زيد بن موسى بن جعفر عليه السّلام گفت : پدرم به من خبر داد كه از جدم روايت نمودهبود كه چنين فرمود: فاطمه صغرى پس از آنكه از كربلا به شهر كوفه رسيد، خطبهاى به اين مضمون خواند: ((الحمدلله ....))؛ حمد و سپاس ذات مقدس خداوند را ساز استبه شماره ريگها و سنگهاى بيابان و به اندازه سنگينى عرش خداوند مهربان ، تا سطحزمين و آسمان ! او را سپاس مى گويم و ايمان به خداوندش دارم و خويش را به او مىسپارم و شهادت مى دهم كه بجز او خدايى نيست و او يگانه و بى نياز و شريك ، است وگواهى مى دهم بر آن كه محمد صلى الله عليه و آله بنده خاص ورسول مخصوص اوست و نيز شهادت مى دهم بر آنكه فرزندان پيامبر را در كنار آبفرات مانند گوسفندان سر از بدن جدا نمود، و بدون آنكه كسى را بهقتل رسانده باشند و كسى خونى از آنها طلبكار باشد پروردگارا، به تو پناه مى برماز اينكه بر تو دروغ بسته باشم يا آنكه سخنى گويم بر خلاف آنچهنازل فرمودى بر پيغمبر كه از امت ، عهد و پيمان گرفت از براى وصى خويش علىعليه السّلام ،
متن عربى :
ذَنْبٍ كما قُتِلَ وَلَدُهُ بِالاْ مْسِ فى بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللّهِ فيهِ مَعْشَرُ مُسْلِمَةُ بِاءَلْسِنَتِهِْم ،تَعْسا لرءوسهم ما دفعت عنه ضيما فى حَياتِهِ وَ لا عَنْدِ مَماتِهِ حَتّى قَبَضْتَهُ اِلَيْكَمَحْمُودَ النَّقيبَةِ طَيِّبَ الْعَريكَةِ، مَعْرُوفَ الْمَناقِبِ، مَشْهُورَ الْمَذاهِبِ لَمْ تَاءْخُذْهُ اللّهُمَّ فيكَلَوْمَة لائِمٍ وَ لا عَذْلُ عاذِلٍ.
هَدَيْتَهُ يا رَبِّ لِلاْسلامِ صَغيرا، وَ حَمِدْتَ مَناقِبَةُ كَبيرا، وَ لَم يَزَلْ ناصِحا لَكَ وَ لِرَسُولِكَحَتّى قَبَضْتَهُ اِلَيْكَ، زاهِدا فى الدُّنيا غَيْرَ حَريصٍ عَلَيْها، راغِبا فى الا خِرَةِ مُجاهِدا لَكَفى سَبيلِكَ رَضيتَهُ فَاخْتَرْتَهُ وَ هَدَيْتَهُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ.
اءمّا بَعْدُ، يا اءهْلَ الكُوفَةِ، يا اءهْلَ الْمَكْرِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخيَلاءِ.
فإ نّا اءَهْلُ بَيْتٍ اِبْتَلانَا اللّهِ بِكُمْ، وَ ابْتَلاكُمْ بِنا، فَجَعَلَ بَلاءَنا حَسَنا، وَ جَعَلَ عِلْمَهُعِنْدَنا وَ فَهْمَهُ لَدَيْنا.
فَنَحْنُ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ وَعاءُ فَهْمِهِ وَ حِكْمَتِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلى اءهْلِ الاْ رْضِ فى بِلادِهِ لِعِبادِهِ.
ترجمه :
آن على كه مردم حق او را از دستش گرفتند و او را بى گناه مانند فرزندش حسين عليهالسّلام كه در روز گذشته كشته اند، به قتل رسانيدند.
