم.

خود اهالى لغت‏شيث پيغمبر را شيز (بازاء) پيغمبر تلفظ مى‏كنند.

آقازاده حاج شيخ جعفر شيثى سالها قبل در قم با مجله مكتب اسلام‏همكارى مى‏كرد و سپس به تهران منتقل شد.

2- آية‏الله آقاى حاج شيخ عباس ادريس‏آبادى رحمة‏الله عليه

آقاى دهگان در كتاب گزارشنامه مى‏نويسد:

آقا شيخ عباس مدرس مشيدى‏بن حاج شيرعلى از مردم ادريس‏آباد يا شازندفعلى مدرس مدرسه آقا ضياءالدين بودند،گمان نمى‏كنم كسى از فضلاى اين‏شهرستان باشد كه در مدرس آقا شيخ عباس زانوى ارادت به زمين نزده و گوشبه‏تقريرات ايشان نداده باشد. از تبصره علامه تا به مكاسب و فرائد (رسائل) شيخ‏انصارى روى ميز كوچكش روى همچيده بود.

با لحن خاص خود نسبت‏به شاگردها مهربانى مى‏كرد و انس مى‏گرفت. حقاسطوح مربوطه را خوب مى‏گفت. نويسندهسطور (آقاى دهگان) هم چند سالى ازتاريخ 35 تا 38 در محضر ايشان نشسته و از معالم ايشان كسب معلوماتنموده‏وقاعده دخول و خروج مطالب را از راه قواعد و قوانين آن مرحوم فرا گرفته است.

پاره‏اى از شاگردها نسبت‏خارق عادات به وى مى‏دادند و او را از مردان‏وارسته مى‏دانستند.

در آخر عمر آن مرحوم به ديدنش رفتم چشمى باز نمود و گفت‏حالا شى(چى) شد اى (اين) شى (چى) بيد (بود). آرى:

يك چند به كودكى به استاد شديميك چند ز استادى خود شاد شديم پايان سخن نگر كه آخر چون شد از خاك بر آمديم و بر باد شديم

در كتاب «نامداران اراك‏» گويد:

آشيخ عباس مدرس مشيدى فرزند حاج شيرعلى از مردم شازند. وى از علماو دانشمندان و فقهاى عصر خود، و مدرسحوزه علميه (مدرسه) آقاضياءالدين‏اراك بوده است.

3- آية‏الله حاج شيخ محمد سلطان‏العلما متولد در اراك سال 1296ق‏و متوفا در اراك سال 1382ق.

گفته مى‏شود كه پدر ايشان مغازه كباب پزى داشته است و از اين رو برخى ازافرادى كه اخلاق اسلامى نداشته‏اند هنگامعبور از در خانه مرحوم سلطان به‏همراهان خود مى‏گفته: كه بوى كباب مى‏آيد و از اين راه مى‏خواسته مرحوم سلطان‏راتحقير كند (نعوذ بالله من‏الشيطان والنفس).

در مقابل، صفاى نفس شخصيت ديگر قابل ذكر است.

پدر مرحوم سلطان به نجف مشرف مى‏شود و سراغ پسرش را مى‏گيرد كسى‏او را نمى‏شناسد اما وقتى سراغ پدر آقاىستوده (آية‏الله حاج شيخ محمدتقى‏ستوده از اساتيد معروف حوزه علميه قم) را مى‏گيرد زود او را مى‏شناسند ومعرفى‏مى‏كنند، پدر آقاى سلطان به وى مى‏گويد چرا پسرم را نشناختند و ترا شناختندپاسخ مى‏دهد چون من اهلمزاح و شوخ طبعم همه‏جا معروف مى‏باشم اما پسرشما مردى ملا و باسواد است من كجا و او كجا. اين است اخلاقاسلامى كه انسان‏خود را كوچك و ديگران را تكريم و احترام كند «من تواضع رفعه‏الله.»

