غرر3 در رفع تشكيكها از غايت
| يليق ان نذب عن امر العبث |
| اذ دون غاية يظن ان حدث |
| فغاية فيما اليه الحركة |
| و ما لاجله غدت مشتركة |
| فغاية العاملة أوليهما |
| و ربما شوقية غيی كما |
| من حيز بحيز سأما ترد |
| و ربما غايتها لا تتحد |
شايسته است كه از موضوع عبث دفاع كنيم . زيرا چنين گمان برده میشودكه عبث بدون غايت به وجود میآيد . كلمه غايت به دومعنی اطلاق میگردد : يكی به معنی ما اليه الحركة ( چيزیكه حركت به سوی او است ) و ديگری به معنی مالاجله الحركة ( چيزی كهحركت برای او است ) وكلمه غايت مشترك است ميان اين دومعنی .غايت قوه عامله ، معنی اول است و گاهی همين معنی اول غايت قوه شوقيهنيز واقع میگردد ، مثل اينكه : تو از يك مكان به علت سئامت ( يعنیملول شدن ) به مكان ديگر وارد میشوی . و گاهی غايت اين دو يكی نيست .