(قتل على عليه السّلام ) در خانه اى از خانه هاى خدا (يعنى مسجد كوفه ) واقع گرديدكه در آن مسجد جماعتى بودند كه به زبان اظهار اسلام مى نمودند كه هلاكت و دورى ازرحمت الهى بر ايشان باد! زيرا تا در حيات بود ظلمى را از او دفع ننمودند و نه آن هنگامكه از اين دنياى فانى به سراى جاودانى رسيد و از اين دار فانى او را به سوى رحمتخويش انتقال دادى در حالتى كه پسنديده نفس و پاكيزه طبيعت بود و مناقبش معروف و راهسلوكش مشهور بود.
خداوندا، او چنان بود كه هيچ گاه ملامت ملامت كنندگان او را در حق بندگى ات و رضايتمانع نمى آمد هنگام كودكى او را به سوى اسلام هدايت نمودى و درحال بزرگى مناقبش را پسنديدى و همواره نصيحت را براى رضاى تو و خشنودىپيغمبرت ، فرو نمى گذاشت تا آنكه روح پاكش را قبض نمودى .
او لذائذ دنياى فانى را پشت پا زده و به آنمايل و حريص نبود بلكه رغبتش به سوى آخرت بود و همتش معروف در جهاد كردن در راهپسنديده تو بود.
تو از او راضى شدى و اختيارش نمودى سپس به راه راست هدايتش كردى ، ((اما بعد...))؛اى جماعت كوفه ! اى اهل مكارى و خدعه و تكبر! ماييماهل بيت عصمت و طهارت كه خداى عزوجل
متن عربى :
اءَكْرَمَنَا اللّهِ بِكَرامَتِهِ وَ فَضَلّنا بِنَبِيَّهِ مُحَمَّدٍ ص عَلى كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضيلابيِّنا.
فَكَذَّبْتُمُونا، وَ كَفَّرْتُمُونا.
وَ رَاءَيْتُمْ قِتالنا حَلالا وَ اءَمْوالَنا نَهْبا.
كَاءَنَّنا اءَوْلادُ تُرْكٍ وَ كإ بُلَ كَما قَتَلْتُمْ جَدَّنا بِالاْْمسِ، وَ سُيُوفُكُم تَقْطُرُ مِنْ دمائنا اءَهْلَالْبَيْتِ لِحِقْدٍ مُتَقَدَّمٍ.
قَرِّتْ لِذلِكَ عُيُونُكُمْ، وَ فَرِحِتْ قُلُوبُكُمْ.
اِفْتِراءً عَلَى اللّهِ وَ مَكْرا مَكَرْتُمْ وَ اللّهِ خَيْرُ الْماكِرينَ.
فَلا تَدْعُوَنَّكُمْ اءَنْفُسُكْم اِلى الْجَذَلِ بِما اءَصَبْتُمْ مِنْ دِمائِنا وَ نالَتْ اءَيْدِيْكُمْ مِنْاءَمْوالِنا.
فَاِ نَّ ما اءَصابِنا مِنْ المَصائِبِ الْجَلَيلَةِ وَ الرَّزايَا الْعَظيمَةِ فى كِتابٍ مِنْ قَبْلِ اءَنْنَبْرَاءها اَنْ ذلِكَ عَلَى اللّهِ يَسيرُ.
لِكَيْلا تَاءْسُوا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللّهِ لا يُحْبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ.
ترجمه :
ما را (به تحمل و صبورى و ظلم هاى شما) مبتلا ساخت و شما را به وجود ما (كه جز حقگفتار و كردار نداريم ) امتحان نمود و امتحان ما را نيكو مقرر فرمود و علم و فهم را در نزدما قرار داد؛ پس ماييم صندوق علم الله و ظرف فهم و حكمت بارى تعالى و ماييم حجت حقبر روى زمين در بلاد او از براى بندگان خدا ما را به كرامت خويش گرامى داشته و بهواظسه محمد مصطفى صل الله عليه و اله بر بسيارى از مخلوقات فضيلت داد به فضيلتداد به فضيلتى ظاهر و هويدا؛ پس شما امت ما را به دروغ نسبت داديد و از دين ما را خارجدانستيد و چنين پنداشتيد كه كشتن ما حلال و اموال ما هدر و غنيمت است ،مصل آنكه ما از اسيران ترك و تاتاريم همچنان كه در روز گذشته جد ما على عليهالسّلام راكشتيد و هنوز خونهاى ما اهل بيت ، از دم شمشيرهاى شما مى چكد به واسطه عدواتو كينه ديرينه كه از زمان جاهليت داشتيد و براى همين نيز چشمانتان و دلهايتان شاد رديهاز روى افتراء بر خداى عزوجل و از جهت مكرى كه انگيختيد و خدا بهترين مكر كنندگان است؛ پس نشايد كه نفس شما دعوت كند شما را به سوى فرح و سرور به واسطه رسيدنبه آرزوهايتان اكنون خون ما را ريختيد و دست شما بهاموال ما رسيد به درستى كه اين مصيبت هاى بزرگ كه به ما رسيده است خداندمتعال پيش از خلفت در كتاب لوح محفوظ آن را ثبت فرموده و در قرآن مى فرمايد: ((مااصاب من مصيبة ....))؛ يعنى هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى دهد مگراينكه همه آنها قبل از
متن عربى :
تَبّا لَكُمْ، فَانْتَظِرُوا اللَّعْنَةَ وَالْعَذابَ، فَكَاءنَّ قَدْ حَلَّ بِكُمْ، وَ تَواتَرَتْ مِنَ السَّماءِنَقِماتُ، فَيُسْحِتُكُمْ بِعَذابِ وَ يَذيقُ بَعْضُكُمْ بَاءسَ بَعْضٍ ثُمَّ تُخَلَّدُونَ فى الْعَذابِالاليمِ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِما ظَلَمْتُمُونا، اءَلا لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظّالِمينَ.
وَيْلَكُمْ، اءَتَدْرُونَ اءَيَّةُ يَدٍ طاعَنَتْنا مِنْكُمْ؟! وَ اءَيَّةُ نَفْسٍ نَزَعَتْ الى قِتالِنا؟! اءَمْ بِاءَيَّةِرِجْلٍ مَشَيْتُمْ اِلَيْنا تَبْغُونَ مَحارَبَتَنا؟!
قَسَتْ وَ اللّهِ قُلُوبُكُمْ، وَ غَلْظَتْ اءَكْبادُكُمْ، وَ طُبِعَ عَلى اءَفْئِدَتِكُمْ، وَ خُتِمَ عَلىاءسْماعِكُمْ وَ اءَبْصارِكُمْ (سَوَّلَ لَكُمُ الشَّيْطانُ وَ اءَمْلى لَكُمْ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِكُمْ) غِشاوَةًفَاءَنْتُمْ لا تَهْتَدُونَ.
