كرده بودند . ثالثا اين نويسنده بزرگ با اينكه طبق گفته دكتر هيكل ، مسيحی متعصبیاست و مسيحيت را به واسطه عدم توجه به مسائل زندگی دين پاكی و ازخودگذشتگی میخواند و اين توجه را بر اسلام عيب میگيرد ، از علم قديم الهیبه صورت طنز ياد میكند ! مگر ممكن است كسی خداشناس باشد و بتواند منكر علم قديم ازلی به همهاشياء باشد ؟ آيا اين عيب است بر قرآن كه خدا را از ازل واقف بر همهامور و جريانها میداند ؟ ! رابعا میگويد : پيروان محمد [ ص ] به قاعده " خود را كمك كن تا خداتو را كمك كند " ، اهميت نمیدادند . اين نويسنده نمیخواسته است به خود زحمت دهد و لااقل يك بار ترجمهقرآن كريم را بخواند ، والا چنين ادعايی نمیكرد . قرآن كريم با صراحت كامل میفرمايد : " ما هر دستهای را در همان راهی كه به همت و اراده خود انتخابكردهاند ، مدد میرسانيم . مدد پروردگار از هيچ مردم صاحب اراده و فعالیقطع نمیشود " ( 1 ) . پيروان محمد ( ص ) به تعليمی عالیتر پی برده بودند و آن اينكه : "خدا را ياری كن تا خدا تو را ياری كند " ( « ان تنصروا الله ينصركم ويثبت اقدامكم ») ( 2 ) . قرآن كريم به جای " خود را ياری كن " كهممكن است بوی شخصی و منفعت پرستی و حرص و آز از آن استشمام شود " خدارا ياری كن " كه جنبه عمومی و انسانی و خدمت به خلق دارد گذاشته است .اما راز غلبه صليب بر هلال كه آقای واشنگتن ارونگ آن را قطعی پاورقی : . 1 اسراء / 18 - . 20 و رجوع شود به ص 36 - 38 و 94 - . 99 . 2 محمد ( ص ) / . 7 |