بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب بهجت عارفان,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     b01 - بهجت عارفان در حديث ديگران
     b02 - بهجت عارفان در حديث ديگران
     b03 - بهجت عارفان در حديث ديگران
     b04 - بهجت عارفان در حديث ديگران
     b05 - بهجت عارفان در حديث ديگران
     b06 - بهجت عارفان در حديث ديگران
     b08 - بهجت عارفان در حديث ديگران
     b09 - بهجت عارفان در حديث ديگران
     fehrest - بهجت عارفان در حديث ديگران
 

 

 
 

back pagefehrest pagenext page

4ـ اهل معنى بودنچهارمين جهتى كه در حوزهها بسيار مركزيّت و محوريّت داشته، ارتباط خاصّ معنوى با حضرت حق سبحانه است كه اهل علم در اصطلاح رايج خود به چنين شخصى «اهل معنا» مىگويند. به عبارت ديگر: هر شخصيتى كه ارتباطش با خداوند و ائمّه اطهار(عليهم السلام)بخصوص حضرت ولىّ عصر(عج) بيشتر، و اهل كشف و كرامات بوده، در افراد تأثير مضاعف گذاشته و جاذبه خاصّى پيدا مىشده و نظرها به سوى او جلب شده و محور ديگران قرار مىگرفته است.اين چهار محور از محورهاى اساسىاى است كه جذّابيّت بزرگان در حوزههاى علميّه به آنها بستگى دارد، و اگر اين جهات را دارا نباشد، به هيچ وجه مورد توجّه قرار نمىگيرند.اينك مىگويم: بنده تمام چهار محورى را كه ذكر شده جدّاً در وجود اين شخص بزرگوار (آيت الله العظمى بهجت) از نزديك مشاهده كردهام.

