حقگوئى دعبل
پس از شهادت امام هشتم، ايشان را در طوس در مقابل قبر هارون عباسى به طرف قبله كه بارگاه مقدس فعلى آن امام است به خاك سپردند، و مأمون عباسى پس از قتل امام رضا (ع) به بغداد بازگشته و آنجا را مركز خود قرار داد.
دعبل خزاعى كه يكى از شعراى بنام شيعه است مىگويد نزد مأمون به كاخش رفتم و به او گفتم، اجازه مىدهى شعر جديدى را كه سرودهام بخوانم؟ گفت بخوان، و من چنين سرودم:
قبران فى طوس خير النـاس كلـهم***و شرّ كلّهــم هـذا من العـبر
ما ينفع الرجس من قرب الزّكى و ما***على الزّكى بقرب الرجس من ضرر
ترجمه شعر: در طوس دو آرامگاه است، آرامگاه بهترين مردم و بدترينشان، و اين از عبرتها و پندهاست.
نه از نزديكى آن امام پاك سودى به آن پليد هارون مىرسد و نه بر ايشان امام رضا ضرر و زيانى از نزديكى به آن پليد است[1].
مأمون عباسى بر افروخته شده، و از اين حقگوئى دعبل به تنگ آمد، اما چون در برابر واقع قرار گرفته بود نتوانست اعتراضى كند!
[1] ـ اين دو بيت از قصيدهايست كه دعبل پس از شهادت امام رضا (ع) در شهر مقدس قم سروده و كتاب (امالى الصدوق) ص661 آنرا آورده و در آنجا مىگويد:
أرى اميّه معـذوريـن ان قـتلــوا***ولا ارى لبـنى العبــاس من عــذر
واولاد حـرب و مروان واســرتهم *** بنو معيـط ولاة الحقــد والوغــر
قوم قتلتم على الاســلام اوّلهــم *** حتى اذا استمسكوا جازوا على الكفــر
اربع بطوس على قبر الزّكــى بـه *** ان كنت تربع من دين عــلى وطــر
قبران فى طوس خير الناس كلّهــم *** و شـر كلّهــم هـذا مـن العــبر
ما ينفع الرجس من قرب الزكى و ما *** على الزّكى بقرب النجــس من ضـرر
هيهات كل امرىء رهن بما كسبـت *** له يـداه فخـذ ما شــئت أو فــذر
(مترجم).