|
|
|
|
|
|
انى لا ارى الموت الا سعادة و لا الحيوة مع الظالمين الا برما كاش مامورين بيايند و مرابگيرند تا تكليف نداشته باشم . فقط جرم علماء اسلام و ساير مسلمين آن است كه دفاعاز قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملكت مى نمايند و با استعمار مخالفت دارند. اين استحال ما تا آقاى علم و ارسنجانى چه بگويند. روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 3/11/1341 بيانيه امام خمينى به مناسبت حمله رژيم به مدرسه فيضيه بسم الله الرحمن الرحيم انالله و انا اليه راجعون . بعد از نصايح بسيار و اداء وظيفه روحانيت نتيجه اين شد كهامروز كه 26 شهر شعبان است از اوايل روز عده اى رجاله با مامورين دولت در شهر مقدسقم به راه افتادند و به مردم بى پناه قم و طلاب و روحانيون حمله كرده و اهانت نمودند وبسيارى را كتك زدند و به زندان بردند. جمعى از مامورين و رجاله به مدرسه فيضيهمجاور حرم مطهر ريخته و تيراندازى كردند و با چوب و چماق طلاب مظلوم را كتك زدند وبه بازار و خيابان قم ريخته و بعضى دكان ها را غارت كردند و درب و پنجره و شيشهمغازه ها را شكستند. هيچ كس پيدا نشد كه به داد مردم متدين و روحانيت برسد. اين است حال ما در اين ساعت كه ظهر است و عاقبت امر معلوم نيست چه خواهد شد. اين است معناىطرفدارى دولت از ديانت و اين است معناى آزادى راى و راى دهندگان . ما اين وضع را درشهر مذهبى قم و در جوار حرم مطهر و در حوزه علميه قم به قضاوت افكار عمومى مىگذاريم و از خداوند تعالى اسلام و استقلال مملكت را خواهانيم . خداوند تعالى ان شاءالله اسلام و قرآن را حفظ كند. روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 1341 پيام امام خمينى به ملت ايران در رابطه با تجاوزات دستگاه به احكام مقدسهاسلام تجاوز رژيم شاه به احكام مقدسه اسلام . بسم الله الرحمن الرحيم انالله و انا اليه راجعون دستگاه حاكمه ايران به احكام مقدسه اسلام تجاوز كرد و به احكام مسلمه قرآن قصدتجاوز دارد. نواميس مسلمين در شرف هتك است و دستگاه جابره با تصويبنامه هاى خلافشرع و قانون اساسى مى خواهد زن هاى عفيف را ننگين و ملت ايران را سرافكنده كند. دستگاه جابره در نظر دارد تساوى حقوق زن و مرد را تصويب و اجرا كند، يعنى احكامضروريه اسلام و قرآن كريم را زير پا بگذارد، يعنى دخترهاى هيجده ساله را به نظاماجبارى ببرد و به سربازخانه ها بكشد، يعنى با زور سرنيزه دخترهاى جوان عفيفمسلمانان را به مراكز فحشا ببرد. هدف اجانب ، نابودى اسلام و روحانيت هدف اجانب قرآن و روحانيت است . دست هاى ناپاك اجانب با دست اينقبيل دولت ها قصد دارد قرآن را از ميان بردارد و روحانيت راپايمال كند. ما بايد به نفع يهود امريكا و فلسطين هتك شويم به زندان برويم ، معدومگرديم ، فداى اغراض شوم اجانب شويم . آنها اسلام و روحانيت را براى اجراى مقاصد خود مضر و مانع مى دانند، اين سد بايد بهدست دولت هاى مستبد شكسته شود، موجوديت دستگاه رهين شكستن اين سد است ، قرآن وروحانيت بايد سركوب شود. من اين عيد را براى جامعه مسلمين عزا اعلام مى كنم تا مسلمين رااز خطرهائى كه براى قرآن و مملكت قرآن در پيش است آگاه كنم . اين دولت مستبد و متخلف از احكام اسلام بايد كنار برود. من به دستگاه جابره اعلام خطر مى كنم ، من به خداى تعالى ، از انقلاب سياه و انقلاب ازپايين نگران هستم ، دستگاه ها با سوء تدبير و با سوءنيت گويى مقدمات آنرا فراهممى كنند. من چاره در اين مى بينم كه اين دولت مستبد به جرم تخلف از احكام اسلام و تجاوزبه قانون اساسى كنار برود و دولتى كه پاى بند به احكام اسلام و غمخوار ملت ايرانباشد بيايد. بار الها! من تكليف فعلى خود را ادا كردم (اللهم قد بلغت ) و اگر زنده ماندم تكليفبعدى خود را به خواست خداوند ادا خواهم كرد. خداوندا! قرآن كريم و ناموس مسلمين را ازشر اجانب نجات بده . روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : اسفند 1341 نظريه مراجع تقليد و آيات عظام حوزه علميه قم راجع به تصويب نامه مخالف شرعوقانون دولت در مورد انتخابات ايالتى و ولايتى بسم الله الرحمن الرحيم و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم چون دولت آقاى علم با شتابزدگى عجيبى بدون تفكر دراصول قانون اساسى و در لوازم مطالبى كه اظهار كرده اند، زن ها را در انتخاب شدن وانتخاب كردن به صورت تصويبنامه حق دخالت داده ، لازم شد به ملت مسلمان تذكراتىداده شود كه بدانند مسلمين ايران در چه شرائطى و با چه دولت هائى ادامه زندگى مىدهند، لهذا توجه عمومى را به مطالب ذيل جلب مى نمايد: 1 - آقاى وزير كشور در طرحى كه تقديم آقاى نخست وزير كرده اند مى نويسند (بهطورى كه استحضار دارند، در مقدمه قانون اساسى صريحا مقرر است كه هر يك از افراداهالى مملكت در تصويب و نظارت امور عمومى محق و سهيم مى باشند و به موجباصل دوم قانون اساسى ، مجلس شوراى ملى نماينده قاطبه اهالى مملكت ايران است كه درامور معاش و سياسى وطن خود مشاركت دارند، بنابر اين محروم ماندن طبقه نسوان از شركتدر انتخابات نه تنها در قانون اساسى و متمم آن مجوزى ندارد بلكه با توجه به جمله(افراد اهالى مملكت ) در مقدمه قانون اساسى و با توجه به جمله (قاطبه اهالى مملكت) مذكور در اصل دوم ، مغاير آن نيز مى باشد و هياءت دولت تصويب نموده اند كه بنداول ماده دهم و بند دوم ماده سيزدهم قانون انتخابات مجلس شورا و همچنين قيد كلمه ذكور ازماده ششم و ماده نهم قانون انتخابات مجلس سنا حذف شود) و وزارت كشور را مكلف كردهاند كه پس از افتتاح مجلسين ، مجوز قانونى اين تصويبنامه راتحصيل نمايد. لازم است اشكالاتى كه به اين چند جمله است بيان شود: الف - اگر سهيم بودن زن ها در انتخابات به طورى كه آقاى وزير كشور مدعى است واز هياءت دولت نيز ظاهر مى شود، موافق قانون اساسى است تصويب هياءت دولت بىمورد است و درست مثل آن است كه شركت مردان را در انتخابات تصويب كند و اگر تصويبصحيح است معلوم مى شود به نظر هياءت دولت ، شركت نسوان مخالف قانون اساسىاست . ب - اگر سهيم نبودن زن ها به عقيده آنها مغاير قانون اساسى است ، مكلف كردن هياءتدولت ، آقاى وزير كشور را كه پس از افتتاح مجلسين مجوز قانونى تصويبنامه راتحصيل نمايد، بى اساس است و اگر مجوز قانونى مى خواهد معلوم مى شود به نظردولت شركت زن ها مغاير قانون اساسى است ، آيا بهتر نبود كه هياءت دولت با قدرىفكر و تامل تصويبنامه صادر مى كرد كه اين تناقض گوئى هاى واضح رخ ندهد؟ 2- مقدمه قانون اساسى غير قانون اساسى است بلكه كلام شاه وقت است و رسميتقانونى ندارد و آقاى وزير كشور آن را بدونتامل يا براى اغفال ، مورد استدلال قرار داده اند لكن بهتر بود تا آخر اين مقدمه رامطالعه كنند كه واضع شود نسوان حق مداخله در انتخابات ندارند زيرا در همان مقدمه است :(اينك كه مجلس شوراى ملى بر طبق نيات مقدسه ما افتتاح شده است ) پس اگر شركتنسوان منظور بوده ، چطور ممكن است مجلس را بدون شركت زن ها بر طبق نيات مقدسهافتتاح نمايند؟ اين عبارت صريح است به اينكه دورهاول مجلس طبق نيات شاه بوده و زن ها در آن شركت نداشته اند، پس معلوم مى شود كهبراى زنان حق نبوده است . 3- از بيان سابق معلوم مى شود مراد از قاطبه اهالى مملكت كه دراصل دوم است ، آن نيست كه هياءت وزيران فهميده اند بلكه مراد آن است كهوكيل تهران وكيل همه ملت است و وكيل قم نيزوكيل همه ملت است نه وكيل حوزه انتخابيه خود، چنانچه دراصل سى ام متمم قانون اساسى به آن تصريح شده است ودليل بر اين مدعى آنكه بيشتر از ده طبقه حق راى ندارند، با آنكه جزء قاطبه اهالى مملكتهستند، پس بايد تصديق كنند كه يا محروم كردن اين طبقات مخالف قانون اساسى است ويا شركت نسوان مخالف است . 4- فرضا كه در تفسير اين اصل خلافى باشد، به موجباصل بيست و هفتم از متمم قانون اساسى شرح و تفسير قوانين از مختصات مجلس شوراىملى است و آقايان وزرا حق تفسير ندارند. 5 - به نظر هياءت دولت كه طايفه نسوان و ساير محرومين به موجب قانون اساسى حقشركت در انتخابات دارند، از صدر مشروطيت تاكنون تمام دوره هاى مجلس شورا بر خلافقانون اساسى تشكيل شده و قانونيت نداشته است زيرا كه طايفه نسوان و بيش از ده طبقهديگر در قانون انتخابات از دخالت محروم شده اند و اين مخالف با قانون اساسى بودهاست . در اين صورت مفاسد بسيارى لازم مى آيد كه ذيلا تشريح مى شود: الف - كليه قوانين جاريه در مملكت از اول مشروطه تاكنون لغو و بى اثر بوده و بايدباطل و غير قانونى اعلام شود. ب - مجالس موسسان كه تشكيل شده به نظر دولت آقاى علم خلاف قانون اساسى ولغو و بى اثر بوده و اين دعوى بر حسب قانون جرم است و گوينده آن بايد تعقيب شود. ج - دولت آقاى علم و جميع دولت هائى كه از صدر مشروطيت تاكنونتشكيل شده است غير قانونى است و دولت غير قانونى حق صدور تصويبنامه و غيره راندارد بلكه دخالت كردن آن در امر مملكت و خزينه كشور جرم و موجب تعقيب است . د - كليه قراردادها با دول خارجه از قبيل قرارداد نفت و غير آن به نظر دولت آقاى علملغو و باطل و بى اثر است و بايد به ملت اعلام شود. 6- حذف بند اول ماده دهم و بند دوم ماده سيزدهم قانون انتخابات مجلس شوراى ملىمصوب شوال 1329 هجرى قمرى و حذف قيد كلمه ذكور از ماده ششم و نهم قانونانتخابات مجلس سنا مصوب 14 ارديبهشت 1339 كه به استناد مقدمه قانون اساسى واصل دوم است غير قانونى است و براى دولت چنين حقى نيست زيرا مستند، چنانچه گفته شدباطل است بعلاوه از براى دولت نيز حق ابطال قانون مصوب در مجلس شوراى ملى نيست وبه نص اصل بيست و هشتم متمم قانون اساسى قوه مجريه از قوه مقننه هميشه ممتاز ومنفصل خواهد بود. آنچه مذكور شد، جنبه هاى قانونى تصويبنامه غيرقانونى است . اينتصويبنامه با اصل دوم و اصل بيست و هفتم متمم قانون اساسى نيز مخالف است . روحانيت با هر فشار و مضيقه و اهانتى كه دولت بر آن وارد كرده و در صدد وارد كردناست ، تكليف دينى و وجدانى خود را در اين تشخيص داده كه مصالح و مفاسد را به دولت هاو به جامعه مسلمين گوشزد كند و از نصيحت مشفقانه به زمامداران و اولياى امور خوددارىنكند و آنچه را براى اين ملت بدبخت ضعيف گرسنه بناست پيشامد كند و آثار و نشانهآن يكى بعد از ديگرى نمايان مى شود به جامعه بشر برساند. با اين اختناق جانفرساىمطبوعات و سخت گيرى دستگاه انتظامى كه حتى براى طبع يك ورقهمشتمل بر نصيحت و راهنمائى يا پخش آن ، اشخاصى به حبس كشيده و مورد اهانت و شكنجهواقع مى شوند، روحانيت ملاحظه مى كند كه دولت مذهب رسمى كشور را ملعبه خود قرار دادهو در كنفرانس ها اجازه مى دهد كه گفته شود قدم هائى براى تساوى حقوق زن و مردبرداشته شده در صورتى كه هر كس به تساوى حقوق زن در ارث و طلاق ومثل اينها كه جزء احكام ضرورى اسلام است معتقد باشد و لغو نمايد، اسلام تكليفش راتعيين كرده است . روحانيت مى بيند كه پايه هاى اقتصادى اين مملكت در شرف فرو ريختناست و بازار اين كشور در حكم سقوط است چنانكه از پرونده هاى مربوط به سفته هاىبى محل كه هر روز بر قطرش افزوده مى شود اين مطلب واضح مى شود و همين طور امرزراعت اين كشور در معرض سقوط است به دليل اينكه در اين مملكت كه بايد هر استانشزراعت مورد احتياج تمام مملكت را بدهد هر چند وقت به عنواناحتمال خشكسالى يا به عنوان ديگرى تصويبنامه وارد كردن گندم صادر مى كنند بلكهچنانچه گفته مى شود اخيرا"به صورت آرد مى آورند كه آسياهاى ايران نيز از كاربيفتد. با اين وضع رقت بار به جاى آنكه دولت در صدد چاره برآيد سر خود و مردم را گرممى كند به امثال دخالت زنان در انتخابات يا اعطاى حق زن ها يا وارد نمودن نيمى از جمعيتايران را در جامعه و نظائر اين تعبيرات فريبنده كه جز بدبختى و فساد و فحشا چيزديگرى همراه ندارد. آقايان نمى دانند كه اسلام مراعات بانوان را در تمام جهت بيش از هر كس نموده و احترامبه حيثيت اجتماعى و اخلاقى آنها موجب شده است كه از اين نحو اختلاط مخالف با عفت وتقواى زن جلوگيرى كند، نه آنكه خداى نخواسته آنان را مانند محجورين و محكومين قرارداده ، مگر فقط علامت عدم محجوريت آن است كه در اين مجلس ها وارد شوند؟! اگر چنين استبايد اول نظام برى و بحرى و صاحب منصبان و اجزاء امنيه ونظميه و شاهزادگانبلافصل و اشخاصى كه كمتر از بيست سال دارند از محجورين و محكومين باشند. روحانيون تمام اين پيشامدها را كه اكنون مى بينيد و بعد خواهيد ديد، پيش بينى كردهبودند و با صراحت در اعلاميه هاى دو سه ماهقبل ذكر نموده اند و حالا نيز خطرهاى بالاتر و بيشترى را اعلام مى كنند و از عواقب امراين جهش هاى خلاف شرع و قانون اساسى بر اين مملكت واستقلال و اقتصاد و تمام حيثيات آن مى ترسند و وظيفه خطير خود را در اين شرائط كههمه ملت مى دانند و مى بينند اداء مى كنند و با صراحت مى گويند: تصويبنامه اخير دولتراجع به شركت نسوان در انتخابات از نظر شرع بى اعتبار و از نظر قانون اساسىلغو است ، و با اختناق مطبوعات و فشارهاى قواى انتظامى و جلوگيرى از طبع و نشرامثال اين نصايح و حقائق ، اقدام به نشر آن به مقدار مقدور مى كنند تا دولت ها نگويند ماتصويبنامه صادر كرديم و علما مخالفت نكردند و به خواست خداوندمتعال در موقع خود اقدام براى جلوگيرى مى كنند. ملت ايران نيز با اين نحو تصويبنامه ها مخالف است بهدليل آن در دو سه ماه قبل كه فشار و ارعاب قدرى كمتر بود، تبعيت خودشان را از علماىاسلام به وسيله تلگرافات و مكاتيب و طومار از اطراف و اكناف ايران اعلام نموده و لغوتصويبنامه غيرقانونى دولت را راجع به انتخابات انجمن هاى ايالتى و ولايتىخواستار شدند و دولت نيز قبول درخواست ملت را كرده و احاله به مجلس نمود، اينك كهبه وسيله حبس و زجر و اهانت به طبقات مختلفه ملت از روحانيين و متدينين ، تسلط خود رابر ملت احراز نموده بدون اعتناء به قوانين اسلام و قانون اساسى و قانون انتخاباتدست به كارهايى زده كه عاقبت آن براى اسلام و مسلمين خطرناك و وحشت آور است . خداوندان شاء الله دولت هاى ما را از خواب غفلت بيدار كند و بر ملت مسلمان و مملكت اسلام ترحمفرمايد. (اللهم انا نشكوا اليك فقد نبينا صلواتك عليه و آله و غيبة ولينا و كثرة عدونا و قلةعددنا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علينافصل على محمد و آله واعنا على ذلك بفتح منك تعجله و بضرتكشفه ونصر تعزه و سلطانحق تظهره فانالله و انا اليه راجعون ) مرتضى الحسينى النگرودى - احمد الحسينىالزنجانى - محمدحسين طباطبائى - محمد الموسوى اليزدى - محمد رضا الموسوىالگلپايگانى - سيدكاظم شريعتمدارى - روح الله الموسوى الخمينى - هاشم الاملى- مرتضى الحائرى . تاريخ : اسفند ماه 1341 سؤ ال بازرگانان و اصناف شهر قم از امام خمينى بسمه تعالى محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى آقاى حاج آقا روح الله خمينى دامت بركاته محترمابه شرف عرض عالى مى رساند در مورد انتخابات انجمن هاى ايالتى و ولايتى : 1 - آيا مصاحبه اى را كه آقاى نخست وزير در تاريخ 21/8/41 با مطبوعات نموده نظرحضرت عالى را تامين نموده يا خير؟ 2 - آيا تلگرافى را كه آقاى نخست وزير در اين موضوع براى حضرات آيات نمودهقانع كننده هست يا خير؟ پاسخ امام : بسم الله الرحمن الرحيم به نظر اينجانب مصاحبه آقاى نخست وزير به هيچ وجه ارزش قانونى نداشت و نظراينجانب را تامين ننمود زيرا چيزى كه در هياءت دولت به صورت تصويبنامه در آمد،مصاحبه و درج در مطبوعات تاءثيرى در آن ندارد و آن تصويبنامه بر فرض قانونىبودنش به قوت خود باقى است و اما نكاتى كه در تلگراف آقاى نخست وزير بهآقايان علماء اعلام قم بود خيلى جالب است : 1 - راجع به حلف به كتاب آسمانى مى نويسد مراد قرآن مجيد است ، البته ما اينتفسير را از شخص ايشان براى تبرئه خودشان از هتك به قرآن كريم ، به حكم اسلامپذيرفتيم لكن تفسير ايشان از تصويبنامه به هيچ وجه ارزش قانونى ندارد و تصويبكتاب آسمانى به اطلاق خود كه شامل ساير كتب منحرفه و ضاله است ، در نظر آنها بهقوت خود باقى است و نقش آقاى نخست وزير اغفال مردم است و همان خطر كه براى قرآنمجيد پيش آمده است به واسطه اين تصويبنامه مخالف شرع و قانون ، به دست خيانتكارانبه دين و مملكت به قوت خود باقى است و هيچ مسلمانى نمى تواند قرآن مجيد را درمعرض خطر ببيند و سهل انگارى كند. 2 - آنچه ايشان نوشته اند كه در مجلس اقليت هاى مذهبى به كتاب خودشان قسم ياد مىكردند، اشتباه است و هيچ گاه كتاب منسوب به زردشت و ساير كتب منحرفه را در مجلسنمى آوردند، صورت قسم نامه نيز شاهد است كه تمام وكلا به يك نحو قسم ياد مىكردند. 