بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب حلیة المتقین, علامه محمد باقر مجلسى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     fehrest01 -
     HILAT001 -
     HILAT002 -
     HILAT003 -
     HILAT004 -
     HILAT005 -
     HILAT006 -
     HILAT007 -
     HILAT008 -
     HILAT009 -
     HILAT010 -
     HILAT011 -
     HILAT012 -
     HILAT013 -
     HILAT014 -
     HILAT015 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

فصل هشتم : در فوائد سبزى ها و ميوه ها و ساير ماءكولات  
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه نيكو طعامى است برنج روده ها راگشاده مى كند و بواسير را قطع مى كند و در چند روايت وارد شده است كه ما بيماران خودرا ببرنج دوا ميكنيم .
در حديث موثق منقول است كه شخصى بخدمت حضرت صادق عليه السلام از درد شكمشكايت نمود حضرت فرمود كه برنج را بشوى و در سايه خشك كن و اندكى بريان كن ونرم بكوب و هر صبح يك كف بخور.
در روايت ديگر منقول است كه آنحضرت را درد شكم بود فرمود كه برنج را با سماقبپزيد و چون تناول نمود برطرف شد.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت امام رضا عليه السلام نخود بريان كرده پيش ازطعمام و بعد از طعام تناول ميفرمودند.
در روايت معتبره بسيار وارد شده است كه خوردن عدسدل را نرم مى كند و آب ديده را جارى مى كند.
در روايت معتبره منقول است كه خوردن باقلا ساق را پر مغز مى كند و دماغ را زياد مى كند وتوليد خون تازه مى كند.
در روايت ديگر مرويست كه باقلا رابا پوست بخوريد كه معده را دباغى مى كند ومنقول است كه خوردن لوبيا بادهاى اندرونى را دفع مى كندومنقول است كه شخصى بحضرت امام موسى عليه السلام شكايت كرد از بهق فرمود كهماش در طعام خود داخل كن .
در حديث معتبر منقول است كه اگر چند طعام بنزد حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ميآوردند كه در ميان آنها خرما بود ابتدا بخوردن خرمامينمود.
حضرت على بن الحسين عليه السلام خرما را دوست ميداشتند.
از سليمان بن جعفرى منقول است كه رفتم بخدمت حضرت امام رضا عليه السلام نزدآنحضرت خرماى برنى گذاشته بود و آنحضرت باهتمام از روى خواهشتناول مينمود و فرمود كه اى سليمان نزديك بيا و بخور پس گفتم فداى تو شوم بسياربجد تناول ميفرمائيد فرمود بلى دوست ميدارم كه حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و اميرالمؤ منين عليه السلام و امام حسن و امام حسين وامامزين العابدين و امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهماالسلام و پدرم همگى خرما رادوست ميداشتند و من دوست ميدارم و شيعيان ما دوست ميدارند زيرا كه از طينت ما خلق شده اند ودشمنان ما شراب را دوست ميدارند زيرا كه از آتش خلق شده اند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه هرروز هفت دانه خرماى عجوه كه ازخرماهاى اطراف مدينه است تناول نمايد ناشتا هيچ زهرى و سحرى و شيطانى باو ضررنرساند.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه هفت دانه خرماى عجوه در هنگام خواب بخورد كرمهاى شكمشرا مى كشد.
در احاديث معتبره منقول است كه پنج ميوه است كه از بهشت آمده است انار ملس وسيب شامى وبه و انگور رازقى و رطب مشان .
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه كراهت دارد پوست ميوه را كنده و درحديث ديگر فرمود كه بر روى هر ميوهزهرى هست پس چو بياورند براى شما بآاب فرو بريد وبخوريد.
درحديث صحيح منقول است كه از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام پرسيدند از انجيرو خرما وساير ميوه ها دو دانه با هم خوردن چونست ؟حضرت فرمود كه حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرمود از اين پس اگر تنها باشى بهر روسىكه خواهى بخور و اگر با جمعى از مسلمانان خورى چنى مكن ويك دانه يك دانه بخور و درحديث ديگر فرمود كه اگر خواهى دو تا دوتا بخورى رفيق خود را اعلام كن و از او رخصتبگير و بخور.
در روايت معتبر منقول است كه روزى امام رضا عليه السلام ديدند كه غلامان ميوه را نيمخورده انداخته اند
فرمود:سُبْحانَ اللّهِ اگر شما مستغنى شدهايد ديگران مستغنى نيستند بكسى كه محتاج باشد بخورانيد.
درحديث موثق از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه دو چيز است كه بدو دست ميبايدخورد انگور وانار.
حضرت امام موسى عليه السلام فرمودند سه چيز است كه ضرر نمى رساند انگوررازقى و نيشكر وسيب .
دراحاديث معتبره از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه چون حضرت نوح عليه السلام از كشتى فرود آمد از ديدن استخوان مرده هاغم عظيم او را عارضى شد پس حق تعالى باو وحى فرمود كه انگور سياه بخور تا غمتزايل شود.
در حديث ديگر فرمود كه پيغمبرى از پيغمبران بخدا شكايت نمود از اندوه و غم باو وحىرسيد كه انگور بخورد.
در حديث حسن منقول است كه حضرت على بن الحسين عليه السلام انگور را بسيار دوستميداشتند روزى روزه بودند چون وقت افطار شد اُم ولد آنحضرت خوشه انگورى بنزدآنحضرت گذاشت و اول انگور بود پس سائلى رسيد حضرت آن انگور رابسائل دادند پس ام ولد بتنهائى رفت و آن انگور را ازسائل خريد وبنزد آنجناب گذاشت پس سائل ديگر رسيد باز حضرت آن رابسائل دادند و باز كنيزك رفت و خريد و آورد تا چهار مرتبه پس در مرتبه چهارمتناول فرمودند.
منقول است كه ابوعكاشه بخدمت حضرت امام محمد باقر عليه السلام آمد انگورى بنزد اوگذاشتند حضرت فرمود كه مرد پير وطفل خورد يك دانه يك دانه ميخوردند و كسى كهميترسد كه سير نشود سه دانه و چهار دانه ميخورد و تو دو دانه دو دانه بخور كه مستحباست .
بدو سند از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلاممنقول است كه بيست و يكدانه مويز سرخ ناشتا خوردن جميع مرضها را دفع ميكند مگرمرض ‍ مرگ را.
بدو سند از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه مويز طائف عصبهاى بدن را محكمميكند و كلال و ماندگى را ميبرد و نفس را خوشخال ميكند.
در حديث معتبر از آنجناب منقولستكه ميوه صد و بيست قسم است و بهتر از همه اناراست وفرمود برشما باد بخوردن انار كه گرسنه را سير ميكند و سيررا هضم طعام مى كند وفرمود كه هيچ ميوه نزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم محبوبتر از انار نبود ونميخواست كه با او در خوردن كسى شريك شود.
در احاديث معتبره بسيار وارد شده است كه در هر انارى دانه از بهشت هست و چون كافرميخورد ملكى ميآيد وآن دانه را برميدارد كه او نخورد و باين سبب مستحب است كه انار راتنها بخورند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر مؤ منى كه يك انار را تمام بخورد خداشيطان را از روشنى دل او چهل روز دور كند و هر مؤ منى كه دو انار تمام بخوردخدايتعالى شيطان را از روشنى دل او صد روز دور كند و هر مؤ من كه سه انار تمامبخورد خداى تعالى شيطان را از روشنى دل اويكسال دور گرداند و هر كه يك سال شيطان از او دور گردد گناه نمى كند و هر كه گناهنكند داخل بهشت ميشود.
در حديث صحيح از آن حضرت منقول است كه بر شما باد بخوردن انار شيرين كه هيچ حبهازآن در معده مؤ من نميافتد مگر آنكه دردى را برطرف مى كند و سوسه شيطان را از او دورميكند.
در حديث حسن منقولست كه هر كه يك انار ناشتا بخورد دلش تاچهل روز روشن باشد و در حديث ديگر فرمود كه انار را با پيهش بخوريد كه دباغىمعده ميكند و شعور را ميافزايد وفرمود كه انار ترش و شيرين شايسته تر است در شكم .
از حضرت امام موسى عليه السلام منقولاست كه هركه در روز جمعه يك انار ناشتا بخورد تاچهل روز دلش را روشن كند واگر دو تا بخورد تا هشتاد روز و اگر سه تا بخورد تاصد وبيست روز وسوسه شيطان را از او دور گرداند و هر كه وسوسه شيطان از اودورشود معصيت خدا نكند و هر كه معصيت خدا نكندداخل بهشت شود.
در حديث ديگر فرمود كه دود چوب درخت خرما حشرات و گزندگان زمين را برمياندازد.
بسند معتبراز حضرت صادق عليه السلام منقول است كه سيب معده را جلا ميدهد.
حضرت امام موسى عليه السلام فرمود كه خوردن سيب نافع است براى زهر و سحر واستيلاى اجنه و غلبه بلغم و هيچ چيز منفعتش از آن تندتر نيست .
در روايات معتبره وارد شده است كه خوردن سيب دفع تب و رعاف وطاعون مى كند.
در روايت معتبره ديگر منقول است كه سويق سيب خشك قطع رعاف مى كند و فرمود كه هيچدوائى در دفع زهرها بهتر از سويق سيب نيست و فرمود كه اگر مردم بدانند كه چه منفعتهادر سيب هست هر آينه بيماران خود را دوا نكنند مگر بسيب .