آقاى دهگان در تاريخ اراك مى‏نويسد در بهمن‏ماه 1341 آقاى آقاشيخ‏محمدسلطان از دنيا رفت و تا حدود صد جلسه يادبود به عنوان فاتحه در مساجدبراى ايشان گذاشته شد.

از شاگردان مرحوم آخوند ملامحمدكاظم خراسانى صاحب كفاية‏الاصول‏و ميرزامحمدتقى شيرازى است و حدود پنجاهسال در اراك به تدريس علوم‏حوزوى مشغول بوده است.

مرحوم آية‏الله‏العظمى اراكى تقريراتى از درس ايشان دارند كه در بخش‏تاليفات ايشان معرفى مى‏شود.

از تاليفات چاپ شده ايشان حاشيه‏اى بسيار مفصل و علمى بر كفاية‏الاصول‏استادش مى‏باشد كه در سالهاى حدود 1370تا 1378 در هفت جلد در اراك چاپ‏شده است.

جلد چهارم و جلد پنجم و جلد هفتم هر كدام يك جزوه به عنوان ملحقى‏دارد كه بنابراين جمعا ده جلد مى‏شود و نيزحاشيه‏اى بر حاشيه آخوند خراسانى براصاله‏الصحه رسائل شيخ انصارى دارد كه جزء يازدهم ده جلد قبل به حساب‏مى‏آيدو در سال 1378 در اراك چاپ شده است.

و در برخى كتابها آمده كه ايشان حاشيه بر شرح منظومه سبزوارى هم دارد كه‏چاپ نشده است.

4- آية‏الله حاج آقا نورالدين عراقى متولد 1278ه .ق در اراك و متوفاى‏1341 در اراك.

استاد او در اراك ملامحمدامين متوفاى 1310 بوده كه تقريرات درس اين‏استاد يكى از تاليفات آقا نورالدين است.

پس از اينكه تحصيلات خود را در اراك تكميل كرد به حوزه نجف اشرف‏مشرف و هفت‏سال مشغول تحصيل بود و از درسميرزاحبيب‏الله رشتى و آخوندملا على‏نهاوندى وآخوند خراسانى وحاج ميرزاحسين‏طهرانى‏نجل‏حاجميرزاخليل‏طهرانى استفاده كرد و از دو استاد خود (آخوند خراسانى و حاج ميرزا حسين) به‏اجازه اجتهاد مفتخر گشتدر اجازه حاج ميرزا حسين به اين عبارات از او تمجيدشده: «العالم العامل الفاضل و المحقق المدقق الكامل، البحرالمواجو السراج‏الوهاج و خاتمة فضلاءالمتبحرين البالغ من‏التحقيق غايته و من‏التدقيق منتهاه... .»

و در اجازه آخوند خراسانى. با اين عبارات: «العالم العامل و الفاضل الكامل‏العلامة المحقق و الفهامة المدقق عمدة اربابالتحقيق و زبدة اصحاب التدقيق‏ذى‏النفس‏الزكية و الاخلاق المرضية عين‏الانسان بل انسان عين‏الانسان... .»

آن مرحوم پس از هفت‏سال اقامت در نجف اشرف به اراك مراجعت كرده‏و به عنوان يكى از بزرگترين علماى آن سامانمشغول تدريس و ترويج دين گشتند.

مرحوم حاج شيخ محمدتقى بروجردى صاحب تاليفات فراوان از جمله ده‏رساله‏اى كه به نام «العشرات‏» مكرر به چاپرسيده است، سالها با مرحوم آقانورالدين بوده و درباره او مى‏نويسد: ايشان داراى مراتب اجتهاد و مرجعيت عمده‏بودند وداراى زهد، تقوا، ورع، و هر روزى قريب پنجاه استفتاء از ايشان مى‏شدبدون‏مراجعه تمام را جواب مى‏نوشت صبح جواهردرس مى‏گفت وبعد از آن‏شرح‏اصول كافى ملاصدرا مباحثه مى‏كرد و عصر، اصول خارج فرائدالاصول را موردبحث قرارمى‏داد. حالات عجيبه از ايشان مشاهده مى‏كردم و در خلوت و جلوت‏حضور ايشان بودم و طبعم چنان بود كه اين‏گونهمردان بزرگ را كه مى‏يافتم خود راتابع او قرار داده و انس مى‏گرفتم و از ايشان بسيار استفاده روحى و معنوى نمودهتاآنكه آقاى آية‏الله حاج شيخ عبدالكريم يزدى به عراق (اراك) تشريف آوردند. سفردوم ورود ايشان با خروج آقاىسيدنورالدين به سفر اسلامبول مصادف شد... .