فَتَبّا لَكُمْ يا اءَهْلَ الْكُوفَةِ، اءَيُّ تِراتٍ لِرَسُولِ اللّهِ ص قِبَلَكُمْ وَ دُخُولٍ لَهُ لَدَيْكُمْ بِماغَدَرْتُمْ بِاءَخيهِ عَلِيّ بْنِ اءَبي طالِبٍ جَدّي وَ بَنيهِ وَ عِتْرَةِ النَّبِىِّ الاخْيارِ صَلَواتُ اللّهِوَ سَلامُهُ عَلَيْهِمْ، وَافْتَخَرَ بِذلِكَ مُفْتَخِرُكُمْ فَقالَ:
ترجمه :
آنكه زمين را بيافرينم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براى خدا آسان است اين به خاطرآن است كه براى آنچه از دست داده ايد تاءسف نخوريد و به آنچه به شما داده استدلبسته و شادمانه نباشيد و خداوند هيچ متكبر فخر فروشى را دوست ندارد! زيان و هلاكتبر شما باد! منتظر باشيد لعنت و عذاب الهى را چنان عذابى كه گويا الان بر شمارسيده و نعمت هايى را كه گويا پى در پى از آسماننازل مى شود؛ پس ريشه وجود شما را به تيشه هاى عذاب بيرون خواهد افكند و گروهىاز شما خواهد كه مسلط شود بر گروهى ديگر (كه سختى عذاب را براى همديگربچشانيد) از آن پس همگى در عذاب دردناك جاويدان خواهيد بود؛ زيرا بر ماستم كرديد ولعنت خدا مرا ستمكاران راشت واى بر شما باد! ايا مى دانيد كه چه دستى از شما و چهنفسى شايق گرديده كه با ما قتال كنيد و با كدام پا به جنگ ما آمديد؟ به خدا سوگندقلبهايتان سخت و جگرهايتان پر غيظ و كينه گشته و مهر ظلالت بر دلهايتان و برگوشها و ديدگانتان زده شده و شيطان با وسوسه ها و آرزوها شما را در انداخته و پردهبر چشمانتان كشيده ؛ پس هرگز هدايت نخواهيد شد اىاهل كوفه ! زيان و هلاكت بر شما باد! آيا مى دانيد چند خون ازرسول خدا صلى الله عليه و آله و فرزندان و عترت پاك او را دردل داريد تا به حدى كه به كشتن ما اهل بيت ، فخر و مباهات مى كنيد! و به اين مضمونگويا هستيد كه :
متن عربى :
نَحْنُ قَتَلْنا عَلِيّا وَ بَنى عَلِيٍّ
|
بِسُيُوفٍ هِنْدِيَّةٍ وَ رِماحْ
|
وَ سَبَيْنا نِساءَهُمْ سَبْىَ تُرْكٍ
|
وَ نَطَحْناهُمْ فَاءَيُّ نِطاحْ
|
بِفيكَ اءَيُّهَا الْقائِلُ الْكَثْكَثُ وَ الاثْلَبُ، افْتَخَرْتَ بِقَتْلِ قَوْمٍ زَكَّاهُمُ اللّهُ وَ اءَذْهَبَعَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهيرا، فَاءكْظِمْ وَاقْعِ كَما اءَقْعى اءَبُوكَ، فَانَّما لِكُلِّ امْرءٍ مَااكْتَسَبَ وَ ما قَدَّمَتْ يَداهُ.
اءَحَسَدْتُمُونا - وَيْلا لَكُمْ - عَلى ما فَضَّلْنا اللّهُ. شِعْرُ:
فَما ذَنْبُنا انْ جاشَ دَهْرا بُحُورُنا
|
وَ بَحْرُكَ ساجٍ لا يُوارِى الدَّعامِصا
|
((ذلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤ تيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللّهُ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لَهُنُورا فَما لَهُ مِنْ نُورٍ.))
قالَ: وَارْتَفَعَتِ الاصْواتُ بِالْبُكاءِ والنَّحيبِ، وَ قالُوا: حَسْبُكِ يَابْنَةَ الطَّيِّبينَ، فَقَدْاءَحْرَقْتِ قُلُوبَنا وَ اءَنْضَحْتِ نُحُورَنا وَ اءَضْرَمْتِ اءَجْوافَنا، فَسَكَتَتْ.
ترجمه :
((نحن قتلنا... )) يعنى ما كشتيم على و فرزندان على را با شمشيرهاى هندى و نيزه ها وزنان ايشان را اسير نموديم مانند اسيران ترك و ايشان را شكست داديم چه شكستى !
اى گوينده چنين سخنان ، خاك بر دهانت باد! اى بخر مى كنى به كشتن گروهى كهخداوند تعالى ايشان را پاك و پاكيزه گردانيده است و رجس و پليدى را از ايشانبرداشته اى شخص پليد! خشم خود را فرو بنشان و چون سگ بر دم خود بنشين چنانكهپدرت نشست . همانان براى هر كى همان جزاى است كه كسب نموده و به دست خويش بهسوى قيامت پيش فرستاده است آيا بر ما حسد مى برديد؟ واى بر شما به واسطه آنچهكه خداى تعالى ما را فضيلت داده و اين شعر را ذكر فرمود: ((فما ذنبنا....))؛ يعنى مارا چه گناه است اگر چند روزى (به امر الهى ) درياى شوكت وجلال و فضيلت ما به جوش آيد و درياى اقبال تو آرام باشد به قسمى كه كه كفچليز(دعموص )(29) در آن نتواند پنهان بماند. ((ذللكفضل ....)) (30) ((و من لم ....))(31) ؛ اينفضل خداوند است كه به هر كس بخواهد مى دهد و خداوند صاحبفضل عظيم است و هر كسى كه خدا نورى براى او قرار نداده ، نورى براى او نيست راوىگويد: چون آن مخدره مكرمه اين كلمات را ادا فرمود، صداها به گريه بلند شد واهل كوفه عرضه داشتند: كافى است اين فرمايشات اى دختر طيبين ! به تحقيق كه دلهاى مارا كباب نمودى و گردنهاى ما را نرم كردى و آتش اندوه به اندرون و باطن ما افروختى .
متن عربى :
قالَ: وَ خَطَبَتْ اءُمُّ كُلْثُومٍ اِبْنَةُ عَلِيٍّ ع في ذَلِكَ الْيَوْمِ مِنْ وَراءِ كِلَّتِها، رافِعَةً صَوْتَهابِالْبُكاءِ، فَقالَتْ:
يا اءَهْلَ الْكُوفَةِ، سُوْءا لَكُمْ، ما لَكُمْ خَذَلْتُمْ حُسَيْنا وَ قَتَلْتُمُوُهُ وَ انْتَهَبْتُمْ اءَمْوالَهُ وَوَرِثْتُمُوهُ وَ سَبَيْتُمْ نِساءَهُ وَ نَكَبْتُمُوهُ؟! فَتَبّا لَكُمْ وَ سُحْقا.
وَيْلَكُمْ، اءَتَدْرونَ اءَيُّ دَواةٍ دَهَتْكُمْ؟ وَ اءَيَّ وِزْرٍ عَلى ظُهُورِكُمْ حَمَلْتُمْ؟ وَ اءَيَّ دِماءٍسَفَكْتُمُوها؟ قَتَلْتُمْ خَيْرَ رِجالاتٍ بَعْدَ النَّبِيِّ ص ، وَ نُزِعَتِ الرَّحْمَةُ مِنْ قُلُوبِكُمْ اءَلا اِنَّحُزْبَ اللّهِ هُمُ الغالِبُونَ وَ حِزْبُ الشَيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ.
ثُمَّ قالَتْ:
قَتَلْتُمْ اءَخى صَبْرا فَوَيْلٌ لامِّكُمُ
|
سَتُجْزَوْنَ نارا حَرُّها يَتَوَقَّدُ
|
سَفَكْتُمْ دِماءً حَرَّمَ اللّهُ سَفْكَها
|
وَ حَرَّمَهَا الْقُرآنُ ثُمَّ مُحَمَّدُ
|
اءَلا فَاءبْشِروا بِالنّار اِنَّكُمْ غَدا
|
لَفى سَقَرٍ حَقّا يقينا تَخَلَّدُوا
|
ترجمه :
پس آن مخدره مكرمه خاموش گرديد.
سخنرانى ام كلثوم عليه السّلام
رواى گويد:عليا مكرمه ام كلثوم دختر امير مومنان على عليه السّلام در همان روز از پشتپرده خطبه خواند در حالتى كه صدا به گريه بلند كرده بود فرمود: اىاهل كوفه ! رسوايى بر شما باد! چه شد كه حسين عليه السّلام را خوار ساختيد و او رابكشتيد و اموالش را به غارت بدريد و آن را متصرف شديد مانند تصرف ميراث و زناناو را اسير نموديد و ايشان را به رنج و سختى افكنديد؛ پس زيان و هلاكت بر شما باد!آيا مى دانيد چه داهيه و جنايت بزرگى مرتكب شديد و چه بارگناه بر دوش گرفتيد وچه خونها كه ريختيد و چه حرمى را مصيبت زده نموديد و چه دخترانى را غارت نموديد و چهاموالى را به تارج برديد، كشتيد آن مرداين را كه بعد ازرسول صلى الله عليه و آله بهترين خلق بودند و ترحم از دلهايتان كنده شده آگاهباشيد كه رستگارى براى لشكر خداى ست و لشكر شيطان خاسر و زيانكارند انگاه اينابيات را خواند:
((قتلتم اخى ....))؛ برادر عزيزم را بى تقصير با ازار و شكنجه كشتيد همانطور كهپرنده را با چوب و سنگ آزار دهند و بكشند مادرتان در عزايتان واويلا گويد! زود استكه جزاى شما آتش جهنم خواهد بود؛ اتشى كه شعله اش فرو نمى نشيند و خونهايى راريختنيد كه خدا ريختن آنها را حرام كرده و قرآن مجيد ورسول حميد صلى الله عليه و آله نيز به حرمت آن ناطق اند بشارت باد شما را به آتشجهنم كه در فرداى
متن عربى :
وَ اءنّى لابْكى فى حَياتى عَلى اءَخى
|
عَلى خَيْرِ مَنْ بَعْدَ النَّبِيِّ سَيُولَدُ
|
بِدَمْعٍ غَريزٍ مُسْتَهِلٍّ مُكَفْكَفٍ
|
عَلَى الْخَدِّ مِنّى دائِما لَيْسَ يُحْمَدُ
|
قَالَ الرّاوى : فَضَجَّ النّاسُ بِالبُكاءِ وَالنَّحيبِ وَالنَّوْحِ، وَ نَشَرَ النِّساءُ شُعُورَهُنَّ وَوَضَعْنَ التُرابَ عَلى رؤ وسِهِنَّ، وَ خَمَشَ وُجُوهَهُنَّ وَ لَطَمْنَ خُدُودَهُنَّ، وَ دَعَوْنَ بِالْوَيْلِوَالثُّبُورِ، وَ بَكَى الرِّجالُ وَ نَتَفُوا لِحاهُمْ، فَلَمْ يُرَ باكِيَةً وَ باكٍ اءَكْثَرُ مِنْ ذلِكَالْيَوْمِ.
ثُمَّ اءَنَّ زَيْنَ الْعابِدينَ ع اءَوْماء الَى النّاسِ اءَنِ اسْكُتُوا، فَسَكَتُوا، فَقامَ قائِما، فَحَمَدَاللّهَ وَ اءَثْنى عَلَيْهِ وَ ذَكَرَ النَّبِىِّ بِما هُوَ اءَهْلْهُ فَصَلّى عَلَيْهِ، ثُمَّ قالَ:
((اءَيُّها النّاسُ مَنْ عَرَفَنى فَقَدْ عَرَفَنى ، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنى فَاءَنَا اءُعَرِّفُهُ بِنَفْسى :
اءَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اءَبي طالِبٍ.
اءَنَا ابْنُ الْمَذْبُوحِ بِشَطِّ الْفُراتِ مِنْ غَيْرِ ذَحْلٍ وَ لا تِراتٍ.
ترجمه :
قيامت در دوزخ سقر، به يقين و حق ، جاويدان خواهيد بود و اينك من در مدت زندگانى خودگريانم و در تمام عمر خود بر برادرم حسين عليه السّلام اشك خواهم ريخت ، بر آن كسگريه مى كنم كه پس از رسول صل الله عليه و اله بهترين مردم روى زمين بود پيوستهاز چشمانم اشك مانند باران بر گونه هايم جارى است كه آن را تمامى نيست .
راوى گويد: مردم همگى صداها به گريه و نوحه بلند نمودند و زنان كوفه موهاپريشان و خاك مصيبت بر سر ريختند و صورتها خراشيدند و لطمه بر روى خود زدند وفرياد و اويلا بر آوردند و مردان كوفى نيز به گريه افتادند و ريش ها را كندند هيچروزى به مانند آن روز در گريه و ناله نبودند.
سخنرانى امام سجاد عليه السّلام
سپس امام سجاد عليه السّلام به اهل كوفه اشاره نمود كه ساكت باشيد. پس همه ساكتشدند پس امام سجاد عليه السّلام حمد و ثناى الهى به جا آورد و نام نامىرسول گرامى صلى الله عليه و آله بر زبان راند و درود نامحدود بر روان احمد محمودصلى الله عليه و آله فرستاد؛ سپس فرمود: اى مردم ! هر كس مرا مى شناسد كه مىشناسد و آنكه نمى شناسد حسب و نسب مرا، پس من خود را براى او معرفى مى كنم : منمعلى بن حسين بن على بن ابى طالب ! منم فرزند آن كسى كه او را در كنار نهر فراتسر از بدن جدا نمودند بودن آنكه گناهى مرتكب شده باشد يا آنكه سببقتل كسى گرديده باشد؛ منم فرند كسى كه هنك حرمت او را نمودند
متن عربى :
اءَنَا ابْنُ مَنِ انْتُهِكَ حَريمُهُ وَ سُلِبَ نَعيمُهُ وَانْتُهِبَ مالُهُ وَ سُبِىَ عِيالُهُ.
اءَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْرا وَ كَفى بِذلِكَ فَخْرا.
اءَيُّهَا النّاسُ، ناشَدْتُكُمُ اللّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اءَنَّكُمْ كَتَبْتُمْ الى اءَبى وَ خَدَعْتُمُوهُ وَاءَعْطَيْتُمُوهُ مِنْ اءَنْفُسِكُمْ الْعَهْدَ وَالْميثاقَ وَالْبَيْعَةَ وَ قاتَلْتَمُوهُ وَ خَذَلْتُمُوهُ؟! فَتَبّا لِماقَدَّمْتُمْ لانْفُسِكُمْ وَ سَوْءا لِرَاءيِكُمْ بِاءَيَّةِ عَيْنٍ تَنْظُرونَ الى رَسولِ اللّه ص اذْ يَقُولُلَكُمْ: قَتَلْتُمْ عِتْرَتى وَانْتَهَكْتُمْ حُرْمَتى فَلَسْتُمْ مِنْ اءُمَّتى ؟!
قَالَ الرّاوى : فَارْتَفَعَتْ اءَصْواتُ مِنْ كُلِّ ناحِيَةٍ، وَ يَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: هَلَكْتُمْ وَ ماتَعْلَمُونَ.
فَقالَ: ((رَحِمَ اللّهُ امْراء قَبِلَ نَصيحَتى وَ حَفِظَ وَصِيَّتى فِى اللّهِ وَ فى رَسُولِهِ وَاءَهْلِ بَيْتِهِ، فَانَّ لَنا فى رَسُولِ اللّهِ ص اءُسْوَةُ حَسَنَةُ)).
فَقالُوا بِاءَجْمَعِهِمْ: نَحْنُ كُلُّنا يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ سامِعُونَ مُطيعُونَ حافِظُونَ لِذِمامِكَ غَيْرَزاهِدينَ فيكَ وَ لا راغِبينَ عَنْكَ، فَمُرْنا بِاءَمْرِكْ يَرْحَمُكَ اللّهُ، فَانّا
ترجمه :
و حق نعمتش را ناسپاسى كردند و اموالش را به غارت بردند و عيالش را اسير نمودند؛منم فرزند آن كسى كه به شكل ((صبر)) او را كشتند.
اين قدر زخم بر بدنش زدند كه طاقت و توانائيش برفت و همين شهيد شدنش با ظلم وستم در خفريه ما اهل بيت كفايت مى كند.
اى مردم ! شما را به خدا سوگند كه آيا بر اين مدعا اگاه و معترفيد كه نامه ها به پدرمنوشتيد و با او غدر كرديد و مكر نموديد و عهد و ميثاق با به او داديد (كه او را يارىكنيد و با دشمنانش جنگ نماييد) و در عو، با اوقتال كرديد تا او را شهيد نموديد پس بدى و زيان باد مرا آنچه را كه از براى آخرتخود از پيش فرستايد و قبيح باد راءى شما! به كدام ديده به سوىرسول خدا صلى الله عليه و آله نظر خواهيد نمود، كه در روز قيامت به شما خواهد گفت :شما عترت ما را كشتيد و هتك حرمت من نموديد؛ پس شما از امت من نيستيد.
رواى گويد: از هر جايى صداى ناله بلند شد و گروهى از كوفيان به گروهى ديگرهمى گفتند كه هلاك شديد و خود نمى دانيد.
پس آن حضرت فرمود: خدا رحمت كند آن مرد را كه اندرز مرا بپذيرد و وصيتم را در راهرضاى خدا و رسولش و اهل بيتش قبول نمايد؛ زيرا ما را در تاسى بهرسول صلى الله عليه و آله كردار نيكو است .
مردم كوفه همگى گفتند: اى فرزند رسول ! ما همه گوش به فرمان توييم و حرمت تورا نگهبانيم و از خدمت رو بر نمى گردانيم ؛ آنچه امر است رجوع بفرما، خدايت رحمت كند؛ما با دشمنانت
متن عربى :
حَرْبُ لِحَرْبِكَ وَ سِلْمُ لِسِلْمِكَ، لَنَاءْخُذَنَّ يَزيدَ وَ نَبْرَاءُ مِمَّنْ ظَلَمَكَ وَ ظَلَمنا.
فَقالَ ع : ((هَيْهاتَ هَيْهاتَ، اءَيَّتُها الْغَدَرَةُ الْمَكَرَةُ، حيلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ شَهْواتِاءَنْفُسِكُمْ، اءَتُريدُونَ اءَنْ تَاءْتُوا الَيَّ كَما اءَتَيْتُمْ الى اءَبي مِنْ قَبْلُ؟!
كَلا وَ رَبِّ الرّاقِصاتِ، فَانَّ الْجَرْحَ لَمّا يَنْدَمِلُ، قُتِلَ اءَبى ص بِالامْسِ وَ اءَهْلُ بَيْتِهِ مَعَهُ،وَ لَمْ يُنْسَ ثَكْلُ رَسُولِ اللّهِ ص وَ ثَكْلُ اءَبى وَ بَنى اءَبى ، وَ وَجَدَهُ بَيْنَ لِهاتى وَمِرارَتُهُ بَيْنَ حَناجِرى وَ حَلْقى ، وَ غُصَصُهُ تَجْرى فى فِراشِ صَدْرى .
وَ مَساءَلَتى اءَنْ لا تَكونُوا لَنا وَ لا عَلَيْنا)).
ثُمَّ قالَ:
((لا غَرْوَ اِنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ وَ شَيْخُهُ
|
قَدْ كانَ خَيْرا مِنْ حُسَيْنٍ وَ اءَكْرما
|
فَلا تَفْرَحُوا يا اءَهْلَ كُوفانَ بِالَّذى
|
اءَصابَ حُسَيْنا كانَ ذلِكَ اءَعْظَما
|
قَتيلٌ بِشَطِّ النَّهْرِ رُوحى فداؤُهُ
|
جَزَاءُ الَّذى اءَرْداهُ نارُ جَهَنَّما))
|
ثُمَّ قالَ: رَضينا مِنْكُمْ رَاءْسا بِراءْسٍ، فَلا يَوْمَ لَنا و لا عَلَيْنا)).