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه بخوريد سيب را كه دباغى ميكند معدهرا.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه خوردن بِهْدل ضعيف را قوى ميكند و معده را پاكيزه مى كند ودل را زيرك و مرد ترسان را شجاع ميكند. و از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه بِه رنگ را صاف مى كند و فرزند را نيكو مى كند.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه بِهْ ناشتا بخورد آب منى او پاكيزه ميشود و فرزندشوجيه ميشود.
در حديث معتبر ديگر فرمود هر كه يك بِهْ بخورد حق تعالى حكمت رابرزبان او گوياگرداند چهل صباح و فرمود كه خداى تعالى هيچ پيغمبر را نفرستاده است مگر آنكه بوىبِهْ با او بوده و فرمود كه بِهْ غم اندوهگين را ميبرد چنانچه دست عرق چبين را ميريزد.
در حديث حسن از حضرت امام رضا عليه السلاممنقول است كه انجير، گند دهان را زايل ميكند واستخوان را سخت مى كند و مورا ميروياند وبا آن بدواى ديگر حاجت نيست و شبيه ترين ميوه هاست بميوه هاى بهشت .
بسند معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلاممنقول است كه بخوريد امرود را كه جلا ميدهد دل را و دردهاى اندرونى راساكت ميكندبامرالهى .
در حديث معتبر ديگر از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه امرود دباغى معده ميكند و قوت ميدهد معده را و باسيرى خوردن نافع تر استاز ناشتا خوردن .
در حديث ديگر فرمود كه براى دفع قولنج نافع است .
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه خوردن انجير سده ها را نرم مى كند وبراى بادهاى قولنج نافع است در روز بخوريد وبسيار بخوريد و درشب بخوريدوبسيار مخوريد و منقول است كه دفع ميكند بواسير و نقرس را وقوت مجامعت را مىافزايد.
از زياد قندى منقول است كه رفتم بخدمت حضرت امام موسى ديدم كه نزد آنحضرت ظرفآبى گذاشته و درميان آن آلوى سياه ريخته اند پس فرمود كه حرارتى بر من غالب شدهبود وآلوى تازه حرارت را فرو مى نشاند وصفرا را ساكن ميگرداند و آلوى خشك خونراساكن ميكند و دردهاى كهنه را از بدن مى كشد.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت صادق عليه السلام از شخصىسئوال نمود كه اطباى شما چه ميگويند در باب ترنج ؟ گفت كه مى گويند پيش از طعامبايد خورد فرمود كه من مى گويم بعد ازطعام بخوريد.
در حديث ديگر فرمود كه بخوريد ترنج كهآل محمد ميخوردند آنرا و فرمود كه نان خشك هضم ميكند ترنج را.
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم راخوش ميآمد نگاه كردن بسوى ترنج سبز و سيب سرخبدانكه عرب ليمو و نارنج را همه ترنج مى گويند و در بعضى احاديث مدح مويز واردشده است .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه سنجد مغزش گوشترا ميروياند و پوستشپوسترا ميروياند و استخوانش استخوانرا و خوردن سنجد گردها را گرم ميكند و معده رادباغى مى كند وامان ميدهد از بواسير واز تقطيربول وساق پا را قوت ميدهد و رك خوره را قطع مى كند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه بخوريد خربزه كه در آن ده خصلت هست:دردى و فسادى در آن نيست و خوردنى است و آشاميدنى است و ميوه است وگل است واشنان است كه دهانرا پاك مى كند و نان خورش است و قوت جماع را زياد ميكندومثانه را ميشويد و ادرار بول ميكند و ريگ مثانه را دفع ميكند.
از حضرت امام رضا منقول است كه خزيزه خوردن ناشتا مورث فالج است و حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم خربزه را با رطبميل ميفرموند و دوست ميداشتند و گاهى شكر و قند با خربزه ميخوردند.
بسند معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ميوه تازه ميديدند ميبوسيدند و بر هر دو ديده ميگذاشتندو ميگفتند:اَلّلهُمَّ كَما اَرَيْتَنا اَوَّلَها فى عافيةٍ فَاءَرِنا آخِرَها فى عافية يعنىخداوندا چنانكه نمودى بما اولش را در عافيت پس بنما بما آخرش را در عافيت .
در حديث ديگر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه هركه ميوه بخورد و اول بِسْمِ اللّهِ بگويد باو ضررنرساند.
از حضرت صادق منقول است كه هرگز خوانى نزد حضرت اميرالمؤ منين نميآوردند مگرآنكه سبزى در آن بود و فرمود كه دلهاى مؤ منان سبز است وبسبزىمايل است و فرمود كه هر كه شب بخوابد وهفت برگ كاسنى در معده او باشد در آنشب ازقولنج ايمن گردد و فرمود كسيكه خواهد مال و فرزندش زياد شود بسيار بخورد برگكاسنى را.
در حديث ديگر فرمودكه نيكو سبزيست كاسنى ، هيچ برگى نيست از آن مگر آنكه قطره ازآب بهشت بر روى آن هست پس در وقت خوردن حركت مدهيد كه قطراتش بريزد و فرمودكاسنى بهترين سبزيها است و فرزندان را بسيار نيكو ميكند و پسر ميآورد و فرمود كهفضيلت آن بر سبزيها مانند فضيلت ما است برجميع خلايق .
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود خوردن كاسنى شفاى همه دردها است هيچ دردى دراندرون فرزند آدم نيست مگر آنكه كاسنى آنرا از بيخ ميكند و شخصى را تب عارض ميشد وصداع داشت حضرت فرمود كاسنى را بكوبند و بر روى كاغد پهن كنند و روغن بنفشهبر آن بريزند و بر پيشانيش بيندازند كه تب و صداع را برطرف ميكند.
حضرت صادق فرمود كه كاسنى سبزى حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم است و بادروج سبزى اميرالمؤ منين است و برگ خرفهسبزى حضرت فاطمه عليهماالسلام است .
احاديث بسيار در تعريف بادروج مرويست و آنكه بايد دراول طعام خورده شود كه فتح سده ميكند و اشتهاى طعام را زياد ميكندوسل را ميبرد و آروق را خوشبو مى كند و امان است از خوره و چون در شكم ساكن شود همهدردها را زايل ميكند.
در روايت معتبر از حضرت موسى بن جعفر عليه السلاممنقول است كه شخصى را علت سپرز عارض شده بود فرمود كه سه روز باو ترهبخورانيد چنان كردند بصحت مبدل شد.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه بخور تره را كه در آن چهار خصلت هست گنددهان را برطرف ميكند و بادها را دفع ميكند و بواسير را قطع مى كند و هر كه مداومت كندبر آن از خوره ايمن است .
منقول است كه حضرت اميرالمؤ منين تره را با نمك سائيدهتناول ميكردند.
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه برشما باد بخوردنكرفس ‍ كه خوراك حضرت الياس ويسع و يوشع بن نون است .
از حضرت امام موسى مرويست كه خوردن سيب ترش و گشنيز مورث فراموشى است .
از حضرت امام جعفر منقول است كه بر روى زمين سبزى شريفتر و نافعتر از برگ خرفهنيست و آن سبزى حضرت فاطمه است .
درحديث ديگر فرمود كه برشما باد بخوردن كاهو كه خونرا صاف مى كند.
درحديث معتبراز حضرت امام جعفر عليه السلاممنقول است كه هر كه تره تيزك را بعد از نماز خفتن سير بخورد تا صبح نفس او را كشدبسوى خوره و در حديث ديگر فرمود كه كاسنى و بادروج از ما است و تره تيزك از بنىاميه است .
در روايت ديگر از خادم حضرت امام موسى منقول است كه هرگاه آنحضرت ما ار امر ميكردبخريدن سبزى ميفرمود كه تره تيزك بسيار بخريم و ميفرمود كه چه بسيار احمقندبعضى از مردم كه مى گويند كه تره تيزك در كنار رودخانه جهنم ميرويد وحال آنكه حقتعالى ميفرمايد كه آتش افروز جهنم مردمند و سنگهاى بتان يا سنك كبريت پسچون تواند بود كه سبزى در جهنم برويد.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه حقتعالى از يهودان دفع كرد خوره ازبخوردن چغندر و بيرون آوردن رگهاى گوشت .
حضرت امام موسى فرمود كه نيكو سبزيست چغندر.
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود كه بخورانيد به بيماران خود برگ چغندر را كهآن شفاست و درآن درد نيست و مضرت ندارد و بيمار را بخواب راحت مياندازد و اصلش سودارا بحركت ميآورد و در حديث ديگر فرمود كه داخل شكم صاحب ذات الجنب نشده است چيزىمثل برگ چغندر.
در حديث معتبر منقولست حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم كه دمبلانداخل من است كه بربنى اسرائيل نازل شد و من از بهشت آمده و آبش شفاى چشم است .
در چندين حديث معتبر منقولست كه حضرت رسول دوست ميداشتند كدو را درميان ديگ و از ميانصحن برميچيدند كدورا و امر ميفرمودند زنان خود را كه كدو در طعام بسيار بكنند و وصيتنمود بحضرت اميرالمؤ منين عليه السلام كه يا على برتوباد بخوردن كدوكه دماغ وعقل را زياد ميكند.
از حضرت صادق منقول است كه در ترب سه خصلت هست تخمش طعام را هضم ميكند و ريشهاش قطع بلغم ميكند و در روايت ديگر فرمود كه رگش مورث ادراروبول است و در روايت ديگر تخمش ادرار بول ميكند.
در حديث معتبر از امام جعفر و امام موسى عليهماالسلاممنقول است كه خوردن گرزقوت جماع را زياد ميكند و امان ميدهد از قولنج و دفع بواسيرمى كند.
