|
|
|
|
|
|
اجتماع اقشار مختلف در كنار يكديگر و در كمال آرامش ، از بركات نهضت است شما قبل از اينكه اين نهضت بشود هيچ وقت با اين آقايان مجتمع نمى شديد يك جائى و هيچوقـت هـم پـيش ما نمى آمديد. ماها با هم گاهى هم مجتمع مى شديم ، شما هم با هم و هر دو ازهم جدا. اين نهضت اسباب اين شد كه ما همه با هم حالا هستيم ، نه من از شما مى ترسم ، نهشما از من و نه آقايان از شما فرار مى كنند و نه شما از آقايان فرار مى كنيد، همه رفيقو دوسـتـيـد. اين آرامش خاطرى كه الان در ما هست و در شما كه شما آرامش داريد از اينكه نمىتـرسـيـد از ملت و آرامش دارد ملت از اينكه نمى ترسد از شما اين ، يكى از بركات اسلاماسـت كـه بـه مـا رسـيـده اسـت و ايـن ارزشمند است خيلى . آنهائى كه در رژيم سابق ، همينسـاواكـى هـا و امـثـالشـان كـه در رژيـم سـابـق مردم را اذيت مى كردند آنطورها، وجدانشانناراحت بوده است . بله ، گاهى مى شود كه انسان ديگر وجدانش هم تغيير مى كند اما اكثرانـاراحـت مـى شـدنـد از ايـنـكـه يك همچنين كارهايى را مى كردند با وحشت بودند توى مردموقـتى كه همچين كارهايى مى كردند آرامش خاطر، اطمينان خاطر كه از نعمت هاى بزرگ استنـداشـتـند. الان آرامش خاطر است ، همه مان حالا با اينكه نيمه راه هستيم ، اگر انشاءالله راهرا بـه آخـر بـرسـانـيـم و ايـن ريـشـه فـاسـدى كـهخـيـال مـى كـنـند با مثلا سوء قصد به كسى ، با ترور يك كسى ديگر كارشان انجام مىگـيـرد و حـال آنـكـه نـه ، ديـگـر گذشته وقتش . لابد شنيديد كه امروز هم يكى از علماىتـهـران را سـوء قصد به او كرده اند، آقاى آقارضى را به اصطلاح سوء قصد كردند،سـه تـيـر هـم بـه ايـشـان زدند لكن به جايى نشده است ، ايشان نجات پيدا كردند. اينهاخـيال مى كنند كه با اين مسائل مى شود ديگر برگرداند يك ملتى كه جوان هايش مى آيندپـيـش مـن يك دفعه و دو دفعه نه ، زياد و از من تقاضا مى كنند كه تو دعا كن كه ما شهيدبـشـويـم . ايـن از تـرور ديـگـر نـمـى تـرسـد، ايـن شـهـادت هم مى خواهد، با آغوش بازدنبال شهادت مى رود. اين تعليم اسلامى اينطورى است . رمز پيروزى ملت ما همين بود كهديگر نمى ترسيدند از اينكه بروند توى خيابان بكشندشان ، مى رفتند، خيلى هم كشتهمـى شـدنـد، بالاخره هم با همين فريادها و دادها و الله اكبرها پيروز شدند. رژيم اسلامىايـنـطـور اسـت كـه افـرادش از مسجد هستند، از مسجد نهضت مى شد و از مسجد مى رفتند بهمـيـدان ، بـه مـيـدان جـنگ ها. در جمعه ها كه خطابه مى خواندند يا غير جمعه كه مى رفت آنسـردارشـان مـنـبـر و صـحبت مى كرد، از آنجا راهش را مى انداخت براى اينكه بروند مبارزهكـنـنـد و يك همچين روحيه اى كه از مسجد تحقق پيدا مى كند، اين ديگر نمى ترسد از اينكهحـالا من بروم شايد چه بشود، اين مسجدى است ، الهى است ، آدم الهى نمى ترسد از اينكهحـالا شـايـد مـن هـم بـكـشـنـد. بـهتر، ما جاى بهترى داريم ، آنها بايد بترسند از مردن كهخـيـال مـى كنند وقتى مردند تمام شد، يا اگر تمام نشده ، آنجا كه بروند چه خواهند كردبـا آنـهـا، امـا آنـهـايـى كـه راهـشـان و حـسـابـشان درست است با خالق خودشان ، اينها چرابترسند؟ نمى ترسند. در هـر صـورت حـالا از بـركـات اين نهضت همين اجتماع ما در اينجاست . ما و علماى بزرگ ومـحـتـرم قـزويـن و شما آقايان ارتشى ها همه با هم اينجا مجتمع و همه برادر و دوست و باآرامش خاطر اينجا نشسته ايم و با آرامش خاطر هم مى رويم و اين يكى از بركاتى است كهاز اسلام به ما رسيده است . تلاش در عرضه محتواى اسلام به عالم ، به عنوان يك مكتب نمونه امـيـدوارم كـه ايـن راه را همه با هم طى كنيم و آن حكومتى را كه اسلام خواهد (حالا باز نشدهاسـت ، اول مـطـلب است ، يك نسيمى از اسلام آمده و الا الان باز نشده است ) آن حكومتى را كهاسلام مى خواهد و آن رژيمى را كه اسلام مى خواهد متحقق باشد، انشاءالله متحقق بشود بهطورى كه شما هر جا برويد، بازار برويد ببينيد بازار اسلامى است ، ديگر اجحاف نمىشـود، زيـادفـروشـى بـيـجا نمى شود، كم فروشى نمى شود، ربا نمى شود، مفتخورىنيست ، در ارتش برويد ببينيد كه اسلامى هست ، همه شان توجه به اسلام دارند، نماز مىخوانند، روزه مى گيرند ماه رمضان و هكذا در مسجد برويد مى بينيد كه همه چيز درست است، در ارتـش بـرويـد مـى بـيـنيد كه مثل اين است كه توى مسجد رفته ايد و همه جاى مملكت ،وزارتـخـانـه هـايـش ، اداراتـش هـمه اسلامى بشود. اگر انشاءالله آنى كه خداى تبارك وتـعـالى فـرمـوده اسـت بـشـود، كـه تحقق پيدا بكند، آنوقت يك نمونه اى است كه در عالمعرضه بشود به اينكه آنكه ما مى خواستيم اين است و الان هم كه تا اينجا رسيديد، كارىانـجـام گـرفـتـه اسـت كـه دنـيا باورش نمى آيد، اين كار را اسلام كرد. مردم چون فريادكـردنـد اسـلام ، توده هاى مردم داد زدند اسلام ، وقتى كه از پهلوى ارتش رفتند ارتش همبـه ايـنـهـا مـتـصـل شـد، وقـتـى از پـهـلوى ژانـدارمـرى رفـتـنـد ژانـدارمـرى هـم بـه اينهامـتـصـل شـد، هـمه متصل شدند به هم و اين مطلب اعجازآميز را متحقق كردند و اميدوارم كه اينتـتـمه اش هم ، همه مجتمعا با هم انشاءالله برسيد. و قضيه ، قضيه قانون اساسى را همبا آن مجلس خبرگان كه بايد اشخاص بسيار خبير و اسلامى باشند، آنها هم متحقق بشود،كـه قـانـون اسـاسـى اسـلامى ، يك مجلس شوراى اسلامى ، يك رئيس جمهور اسلامى ، همهايـنـهـا تـحـقق پيدا بكند و بعد كه اينها تحقق پيدا كرد، كارهاى اصلاحى آسان پيش رود.انشاءالله خدا همه شما را حفظ كند و موفق باشيد به اينكه همه مان خدمت كنيم به اين . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ :24/4/58 بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان دانشكده داروسازى دانشگاه تهران طـرح مـسـائل غـيـر اصـولى ، تـوطـئه اى بـراى انـحـراف ازمسائل اصلى بسم الله الرحمن الرحيم مـسـائلى كـه شـمـا حالا طرح كرديد بسياريش را يا اكثرش را و يا همه اش را من مى دانم ومـشـكـلات تـحصيلى تان را هم مى دانم لكن من حالا احساس مى كنم اين اجتماعاتى كه در اينچـنـد روز ايـنـجا مى شود و مسائل غير اصولى طرح مى شود دنباله يك توطئه اى است كهايـن گـروه هـائى كـه مـى آيـنـد تـوجـه بـه آن نـدارنـد. الان مـا بـعـضـى ازمـسائل اصولى داريم كه اگر از طرف همه قشرهاى ملت ، چه بانوان و چه آقايان به آنتـوجـه نـشـود، اصـل مـسـائلمـان و اصل استقلال مملكتمان ممكن است به خطر بيفتد. ما امروزبـايـد تـمـام توجه مان را به طرح قانون اساسى و انتخاب خبرگان منعطف كنيم ، كه درقانون اساسى كه طرح شده است و كسانى كه صاحب راءى هستند راءى بدهند و انتقاد كنند،چـيزى بايد اضافه بشود اضافه كنند، چيزى بناست كسر بشود كسر كنند، قيدى بايددر آن اضـافـه بـشـود، شرطى بايد اضافه بشود، اينها را بررسى كنند و بنويسند وبـه مـجـلس خـبـرگـان كـه الان بـراى ايـن كـار مـهـيـاسـت تـسـليـم كـنـنـد ودنـبـال آن هم توجه كنند به اينكه سرنوشت مملكت ما و سرنوشت اسلام به اين خبرگانىاست كه بايد تعيين شوند و توجه بكنيد به اينكه چه جور اشخاص بايد تعيين بشوند،اشـخـاصـى كـه مـتـديـن بـاشـنـد، اشـخـاصـى كـه اسـلام راقـابـل انـطـبـاق بـدانـنـد و نـگـويـنـد اسـلام مـال هـزار و چـهـار صـدسـال پـيـش از ايـن اسـت و ديـگر حالا به درد نمى خورد، چپى نباشند، راستى نباشند، امينبـاشـنـد و امـثـال ذالك ، عـالم بـه اوضـاع بـاشـنـد، عـالم به اسلام باشند اسلام شناسباشند، از اين قبيل اشخاص تعيين كنيد تا اينكه بروند و مطالعه كنند در قانون اساسىو اين طرحى كه داده شده است تصحيح كنند و بعد به آراء عمومى گذاشته بشود. توطئه جهت انحراف اذهان الان تـوجـه بـه مـسـائل فـرعـى كـه بـايـد بـعـد از اسـاسمـسـائل طـرح بـشـود، ايـن الان صـلاح نـيـسـت . بلكه من در اين چند روزى كه صحبت قانوناساسى است و مى بينم كه اشخاص مختلف و گروه مختلف مى آيند شكاياتى دارند از همهاطـراف و بـعد يك مسائل ديگرى در روزنامه ها و در مجلات طرح مى شود كه همه اينها بهنظر من مى آيد يك توطئه اى در كار باشد كه بخواهند اذهان ملت ما را منحرف كـنـند و توجه شان را از قانون اساسى كه اساس است منصرف كنند به جاهاى ديگر، چهحـق بـاشـد و چـه بـاطـل ، بـه آنـجـاهـا سـوق بـدهـنـد و آنـهـا نـتـيـجـه بـگـيـرنـد و مـاهـامـشـغـول بـشـويـم بـه يـك مـسـائل و اخـتـلاف هـائى كـه خـودشـان ايجاد مى كنند و به يكمـسـائل جـزئى كـه يـك احـتـيـاجـات مـحـلى ، ذهـنـمـان ار ازاصـل قانون اساسى ، از انتخابات خبرگان و بعد هم از مجلس شوراى ملى كه بعد بايدتعيين بشود و رئيس جمهور كه بايد تعيين بشود كه اينها اساس مملكت هستند منحرف كنند.اگـر غـفـلت از ايـنـهـا بـشـود ممكن است كه ما دوباره برگرديم به وضعى كه اميدواريمبـرنـگـرديـم . بـنـابـرايـن مـن الان از هـمـه شـمـاهـا كـهمسائل تان هم صحيح است ، حق است ، از همه شماها من خواهش مى كنم كه يك قدرى صبر كنيددر ايـن امور و مهلت بدهيد در اين امور و الان تمام ذهنتان را، تمام قوايتان را متوجه به اينمسائل اصلى بكنيد. اين مسائل اصلى كه اگر درست شود و ما يك مجلس شوراى ملى داشتيم، نـه مـجـلس شـوراى فـرمـايـشـى مثل سابق ، يك مجلس شورائى كه اشخاص آن صحيح ،اسـلامى هستند، اسلام را كهنه نمى دانند، اشخاصى كه چپ و راستى نيستند، اگر يك همچومـجـلسـى درسـت شـود، ايـن مـسـائل هـمـه حل شود. من مى دانم كه الان در همه قشرهاى مختلفاشخاص مختلفى هستند كه صلاحيت ندارند، لكن حالا وقت اين نيست كه ما صدا در بياوريم، حـالا وقـت ايـن نـيـسـت كه ما اختلاف ايجاد بكنيم ، از همه اطراف هم دارند اختلاف ايجاد مىكـنـند، در شهرها، در مرزها، در كردستان ، در جاهاى ديگر و الان اشخاصى كه نمى خواهنداين نهضت درست بشود، دارند اختلافات ايجاد مى كنند. همين امروز اگر شنيده باشيد راديواعـلام كـرد كـه در مريوان يك جنگى واقع شده است و تقريبا بيست و چند نفر كشته شدند.ايـنـهـا توطئه است . اينها را ايجاد مى كنند آن كسانى كه مى خواهند كه اين نهضت به آخرنـرسـد و قـانـون اسـاسـى مـا درست نشود، در آنجا به يك جور، در مركز به يك جور، دركـارخـانـه هـا بـه يـك جـور، در مركز هر جا به يك طور. الان توطئه ها در كار است براىايـنـكـه نـگـذارنـد ايـن نـهضت به آخر برسد و نگذارند كه ما قانون اساسى را به طورصحيح درستش كنيم و يك دولت مستقر و مستمرى كه همه امور را اصلاح بكند درست بشود. لزوم انتخاب اشخاص متعهد و امين كه گرايش به چپ و راست ندارند الان بـه نـظـر مـن كـارهـاى ديـگـر هـر چـه بـاشـد دسـت دوم اسـت ، دسـتاول هـمـيـن كـارى اسـت كـه الان بـالفـعـل هـسـت كـه هـر كـدام شـمـا كـهاهـل نظر هستيد به قانون اساسى ، مطالعه كنيد قانون اساسى را و نظر بدهيد و بعد ازاين هم توجه به اين نكته بكنيد كه آرائى كه مى دهيد، راجع به اشخاص متعهد، اشخاصصـحـيـح ، اشـخـاص اسـلامـى ، اشـخـاصى كه بشناسيد كه اينها مسلمانند و متعهدند و امينهـسـتـنـد، گـرايـش بـه چـپ و راست ندارند، اين اشخاص را تعيين كنيد تا آنها آن قانون رابـررسـى كـنند و بعد از بررسى و پيدا شدن استقرار و دادن راءى بر آن و اين مرحله راطى كرديم و داراى قانون اساسى شديم و دنبالش هم مجلس شورا است كه انشاءالله بعدبـه هـمـت هـمـه مـلت ، ملى و صحيح و با اختيار تام ، مردم منتخبين شان را تعيين كنند كه درامورات نظر بدهند و آنوقت هم ما بايد بگوئيم كه منتخبين چه جور اشخاصى بايد باشند. در هر صورت الان وقت اين است . من مى دانم مشكلات هست و مشكلاتنـه ايـنـكـه شـمـا تنها داشته باشيد، ما هم مشكلات داريم همه قشرها مشكلات دارند، از همهاطـراف مـى آيـنـد مـشكلاتشان را مى گويند، لكن اين مشكلات را حالا بايد يك قدرى پائينبـيـاوريـم ، حـالا بـايد قدرى صرفنظر كرد، اين اشكالات را بايد يك قدرى صرفنظركـرد تا انشاءالله اين مسائل درست بشود، بعد برسيم به آن مسائلى كه بايد چه بكنيم، تـحـصـيـل بـايـد چـه بـشـود. در تـحـصـيـل مـا هـم اشـكـال هـسـت ، نـه درتـحصيل شما فقط. انشاءالله من اميدوارم كه همه موفق و سالم باشيد و اين عرضى را كهكـردم عـمـل بـكـنـيد و الان كه پا مى شويد در نظرتان اين باشد كه اشخاصى كه بايدتـعيين بشوند و صالح هستند در نظر بگيريد، ممكن هم هست كه از علماى تهران اشخاصىمـنـتـخـب بـشـونـد يـعنى پيشنهاد بشوند كه اينها را تعيين كنيد و اينكه علماى تهران اگرتعيين كردند صحيح است . انشاءالله سلامت و موفق باشيد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 24/4/58 پيام امام خمينى به حجت السلام رضى شيرازى بسمه تعالى خدمت جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج آقا رضى شيرازى دامت افاضاته خـبـر نـاگـوار سـوءقـصـد بـه جـنابعالى از طرف عناصر فاسد رژيم منحط سابق موجبنـگـرانى و تاثر گرديد. در اين موقع كه نهضت اسلامى با قاطعيت به راه خود ادامه مىدهـد و بـدخـواهـان رابـه يـاس و نـوميدى مى كشد، با اين حركات مذبوحانه مى خواهند بهخـيـال فـاسـد خـودشـان ايـجـاد وحـشـت در مـلت مـسـلم كـنـنـدغـافـل از آنـكـه مـلتـى كـه جـوانـان نـورسـشـان از شهادت در راه هدف كه همان اسلام استاسـتـقـبـال مى كنند، از سوءقصدها و ترورها نمى هراسند. سوءقصد به اشخاصى كه درطـول عـمـر به خدمت خالق و خلق اشتغال داشته اند، اراده آنان را مصمم تر و حقانيت مكتب راواضـح تـر مـى نـمـايد. گروهى كه به اسم اسلام ، فرزندان اسلام را ترور مى كنند وبه اسم خلق ، زندگى خلق را به تباهى مى كشند، مى توان آنها را جز هواخواهان اجانب وخيانتكاران به اسلام و خلق مسلمان دانست ؟ از خداوند تعالى سلامت و بهبودى جنابعالى راخواهانم . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 24/4/58 بـــيــانـات امـام خـمـيـنـى در جمع اعضاى انجمن اسلامى كاركنان وزارت كشور و استادانودانشگاهيان اصفهان اقـدامـات عـمـال اجـانـب اعـم از تـرور يـا تـخـريـب نـمـايـانـگـر يـاس و نـابـودى جبههباطل است بسم الله الرحمن الرحيم مـن ايـنـطـور احـسـاس مـى كـنم كه باقيمانده رژيم ماءيوس شدند، ماءيوس شدند از اينكهبتوانند ديگر يك كارى انجام بدهند. دليل ماءيوس شدن ، اين دست زدن به اين ترورها وبـه ايـن كـارهاى خرابكارى است . خوب لابد شنيديد كه امروز هم يكى از علماى تهران راتـرور كـردنـد لكـن موفق نشدند كه بكشند، سه تا گلوله اصابت كرده است به يكى ازعلماى تهران . اينها دليل بر ضعف است ، كسى كه خودش را ديگر ضعيف مى داند و از بينرفـتـه مـى دانـد بـه ايـن امـور تـخـريـبـى دسـت مـى زنـد و در اطـراف كشور مى خواهد يكشـلوغـكـارى هـائى بـكـنـد و اذهـان را مـشـوش كـنـد و بـهخيال خودشان ارعاب كنند، در صورتى كه ملت ما ديگر نمى ترسند از اينها. خود آنها كهبـودنـد بـا همه قوايشان ملت از آنها نترسيد، در خيابان رفت ، در خيابان ها از بچه هاىكوچك تا مردهاى بزرگ ، زن ها مردها رفتند در كوچه ها و در خيابانها و فرياد كشيدند وبـا فـريـاد الله اكـبـر و اسـلامـى شـكـسـت دادنـد ايـنـهـا را. بـنـابـرايـن يـكخـيـال بـاطـلى اسـت كـه اينها مى كنند كه با يك ترور يك شخصى يا فرض كنيد كه يكپـايـگـاهـى را يـك وقـت يـك تـخـريـبـى بـكـنند ديگر كارى مى توانند انجام بدهند. اين هامـاءيـوس از ايـن مـسـائلنـد از ايـن جهت يك همچو خرابكارى هايى مى كنند و بايد ملت قوىبـاشـد و با قوت نفس ، با اراده مصمم پيش برود و بايد ما يك سؤ الى از اينهائى كه ،بـعـضـى از ايـن طـايفه هايى كه دست به اين شلوغكارى ها مى زنند و خودشان را اسلامىمـعـرفـى مى كنند يا طرفدار خلق و توده و امثال ذلك ، طرفدار آنها حساب مى كنند، ما يكسوالى از اينها بكنيم كه خوب و شما اگر اسلامى هستيد و مسلمان هستيد، چطور بر خلافاسـلام اقـدام مـى كـنـيـد؟ و كـشـتـن يـك شـخـصـى كـه در عـمـرش هـمـيـشـهمـشـغـول بـه تـرويـج اسـلام بـوده اسـت ، بـه تـائيـد از مـكـتـب اسـلام بـوده اسـتمـثـل مـرحـوم آقـاى مـطـهـرى يـا سـوء قـصـد بـه عـالمـى كـه در تـمـام عـمـرش مشغول به خدمت بوده است ، هيچ كس از او يك چيزى كه بر خلاف مصلحت اسلام باشد نديدهاسـت ، مثل آقاى ، آقا سيد رضى كه الان هم در بيمارستان خوابيده اند، اين باكجاى اسلام(ايـن ) جـور در مـى آيـد؟ شـما مدعى هستيد كه ما مسلمان هستيم و براى اسلام مى خواهيم خدمتكنيم و علماى اسلام را، اولاد پيغمبر را مورد اصابه قرار مى دهيد.اگر آن دسته باشند، واگـر آن دسـتـه اى بـاشـنـد كـه مـى گـويـند ما طرفدار توده ها و خلق و اينها هستيم ، مىگوئيم شما در اين پنج ماهى كه جمهورى اسلامى متحقق شده است ، جـز خـدمت به مردم در اين پنج ماه چيزى ديديد كه حكومت فعلى ، ماءمورينش ريخته باشندمـنـزل يـك كـسـى و يـك آدم بـيگناهى غارتى كرده باشند، بيگناهى را گرفته باشند جزايـنـكه آن اشخاص فاسد را محاكمه مى كنند و كسانى كه فوج فوج مردم را كشتند يا امربـه كـشـتـن كردند. آيا شما زراعت هاى مردم را آتش مى زنيد نمى گذاريد كه زراعت كنند وكـشـت كنند، وقتى هم كشت كردند، نمى گذاريد برداشت كنند وقتى هم خرمن كردند، خرمن هارا مى سوزانيد، اين خدمتى است به ملت ؟ خدمتى است به توده مردم ؟ آن رفراندمى كه همهمردم با آن موافق بودند و راءى دادند و صد، نود و هشت ، نود و هشت و نيم راءى دادند، شمااگـر چـنـانـچه توده مردم را مى خواهيد، مصالح مردم را مى خواهيد، خوب اين مردم مى خواهندهـمـه شـان ، چـه شـد كـه خـرابـكـارى كـرديد؟ چه شد كه تحريم كرديد بعضى شماها؟صندوق هائى كه ، بعضى صندوق ها را آتش زديد با اسلحه مانع شديد از اينكه بعضىها راءى بدهند، اين موافق با مصلحت توده بود؟ حالا كه دارند براى اين مردم خدمت مى كنند،خـانـه سـازى مـشـغـولنـد الان ، پاكسازى مشغولند الان ، مردم دارند خدمت مى كنند، شما درمـقـابل اينها اينطور دست به هرج و مرج مى زنيد، اينها موافق با مصلحت مردم است ؟ و ما ازاين كارهائى كه اينها مى كنند هميشه در دادگاه ها، همين است كه در دادگاه ها اگر يك كسىيـك كارى مى كرد، مى روند دنبال اينكه چه شخصى از اين نفع برده ، آن كسى كه صاحبنـفـع است كى هست تا اينكه راه پيدا كنند بر اينكه از چه طريقى اين جرم واقع شده است .مـا هـم در ايـنـجا وقتى كه ملاحظه مى كنيم كه اين خرابكارى مثلا خرمن سوزى ها، نگذاشتنايـنـكـه مـردم زراعـت كـنـند، جلوگيرى از كارمندانى كه مى خواهند كار بكنند، جلوگيرى ازكارخانه هايى كه مى خواهد به راه بيفتد، بايد ببينيم اين به نفع كه تمام مى شود، تامـا بـرويـم سـراغ آن كـه اينها از عمال آن طايفه اند كه به نفع آنها تمام مى شود و بهنـظـر مـى آيـد كـه در بـاب زراعت كه حتما به نفع آمريكاست . آمريكاست كه عرضه دارد،زراعـت هـاى خـودش را زيادى دارد و اگر چنانچه مشترى نداشته باشد، بايد بسوزاند يابايد به دريابريزد. ساير كشورها اينطور نيستند. آنها هم محتاج (هستند) به شوروى هماز آمـريـكـا صادر، مى شود.اين خرمن سوزى و جلوگيرى از كشاورزى به نفع آمريكاست وامـا، حـدسى كه ما مى زديم كه اين اشخاصى كه خودشان را چپى معرفى كنند يا به نفعخـلق بـه خـيـال خودشان معرفى مى كنند اينها عمال آمريكا هستند، نه اينكه مربوط به آنطـايـفـه ديـگـر بـاشـنـد. مى شود به آنها هم باشند اما بيشتر احتمالش اين است كه اينهاآمـريـكـائى بـاشند، ساخته آنها باشند چنانكه اساس حزب توده را من يادم است ، آن كسىكـه حـزب تـوده را در ايران ايجاد كرد سليمان ميرزا بود. سليمان ميرزا همسفر من بود درمـكـه ، آدم نمازخوان و آدم مؤ من . دو تا هم ، بچه از سر راه برداشته بود كه معامله اولادىبـا آنـهـا مـى كـرد، آن هـم برداشته بود آورده بود مكه ، اين توده به آن معنا كه اينها مىگويند نبود كه اعتقاد هيچ نداشته باشد. اصلا اين از طريق انگليس ها اين طرح را ريختهبـود. آنـوقـت ، در آنـوقـتى كه سليمان ميرزا بود. زمان سابق بود، آمريكائى ها خيلى دراينجا چيز نداشتند بلكه هيچ ، اين كه زياد دست داشت انگليس ها بودند ولهذا رضاشاه (را)هم انگليس ها آوردند، به طورى كه خود آنها در راديو گفتند، گفتند ما اين را آورديم و بعدكه خيانت كرد بيرونش كرديم . حالا ديگر انگليس ها نيستند، هر چه هست آمـريـكـاسـت كـه زيـادتـر، در ايـنجاها، هم نفع و طمع زيادتر است هم نفوذش در اين ممالكشرقى بيشتر است و انشاءالله اين نفوذ در ايران ديگر قطع شد و قطع مى شود. از ايـن جـهت به نظر آدم مى آيد كه اين شلوغكارها به نفع آمريكا دارند كار مى كنند. اگرمـدعـى انـد كه به نفع ملت و آنطور كه ادعا مى كنند كه ما مى خواهيم ملت چه بشود، خوباينها مى بينند كه الان كارهاى زيادى براى اين ملت شده است ، كارهائى شده است كه همهاش بـه نـفـع مـلت مى بوده ، اگر واقعا اينها ملى هستند، خوب چيزى كه به نفع ملت استبـايـد بـيايند كمك بكنند، همانطورى كه مى بينيد كه در جاهايى كه الان دارند زراعت برمـى دارنـد اجزاء ادارات و عرض مى كنم كه دكترها و مهندسين و زن ها و مردها توى بيابانمـى رونـد و بـا مردم كمك مى كنند كه اين سابقه ندارد در ايران يك همچو وضعى ، خوب ،وقتى يك همچو وضعى در ايران حالا پيش آمده كه دكترها هم مى روند توى كشت ها و براىمردم كمك مى كنند، معممين هم ، علماى بلاد هم بعضى وقت ها مى روند كمك مى كنند به مردم ،در تلويزيون من ديدم كه اشخاصى كه آنجا بودند، اشخاص ، خلاصه ازاين صنف جمعيتبـودنـد، رعـيـت هـا نـبودند كمك مى كردند، زن بود، مرد بود. اگر اينها راست ميگويند كهراءى مـلت ايـنـهـا مـى خـواهـنـد خـدمـت بكنند، خوب آنها هم بيايند بااينها شريك بشوند دربـرداشـتن زراعت ، در كشت و زراعت ، چرا جلوگيرى از كشت مى كنند؟ بعد هم كه كشت كردندمردم ، زحمت يك ساله يك كشاورز يا چند كشاورز كه يك خرمن است آن را آتشش مى زنند. اينصحيح است كه يك كسى ادعا بكند كه من موافق با خلقم ، من خدمتگزار به خلقم ، خدمتگزاربه توده هستم لكن خرمنش را آتش مى زنم ، زراعتش را به باد فنا مى دهم ؟ اينها، آدم بايدازشان بپرسد، آن طايفه را ازشان بپرسد كه شما مى گوئيد من مسلمانم ، آدم مسلمان ، مىشود كه يك كسى مسلم باشد و اينطور شلوغكارى بكند و آدمكشى بكند و اينها؟ يا توده اىهستيد و اهل مثلا طرفدارى از خلق به قول خودتان ، آدمى كه طرفدار است ، مى شود كه يكآدم طـرفـدار مردم و ضعفا و مستمندان برود دم چيزها بايستد بگويد كه كار نكنيد، بيائيدحـقـوق را از ما بگيريد و كار نكنيد؟ اين پول از كجا مى آيد كه اينها مى دهند به كارمندانكـه كـار نـكـنند و حقوق بگيرند؟ براى كار نكردن حقوق بگيرند؟ اين جز اين است كه مىخـواهـنـد اخـتـلال (پـيـدا بشود؟)، آن پول مبداءش آن خزانه هاى ديگران است و مى خواهند هماخـتـلال پـيـدا بـشـود در امر مملكت بلكه دوباره آن ارباب ها بيايند و اينها هم به نوائىبـرسند؟ لكن بايد بدانند كه نه ، ديگر مساءله از اينها گذشته ، راه طى شده تا نيمهراه و اين باقى اش هم طى خواهد شد. تاءكيد بر گسترش تحول اسلامى در كليه دستگاه هاى مملكتى شـمـا هـمـه مـى بـيـنـيـد كـه يـك نـهـضـت اسـلامـى در هـمـه جـا پـيـدا شـده ، يـكتحول اسلامى پيدا شده . اين تحول اسلامى كه در مردم پيدا شده است و همه يك علاقه اىپيدا كرده اند به اسلام و توجه كرده اند كه با اسلام مى شود پيشرفت كرد، اين علاقهرابـه ايـن زودى نـمى شود ديگر از مردم گرفت . مردم ديدند كه اسلام كار از آن مى آيد،اين هم كه مى بينيد كه اينها الان جديت مى كنند كه مثلا اشخاص مبرزى را چه بـكـنـنـد، بـراى ايـنكه اينها هم از اسلام ترسيده اند، اينها ديده اند به اينكه اسلام از آنهـمـچـو كارى آمده است كه يك ملتى كه هيچ نداشت بر همه چيز مقدم شد، فقط ايمان داشت ،فـقـط فـريـاد مـى كـرد الله اكبر و با فرياد الله اكبر بيرون كردند اينها را، دست همهايـنـهـا را قطع كرد. الان همه چيز مال خودتان هست منتها از بس كه خرابى به جا گذاشتهانـد، دولت تـا آمـده بـيـايـد يـك خـرده اى تـرمـيـم بـكـنـد خـرابـى ها را، يك مقدارى البتهطـول دارد و البـتـه بـايـد هـمـه وزارتـخـانـه هـا، هـمـه ادارات ، هـمـه دسـتگاه ها بايد يكتـحـول اسـلامى پيد ابكند. يعنى ما كه حالا مدعى هستيم همه مان به اينكه رژيم مان رژيماسلامى است ، جمهورى اسلامى داريم ، انجمن هاى اسلامى بپا مى كنيم ، بايد كوشش كنيمبه اينكه فرم هائى كه در وزارتخانه هاست اسلامى بشود كه كسى كه وارد مى شود دروزارت مثلا كشور، ببيند كه وارد شده در يك جايى كه همه چيزش اسلامى است و همه ، همهشـان اسـلامـى هـسـتـنـد، يـك چـيـزهـاى غير اسلامى به چشمش نخورد. نمى شود كه ما مدعىبـشـويـم كـه جـمـهـوريـمـان اسـلامـى اسـت لكـن وقـتـى بـرويـم در ايـن اداره ، بـاز هـمانمـسـائل سـابـق بـاشـد، در آن اداره . هم اين نمى سازد با هم ، تناقض (است ) اين ، من مدعىبـاشـم اسـلامـى هستيم ، رژيم مان اسلامى است لكن محتوايش نباشد. بايد با كوشش شماآقـايـان كـه انـجـمـن اسـلامـى درست كرديد آنجا و اميدوارم كه همه ايران يك انجمن اسلامىبـاشـد. انـجمن اسلامى انشاءالله با كوشش شما جوانها، با كوشش همه زن و مرد ايران ،يـك مـمـلكـت اسـلامـى بـشود كه آنطورى كه احكام اسلام همه جا برود و بدانند مردم كه يكهمچو رژيمى هم مى شود در دنيا باشد كه در آن ظلم نباشد، در آن خلاف عدالت نباشد، درآن دزدى نباشد، در آن فحشا نباشد، بازارش بازار اسلامى باشد. البته اينها يك مقدارىكـوشش لازم دارد، يك مقدار تعقيب لازم دارد، يك مقدارى رنج مى خواهد اين چيزها، اين مملكت ازخودتان است ، مثل اينكه براى منزل خودتان شما زحمت مى كشيد حالا بايد براى مملكت تانزحـمـت بـكـشيد. يك روزى بود كه اين منطق بود كه خوب ما زحمت بكشيم و ديگران ببرند،چـرا؟ امروز آنطور نيست كه يك ديگرى داشته باشيم كه زحمت هاى شما را ببرد، اين عايدخـود مـمـلكـت مـان مـى شـود، عايد خود كشور مى شود و زحمت ها هدر نمى رود و آنچه باز منبـايـد حـالا عرض كنم به شما قضيه كوشش كردن در اين قانون اساسى و خبرگان استكـه وقـتـى كـه بـنا شد خبرگانى تهيه بشوند، بايد كوشش كنيد كه يك اشخاصى كهمـتـعهد باشند، مؤ من باشند، چپ و راستى نباشند، امين باشند، يك همچو اشخاصى را (كه )مطلع از اسلام باشند، اسلامى باشند، ما مى خواهيم يك قانون اسلامى را رسيدگى بكنيمو آن اسـلام را كـه بـخـواهـيـم رسـيـدگـى بـكـنيم بايد يك اشخاصى باشند كه اسلام رابدانند چه است ، احكام اسلام را بفهمند چه است ، معتقد باشند كه اسلام يك رژيمى است كهلازم است كه در مملكت ما باشد. الان بايد همه قوا را روى هم بگذاريد براى اينكه اين قدم، قـدم كـه دارد نـهـضـت پـيـش مـى رود در هـر قدم همان قدم راتعقيب كنيد كه انشاءالله پيشبرويد و اميدوارم كه خداوند همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و به خدمتگزارى ، همه ماانشاءالله به خدمت به اين مردم ، خدمت به اين مستمندان موفق باشيم . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 24/4/58 بيانات امام خمينى در جمع اساتيد و علماى اصفهان جدا كردن دو قدرت روحانى و دانشگاهى از ماءموريت هاى رژيم بسم الله الرحمن الرحيم مـن اين چند روز كه شنيدم و خواندم كه دانشگاهى هاى اصفهان با علماى اصفهان مجتمع شدهانـد، بـسـيـار از هـمـه مـتشكرم و اميدوارم كه ادامه پيدا كند اين وحدت . اين اختلافى كه بيندانـشـگـاه ، روحـانـى ، مـع الاسـف در زمان رژيم بود يك چيز من باب اتفاق نبود، يك مطلبحساب شده بود كه هم روحانى از او بى خبر بود و هم دانشگاهى . بـه دانشگاه كه مى رفتند، دستگاهى كه بايد ماءمورند كه اين دو را از هم جدا كنند، راجعبـه روحانيين مطالبى مى گفتند كه مع لاسف جوان هاى ما باورشان آمد. پيش روحانيون همكـه مـى رفـتـند مطالبى از دانشگاه گفتند كه آنها هم باور مى كردند و هر دو قشر غالباغـافل از اين بودند كه دارند آنها را به كجا مى كشند. هر دو قشر توجه نداشتند كه آنهاقـصـد ايـن نـدارنـد كـه يـك دانـشـگـاه خـوبـى درسـت بشود و يا يك روحانى خوبى ، آنهادنـبال اين بودند كه اين دو قدرتى كه قدرت متفكر ملت هست و ممكن است كه ملت ها را اينهابـيـدار بـكـنـنـد، ايـنـهـا را از هـم جـدا بـكـنـنـد، نـه فـقـط جـدا، طـورى بـكـنـنـد كـهمقابل هم بايستند، صف آرائى بكنند. آنها به اينها مطالبى بگويند، آنها به اينها، اينهاسرگرم خودشان باشند و غافل از مسائل اصلى كه بر ملت و مملكت مى گذرد چنانچه حالاهـم ، كـه مـن ايـن را بـايـد تـكرار كنم و اين را گفتم كه ما از اين تكرار هيچ اشكالى نمىبـيـنـيم براى اينكه يك مريضى اگر چنانچه سرش درد بكند پيش صد تا طبيب كه برودمـى گـويـد سـرم ، نـبـايد بگويد كه چون تكرار مى شود و يك دفعه بگويد سرم ، يكدفعه بگويد پايم ، يك دفعه بگويد دلم كه مبادا تكرار بشود. درج مـطـالب تـحـريـك آمـيـز، تـوطـئه اى بـراى انـحـراف ازمسائل اساسى مـا الان حـكـم يـك مـريـضى را داريم كه بايد آن مرض خودمان را افشا كنيم ، بگوئيم ، هردسـتـه اى كـه آمـدند همان مرض كه هست بايد بگوئيم . براى شما، براى ديگران هر چهكـه هـسـت ، هـر واقـعـى كـه هـسـت مـا بـايـد بـگـوئيـم . دردى كـهبالفعل ما دچارش هستيم بايد بگوئيم . آن دردى كه دچارش هستيم الان اين است كه در اينحـالى كـه قـانـون اسـاسـى دارد، طـرح شـده اسـت و مـى خـواهـد تـصـويـب بـشـود تـامـراحـل نـهـائى اش ، در ايـن حـال مـن مـى بـيـنـم كـه قـشـرهـاى مـخـتـلفـى مـى آيـنـد و يـكمسائل ديگرى طرح مى كنند و گـاهـى هـم يك مسائلى كه دنبال او ممكن است كه برخوردها باشد و در روزنامه ها و مجلاتهـم بعضى مطالب را مى نويسند كه اين مطالب محرك است ، تحريك آميز است . و اين روىيك (آنطور كه به نظر آدم مى رسد) نقشه و حسابى است ، يك توطئه اى است كه الان ماهارا يـا مـتوجه كنند به يك مسائلى غير از مسائل اصلى كه ما داريم ، يا منحرفمان كنند بهطورى كه تا آخر منحرف بشويم از مسائل ، يا به جان هم بيندازند، دعوامان بيندازند كهآن هـم اسباب انحراف است و آنها نگذارند كه ما اين مراحلى كه الان داريم : يكى بررسىدر قـانـون اساسى ، يكى انتخاب خبرگان ، دنبالش مجلس شوراى ملى ، دنبالش يا همراهاو رئيس جمهور كه اينها اساس يك مملكت است كه بايد اين اساس درست بشود، بعد كه ايناساس درست شد روى او و مسائل ديگر بايد حل بشود. ايجاد استقلال و جمهورى اسلامى از اهداف ماو ملت و مـا الان آنـى كـه گـرفـتـارش هـسـتـيـم ايـن اسـاس اسـت و الانبـالفـعـل هـم آنـكـه گـرفـتـارش هـسـتـيـم ، قـضـيه بررسى قانون اساسى است . شماهادانشگاهى هستيد و اهل نظر، مطالعه كنيد قانون اساسى را، هر نظرى داريد بنويسيد و بهمجلس سناى تهران بفرستيد تا آنها بعد كه خبرگان آمدند تا رسيدگى بكنند و دنبالشآنـوقـت كه اعلام مى شد كه انتخاب بكنيد خبرگان را، شما ببينيد كه چه اشخاصى بايدانـتـخـاب بـشوند، اشخاص مطلع از اسلام . ما اسلام را خواهيم درست بكنيم ، ما نمى خواهيميـك مـطـلب اروپـائى درسـت كـنـيم تا برويم سراغ كارشناس هاى اروپا، نمى خواهيم يكمـسـاءله حقوق اروپائى و غربى درست كنيم تا برويم سراغ حقوقدان اروپائى فهم ، مامـى خـواهيم يك مسائل اسلامى . همه اين ملت فرياد زدند كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ،اين فرياد ملت بود. آنهايى كه مخالف با اين بودند، آنوقت نفس شان هم در نمى آمد آنهارفـتـه بـودنـد، يـا خـارج از ايـن مـمـلكـت بـودنـد و هـيـچ كـاره ، يـاداخـل در مـمـلكت بودند و آن كنار نشسته بودند و تماشا مى كردند و شايد به شهيدهاى ماهـم مـى خـنديدند. اينها اهل اين نيستند كه اسلام را بدانند چى هست تا اينكه قوانين را وقتىنـگـاه مـى كـنـنـد ببينند به اسلام مربوط هست يا نه . شمابايد اشخاص را تعيين كنيد كهعـلاقـه مند به اسلام باشند. اينطور نباشد كه فرض كنيد يك جايش كه راجع به اسلاماسـت يـك قـلمـى رويـش بـكشند و آن هم كنارش بگذارند. علاقه مند باشند به اينكه اسلامبايد در اين مملكت ، در اين كشور تحقق پيدا كند. از اينور و از آنور هم نرفته باشند كهبـخـواهـنـد مـنـافـع غـرب را يـا مـنـافـع شـرق را تـاءمـيـن بـكـنـنـد،مـسـتقل در نظر باشند، مستقل در روحيه و فكر باشند، امين باشند، شناخته شده باشند. يكآدم مـجـهول را هر چه هم به شما بگويند خيلى آدم خوبى است ، تا خودتان نشناسيدش اينرا تعيين نكنيد. اشخاصى كه مى شناسيد كه مسلمانند، مطلع بر اسلامند و گرايش نداشتنددر عـمـرشـان بـه اين طرف و آن طرف ، گرايش شان ، گرايش اسلامى بود، مشى شان ،مـشـى اسـلامـى بـود، مطلع هستند از اوضاع كشورشان ، يك همچو اشخاصى را بايد تعيينبـكـنـيد كه انشاءالله اين قانون اساسى را آنها مطالعه كنند و بر طبق آنكه مصلحت ملت ماهست . اسلام تا ابد زنده است ايـن را شـمـا بـدانـيد، همه بايد بدانيد كه آنچه مصلحت ماست كه از زير بار خارجى ها وافـكـار خـارجـى هـا و اعـمـال خـارجـى هـا ايـن ايـران را بـيـرون بـكـنـد و يـك مـمـلكـتعدل به تمام معنا آزاد، آزادى صحيح ، نه آزادى غربى ، و عرض كنم كه اقتصادش صحيحبـاشـد، هـمـه چيزش صحيح باشد، آنكه بتواند يك همچو كارى بكند اسلام است ، اسلامىاسـت كـه خدا قوانينش را وحى فرموده و بهتر ميداند كه براى اينها تا ابد چى لازم است .خـيـال نـشـود كـه اسـلام سابقا شده است پياده بشود، حالا نه ، ديگر نمى شود يا بعدشنـمـى شـود. ايـنـهـا انحراف است بى توجهى است ، نفهمى است ، بايد شما اشخاصى كهصد در صد معتقد باشند كه اسلام كهنه نيست ،الان تا ابد زنده است . ايـن نـهـضـت شما ثابت كرد به اينكه اسلام الان متحرك است و كوبنده است . الان هم ظلم رادسـتـگـاه ظـلم را اسـلام مـى كـنـد. اگـر شما پيوند به اسلام نداشته بوديد و اشخاصىبوديد كه هر كس براى مقصد خودش يك حرفى زد، حالا هم باز زير همان بارها بوديم ومـحمدرضا هم اينجا باز سلطنت مى كرد و فرياد مى كرد تمدن بزرگ و ما را به آتش مىكشيد. اين وحدت كلمه شما و همه توجه تان به اسلام ، جوانها توجه شان به اسلام كه الان همآيـند مى گويند شما دعا كنيد ما شهيد بشويم و من مى گويم دعا كنم كه شما ثواب شهيدداشـتـه بـاشـيد ديگر ما حالا انشاءالله مى دانى پيدا نمى كنيم تا شهادتى باشد ما حالاديـگـر دزدهـا را و كـلاهـبـردارهـا را داريم چه مى كنيم در هر صورت يك همچو روحيه اى كهمتحول شده بود از آن ترس به اين شجاعت ، از آن فرار به اين هجوم ، يك همچو روحيه اىشـمـا را پـيـروز كـرد و ايـن روحـيـه ، روحـيـه اى بود كه اسلام به ما داده يعنى مردم حالامـتـحـول شـده انـد بـه هـمان اشخاصى كه در صدر اسلام ، سى هزارتاشان يك روم و يكايـران را بـه هـم كـوبـيـد و عرض كنم كه فتح كرد. آنها هم براى همين بود كه اسلام راسـعـادت مى دانستند، چه زنده باشند چه نباشند، شهادت را براى خودشان زندگى ابدىدانـسـتـنـد. ايـن روحـيـه در جـوانـهـاى ما، من مى بينم كه پيدا شده است و جدا مى آيند و از منتقاضا مى كنند كه من دعا كنم شهيد بشوند. اين اسباب اين شد كه ما پيروز شديم . الان كـه وظـيـفـه فـعـلى مـا ايـن اسـت كـه هـمـه مـسـائلى كـه بعدها بايد درست بشود، همهگـرفـتارى هائى كه بعدها بايد درست بشود، همه را كنار بگذاريم و همه متوجه به اينبـاشـيـم كـه اين قانون اساسى كه بناست تصويب بشود، چى هست ، اشكالاتش چى هست ،اشـكـالات را بـگـوئيـد، كـى بـايـد اين را بررسى بكند و چه اشخاصى بايد بررسىبكنند، همان اشخاص را تعيين بكنيد. انشاءالله خداوند همه شما را حفظ كند وهمه مسائل بعد از تحقق يك دولت غير انتفاعى ، يكدولت مـسـتقر و مستمر، بعد از او و يك قانون اساسى و يك مجلس شورائى كه ملى باشد،نه فرمايشى ، انشاءالله همه اين مسائل حل مى شود و به دست خود ملت همه اينها واقع مىشود. خداوند همه شما را حفط كند و موفق . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 25/4/58 فرمان امام خمينى به دادستان دادگاههاى انقلاب بسم الله الرحمن الرحيم جناب آقاى دادستان دادگاه هاى انقلاب اسلامى كشور نـظـر بـه اينكه در نيمه شعبان معظم 99، روز ميلاد مسعود حضرت ولى عصر (عج ) كليهمتهمين كه در رژيم سابق مرتكب تقصيراتى شده اند، به استثناى اشخاصى كه ذيلا ذكرخـواهـد شد، مورد عفو قرار گرفته ، لازم است دستور دهيد تمام دادگاه هاى انقلاب اسلامىسـرتـاسر كشور در اسرع وقت به پرونده متهمين رسيدگى نموده و بخشوده شدگان رافورا آزاد نمايند. استثناشدگان عبارتند از: 1!!! كسانى كه شخصا مبادرت به قتل شخص يا اشخاصى نموده اند. 2!!! آنهائى كه دستور قتل شخص يا اشخاصى راصادر كرده اند. 3!!! افرادى كه زندانيان را شكنجه داده و يا دستور آن را داده اند. 4!!! اشـخـاصـى كـه بـه نـحـوى از انـحـاء از بـيـتالمال سوء استفاده نموده اند. ضـمـنـا تـوجـه داشـتـه بـاشـيـد كـه بـخـشـودگـى مـذكـورشـامـل كـسـانـى كه قبل از عفو 15 شعبان 99 حكم دادگاه درباره آنها صادر شده است نمىشود و نيز بعد از حكم عفو اگر كسى مرتكب جرمى شد بايد تعقيب و مجازات شود و اكيدااعـلام كـنـيـد كـه هـيـچ كـس حـق نـدارد مـسـتـقيما متعرض قواى انتظامى ، ارتش ، ژاندارمرى وشهربانى بشود و متهمان در اين دستگاه ها بايد بوسيله رؤ ساى خود آنان تسليم دادگاهشوند و متخلفين از اين امر مورد تعقيب و مجازات قرار گيرند. روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 25/4/58 پيام امام خمينى به ملت ايران در مورد شركت در راهپيمايى بسم الله الرحمن الرحيم خدمت عموم ملت شريف و مبارز ايران ايدهم الله تعالى بـه طـورى كـه مـلاحـظـه مـى كـنـيـد، پـس از نـهـضـت مـقدس اسلامى كه با تاءييد خداوندمتعال و همت والاى ملت ، كنگره هاى كاخ ستمگران را معجزه آسا فرو ريخت و قدرت ايمان وفداكارى مؤ منان بر قدرت هاى شيطانى پيروز شد و ديوار اختناق و استعمار در هم شكست، فـرصت طلبان از سوئى و مفسده جويان از سوى ديگر مى خواهند وانمود كنند كه نهضتاز پشتيبانى عظيم ملت پس از پيروزى برخوردار نيست و با اين حيله شيطانى مردم ناآگاهرا بـه تـرديـد بـكـشـانـنـد و بـه خـيـال خـام خـود از آبگـل آلود مـاهـى بـگـيـرنـد، لهـذا بـراى اثـبـات وحـدت مـلى وابـطـال باطل و احقاق حق و خاتمه دادن به دروغپردازى ها و فتنه انگيزى هاى مخالفين بااسـلام و نـهـضت مقدس اسلامى مقتضى است روز سه شنبه 26 تير ماه 58 عموم اقشارى كهبـه اسـلام و قـرآن مـجـيـد و جـمـهورى اسلامى و استقلال كشور علاقه دارند، در راهپيمائىشـركـت كنند تا حساب گروه هائى كه بر خلاف مسيرانقلاب اسلامى هستند روشن شود. درحـقـيـقـت ايـن مـانـور اسـلامـى مـلى عـرضـه جـنـود حـق و حـزب الله اسـت درمقابل جنود شيطانى . از خداوند متعال عظمت اسلام و ملت را خواهانم . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 25/4/58 بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم عرب زبان خوزستان اتـفـاق مـخـالفـين اسلام در ايجاد توطئه ، براى انحراف اذهان مؤ منين از تنظيم قانوناساسى بسم الله الرحمن الرحيم مـن اولا از ايـنكه آقايان در اين محل گرم ، توى آفتاب ، خانه كوچك مجتمع هستيد معذرت مىخواهم و بايد كلماتم را كوتاه كنم كه آقايان در زحمت نباشند. و از همه تشكر مى كنم كهاز راه دور آمـدنـد و بـا مـن مـلاقـات كـردنـد و مـا درددل خـودمـان را بـه آنـهـا بگوئيم و آنها هم مطالبى كه دارند با ما در ميان بگذارند. شمااولى بـه اسـلام هـسـتـيد از ديگران . شما عرب هستيد و اسلام از عرب است و پيغمبر اسلامعرب است . بنابراين عرب نسبت به اسلام بيشتر بايد توجه داشته باشد چون اسلام ازخـود اوسـت و ديـگـران دنـبـاله . امـروز روزى اسـت كـه سـرنـوشت اسلام ، سرنوشت مملكتاسلامى بايد با دست تواناى ملت من غير فرق بين طوائف مختلفه ، اين سرنوشت حقق پيدابـكـنـد. امـروز روزى اسـت كـه حـسـاسـتـريـن اوقـات اسـت بـراى مـمـلكـت مـا، از يـك طـرفمـشـغـول بـررسـى بـه قـانـون اسـاسـى بـايـد بـشـونـد وكـلاى بـلاد،اهـل خبره تعيين بشوند و مطالعه كنند قانون اساسى را كه اساس مملكت و سرنوشت اسلامو مـمـلكـت در آن است . و از يك طرف ملاحظه مى كنيد كه در همه جا توطئه هائى در كار استكـه نـگـذارنـد ايـن اسـاس و پـايـه درست متحقق بشود، در هر جاى از بلاد به وجهى ايجاداخـتـلاف مى كنند و بالخصوص در اين چند روز و چند هفته اى كه مساءله قانون اساسى درپيش آمده است و مخالفين اسلام و مخالفين شماخوف اين را دارند كه قانون اساسى طورىتـنـظـيـم بـشـود و تـصـويـب بشود كه دست آنها براى هميشه كوتاه بشود، اينها در فكرافتاده اند كه اذهان ملت را، اذهان مؤ منين را، اذهان خطباى معظم را، اذهان علماى اعلام را، اذهانسـاير قشرها را، از اين مسير مستقيمى كه بايد حركت كرد و منتهى شد به تصويب قانوناسـاسـى ، مـنـحـرف كـنند به مسائل ديگر. اين شلوغى هائى كه الان در كردستان هست ، درخـوزسـتـان هـسـت و اين اختلافاتى كه در همه جاهاى مملكت هست واين توطئه هائى كه براىايـجـاد يـك خـلاف ، بـراى ايـجاد و هياهو بپا كردن هست و معلوم نيست كه من باب اتفاق همينطـور شـده بـاشد، اين يك نقشه اى است از آنهايى كه مى خواهند قانون اساسى نباشد. همقـشـرهـاى خـارج و قـدرت هـاى خـارج از اسـلام مـى تـرسـنـد و هـم قـشـرهـاى مـنـحـرفداخـل مـى تـرسـنـد. الان خـوف آنـهااين است كه اگر قانون اساسى آنطورى كه اسلام مىخواهد، آنطور يكه برنامه قرآن كريم است ،اسلام اسـت و تـصويب بشود و دنبالش همين ملت كه اكثريت تام دارند و همين ملت كه در رفراندمآنـطـور پـيـروز شـدنـد كـه در دنـيـا سـابـقـه نداشت ، اينها خوف اين را دارند كه قانوناسـاسـى را خـبرگانى كه شما ملت تعيين مى كنيد آنها بررسى كنند، يك قانون اساسىاسـلامـى بـاشـد و بعد هم كه به رفراندم ملت گذاشته مى شود مى دانند كه اكثريت بامـلت اسـت . خـوف ايـن را دارند كه اين مراحل طى بشود و دست خودشان و ارباب هايشان ازمخازن و از منافع ملت ما كوتاه بشود. از اين جهت ملاحظه كرديد كه در رفراندم بعضى ازهمين هايى كه مخالف با اساس هستند تحريم كردند و بعضى از همين هايى كه مخالف بااسلام هستند، بعضى از صندوق ها را سوزاندند يا با اسلحه جلو گرفتند از اينكه راءىبـدهـند. با همه وصف ، ملت اسلام و ملت ما يك راءى صد الا يك يا دو داد و همه گروه ها يكاز صـد يـا يك و نيم از صد راءى داشتند. اينها الان احساس شكست در خودشان كرده اند، دراين احساس شكست دست و پا مى زنند كه جدا كنند گروه ها را از گروه ، پخش كنند بين مردمكه كردها عليحده ، عرب ها عليحده اند، بلوچ ها عليحده اند، فارس ها عليحده اند، ترك هاعـليـحـده انـد، و ايـنـها را گروه گروه كنند. در صورتى كه اسلام براى هيچ كس امتيازىقائل نيست الا براى آن كه به طريقه اسلام رفتار كند و متقى باشد. تاء كيد بر خنثى ساختن حيله تفرقه انگيزان و توجه به پيشرفت اسلام شـمـا بـرادرها كه از راه دور آمده ايد اينجا و الان هم در رنج هستيد توى اين آفتاب گرم وسـوزان ، تـوجـه تان را بايد معطوف كنيد به اينكه مبادا اين اشخاص مفسده جو و توطئهگـر كه مى خواهند جدائى بيندازند مابين عرب و عجم ، مابين كرد و ترك و عرب و سايرچـيزها، مبادا موفق بشوند. حيله هاى اينها را خنثى كنيد. وقتى بناشد كه همه خطباى عرب وعـجـم در مـنـابـر گـفـتـنـد مـا هـمـه بـرادر هـسـتـيـم و هـمـهاهل قرآن هستيم و همه اهل اسلام هستيم ، ديگر حرفى باقى نمى ماند كه اينها توطئه بكنندو بخواهند كه اين قانون اساسى تاءسيس آن درست نشود، بايد دقت كنيد، توجه كنيد بهايـنـكـه در يـك هـمچو موقعى همه اذهانتان متوجه به اين باشد كه قانون اساسى درست ازكـار درآيـد و اسـلامـى بـاشد. سرنوشت همه ما به قانون اساسى بستگى دارد و بعد هممـجـلس خـبـرگـان و بـعـد هـم مـجـلس شـورا، كـه مـلى بـاشـد،مـثـل سـابـق نـبـاشـد كه تحت فرمان ديگران باشد. بنابراين آن چيزى را كه من از شماهاخـواهـش كـنـم ايـن اسـت كـه گـوش به حرف اينهايى كه الان مى خواهند تفرقه بياندازندنـدهـيـد، تـوجه تان به مقصد باشد، توجه تان به پيشرفت اسلام باشد. همه قشرهاىمـلت الا نـادرى كه انحراف از اسلام دارند، با شما و با هم هستيد. همه بايد دست برادرىبه هم بدهيد و اين توطئه ها را خنثى كنيد و اشخاص خبره اى كه مى خواهيد بفرستيد بهمـلاحـظـه و بررسى قانون اساسى كه اساس را درست كنند، اشخاص ، با اوصافى كهاسلام باشد، مسلم باشد، معتقد باشد به مذهب ، معتقد باشد به طريقه ما و انحراف راستو چـپـى نـداشـتـه بـاشـد، انحرافات ديگر نداشته باشد، امين باشد، اسلام را بشناسد،اهل اسلام باشد، عالم اسلام باشد، يك همچو اشخاصى را تعيين كنيد و بفرستيد تا اينكهقـانـون اسـاسـى شـمـا را مطالعه كنند و يك قانون اساسى مطابق اسلام بررسى شده ومطابق اسلام عرضه كنند. اختلافات امروز بسيار مضر است ، از هـمـه اوقـات ضـرر اخـتلاف الان بيشتر است اگر يك اشخاصى پيدا شدند و خواستند بهتبليغات سوءشان اختلافى بين شما برادرها ايجاد كنند، بين برادرهاى عرب و عجم ، بينبرادرهاى كرد و غيركرد، ترك و غير ترك ، بدانيد كه توطئه است و مى خواهند همه تانرا منحرف كنند از آن اساس و خداى نخواسته قانون اساسى ما را به طور انحرافى درستبـكـنـنـد. انـشاءالله خداوند همه شما را موفق كند و ثانيا از همه شما تشكر مى كنم كه دراينجا هستيد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 25/4/58 بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان هنرجويان و دانش آموزان مدارس كرمان بسم الله الرحمن الرحيم من از شما تشكر مى كنم كه به اينجا آمده ايد. سلام مرا به مردم كرمان برسانيد. يكسرىمـسـائل در گـذشـتـه داشتيم كه با آنها فعلا كار نداريم ، مسائلى هم در آينده خواهد بود.يـكـسـرى مـسـائل امـروز مـطـرح اسـت كـه عـمـده ايـنـهـا هـستند و آن قانون اساسى ، انتخابنـمـايـندگان مجلس خبرگان و انتخاب رئيس جمهورى است . به اينها توجه كنيد. من در اينمـلاقـات هائى كه هفته گذشته با گروه هاى مختلف داشتم مى بينم كه يك توطئه در كاراست و اينها مى خواهند ما را از هدف اصلى باز دارند. پيام من به مردم كرمان اين است كه درمـورد قـانـون اسـاسـى مـطـالعـه كـنند و نظر دهند و نمايندگان مجلس خبرگان را كسانىانتخاب كنند كه از بين علماء محل باشند، نه چپى باشند و نه راستى و نه مخالف اسلام ،كـه بـتـوانـنـد قـانـون اسـاسـى اسـلام پـسـنـد را تـهـيـه كـنـنـد.مـسـائل اصـلى ايـنـهـا هـسـتـند. مسائل ديگر فرعى هستند. هر شهرى مسائلى دارد. بايد بهاصـول فـكـر كرد و از تفرقه و اختلاف بايد اجتناب نمود. ضمن تاءييد مجدد نمايند خودحـجـت الاسـلام مـحـمـد جـواد حـجتى كرمانى ، ايشان از اشخاص صاحبنظر هستند و بهتر استبـيشتر اوقات خود را در زمينه مواد قانون اساسى صرف كرده و نظر خود را براى مجلسخبرگان ارسال دارند. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته تاريخ : 26/4/58 بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از فـرمـانداران كشور پاسداران سپيددشت وكودكانمكتب سرود نحوه عملكرد و برخورد سران حكومت اسلامى و رژيم هاى طاغوتى با مردم بسم الله الرحمن الرحيم از حـمـله تـحـولاتـى كـه بايد بشود وشما آقايان بايد كوشش كنيد، اين است كه به اينكـلمـه فـرمـانـدار مـغـرور نـشـويـد كـه شـمـا فـرمـانـدار هـسـتـيـد. ايـن كـلمـه فـرمـانـدارمـال وقـتـى اسـت كه فرمان باشد و فرمانبر باشد و برادرى نباشد و طبقه اى طاغوتىبـاشـد و مـردم ديـگر فرمانبردار آنها. در صورتى كه در اسلام مطرح نيست . آنهائى كهسرتاسر كشور اسلامى را اداره كردند، آن هم آن كشورى كه از حجاز تا مصر و آفريقا وعـراق و ايـران و هـمـه ايـن ممالك اسلامى كه مى بينيد، اروپا هم يك مقدارش ، تحت فرمانبود، معذلك اينطور نبود كه معاملاتشان با رعيت ، معامله فرمانفرما و فرمانبر باشد. خودرسـول اكـرم (ص ) وضعشان با مردم مثل يكى از سايرين بود، يكى از اشخاص بود، نهيـك مـنـزل فرمانفرمائى داشتند و نه در محافل كه بودند، يك امتيازى بود كه مردم ببينندكه اين بالا نشستن و پائين نشستن ، اين مسائل مطرح نبود. بعضى از اين عرب ها كه از خارج مى آمدند و وارد مسجد مى شدند و پيغمبر را با سايريننشسته بودند، وضع جورى بود كه نمى شناختند كه خوب ، كدام يكى پيغمبر است و كداميكى اصحاب ، مى پرسيدند كه كدام يكى تان هستى . براى اينكه وضع نشستن دور بودو حـتـى ايـنـكـه حـالا شـمـا اينجا مى بينيد كه يك پتو اينجا انداخته اند و يك اشخاصى همايـنـطـورى نـشـسـتـه انـد كـه اگـر يـكـى از خـارج بـيـايـد يـك امـتـيـازىقائل مى شود، نبود. حضرت امير سلام الله عليه همان روزى كه بيعت با وى كردند، بيعتبـه خـلافـت رسـول الله ، همان روز بيل و كلنگش را برداشته و رفت سراغ يك جائى كهكـار مـى كـرد، خـودش كار مى كرد دستش پينه داشت . وضع اين سردارهائى كه حكومت هاىبـلاد بودند با مردم وضع ، وضع فرمانفرمائى و فرمانبردارى نبوده است ، وضع خدمتبـوده اسـت كـه فـرمـانـفـرماها خدمتگزار مردم بودند. اين انفصالى كه شما ديديد در زمانرژيـم سـابق و طاغوت كه بين حكومت هاى بلاد، استاندارهاى بلاد با مردم يك جدائى بودكه هر كدام د شمن ديگرى بودند، مردم اينها را به صورت يك دشمن حساب مى كردند ولوايـنـكـه خـدمتگزار هم بودند لكن مردم نمى پذيرفتند، اين براى اين بود كه وضع رژيمايـنـطور بود. رژيم هاى سلطنتى و طاغوتى هر جا كه هستند، وضع رژيم اينطور اقتضاءمـى كـرد كه با يك تشريفاتى و هياهوئى مردم را از خودشان رم بدهند، بترسانند و لهذامردم پشتيبان
|
|
|
|
|
|
|
|