تشييع جنازه
يكى از عوامل مهم پيشرفت و گسترش دين مبين اسلام امور اخلاقى و جنبههاى مثبت اجتماعى آن بود، بخصوص اينكه مردم امامان خود را مثالهاى كاملى از تبلور اسلام در تمام ابعادش حتى در موارد جزئى مىيافتند، به عنوان مثال به يك مورد جزئى اشارت مىبريم:
در تاريخ آمده كه حضرت رضا (ع) هنگامى كه به شهر طوس رسيدند، به جنازهاى برخوردند كه بر دوش عدهاى از مردم حمل مىشد، آن حضرت فوراً از مركب خود پياده شده، و گوشهاى از جنازه را بر دوش شريفشان حمل كردند، و سپس به اطراف آن جنازه رفته، و هر طرف را چند لحظه برداشته و آنگاه مانند ساير تشييع كنندگان پشت جنازه حركت كرده، و تا كنار قبر آن ميّت ناشناس را تشييع نمودند[1].
ملاحظه كنيد اين طرز رفتار يك امام معصوم با جنازه يك مسلمان ناشناس، و احترام به مرده اوست، چه رسد اگر زنده و شناس و يا اينكه صاحب حقّى باشد؟
[1] ـ اين روايت را مرحوم علامه مجلسى از كتاب مناقب آل ابىطالب ج4 ص341 نقل كرده كه ما ذيلا نصّ آن را نقل مىكنيم:
موسى بن سيّار قال: كنت معالرضا (ع) و قد اشرف على حيطان طوس و سمعت واعية فاتبعتها فاذا نحن بجنازة، فلما بصرت بها رأيت سيّدى و قد ثنّى رجله عن فرسه، ثم اقبل نحو الجنازة فرفعها، ثم اقبل يلوذ بها كما تلوذ السخله بامها، ثم اقبل علىّ و قال: يا موسى بن سيار من شيّع جنازة ولىّ من اوليائنا خرج من ذنوبه كيوم ولدته امه لا ذنب عليه، حتى اذا وضع الرجل على شفير قبره رأيت سيد قد اقبل فأخرج الناس عن الجنازة حتى بداله الميت فوضع يده على صدره، ثم قال: يا فلان بن فلان ابشر بالجنه فلا خوف عليك بعد هذه الساعه فقلت جعلت فداك، هل تعرف الرجل؟ فوالله انها بقعه لم تطأها قبل يومك هذا فقال لى يا موسى بن سيار أما علمت انا معاشر الائمة تعرض علينا اعمال شيعتنا صباحاً و مساءا؟ فما كان منالتقصير فى اعمالهم سألنا الله تعالى الصفح لصاحبه، و ما كان من العلوّ سألا الله الشكر لصاحبه.(مترجم)