بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه علویه, سید هاشم رسولى محلاتى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
 

 

 
 

 

1- سوره فاطر، آيه 45.
2- در برخى از نسخه هاى مهج الدعوات لسغيه بجاى لسعيه است و روى آن نسخه معنا چنين مى شود: و براى گرسنگى خويش كسى را جز تو نيابد ولى همين كه انتخاب شد ظاهرتر است گذشته از اينكه احتمال تصحيف هم در آن نسخه مى رود.
3- سوره ذاريات آيه 18-17.
4- سوره بقره آيه 199.
5- سوره آل عمران آيه 17.
6- سوره آل عمران آيه 135.
7- سوره آل عمران آيه 159.
8- سوره نساء آيه 64.
9- سوره نساء آيه 110.
10- سوره مائده ، آيه 74.
11- سوره انفال آيه 33.
12- سوره توبه آيه 80.
13- سوره توبه آيه 113.
14- سوره توبه آيه 114.
15- سوره هود آيه 3.
16- سوره هود آيه 52.
17- سوره هود آيه 61.
18- سوره هود آيه 90.
19- سوره يوسف آيه 29.
20- سوره يوسف آيه 97.
21- سوره يوسف آيه 80.
22- سوره كهف آيه 55.
23- سوره مريم آيه 47.
24- سوره نور آيه 62.
25- سوره نمل آيه 46.
26- سوره ص آيه 24.
27- سروه مومن آيه 7.
28- سوره مومن آيه 55.
29- سوره شورى آيه 5.
30- سوره محمد آيه 19.
31- سوره فتح آيه 11.
32- سوره ممتحنه آيه 4.
33- سوره ممتحنه آيه 12.
34- سوره منافقون آيه 5.
35- سوره نوح آيه 10.
36- در كتاب جا افتاده است .
37- در كتاب جا افتاده است .
38- در عبارت دعا ميان نسخه موجود نزد ما و كتاب بلد الامين اختلافاتى بود كه ما از روى همان نسخه موجود نزد خود ترجمه كرديم ، و مرحوم كفعمى در حاشيه بلد الامين ص 46 شرحى براى جمله لا اقول لك العتبى لا اعود...، جمع بين اين كلام و كلام حضرت سجاد عليه السلام لك العتبى ... ذكر كرده كه براى اهلش مراجعه بدان بد نيست و در بحار چاپ جديد ج 87 صفحه 338 اين دعا را نقل كرده و مصحح محترم در پاورقى سخنى گفته كه با ذوق اهل حديث چندان سازگار نيست و اللّه العالم .
39- و در نسخه بلد الامين و بحار چنين است فما قصرت رحمتك بنا عن دفاع نعمتك كه معناى آن چنين است : ... ولى رحمت تو مى تواند ما را از خشم تو دور سازد...
40- سلسل : آب گواراى بهشتى .
41- شفع در لغت بمعناى انضمام چيزى است بمانند آن ، و بمعناى عدد زوج نيز آمده ، ومفسرين در تفسير آيه شريفه و الشفع و الوتر چندين معنى ذكر كرده اند ماننداينكه گفته اند شفع بمعناى مخلوقات و يا نمازهائى كه شماره ركعات آن جفتاست ، و يا بمعناى شب و روز، و يا مقصود روز عيد قربان وامثال اينها است و بعيد نيست معناى اول كه همان مخلوقات خداى تعالى باشد در اينجا مناسبتر از معانى ديگر باشد.
42- محدث قمى ره پس از جمله يا مصطفى محمد صلى اللّه عليه و آله جمله ديگرى هم نقل كرده و آن اين است : صل على محمد و آله وافعل بى كذا و كذا
يعنى : درود فرست بر محمد و خاندان آن حضرت و درباره من چنين و چنان كن ... ولى در هردو نسخه اى كه از صحيفه نزد ما بود آن اضافه را نداشت . و اللّه العالم
43- سوره ابراهيم آيه .
44- سوره واقعه آيه 5-6.
45- سوره اعراف آيه 196.
46- سوره زمر، آيه 67
47- سوره يونس آيه 81.
48- سوره اعراف آيه 118-119.
49- بنام خداى بخشاينده مهربان ، بگو او خداى يگانه است ، خداى بى نياز است ،نزاده و نه زائيده شده و هيچكس همتاى او نيست ، اين چنين است خداوند پروردگار ما، خدا ما رابس است و او نيكو ياورى است ، براستى كه او نيرومند و ياور است .
0 50- در هر سه جا بجاى اين جمله نام خود و پدرش را بنويسد.
1 51- اعتصام در لغت بمعناى : توسل ، چنگ زدن ، تكيه كردن ، پناه جستن ، خود نگهداشتنبوسيله ديگرى ، پناه گرفتن و امثال اين معناى آمده كه همه آنها در فقرات دعا مناسب استو ما نيز باصطلاح براى تفنن در عبارت چند تا از اين معانى را آورديم .
52- اين ترجمه روى نسخه صدقت بقاف است ، و بنابر اينكه صدقت بقاء باشد چنانچه در بعضى نسخ هست يعنى رفتار تو با اميد من مصادف گشت . وپشت كرده مايوسانه بازگشت ، در حالى كه تجهيزات جنگى و نفراتش را در همكوفتى ، و آرزوهايش ‍ را بر باد دادى .
53- اشاره بنامهاى خمسه طيبه عليهم السلام است .
54- اشاره بحديثى است كه از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله روايت شده كه فرمود:خداى تعالى من و عترتم را بصورت اشباح نورى در نزد خود آفريد.
55- شايد مقصود ديوانگى و يا ابلهى باشد.
56- ظاهرا مقصود اين است كه جز گرفتن جانم - كه بمفادكل نفس ذائقه الموت بناچار آن را خواهى گرفت - مابقى نعمتهاىخود را از من سلب مفرما.
57- بجاى اين جمله نام شخص مورد نظر و پدرش را ذكر كند.
58- هرير در لغت عرب بصداى زوزه روباه و سگ وامثال آنها گويند. و ليله الهرير يكى از شبهاى جنگ صفين بود كه جنگ سختى در آن شبميان دو لشگر در گير شد و چون لشگريان صداهائى شبيه زوزه مى كشيدند از اين جهتآن شب را ليله الهرير گويند. و شبهاى ديگرى نيز در جنگهاىقبل از صفين بهمين مناسبت بدين نام خوانده شده .
59- هرير در لغت عرب بصداى زوزه روباه و سگ وامثال آنها گويند. و ليله الهرير يكى از شبهاى جنگ صفين بود كه جنگ سختى در آن شبميان دو لشگر در گير شد و چون لشگريان صداهائى شبيه زوزه مى كشيدند از اين جهتآن شب را ليله الهرير گويند. و شبهاى ديگرى نيز در جنگهاىقبل از صفين بهمين مناسبت بدين نام خوانده شده .
60- اشاره است به آيه شريفه : و لا تحسبن الذين قتلوا فىسبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون سورهآل عمران ، آيه 169
61- ظاهرا مقصود مردان فرومايه و پست و عوام است .
62- مجلسى ره گويد: يعنى ختم تو كه نتيجه دروغ ما است در ميان ما بزرگو مستحكم شده .
63- حدابير جمع حدبار است ، و حدبار بشتر لاغرى گويند كه ازلاغرى استخوان پشتش آشكار شده ، و حضرت در اين جمله سالهاى خشك را بشتران مزبورتشبيه فرموده .
64- يا نسبت بما بى وفا گشته .
65- و در برخى نسخ العود بجاى القود است و عود بمعناىشتران پير و گوسفندان است .
66- مجلسى اول در شرح اين فقره گويد: مراد از عنان : ابر است و مقصود از ابرمكفوف يعنى ابرى كه از ريزش باران ممنوع است . ولى شايد آنچه را در ترجمه اختياركرديم ظاهرتر باشد.
67- يعنى ما را در مقابل گناهانى كه از ما سر زده سهم و بهره مده كه در نتيجه مستحقعذاب تو گرديم .
68- منظور از قبه در اينجا نيشهائى است كه معمولا در اواخر اسفندماه بر درختان مىزند و كم كم برگ و گل از ميان آنها بيرون مى آيد.
69- قسمت اول اين دعا كه ترجمه اش از نظر شما مى گذرد بيشتر جملاتشاقتباس از آيات مختلف قرآن است ، و اين جمله حكايتقول حضرت ابراهيم عليه السلام است كه خداوند داستانش را در سوره ابراهيم آيه 39بيان فرموده است .
70- اين جمله از آيه 15 سوره مومن اقتباس شده و در اينكه مقصود از روح در اينجا چيستميان مفسرين اختلاف است ، يكى همان معناى متبادر و حقيقى يعنى جان و ديگر آنكهمنظور از روح جبرئيل باشد، يعنى خدا بسوى هر كس كه خواهدجبرئيل را براى معبوث كردن و بر انگيختن ، بمقام نبوت و پيامبرى مى فرستد، و برخىگفته اند: منظور از روح : قرآن و يا هر كتابى است كه از آسماننازل گشته ، و دسته اى گفته اند: منظور از روح ؛ وحى است ...
و براى توضيح بيشتر به تفسير مجمع البيان و يا تفاسير ديگر مراجعه شود.
71- در اينكه منظور از سبع المثانى چيست ميان مفسرين اختلاف است بسيارى گفته اند:منظور از سوره فاتحه الكتاب است ، و برخى گفته اند: مقصود هفت سوره بزرگ قرآناز سوره بقره تا سوره انفال يا توبه كه ميان آندو بسم الله فاصله نشده ، و برخىگفته اند: مقصود تمامى قرآن است ، و در اينكه چرا بدانها مثانى گفته اند هركدام سخنى دارند كه براى توضيح بيشتر بمجمع البيان سوره حجر آيه 87 ويا بمفردات راغب و مجمع البحرين و لسان العرب در ماده ثنا مراجعه شود.
72- مترجم گويد: ممكن است از نظر اعراب كلمه : ماجدا و واجدا رابصورت تميز، و كلمات بعدى را بصورت حال معنى كرد، ولى ما از نظر وحدت سياقهمه را بصورت حالى معنى كرديم .
73- و در دعائى كه از امام صادق عليه السلام در بحارمنقول است و لا غائبا الا رديته است ، يعنى و نه دور از نظرى را جز آنكه بازشگردانى .
74- اقتباس از سوره طه آيه 130.
75- اقتباس از آيه 25 سوره انسان .
76- ظاهرا منظور لوح محفوظ است .
77- بجاى اين الفاظ حاجات خود را بخواهد.
78- در اينكه منظور از عرش و كرسى در آيات و روايات و دعا چيست ؟ اختلاف است ومرحوم ثقه الاسلام كلينى در كافى بابى جداگانه درباره عرش و كرسى منعقد كرده ورواياتى نيز از ائمه نقل فرموده و شارحين نيز شرح هائى داده اند، و اگر كسى بخواهداز مجموع رواياتى كه در اين باب رسيده و همچنين از كلماتى كه علماء و بزرگان درشرح احاديث گفته اند اطلاع پيدا كند بايد بكتابهاى مبسوطى كه بحث عرش و كرسى راعنوان كرده اند چون بحارالانوار (جلد 56 چاپ جديد ص ‍ 2-39) و مرآهالعقول (ج 1، ص 87-89) و وافى (ج 1 ص 109-112) وساير شروح اصول كافى چون شرح ملا صالح و ملاصدرا مراجعه كند، و از جمله كسانىكه تحقيقى كافى در اين باره كرده اند قاضى سعيد قمى ره است كه در كتابشرح اربعين خود ص 129-181 درذيل حديثى كه از توحيد صدوق ره روايت كرده بحثى طولانى درباره حقيقت عرشو كرسى عنوان كرده و سخنانى كه درباره آن دو گفته اند ذكر نموده كه براى طالبينمراجعه بدان سودمند است ، و ما در اينجا براى تيمن و تبركبنقل يكى از رواياتى كه در اين باره رسيده است اكتفا مى كنيم : شيخ صدوق ره در كتاب معانى الاخبار بسند خود از مفضل بن عمر روايت كرده كه گويد: از امام صادقعليه السلام پرسيدم : عرش و كرسى چيست ؟ فرمود: عرش در يك معنى همه خلق است وكرسى ظرف و جايگاه آن است ، و در يك معناى ديگر عرش آن علمى است كه خداوندپيغمبران و رسولان و ساير حجتهاى خود را بدان آگاه كرد و كرسى آن علمى است كههيچيك از آنها را بدان آگاه نساخت .
79- ظاهرا بقرينه سياق يك جمله در اينجا افتاده باشد و آن اين است : و لا اله الاالله بما هلل الله به ملائكته يعنى معبودى نيست جز خدا بدانچه فرشتگانش وىرا بيگانگى بدان ستوده اند ولى چون در هر دو نسخه كه نزد ما بود اين جمله نبود ماهم تصرف نكرده و بهمان ترتيب ترجمه كرديم .
80- مقام وسيله چنانچه از روايات استفاده ميشود والامقام ترين مقام بهشت است كه خداىتعالى روز قيامت به پيغمبر اسلام - صلى الله عليه و آله -عطا ميكند.
81- در هر دو نسخه كه نزد ما بود: و بددت الاشراف ... بود كه بپراكندگىترجمه شده و بعيد نيست تصحيف شده باشد، و در نسخه بحار: و بذلت الاشراف... است كه احتمال تصحيف در آن نيز ميرود، و اگر همينطور كه ترجمه شده باشدبعيد نيست كنايه از شكستن قدرت و صولت آنها باشد، والله اعلم .
82- آنچه ترجمه شد روى عبارت نسخه بحار الانوار بود كه بنظر ما صحيح تر آمدولى در دو نسخه صحيفه كه پيش ما است چنين بود: اللهم سق الى الى النيسير بعدالتعسير يعنى خدايا روان ساز بسوى من آسانى را پس از دشوارى و آن نيز گرچهغلط نيست ولى از نظر سياق ، نسخه بحار بنظر ما صحيح تر بود و از اين رو آن راانتخاب كرديم .
83- آيات 23 به بعد از سوره شريفه نمل است .
84- آيات 14 به بعد سوره حم سجده .
85- آيات 24 به بعد از سوره ص .
86- اقتباس از آيه 285 سوره بقره .
87- معناى آن در صفحه پيش در ميان پرانتزگذشته است .
88- و جاى آن حاجات خود را نام برد.
89- معناى سبع المثانى و تفسير آن در پاورقى دعاى روز چهارم ماه گذشتبدانجا مراجعه شود.
90- در حاشيه يكى از نسخه ها نوشته بود: يعنى از جمله : ستايش خاص خدا...تا... شريكى ندارى .
91- معناى سبع المثانى و تفسير آن در صفحهقبل گذشت .
92- و بجاى آن حاجات خود را ذكر كند.
93- ظاهرا معناى اين جمله آن است كه چنين كسى را خداوند چنان كند كه براى كارهاىناشايست خود بهانه درست كند و آنها را در نظر خود و ديگران خوب جلوه دهد و خود را درانجام آنها حق بجانب داند.
94- در معناى جمله ولم يعزك منع و لا اكداك اعطاء چند وجه گفته شده كه بنظرما آنچه ترجمه شد نزديكترين معانى آن بود و هر كه خواسته باشد از معانى و احتمالاتديگر نيز مطلع گردد بحاشيه بلد الامين كفعمى ص 106 و يا بجلد هيجدهم بحار الانوارط كمپانى - كتاب الصلوه - ص 832 مراجعه نمايد.

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation