بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه علویه, سید هاشم رسولى محلاتى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
     Mabahes -
 

 

 
 

 

next page

back page

خدايا و چه بسا ابرهائى از گرفتارى كه بمن رو آور بود تو پراكنده شانساختى ، و چه بسا آسمان نعمتى را كه بر من فرو باريدى ، و نهرهائى از بزرگوارىكه روان كردى ، و چشمه هاى جوشان حوادثى كه پر كردى و مانع رسيدنش بمن شدى و لكه هاى كوچكى از مهر خود كه پهن كردى ، و پرده هاى گرفتارى كه بر طرفكردى ، و اندوههاى بلاخيزى را كه از من زدودى ، و زره هاى تندرستى كه بر منپوشاندى ، و پيش آمدهاى ديگرى را كه مقدر فرمودى و هرگاه خواستيشان از طلب آنها درنماندى ، و هرگاه آنها را اراده فرمودى قدرت بر خوددارى كردن نداشتند.
خدايا و چه بسا خسود بد طينتى كه مرا مورد حسد خود قرار داد، و با زبان تيزش مرا آزردو با گوشه چشمش تيرى بر بدنم زد، و آبروى مرا هدف تيرهاىاميال خود قرار داد، و كارهائى را بگردنم انداخت كه پيوسته تو آنها را از منكفايت فرمودى .
خدايا چه بسا خوش گمانى مرا كه جامه عمل پوشاندى ، و ندارى و فقرى كه جبرانكردى و روزيم را كه فراخ گرداندى ، و سقوطهائى كه در آنها مرا بر پا داشتى وبلند كردى )، و گرفتاريهائى را كه بر طرف كردى ، و بيچارگى كه ازمن گرداندى، و نعمتى را كه بمن دادى ، هر كارى كه انجام دهى مورد باز خواست واقع نشوى ، و نه درعطاى خويش بخل ورزى ، از تو درخواست كنند تو نيز عطا فرمائى ، وسوال نكرده تو آغاز كنى ، و از فزونبخشيت درخواست احسان كنند و تو دريغ ندارى ، هرچه كنى همه از روى نعمت بخشى و امتنان وجود و احسان است ، ولى من در برابر كارىانجام ندادم جز فرو رفتن در گناهان و پرده درى محرمانت ، و تجاوز از حدود و مقرراتت ، وبى خبرى از تهديد، و پيروى از دشمن خود و دشمنت ، و بااينحال اين بدرفتارى من در برابر نعمتها و بزرگواريت تو را باز نداشت ازاينكه احسان خود را بر من كامل گردانى ، و نعمتهايت را بر من پى در پى فرو ريزى ، ومرا نيز از ارتكاب آنچه موجب خشم تو است باز نداشت .
خدايا اكنون بحال و وضع بنده اى در آمده ام كه بكوتاهى كردن در اداى حق تو اعترافدارد، و بر عليه خود گواهى دهد كه نعمت خود را بر او فرو گذار نكردى و بنحو احسن اورا سرپرستى و كفايت كردى ، پس اى خداى من ازفضل خويش بدان اندازه بمن ببخشاى كه بتوانم خود را برحمتت برسانم و آن رانردبانى قرار داده و بسوى موجبات خوشنوديت بالا روم ، و از عقاب و شكنجه ات خود راايمن گردانم . زيرا تو هر چه بخواهى انجام دهى ، و بدانچه خواهى حكم و دستورفرمائى ، و تو بر هر چيز توانائى .
خدايا پس ستايشم براى تو پيوست و پا بر جا است و ثناى من بر تو هميشگى از جهانىتا جهان ديگر ادامه دارد، و آن را باشكال مختلف تسبيح و انواع متفاوت تقديس بر زبانجارى سازم ، و همه از روى خلوص ‍ براى ذكر تو و بدست آوردن خوشنودى تو است ،بستايشى خالص ، و ستودنى بى آلايش ، به شماره اى طولانى در مورد آشكار ساختندروغ مشركان ، در نيرويت كسى تو را كمك ندهد، و در خدائيت شريكى ندارى ، و هنگاميكهموجودات را هر كدام روى سرشتهاى مختلف مقرر داشتى ، و خلائق را براشكال متفاوت خلق فرمودى مورد بازديد و معاينه كسى قرار نگرفتى ، و پندارها نتواندپرده هاى ناديده را براى رسيدن بسوى تو از هم بدرد، تا بتواند معتقد شود بحد واندازه اى در عظمت تو، و نه بكيفيتى در ازليتت ، و نه امكانى را در ديرينه بودنت ، وهمتهاى بلند بدرك حقيقت تو نرسند، و هوشهاى غواص و تيز بين بتو دستنيابد، و چه در قدرت بزرگ و عظيمت ، و صف قدرت تو از بيان توصيف آفريدگانتبرتر وبزرگى عظمتت از آن والاتر است ، كم نگردد آنچه را كه اراده فرمائى فزونگردد، و فزون نگردد آنچه را اراده فرمائى كه كم گردد، و هيچكس نبوده كه ناظر كارتو باشد در آن هنگامى كه خلق را آفريدى ، و نه مانندى نزد تو بود آنگاه كه نفوسخلائق را از نيستى بعالم هستى در آوردى ، زبانها كند است از اينكه وصف تو را شرحكند، و خردها ناتوان است كه به كنه و حقيقت شناسائى تو دست يابد. و چسانممكن است توصيف اينان بحقيقت تو برسد، يا جهات و حدود تو را در بر گيرد درصورتيكه توئى آن جبار قاهر منزهى كه هميشه بوده اى ، و در عالم ناديدهجاويدان بوده و كسى جز تو در آن عالم وجود نداشته ، و آن عوالم كسى را جز تو نديده .
در مقام ملكوت و سلطنت آسمانى تو، راههاى عميقانه فكر حيران گشته ، و از دركذات تو چشم بينا ناتوان گرديده ، پادشاهان در برابر هيبتت فروتن گشته و رويهابخوارى ذلت در برابر عزتت خاضع گشته ، و هر چيزى در پيشگاه عظمتت فرمانبردارشده ، و همه در برابر قدرتت تسليم و رام گشته ، و گردنها براى پادشاهيت خاضع وفروتن شده ، و در اينجا تدبير و انديشه در گرداندن توصيف ها براى تو گم گشتهاست ، و هر كه در اين باره بتفكر پرداخت ديده اش خسته و ناتوان بسويش بازگشت وعقلش مبهوت و مغلوب و فكرش حيران شد.