3 - به اينكه نوشته اند در مملكت اسلام انتخاب كننده و انتخاب شونده مسلمان است ،ربطى به مفاد تصويبنامه ندارد و وعده اصلاح ، الزام آور نيست و به هيچ وجه ارزشقانونى ندارد و ما را قانع نمى كند و اگر فرضا آقاى علم بنويسد اين سه امر كه درتصويبنامه مذكور است لغو است ، باز ارزش قانونى ندارد زيرا چيزى كه در هياءتوزيران تصويب شد، به الغاء آقاى نخست وزير لغو نمى شود و به قوت خود باقىاست ، بنابراين خطر بزرگى كه براى اسلام واستقلال و كيان مملكت به واسطه اين تصويبنامه كه شايد به دست جاسوسان يهود وصهيونيست ها تهيه شده براى نابودى استقلال و بهم زدن اقتصاد مملكت ، به قوت خودبه نظر دولت آقاى علم باقى است و دولت خود را ذيحق مى داند كه به آنعمل كند، هر چند مخالف قانون شرع يا قانون اساسى باشد يا بر خلاف احساسات دينىو ملى بيست ميليون جمعيت ايران يا تمام مسلمين باشد زيرا تا در هياءت وزيران تجديدنظر به عمل نيايد و اصلاح نشود، به قوت خود باقى است و اينجانب در تعجب هستم كهچرا آقايان وزرا زير بار اين مسؤ وليت بزرگ قانونى مى روند و اقدام به تجديد نظرنمى كنند و نمى خواهند خود را در نزد ملت هاى بزرگ ، متمدن و ملت خود را سربلند كنند. خضوع در مقابلمذهب و قانون ، تجديد نظر در تصويبنامه ها و تسليم مذهب و قانون شدن ، علامت شهامت وتمدن است و موافق نزاكت بين المللى است و سرپيچى از قانون و سرسختى درمقابل خواست ملت ، از عادات قرون وسطى و خلاف نزاكت است . و خوب است وزراء يك مملكتكهنسال حاضر نشوند چنين معرفى شوند و عقب افتادگى و عدم رشد يك ملت بزرگ راثابت كنند. با اعمال خلاف مذهب و قوانين ، منع شديد مطبوعات در تمام كشور، جلوگيرىاز انعكاس اين نهضت بزرگ ملى و قانونى بى سابقه يا كم سابقه ، كه يك ملت براىدفاع از مذهب و قانون اساسى قيام نموده و در تمام كشور هماهنگ شده اند، براى يك دولتمدعى تمدن ، ننگ است ، و ما احساس خجلت و سرشكستگى مى كنيم در ميان خبرگزارى ها وسفارتخانه هاى خارجى ، و ما ملت ايران را از اين گونهاعمال قرون وسطائى تبرئه مى كنيم و تمام گناه را از معدودى تطميع شده يا تهديدشده مى دانيم . اشخاص شريف به مذهب مقدس خود و به قانون اساسى احترام مى گذارندو از كارهائى كه براى ملت و استقلال مملكت خطر دارد، اجتناب مى كنند. اينجانب حسب وظيفهشرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى كنم ، قرآن كريم و اسلام در معرضخطر است . استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيست هاست كه در ايران بهحزب بهائى ظاهر شدند و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين ، تماماقتصاد اين مملكت را با تاءييد عمال خود قبضه مى كنند و ملت مسلمان را از هستى در تمامشؤ ون ساقط مى كنند. تلويزيون ايران پايگاه جاسوسى يهود است و دولت ها ناظر آنهستند و از آن تاءييد مى كنند. ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود، سكوت نمى كند واگر كسى سكوت كند در پيشگاه خداوند قاهر، مسؤول و در اين عالم محكوم به زوال است . 4 - آنچه آقاى نخست وزير راجع به انتخاب زن ها تلگراف نموده اند،محل تعجب است ، مى گويند اين انتخاب ، مشابهت انتخاب شهردارى هاست كه دخالت زن هادر آن تصويب شد و اعتراض نشد، اولا انجمن هاى ايالتى و ولايتى قانونمستقل دارد و زن ها در آن قانون مستثنى هستند، آقاى نخست وزير قانون مجلس را نسبت بهخود انجمن هاى ايالتى و ولايتى ناديده گرفته و به مشابه آن تشبث كرده اند و خوباست خود ايشان اين را هم تفسير كنند و ثانيا" به طورى كه مطلعين مى گويند، قانونشهردارى ها از مجلس نگذشته و در بعض كميسيون هاى مجلس وارد شده و فرضا كهگذشته باشد ربطى به انجمن هاى ايالتى ندارد و ثالثا اگر چيزى از مجلس گذشتو مخالف قانون اساسى بود، ارزش قانونى ندارد و اين امر از هر مجلسى بگذرد مطرودو وكلاى آن قابل تعقيب هستند. 5 - نوشته اند كه اين موضوع عرفى است ، اگر منظور آن است كه مربوط به حكمشرع نيست ، بسيار عجب است زيرا تمام موضوعات عرفيه در شرع حكم دارد و اين آقاياناز قوانين اسلام اطلاع ندارند و از حقوق اسلامى بى خبرند، حكم اين موضوع عرفى را ازعلماء اسلام بايد پرسيد. 6 - آنچه اخيرا نوشته اند كه اگر حرام مى دانيد بايد به مجلس رجوع كنيد، البته درموقعش به مجلس تذكر خواهند داد لكن بايد به آقاى نخست وزير بگويم هيچ مجلسى وهيچ مقامى نمى تواند برخلاف شرع اسلام و مذهب جعفرى ، تصويبى كند يا قانونىبگذراند، رجوع نمائيد به اصل دوم متمم قانون اساسى . بحمدالله ملت مسلمان و علماءاسلام زنده و پاينده هستند و هر دست خيانتكارى كه به اساس اسلام و نواميس مسلمين درازشود قطع مى كنند. (والله غالب على امره .) روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 1/12/41 بيانات امام خمينى در مورد مقابله و استقامت مردم و روحانيت در برابر سرنيزه بسم الله الرحمن الرحيم شما آقايان محترم در هر مقامى كه هستيد، با كمال متانت و استقامت درمقابل كارهاى خلاف شرع و قانون اين دستگاه بايستيد. از اين سرنيزه هاى زنگ زده وپوسيده نترسيد، اين سرنيزه ها به زودى خواهد شكست . دستگاه حاكمه با سرنيزه نمىتواند درمقابل خواست يك ملت بزرگ مقاومت كند و دير يا زود شكست مى خورد. اكنون همدرمانده و شكست خورده است و روى درماندگى به اين بى فرهنگى هايى كه ملاحظه مىكنيد، دست مى زند ما ميل نداشتيم كه كار به اين رسوايى ها بكشد. چرا بايد شاه مملكتاين قدر از ملت جدا باشد كه وقتى پيشنهادى مى دهد، با بى اعتنايى و عكسالعمل منفى مردم مواجه گردد؟ شاه مملكت بايد جورى باشد كه وقتى پيشنهادى دهد،درخواستى مى كند، ملت با جان و دل در انجام آن بكوشند، نه آنكه با آن به مقابلهبرخيزند و رفراندم شاه در سراسر مملكت بيش از 2000 نفر به همراه نداشته باشد. ماميل نداشتيم براى سران اين ممكلت چنين شكست و فضاحتى به بار آيد. خوب است كهقدرى عبرت بگيرند، بيدار شوند و در سياست خود تجديد نظر كنند، به جاى قانونشكنى و به زندان كشيدن علما و محترمين ، به جاى سرنيزه و قلدرى ، درمقابل درخواست ملت تسليم شوند و به اين حقيقت توجه كنند كه با سرنيزه نمى توانملت را ساكت و تسليم كرد، با زور و قلدرى نمى توان روحانيت را از وظايفى كه اسلامبه عهده آنان گذاشته است بازداشت . اگر آقاى اسلامى را نگذاشتند در تهران منبربرود، ديدند كه ايشان در بندر پهلوى منبر رفتند و حقيقت را در آنجا بيان داشتند. اگردر بندر پهلوى از ادامه سخنان ايشان جلوگيرى كردند، شك نداشته باشند كه ايشانسخنان خود را در جاى ديگر دنبال خواهد كرد و هر جا كه فرصت پيدا كند، مطالب را بهگوش مردم خواهد رساند. اگر با بردن عده زيادى از علما و خطبا به زندان آنها را ازسخن گفتن باز داشتند، ساير آقايان روحانيون كه هنوز توقيف نشده اند سخن خواهند گفتو مردم را متوجه خواهند كرد. مگر مى شود زبان روحانيت رابريد؟... تاريخ : 23/12/41 پيام امام خمينى به علماء اعلام و حجج اسلام بسم الله الرحمن الرحيم خدمت ذيشرافت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام دامت بركاتهم (اعظم الله تعالى اجوركم ) چنانچه اطلاع داريد دستگاه حاكمه مى خواهد با تمامكوشش به هدم احكام ضروريه اسلام قيام و بهدنبال آن مطالبى است كه اسلام رابه خطر مى اندازد، لذا اين جانب عيد نوروز را بهعنوان عزا و تسليت به امام عصر عجل الله تعالى فرجه جلوس مى كنم و به مرم اعلامخطر مى نمايم . مقتضى است حضرات آقايان نيز همين رويه را اتخاذ فرمايند تا ملتمسلمان از مصيبت هاى وارده بر اسلام و مسلمين اطلاعحاصل نمايند. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : فروردين 42 بيانات امام خمينى در مورد وظايف عموم مسلمين براى صيانت اسلام (... ناراحت و نگران نشويد، مضطرب نگرديد، ترس و هراس را از خود دور كنيد. شماپيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر مصائب و فجايع صبر و استقامت كردند، كه آنچهما امروز مى بينيم نسبت به آن چيزى نيست . پيشوايان بزرگوار ما، حوادثى چون روزعاشورا و شب يازدهم محرم را پشت سر گذاشته اند و در راه دين خدا يك چنان مصائبى راتحمل كرده اند. شما امروز چه مى گوييد؟ از چه مى ترسيد؟ براى چه مضطربيد؟ عيباست براى كسانى كه ادعاى پيروى از حضرت امير (ع ) و امام حسين (ع ) را دارند دربرابر اين نوع اعمال رسوا و فضاحت آميز دستگاه حاكمه خود را ببازند. دستگاه حاكمهبا ارتكاب اين جنايت ، خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهيت چنگيزى خود را به خوبى نشانداد. دستگاه جبار با دست زدن به اين فاجعه ، شكست و نابودى خود را حتمى ساخت . ماپيروز شديم . ما از خدا مى خواستيم كه اين دستگاه ماهيت خود را بروز دهد و خود را رسواكند. بزرگان اسلام ما در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند، زندان رفتند،فداكارى ها كردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند.امروز وظيفه ماست كه در برابر خطراتى كه متوجه اسلام و مسلمين مى باشد، براىتحمل هرگونه ناملايمات آماده باشيم تا بتوانيم دست خائنين به اسلام را قطع نماييم وجلو اغراض و مطامع آنهارا بگيريم ...(تقريبا به اين مضامين ) تاريخ : 13/ 1/1341 پاسخ امام خمينى به علماء اعلام و حجج اسلام تهران پس از فاجعه مدرسه فيضيه جنايات عمال شاه ، خاطرات مغول را در اذهان تجديد مى كند. بسم الله الرحمن الرحيم انالله و انا اليه راجعون به وسيله حضرت حجت الاسلام آقاى حاج سيد اصغر خويى دامت افاضاته خدمت ذيشرافتحضرات علماء اعلام و حجج اسلام تهران دامت بركاتهم تلگراف محترم براى تسليت در فاجعه عظيمه وارده بر اسلام و مسلمين موجب تشكرگرديد. حمله كماندوها و مامورين انتظامى دولت با لباسمبدل و به معيت و پشتيبانى پاسبان ها به مركز روحانيت ، خاطراتمغول را تجديد كرد، با اين تفاوت كه آنها به مملكت اجنبى حمله كردند و اينها به ملتمسلمان خود و روحانيين و طلاب بى پناه . در روز وفات امام صادق عليه السلام ، باشعار جاويد شاه به مركز امام صادق و به اولاد جسمانى و روحانى آن بزرگوار، حملهناگهانى كردند و در ظرف يك دو ساعت ، تمام مدرسه فيضيه ، دانشگاه امام زمان صلواتالله و سلامه عليه را با وضع فجيعى در محضر قريب بيست هزار مسلمان غارت نمودند ودرب هاى تمام حجرات و شيشه ها را شكستند، طلاب از ترس جان ، خود را از پشت بام هابه زمين افكندند، دست ها و سرها شكسته شد، عمامه طلاب و سادات ذريه پيغمبر را جمعنموده آتش زدند، بچه هاى شانزده هفده ساله را از پشت بام پرت كردند، كتاب ها و قرآنها را چنانكه گفته شده پاره پاره كردند. ضربات رژيم شاه به روحانيت . اكنون روحانيون و طلاب در اين شهر مذهبى تاءمين جانى ندارد، اطرافمنازل علما و مراجع محصور به كارآگاه و گاهى كماندو و مامورين شهربانى است ،مامورين تهديد مى كنند كه ساير مدارس نيز به صورت فيضيه در مى آوريم . طلابمحترم از ترس مامورين لباس هاى روحانيت راتبديل نموده اند. دستور داده اند كه طلاب را به اتوبوس و تاكسى سوار نكنند. درمجامع عمومى مامورين درجه دار به روحانيين عموما و به بعضى افراد، با اسم ناسزا مىگويند و فحشهاى بسيار ركيك مى دهند، شبها پاسبان ها ورقه هاى فجيع با امضاءمجهول پخش كنند. اهانت به مقدسات مذهبى با شعار شاه دوستى . اينان با شعار شاه دوستى به مقدسات مذهبى اهانت مى كنند. شاه دوستى يعنى غارتگرى ،هتك اسلام ، تجاوز به حقوق مسلمين ، تجاوز به مراكز علم و دانش ، شاه دوستى يعنىضربه زدن به پيكر قرآن و اسلام ، سوزاندن نشانه هاى اسلام ، محو آثار اسلاميت ،شاه دوستى يعنى تجاوز به احكام اسلام و تبديل احكام قرآن كريم ، شاه دوستى يعنىكوبيدن روحانيت و اضمحلال آثار رسالت . حضرات آقايان توجه دارنداصول اسلام در معرض خطر است ، قرآن و مذهب در مخاطره است ، با ايناحتمال ، تقيه حرام است و اظهار حقايق واجب (ولو بلغ مابلغ ) من به نام ملت از آقاى علم استيضاح مى كنم . اكنون كه مرجع صلاحيتدارى براى شكايت در ايران نيست و اداره اين مملكت به طور جنونآميز در جريان است ، من به نام ملت از آقاى علمشاغل نخست وزيرى استيضاح مى كنم ، با چه مجوز قانونى در دو ماهقبل حمله به بازار تهران كرديد و علماى اعلام و ساير مسلمين را مصدوم و مضروبنموديد؟ باچه مجوز علما و ساير طبقات را به حبس كشيديد كه جمع كثيرى اكنون نيز درحبس به سر مى برند؟ با چه مجوز بودجه مملكت را خرج رفراندم معلومالحال كرديد در صورتى كه رفراندم از شخص شاه بود و بحمدالله ايشان از غنىترين افراد بشر هستند؟ با چه مجوز مامورين دولت را كه از بودجه ملت حقوق مى گيرندبراى رفراندم شخصى الزاما به خدمت واداشتيد؟ با چه مجوز در دو ماهقبل بازار قم را غارت كرديد و به مدرسه فيضيه تجاوز نموديد و طلاب را كتك زده وآنها را به حبس كشيديد؟ با چه مجوز در روز وفات امام صادق - سلام الله عليه -كماندوها و مامورين انتظامى را با لباس مبدل وحال غير عادى به مدرسه فيضيه فرستاده و اينهمه فجايع را انجام داديد؟ تا قلم در دست دارم كارهاى مخالف مصالح مملكت را برملا مى كنم . من اكنون قلب خود رابراى سرنيزه هاى مامورين شما حاضر كردم ولى براىقبول زورگويى ها و خضوع در مقابل جبارهاى شما حاضر نخواهم كرد. من به خواست خدااحكام خدا را در هر موقع مناسبى بيان خواهم كرد و تا قلم در دست دارم كارهاى مخالفمصالح مملكت را بر ملا مى كنم . مملكت از هر جهت در شرف سقوط است اكنون يك چشم مسلمين بر دنياى خود و چشم ديگرشان بر دين خود گريان است و حكومت چندماهه شما با جهش هايى كه مى كنيد، اقتصاد، زراعت ، صنعت ، فرهنگ و ديانت مملكت را بهخطر انداخته و مملكت از هر جهت در شرف سقوط است . خداوند تعالى اسلام و مسلمين را درپناه خود و قرآن حفظ فرمايد. روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 16/1/42 پيام تشكر امام خمينى از ملت ايران نظر روحانيت جز اصلاح حال ملت و بقاء استقلال مملكت نيست بسم الله الرحمن الرحيم لازم است از ابراز احساسات ملت محترم ايران خصوصا اهالى معظم تهران ايدهم اللهتعالى كه مستلزم زحمات و خسارات فراوان بود تشكر كنم . تعطيل عمومى بازارها و خيابان ها با اين محيط ارعاب و خفقان و اختناق و با وضع اقتصادعصر حاضر، ابراز انزجار و تنفر عمومى از دستگاه جباره بود.
كرارا تذكر داده شد كه روحانيون نظرى جز اصلاححال ملت و بقاء استقلال مملكت ندارند و حفظ قوانين اسلام و قانون اساسى به آن جهت كهضامن حفظ مذهب جعفرى و قوانين اسلام است سرلوحه مرام آنهاست و هر كس قصد تجاور بهحريم اسلام و قوانين مقدسه آن داشته باشد، در هر لباس و مقام كه باشد، روحانيت بهپشتيبانى از شما برادران ايمانى و ملت بزرگ اسلام در نصيحت يا مقابله با او كوشش خواهد كرد. وفادارى ملت به روحانيت و اسلام شما ملت بزرگ ايران با تعطيل كارهاى خود وتحمل ضرر و زحمت به پشتيبانى از روحانيت و اسلام ثابت كرديد كه به احكام خداىتعالى به مقام مقدس روحانيت وفادار هستيد و از كسانى كه بر خلاف قوانين اسلام مىخواهند قدم هايى بردارند، تا سرحد امكان اظهار تنفر كنيد. (شكرالله سعيكم و على اللهاجركم ) خداوند تعالى به شما توفيق و جزاى خير عنايت فرمايد. كوشش عمال اجانب در تضعيف يگانه پشتوانه مملكت (روحانيت ) ما اكنون در محاصره همه جانبه به سر مى بريم ، بسيارى از تلگرافات ما به مقصدنمى رسد، تلگرافاتى كه به ما شده است غالبا نمى رسد. مطبوعات كشور آزادانه يابه اجبار به هتك و اهانت ما قلمفرسائى مى كنند. گويندگان با اشاعه اكاذيب به هتك وتضعيف روحانيت ، يگانه پشتوانه مملكت كوشا هستند و از هيچ تهمت و افترايى خوددارىنمى كنند، اين پشتوانه بايد شكسته شود تا اجانب آزادانه به مقاصد شوم خودبرسند،روحانيت بايد زجر ببيند، هتك شود، اين لباس در خور سوختن است ،در بيست و چندسال قبل به دست عمال انگليس دشمن سابقه دار اسلام و شرق ، چه اهانت ها وزجرها وشكنجه ها كه ديدند، جوان ها از سالخورده ها بپرسند، امروز به دستعمال ديگران بايد اهانت شوند وشكنجه ببينند، خداوند قهار كافى است . بار ديگر از ملت بزرگ ايران تشكر نموده ، از خداوند تعالى عظمت اسلام و قرآن واستقلال ممالك اسلامى و شوكت و بزرگى پيروان قرآن كريم را خواستارم . والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 23/1/1342 تلگراف امام خمينى به حضرت آيت الله العظمى حكيم نجف - حضرت آيت الله حكيم دامت بركاته و علت كلمته بسمه تعالى تلگراف محترم در تسليت فاجعه عظيمى موجب تشكر گرديد. اميد است با وحدت كلمهعلماء اسلام و مراجع وقت كثرالله امثالهم حفظاستقلال مملكت و قطع دست اجانب را نموده ، از حريم اسلام و قرآن كريم دفاع كردهنگذاريم دست خيانت به احكام مسلمه اسلام دراز شود. ما مى دانيم با هجرت مراجع و علماىاعلام اعلى الله كلمتهم مركز تشيع در پرتگاه هلاكت افتاده و به دامن كفر و زندقه كشيدهخواهد شد و برادران ايمانى عزيز ما در شكنجه و عذاب اليم واقع خواهند شد . ما مى دانيمبا اين هجرت تغييرات و تحولات عظيمى روى خواهد داد كه ما از آن بيمناكيم . ما عجالتادر اين آتش سوزان به سر برده و با خطرهاى جانى صبر نموده ،از حقوق اسلام و مسلمينو از حريم قرآن و استقلال مملكت اسلام دفاع مى كنيم و تا سرحد امكان مراكز روحانيت راحفظ نموده ، امر آرامش و سكوت مى نماييم مگر آنكه دستگاه جبار راهى را بخواهد طى كندكه ما را ناگزير به مطالبى كند كه به خداى تبارك و تعالى از آن پناه مى بريم .اين جانب دست اخلاص خود را به سوى جميع مسلمين خصوصا علماء اعلام و مراجع عظاماطال الله بقاءهم - دراز كرده و از عموم طبقات براى صيانت احكام اسلام واستقلال ممالك اسلامى استمداد مى كنم و اطمينان دارم با وحدت كلمه مسلمين سيما علماء اعلامصفوف اجانب و مخالفين در هم شكسته و هيچ گاه به فكر تجاوز به ممالك اسلامىنخواهند افتاد. ما تكليف الهى خود را ان شاء الله ادا خواهيم كرد و به احدى الحسنييننايل خواهيم شد، يا قطع دست خائنين از حريم اسلام و قرآن كريم و يا جوار رحمت حقجل و علاء انى لا ارى الموت الا سعادة و لا الحيوة مع الظالمين الا برما. اينك دستگاه جباربراى اطفاء نور حق به هر وسيله در كوشش است . والله متم نوره و لو كره الكافرون . والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : ارديبهشت 1342 نامه امام خمينى در پاسخ علماى اعلام و حجج اسلام يزد خيانت هاى دستگاه جبار به اسلام و قرآن بسم الله الرحمن الرحيم محترما معروض مى دارد از خداوند تعالى سلامت و عظمت و توفيق حضرات آقايان را دراعتلاى كلمه اسلام و تشييد مبانى دين مبين خواستار است . لازم است توجه حضرات آقايان را جلب كنم بهاعمال گذشته و حاضر، دستگاه جبار در گذشته به اسلام و قرآن اهانت كرد و خواستقرآن را در رديف كتب ضاله قرار دهد. اكنون بااعلام تساوى حقوق ، چندين حكم ضرورىاسلام محو مى شود. اخيرا وزير دادگسترى در طرح خود شرط اسلام و ذكوريت را ازشرايط قضات لغو كرده . سوءنيت دولت از چيزهايى كه سوءنيت دولت حاضر را اثبات مى كند، تسهيلاتى است كه براىمسافرت 2000 نفر يا بيشتر از فرق ضالهقائل شده است و به هر يك 500 دلار ارز داده اند و قريب 1200 تومان تخفيف در بليطهواپيما داده اند به مقصد آنكه اين عده در محفلى كه در لندن از آنهاتشكيل مى شود و صددرصد ضد اسلامى است شركت كنند، درمقابل براى زيارت حجاج بيت الله الحرام چه مشكلات كه ايجاد نمى كنند و چه اجحافات وخرج تراشى ها كه نمى شود. رخنه عمال اسرائيل (بهائيان )در بسيارى از پست هاى حساس مملكتى آقايان بايد توجه فرمايند كه بسيارى از پست هاى حساس به دست اين فرقه است كهحقيقتا عمال اسرائيل هستند. خطر اسرائيل براى اسلام و ايران بسيار نزديك است ، پيمانبا اسرائيل در مقابل دول اسلامى يا بسته شده يا مى شود. لازم است علماى اعلام و خطباىمحترم ، ساير طبقات را آگاه فرمايند كه در موقعش بتوانيم جلوگيرى كنيم . امروز روزىنيست كه به سيره سلف صالح بتوان رفتار كرد، با سكوت و كناره گيرى همه چيز رااز دست خواهيم داد. علماى اسلام بايد دين خويش را به اسلام و پيامبر ادا نمايند اسلام به ما حق دارد، پيغمبر اسلام حق دارد، بايد در اين زمان كه زحمات جانفرساى آنسرور در معرض زوال است ، علماى اسلام و وابستگان به ديانت مقدسه ، دين خود را ادانمايند. من مصمم هستم كه از پا ننشينم تا دستگاه فاسد را به جاى خود بنشانم و يا درپيشگاه مقدس حق تعالى با عذر وفود كنم . شما هم اى علماى اسلام مصمم شويد و بدانيدپيروزى با شماست (والله متم نوره ولو كره الكافرون ). خداوندا! عظمت اسلام و مسلمين و علماى اسلام را روز افزون فرما. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 12/2/42 پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت چهلم فاجعه بزرگ قم جرم ما حمايت از اسلام و استقلال ايران است . بسم الله الرحمن الرحيم چهل روز از مرگ و ضرب و جرح عزيزان ما گذشت ،چهل روز است بازماندگان كشتگان مدرسه فيضيه بر عزيزان خود سوگوارى مى كنند.ديروز پدر قد خميده مرحوم سيد يونس رودبارى كه آثار عظمت مصيبت ، چهره اش را در همشكسته بود، به ملاقات من آمد.باچه زبان مى شود مادرهاى فرزند مرده و پدرهاى غمديدهرا تسليت داد؟ بايد به پيغمبراسلام صلى الله عليه و آله و امام عصرعجل الله تعالى فرجه عرض تسليت كرد. ما براى خاطر آن بزرگواران سيلى خورديم و جوانان خود را از دست داديم . جرم ما حمايتاز احكام اسلام و استقلال ايران است . ما براى اسلام ، اينهمه اهانت شده و مى شويم . ما درانتظار حبس و زجر و اعدام نشسته ايم . بگذار دستگاه جبار هرعمل غير انسانى كه مى خواهد بكند، دست و پاى جوانان ما را بشكند، مريض هاى ما را ازمريضخانه بيرون كند و ما را تهديد به قتل و هتك اعراض كند، مدارس علم دين را خرابكند، كبوتران حرم اسلام را از آشيانه خود آواره كند. در اين چهل روز ما نتوانستيم احصائيه مقتولين و مصدومين و غارت شدگان را درست به دستبياوريم ، نمى دانيم چند نفر در زير خاك و چند نفر در سياهچال هاى زندان ها و چند نفر در پنهانى به سر مى برند، چنانكه بعد از سالهاى دراز عددمقتولين مسجد گوهر شاد را كه با كاميون هاحمل كردند، نمى دانيم . به اعتراف مامورين ، تمام جنايات و قانون شكنى ها به امر شاه است اشكال بزرگ آن است كه به هر دستگاهى كه رجوع مى شود، مى گويند: اينها كه شدهاست به امر اعليحضرت !! است و چاره اى نيست ، از نخست وزير تا رئيس شهربانى وفرماندار قم همه گويند: فرمان مبارك !! است ، مى گويند: جنايات مدرسه فيضيه بهدستور ايشان است ، به دستور اعليحضرت !! مريض ها را از مريضخانه بيرون كردند،به دستور ايشان است كه اگر در جواب حضرت آيت الله حكيم كارى انجام دهيد، كماندوها و زن هاى هر جايى را بهمنازل شماها بريزيم و شماها را بكشيم و خانه هاتان را غارت كنيم ، دستور اعليحضرت!! است كه بدون مجوز قانونى ، طلاب را بگيريم و به لباس سربازى در آوريم ،دستور اعليحضرت !! است كه به دانشگاه بريزند و دانشجويان را بكوبند. مامورين ،تمام قانون شكنى ها رابه شاه نسبت مى دهند، اگر اينها صحيح است بايد فاتحه اسلامو ايران و قوانين را خواند و اگر صحيح نيست و اينها به دروغ جرم ها و قانون شكنى ها واعمال غير انسانى را به شاه نسبت مى دهند، پس چرا ايشان از خود دفاع نمى كنند تاتكليف مردم با دولت روشن شود و در موقع مناسب به سزاىاعمال خود برسانند؟! تا اين دولت غاصب ياغى سركار است ، مسلمين روز خوش نخواهند ديد. كرارا تذكر داده ام كه اين دولت سوءنيت داشته و با احكام اسلام مخالف است ، نمونه هاىآن يكى پس از ديگرى ظاهر مى شود، وزارت دادگسترى دولت با طرح هاى خود و الغاءاسلام و رجوليت از شرايط قضات ، مخالفت خود را با احكام مسلمه اسلام ظاهر كرد،از اينبه بعد بايد در اعراض و نفوس مسلمين ، يهود و نصارى و دشمنان اسلام و مسلمين دخالتكنند. منطق اين دولت و بعضى اعضاى آن محو احكام اسلام است ، تا اين دولت غاصب ياغىسر كار است ، مسلمين روز خوش نخواهند ديد. دستگاه جبار نمى تواند ما را از مقصدمانمنصرف كند. من نمى دانم اينهمه بى فرهنگى و جنايات براى نفت قم است و حوزه علميهبايد فداى نفت شود؟ يا براى اسرائيل است و ما را مزاحم پيمان بااسرائيل در مقابل دول اسلامى مى دانند؟ در هر صورت ما بايد نابود شويم ، اسلام واحكام اسلام و فقهاى اسلام بايد فدا شوند، دستگاه جبار گمان كرده است با ايناعمال غير انسانى و فشارها مى تواند ما را از مقصد خود كه جلوگيرى از ظلم و خودسرىها و قانون شكنى ها و حفظ حقوق اسلام و ملت و برقرارى عدالت اجتماعى كه مقصد بزرگاسلام است ، منصرف كند. ما از سربازى فرزندان اسلام هراسى نداريم ، بگذار جوانانما به سرباز خانه بروند و سربازان را تربيت كنند و سطح افكار آنها را بالاببرند، بگذار در بين سربازان ، افراد روشن ضمير و آزادمنش باشند تا بلكه بهخواست خداوند متعال ، ايران به سربلندى و آزادىنايل شود. من براى نجات اسلام و ايران به افراد نجيب ارتش دست برادرى مى دهم . ما مى دانيم كه صاحب منصبان ارتش معظم ايران ، درجه داران محترم ، افراد نجيب ارتش باما در اين مقصد همراه و براى سرافرازى ايران فداكار هستند، من مى دانم درجه داران باوجدان راضى به اين جنايات و وحشيگرى ها نيستند، من از فشارهايى كه بر آنها وارد مىشود مطلع و متاءسفم ، من براى نجات اسلام و ايران به آنها دست برادرى مى دهم ، من مىدانم قلب آنها از تسليم در برابر اسرائيل مضطرب است و راضى نمى شوند ايران درزير چكمه يهود پايمال شود. ملت ايران با دول اسلامى برادر و از پيمان بااسرائيل منزجر است . من به سران ممالك اسلامى و دول عربى و غير عربى اعلام مى كنم : علماء اسلام و زعماىدين و ملت ديندار ايران و ارتش نجيب با دول اسلامى برادر است و در منافع و مضارهمدوش آنهاست و از پيمان با اسرائيل دشمن اسلام و دشمن ايران متنفر و منزجر است ، اينجانب اين مطلب را به صراحت گفتم ، بگذار عمال اسرائيلى به زندگى من خاتمه دهند. در چهلم فاجعه بزرگ اسلام ، بر مسببين اين فجايع نفرين كنيد. مناسب است ملت مسلمان در ايران و غير ايران روز چهلم فاجعه بزرگ اسلام ، يادى از مصيبتهاى وارده بر اسلام و حوزه هاى اسلامى بكنند و در صورتى كهعمال دولت مانع نشوند، مجالس سوگوارى داشته باشند و بر مسببين اين فجايع نفرينكنند. روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 12/2/42 نامه امام خمينى در جواب تلگراف اصناف همدان بسم الله الرحمن الرحيم خدمت ذى شرافت عموم بازرگانان و اصناف واهالى محترم و متدين همدان ايدهم الله تعالى پس از اهداء تحيت و سلام ، تلگراف شريف مبنى بر اظهار تاءثر در فاجعه عظيمه كهبر اسلام و مسلمين وارد شد واصل و موجب تشكر گرديد. لازم است به آقايان محترم تذكردهم به طورى كه از قرائن ظاهر مى شود دستگاه جبار در صدد تصرف در احكام ضروريهاسلام است ، بلكه شايد خداى نخواسته بخواهند قدم هاى بلندترى بردارند. كرارا درنطق هاى مبتذلشان تصريح به تساوى حقوق زن و مرد در تمام جهات سياسى و اجتماعىكرده اند كه لازمه اش تغيير احكامى از قرآن مجيد است و چون با عكس العملى كه از طرفمسلمين مواجه شدند مزورانه انكار نمودند و عذر بدتر از گناه خواسته اند،غافل از آنكه ما آنها را خوب ميشناسيم و به گفتار آنها اعتماد نداريم . دخترها را به سپاهدانش دعوت يا تشويق مى كنند و خودشان تصريح مى كنند كه بايد قبلا به سربازىبروند و چون مواجه با نفرت عمومى مى شوند به انكار بر مى خيزند و در مطبوعاتتصريح شود كه تصويبنامه سربازى دخترها در دست تنظيم است ، با اين وصف آن راانكار مى كنند و به تشبثات مضحك دست مى زنند. دستگاه جبار گمان كرده با زمزمهتساوى حقوق مى تواند راهى براى پيشرفت مقاصد شوم خود كه آن ضربه نهايى بهاسلام است باز كند. نمى داند كه در آن صورت مواجه با چه عكس العملى خواهد شد.دستگاه جبار كه براى احدى از افراد ملت آزادىقائل نيست و سال هاست سلب آزادى از ملت را وسيله مقاصد خود قرار داده گمان كرده بهاسم آزادى بانوان مى تواند ملت مسلمان را اغفال كند تا مقاصد شوماسرائيل را اجراكند. من به شما اى ملت مسلمان ! كرارا اعلام خطر كردم و مى كنم . روحانيت واسلام در معرض خطر است ، سكوت در مقابل دستگاه فاسد جبار براى ملت اسلام ننگ است .با منطق قوى اسلامى مفاسد را بيان كنيد. قانون شكنى ها را برملا كنيد. اعتراض كنيد،اعلاميه منتشر كنيد، صداى خود را به ملل اسلامى برسانيد. عالم را ازاعمال غير انسانى اينان آگاه كنيد. در خاتمه توفيق و تاييد حضرات آقايان و عموم ملترا از خداوند خواستارم . روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 16/2/42
|
|
|
|
|
|
|
|