در چهار حديث معتبر وارد شده است كه بخوريد شلغم و مداومت برخوردنش بكنيد كه هيچكسنيست مگر آنكه در او رگ خوره هست و شلغم آن رگ را ميگذارد.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم خيار را با نمكميخوردند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه خيار را از تهش ابتدا بخوردن كنيد كه باعثزيادتى بركت آن ميگردد. و در حديث معتبر از آنجنابمنقول است بخوريد بادنجان را كه درد را ميبرد وبا آن درد نيست و احاديث بسيار درمدح ومنافعش وارد شده است .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه بچندين سند كه پياز گند دهن را ميبرد وبلغمرا زايل ميگرداند و سستى وواماندگى را برطرف ميكند و پيهاى بدنرا محكم ميكند وبن دندانرا سخت ميكند و قوت مجامعت را ميافزايدونسل را زياد ميكند و تب را ميبرد و بدنرا نازك مى كند.
از حضرت رسولمنقول است كه چون داخل شهرى بشويد پياز آنشهر ار بخوريد كه طاعون آنشهر را از شمادور مى كند.
در حديث حسن از حضرت امام محمد باقر منقولست كه حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه سيربخورد بجهة بوى بدشداخل مسجد ما نشود اما اگر كسى بمسجد نرود باكى نيست كه آنرا بخورد.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه پياز و تره را خام و پخته خوردن باكىنيست اما كسى كه بخورد داخل مسجد نشود زيرا كه كراهت دارد بسبب آزار كسى كه درپهلوى او مى نشيند.
احاديث در مدح ابشم وارد شده است كه تقويت معده مى كند و اگر در صبح ناشتا سفوف كندو بخورد رطوبت معده را دفع ميكند.
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلاممنقول است حق تعالى آدم رااز خاك آفريد پس خوردن خاك را بر فرزندان او حرامگردانيد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه هر كه گل بخورد و بميرد در خون خود شريك شده است .
از حضرت امام محمد باقر منقولست كه بزرگترين دامهاى شيطان خوردن خاك وگل است و دردها در بدن حادث مى كند و خارش بدن و بواسير از آن بهم ميرسد و دردهاىسوداوى از آن متولد ميشود و قوت را از ساق وقدم ميبرد و هر چه از قوتش بسبب آن كم شدهاست و از اعمال خير كاسته است در قيامت او را بر آن حساب و عذاب ميكنند.
حضرت امام موسى عليه السلام فرمود كه چهار چيز است كه از وساوس شيطانست خوردنگل و گل را بدست خورد كردن و ناخن را بدندان گرفتن و ريش را خائيدن .
در احاديث معتبره وارد شده است كه خوردن هرگلى حرام است مانند مردار و خون و گوشت خوكمگر گل قبر حضرت امام حسين عليه السلام كه خوردن آن بقدريك نخود شفاست از هر دردىو امان است از هر خوفى .
فصل نهم : در فضيلت ضيافت مؤ منان و آداب آن 
از حضرت امام جعفر صادق منقول است كه چون برادر مؤ من بخانه تو بيايد او را تكليفخوردنى بكن اگر قبول نكند تكليف آشاميدنى بكن اگرقبول نكند تكليف دست و روشستن بآب يا بعرق خوشبو بكن .
از حضرت رسولمنقول است كه از جمله گرامى داشتن آدمى برادر مؤ منش را آنست كه تحفه او راقبول كند وآنچه حاضر داشته باشد براى او بتحفه بياورد و چيزى كه نداشته باشدبراى او تكليف نكند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه هلاك شد كسى كه حقير شمارد آنچه را حاضر دارداز براى آوردن نزد برادر مؤ من خود و هلاك شد هر كه حقير شمارد آنچه را برادر مؤ من اومى آورد و بسند حسن از آنحضرت منقول است كه هرگاه برادر مؤ من تو نطلبيده وبنزد توآيد آنچه حاضر دارى براى او بياور و اگر طلبيده باشى او را براى او تكلف كن .
در حديث حسن از هشام منقول است كه با اين ابى يعفور بخدمت حضرت صادق عليه السلامرفتم آنحضرت چاشت طلبيد هشام گفت كه من كمتر چيزى ميخورم حضرت فرمود مگرنميدانى كه محبت مؤ من نسبت به بردار مؤ من او بقدر آنست كه از طعام او ميخورد يعنى هرچند او را بيشتر دوست دارد طعامش را بيشتر ميخورد و براين مضمون احاديث بسيار وارد شدهاست .
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود كه سخى و صاحب همت ازطعام مردم ميخورد تا مردم ازطعام او بخورند وبخيل طعام او نخورند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه وليمه و مهمانى سنت در پنج چيزميباشد در عروسى و عقيقه و ختنه كردن پسر و خانه نو خريدن يا بنا كردن و در وقتىكه از سفر بخانه خود برگردد.
در حديث ديگر وقتى كه از سفر حج برگردد ومنقول است كه آنحضرت نهى فرمود او وليمه كه مخصوص توانگران باشد و فقرا رادر آنجا نطلبند.
دراحاديث معتبره وارد شده است كه هر كه داخل شهرى شود مهمان برادر مومن واهل دين خود است تا از آن شهر بيرون رود و سزاوار نيست كه مهمان روزه دارد مگر برخصتصاحبان خانه كه مبادا طعامى براى او بعمل آورند ضايع شود و سزاوار نيستاهل خانه را روزه داشتن مگر برخصت مهمان كه مبادا بسبب روزه ايشان شرم كند وطعام نخورد.
بسند معتبر منقول است از حضرت رسولصلّى اللّه عليه وآله وسلّم كه حد ضيافت سه روزه است و بعد از سه روز تصدق وتبرعيست كه نسبت باو مى كنى و فرمود كه آنقدر نمانيد نزد برادر مومن خود كه او رادرهم شكنيد كه ديگر چيزى نداشته باشد كه خرج شما كند.
ابن ابى يعفور رويات كرده است كه در خانه حضرت امام جعفر صادق (ع ) مهمانى ديدمكه برخاست پى كارى حضرت او را منع كردند و خود برخاستند و آن كار را بجا آوردندو فرمودند كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرموده است از خدمتفرمودن مهمان .
در حديث ديگر منقول است كه مهمانى در خدمت حضرت امام رضا(ع ) بود دست دراز كرد كهچراغ را اصلاح كند حضرت او را منع كردند و خود اصلاح چراغ كردند وفرمودند كه امااهل بيت خدمت نميفرمائيم مهمان خود را.
از حضرت امام محمدباقر عليه السلام منقول است كه از جمله ضعف وسستى آنستكه كسىبتو احسانى كند و تو بعوض مكافات او نكنى و از خلاف آدابست خدمت فرمودن مهمان پسچون مهمان بيايد او را اعانت ويارى كنيد در فرود آمدن و وقتى كه خواهد بار كند و بروداو را مدد نكنيد بر رفتن كه اين دليل برخسّت نفس است و در رفتن توشه همراهش بكنيد وتوشه نيكو و حوشبو بعمل آوريد كه اين دليل جوانمرديست .
بسند معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه از جمله حق مهمان آن است كه همراه او برويد تا در خانه و از حضرت اماممحمدباقر عليه السلام منقول است كه چون شخصى بخانه كسى برود هر جا كه صاحبخانه امر ميكند بنشيند كه صاحب خانه امور مخفى خانه خود را بهتر ميداند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه هشت كسند كه اگر بايشان مذلتى و خوارى برسد ملامت نكنند مگر خود راكسيكه بر سفره حاضر شود كه او را نطلبيده باشند و كسيكه بر صاحب خانه تحكم كندو كسيكه طلب خيراز دشمنان خود بكند و كسيكه طلبفضل و احسان از لئيمان و بخيلان بكند و كسيكه خود راداخل كند در رازى كه ميان دو كس باشد بى رخصت ايشان و كسى كه استحفاف كندبپادشاهان و صاحبان حكم و كسيكه در مجلسى بنشيند كه سزاوار آنمجلس نباشد وكسيكهبا شخصى سخن گويد گوش باو ندهد.
در حديث ديگر فرمود كه بطعام خود صيافت كن كسيرا كه از براى خدا او را دوستدارى .
حضرت امام محمدباقر عليه السلام فرمود كه يك برادر مؤ من را كه از براى خدا با اوبرادرى كنم سيركنم بهتر است نزد من از آنكه ده مسكين را سير كنم و فرمود كه چونحضرت رسول با مهمانان طعمام تناول ميفرمودند پيش از همه شروع ميكردند و بعد از همهدست ميكشيدند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ميفرمود كسيكه بجماعتى آب دهد بايد كه خودشبعداز همه آب بخورد.
از حضرت صادق عليه السلام بسند صحيح منقول است كه چون برادر مؤ من تو بخانهتو بيايد مپرس كه امروز چيزى خورده وليكن هر چه حاضر دارى بنزد او بياور كه جوادو جوانمرد آنستكه هر چه دارد حاضر سازد.
در حديث ديگر فرمود اگر كسى هزار درهم صرف طعامى كند و مؤ منى از آن بخورداسراف نكرده است .
دراحاديث معتبره بسيار وارد شده است كه هر كه ايمان بخدا و روز قيامت دارد بايد كه مهمانخود را گرامى دارد.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه از جمله حق مهمان آنست كه او راگرامى دارند و خلال براى او حاضر كنند.
دراحاديث بسيار وارد شده است كه هرگاه مهمان ميآيد با روزى خود ميآيد و چون طعام خوردخدا صاحبخانه راميآمرزد و در روايت ديگر چون بيرون ميرود گناه تووعيال تو را بيرون ميبرد.
در حديث صحيح از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه يك لقمه كه برادر مؤ من نزد من بخورد دوست تر ميدارم از بنده آزاد كردن واز حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه هر مؤ منى كه صداى مهمانى را بشنودو به آن شاد شود گناهانش آمرزيده شود اگر چه ميان زمين و آسمان را پر كرده باشد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه هر خانه كه مهمان به آن خانه نميرود ملائكهداخل آن خانه نميشوند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه از حقوق واجبه مؤ من بر مؤ من آنست كه او رااگر بضيافت بطلبد قبول كند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه وصيت مى كنم حاضران و غائبان امتخود را كه دعوت مسلمانان را قبول كنند بضيافت اگر چه پنجميل راه باشد كه اين از اموريست كه در دين لازمست و هرميل يك ثلث فرسخ است و فرمود كه اگر مؤ منى مرا براى دست گوسفندى بطلبد ميرومو فرمود كه بدترين عجزها آنست كه شخصى برادرش او را بطعامى بخواند و اوقبول نكند.
ف صل دهم : درفضيلت خلال و آداب آن  
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كهجبرئيل عليه السلام براى حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم مسواكوخلال و حجامت راآورد و فرمود كه خلال بن دندان را باصلاح مى آورد و روزى رازياد مىكند.
حضرت امام موسى عليه السلام فرمود: خلال مكنيد بچوبگُل و بچوب درخت انار كه هردو رگ خوره رابحركت مى آورند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود هر كه به نىخلال كند تا شش روز حاجتش برآورده نشود و فرمود كه : حضرترسول صلّى اللّه عليه و آله وسلّم بهر چه مى يافتندخلال مى كردند بغيرازبرگ درخت خرما و نى .
در حديث ديگر فرمود كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نهى فرمود ازخلال كردن بچوب درخت انار و درخت مورد و نى و فرمود كه بحركت مى آورند عرق خورهرا.
از حضرت اميرالمؤ منين صلوات اللّه عليه و آلهمنقول است كه خلال كردن بچوب گز مورث فقر و بى چيزيست .
در حديث ديگر فرمود كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله وسلّم امر مى كرد ما را كهچون خلال كنيم آب نحوريم تا سه نوبت مضمضه كنيم دهن را بآب .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه از جمله حق مهمان آنست كه خلال از براى او مهيا كنى و فرمودخلال كنيد كه ملائكه هيچ چيز را دشمن نميدارند مانند آنكه ببينند در دندان بنده طعامى .
در حديث صحيح از حضرت امام جعفر صادق عليه السلاممنقول است كه هر چه از طعام در بن دندان مانده باشد بخورد و آنچه در ميان دندان ماندهباشد بيندازد.
از حضرت امام موسى عليه السلام مرويست كه هر چه را بزبان از ميان دندانها بدر مىآورى بخور و آنچه را بخلال بدر ميآورى ميخواهى بخور و ميخواهى بينداز.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه آنچهبخلال بيرون مياورد فرو نبرد كه جراحتهاى اندر ونى بهم ميرسد.
در احاديث ديگر وارد شده است كه هر چه را بخلال بيرون ميآورى بينداز و در احاديث معتبرهوارد شده است كه اندرون وبيرون دهان را بعد از طعام بسعد و اشنان بشوئيد.
فصل يازدهم : در فضيلت آب وانواع آن 
در احاديث معتبره وارد شده است كه بهترين آشاميدنيهاى دنيا و آخرت آب است .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه محظوظ و ملتذ باشد از آب دنيا خدا اورا آخرت ملتذ گرداند ازآشاميدنيهاى بهشت و شخصى از آنحضرت پرسيد كه آب چه مزهدارد فرمود كه مزه زندگانى حق تعالى ميفرمايد كه از آب آفريده ايم هر چيز صاحبحيوتى را آيا ايمان نمى آورند بخدا كافران .
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه در تفسير آيه كريمه ثُمَّلَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ يعنى پسسئوال كرده خواهيد شد در روز قيامت از نعمتهاى دنيا فرمود كه مراد از آن نعمتها رطب و آبسرد است .
در حديث ديگر از آنحضرت منقول است كه آب زمزم بهترين آبها است بر روى زمين وبدترين آنها بر روى زمين آبيست كه در برهوت است در بلاديمن كه ارواح كافران درآنجا وارد ميشوند در شب و معذب ميباشد.
در حديث ديگر فرمود كه آب زمزم دواست از براى هر دردى كه از براى آن بخورند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه آب زمزم شفا است از هر دردى و در روايت ديگر ازبراى هر مطلبى كه بخورند آن مطلب حاصل شود.
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود كه بخوريد آب باران بدرستى كه بدن راپاكمى كند و بيماريها و دردها را ازبدن دفع مى كند.
از حضرت صادق عليه السلام نهى وارد شده است از خوردن تگرگ و در روايت ديگر واردشده است كه خوردن تگرگ براى دندان نافع است . مصادف روايت كرده است كه شخصىاز ياران ما در مكه بيمار شد تا آنكه بحال مرگ افتاد بخدمت حضرت صادق عليه السلامعرض ‍ كردم حال او را فرمود كه اگر من بجاى شما بودم از آب ناودان كعبه باوميخورانيدم پس ما طلب كرديم ، نزد هيچ كسى نيافتيم ناگاه ابرى بلند شد ورعد و برقظاهر شد و باران آمد قدحى گرفتم واز آن ناودان پر كردم و آوردم بنزد بيمار و از آن آبآشاميد و در ساعت شفا يافت .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه گمان ندارم طفلى را كه كامش را از آب فراتبردارند مگر آنكه دوست ما اهل بيت باشد و فرمود كه پيوسته دو ناودان از آب بهشت درآن مى ريزد فرمود كه اگر ميان من و آب فرات راه بسيار باشد براى شفا بنزد كن مىروم .
در حديث ديگرفرمود كه اگر نزديك فرات ميبودم دوست ميداشتم كه هر صبح و شام بنزدآن بروم .
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه اگراهل كوفه كام فرزندان خود را از آب بردارند هر آينه همه شيعه ما باشند.
از حضرت امام زين العابدين عليه السلام منقول است كه ملكى در هر شب ميايد و سهمثقال از مشك بهشت در آب فرات مى ريزد و هيچ نهرى در مشرق و مغرب عالم بركتش زيادهاز نهر فرات نيست .
در احاديث بسيار وارشد شده كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى كرد ازشفا طلبيدن از آبهاى گرم كه در كوهها ميباشد وبوى گوگرد ميده و فرمود كه گرمىآنها از گرمى جهنم است .
حضرت امام حسن وامام حسين عليهماالسلام فرمودند كه ولايت و دوستى ما را بر همه آنهاعرض كردند هر آب كه قبول كرد شيرين و نيكو شد و هر آب كهقبول نكرد تلخ و شور شد.
حضرت امام محمد باقر عليه السلام كراهت داشتند از آنكه كسى طلب شفا كند از آب تلخ وآبى كه بوى گوگرد از آن شنيده ميشود و ميفرمود كه حضرت نوح در وقت طوفان آبهارا طلبيد همه اجابت او كردند بغير از آب تلخ و آب گوگرد پس نفرين كرد ولعنت كردهر دو را.
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود كه آبنيل مصر دلها را مبى ميراند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه آب سرد حرارت را فرو مى نشاند و صفرارا ساكن مى كند و طعام را در معده مى گدازد و تب رازايل مى كند و فرمود كه آب جوشانيده براى همه دردى نافع است و بهيچ جهة ضررندارد.
حضرت امام موسى عليه السلام فرمود كه خوردن آب سرد لذتش بيشتر است .
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود كه آب جوشانيده كه هفت مرتبه بجوشد و از ظرفبظرف ديگر برگردانند تب را زايل ميكند وقوت ميدهد ساق و قدم را.
از ابن ابى طيفور منقول است كه بخدمت امام موسى عليه السلام رفت آنحضرت را نهىكرد از خوردن آب حضرت فرمود كه خوردن آب بد نيست ،طعام را در معده مى گرداند وغضب را فرو مى نشاند و عقل را زياد ميكند و صفرا را كم مى كند.
شخصى ديگر بخدمت حضرت صادق عليه السلام رفت حضرت خرماتناول فرمودند و آب بعد از آن خوردند گفت اگر آب بعد از خرما نخوريد بهتر استحضرت فرمود كه خرما از براى اين ميخورم كه لذت آب را بيابم .
فصل دوازدهم : در آداب آب خوردن 
از حضرت امام جعفرصادق عليه السلام منقول است كه هر بنده كه آب بخورد و حضرت امامحسين صلوات اللّه عليه و اهلبيت او را ياد كند و لعنت كند كشندگان آنحضرت را حق تعالىصد هزار حسنه براى او بنويسد وصد هزار گناه از او بيندازد و صد هزار درجه براى اوبلند كند و چنان باشد كه صد هزار بنده آزاد كرده باشد وحق تعالى در قيامت او راخوشحال و مطمئن خاطر محشور گرداند و اگر باين نحو بگويد خو بست @: @صَلَواتُاللّهِ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ اَصْحابِهِ وَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى قَتَلَةِ الْحُسَيْنِ وَاَعْدائِهِ.
در حديث صحيح از آنحضرت منقولاست كه گاه باشد كه شخصى يك شربت آب بخورد و خدا او را بهمان آب خوردن ببهشتبرد باينكه آب بخورد و هنوز خواهش داشته باشد كه از لب بر دارد و حمد خدا بگويدپس بخورد و هنوز سير نشده از لب باز گيرد و حمد خدا بگويد پس باز بخورد پسحقتعالى بسبب اين بهشت را بر او واجب گرداند.