خدايا پس تو را است ستايش پى در پى و پيوست و رديف و بهم بسته و هميشگى كه فنانپذيرد، و در ملكوت گم نشود، و نه در جهانمضمحل گردد، و نه در عالم معرفت چيزى از آن كم شود، و تو را است ستايش آن ستايشىكه خوبيهايش شماره نشود، در شب چون پشت كند، و در بامداد هنگامى كه پرده برگيرد،و در خشكى و دريا، و در صبحگاه و شامگاه ، و شبانگاه و بامداد.
و ظهر گاه و سحرگاه .
خدايا بتوفيق خودت نجات و رهائى را براى من حاضر كردى ، و مرا در ولايت عصمت قراردادى ، و بالاتر از تاب و توانم مرا تكليف نفرمودى ، چونكه جز بفرمانبرداريم از منخوشنود نگشتى ، پس اين شكر و سپاسگزارى من بهر اندازه كه با زبان براى اداى آنبكوشم ، و بهر مقدار كه در كردار براى آن سعى كنم اداى خود تو رانكند وفضل و كرم تو را تلاقى ننمايد، زيرا توئى آن خدائى كه معبودى جز تو نيست ، هيچناديده اى از نظرت پنهان نماند، و هيچ پنهانى بر تو مخفى نباشد، و هيچ گمشده اى درتاريكيهاى پنهان از ديد تو گم نشود، فرمان تو هر گاه اراده كنى چيزى را همان استكه بدان بگوئى باش پس وجود يابد.
خدايا تو را است ستايش همانند آن ستايشى كه ذات خويش را ستايش ‍ بدان كردى ، وچندين برابر آنچه ستايشگران تو را بدان ستايش كردند، و تسبيحگويان تو را بدانتسبيح گفتند، و تمجيد كنندگان تو را تمجيد گفتند و ببزرگى ستودند، و تكبيرگويان تو را بدان تكبير گفتند، و بزرگ شمارندگان تو را بدان بزرگ شمردند،تا بدانجا كه شخص من تنها ستايش كنم تو را در هر چشم بر هم زدنى و بلكه كمتر ازاين مقدار باندازه ستايش همه ستايش ‍ كنندگان و يكتا پرستى جميع مخلصان ، و تنزيهگوئى تمام دوستان عارف بمقام تو، و ثناى همه لا اله الا اللّه گويان ، و بهاندازه آنچه را تو عارف بدان هستى و مورد پسند تو است از همه آفريدگانت از حيوان وجماد.
و بسوى تو مشتاقم - اى خداى من - براى سپاسگزارى همينكه مرا بستايش خود گويا كردى ، و براستى كه چه تكليف آسانى در اين باره بمنكردى ، و چه وعده بزرگى كه در برابر سپاسگزاريت بمن دادى ، تو از روىفضل و كرم آغاز نعمت بر من كردى ، و از روى حق و عدالت بمن دستور سپاسگزارى دادى ،و در مقابل زياده بر آن بچندين برابر وعده پاداش بمن دادى ، و روزى خود را ازروى پند و آزمايش بمن عطا فرمودى ، و در برابر واجبى آسان و اندك از من خواستى ، وپاداش همان را نيز عطاى بسيارى بمن دادى ، و هم از بلاى سخت مرا نگهدارى كردى ، وبدست بلاى بد خود نسپردى ، و تندرستى بمن ارزانى داشتى ، و با فراخى در زندگىو فراوانى مرا سرپرستى كردى ، و فضل خويش را بر من دو چندان كردى ، گذشته ازآنكه براى آن اعمال اندك و آسان بمن وعده جايگاهى با شرافت دادى ، و بدرجهوالا و بلندى مژده ام دادى ، و ببزرگترين پيمبران از نظر دعوت و برترينشان از نظرشفاعت يعنى حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله مرا امتياز دادى .
خدايا بيامرز از من گناهى را كه جز آمرزش تو آنرا فرا نگيرد، و جز گذشتت چيزى آن رامحو نكند، و ببخش بمن در اين روز و در اين ساعت آن چنان يقينى كه پيش آمدهاى ناگواردنيا و اندوههايش را بر من آسان كند، و مرا بدانچه از پاداش كه در نزد توستمشتاق و راغب گرداند، و آمرزشت را بر من ثبت فرما، و مرا بكرامت و بزرگوارى برسانت و سپاسگزارى آن نمعتها را كه بمن داده اى روزيم فرما، كه توئى آن خداىيكتاى بلند رتبه بوجود آرنده تو آفرين شنواى دانائى كه فرمانت جلوگير ندارد و ازقضا و حكمت هيچ موجودى خود دارى نتواند، و گواهى دهم كه براستى توئى خدا وپروردگار من و پروردگار هر چيز، خالق آسمانها و زمين ، داناى غيب و شهود، آن والاىبزرگ بلند مرتبه .
خدايا از تو خواهم پايدارى در كار دين ، و تصميم در رشد و هدايت و الهام سپاسگزارىدر برابر نعمتت ، و پناه مى برم بتو از ستم هر ستمگر و ظلم هر ظالم ، و حسد هر حسود،خدايا به نيروى تو بر دشمنان حمله كنم ، و از تو اميد دوستى دوستان را دارم ، گذشتهاز آن بهره هائى كه از فضل تو نصيبم گشته ، و اقسام احسان و انواع روزى تو كه بمنرسيده و من شماره و احصاء آنها را نتوانم انجام دهم . پس براستى توئى كه آن خدائىكه معبودى جز تو نيست و در ميان خلق ستايش تو آشكار و بجود و كرم دستت گشاده است ،كسى در فرمانت با تو ضديت نتواند، و در پادشاهيت ستيزه جوئى نباشد، و در دستورتبازگشت وجود ندارد، از مردمان هر چه را خواهى مالك نشوى و جز بخواست تو كسى مالكچيزى نگردد، توئى نعمت دهنده فزونيبخش ‍ آفريدگار، پديد آرنده ، قادر، مسلط، منزه درنور قدس ، رداى عزت و شوكت و بلندى در بر، و بقدرت و كبرياء بزرگى گرفتى ،و نور خويش را ببهاء پوشاندى ، و بهاء را بمهابت مستور داشتى ، خدايا تو رااست ستايش ‍ عظيم ، و نعمت ديرينه ، پادشاهى بلند، و كرم فراخمند، و نيروى ثابت ، وحمدى پى در پى كه سپاسگزارى هميشگى پايان نپذيرد، و هيچگاه سپرى نشود، بخاطرآنكه مرا از برترين فرزندان آدم قرار دادى ، و شنوا و بينا و سالم و درست و نه بدردىدر جان و عقل سرگرمم ننمودى ، و بزرگوارى و خوش ‍ رفتارى و فزون بخشى نعمتهايتبر من جلوگيرى نكرد از اينكه باز هم در دنيا بر من توسعه دهى ، و مرابسيارى از مردم دنيا برترى دهى ، و شنوايم سازى كه آنچه را بدان مكلفم ساختىبشنوم ، و بينايم كردى كه قدرتت را در آنچه بر من آشكار گشته ببينم ، و مراعاتم راكرده و دلى را در تنم بوديعت نهادى كه ببزرگيت گواهى دهد، و زبانى كه بر يكتاپرستيت گويا باشد، چونكه من كرم و فضل تو را ستايش كنم ، و توفيق تو را بكوشش‍ خود سپاسگزارم و بحق تو گواهم ، و در پيش آمدهاى سخت و مهمات كار خود بدرگاه توروى زارى و خوارى نهم ، چونكه توئى زنده پيش از هر زنده ، و زنده پس از هر مرده ، وزنده اى كه زمين و هر چه بر آن است همه را ارث برى ، و تو بهترين ارث برندگانى .
خدايا خير خود را در هيچ چشم بر همزدنى از من قطع مفرما، و شكنجه هاى خشم خود را بر منمبار، و نعمتهاى خود را بر من دگرگون مساز، و مرا از تمسك برشته هاى محكم وا مگذار،كه اگر من همه احسانهاى تو و نعمتهايت را در خود از ياد برم جز همان عفو و گذشتت را ازگناهانم ، و استجابت دعايم را در وقتى كه سرم را بستايش و تمجيد تو بلند كردم ، مراكافى است كه پيوسته تو را سپاس گويم ).
خدايا نه اگر بهره مار در تقدير خود بيفزائى از دارائى تو چيزى كم شود ونه وقتى روزيم را در وقت قسمت ارزاق تنگ مقرر دارى بدارائيت افزوده گردد.
خدايا تو را ستايش بشماره آنچه دانشت بدان احاطه دارد، و بشماره هر چه قدرتت آن رادرك كند، و بشماره آنچه رحمتت آن را فرا گيرد، و چندين برابر همه اينها كه گفتم ستايشى پيوسته و پى در پى و هموزن با نعمتها و نامهايت .
خدايا احسانى را كه بر من كرده اى در باقيمانده عمرم نيزكامل گردان چنانچه در گذشته عمرم بمن احسان فرموده اى ، چونكه من بدرگاه توتوسل جويم بوسيله يكتاپرستيت ، و تهليل و تمجيد و تكبير و تعظيم تو و از تو خواهمبحق آن نامت كه آنرا از آنها آفريده اى و جز بنزد خودت بنزد كسى ديگر نرود، و از توخواهم بحق نامت : آن روح پنهان در گنجينه ، آن زنده زنده زنده ، بدان نام و بدان نام ، وبحق ذات خودت و بحق خودت و بحق خودت - كه مرا از عطاى خود و بهره هاىكرم و بزرگواريت محرومم مفرمائى ، و كارم را بديگرى جز خودت واگذار منمائى ، وبدست دشمنم مسپارى ، و مرا بخودم وامگذارى ، و كاملترين احسان را در آينده ونزديك بمنبفرمائى و كردارم را در دنيا نيكو گردان و بآرزويم در اين دنيا و در آن سراى برسان ،و خير و خوبى را در بازگشتگاهم قرار ده ، زيرا بهر اندازه هم كهفضل و كرم تو بر بندگانت ريزان باشد و از نعمتهايت بر آنها عطا شود، و تو رانيازمند و فقير نگرداند، و كوتاهى كردن من در سپاسگزارى نعمتت از جود و بخشش تو كمنكند، و بسيارى نعمت خزينه هاى نعمتهاى تو را زياد نكند، و دهشهاى بزرگت از فراخبخشت نكاهد، و عطاى نافذ و زيبايت در كرم عظيم و فزون و شكوهمند تاثير نكند، و ازتنگدستى بيم ندارى تا بخل ورزى و از ندارى ترس ندارى تا فيض دارائى و كرمتكاهش يابد.
خدايا دلى ترسان و يقينى راست و درست كه گوياى بحق باشد روزى ما گردان و از مكرخويش ما را مطمئن منما، و ذكر خودت را از ياد ما مبر، و پرده ات را از من مدر، و كار مرابديگرى جز خودت وامگذار، و مرا از از رحمت خويش مايوس مكن ، بلكه مرا ببهره هاى خودبپوشان ، و توجهات نيكويت را از من دريغ مدار، و در هر وحشتى همدم من باش ، و در هربيتابى پناهگاهم ، و از هر پيش آمد هلاكت بارى فرياد رسم باش ، و مرا از هر بلا وخطائى برهان ، و از هر لغزشى نگاهم دار و بهره هاى خود را بر منكامل گردان و از تهديداتت مرا محفوظ دار، و عذاب دردناكت و بلاى هلاكت بارت را از منبگردان ، و شرافت حفظ كتابت را نصيب من فرما، و كار خودم و دين و مذهبم ، و دنيا وآخرتم ، و خانواده و فرزندانم را اصلاح فرما، و روزيم را فراخ گردان ، و بر منريزان كن ، و بمن رو كن و ازمن روى مگردان كه براستى توخلف وعده نمى كنى .
خدايا مرا بلند كن و پستم مكن ، و مرا مورد مهر خويش قرارم ده و عذابم مكن ، و ياريم ده وخوارم منما، و مرا برگزين و زير دست ديگرانم قرار مده ، و در كارم گشايش و بر آيشقرار ده ، و دعايم را زود اجابت كن ، و از اين گرفتارى كه بمن رسيده نجاتم ده ، كهبراستى تو بر هر چيزى توانائى .
و اينكار برايت آسان است ، و توئى بخشنده بزرگوار، و درود خدا بر محمد و خاندانپاكيزه اش و سلامى مخصوص و بسيار.
ابيات له عليه السلام فى الشدائد

و كم للّه من لطف خفى
يدق خفاه عن فهم الزكى


و كم يسر اتى من بعد عسر
ففرج كربه القلب الشحى


و كم امرتساء به صباحا
فتاتيك المسره بالعشى


اذا ضاقت بك الاحوال يوما
فتق بالواحد الفرد العلى


توسلبالنبى فكل خطب
يهون اذا توسل بالنبى


و لاتجرع اذا ماناب خطب
فكم للّه من لطف خفى


و صلى اللّه ربى كل حين
على الهادى النبى الابطحى


و نيز دعاى آن حضرت عليه السلام در سختيها
و خدايرا چه بسيار لطفهاى پنهانى است كه از نظر خفاء، هوش مردمان تيز هوش نيز بداننرسد
و چه بسيار آسانى كه ار پى ، دشوارى در رسد و اندوهدل اندوهناك را بزدايد
و چه بسيار كارى كه بامدادان تو را بد آيد ولى در شب تو را شادكام سازد
اگر روزى اوضاع و احوال كار را بر تو تنگ گرفت پس بخداى يگانه فرد والا اعتمادكن
و به پيغمبر متوسل شو كه هر پيش آمد سختى باتوسل به پيغمبر سهل و آسان گردد
و از پيش آمدهاى ناگوار بيتابى مكن كه خدايرا چه بسيار لطفهاى پنهانى است
و درود فرستد خدا در هر زمان بر پيامبر راهنماى ابطحى
دعاوه عليه السلام فى الاجتجاب عن العدو
قل اللهم مالك الملك توتى الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعزمن تشاء وتذل من تشاء بيدك الخير انك على كل شى ء قدير تولجالليل فى النهار و تولج النهار فى الليل و تخرج الحى من الميت و تخرج الميت منالحى و ترزق من تشاء بغير حساب الله اكبر الله اكبر الله اكبر خضعت البريه لعظمهجلاله اجمعون و ذل لعظمه عزه كل متعاظم منهم و لا يجد احد منهم الى مخلصابل يجعلهم الله شاردين متمزقين فى عز طغيانهم هالكينبقل اعوذ برب الفلق من شرما خلق و من شرعا سق اذا وقب و من شر النفاثات فى العقد ومن شرحا سد اذا حسد و بقل اعوذ برب الناس ملك الناس اله الناس من شر الوسواسالخناس الذى يوسوس فى صدور الناس ‍ من الجنه و الناس انغلق عنى باب المستاخرينمنكم و المستقدمين فهم ضالون مطرودون بالصافات بالذار يات بالمرسلاتبالنازعات از جركم عن الحركات كونوار مادا لا تبسطوا الى و لا الى مومن يدا اليوم نختمعلى افوا ههم و تكلمنا ايديهم و تشهدار جلهم بما كانوا يكسبون هذا يوم لاينطقون و لايوذن لهم فيعتذرون عمت الاعين و خرست الالسن و خضعت الاعناق للملك الخلاق اللهم بالميمو العين و الفاء و الحائين و بنورا الاشباح و بتلالوضياء الاصباح و بتقديرك لى ياقدير فى الغذو و الرواح اكفنى شر من دب و مشى و تجبروعتى الله الغالب و لا ملجا منهلها رب نصر من الله و فتح قريب ان ينصركم الله فلا غالب لكم كتب الله لاغلين انا ورسلى ان الله فوى عزيز امن من استجار باللهلاحول ولاقوه الا بالله العلى العظيم
دعاى آن حضرت عليه السلام براى در پرده شدن از دشمن
بگو اى خداى صاحب ملك و پادشاهى ، بهر كه خواهى سلطنت دهى و از هر كه خواهىبازستانى ، عزت بخشى بهر كه خواهى و خوارگردانى هر كه را خواهى ، همه خوبيهابدست تو است ، كه تو بر هر چيز توانائى . شب را در روز در آورى ، و روز را در شبنهان سازى ، زنده را از مرده برون آرى ، و مرده را از زنده پديد آورى ، و هر كه راخواهى بى حساب روزى دهى ، خدا بزرگتر است ، خدا... همه خلق در برابر بزرگىجلالت خاضع گشته ، و در پيشگاه عظمت عزتش هر بزرگمنشى و سركشى خوار شده ، و هيچيك از آنها را بر من راهى نيست ، بلكه خداوند آن ها را در عزت سركشيشانپراكنده و آواره ساخت ، و بهلاكت انداخت بوسيله سوره مباركه قل اعوذ برب الفلق ... و به قل اعوذ برب الناس ملك الناس ... و بستهشد بروى من درهاى باز پس ماندگان شما و از پيش ‍ رفتگانتان ، و آنها گمراهانى راندهشده هستند به الصافات و به الذاريات و بهالمرسلات و به النازعات من شمار را از حركت باز مى دارم ،خاكستر شويد كه نه بسوى من و نه بسوى هيچ مومنى دست دراز نكنيد، امروز مادهنهاشان را مهر كرديم و دستهايشان با ما سخن گفتند و پادشاهان گواهى دهند بهاعمالى كه مى كرده اند امروز روزى است كه سخن نگفتند، و اجازه شان ندهند كهعذر آورند ديده ها نابينا گشت ، و زبانهالال شد، و گردنها در پيشگاه خداى خلاق خاضع گشت .
خدايا به ميم و عين و فاء و دو حاء(53) و بنوراشباح (54) و بدرخشش روشنى صحبگاه ، و بدان تقديرى كه اى خداى قدير دربامداد و پسين براى من مقدر فرموده اى ، مرا از شر هر كه در روى زمين بخزد وراه رود و گردنكشى و سركشى كند كفايت فرما، خدا پيروزمند است و براى هرگريزپائى پناهگاهى از او نيست كه از عذاب او بدانجا پناه برد
يارى از خدا است و فتحى است نزديك اگر خدا شما را يارى كند كسى برشما چيره شدنى نيست خدا مقرر فرموده و گفته است كه من و پيغمبرانمغلبه خواهيم يافت . براستى كه خدا نيرومند و عزيز است هر كه بخدا پناه برد درامان است ، جنبش و نيروئى نيست جز بخداى والاى بزرگ .
و من دعائه عليه السلام فى طلب الرزق
اللهم صن وجهى باليسار و لا تبدل جاهى بالا قتار فاسترزق طالبى رزقك واستعطف شرار خلقك و ابتلى بحمد من اعطانى و افتتن بذم من منعنى و انت من وراء ذلك كلهولى الاعطاء و المنع انك على كل شى ء قدير
ايضالطلب الرزق فى كل صباح
الحمدالله الذب عرفنى نفسه و لم يتركنى عميان القلب الحمدالله الذى جعلنى من امهمحمد صلى الله عليه و آله و سلم الحمدالله الذىجعل رزقى فى يده و لم يجعله فى ايدى الناس الحمدالله الذى سترعيوبى و لميفضحنى بين الناس
دعاى آن حضرت عليه السلام در طلب روزى
خدايا آبروى مرا بتوانگرى نگهدار، و شرف و قدر مرا به تنگدستى از بين مبر، كهدر نتيجه از روزى خواهان تو روزى بخواهم ، و از اشرار خلق تو مهربانىجويم ، و بستايش كسى كه بمن عطائى كند دچار گردم ، و به نكوهش كسى كه از مندريغ دارد گرفتار شوم ، و تو پس از همه آنچه گفتم صاحب اختيارى كه عطا كنى يانكنى ، و براستى كه تو بر هر چيز توانائى .
و نيز براى درخواست روزى در هر بامداد
ستايش خدائى را كه خويشتن را بمن شناساند و مرا كوردل بحال خود وامگذارد، ستايش خدائى را كه مرا از امت محمد صلى اللّه عليه و آله قرارمداد، ستايش خدائى را كه روزيم را در دست خودش قرار داد و در دست مردم قرار نداد،ستايش خدائى را كه عيبهاو زشتيهاى مرا پوشانيد و در ميان مردم رسوايم نكرد.
و له عليه السلام فى كل صباح ثلث مرات
الحمدلله وحده سبحان الملك القدوس اين جمله را سه مرتبه تكرار ميفرمود و بعد از آناين دعا را يكمرتبه قرائت مينمود اللهم انى اعوذ بك منزوال نعمتك و من تحويل عافيتك و من فجاه نقمتك و من درك الشقاء و من شر ماسبق فىالليل و النهار اللهم انى اسئلك بعزه ملكك و بشده قوتك و بعظم سلطانك و بقدرتكعلى خلقك ان تصلى على محمد و ال محمد و انتفعل بى كذا
و از دعاهاى آن حضرت عليه السلام در هر بامداد
ستايش خاص خداى يگانه است ، منزه است آن پادشاه بى عيب
كه اين قسمت را سه بار مى فرمود آنگاه مى گفت :
خدايا بتو پناه مى برم از زوال نعمتت ، و از تغيير در عافيت و سلامتيت كه بمن عنايتفرموده اى و از ناگهان رسيدن عذاب انتقامجويانه ات ، و از پاداش بد يارسيدن بشقاوت و بدبختى و از شر آنچه در شب و روز گذشته است ،خدايا از تو مى خواهم بعزتت سلطنتت ، و بسختى نيرويت ، و ببزرگى پادشاهيت ، وبتوانائيت بر آفريدگانت كه درود فرستى بر محمد و خاندان محمد و نسبت بمن چنين وچنان كنى ... و بجاى اين جملات حاجت خود را ذكر كند).
دعاوه فى الصباح
الحمدلله الذى لم يصبح ميتا و لا سقيما و لا مضروبا على عروقى بسوء و لا ماخوذاباسوء عملى و لا مقطوعاد ابرى ولامرتدا عن دينى و لا منكر الربى و لا مستوحشا منايمانى و لا ملتبسا عقلى و لا معذبا بعذاب الامم من قبلى اصبحت عبدا مملوكا ظالما لنفسىلك الحجه على ولاحجه لى لا استطيع ان اخذ الا ما اعطيتنى و لا اتقى الا ما و قيتنى اللهمانى اعوذبك ان افتقر فى غناك او اذل فى عزتكاواضل فى هداك او اضام فى سلطانك اواضطهد و الامر لك اللهماجعل نفسى اول كريمه تنتزعها من كرائمى و اول و دبعه ترتجعها من ودائع نعمك عندىاللهم انا نعوذبك ان نذهب عن قولك اونفتتن عن دينك اوتتابع بنا اهوائنادون الهدى الذىجاء من عندك
و نيز از دعاهاى آن حضرت عليه السلام در بامداد
ستايش خاص خدائى است كه ببامداد نياورد مرا مرده و نه درحال بيمارى و نه در حالى كه رگهاى تنم دچار ناراحتى شده باشد، و نه گرفتاربدترين اعمالم باشم و نه بريدن دنبال مقطوعالنسل يا بى نام و نشان و مرتد در دين ، و نه منكر پروردگارم ، و نه وحشت زده ازايمانم ، و نه آنكه خرد و عقلم در اشتباه باشد (55)، و نه گرفتار عذاب ملتهاىگذشته هستم ، بامداد كرده ام بنده اى مملوك ستمكار بر خويشتن ، خدايا تو رابر من حجت و برهان تمام است ، و من حجتى و برهانى براى ستمى كه بر خود كرده ام ندارم ، نمى توانم چيزى دريافت كنم جز آنچه را تو بمن عطا كنى ، و نگهدارى ازخود نتوانم جز آنچه تو مرا از آن نگهدارى ، خدايا بتو پناه مى برم از اينكه در سايهتوانگرى تو بينوا و فقير گردم ، يا در كنف عزت تو خوار گردم ، يا در راه هدايت توگمراه گردم ، يا در حمايت سلطنت تو مورد ستم واقع شوم ، يا مقهور گردم وپايمال ستم خسان شوم با اينكه كار بدست تواست .
خدايا چنان كن كه نخستين داده گرانمايه و نفيس خود را كه از من جدا مى كنى و اولين سپردهاى از سپرده هايت را كه از من بازستانى تنها همان جان من باشد (56)، خدايا بتو پناهمى بريم از اينكه از تحت گفتار و فرمان تو بيرون رويم ، يا از دين تومنحرف شويم ، يا هواهاى نفسانى ما را بدنبال خود كشد و از آن هدايتى كه از نزد تو آمدهما را باز دارد.
دعاوه عليه السلام فى الصباح و المسا و هو دعاء اليله المبيت على فراش ‍ النبى
امسيت اللهم معتصمابذ مامك المنيع الذى لايحاول و لايطاول من شر كل غاشم و طارق من سائر ما خلقت من خلقك الصامت و الناطق فى جنه منكل مخوف بلباس سابغه بولاء اهل بيت نبيك محمد صلواتك عليه و عليهم محتجبا منكل قاصد لى باذيه بجدار حصين الا خلاص فى الاعتراف بحقهم و التمسك بجبلهم موقنابان الحق لهم و معم و فيهم و بهم و منهم و اليهم اوالى من و الواوا عادى من عادواوا جانب منجانبوا فصل على محمد و ال محمد و اعذنى اللهم بهم من شركل ما اتقيه يا عظيم حجزت الاعادى عنى ببديع السموات و الارض وجعلنا من بين ايديهمسداومن خلفهم سدافا غشيناهم فهم لايبصرون
دعاى آن حضرت عليه السلام در بامداد و پسين ، و اين همان دعائى است كه در شبليلهالمبيت - شبى كه در بستر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله بجاىآن حضرتخوابيد - آن راخواند.
صبح يا شام كردم خدايا پناهنده بجوار مقام بلند و منيع تو كه دستبدان نرسد، و مورد تجاوز واقع نشود از شر هر ستمگر و هر راهزنى ، از تمام كسانىكه آفريده اى و چيزهاى ديگرى كه خلق كرده اى چه آنها كه خموش اند وچه آنها كه گويا هستند و خود را در زير سپرى نهادم ازهر چيز ترسناكى با لباسى بافته از دوستى خاندان پيمبرت ، پوشانده از هر كهقصد آزارم كند، بسنگر محكم اخلاص با اعتراف بحق آن بزرگواران ، و تمسك برشتهدوستى ايشان ، با يقين باينكه حق مخصوص آنها است و نزد آنها است . و در پيش آنهابوسيله آنها است ، و آغازش از آنها و انجامش بسوى آنها است . و در پيش آنها و بوسيلهآنها است ، و آغازش و انجامش بسوى آنهاست . دوست دارم هر كه را آنها دوست دارند، و دشمندارم كه را آنها دشمن دارند، و كناره جويم از هر كه آنان كناره جويند، پس درود فرست برمحمد و خاندان محمد و پناهم ده خدايا ببركت ايشان از شر هر چه از آن پرهيز كنم ، اى خداىبزرگ دور سازم دشمنانم را از خود بوسيله خداى پديد آرنده آسمانها و زمين .
همانا پيش رويشان سدى نهاديم ، و پشت سرشان نيز سدى ، و پرده بر آنها افكنديمكه نمى بينند
دعاء الصباح المنقول من خطبه عليه السلام
بسم الله الرحمن الرحيم
يا من دلع لسان الصباح بنطق تبلجه و سرح قطعالليل المظلم بغياهب تلجلجه و اتقن صنع الفلك الدوار فى مقادير تبرجه و شعشعضيآء الشمس ‍ بنور تاججه يا من دل على ذاته بذاته و تنزه عن مجانسه مخلوقاته وجل عن ملائمه كيفياته يا من قرب من خواطر الظنون و بعد عن ملاحظه العيون و علم بما كانقبل ان يكون يا من ارقدنى فى مهاد امنه و امانه و ايقظنى الى ما منحنى به من مننه واحسانه و كف اكف السوء عنى بيده و سلطانهصل اللهم على الدليل اليك فى الليل الاليل و المتمسك من اسبابكبحبل الشرف الاطول و الناصع الحسب فى ذروهالكاهل الاعبل و الثابت القدم على زحاليفها فى الزمنالاول و على اله الاخيار المصطفين الابرار و افتح اللهم لنا مصاريع الصباح بمفاتيحالرحمه و الفلاح و البسنى اللهم من افضل خلع الهدايه و الصلاح و اغرس اللهملعظمتك فى شرب جنانى ينابيع الخشوع و اجر اللهم لهيبتك من اماقى زفرات الدموع وادب اللهم نزق الخرق منى بازمه القنوع الهى ان لم تبتدئنى الرحمه منك بحسنالتوفيق فمن السالك بى اليك فى واضح الطريق و ان اسلمتنى اناتك لقآئدالامل و المنى فمن المقيل عثراتى من كبوات الهوى و ان خذلنى نصرك عند محاربه النفس والشيطان فقد و كلنى خذلانك الى حيث النصب و الحرمان الهى اترانى ما اتيتك الا من حيثالامال ام علقت باطراف حبالك الا حين با عدتنى ذنوبى عن دارالوصال فبئس المطيه التى امتطت نفسى من هواها فواها لها لما سولت لها ظنونها و مناها وتبالها لجراتها على سيدها و مولاها الهى قرعت باب رحمتك بيد رجآئى و هربت اليك لاجيامن فرط اهوآئى و علقت باطراف حبالك انامل ولائى فاصفح اللهم عماكان اجرمته من زللىو خطآئى و اقلنى اللهم من صرعه دآئى و عسره بلآئى فانك سيدى و مولاى و معتمدى ورجآئى وغايه مناى فى منقلبى و مثواى الهى كيف تطرد مسكينا التجا اليك من الذنوبهاربا ام كيف تخيب مسترشدا قصد الى جنابك ساعيا ام كيف تطرد ظمانا ورد الى حياضكشاربا كلا و حياضك مترعه فى ضنك المحول و بابك مفتوح للطلب والوغول و انت غايه المسئول و نهايه المامول الهى هذه ازمه نفسى عقلتهابعقال مشيتك و هذه اعبآء ذنوبى دراتها برحمتك و هذه اهوآئى المضله و كلتها الى جنابلظفك و رافتك فاجعل اللهم صباحى هذا نازلا على بضياء الهدى و السلامه فى الدين والدنيا و مسآئى جنه من كيد العدى و وقايه من مرد يات الهوى انك قادر على ما تشآء توتىالملك من تشآء و تنزع الملك ممن تشآء و تعزمن تشآء وتذل من تشآء بيدك الخير انك على كل شى ء قدير تولجالليل فى النهار و تولج النهار فى الليل و تخرج الحى من الميت و تخرج الميت منالحى و ترزق من تشآء بغير حساب لا اله الا انت سبحانك اللهم و بحمدك من ذايعلم قدرتكفلايخافك و من ذا يعلم ما انت فلايها بك الفت بقدرتك الفرق و فلقت برحمتك الفلق وانرت بكرمك دياجى الغسق و انهرت المياه من الصم الصياخيد عذبا و اجاجا وانزلت منالمعصرات مآء ثجاجا و جعلت الشمس ‍ و القمر للبريه سراجا و هاجا من غيران تمارسفى ما ابتدات به لغوبا و لا علاجا فيامن توحد بالعزو البقآء و قهر عباده بالموت والفنآء صل على محمد و اله الا تقيآء و استمع ندآئى و استجب دعائى و حقق بفضلك املى ورجآئى يا خير من دعى لكشف الضر و الماموللكل عسر و يسر بك انزلت حاجتى فلاتردنى يا سيدى من سنتى مواهبك خائبايا كريم ياكريم امين برحمتك يا ارحم الراحمين و صلى الله على سيد نا محمد و اله الطاهرين يا كريمپس هفت مرتبه بگو بكرمك پس بگو يا لطيف بعد از آن هفت مرتبه بگو بلطفك پس بگويا عزيز بعد از آن ، هفت مرتبه بگو بعزتك پس بگو رب اشرح لى صدرى و يسرلىامرى و احلل عقده من لسانى يفقهوا قولى و ارجعنى الى احسنالاحوال و اصرف عنى كل افه و عاهه و كل بليه بمحمد و اله پس بسجده ميروى و ميگوئىالهى قلبى محجوب و عقلى مغلوب و نفسى معيوب و هوآئى غالب و طاعتى قليله و معصيتىكثيره و لسانى مقربا لذنوب و معترف بالعيوب فما حيلتى يا علام الغيوب و يا ستارالعيوب و يا غفار الذنوب اغفرلى ذنوبى كلها يا غفار و استر على يا ستار بمحمد و الهالاطهار برحمتك يا ارحم الراحمين

دعاى صباح
بنام خداوند بخشاينده مهربان
خدايا اى كسيكه بيرون كشيد زبان صبحدم را ببيان تابناك آن ، و پراكنده ساخت پارههاى شب تاريك را با آن توده هاى سياه سرگردانى كه داشت ، و محكم ساخت ساختمان اينچرخ گردون را در اندازه ها و گردشهاى زيبايش ، و پرتو افكن ساخت تابش خورشيد رابا نور فروزان و گرم آن ، اى كه راهنمائى كرد بر خودش بخودش ، و منزه است ازهمجنسى و مشابهت با مخلوقش و برتر است از سنخيت يا چگونگيهاى عالم خلقت ،اى كسيكه نزديك است بگمانهائيكه درباره او بردل خطور كند، ولى دور است از چشم انداز ديدگان ، و مى دانند آنچه را شود پيش ازشدتش ، اى كسيكه مرا در گهواره آسايش و امنيت خود بخواب برد، و براى استفاده ازنعمتها و بخششهاى بيدريغش كه بمن ارزانى داشته بيدارم كرد، و پنجه هاى بدخواهان رابدست قدرت و سلطنت خويش از من باز داشته ، درود فرست بر آن راهنماى بسوى تو درشب بسيار تار جاهليت ، و آنكس كه حسب پاك و خالصش بر بلندترين شانه ها مردانعالم قرار داشت ، و آن ثابت قدم بر روى لغزشگاهها در آنزمان پيشين ، و بر خانداننيكوكار بر گزيده خوش كردارش ، و بگشا خدايا لنگه هاى در بامدادان را به كليدهاىرحمت و رستگارى ، و بپوشانم خدايا از بهترين خلعتهاى هدايت و شايستگى و بجوشانخدايا بعظمت خويش در جويبار دلم چشمه هاى خشوع ، و جارى ساز خدايا براى هيبتت ازگونه هايم مشك هاى اشك ، و ادب كن خدايا سبك مغزى و تندخوئى مرا بمهارهاى قناعت ياخوارى در سوال )، خدايا اگر رحمت تو در ابتدا از روى حسن توفيق بسراغ من نمى آمدپس چه كسى بود كه مرا در اين راه روشن بسويت آرد، و اگر حلم و بردبارى تو مرابدست آرزو و ميل سركش سپارد پس چه كسى لغزشهاى مرا از زمين خوردنهاى هوى و هوسناديده بگيرد، و اگر در هنگام جنگ با نفس و شيطان يارى توشامل حالم نباشد مسلما همان يارى نكردنت مرا بدست رنج و حرمان سپارد.
خدايا تو بخوبى مرا مى بينى كه نزدت نيامده ام جز از راه آرزوها، و آنها بود كه مرابدرگاهت آورد يا شده كه بسر رشته هاىفضل و كرمت چنگ زنم جز وقتيكه گناهانم مرا از خانهوصال دور سازد، پس چه بد مركبى است اين مركب هوى و هوس كه نفس من بر آن سوارشده ، پس واى بر اين نفس كه گمانهاى باطل و آرزوهاى بيجايش در نزد او جلوه كرد، ونابود باد كه بر آقا و مولاى خويش دليرى كرد، خدايا من در رحمتت را بدست اميدم كوبيدم، و از فرط هواهاى نفسانى با حال پناهندگى بسوى تو گريختم ، و بند كردم بسررشته هاى كرمت انگشتان دوستيم را، پس در گذر خدايا از جرمهائى كه من از روى لغزش وخطا كردم ، و نگاهم درازا حمله بيماريم كه دچار گشته ام زيرا كه توئى آقا ومولايم و تكيه گاه و اميدم ، و توئى منتهاى خواسته و آرمانم در دنيا و عقبايم ، خداياچگونه برانى از درگاهت بيچاره اى را كه درحال فرار از گناهان بتو پناه آورده ، يا چگونه نوميد سازى راهجوئى را كه شتابان آهنگحضرت ترا كرده ؟ يا چگونه باز گردانى تشنه اى را كه براى نوشيدن آب بر سر حوضهاى تو آمده ؟ نه هرگز چنين نخواهى كرد با اينكه حوضهاى پرفضيت در سخت ترين خشكساليها لبريز است ، و در خانه ات براى خواستن و ورود بازاست ، و توئى انتهاى خواسته خواستاران )، و منتهاى آرزوى آرزومندان .

next page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation