173 آتش سوزى امام سجاد عليه السلام مشغول نماز بود كه خانه آتش گرفت . گويند در مجلس يكى از سلاطين طبقى خرما نهاده بودند. شخصى هر روز گاوش را مى دوشيد، مقدارى آب به شير اضافه مى كرد و آن را براىفروش به شهر مى آورد، و براى مشتريان سوگند ياد مى كرد كه شيرش يكدست است . پنج چيز را قبل از پنج چيز غنيمت شمار: امير المؤ منين به مردى كه از وى موعظه خواسته بود، فرمود: 1 - ترازو پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله : يا على ، بدترين مردم كسى است كه آخرتش را بهدنيايش بفروشد. بدتر از او كسى است كه آخرتش را به دنياى ديگران بفروشد. در حديث قدسى ، پيامبر از طريق الهامات و القائات غيبى ، معانى و مفاهيم را دريافت مىكند و خود پيامبر قالب و الفاظ متناسب براى افاده آن معانى را اختيار مى نمايد. شخصى شترش را گم كرد. سوگند خورد اگر آن را بيابد به يك درهم بفروشد. مردى به دوستش گفت : اگر شب هنگام شبحى پيش رو ديدى ، نترس . زيرا همچنانكه تواز او بيمناك هستى ، او نيز از تو مى هراسد. گويند: شخصى يهودى ، مسلمانى را ديد كه در روز ماه مبارك رمضان بره اى بريان كردهو مى خورد. او نيز كنار وى نشست و از آن بخورد. اميرمؤ منان فرمود: چگونه انسان به خود مغرور مى شود و فخر مى فروشد در حالى كهآغازش نطفه اى است متعفن ، و پايانش مردارى است گنديده ، و او در اين ميانحامل كثافات است . امام صادق عليه السلام فرمود: حلم سه خصلت است : يكى از بزرگان نقل مى كند: سالى در مكه معظمه قحطى شد.اهل مكه به جهت استسقاء به عرفات رفتند و ماءيوسانه برگشتند. پس از چند روز بارديگر، براى دعا و طلب باران به عرفات رفتيم . غلام سياه لاغر ضعيفى را ديدم كه درگوشه خلوتى دو ركعت نماز خواند و به سجده رفت . درحال سجده مى گفت : پروردگارا، به عزتت سوگند، سر از سجده بر ندارم تا اينكهباران رحمت را بر بندگانت نازل فرمائى . ناگهان ابرى ظاهر گشت و باران شديدىآمد.(124) سگى دنبال آهوئى مى دويد. شيخ طبرسى در ذيل آيه شريفه (125): كَمَثَلِ الشِّيطانِ اِذ قالَ لِلاِْنْسانِ اُكْفُرْفَلَما كَفَرَ قالَ اِنى بَرى ءٌ مِنكَ اِنى اَخافُ اللهَ رَبَّ العالَمينَ از ابن عباس روايتمى كند: الهى آنچه تو كشتى ، آب ده ، و آنچه عبدالله كشت ، بر آب ده . ترك خير كثير براى شر قليل ، شر كثير است . و شرقليل براى خير كثير نيز خير كثير است . چنانكه گاهى انگشت مار گزيده را بايد بريدتا باقى اعضاء سالم ماند. اميرمؤ منان امام على عليه السلام به كسى كه در محضرش استغفار كرد، فرمود: آيا مىدانى معنى استغفار چيست ؟ استغفار را مرتبه اى بس بلند است و بر شش معنى واقع مىگردد. حضرت امير: با مردم چنان معاشرت كنيد كه اگر از ميان ايشان رفتيد، مشتاق ديدارتانباشند، و اگر مرديد، بر شما بگريند. ابن عباس : گروهى نزد پيامبر آمدند و گفتند: فلانى فرد بسيار خوبى است ، زيراروزها روزه دارد و شبها به نماز ايستد و ذكر بسيار گويد. ابن هرثمه بر منصور دوانقى وارد شد و زبان به توصيف و مدح او گشود. شخصى را به اتهام مستى و شرب خمر نزد حاكم آوردند تا بر او حد جارى كند. اميرالمؤ منين : من تورية ،انجيل ، زبور و قرآن را خواندم و از هر يك جمله اى را انتخابنمودم .(127) الف خداوند عذاب قبر را از سه دسته از زنان برداشته است و آنان را با فاطمه زهرامحشور خواهد نمود. هر زنى به ازدواج باشخص فاسقى راضى شود منافق است و در دوزخ محبوس مى گردد.و هر گاه بميرد هفتاد در از عذاب به قبرش گشوده شود. اگر چنين زنى بگويدلااله الاالله همه فرشتگان او را لعن كنند و در دنيا و آخرت مورد غضب الهىباشد. و خداوند در هر شبانه روز هفتاد گناه برايش مى نويسد. گويند مروان حكم با جمعى در مسجد به نماز جماعتمشغول بود. ناگهان صدائى از او شنيده شد. ابن اشعث كه يكى از ماءمومين بود، بيدرنگنمازش را قطع كرد و از مسجد بيرون رفت و چنان وانمود كرد كه اين صدا از وى بود نهاز مروان . فقيرى به ثروتمندى گفت : بيا به نام هر يك از 124 هزار پيغمبر يك درهم به منمستمند عطا كن . شخصى براى گرفتن وام نزد تاجرى رفت . اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: اِعمَل لِدُنياكَ كَاءَنَّكَ تَعيشُ اَبَداً وَ اِعمَلِ لِآخِرَتِكَكَاءَنَّكَ تَمُوتُ غَدا براى دنيايت چنان تلاش كن كه تا ابد زنده هستى . و براىآخرتت چنان كه فردا مى ميرى . امام رضا عليه السلام : وحشتناكترين مواطن براى انسان سه موطن است : چگونه مى توان با نوشتن يك عدد چهار رقمىحاصل جمع پنج عدد چهار رقمى را بدست آورد؟ حكيمى گفت : ترس از خدا امن ، و امن از عذاب او كفر است ، ايمنى از خلق خدا، آزادى و ترساز آنان بردگى است . بدان كه خداوند ده چيز را در قرآن نور ناميده است . پيامبراكرم براى جنگ تبوك اعلام بسيج عمومى كرد و مردم همه مهيا براى حضور در جبههجنگ بر ضد روميان شدند. ولى سه نفر به نامهاى كعب بن مالك مرارة بن ربيع و هلال بن اميه با پيامبر و رزمندگان براى جنگ خارج نشدند و در شهر ماندند. وقتىپيامبر از سر پيچى آن سه نفر آگاهى يافتند، به اصحاب دستور دادند: هيچكس با آنهاحرف نزند. حنظلة بن ابى عامر با دختر عبدالله بن ابىسلول ازدواج كرد. شب عروسى باجنگ احد مصادف شد. پيامبر اعلام آماده باش عمومىفرمود و همه رزمندگان در اردوگاهى جمع شدند تا فردا صبح زود به جبهه (كوههاىاطراف مدينه ) اعزام شوند. پيامبر اكرم فرمود: هر كس براى جهاد در راه خدا شهر خود را به سوى جبهه ترك كند، هرگامى كه بردارد، خداوند 700 هزار حسنه به او مى دهد و 700 هزار سيئه را از نامهعمل او محو مى كند و 700 هزار درجه او را بالا مى برد. جوانى خدمت پيامبر عرض كرد: خيلى مشتاق هستم در جهاد شركت كنم . رسول خدا كه بر او و اهل بيت او درود و سلام باد، فرمود: براى شهيد هفت خصلت است . شعار از طرفى تجلى شعور و ابراز عقيده و ظهور آرمان و باور قلبى انسان است . ازطرف ديگر در حفظ اتحاد و انسجام ، دميدن نور اميد در قلوب رزمندگان ، تقويت روحيهرزمى و سلحشورى نيروهاى خودى ، و ايجاد خوف و هراس دردل دشمنان نقش فوق العاده اى دارد. از فردى مسيحى پرسيدند: آيا عيسى افضل است يا موسى ؟ مردى هميشه از زنش بدگوئى مى كرد. روزى ناشنوائى خواست به عيادت دوستش برود، با خود گفت او مريض و ضعيف است ،نمى تواند بلند سخن بگويد تا من بشنوم . پس بهتر است كلماتى را كه او بهاحتمال قوى در جوابم بر زبان جارى مى كند با خود تمرين كنم . مردى مالش را نزد شخصى كه مورد اعتماد قاضى شهر بود امانت سپرد و به مكه رفت .پس از مراجعت ، مالش را مطالبه كرد. لكن او انكار كرد و گفت : چيزى از تو پيش من نيست. از عاقلى پرسيدند: نيكبخت و بدبخت كيست ؟
|