نماينده خدا در يكى از سالها (هارون الرشيد) خليفه مقتدر عباسى به زيارت خانه خدا و حج بيتالله رفت . هنگام طواف به دستور هارون از هجوم حاجيان جلوگيرى نمودند تا خليفهبتوانند با آزادى طواف كند. ولى درست وقتى (هارون ) خواست طواف نمايد، مرد عربىسر رسيد و پيش از وى به طواف پرداخت ! وقتى ماءمون خليفه عباسى از خراسان به بغداد آمد و در مركز خلافت استقرار يافت ،فضل بن ربيع وزير و ابراهيم بن مهدى عموى وى ، متوارى شدند. روزى (ماءمون ) خليفه عباسى گفت : هيچكس مانند پيرزنى كه هزار دينار از من گرفت ،مرا فريب نداد. محمد بن عبدالملك زيات وزير (معتصم ) خليفه عباسى برادر ماءمون و پسر ديگر هارونالرشيد بود. وى پيش از آنكه وزير شود از نويسندگان و مستوفيان دربار خلافت بهشمار مى آمد، و مردى فاضل و اديب بود. غافلى را شنيدم كه خانه رعيت خراب كردى تا خزانه سلطان آباد كند، بى خبر ازقول حكيمان كه گفته اند: هر كه خداى را عزوجل بيازارد، تادل خلقى به دست آرد، خداوند تعالى همان خلق را برو گمارد تا دمار از روزگارشبرآورد. متوكل خليفه مشهور عباسى مردى سنگدل بود و نسبت به خاندان پيغمبر دشمنىزايدالوصفى اظهار مى داشته . |