از آية‏الله‏العظمى اراكى نقل شده: شوهر خواهر مرحوم آية‏الله آقا نورالدين كه‏از موثقين بود نقل كرد كه: خواهر آقانورالدين به ايشان مى‏گويد: شنيده‏ام كه حاج‏آقا صابر (5) فوت شده است آقا نورالدين مى‏فرمايد: درست نيست. بهايشان‏مى‏گويند: به چه دليلى اين سخن را مى‏گويد؟ ايشان مى‏فرمايد هر مؤمنى كه از دنيامى‏رود فرشته‏اى مرگ او رااعلام مى‏كند و من چنين چيزى از فرشته نشنيدم طولى‏نكشيد كه معلوم شد سخن حاج آقا نورالدين صحيح بوده است.

در يادداشتهايى كه از آية‏الله‏العظمى اراكى به جاى مانده آمده است: روزشنبه نهم شعبان‏المعظم سال 1337 كه ششروز از فوت مرحوم آية‏الله طباطبايى(صاحب عروه) اعلى‏الله مقامه گذشته بود در محضر و مجلس درس آقاىآقانورالدين عراقى حاضر بودم و اين حكايت را از او شنيدم كه مرحوم جنت مكان‏آخوند ملاعلى نهاوندى رحمة‏الله عليه(ظاهرا صاحب تشريح‏الاصول) ازشاگردهاى مرحوم شيخ انصارى بود و گفت من در چند دفعه با جناب ميرزاى‏شيرازىاعلى‏الله مقامه همسفر شدم و اتفاق صحبت و مذاكره علميه در ميان آمدو به طورى مطالب او در نظرم بلند آمد كه باخود گفتم اگر ايشان مجتهد است ماهامجتهد نيستيم و لذا بنا را بر تقليد او گذاشتيم و همراهان من كه در درسشيخ‏انصارى رفيق من بودند چون از اين مطلب آگاه شدند مرا ملامت نمودند ولى به‏خرج من نرفت تا آنكه سفر زيارتحضرت ثامن‏الائمة -عليه و على آبائه و ابنائه‏آلاف التحية والسلام- پيش آمد در بين راه هم بعضى رفقا چون مرا بر تقليدميرزاديدند ملامتها كردند و ابدا حرف آنان در من تاثير نكرد تا آنكه وارد مشهد مقدس‏شدم و جناب آقاى حاجميرزانصرالله را كه ملا و رئيس آن مكان شريف بود ملاقات‏نمودم. آقاى آقا نورالدين فرمودند اين حاج ميرزانصرالله ازشاگردهاى شيخ انصارى‏نبود و لكن در پايه علمى در مرتبه بسيار شامخى بوده به طورى كه در سفر عتبات باجنابميرزاى شيرازى مذاكره علميه مى‏نمايد و ميرزا را در هم مى‏پيچاند كه بعضى‏گفتند ميرزا در آن مجلس به لسان حالصداى هل من ناصرش بلند شد.

الحاصل بعد از چند بار صحبت علمى كه بين آخوند ملاعلى و حاج‏ميرزانصرالله اتفاق مى‏افتد حاج ميرزانصرالله مى‏گويدتا حال من معتقد به ملايى‏شيخ انصارى نبودم ولى اين شخص يعنى آخوند ملاعلى مرا درباره شيخ معتقدساخت وفهميدم كه شيخ در ملايى در مرتبه بسيار بلندى بوده است.