در حديث معتبر ديگر از آنحضرت منقول است كه حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم چون آب ميخوردند ايندعا ميخواندند: اَلْحَمْدُلِلّهِالَّذى سَقاناعَذْبَا زُلالاً وَلَمْ يُسْقِنا ملِْحا اءجا وَلَمْ يُؤ اخِذْنابذُنُوبِنا.
در روايت ديگر از آن حضرت منقول است كه هرگاه كسى پيش از آب خوردنبِسْم اللّهِ بگويد پس باز بِسْمِ اللّهِ بگويد و بخورد پسبعد از خوردن اَلْحَمْدُلِلّهِ بگويد مادام كه آن آب درشكم او باشد تسبيح خداگويد و ثوابش از براى او باشد.
در حديث ديگر فرمود كه هرگاه خواهى در شب آبخورى ظرف را بردار حركت بده وبگوياماءُ، ماءَ زَمْزَم وَ ماءَ فرٌاتٍ يَقْراآنِكَ السَّلام .
در روايت ديگر فرمود هر كه در شب آب بخورد و سه مرتبه بگويدعَلَيْكَ السَّلام مِنْ ماءِ زَمْزَمٍ وَماءِ الْفُراتِ آب خوردن شب باو ضرر نرساند.
در روايت ديگر منقول است در وقت آب خوردن اين دعا بخواند اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى سَقانىفَاَرُوانى وَاَعْطانى فَاَرْضانى وَعافانى وَ كَفانى اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِمَّنْ تَسْقيهِ فىالْمَعادِ مِند حَوْضِ مُحَمَّدٍ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم وَتُسْعِدُهُ بِمُرافَقَتِهِ بِرَحْمَتِكِ يااَرْحَمَالرّاحمِينَ.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه آب بسيار مخور كه هر دردى را بسوىتو ميكشد و تا تاب درد دارى دوا مخور و حضرت امام رضا عليه السلام فرمود كه بربالاى طعام آب بسيار خوردن ضرر ندارد اما در غير آنحال آب بسيار مخور و فرمود كه اگر كسى بقدر دو كف طعام بخورد و آب بعد از آننخورد و عجب دارم كه چرا معده اش ششق نميشود و مشهور ميان علماء آنستكه آب ايستاده خوردنمكروه است و سنت است كه بسه نفس خورده شود.
احاديث بسيار وارد شده است كه ايستاده خوردن خوبست و آب بيك نفس خوردن خوبست وبهتر آنستكه بسه نفس خورده شود و در روز ايستاده بخورد و در شب نشسته چنانچه ازحضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه آب ايستاده خوردن باعث غلبه زرداب وصفرا ميشود و در حديث ديگر فرمود كه آب ايستاده خوردن بيشتر باعث قوت و صحت بدنميشود.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه آب ايستاده مخوريد كه باعث دردى ميشودكه دوا نداشته باشد مگر آنكه خدا عافيت دهد.
در حديث صحيح از حضرت امام جعفر صادق عليه السلاممنقول است كه ايستاده آب مخور و بر دور هيچ قبر مگرد و در آب ايستادهبول مكن پس هر كه چنين كند و بلائى باو رسد ملامت نكند مگر خود را.ابن بابويه عليهالرحمه گفته است كه مراد از اين احاديث آب خوردن شبست .
بدو سند حسن از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه آبرا بسه نفس خوردن بهتراست از خوردن بيك نفس .
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بخدمت آنحضرت عرض كرد كه اگر كسى دم از آببرندارد سيراب شود چون است ؟ حضرت فرمود كه مگر لذت هست در غير اين ؟ گفت مردنميگويند كه اين شرب هيم است يعنى شتر تشنه حضرت فرمود كه شرب هيم آنستكه دروقت آشاميدن نام خدا نبرد.
در روايت ديگر منقول است كه اگر آنكسى كه آب بتو ميدهد بنده تو باشد بسه نفس آببخور و اگر آزاد باشد بيك نفس آب بخور.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه حضرت رسولخدا دوست ميداشتند آبخوردن درقدح شامى را و ميفرمودند كه پاكيزه ترين ظرفهاى شما است و براى آنحضرت قدحها ازشام بهديه ميآوردند.
در حديث ديگر منقول است كه حضرت امام محمد باقر عليه السلام از كوزه سفالى آب مىخوردند.
در روايت معتبر منقول است كه حضرت رسول گذشتند بر جماعتى كه دهان به آب گذاشتهبودند و ميخوردند حضرت فرمود كه بدست بخوريد كه بهترين ظرفهاى شما است .
در احاديث معتبره از حضرت امام محمد باقر عليه السلاممنقول است كه آداب آب خوردن آنستكه در ابتدابِسْمِ اللّهِ بگو و چون فارغشوى اَلْحَمْدُلِلّهِ بگو و از پيش دسته كوزه واز جائيكه شكسته باشد يارخنه داشته باشد نخورى كه اين دو موضع جاى شيطان است .
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرمود از دميدن بدهان در آب .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه دميدن در آب وقتى مكروهست كه ديگرى حاضرباشد كه خواهد از آن آب بخورد كه مبادا او را خوش نباشد و در حديث ديگر از آنحضرتنهى وارد شده است از آب خوردن بدست چپ و فرمود كه آبرا بمكيد و كم كم بخوريدودهانرا پر مكنيد كه باعث درد جگر ميشود.
منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم گاهى در قدحهاى آبگينه كه ازشام ميآوردند آب تناول ميكردند و گاهى در قدح چوب و گاهى در پوست و گاهى در خزفو اگر ظرف حاضر نبود آب در كف ميكردند و ميآشاميدند.
باب چهارم : دربيان فضيلت تزويج و آداب : مجامعت و معاشرت زنان : و كيفيفتربيتفرزندان : و معاشرت ايشان
فصل اول : در فضيلت تزويج كردن و نهى از رهبانيت  
بسندهاى معتبر از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه از اخلاق پيغمبرانست دوست داشتن زنان و فرمود كه گمان ندارم كسيرا كهدرايمان چيزى زياد شود او را مگر آنكه محبت زنان او را زياده ميشود و فرمود كه هر كهمحبت زنان او را زياده ميشود فضيلت ايمانش ‍ بيشتر ميشود.
در حديث صحيح از حضرت امام رضا منقول است كه سه چيز است كه از سنت پيغمبرانستبوى خوش كردن وموهاى زيادتى بدنرا ازاله كردن وزنان بسيار داشتن يا بسيار باايشان مقاربت كردن .
بسندهاى معتبر بسيار از حضرت رسول منقول است كه فرمود از دنياى شما اختيار كرده امزنان وبوى خوش را و روشنى ديده من در نماز است .
در حديث معتبر منقول است كه سكين نخعى اختيار عبادت كرده بود و ترك زنان و بوى خوشو طعامهاى لذيذ كرده بود و در اين نامه بحضرت صادق نوشت آنحضرت در جوابنوشتند اما زنان ، پس ميدانى كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم چند عدد اززنان داشتند و اما طعام لذيذ پس رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم گوشت وعسل تناول ميفرمودند و حضرت رسول فرمود كه هر كه زنى بعقد خود در ميآورد نصف دينخود را حفظ كرده است از خدا بپرهيزد و نصف ديگر و فرمود كه بدترين مردهاى شماعزبانند و فرمود كه چه چيز مانع است مؤ من را از آنكه زنى بگيرد شايد خدا او رافرزندى روزى كند كه سنگين كند زمين را بگفين لااِلهَ اِلاّاللّهُ وفرمود كه هركه خواهد متابعت سنت من بكند از سنت من زن خواستن است .
حضرت امام محمدباقر فرمود كه خوشم نميآيد كه دنيا و آنچه در دنياست داشته باشم ويكشب بى زن بخوابم پس فرمود كه دو ركعت نماز كه كدخدا بكند بهتر از عزبيكه شبهاتمام نماز بكند و روزها روزه باشد.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه ترك كدخدائى بكند ازترس پريشانى پس بتحقيق كه گمان بد برده است بخدا زيرا كه حقتعالى ميفرمايداِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ يعنى اگر ايشان فقيران باشندبى نياز ميگرداند ايشان را خدا از فضل خود.
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه زن عثمان بن مظعون آمد بخدمترسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و گفت يارسول اللّه عثمان روزها روزه مى باشد و شبها نماز ميكند و بنزد من نميآيد حضرتغضبناك بنزدى عثمان آمدند وفرمودند كه اى عثمان خدا مرا برهبانيت نفرستاده وليكن بدينمستقيم سهل آسان فرستاده است روزه ميگيرم و نماز ميكنم و با زنان خود نزديكى ميكنم پسهر كه دين مرا خواهد بايد كه بسنت من عمل كند و از سنت من نكاح زنان است .
در حديث ديگر از آنحضرت منقول است كه سه زن آمدند بنزدرسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم يكى گفت كه شوهرم با زنان نزديكى نميكند پسحضرت بيرون آمدند و از روى غضب رداى خود را برزمين ميكشيدند تا برمنبر آمدند و حمدوثناى الهى گفتند و فرمودند كه چرا جماعتى از اصحب من گوشت نميخورند و بوى خوشنميبويند و نزديك زنان نميروند من گوشت ميخورم و بوى خوش ميبويم و بنزد زنان ميرومو هر كه سنت مرا نخواهد از من نيست .
در حديث ديگر منقول است كه زنى آمد بخدمت حضرترسول و شكايت كرد كه شوهرم بنزديك من نميآيد حضرت فرمود كه خود را خوشبو كن تابنزديك تو بيايد گفت هيچ بوى خوش را نگذاشتم مگر آنكه خود را بآن خوشبو كردم واز من دورى ميكند حضرت فرمود كه اگر ميدانست چه ثواب دارد در آمدن بنزد تواز تودورى نميكرد پس فرمود كه چون متوجه جانب تو ميشود دو ملك باو احاطه ميكنند وثواب آندارد كه شمشير كشيده و در راه خدا جهاد كند پس چون با تو مجامعت كند گناهان از او ميريزدچنانچه برگ از درخت ميريزد پس چون غسل ميكند از گناهان بدر ميآيد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه دوركعت نماز كه كدخدا ميكند برابر است با هفتادركعت نماز كه عزب بكند.
فصل دوم : در اصناف زنان و صفات پسنديده و ناپسنديده ايشان 
از حضرت صادق منقول است كه زن بمنزله قلاده ايست كه در گردن خود ميافكنى پس ببينكه چگونه قلاده براى خود ميگيرى و فرمود كه زن صالحه و غير صالحه هيچ يك قيمتندارند، زن صالحه طلا و نقره قيمت و قدر او نيست بلكه او بهتر است او بهتر است از طلاو نقره و زن غير صالحه بخاك هم نميارزد خاك بهتر از اوست و حضرترسول فرمود كه دختر بكفو و مثل خود بدهيد و از كفو و مانند خود دختر بخواهيد و از براىنطفه خود زنيرا پيدا كنيد كه شايسته آن باشد كه فرزند از او بهمرسانيد.
درحديث صحيح از حضرت امام جعفر صادق منقول است كه هر كه زنى بخواهد براى حسن وجمال يا از براى مال از هر دو محروم ماند واگر ازبراى دين دارى وصلاح او بخواهد حقتعالى مال وجمال او را روزى كند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه زن باكره بخواهيد كه فرزندبسيار آورد و زن مقبولى كه فرزند نياورد مخواهيد كه من مباهات ميكنم بشما با امتهاىپيغمبران ديگر در روزقيامت مگر نميدانى كه فرزندان در زير عرش الهى از براىپدران خود طلب آمرزش ‍ ميكنند و حضرت ابراهيم ايشان را نگاهدارى ميكند و حضرت سارهايشان را تربيت مينمايد در بالاى كوهى از مشك و عنبر و زعفران .
در حديث ديگر فرمود كه دختران باكره بخواهيد كه دهنهاى ايشان خوشبوتر و رحمهاىايشان خشك تر و پستانهاى ايشان پرشيرتر است و فرزندان آورنده ترند مگر نميدانيدكه مباهات ميكنم ببسيارى شما در روز قيامت حتى بفرزندى كه ناتمام از شكم افتاده باشداو ميآيد و خشمناك بر در بهشت مى ايستد پس حق تعالى ميفرمايد كهداخل بهشت شو، مى گويد كه نميروم تا پدر و مادرم پيش از من نروند، پس حق تعالىبملكى امر ميفرمايد كه پدر و مادرش را بياورداخل بهشت كن پس بطفل خطاب ميفرمايد كه ايشانراداخل بهشت كردم براى زيادتى رحمت من نسبت بتو.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه بخواه زن گندم گون فراخ چشم سياهچشم بررگ سر ميانه بالا پس اگر نخواهيش بيا مهر رااز من بگير.
در حديث ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه وآله وسلّم چو بخواستگارى زنىميفرستاد ميفرمود كه گردنش را بو كنند كه خوشبو باشد و غوزك پايش پر گوشتباشد.
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه از سعادت آدمى است كه زن سفيدى داشتهباشد وحضرت صادق فرمود كه چون خواهيد زنى را خواستگارى كنيد از مويش بپرسيدچنانچه از رويش ميپرسيد كه نصف حسن مو است .
بسند معتبر ازحضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقولستكه بهتر بن زنان شمازنيست كه فرزند بسيار آورد و دوست شوهر باشد وصاحب عفت باشد ودرميان خويشان خودعزيز باشد و نزد شوهرش ذليل باشد و از براى شوهر خود زينت و بشاشت كند و ازديگران شرم كند و عفت ورزد، هر چه شوهر گويد شنود و آنچه فرمايد اطاعت كند و چونشوهر با او خلوت كند آنچه از او خواهد مضايقه نكند اما بشوهر در نياويزد كه او را بهتكلف بر جماع بدارد بعد از آن فرمود كه بدترين زنان شما زنيست كه درميان قوم خودخوار باشد وبرشوهر مسلط باشد و فرزند نياورد و كينه ورز باشد و ازاعمال قبيحه پروانكند و چون شوهر غايب شود زينت كند و خود را بديگران نمايد و چونشوهر آيد مستورى اظهار كند وسخنش را نشنود و اطاعتش نكند و چون شوهر با او خلوت كندمانند شتر صعب مضايقه كند از آنچه شوهر باو اراده داردقبول نكند و از تقصيرش در نگذرد.
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بخدمت حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمد و گفت زنى دارم كه هرگاه بخانه ميروم مرااستقبال ميكند و چون بيرون مى آيم مشايعت ميكند و چون مرا غمگين ميبيند مى گويد كه چه غمدارى اگر از براى روزى غم ميخورى خدا متكفل روزى تو و ديگران شده است و اگر براىآخرت غم ميخورى خدا غم تو را زايل ميكند. حضرت فرمود كه خدا كاركنان دارداينزن ازكاركنان خداست و نصف ثواب شهيد دارد. در حديث ديگر فرمود كه بهترين زنان امت منآنستكه خوش روتر و مهرش كمتر باشد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه خوبى زن آن است كه مهرش كم باشد و زائيدنشآسان باشد و شومى زن آنست كه مهرش گران و زائيدنش دشوار باشد.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه بهترين زنان شما زنان قريشند ومهربانترين زنانند بشوهران و رحيم ترين ايشانند بفرزندان و امانند بشوهران و باعفتنداز ديگران و مصداق قريش در اينزمان ساداتند.
در حديث معتبر ديگر از آنحضرت منقول است كه خداوند عالميان ميفرمايد كه چون خواهم جمعكنم براى مسلمانى نيكيهاى دنيا و آخر ترا باو ميدهمدل شكسته خاشع و زبان ذكر كنند و بدنى صبر كننده بر بلا و زن مؤ منه كه هر گاهباو نظر كند شاد شود و چون غايب شود شوهر خود را نگاهدارى كندومال شوهر را ضايع نكند.
در حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر عليه السلاممنقول است كه در بنى اسرائيل شخصى بود بسيارعاقل بيشمار داشت و يك فرزند داشت از زن عفيفه كه درشكل و شمايل باو شبيه بود و دو فرزند داشت از زن ديگر كه عفتى نداشت چون وقتفوت او شد گفت كه همه مال من ازيكى ازشماها است ، چون مرد هر يك دعوى كردند كهمال از من است بنزد قاضى رفتند قاضى گفت كه بنزد آنسه برادر كهبعقل مشهورند برويد پيش يكى از آنها رفتند مرد پيرى بود گفت كه برويد به نزدفلان برادر من كه از من بزرگتر است ، بنزد او كه رفتند نه پير بود و نه جوان اوگفت كه بنزد برادر بزرگتر از من برويد چون بنزد او رفتند او را جوان يافتند پساول سئوال كردند بچه سبب برادر كوچكتر از همه پيرتر و تو از همه بزرگترى و ازايشان جوانترى گفت اما آن برادر كوچك زن بسيار بدى دارد و بربديهاى او صبر مى كندكه مباداببلاى ديگر مبتلا شود كه صبر نتواند كرد باين سبب از همه پيرت مينمايد و اماآنبرادر ديگر زنى دارد كه گاه گاهى خوشحالش مى كند باين سبب ميانهحال مانده است و من زنى دارم كه هميشه مرا خوشحال دارد و هرگز آزرده ام نمى كند باينسبب جوان مانده ام پس برادران حال خود را نقل كردند گفتاول برويد و استخوان پدر خود را بدر آوريد و بسوزانيد و بعد از آن بيائيد تا در ميانشما حكم كنم چون رفتند پسر كوچك شمشيرى برداشت و برادرانش كلنگها برداشتند وچون بر سرقبر رسيدند آندو برادر كلنگ بر قبر زدند كه قبررا بشكافند برادر كوچكشمشير كشيد كه نمى گذارم قبر پدرم را بشكافيد ومن از حصه خود گذشتم ومال را بشماها گذاشتم چون بنزد قاضى آمدند قاضى مالها را بپسر كوچك داد و بآنهاگفت كه اگر شماها هم فرزند او ميبوديد چنانچه برادر كوچك را شفقت فرزندى مانع شداز در آوردن و سوختن پدر، شما را هم مانع ميشد.
فصل سوم : در آداب نكاخ و اراه آن 
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هرگاه كسى اراده خواستگارىنمايد دو ركعت نماز بگذارد و حمد الهى را بگويد واين دعا بخواند اَللّهُمَّ اِنّى اُريدُانْ اَتَزَوَّجُ فَقَدّرْلى مِنْ اِلنّسآءَ اَعَفَّهُمَّ فَرْجَا وَاَحْفَظَهُمَّ لى فى نَفْسِها وَمال وَ اَوْسَعْهُنَّ رِزْقَا وَاَعظَمَهُمَّ بَرَكَةً وَ قَدّرْ لى وَلَدا طيّبا تَجْعَلَهُ خَلَفا صالِحا فىحَيوتى وَبَعْدَ مَوْتى .
در حديث معتبر منقول است كه سنتست تزويج در شب واقع شود.
درحديث موثق منقول است كه بحضرت امام محمد باقر عليه السلام خبر رسيد كه شخصىزنى خواست در ساعتى كه هوا گرم بوده است ، درميان روز، حضرت فرمود كه گمانندارم كه ميان ايشان اتفاق و الفت بهم رسد پس بزودى از هم جدا شدند.
درحديث معتبر ديگر منقول است كه عقد كردن در ماهشوال خوبست .
درحديث معتبر از حضرت صادق منقول است كه هر كه عقد كند يا زفاف كند وماه در عقربباشد عاقبت نيكونبيند.
در روايت ديگر منقول استكه هر كه در تحت الشعاع عقد يا زفاف كند بداند كه فرزندىكه منعقد شود پيش از تمام شدن سقط ميشود.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه روز جمعه روز خواستگارى و نكاح است. و بدانكه مؤ منان را طلبيدن و ميهمانى كردن در نكاح سنت است و پيش از عقد نكاح خطبهخواندن سنت است .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است از سنت پيغمبرانست طعام دادن در وقت تزويج و حضرترسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم چون ميمونه را تزويح نمود وليمه فرمود وحلسبمردم خورانيد و آن چنگالى بوده است كه از خرما و روغن و كشك ميساخته اند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه وليمه روزاول لازم است و در روزدوم نيكى است ودر روز سوم ريا و سمعه است ومنقول است كه حضرت امام محمد تقى عليه السلام چون دختر ماءمون را عقد كردند اين خطبهرا خواند اَلْحَمدُ لِلّهِ اِقْرارا بِنِعْمَتِهِ وَلا اِلهَ اِلاّاللّهُ اِخْلاصا لِوَحْدانِيَّته وَصَلَّى اللّهُعَلى سَيّدِ بَرِيَّتِهِ وَالاَْصْفِيآءِ مِنْ عِتْرَتِهِ اَمّا بَعْدُ فَقَدْ كانَ مِنْ فَضْلِ اللّهِ عَلَىِ الاَنامِاِنْ اَغْناهُمْ بِالْحَلالِ عَنِ الْحَرامِ فَقالَ سُبْحانَهَ وَاَنْكِحُو الاَْيامى مِنْكُمْ وَالصّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَاِمائِكُمْ اِنْ يَكُونُوا فُقَرآء يُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللّهُ واسِعٌ عَليمٌ.
ساير خطبه هاى طولانى در كتب مبسوطه مذكور است واين رساله گنجايش ذكرآنها را ندارد و در باب آداب صيغه نكاح رساله جدائى تاءليف كردم .
فصل چهارم : در بيان آداب زفاف و مجامعت  
بدانكه زفاف كردن در وقتى كه ماه در برج عقرب باشد يا تحت الشعاع باشد مكروهاست و جماع كردن در فرج زن در وقتى كه حايض باشد يا با خون نفاس باشد حرام استو ازمابين ناف تا زانو از ايشان تمتع بردن مكروه است و بعد از پاك شدن و پيش ازغسل كردن جماع را نيز بعضى حرام ميدانند و احوط اجتنابست مگر آنكه ضرورتى باشدپس امر كند زن را كه فرج را بشويد و با او مقاربت كند و زن مستحاضه اگرغسل وساير اعماليكه او را ميبايد كرد بجا آورد با او جماع ميتوان كرد ودر وطى دبر زنخلافست بعضى حرام ميدانند و اكثر علماء مكروه ميدانند و احوط اجتناب است و بهتر آنست بازن خود كه جماع كند وآزاد باشد منى خود را بيرون فرج نريزد و بعضى علماء حرامميدانند بيرخصت زن و در كنيز باكى نيست .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه نبايد مردرادخول كردن بزن خود در شب چهارشنبه .
حضرت امام موسى عليه السلام فرمود كه هر كه جماع كند با زن خود در تحت الشعاعپى با خود قرار دهد افتادن فرزند را از شكم پيش از آنكه تمام شود.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه جماع مكن دراول ماه و ميان ماه و آخر ماه كه باعث اين ميشود كه فرزند سقط شود و نزديكست كه اگرفرزندى بهم رسد ديوانه باشد يا صرع داشته باشد نمى بينى كسى را كه صرعمى گيرد اكثر آنست كه يا در اول ماه يا در آخر ماه ميباشد.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه جماع كند با زن خود در حيضپس فرزنديكه بهم رسد مبتلا شود بخوره يا پيسى پس ملامت نكند مگر خود را.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه دشمن ما اهلبيت نيست مگر كسيكه والدازنا يا مادرشدر حيض باو حامله شده باشد.
در چندين معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه چون كسى خواهد بازن خود جماع كند بروش مرغان بنزد او نرود بلكهاول با او دست بازى و خوش طبعى بكند و بعد از آن جماع بكند.
در حديث صحيح از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه در وقت جماع سخن مگوئيد كه بيم آنست فرزندى كه بهم رسدلال باشد و در آن وقت نظر بفرج زن مكنيد كه بيم آنست فرزندى كه بهم رسد كورباشد ودر روايات ديگر از آنحضرت منقول است كه باكى نيست نگاه كرده بفرج در وقتجماع .
در چندين حديث معتبر وارد شده است كه مرد و زن در حالتى كه خضاب بحنا و غير آن بستهباشند جماع نكنند.
از حضرت امام موسى عليه السلام پرسيدند كه اگر در حالت جماع جامه از روى مرد وزندور شود چيست ؟ فرمود باكى نيست باز پرسيدند اگر كسى فرج زنرا ببوسد چوناست ؟ فرمود باكى نيست .
از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند كه اگر كسى زن خود را عريان كند و باو نظركند چونست ؟ فرمود كه مگر لذتى از اين بهتر ميباشد و پرسيدند كه اگر بدست وانگشت با فرج زن و كنيز خود بازى كند چونست ؟ فرمود باكى نيست اما بغير اجزاى بدنخود چيزى ديگر در آنجا نكند. و پرسيدند كه آيا ميتواند درميان آب جماع بكند فرمودباكى نيست .
در حديث صحيح از حضرت امام رضا عليه السلام پرسيدند ازجماع كردن در حمام فرمودباكى نيست .
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه مرد با زن و كنيز خود جماع نكند در خانه كهطفل باشد كه آن طفل زناكار ميشود يا فرزنديكه از ايشان بهمرسد زناكار باشد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّممنقول است كه فرمود بحق آن خداوندى كه جانم در فبضه قدرت اوست اگر شخصى بازن خود جماع كند ودر آن خانه شخصى بيدار باشد كه ايشان را ببيند يا سخن و نفسايشان را شنود فرزندى كه از ايشان بهم رسد رستگار نباشد وزناكار باشد.
چون حضرت امام زين العابدين عليه السلام اراده مقاربت زنان مينمودند خدمتكاران را دورمى كردند و درها را ميبستند و پرده ها را مى انداختند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه كسى با كنيزى جماع كند و خواهد كه باكنيز ديگر پيش از غسل جماع كند، وضو بسازد.
در حديث صحيح وارد شده است كه باكى نيست باكنيز و طى كند و در خانه ديگرى باشدكه بيند وشنود و مشهور ميان علماء آنست كه باكى نيست كه مرد در ميان دو كنيز خودبخوابد اما مكروهست كه در ميان دو زن آزاد بخوابد.
در حديث موثق از حضرت صادق عليه السلاممنقول است كه باكى نيست مرد ميان دو كنيز و دو آزاد بخوابد وفرمود كراهت دارد مردروبقبله جماع كند و در حديث ديگر از آنحضرت پرسيد كه آيا مرد عريان ، جماع ميتواندكرد، فرمودند كه نه ، و روبقبله و پشت بقبله جماع نكند و در كشتى جماع نكند.
حضرت امام موسى عليه السلام فرمود دوست نميدارم كسيكه در سفر آب نيابد براىغسل كردن جماع كند مگر آنكه خوف ضررى داشته باشد بر خود و بعضى از علماءقايل بحرمت شده اند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرمود از آنكه كسيكه محتلم شده باشدپيش از آنكه غسل كند جماع كند و فرمود اگر بكند و فرزندى بهم رسد ديوانه باشدملامت نكند مگر خود را.
حضرت صادق عليه السلام فرمود مكروه است جنب شدن در وقتيكه آفتاب طلوع ميكند و زردميباشد و همچنين در زردى آفتاب وقت فرو رفتن .
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود كه مستحب است در شباول ماه رمضان جماع كردن و از ابوسعيد خدرىمنقول است كه حضرت رسالت پناه وصيت نمود بحضرت اميرالمؤ منين عليه السلام ياعلى چون عروسى داخل خانه تو شود كفشهايش را بكن تا بنشيند و پاهايش ‍ را بشو و آنآب را از درخانه تا منتهاى خانه بپاش چون چنين كنى خدا هفتاد هزار نوع رحمت بر توبفرستد كه بر سر عروس فرود آيد تا آنكه آن بركت بهر گوشه آن خانه برسد وايمن گردد عروس از ديوانگى و خوره و پيسى تا در آن خانه باشد. و منع كن عروس راتا هفت روز از خوردن شير وسركه و گشنيز و سيب ترش پس حضرت اميرالمؤ منين عليهالسلام گفت يا رسول اللّه بچه سبب منع كنم او را اينها؟ فرمود زيرا كه رحم بسببخوردن اينها سرد و عقيم ميشود و فرزند نمى آورد و حصيريكه در ناحيه خانه افتادهباشد بهتر است از زنى كه فرزند از او بوجود نميآيد، پس فرمود كه : يا على جماعمكن با زن خود در اول ماه و ميان ماه كه ديوانگى و حوره و خبط دماغ راه مى يابد بآنزن وفرزندانش . يا على جماع مكن بعد از پيشين كه اگر فرزندى بهم رسداحول خواهد بود. يا على در وقت جماع سخن مگو كه اگر فرزندىحاصل شود ايمن نيستى كه لال باشد و نگاه نكند احدى بفرج زن خود و چشم بپوشد درآنحالت كه نظر كرده بفرج در آنحالت باعث كورى فرزند ميشود. يا على بشهوت وخواهش زن ديگرى با زن خود جماع مكن كه اگر فرزندى بهم رسد مخنث يا ديوانه باشد.يا على هر كه جنب با زن خود در فراش خوابيده باشد قرآن نخواند كه ميترسم آتشى ازآسمان بر هر دو نازل شود و بسوزاند ايشان را. يا على جماع مكن با زن خود مگر آنكهتو دستمالى از براى خود داشته باشى و او دستمالى از براى خود داشته باشد و هر دوخود را به يك دستمال پاك نكنيد كه دشمنى در ميان شما پيدا ميشود و آخر بجدائى ميكشد.يا على ايستاده با زن خود جماع مكن آن فعل خران است و اگر فرزندى بهم رسد مانندخران بر رختخواب بول ميكند.
يا على در شب عيد فطر جماع مكن كه اگر فرزندى بوجود آيد شر بسيار از او بظهورآيد. يا على در شب عيد قربان جماع مكن كه اگر فرزندى بهم رسد شش انگشت يا چهارانگشت در دست داشته باشد. يا على در زير درخت ميوه دار جماع مكن كه اگر فرزندى بهمرسد جلاد و كشنده مردم باشد يا رئيس و سركرده ظلم باشد.
يا على در برابر آفتاب جماع مكن مگر آنكه پرده بياويزى كه اگر فرزندى بوجود آيدهميشه در بدحالى و پريشانى باشد تا بميرد. يا على در ميان اذان و اقامه جماع مكن كهاگر فرزندى بوجود آيد جرى باشد در خون ريختن . يا على چون زنت حامله شود با اوجماع مكن بى وضو كه اگر چنين كنى فرزندى كه بهم رسدكوردل و بخيل باشد. يا على در شب نيمه شعبان جماع مكن كه اگر فرزندىحاصل شود شوم باشد و در رويش نشان سياهى باشد. يا على در روز آخر ماه شعبان جماعمكن كه اگر فرزندى بهم رسد عشار و ياور ظالمان باشد و هلاك بسيارى از مردم بردست او بود. يا على بر پشت بام جماع مكن كه اگر فرزندى بهم رسد منافق و ريا كنندهو صاحب بدعت باشد. يا على چون بسفرى بروى در آنشب كه ميروى جماع مكن كه اگرفرزندى بوجود آيد مالش را بنا حق صرف كند و اسراف كنندگان برادر شياطين اند واگر بسفرى روى كه سه روزه راه باشد جماع مكن كه اگر فرزندى بهم رسد ياورظالمان باشد. يا على در شب دوشنبه جماع بكن كه اگر فرزندى بهم رسد حافظ قرآنو راضى بقسمت خدا باشد.
يا على اگر جماع كنى در شب سه شنبه و فرزندى بهم رسد بعد از سعادت اسلام او راروزى شود و دهانش خوشبو ودلش رحيم و دستش ‍ جوانمرد و زبانش از غيبت و بهتان پاكباشد. يا على اگر جماع كنى در شب پنجشنبه و فرزندى بهم رسد حاكمى از حكامشريعت يا عالمى از علماء باشد و اگر در روز پنجشنبه وقتى كه آفتاب در ميان آسمانباشد نزديكى كنى با زن خود و فرزندى بهم رسد شيطان نزديك او نشود تا پير شودو خدا او را روزى ميكند سلامتى در نيا و دين . يا على اگر جماع كنى در شب جمعه وفرزندى بهم رسد خطيب و سخنگو باشد و اگر در روز جمعه بعد از عصر جماع كنى وفرزندى بهم رسد از دانايان مشهور باشد و اگر جماع كنى در شب جمعه بعداز نماز خفتناميد هست آن فرزند از ابدال باشد. يا على در ساعتاول شب جماع مكن كه اگر فرزندى بهم رسد ايمن نيستى كه ساحر باشد و دنيا را برآخرت اختيار نمايد. يا على اين وصيت را از من بياموز چنانچه ازجبرئيل آموختم .
در حديث معتبر منقول است كه در روز عقد فاطمه صلوات اللّه عليها حقتعالى امر فرمودسدرة المنتهى را كه آنچه دارى فرو ريز براى نثار حضرت فاطمه پس آنچه داشت ازمرواريد و مرجان و جواهر براهل بهشت نثار كرد پس حوران نثار را بردند و تا روز قيامتمفاخرت ميكنند و بهديه بيكديگر ميفرستند و ميگويند كه اين نثار حضرت فاطمه است و درشب زفاف استر اشهب حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را آوردند و قطيفه برروى آن انداختند و حضرت فرمود كه اى فاطمه سوار شو و سلمان لجام استر را ميكشيدوحضرت رسول از عقب روان شد ودر اثناى راه صداى ملائكه بگوش مبارك حضرت رسيدجبرئيل با هزار ملك و ميكائيل با هزار ملك فرود آمدند و گفتند كه حقتعالى ما را بجهةزفاف حضرت فاطمه فرستاده است پس جبرئيل وميكائيل اللّه اكبر ميگفتند و ملائكه با ايشان موافقت مى نمودند و باين سبب سنت شد كه درشب زفاف اللّه اكبر بگويند.
در روايت ديگر منقول است كه شخصى بحضرت صادق عليه السلام عرض كرد كه ماطعامها بعمل مى آوريم و بسيار پاكيزه و خوشبو ميكنيم وبوى طعام عروسى از هيچ طعامىنميآيد فرمود زيرا كه برطعام عروسى نسيم بهشت ميوزد چون طعامى است كه براىحلال مهيا ميشود.
در احاديث معتبره وارد شده است كه سنتست عروسى در شب واقع شود و طعام در چاشت پختهشود و در بعضى از اخبار وارد شده است كه نثار عروسى را ميتوان برداشت اما چون غارتميكنند و ازيكديگر مى ربايند كراهت دارد و علما گفته اند وقتى جايز است برداشتن كهبقرائن معلوم باشد كه صاحبانش راضى اند كه مردم بردارند.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر گاه شما را بعروسى بطلبنددير برويد زيرا كه دنيا را بياد شما ميآورد وچون شما را بجنازه بخوانند زودتربرويد چون آخرت را بياد شما مى آورد.
در حديث ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرمود ازجماع كردن در زير آسمان و بر سر راه كه مردم تردد كنند و فرمود كه هر كه در ميان راهجماع كند خدا و ملائكه و مردم او را لعنت كنند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه بياموزيد از كلاغ سه خصلترا:جماع كردن پنهان و بامداد بطلب روزى رفتن و بسيار حذر كردن .
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود كه هر گاه كسى خواهد با زن خود نزديكى كندتعجيل نكند كه زنان راكارها ميباشد پيش از جماع و هر گاه كسى زنى ببيند و خوشش آيدپس برود با اهل خود جماع كند كه آنچه با اين هست با آن هم هست و شيطان را بردل خود راه ندهد و اگر زنى نداشته باشد دو ركعت نماز بكند و حمد خدا را بسيار بگويدوصلوات بر محمدوآل محمد بفرستد پس از فضل خدا زنىسئوال كند كه البته باو عطا ميفرمايد آنچه او را حرام بى نياز گرداند.
در حديث معتبر از حضرت رسولمنقول است كه چون مرد وزن جماع كنند عريان نشوند مانند دو خر زيرا كه اگر چنين كنندملائكه از ايشان دور ميشوند.
در حديث معتبر ديگر از حضرت امام محمد باقر عليه السلاممنقول است كه جايز نيست جماع كردن با دختر پيش از آنكه نهسال تمام شود پس اگر بكند وعيبى رسد بآن زن ضامن است .
در حديث معتبر ديگر منقول است كه مكروه است جماع كردن ميان طلوع صبح تا طلوع آفتاب واز وقت فرو رفتن آفتاب تا بر طرف شدن سرخى طرف مغرب و در آن روزى كه در آنروز آفتاب بگيرد و در شبيكه در آنشب ماه بگيرد و در شب يا روزيكه درآن باد سياه ياباد سرخ يا باد زرد حادث شود واللّه اگر جماع كند در اين اوقات پس او را فرزندىبهم رسد نبيند در آن فرزند چيزى را كه دوست دارد زيرا كه آيات غضب الهى راسهل شمرده . در فقه الرضا مسطور است كه چون بعد ازغسل دادن ميت پيش از آنكه غسل كنى خواهى كه جماع كنى وضو بساز بعد از آن جماع بكن .
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقولاست كه هرگاه كسى را دردى در بدن بهم رسد يا حرارت بر مزاجش غالب شود پس بازن خود جماع كند تا ساكن شود.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه درحالت خضاب با زن خود جماع كندفرزنديكه بهم رسد مخنث باشد.
حضرت امام محمدباقر عليه السلام فرمود كه زن آزاد را در برابر زن آزاد ديگر جماعمكن اما كنيز را در برابر كنيز ديگر جماع كردن باكى نيست .
در حديث صحيح از حضرت امام رضا عليه السلاممنقول است كه حضرت صادق عليه السلام هرگاه بعد از جماع و پيش ازغسل اراده جماع ميكردند وضو مى ساختند.
در روايت ديگر منقول است كه اگر كسى انگشترى با او باشد كه برآن نام خدا نقش كردهباشند جماع نكند.

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation