بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب نهج البلاغه خطبه ها, ترجمه عبدالمحمد آیتی ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     fehrest_asl -
     FOOTNT01 -
     IStart -
     KH000001 -
     KH000002 -
     KH000003 -
     KH000004 -
     KH000005 -
     KH000006 -
     KH000007 -
     KH000008 -
     KH000009 -
     KH000010 -
     KH000011 -
     KH000012 -
     KH000013 -
     KH000014 -
     KH000015 -
     KH000016 -
     KH000017 -
     KH000018 -
     KH000019 -
     KH000020 -
     KH000021 -
     KH000022 -
     KH000023 -
     KH000024 -
     KH000025 -
     KH000026 -
     KH000027 -
     KH000028 -
     KH000029 -
     KH000030 -
     KH000031 -
     KH000032 -
     KH000033 -
     KH000034 -
     KH000035 -
     KH000036 -
 

 

 
 

 

1-سوره 3، آيه 91.
2-مراد خانه كعبه است .
3-اين بيت از ابوبصير ميمون بن قيس معروف به اعشى است .
4-سوره 28، آيه 83.
5-به عبارت ديگر آتشى بود كه زبانه كشيد، سپس ، فروكش كرد.
6-گويند كه چون خواهند كفتار را شكار كنند، جماعتى با ساز و ضرب بر در لانه اش مى آيندو به آواز مى خواهند كه كفتار در خانه نيست . اين آواز، كفتار را مى فريبد و خواب مى كند وصيادان آن را مى گيرند.
7-مراد، عايشه است .
8-مراد، جمل يا شترى است كه عايشه بر آن سوار بود.
9-سوره 6، آيه 38.
10-سوره 16، آيه 89.
11-سوره 4، آيه 82.
12-مراد، خون عثمان است .
13-مراد، عمروبن عاص است كه با معاويه به شرط حكومت مصر بيعت كرد.
14-مراد، سفيان بن عوف است از بنى غامد كه به دستور معاويه بر قلمرو على (ع ) مى تاخت .
15-انبار نام شهرى است در مشرق فرات .
16-گونه اى درخت است كه برگ آن در دباغى به كار رود.
17-در بعضى از نسخه ها اين عبارات را افزون دارد: به خدا سوگند، قريش با ما كينه توزىنكرد، مگر بدان سبب كه خدا ما را بر آنها برگزيد و ما آنان را در زمره خودداخل كرديم . پس چنان شدند كه پيشينيان گفته اند: به جان خودم سوگند، كه صبحگاهاننوشيدنت شير خالص بود، و خوراكت كره بود و خرماى بى هسته ، اين مقام بلند را به توبخشيديم و تو صاحب مقامى رفيع نبودى ، ما بوديم كه گرد تو را با اسبان و نيزه هايمانگرفتيم .
18-ضرب المثلى است . قصير بن سعد لخمى سرور خود، جذيمه را از پذيرفتن دعوت زباءدخت عمروبن ظرب ، منع كرد ولى او نشنيد و برفت و به دست زباء كشته شد.
19-مراد خوارجنهروان است . گروهى از ياران على (ع ) كه پس از واقعه حكميت ، كه خود خواسته بودند، ازبيعت او خارج شدند و در نهروان گرد آمدند.
20-اشاره به اين آيه است : يجادلونك فى الحق ما تبين كانما يساقون الى الموت و همينظرون (سوره 8، آيه 6).
21-مراد، عثمان است .
22-سوره ، 47، آيه 35.
23-سوره 38، آيه 88
24-مراد از پسر نابغه ، عمر و بن العاص و نابغه نام مادر او بوده است .
25-سوره ، 26، آيه 97 و 98
26-سوره 21، آيات 26 و 27
27-يعنى اصحاب معاويه
28-سوره 21، آيه 104.
29-سوره 4، آيه 59
30- مراد، اصحاب معاويه است .
31-كه با امام (ع ) بودند و خوارج در اقليت بودند.
32-شعار جدايى از گروهى كه بر حق هستند.
33-مراد از بالها، سايبانهاى اطراف بام است و مراد از خرطومها ناودانهاست .
34-سوره 31، آيه 34.
35-حدا، آوازى است كه ساربانان براى شتران خوانند تا بر سرعت خود در رفتن بيفزايند.
36-مراد، خون عثمان است .
37-يعنى حضرت امام زمان (عج ).
38-قبول اسلام از رسول (ص ) نوعى صله رحم بود در حالى كه ديگران قطع رحم كردهبودند.
39-سوره 71، آيات 10 و 11 و 12.
40-در توبيخ و مذمت بنى اميه و پيروانشان .
41-يعنى در زمان رسول الله (ص ) بوده .
42-مراد، بدعتهاست .
43-طلحه و زبير.
44-سوره 28، آيه 1 و 2.
45-سوره 28، آيه 24.
46-مردى از قبيله بنى اسد.
47-زينب ، بنت حجش ، همسر رسول الله (ص ) از بنى اسد بود.
48-مصراعى است از امرؤ القيس .
49-سوره 35، آيه 38.
50-نسب عثمان ، در چهار پدر به عبد مناف جد رسول خدا (ص ) مى رسد و ابوبكر ددر ششپدر و عمر در هفت پدر (فيض . ص 519).
51-عثمان ، نخست شوى رقيه دختر پيامبر (ص ) بودو پس از مرگ او دختر ديگر آن حضرت ، ام كلثوم را به زنى گرفت .
52-مروان بن حكم مستشار عثمان بود.
53-شهركى بر ساحل بحرين .
54-خروس خلاسى ، گونه اى خروس كه نه سفيد است و نه سياه ، بلكه به رنگ خاكى استو گويند گونه اى خروس از فارسى و هندى زاده است كه پاهاى زشت دارد.
55-اشاره به اين آيه است : اعراض كردند ما نيزسيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو بوستانشان را به دو بوستانبدل كرديم و با ميوه هاى تلخ و شوره گز و اندكى سدر. (سوره 24، آيه 16).
56-سوره 41، آيه 30.
57-سوره 4، آيه 48.
58-فرزند نابغه ، مراد، عمروبن العاص است .
59-انواء جمع نوء است . هم به معنى باران است و هم به معنى غروب كردن منزلى است ازمنازل ماه و طلوع كردن منزل ديگر، مقابل آن .
60-سوره 47، آيه 7.
61-سوره 2، آيه 245.
62-سوره 67، آيه 2.
63-سوره 58، آيه 19.
64-سوره 74 آيه 42 و 43.
65-سوره نور، آيه 37.
66-سوره 20، آيه 132.
67-سوره 33، بخشى از آيه 72.
68-سوره شعراء، آيه 157.
69-سوره 79، آيه 26.
70-ابومحمد كنيه طلحة بن عبيد الله است .
71-به غفلت كشيد شما را نازش به بسيارى مال و فرزند تا به گورها رسيديد. (سوره102، آيه 1 و 2)
72-مردانى كه بازرگانى و خريد و فروخت از ياد خدا بازشان نمى دارد. (سوره 24، آيه37)
73-اى آدمى چه چيز تو را به پروردگار كريمت مغرور كرده است . (سوره 82، آيه 6)
74-عقيل بن ابيطالب برادر اميرالمؤ منين (ع ).
75-پيمانه اى يا وزنى حدود سه كيلوگرم .
76-سوره 10، آيه 30
77-سوره 39، آيه 73.
78-سوره 34، آيه 13.
79-سوره 44 آيه 29.
80-قاصعه به معنى تحقير كننده و خوار كننده است . در اين خطبه ابليس تحقير شده است .
81-سوره 38، آيه 71-74.
82-سوره 15، آيه 39.
83-مراد، قابيل پسر آدم است .
84-سوره 23، آيات 55، 56.
85-تهليل : لا اله الا الله گفتن