بعضى از حاضرين به حاج ميرزانصرالله مى‏گويند آيا اين شخص يعنى آخوندملاعلى مجتهد است‏يا نه او پاسخ مى‏دهد كهاز امرى بديهى سؤال مى‏كندمى‏گويند او خود را مجتهد نمى‏داند و فعلا مقلد است نظر شما چيست مى‏فرمايداگر چنينكند حرام بين كرده است... . (6)

آقاى آقا نورالدين مى‏گفت آخوند ملاعلى دوره اصول را در شش ماه درس‏مى‏گفت و من يكدوره حاضر شدم و تمام آن رانوشتم و الآن هم دارم... .

5- استاد نهايى آية‏الله اراكى كه بيست‏وسه سال در درس او حاضر مى‏شده‏مرحوم‏آية‏الله‏العظمى‏حاج‏شيخعبدالكريم‏يزدى حائرى‏متولدحدود1280ق است.

قبلا مطالبى پيرامون اين شخصيت عظيم اسلامى تا ورود به قم نوشتيم دراينجا نيز به قسمتهاى ديگر اشاره مى‏كنيم.

آية‏الله اراكى‏قدس سرهم مى‏فرمودند: آقاى شيخ عبدالكريم شخصيتى است كه هم‏حدوثش به خرق عادت بوده و همبقائش. آنگاه براى اثبات مطلب اول جريان‏اولاد دار نشدن پدر ايشان و همان قصه را كه قبلا ياد شد نقل مى‏كردند. وسپس‏متعرض مطلب دوم شده و جريانى را كه آية‏الله حاج سيدحسن فريد اراكى نقل‏كرده‏اند و قبلا ذكر شد، بيانمى‏كردند.

آية‏الله‏العظمى حائرى به خاطر مقامات بلند علمى و فقهى كه كسب كرده بودپيش از سفر دوم به ايران در رديف مراجعبزرگ تقليد آن روز قرار گرفته بود به‏طورى كه مرحوم آقاميرزا محمد تقى شيرازى احتياطات خود را به او ارجاع مى‏داد.

از آية‏الله‏العظمى آقا سيدجمال گلپايگانى نقل شده كه فرمود: با آقاى حاج‏شيخ عبدالكريم در ترن (قطار) سامرا همسفربوديم كه ايشان مى‏خواست‏به ايران‏برود من به ايشان گفتم شما از كسانى هستيد كه بعد از آقاى شيرازى مشاربالبنان‏مى‏باشيد چرا به ايران مى‏رويد؟ ايشان گفتند: من نمى‏خواهم مرجع شوم‏مى‏خواهم بروم ايران (7) اگر از دستم برآيد خدمتى به اسلام و مسلمانان بكنم.

آية‏الله‏العظمى حائرى دلداده اهل‏بيت عصمت و طهارت و به خصوص‏حضرت سيدالشهداعليه السلام بود حتى افتتاحدرس خود را هم با مرثيه و سوگوارى امام‏حسين‏عليه السلام آغاز مى‏كرد در كتاب آيينه دانشوران آمده است:

جاى تدريس آية‏الله‏العظمى حائرى مدرسه فيضيه و در زمستانها مسجدعشقعلى است. كيفيت آن اين است كهخست‏يكى از محدثان محترم -كه امروزمخصوص بدين دو نفر: يكى آقا جواد قمى و ديگرى آقا شيخابراهيم‏صاحب‏الزمانى است- بر پا مى‏ايستد و از فضايل و مناقب و خطب نهج‏البلاغه‏و مراثى آل محمد صلى‏الله‏عليه و آلهرا بيان مى‏كند و سپس حضرت آية‏الله به منبرمى‏روند و درس را شروع مى‏كنند.