محور اوّل

زيرا اگر بخواهيم با عنايت خاصّى به جنبه علمى ايشان توجّه كنيم، خصوصيّاتى كه در درس ايشان وجود دارد كه از طرز فكر ايشان نشأت مىگيرد بخوبى نمايانگر اين مطلب است، زيرا ايشان نوعاً هر مسأله و يا فرع فقهى را كه عنوان مىفرمودند بعد از توجّه به ظرافتهاى آيه و روايتى كه دلالت بر آن بحث داشت، بين آن بحث و ساير بحثهاى مشابه مقايسه نموده و پس از دقّت عقلى و فكرى خاصّى در تعادل بين مباحث، انصافاً با بينش و تفكّر ويژه و اجتهاد خاصّ يك نتيجه علمى جديد مىگرفتند.و اساساً اعتقاد ما شيعه اين است كه هر چه مجتهد زيركى و فطانت داشته باشد و در معانى و مطالب روايات دقّت كند، به اوج و عظمتى كه از ائمه(عليهم السلام) سراغ داريم، نزديكتر مىگردد. و واقعاً ما مىديديم كه ايشان مباحث را با ديد و فكر مخصوصى به خود تجزيه و تحليل مىكنند. اجتهاد صحيح نيز در واقع همين است كه مجتهد بعد از ملاحظه شأن نزول آيات و شأن صدور روايات، با افق بلندى چنان در مطلب دقّت كند كه گويى آن را حس مىكند و خود را در متن واقعه مورد بحث قرار دهد، آنگاه زمان نزول و صدور آيات و احاديث را با زمان مقايسه كند بعد ببيند كه واقعاً خواسته الهى و رضايت خداوند سبحان در اين مورد، با توجّه به مجموع دستورات اسلام چيست؟و اين مبناى مهمّى براى اجتهاد مىباشد، و ما به وضوح در بحثهاى ايشان مشاهده مىكرديم و بنده معتقدم كه اگر مجتهد به اين مقام نرسد، نمىتواند فتوا و نظر خود را بيان كند; بلكه مجتهد علاوه بر دارا بودن ملكه عدالت و اجتهاد، به اين ملكه نيز بايد دست يافته باشد به گونهاى كه بتواند ديد والا و نظر عميق معنوى به مجموعه احكام و نظرات اسلام داشته باشد و بتواند در مورد بحث فتوا و نظر خويش را بيان كند. و به نظرم اين حالت در شخصيّتهايى كه ائمه(عليهم السلام) پرورش مىدادند وجود داشته است.و اين خصوصيّت در وجود نازنين آقاى بهجت به روشنى جلوهگر است، هر كس مقدارى در درس ايشان شركت كند و از نزديك با ايشان آشنا باشد، آن را در استنباطها و اجتهادهاى ايشان مىبيند.البتّه برخى، دقّتهاى علمى خاصّى دارند و از جهت حفظ كردن بعضى نظرات فقهاء و غيره ممكن است در جمعآورى و تدبّر، يك خصوصيّاتى داشته باشند، ولى نظر بلند اجتهادى كه گفته شد، ديدى مىطلبد كه ماوراء همه احاديث و روايات، و مبناى اساسى اسلام و حركت تربيتى احكام اسلام ببيند و اين ديد مافوق ملكه اجتهاد و عدالت و غيره است. و ما اين خصوصيّت را در وجود مرحوم آقاى بهاءالدينى و همچنين آقاى فكور و به ويژه در وجود آقاى
بهجت مىديديم.به ياد دارم وقتى با آقاى طاهر شمس(قدس سره) راجع به اينكه چه كسى براى مرجعيّت صلاحيّت دارد، گفتگو مىشد، ايشان آقاى بهجت را شايد ترجيح مىدادند و مهمّ اينكه مىگفتند: آيت الله العظمى بهجت به يك افقى رسيده كه وقتى به احكام و دستورات اسلام نظر مىكند، فتوايى را كه مورد رضاى خداوند سبحان است، مىدهد. چون از آيت الله العظمى بهاءالدينى ياد شد، بهتر است فرمايش ايشان را نيز در رابطه با آقاى بهجت ذكر كنيم. آيت الله بهاءالدينى مىفرمودند: «مثل آقاى بهجت لازم است.»به ياد دارم وقتى راجع به بعد از فوت حضرت امام(قدس سره) و جريان بعدى كه پيش آمد، وقتى از محضرشان سؤال مىشد به اين مضمون مىفرمودند كه: «رجوع به آيت الله بهجت مورد رضاى خداوند سبحان است.» با اينكه خودش از اعاظم بودند و از لحاظ مرجعيّت از ديگران كم نداشتند منتهى خودشان زير بار اين مسأله نمىرفتند. و تا آخر كار نيز هرچه از ايشان درخواست مىشد تقريباً زير بار نمىرفتند، و نيز هنگامى كه مريض شدند، مىفرمودند: من مريض هستم. گويا نسبت به چند نفر نمىتوانستند عدول بكنند و بگذرند.به هر حال، اين خصوصيّت بزرگى است كه ما در وجود آقاى بهجت ديديم كه داراى آن ملكه كامله و عاليه بودند و مىتوانستند با ديد بالا و افق بلند به آثار وحى توجّه نموده و اجتهاد عميقى را ارائه دهند.

محور دوم

در رابطه با محور دوّم نيز بايد عرض كنم كه دو گونه مرجع داريم، يكى مرجعى كه فقط جنبه علمى را دارا است. فقط جنبه علمى شاگردان را تقويت مىكند. و ديگرى اينكه علاوه بر آن بتواند شاگردان خود را از لحاظ اخلاقى نيز تربيت كند، و محور دوّم (تربيت كردن) از محور علمى سختتر و دشوارتر است. يكى از مشكلاتى كه ما اينك در حوزههاى علميّه داريم همين است كه مسأله اخلاق و تربيت محور نيست. ولى وجود مبارك آيت الله العظمى بهجت در اين محور دوّم (تربيت شاگردان) نيز واقعاً يكى از استوانههاى موفّق و كمنظير و يا بىنظير حوزه علميّه قم و نجف بوده و هستند، يعنى توانستهاند با حركت و عمل و رفتار و نحوه اخلاقشان افرادى را تربيت كنند. و به شاگردان ارائه دهند كه اگر مىخواهيد به يك مقامى برسيد و به معارف بلند دسترسى داشته باشيد، بايد با زهد، ورع، پرهيزكارى به آن نايل گرديد. به غير اين امكان ندارد كه بتوان به آن دست يافت. و بايد گفت حوزه علميّه مرهون خصوصيّات آيتاللهالعظمى بهجت است و واقعاً اين مقدار معنوّيت و روحانيّتى كه اينك موجود است از امثال ايشان و شخص ايشان متجلّى است، و ديگران كمتر در اين جهت سهيم هستند و چه خوب بود كه همه و همه در اين جهت سهم عالى را داشتند و همگان را به جهات معنوى و الهى متوجّه مىكردند.در رابطه با محور دوّم اين نكته را نيز مطرح كنم كه كسى كه مصداق كامل رتبه تقوا و فضيلت قرار مىگيرد، در واقع از روش انبيا و ائمه طاهرين(عليهم السلام) پيروى نموده و الگوسازى و نمونهسازى مىكند، و شايد راه ديگر غير از آن براى تربيت وجود نداشته باشد.و تصوّر بنده اين است كه حضرت آيت الله العظمى بهجت با راه انداختن اينگونه الگوسازى و نمونهسازى در حوزه علميّه از كار انبيا و ائمّه(عليهم السلام) پيروى مىكنند. اميد كه طلاّب عزيز و فضلا و علما به توفيق خداوند سبحان بتوانند از شخص ايشان استفاده شايان ببرند. و در روز قيامت كه روز احتجاج است، يقيناً وجود مبارك آيت الله بهجت جزو حجّتهاى الهى بر علما و بزرگان خواهد بود، اگر ما واقعاً از محضر ايشان نتوانيم درست استفاده كنيم، درست تربيت بشويم، متأسّفانه محكوم خواهيم شد و نخواهيم توانست جواب حضرت حق را به صورت صحيح بدهيم.البتّه ممكن است برخى اين سخنان را يك نحوه غلوّ و افزون بر واقعيّت تلقّى كنند، ولى حقيقت اين است كه هرگز چنين نيست زيرا وقتى ما مىتوانيم بگوييم كسى تالى تِلْو و جانشين معصوم(عليه السلام) است كه مجتهد با رياضتها و زحمتهاى فراوانى ملكه خاصّى را كه بدان اشاره شد از ناحيه خداوند متعال احراز كند، و نيز بتواند بسان انبياء و اهل بيت(عليهم السلام)نقش الگوسازى را داشته باشد. و اين خيلى اهميّت دارد، و شايد به همين حقيقت اشاره داشته باشد روايتى كه از حضرت سلمان(قدس سره) وارد شده است كه:«سَلْمانُ مِنّا اَهْلَ الْبَيْتِ»(26)ـ سلمان از ما اهل بيت(عليهم السلام) مىباشد.تنها كسى كه به درجات معنوى والا و مقامات توحيدى مىرسد، مىتواند نمونه و الگويى از مقام والاى عصمت و طهارت و تالى تِلْو و جايگزين اهل بيت(عليهم السلام) گردد، و به نور نبوّت و رسالت و امامت دست يابد، و صفات پيامبر و امام(عليهم السلام) در او متجلّى گشته و جانشين آن دو محسوب شود.

محور سوّم

شايد اين محور در حوزههاى علميّه خيلى مورد توجّه قرار گرفته كه مجتهد بايد جامعيّت داشته باشد. و جامعيّت يك مسأله بسيار مهّم است و در تعبير علما فراوان آمده كه مجتهد جامع الشرايط. و مقصود از شرايط، شامل شرايط اجتماعى، فكرى، سياسى، عبادى، تقوايى مىشود.اين جامعيّت آن قدر مهّم است كه تا كسى به اين درجه از جامعّيت در همه علوم و فنون و مسائلى كه به دين مرتبط مىشود و به اجتهاد مربوط است را حايز نباشد، نمىتواند مرجع باشد. و اين مسأله از دير زمان مورد توجّه همه فقهاء و علماى عظام بوده است و اينكه امام(قدس سره)در بياناتشان فرمودند كه مجتهد بايد به زمان و مكان آشنا باشد، و آن را از شرايط اجتهاد قرار دادند، سخن جديدى نيست، بلكه همان سخن فقها است كه به جامع الشرايط تعبير مىكردند، جامع الشرايط يعنى آشنا بودن به زمان و مكان و موقعيّتهاى احكام در ظرف زمان و مكان. و اين از شرايطى است كه مجتهد بايد براى استنباط و اجتهاد داراى آن باشد. و اينكه در حديث آمده كه: «حافِظاً لِدينهِ.(27)» شايد اشاره به همين موضوع باشد.و اين جامعّيت در وجود حضرت آيت الله بهجت به وضوع مشاهده مىشود.

محور چهارم

و اما محور چهارم كه ارتباط ويژه با خداوند منّان و ائمّه اطهار(عليهم السلام)و مشاهده جهان مافوق اين دنيا، و سر و كار داشتن با ارواح طيّبه و آگاهى از رموز آفرينش و شهود عالم معنى است، كه آيت الله العظمى بهاءالدينى و بهجت از نمونههاى ارزشمندى كه اين ويژگى را دارا بوده و هستند.س: درباره ديگر ويژگىهاى درس ايشان نيز بياناتى بفرماييد.ج: يكى از اهداف ما كه در درس ايشان شركت مىكرديم بياناتى بود كه از استادان خويش نقل مىكردند.آيت الله العظمى بهجت بسيار عنايت داشتند به نقل زندگى بزرگان و كلمات و نوع اخلاقشان همچنين ديدگاههاى بسيار ظريف علمى كه خوب هر كسى از استادش ياد مىگيرد خيلى براى ما ارزش داشت و واقعاً استفاده و بهره فراوانى كه در اين جهت داشتيم، پارهاى از آن مطالب را يادداشت كردهايم و امروز وقتى برخى از اوقات كه فرصتى پيدا مىشود و به آنها نگاه مىكنم، مىبينم اين مطالب را نوشتهايم و اينها را ارزش قائل هستيم.س: شنيدهايم كه آيت الله العظمى بهجت در درس مواعظى نيز داشتند، اگر ممكن است مطالبى در اين
زمينه بفرماييد.ج: ايشان در موارد متعدّدى به سحرخيزى، شب زندهدارى سفارش مىفرمودند: و اصرار خاصّى بر شب زندهدارى و سحرخيزى داشتند، به ياد دارم گاهى مىفرمودند: اصلاً پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) با همين شب خيزى و انس با شب و سحرخيزى معارف الهى را دريافت نمود.يك بار نيز درباره اين روايت كه آمده است:«ائمه(عليه السلام) مىفرمايند صبر مىكنيم شب جمعه فرا برسد و درهاى رحمت الهى باز بشود. و علم ما آل محمّد(صلى الله عليه وآله) در شبهاى جمعه و شبهاى قدر و غيره اضافه مىشود و نورانيّت بيشترى پيدا مىكند.»(28)از محضر ايشان پرسيدم ايشان فرمودند: بله، آن لحظههاى خاصّ و آن رحمت الهى سحر و چند مرتبه اين را فرمودند: سحر سحر ...به هر حال، ايشان خيلى بر استفاده از سحر، سحر شب جمعه و سحرخيزى و نماز شب خواندن، و مداومت بر نوافل و دائم الذكر بودن مكرّر تأكيد مىفرمودند و از بزرگانى نيز نقل مىكردند كه چنين بودهاند و وقتى مىخواستند مطلبى را از خداوند متعال بگيرند و از رحمت فيض الهى بهره ببرند، از شب و سحر استفاده مىكردند. و نيمه شب و خلوت كردن در سحر با خداوند و ارتباط با خدا اثر خاصّى دارد و مكرّر در اين باره نصيحت مىفرمودند.مطلب ديگرى نيز كه گاهى اشاره مىفرمودند دائم الذكر بودن بود، مىفرمودند: كسى كه دائم الذكر باشد پيوسته خود را در محضر خدا مىبيند و با خدا گفتگو مىكند.به هر حال دائم الذكر بودن و ارتباط برقرار كردن با خداوند براى كسانى كه مىخواهند به، سوى خدا سير و سلوك كنند، از نصايحى بود كه مكرّر مىفرمودند.چنانكه نحوه عمل و رفتار ايشان، انسان را به ذكر دائم سوق مىداد و نيز در حكاياتى كه نقل مىكردند و سفارشاتى كه مىفرمودند، و نيز گاهى احاديثى را كه بيان مىفرمودند به اين جهت عنايت داشتند.

گفتارهشتم

مصاحبه حضرت آيت الله محمّد حسن احمدى فقيه يزدى

حضرت آيت الله حاج محمّد حسن احمدى فقيه، در خانواده روحانى ديده به جهان گشود. وى تحصيل علوم دينى را در محضر پدر بزرگوارش آيت الله حاج مُلاّ احمد احمدى آغاز نمود و بعد از فوت پدر از مرحوم آيت الله حاج شيخ غلامرضا فقيه يزدى خراسانى(قدس سره) بهره علمى گرفت و دروس سطح را نزد استادان معتبر و سابقهدار مانند حضرات آيات آيتاللّهى، علومى، شهيد صدوقى و طباطبايى سلطانى بروجردى ـ قدّس الله أَسرارهمـ تكميل نمود، و درس خارج فقه و اصول را از محضر بسيارى از مراجع معظّم تقليد سابق به ويژه آيات عظام گلپايگانى و اراكى ـ قدس الله اسرارهما ـ فرا گرفت. و نيز از حضرات آيات عظام حاج سيد على بهبهانى، محقّق فكور، حاج شيخ مرتضى حايرى و بهاءالدّينى ـ قدّس الله أَسرارهمـ استفاده كامل نموده است و به اجتهاد مطلق نايل گرديد.افزون بر اين، علم تفسير، حديث و عرفان، و دانش رياضى، هيئت و فلسفه را در محضر وارستگانى مانند مرحوم علاّمه طباطبايى و نيز در نزد مرحوم رفيعى قزوينى، شعرانى و حكيم الهى قمشهاى و نيز طىّ جلساتى از شهيد مطهرى ـ قدس الله اسرارهم ـ آموخت.ايشان از ابتداى نهضت اسلامى همواره با حضرت امام خمينى(قدس سره) هم گام بوده و در تحقّق آرمانهاى ايشان، تلاشِ نيكو داشته بعد از انقلاب از سوى حضرت امام به نمايندگى و امامت جمعه شهرستان بروجرد منصوب گرديد ولى هيچگاه تدريس وبحثهاى علمى حوزوى را ترك نگفت. ايشان تأليفات فراوان و عمدتاً در زمينه فقه دارد.اين مصاحبه در منزل معظّم له توسّط نگارنده انجام
شده است.س: با تشكّر از اينكه وقت خود را در اختيار ما قرار داديد، به عنوان اوّلين سؤال، بفرماييد كه چگونه و چه عواملى باعث شد تا شما در درس آيت الله بهجت شرك كنيد و علّت انتخاب اين درس چه بوده است؟ج: ما پس از آمدن به قم دنبال درسهايى بوديم كه هم اخلاقى باشد و هم علمى، و در عين حال محدودتر. تا بتوانيم سخن خود را راحت مطرح كنيم و پاسخ آن را از استاد دريافت كنيم; از اين رو درس آيات عظام حايرى، بهاءالدينى، فكور و ... را انتخاب كرديم و ساليان سال از محضرشان استفاده برديم.تا اينكه توسّط آيت الله فكور و بهاءالدينى با آقاى بهجت آشنا شديم.آيت الله بهاءالدينى (قدس سره)نيز با اينكه سبك خاصّى داشتند و اين گونه افراد را براى كسى معرّفى نمىكردند و مىفرمودند: انسان بايد خودش جوشش داشته باشد، لذا اگر گاهى بزرگى را براى ما معرّفى مىكردند براى ما خيلى مهّم بود. از جمله كسانى كه ايشان ـ آيت الله بهاءالدينى ـ به عظمت ياد مىكردند امام خمينى (قدس سره) و آيت الله بهجت ـ مدّ ظلّه العالى ـ بودند.به هر حال، اشاره اين دو بزرگوار باعث شد كه ما با آقاى بهجت ارتباط برقرار نموده و به نماز و منزل ايشان رفت و آمد كنيم.تا اينكه يك سال آيت الله حايرى به حجّ مشّرف شدند و ما تصميم گرفتيم كه در درس آيت الله بهجت شركت كنيم.نيز آيت الله مطهّرى يك وقتى راجع به درس آيت الله بهجت خيلى سفارش مىكرد و مىفرمود: حتماً در درس ايشان و مخصوصاً درساصول شركت كنيد، چون آقاى بهجت درس آقا شيخ محمّد حسين كمپانى را ديدهاند.س: ويژگى درس ايشان چه بود؟ج: ايشان خيلى تلگرافى درس مىدادند. درس ايشان حكم خارجِ خارج را داشت. منظورم اين است كه مبانى ديگران از جمله مبانى آيات عظام نائينى، شيخ محمّد حسين، آقا ضياء، در دستش بود و با اشاره كوتاه به آنها به تقرير و تحكيم مبناى خود مىپرداخت.س: نظر حضرت امام خمينى(قدس سره) درباره آقاى بهجت
چه بود؟ج: چند بار با آيت الله بهاءالدينى(قدس سره) خدمت امام رفتيم، در ضمن در يكى از اين ملاقاتها امام فرمودند: «در حوزه قم كمتر به اخلاق و عقايد پرداخته مىشود.»آنگاه خطاب به آقاى بهاءالدينى فرمود: «مثل شما و آقاى بهجت براى اين كار بايد يك فكرى بكنيد».س: بارزترين ويژگى ايشان چيست؟ج: به نظر بنده از جمله خصوصّيات اخلاقى آقا سادهزيستى ايشان است، و حتّى بعد از مرجعيّت نيز اين اخلاق حسنه تغيير نكرده است.س: نحوه برخورد ايشان با فقه و فقها چگونه بود؟ج: ويژگى ديگر ايشان علاقه وافرشان به فقه است، و اين روح فقهى و فقه دوستى ايشان را نشان مىدهد و نظرشان اين است كه بايد فقها را ترويج كنيم و كتابهاى فقهى را حفظ و منتشر كنيم تا همگان استفاده كنند. حتّى گاهى در تشويق به نشر بعضى از كتابهاى فقهى پيشنهاد مىكردند كه هر چند به شيوه پيش فروش تكثير شود، و احياناً نسخهاى از آن را اگر چه به صورت كپى درخواست مىكردند.س: لطفاً به برخى از تذكرات و موعظههايى كه در درس از آقا شنيده و بهرهمند شدهايد، اشاره بفرماييد. ج: در اين زمينه مطالب فراوان از محضر ايشان فراگرفتهايم، به دو نمونه اشاره مىكنيم:راه تحصيل حضور قلب در نمازبعضى از آقايان محترم گاهى مىآمدند و از آقا سؤال مىكردند كه چه كار كنيم در نماز حضور قلب داشته باشيم، از جمله دستورالعملهايى كه ايشان بيان مىفرمودند اين بود كه: «اوّل وقت نماز با توجّه به نماز وارد شويد و هنگام خواندن حمد و سوره به معناى آن توجّه داشته باشيد تا اين ارتباط حفظ شود».و اين خيلى نكته مهّم و ناشى از نظريّه ايشان در فقه است كه به جرأت اين گونه دستورالعمل را مىدهند; زيرا برخى از آقايان را كه ما ديده بوديم وقتى از آنها سؤال مىشد كه آيا جايز است و مىشود در نماز به فكر معانى آن باشيم و آنها را به قصد انشاء بخوانيم؟ مىفرمودند: نه اصلاً اين كار امكانپذير نيست زيرا كسى كه حمد و سوره را مىخواند يا قصد قرائت دارد و يا قصد انشاء معانى و اين دو با هم جمع نمىشود. و ما حمد و سوره را به عنوان قرائت مىخوانيم، بنابراين نمىتوانيم معانى را انشاء كنيم. اما آيت الله بهجت نظرشان اين بود كه قصد اين دو با هم از لحاظ عقلى و ثبوتى امكانپذير است لذا اين دستور العمل را داشتند كه به معانى توجّه كنيم تا ذهنمان به اين طرف و آن طرف متوجّه نشود.عمل به يقينّياتمىفرمودند: «به يقينّيات عمل كنيد، تا كم كم به مطالب
بالاتر برسيد».اين هم خيلى مبناى محكمى است. و مقصود از يقينّيات شامل واجبات يقينى و مستحبّات مسلّم است. مرحوم استادشان آقا شيخ محمّد حسين خيلى به سوره «اِنّا اَنزَلْنا» عنايت داشتند و مىفرمودند هر كس بتواند بخواند خيلى آثار دارد، به ويژه در شبهاى ماه رمضان مخصوصاً شبهاى قدر خيلى آثار بر آن بار مىشود، از جمله موجب فهم معارف قرآن مىشود. اين مىشود يقينّيات مستحبّى. يقينّيات واجب هم مانند اصل نماز خواندن.نماز اوّل وقت نيز هر دو جهت را داراست، يعنى از آن جهت كه نماز است از يقينّيات واجب، و از آن جهت كه در اوّل وقت خوانده مىشود از يقينّيات مستحبّ است.س: اگر ممكن است به يك نمونه از سؤالاتى كه از آيت الله بهجت نمودهايد و ايشان پاسخ دادهاند، اشاره بفرماييد.ج: روزى از آقاى بهجت سؤال كردم كه اوّلين حاشيهنويس عروةالوثقى چه كسى بوده است؟ايشان فرمودند: «احتمال مىدهم مرحوم ميرزا محمّدتقى شيرازى كه معاصر با صاحب عروة بوده و يكى دو سال بعد از ايشان فوت كرده است; يا مرحوم آقا سيّد اسماعيل صدر.»س: خود ايشان از ميان كتابهاى فقه فتوائى به كدام كتاب علاقمند بودند؟ج: ايشان خودشان خيلى در پى حاشيه وسيلةالنجاة مرحوم آقا شيخ كاظم شيرازى كه سمت استادى ايشان را داشته، بودند، من آن كتاب را داشتم، فتوكپى كردم و به آقا دادم، گويا مىخواستند «وسيله»(29) را با نظرات خودشان تنظيم كنند.(30)س: اگر حكايتى از ايشان شنيدهايد براى ما
نقل بفرماييد.ج: آقا شيخ كاظم شيرازى استاد آقاى بهجت بودهاند گويا نوه ايشان مىخواسته معالم را نزد آقاى بهجت بخواند و به ايشان مراجعه كرده بود ولى آيت الله بهجت فرموده بود وقت ندارم، بعدها يكديگر را ديده بودند و سخن از معالم شده بود و نوه آقا شيخ كاظم گفته بود: من معالم را پيش جدّم خواندم و آقاى بهجت فرموده بودند: «خيلى خوب، از سرچشمه استفاده كردهاى.»

گفتار نهم

بيانات حجةالاسلام والمسلمين حاج شيخ هادى قدس

حجةالاسلام والمسلمين شيخ هادى قدس در سال 1311 هـ.ش. در روستاى «ليماچال» از توابع اشكور رودسر متولّد، و در سال 1325 به همراه برادرش حجةالاسلام شيخ اسدالله قدس وارد مدرسه علمّيه روحانيّه رودسر گرديد و طىّ حدود چهار سال مقدّمات علوم اسلامى تا بخشى از معالم و مطوّل را در آنجا فرا گرفت، سپس عازم قزوين شده حدود پنج سال سطح را از محضر حجج اسلام آقايان شيخ احمد تألّهى اَلَمُوتى، حاج ميرزا عبدالرحيم سامت ديلمانى قزوينى حاج آقا مهدوى آموخت، و از محضر حجةالاسلام آقا شيخ قدس اشكورى قزوينى استفاده اخلاقى برد.و در سال 1334 هـ .ش. عازم عشّ آل محمّد(عليهم السلام)، قم گرديد و در مدرسه «حجّتيه» ساكن و سطوح عالى در محضر بزرگان حوزه به پايان رسانيد.آنگاه در درس خارج فقه آيات عظام بروجردى، شاهرودى داماد، گلپايگانى، مرعشى نجفى شركت جست و در اصول از محضر آيات عظام امام خمينى، فكورى يزدى ـ حَشَرَ هُمُ اللّهُ مَعَ الاْئَمَّةِ الطّاهِرينَ(عليهم السلام) ـ بهره برد. و در اين ميان، بيش از همه از محضر آيت الله العظمى بهجت، يعنى از سال حدود 1339 با ايشان آشنا، و تا اواخر سال 1357 از محضر پرفيضش
بهره برد.سرانجام، در خرداد 1358 از طرف جامعه مدرسين و دفتر امام خمينى(قدس سره) به استان گيلان اعزام، و نخست در سمت دادگاه شهرستان رودسر، و بعد مسئول كميته انقلاب اسلامى فعاليّت نمود، و در همان زمان به عنوان امام جمعه شهر كلاچاى منصوب و تا به امروز نيز در اين منصب مشغول هستند، و نيز حدود 10 سال در دانشگاههاى گيلان مشغول تدريس بودند. وى همچنين از سال 1370 تاكنون در مدارس علميه «رودسر» و «رامسر» مشغول تدريس مىباشند.مطالب زير را ايشان به تقاضاى نگارنده مرقوم فرمودهاند.بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله ربّ العالمين، و صلّى الله على محمّد و آله الطاهرين، واللعن على اعدائهم اجمعين.نكاتى كه بنده در طول مدّت مديد شاگردى از محضر حضرت آيت الله العظمى بهجت استفاده كردهام، بسيار است، از آن ميان به نكاتى چند بسنده نموده و طىّ چندين بخش يادآور مىشوم، اميد كه جويندگان معارف ناب را سودمند افتد:الف ـ ويژگىهاى اخلاقى عرفانىتواضع و شكسته نفسىاساساً انسان به هر اندازه با حضرت حقّ ارتباط داشته باشد، به همان اندازه متواضع و فروتن مىگردد، از اين رو افرادى كه در اوج معنويّت قرار دارند، از همه متواضعتر هستند. حضرتآيتاللهالعظمى بهجت نيز عارف بزرگوارى است كه هرگز انانيّت در رفتار و گفتارش مشاهده نمىشود.در اين رابطه به ياد دارم روزى با مهمان خود، مرحوم حجةالاسلام حاج شيخ نصرا...لاهوتى به خدمت آقا رفتيم. آقاى لاهوتى گفتند: «آقا! من به مشهد مشرّف شده بودم، كسى از شما انتقاد مىكرد من عصبانى شدم.»آقا فرمودند: «در روايات آمده است عالمى را كه به دنيا روى آورد متّهم كنيد.»من تأسفّ خوردم و به خود گفتم كه: خدايا! اگر زندگى اين آقا رو به دنيا آوردن است، پس تكليف ما چيست؟اهل كرامت و مشاهده عوالم ديگرآيت الله بهجت از افراد نادرى است كه از پشت پرده جهان مادّه اطّلاع دارند. براى نمونه به خاطر دارم كه يكى از روحانّيون مازندران، كه اينك رئيس دادگسترى يكى از استانهاى ايران است، براى حقير نقل كرد: زمانى كه آيت الله كوهستانى مازندرانى(قدس سره)به رحمتايزدى پيوست، آقازاده آن مرحوم خدمت آيت الله العظمى بهجت مشرّف شدند. آقا به او فرموده بودند: «آقاى شما كه رحلت نمودند در آن عالَم غوغا برپا شد.»حقير پرسيدم: مقصود از اين كلام چيست؟ شخص ناقل گفت: بيش از اين نمىدانم.
back pagefehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation