بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب نقش رهبری حضرت رضا (ع), آیت الله سید محمد شیرازى ( )
 
 

بخش های کتاب

     01 - پيشگفتار
     02 - مقدمه مؤلف
     03 - دودمان پاك پيامبر
     04 - دوران هارون عباسى
     05 - دوران مأمون عباسى
     06 - اهداف مأمون عباسى
     07 - حركت به سوى مرو
     08 - در شهر نيشابور
     09 - ترجمه حديث
     10 - از سرچشمه وحى
     11 - ملاقات با مأمون
     12 - رهبرى در اسلام
     13 - ولايت عهد مأمون
     14 - سياست نفاق
     15 - نماز عيد
     16 - صفات عاليه انسانى
     17 - حفظ آبروى مردم
     18 - در حمام عمومى
     19 - رفتار با متكبر
     20 - عيادت از مريض
     21 - تشييع جنازه
     22 - عفو گنهكاران
     23 - اخلاق پسنديده
     24 - جولان حق و جولان باطل
     25 - حقگوئى دعبل
     26 - جنايت بزرگ مأمون
     27 - خورشيد بى‏پايان
     28 - ميلاد نور
     fehrest - فهرست كتاب
 

 

 
 

رهبرى در اسلام

 گرچه مسئله رهبرى در اسلام را در بخشى از كتاب‏هايمان[1] به طور مفصّل بيان نموده‏ايم، ولى در اين كتاب به مناسبت پاسخ امام رضا (ع) نيز اشاره‏اى به مسئله رهبرى مى‏نمائيم:

 قرآن مجيد مى‏فرمايد: جز اين نيست كه رهبر و ولّى‏امر شماخدا، پيامبر خدا و مؤمنينى هستند كه نماز را به پا داشته، و در حال ركوع زكات مى‏پردازند (انما وليّكم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون)[2] و اجماع قريب به اتفاق مفسّرين خاصّه و عامّه بر اين است كه مقصود از مؤمنين با اين شرايط حضرت على بن ابى‏طالب (ع) است، و آن امام معصوم نيز به پيروى از پيامبراكرم (ص) ائمه بعد از خودش را مشخص كرده، كه همه از سوى خداوند متعال نصب و تعيين شده‏اند، و حضرت ولى عصر امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ كه براى مصالحى از ديده‏ها غايب شده، به خواست خداوند متعال روزى ظاهر، و جهان را پر از عدل و داد خواهد كرد.

 اما در زمان غيبت امام زمان (ع) كه ما هم‏اكنون معاصر آن هستيم بايد طبق دستور خود آن حضرت مراجع جامع‏شرايط تقليد در رأس حكومت باشند، و اگر مراجع متعدّد شدند، بايد شوراى مراجع تقليد، رهبرى جامعه اسلامى را به عهده بگيرند، كه اعضاى اين شورى پس از دارا بودن شرايط رهبرى طىّ انتخاباتى واقعى و آزاد توسط عموم مسلمين بايد انتخاب گردند، و اگر رهبرى جامعه اسلامى جز از اين راه، مثلا از طريق كودتا، يا تعيين جانشين و ولى عهد و يا ديگر راههاى ديكتاتورى و استبدادى روى كار آيد، پوشالى و دروغ است، و مصداق آيه شريفه قرآن است كه مى‏فرمايد: (و من لم يحكم بما انزل الله فاولئك هم‏الكافرون)[3] و در آيه‏اى ديگر مى‏فرمايد: (فاولئك هم‏الظالمون)[4] ، و بالاخره در آيه‏اى ديگر مى‏فرمايد: (... فاولئك هم‏ الفاسقون)[5] ، يعنى كسى كه به آنچه خداوند نازل كرده حكومت نكند، كافر، ظالم و فاسق است، و وظيفه جميع مسلمين است كه با چنين حكومتى همكارى نكنند، و از آن فرمان نبرند، بلكه سعى در براندازى آن كنند تا حكومت الهى مورد رضاى خدا، پيامبر، ائمه طاهرين عليهم‏السلام و اكثريت امت اسلامى جايگزين آن گردد.

[1]  ـ كتابهائى كه معظم‏له در مورد سياست و حكومت اسلامى و از جمله رهبرى در اسلام نگاشته عبارتند از: (سياست از ديدگاه اسلام، در دو جلد)، (به سوى حكومت هزار ميليون مسلمان)، (حكومت در اسلام)، (به سوى حكومت اسلامى) (روش حكومت پيامبر و امير مؤمنان)، (اسلام و نظامهاى معاصر)، (راه بيدارى مسلمين)، (و نريدها حكومه اسلاميه). (مترجم).

[2]  ـ سوره مائده ـ آيه55 .

[3]  ـ سوره مائده ـ آيه44 .

[4]  ـ سوره مائده ـ آيه45 .

[5]  ـ سوره مائده ـ آيه47 .