آية‏الله حاج آقا مرتضى حائرى نوشته‏اند:

تمام شبهاى‏دهه عاشورا درمدرسه فيضيه‏اقامه مجلس روضه‏خوانى مى‏نمودو آن روضه بانى داشت... و ايشان بعد از اداىفريضه مى‏آمدند در ايوان حجره‏مجاور پله‏هاى كتابخانه مى‏نشستند و تا آخر مجلس هر شب حضور داشتند...و ظاهرا ازشب هفتم بعد از روضه شروع به نوحه و سينه زدن مى‏شد و نوحه را به‏زبان عربى مى‏خواندند و يكى از نوحه‏خوانها آقاىحاج آقا يحيى اسلامبولچى (ازعلماى فعلى تهران) بودند و شب عاشورا دسته طلاب از مدرسه حاج سيدصادق‏مى‏آمد بهمجلس روضه و در معيت ايشان ظاهرا به صحن كهنه مى‏رفتند و سينه‏مى‏زدند. در روز عاشورا دسته طلاب از مدرسهرضويه شروع مى‏شد و در معيت آن‏مرحوم به صحن شريف مى‏آمدند و ايشان جلو غير سادات و عقب سادات بودندتازمانى كه به خاطر كسالت درد سينه ناچار جلو همه دسته‏ها بايد باشند.

مرحوم آية‏الله‏العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى در شب 17 ذيقعده سال‏1355ق از دنيا رفت‏با اينكه در آن ايام ازطرف رضاخان اجتماعات دينى ممنوع‏بود تشييع بسيار باشكوهى از پيكر آن مجسمه تقوى و ديانت انجام شد و نمازبرايشان به امامت آية‏الله حاج سيدفخرالدين قمى (نواده دخترى ميرزاى قمى) كه‏مورد احترام همه حوزويان بود خواندهشد و در حرم كريمه اهل‏بيت همانجا كه ازهمان روز تا كنون مزار مؤمنان است دفن گرديد.

آقازاده ايشان مرحوم آية‏الله حاج شيخ مرتضى حائرى مى‏نويسد:

جناب سيدفاضل محترم و رفيق و فى صفى، آقاى حاج سيدعلى لواسانى كه‏آن موقع در نجف اشرف بودند و قبلا چندىدر قم بود و به ايشان علاقه معنوى‏دارند همان موقع در خواب مشاهده مى‏كنند كه مردم به طرف دروازه نجف‏مى‏رونديعنى مردم نجف براى استقبال يك جنازه‏اى به طرف بازار بزرگ و جانب‏دروازه مى‏روند ايشان مى‏پرسند به چه مقصدىبيرون مى‏رويد؟ مى‏گويند: جنازه‏حاج شيخ عبدالكريم را مى‏آورند -قريب به اين مضمون- فردا كه ايشان به صحن‏مولااميرالمؤمنين‏عليه السلام مى‏آيند مى‏بينند كه بعضى از طلاب صحبت قم را مى‏كنندوراجع به‏دستگاه ايشان مذاكرهمى‏كنند ايشان مى‏پرسد به‏چه مناسبت اين صحبت‏را مى‏كنيد؟ مى‏گويند مگر خبر ندارى كه آقاى حاج شيخ در قم فوتشده‏اند.

مرجع بزرگوار آية‏الله سيدصدرالدين صدر كه از تلامذه ايشان بوده اشعارى‏درسوگ ايشان‏سرود كه‏مصراع آخر آن‏كهشامل‏ماده تاريخ وفات‏هم‏هست‏اين‏است:

لدى‏الكريم حل ضيفا عبده (1355) (8)

آثار و بركات آن وجود مبارك:

1- تاسيس حوزه علميه قم.

2- تربيت‏شاگردان كه تعدادى از آنها از مراجع تقليد و فقها و علماى بزرگ‏جهان شيعه شدند.

3- فرزندى مانند مرحوم آية‏الله حاج شيخ مرتضى حائرى كه از جهات‏مختلف و به خصوص علم و تقوى نسخه ثانى پدربود.

4- تاسيس بيمارستان براى استفاده عموم، بناى خانه‏هاى متعدد براى‏سيل‏زدگان، بناى طبقه فوقانى مدرسه فيضيه،تاسيس كتابخانه مدرسه فيضيه‏و بناهاى عام‏المنفعه ديگر.

5- تاليفات بسيار گرانقدر. در اين باره آنچه در كتاب آية‏الله كريمى جهرمى‏آمده، با مختصر دخل و تصرف مى‏آوريم.

1- كتاب الصلاة. فقه استدلالى است‏خالى از حشو و زوائد.

آية‏الله‏العظمى اراكى فرموده‏اند تصحيح اين كتاب به عهده ايشان‏و آية‏الله‏العظمى گلپايگانى بوده است و آية‏الله‏العظمىاراكى فرموده‏اند در بعضى‏موارد عبارت، عبارت من است و مرحوم حاج شيخ مى‏فرمودند از من بهترنوشته‏اى. و نيزبرخى عبارات دورو حاشيه‏هاى (منه) آن از آية‏الله اراكى است.

آقاى اراكى نيز از حاج شيخ نقل كرده‏اند كه فرمود: اوقاتى كه در نجف بودم‏روزى مرحوم آقاى آخوند خراسانى به منزلما تشريف آوردند نوشته‏هايى را ديدندكه در طاقچه است. پرسيدند اينها چيست؟ گفتم: صلاة است ايشان قدرى بهآن‏نگاه كردند و خيلى خوششان آمد و تعريف كردند.

و نيز آقاى اراكى نقل كردند كه مرحوم آية‏الله‏العظمى بروجردى فرموده:كتابى به اين پر مغزى و كم لفظى نديده‏ام.

و از برخى از شاگردان آية‏الله بروجردى نقل شده كه روزى ضمن اينكه‏مى‏خواستند اشكالى بر مطلبى از كتاب‏الصلاةحاج شيخ وارد كنند اول كتاب راستايش كردند و فرمودند: كمتر ديده‏ام كسى چنين مطالب پيچيده‏اى را درعباراتى‏كوتاه و سهل‏التناول نوشته باشد و آن گاه اشكالشان را مطرح كردند.

2- كتاب‏النكاح

3- كتاب‏الرضاع

4- كتاب‏الارث

5- دررالاصول

كتاب دررالاصول در عصر خود مرحوم آقاى حائرى مورد توجه اعلام ازقبيل مرحوم شيخ زين‏العابدين گلپايگانى ومرحوم حاج شيخ محمدحسين غروى‏كمپانى بوده است.

آية‏الله حاج شيخ مرتضى حائرى نوشته اند: «آن موقعى كه مرحوم والد در قم‏بودند ودرس‏اصول وفقه‏خارج مى‏فرمودندوشاگردان‏فاضلى مانند آقاى خوانسارى‏مرحوم (آقا سيدمحمدتقى) و آقاى خوانسارى حاضر مدظله (آقا سيد احمد)دردرس حاضر مى‏شدند و مخلص در سنين قبل ازبلوغ بودم شنيدم آقا شيخ‏زين‏العابدين از علماى درجه اول شيعهمى‏باشند و بر درر مرحوم والد هم اشكالاتى‏نموده‏اند و در حاشيه درر نوشته‏اند و آنچه به نظرم مى‏رسد مرحوم والد باكمال‏احترام بر منبر تدريس، اسم ايشان را مى‏برد و متعرض اشكال معظم‏له مى‏شدند.»

مرحوم آقاى كمپانى هم در كتاب نهاية‏الدراية (حاشيه كفاية‏الاصول) به‏برخى از مطالب درر اشكال كرده‏اند و از حاجشيخ به عنوان «بعض‏الاجلة‏» يادكرده‏اند آية‏الله‏العظمى اراكى در درس اشكالات ايشان را پاسخ مى‏دادند و به گفته‏برخى ازفضلا تعبير ياد شده در كلام مرحوم كمپانى را براى مرحوم حاج شيخ كم‏و كوچك مى‏دانستند.

مرحوم آية‏الله آقا ميرزا محمود آشتيانى تعليقه و شرحى بر درر دارند كه چاپ‏شده است.

آية‏الله‏العظمى گلپايگانى نيز تعليقه‏اى بر درر دارند كه چاپ شده است.

آية‏الله‏العظمى اراكى تير تعليقه‏اى بر درر دارند كه چاپ شده است.

آية‏الله شيخ محمدكاظم شيرازى صاحب بلغة‏الطالب (حاشيه مكاسب)تعليقه‏اى بر درر دارند كه در تاليفات ايشان يادشده است.

آية‏الله حاج شيخ محمدثقفى نيز تعليقه‏اى بر درر دارند كه‏چاپ‏شده‏است.

6- تقريرات درس مرحوم سيدمحمد فشاركى.

7- حاشيه عروة‏الوثقى.

8- حاشيه انيس‏التجار ملا مهدى نراقى.

9- رساله عمليه.

10- سؤال و جوابهاى فقهى چاپ نشده.

11- حاشيه بر رساله ارث و نفقه الزوجه مرحوم حاج ملاهاشم خراسانى‏صاحب منتخب التواريخ.

تقريرات درسهاى آية‏الله‏العظمى حائرى 1- تقريرات بحث صلاة تاليف آقا ميرزامحمود آشتيانى در سه جلدچاپ شده.

2- تقريرات بحث نكاح تاليف آقا ميرزا محمود آشتيانى در يك جلدچاپ شده 3- تقريرات بحث‏ارث تاليفآية‏الله‏العظمى‏اراكى در يك‏جلد چاپ شده.

4- تقريرات مكاسب محرمه و بيع و خيارات تاليف آية‏الله‏العظمى اراكى درچهار جلد چاپ شده است.

5- تقريرات دوره اصول تاليف آية‏الله‏العظمى اراكى در دو جلد در دست‏چاپ است.

پى‏نوشتها:

1) آية‏الله‏العظمى اراكى فرموده‏اند: در اوائل ورود به قم به اتفاق آقا شيخ احمد يزدى در مجالس درس‏اخلاق حاج ميرزاجواد ملكى تبريزى شركت مى‏كردم و ايشان اصرار داشت كه در درس فقه ايشان نيزحاضر شوم و مى‏فرمودند كه يكدوره فقه به سبك نوينى نوشته‏ام اما من عذر آوردم كه با وجود آقاى‏حاج شيخ عبدالكريم و اشتغال به درس ايشان جمعبين هردو ممكن نيست. بنابراين مرحوم حاج‏ميرزا جوادآقا فقط استاد اخلاق ايشان بوده‏اند.

2) در بخش سوم اين كتاب ياد شد.

3) كرهرود در گذشته قدرى با اراك فاصله داشته ولى اكنون داخل شهر اراك است.

4) چرا، نام يكى از دهستانهاى پر بركت اراك است.

5) در بخش سوم اين كتاب ياد شد.

6) اين داستان دنباله مفصلى دارد كه ذكر نشد.

7) اين نقل با آنچه قبلا نقل شد كه مرحوم حاج شيخ عبدالكريم براى زيارت حضرت رضا عليه‏السلام (نه‏به قصد ماندن)به ايران آمده است همآهنگ نيست.

8) آية‏الله صدر، آية‏الله حائرى را خوب مى‏بيند كه در باغى هستند، از ايشان احوالپرسى و تقاضاى صله‏مى‏كند، مرحومآية‏الله حائرى اين آيه را مى‏خوانند. ان المتقين فى جنات و نهر فى مقعد صدق عندمليك مقتدر. كه با شعر مرحوم آقاىصدر: لدى الكريم... مناسبت روشنى دارد.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation