مقدّمه عزادارى ، احياء خط خون و شهادت زندانى كردن (نور) در حصار شب ، شيوه كهن ستمگران حاكم ، در برخورد و مقابله با(حق ) بوده است . خطّ فكرى و سياسى امامان شيعه ، از همين رو همواره از سوى قدرتها،مورد تضييق و محدويت و انزواى تحميلى قرار گرفته بود. طبيعى است كه در چنان شرايط، نوشتن و گفتن و سرودن و نشر تفكر و راه و خطّ آنان ، ازاسلوبهاى مؤ ثّر شيعه به حساب مى آمد و پيروان حق ، با زبان و قلم و شعر و مرثيه واشك و عزادارى ، در (احياء امرائمّه ) و زنده نگهداشتن حماسه ها و بيان فضايلشانتلاش مى كردند. در آن عصر خفقان ، طرح (خط امامان )، نوعى مبارزه سياسى - اجمتاعى بود و خطرها درپى داشت . ذكرها و يادها، جهاد بود. جلسات انس و ديدار شيعيان ، وسيله اى براى الهام گيرى و يافتنِ محورهاى (وحدت مكتبى) به حساب مى آمد و شعر و مرثيه و نوحه و گريستن و عزادارى بر شهيدان كربلا وسيدالشهدا و مظلوميّت اهل بيت عليهم السّلام در آن عصرِ (نتوانستن )ها، ابعادى از مساءلهزنده نگهداشتن مشعل حق و دعوت به (نور) و (ايمان ) بود. سروده هاى موضعدار شاعران شيعى ، آنچه كه بهاهل بيت مربوط مى شد، بطورعمده دو محور اساسى داشت : 1 - مدايح 2 - مراثى استفاده ازمدح و مرثيه ، همواره بعنوان اهرمى در دفاع ازحق ومبارزه باحكومتهاى جور،مورداستفاده قرار مى گرفت . برپايى مراسم سوگوارى براى ائمّه و احياى خاطره شكوهمند و الهام بخش حيات و جهادو شهادتشان ، همواره در تاريخ ، حركت آفرين و بيدارگر بوده است . سنّت شعر گفتن و مرثيه خواندن و گريستن و گرياندن در مجالس سوگاهل بيت نيز، مورد تشويق و دستور امامان بود، چرا كه عزادارى ، رساندن صداى مظلوميّتآل على به گوش مسلمانان بود و رسالتى عظيم داشت . اقامه مجالس به ياد آنان ، بيانرنجهاى جانكاه پيشوايان حق و خون دلهاى ائمهعدل ، فاش ساختن و آشكار كردنِ ناله مظلومانه آنان در هياهوى پرفريب اغواگران بود وعزادارى براى شهيد، انتقالِ فرهنگ شهادت به نسلهاى آينده تلقّى مى شد ... و اين خطهمچنان ادامه يافت ، تا اكنون (1). در اينگونه مجالس ، احساس و عاطفه ، به كمك شعور مى آيد و مكتب عاشورا زنده مى ماند واشك ، زبان گوياى احساسهاى عميق يك انسان متعهّد و پاى بند به خطّ حسينى وكربلايى است . اشك ، دليل عشق است و نشانه پيوند. اشك ، زبان دل است و شاهد شوق . دلى كه به حسين عليه السّلام و اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله عشق دارد، بى شكدر سوگ آنان مى گريد و با اين گريه ، مهر و علاقه درونى خود را نشان مى دهد وگريه بر حسين عليه السّلام تجديد بيعت با (كربلا) و فرهنگ شهادت است و امضاىراه خونين شهيدان . اشك ، خون مى سازد و مجاهد و شهيد مى پرورد. جبهه هاى گرم ايران اسلامى در سالهاى (دفاع مقدس )، گوياترين و زنده ترينسندى است كه نشان مى دهد چگونه عشق عاشورايى و مراسم نوحه خوانى و اشك ريختنبر سالار شهيدان ، محرّم را ماه (پيروزى خون بر شمشير) مى سازد و اشك را بهسلاحى كارى و مؤ ثّر تبديل مى كند. سابقه عزادارى و سوگوارى بر مظلوميت خاندان پيامبر عليهم السّلام بسيار ديرينه استو خود پيامبر و على و فاطمه و... عليهم السّلام و فرشتگان و كرّوبيان و جنّ و انس برمظلوميّت (آل اللّه ) گريسته و مجالس عزا و گريه برپا كرده اند. حتى انبياىگذشته هم اشكى ريزان و دلى سوزان و توسّل و توجّهى به خاندان عصمت و اسوه هاىشهادت داشته اند(2). شبهه آفرينيهاى كج فهمان يا مغرضان نسبت به مساءله گريستن وعزادارى وتوسّل و اقامه مراسم و شعائر دينى در سوگ امامان مظلوم و شهيد، جز از بى خبرى آناناز تعاليم اسلام و دستورها و سنتهاى پيامبر اسلام ، نشاءت نمى گيرد(3). اين مجموعه چهل حديث كه پيش رو داريد، برخى از احاديث مربوط به اين سنّت ارزشمند وسازنده را در بردارد. اميد است كه آشنايى با فرهنگ دينى وعمل به آن ، وسيله نجات ما و سبب شفاعت (اهل بيت ) از ما در روز قيامت گردد. قم - جواد محدثى فروردين 1375 آتش عشقِ حسينى قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله : اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً. ترجمه : پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤ منان است كه هرگزسرد و خاموش نمى شود. جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556 عاشورا، روز غم قال الرّضا عليه السّلام : مَنْ كانَ يَوْمُ عاشورا يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ يَوْمَ القيامَةِ يَوْمَفَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ. ترجمه : امام رضا عليه السّلام فرمود: هر كس كه عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى اوروز شادى و سرور قرار مى دهد. لبحارالانوار، ج 44، ص 284 محرّم ، ماه سوگوارى قال الرّضا عليه السّلام : انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكاً وَ كانَتِ الْكِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَمِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا كانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ كانَ ذلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكائِهِ... . ترجمه : امام رضا عليه السّلام فرمود: هرگاه ماه محرّم فرا مى رسيد، پدرم (موسى بن جعفرعليه السّلام ) ديگر خندان ديده نمىشد و غم و افسردگى بر او غلبه مى يافت تا آن كه ده روز از محرّم مى گذشت ، روزدهم محرّم كه مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود. امالى صدوق ، ص 111 ديده هاى خندان قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله : يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَيْنٍ باكِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّهاضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ. ترجمه : پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسينگريسته باشد، كه آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود. بحارالانوار، ج 44، ص 293 سالگرد سوگ حسين عليه السّلام عَنِ الصّادق عليه السّلام : نيحَ عَلَى الْحُسَينِ بْنِ عَلي سَنَةً فى كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ ثلاثَ سِنينَ مِنَ الْيَوْمِ الَّذىاُصيبَ فيهِ. ترجمه : حضرت صادق عليه السّلام فرمود: يك سال تمام ، هر شب و روز بر حسين بن على عليه السّلام نوحه خوانى شد و سهسال ، در روز شهادتش سوگوارى برپا گشت . بحارالانوار، ج 79، ص 102 بودجه عزادارى قالَ الصّادق عليه السّلام : قالَ لى اَبى : يا جَعْفَرُ! اَوْقِفْ لى مِنْ مالى كَذا وكذا النّوادِبَ تَنْدُبُنى عَشْرَ سِنينَبِمنى اَيّامَ مِنى . ترجمه : امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: پدرم امام باقر عليه السّلام به من فرمود: اى جعفر! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان كن كه به مدّت دهسال در (منا) در ايام حجّ، بر من نوحه خوانى و سوگوارى كنند. بحارالانوار، ج 46، ص 220 نوحه خوانى سنّتى عَن اَبى هارونَ المكفوفِ قال : ترجمه : دَخَلْتُ عَلى ابى عَبْدِاللّه عليه السّلام فَقالَ لى : اَنْشِدْنى ، فَاءَنْشَدْتُهُ فَقالَ: لا،كَما تُنْشِدوُنَ وَ كَما تَرْثيهِ عِنْدَ قَبْرِه ... ابو هارون مكفوف مى گويد: خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيدم . امام به من فرمود: (برايم شعر بخوان ). پسبرايش اشعارى خواندم . فرمود: اينطور نه ، همان طور كه (براى خودتان ) شعرخوانىمى كنيد و همانگونه كه نزد قبر حضرت سيدالشهدا مرثيه مى خوانى . بحارالانوار، ج 44، ص 287 پاداش شعر گفتن براى حسين عليه السّلام قال الصّادق عليه السّلام : ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فى الحُسَينِ شِعْراً فَبَكى وَ اَبكْى بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّةً وَ غَفَرَلَهُ. ترجمه : امام صادق عليه السّلام به جعفربن عفان فرمود: هيچ كس نيست كه درباره حسين عليه السّلام شعرى بسرايد و بگريد و با آن بگرياندمگر آن كه خداوند، بهشت را بر او واجب مى كند و او را مى آمرزد. رجال شيخ طوسى ، ص 289 سرودن براى اهل بيت عليهم السّلام قال الصّادق عليه السّلام : مَنْ قالَ فينا بَيْتَ شِعْرٍ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فىِ الْجَنَّةِ. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: هركس در راه ما و براى ما يك بيت شعر بسرايد، خداوند براى او خانه اى در بهشت ، بنامى كند. وسائل الشيعه ، ج 10، ص 467 اصحاب مدح و مرثيه قال الصّادق عليه السّلام : اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى جَعَلَ فىِ النّاسِ مَنْ يَفِدُ اِلَيْنا وَ يَمْدَحُنا وَ يَرْثى لَنا. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: خدا را سپاس كه در ميان مردم ، كسانى را قرار داد كه به سوى ما مى آيند و بر ما وارد مىشوند و ما را مدح و مرثيه مى گويند. وسائل الشيعه ، ج 10، ص 469 شعر خوانى در ايّام عزا قالَ الرّضا عليه السّلام : يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ كانتْ عَلَينا اَهْلِالْبَيْتِعليهم السّلام . ترجمه : امام رضا عليه السّلام به دعبل (شاعر اهل بيت ) فرمود. اى دعبل ! دوست دارم كه برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا كه اين روزها (ايامعاشورا) روز اندوه و غمى است كه بر ما خاندان رفته است . جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567 مرثيه ، نصرت اهل بيت عليهم السّلام عَن الرّضا عليه السّلام : يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَعليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْنَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ. ترجمه : امام رضا عليه السّلام فرمود: اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور وستايشگر مايى ، پى تا مى توانى ، از يارى ما كوتاهى مكن . جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567 قال علىُّ عليه السّلام : اِنَّ اللّهَ ... اِخْتارَ لَنا شيعَةً يَنْصُرُونَنا وَ يَفْرَحُونَ بِفَرَحِنا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا. ترجمه : على عليه السّلام فرمود: خداوند براى ما، شيعيان و پيروانى برگزيده است كه ما را يارى مى كنند، باخوشحالى ما خوشحال مى شوند و در اندوه و غم ما، محزون مى گردند. غررالحكم ، ج 1، ص 235 كُشته اشك قال الحسينُ عليه السّلام : اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْكُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَكى . ترجمه : حسين بن على عليه السّلام فرمود: من كُشته اشكم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى كند مگر آنكه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى كند. بحارالانوار، ج 44، ص 279 يك قطره اشك قالَ الحسينُ عليه السّلام : مَنْ دَمِعَتْ عَيناهُ فينا قَطْرَةً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّةَ. ترجمه : حسين بن على عليه السّلام فرمود: چشمان هر كس كه در مصيبتهاى ما قطره اى اشك بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد. احقاق الحق ، ج 5، ص 523 بهشت ، پاداش عزادارى قال على بن الحسين السجّاد عليه السّلام : اَيُّما مُؤ مِنٍ دَمِعَتْ عَيْناهُ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ مَعَه حَتّى يَسيلَ عَلى خَدَّيْهِ بَوَّاءَهُ اللّهُ فىِالْجَنَّةِ غُرَفاً. ترجمه : امام سجّاد عليه السّلام فرمود: هر مؤ منى كه چشمانش براى كشته شدن حسين بن على عليه السّلام و همراهانش اشكبارشود و اشك بر صورتش جارى گردد، خداوند او را در غرفه هاى بهشتى جاى مى دهد. ينابيع الموده ، ص 429 به ياد فرزندان فاطمه عليها السّلام قالَ السجّادُ عليه السّلام : اِنّى لَمْ اَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِكَ عَبْرَةٌ. ترجمه : امام سجاد عليه السّلام فرمود: من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه عليها السّلام را به ياد نياوردم ، مگر آنكه بخاطر آن، چشمانم اشكبار گشت . بحارالانوار، ج 46، ص 109 سوگوارى در خانه ها قال الباقرُ عليه السّلام : ْكيهِ وَ يَاءْمُرُ مَنْ فى دارِهِ بِالْبُكاءِ عَلَيْهِ وَ يُقيمُ فى دارِهِ مُصيبَتَهُ بِاِظْهارِ الْجَزَعِ عَلَيْهِوَ يَتَلاقُونَ بِالبُكاءِ بَعضُهُمْ بَعْضاً فِى البُيُوتِ وَ لِيُعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصابِالْحُسَيْنِ عليه السّلام . ترجمه : امام باقر عليه السّلام نسبت به كسانى كه در روز عاشورا نمى توانند به زيارتآن حضرت بروند، اينگونه دستور عزادارى دادند و فرمودند: عليه السّلام ندبه و عزادارى و گريه كند و بهاهل خانه خود دستور دهد كه بر او بگريند و در خانه اش با اظهار گريه و ناله بر حسينعليه السّلام ، مراسم عزادارى برپا كند و يكديگر را با گريه و تعزيت و تسليتگويى در سوگ حسين عليه السّلام در خانه هايشان ملاقات كنند. كامل الزيارات ، ص 175 اشك على عليه السّلام در سوگ شهداى كربلا قالَ الباقر عليه السّلام : بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُكاءِ ثُمَّ قالَ: هذامَناخُ رِكابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَكِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْكِتُهْراقُ دِماءُ الا حِبَّةِ. ترجمه : امام باقر عليه السّلام فرمود: اميرالمؤ منين عليه السّلام با دو تن از يارانش از (كربلا) گذر كردند، حضرت ، هنگامعبور از آنجا، چشمهايش اشك آلود شد، سپس فرمود: اينجا مركبهايشان بر زمين مى خوابد، اينجا محلّ بارافكندنشان است و اينجا خونهايشانريخته مى شود، خوشا به حال تو اى خاكى كه خون دوستان برروى تو ريخته مىشود! بحارالانوار، ج 44، ص 258 اشك ، حجاب دوزخ قال الباقر عليه السّلام : ما مِنْ رَجُلٍ ذكَرَنا اَوْ ذُكِرْنا عِنْدَهُ يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ ماءٌ ولَوْ مِثْلَ جَناحِ الْبَعوضَةِ اِلاّ بَنَىاللّهُ لَهُ بَيْتاً فى الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذلِكَ الدَّمْعَ حِجاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ. ترجمه : امام باقر عليه السّلام پس از شنيدن سروده هاى (كميت ) دربارهاهل بيت ، گريست و سپس فرمود: هيچ كس نيست كه ما را ياد كند، يا نزد او از ما ياد شود و از چشمانش هر چند به اندازهبال پشه اى اشك آيد، مگر آنكه خداوند برايش در بهشت ، خانه اى بنا كند و آن اشك راحجاب ميان او و آتش دوزخ قرار دهد. الغدير، ج 2، ص 202 بيست سال گريه قالَ الصّادقُ عليه السّلام : بَكى عَلىُّ بْنُ الحُسَينِ عليه السّلام عِشْرينَ سَنَةً وَ ما وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعامٌ اِلاّبَكى . ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: امام زين العابدين عليه السّلام بيست ساله (به ياد عاشورا) گريست و هرگز طعامىپيش روى او نمى گذاشتند مگر اينكه گريه مى كرد. بحارالانوار، ج 46، ص 108 ادب سوگوارى قالَ الصّادقُ عليه السّلام : لَمّا ماتَ اِبراهيمُ بْنُ رَسُولِاللّهِ صلّى اللّه عليه و آله حَمَلَتْ عَيْنُ رَسُولِاللّهِ بِالدُّمُوعِثُمَّقالَ النّبىُّصلّى اللّه عليه و آله : تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لا نَقُولُ ما يُسْخِطُ الرَّبَّ وَ اِنّا بِكَ يا اِبراهيمُلَمَحْزُونُونَ. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: چون ابراهيم - پسر رسول خدا - از دنيا رفت ، چشم پيامبر پر از اشك شد. سپس پيامبرفرمود: چشم ، اشكبار مى شود و دل غمگين مى گردد، ولى چيزى نمى گوييم كه خدا را به خشمآورد، و ما در سوگ تو - اى ابراهيم - اندوهناكيم . بحارالانوار، ج 22، ص 157 چشمهاى اشكبار قالَ الصّادقُ عليه السّلام : مَنْ ذُكِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَيْناهُ حَرَّمَ اللّهُ وَجْهَهُ عَلَى النّارِ. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: نزد هر كس كه از ما (و مظلوميت ما) ياد شود و چشمانش پر از اشك گردد، خداوند چهره اشرا بر آتش دوزخ حرام مى كند. بحارالانوار، ج 44، ص 285 احياء خط اهل بيت عليهم السّلام قال الصّادق عليه السّلام : تَزاوَرُوا وَ تَلاقُوا وَ تَذاكَرُوا و اَحْيُوا اَمْرَنا. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: به زيارت و ديدار يكديگر برويد، با هم به سخن و مذاكره بنشينيد و امر ما را (:كنايهاز حكومت و رهبرى ) زنده كنيد. بحارالانوار، ج 71، ص 352 مجالس حسينى قال الصّادق عليه السّلام لِلفُضَيل : تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ فَقالَ: نَعَمْ، قالَ: اِنَّ تِلْكَ الْمَجالِسَ اُحِبُّها فاءَحْيُوا اَمْرَنا،فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْيى اَمْرَنا. ترجمه : امام صادق عليه السّلام از (فُضيل ) پرسيد: آيا (دور هم ) مى نشينيد و حديث و سخن مى گوييد؟ گفت : آرى فرمود: اينگونه مجالس را دوست دارم ، پس امرِ (امامت ) ما را زنده بداريد. خداى رحمت كندكسى را كه امر و راه ما را احيا كند. وسائل الشيعه ، ج 10، ص 392 اشكهاى ارزشمند قال الصّادق عليه السّلام : ... رَحِمَ اللّهُ دَمْعَتَكَ، اَما اِنَّكَ مِنَ الَّذينَ يُعَدُّوَنَ مِنْ اَهْلِ الْجَزَعِ لَنا وَالَّذينَ يَفْرَحُونَلِفَرَحِنا و يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا، اَما اِنّكَ سَتَرى عِنْدَ مَوْتِكَ حُضُورَ آبائى لَكَ... . ترجمه : امام صادق عليه السّلام ، به (مسمع ) كه از سوگواران و گريه كنندگان برعزاى حسينى بود، فرمود: خداى ، اشك تو را مورد رحمت قرار دهد. آگاه باش ، تو از آنانى كه از دلسوختگان ما بهشمار مى آيند، و از آنانى كه با شادى ما شاد مى شوند و با اندوه ما غمگين مى گردند. آگاه باش ! تو هنگام مرگ ، شاهد حضور پدرانم بر بالين خويش خواهى بود. وسائل الشيعه ، ج 10، ص 397 دلهاى سوخته قال الصّادق عليه السّلام : اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْكَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْقُلُوبَ الَّتىجَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى كانَتْ لَنا. ترجمه : امام صادق عليه السّلام بر سجّاده خود نشسته و بر زائران و سوگواراناهل بيت ، چنين دعا مى كرد و مى فرمود: خدايا ... آن ديدگان را كه اشكهايش در راه ترحّم و عاطفه بر ما جارى شده و دلهايى راكه بخاطر ما نالان گشته و سوخته و آن فريادها و ناله هايى را كه در راه ما بوده است ،مورد رحمت قرار بده . بحارالانوار، ج 98، ص 8 گريه برمظلوميّت شيعه قالَ الصّادقُ عليه السّلام : مَنْ دَمِعَتْ عَيْنُهُ فينَا دَمْعَةً لِدَمٍ سُفِكَ لَنا اَوْ حَقٍّ لَنا نُقِصْناهُ اَوْ عِرْضٍ اُنْتُهِكَ لَنا اَوْلاَِحَدٍمِنْ شيعَتِنا بَوَّاءهُ اللّهُ تَعالى بِها فِى الْجَنَّةِ حُقُباً. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس كه چشمش در راه ما گريان شود، بخاطر خونى كه از ما ريخته شده است ، يا حقىكه از ما گرفته اند، يا آبرويى كه از ما يا يكى از شيعيان ما برده و هتك حرمت كرده اند،خداى متعال به همين سبب ، او را در بهشت جاودان ، براى ابد جاى مى دهد. امالى شيخ مفيد، ص 175 ثواب بى حساب قالَ الصّادقُ عليه السّلام : لِكُلّ شَيْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فينا. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: هر چيزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشكى كه براى ما ريخته شود (كه چيزى با آنبرابرى نمى كند و مزد بى اندازه دارد). جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 548 كوثر و اشك قالَ الصّادقُ عليه السّلام : ما مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْكَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: هيچ چشمى نيست كه براى ما بگريد، مگر اينكه برخوردار از نعمتِ نگاه به (كوثر) مىشود و از آن سيرابش مى كنند. جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554 گريه آسمان عَنِ الصّادقُ عليه السّلام : يا زُرارَةُ! اِنَّ السَّماءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ اَرْبَعينَ صَباحاً. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: اى زراره ! آسمان چهل روز، در سوگ حسين بن على عليه السّلام گريه كرد. جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 552 گريه و اندوه مطلوب قالَ الصّادقُ عليه السّلام : ترجمه : كُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُكاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُكاءُ عَلَى الحُسَينِ عليهالسّلام امام صادق عليه السّلام فرمود: هر ناليدن و گريه اى مكروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام . بحارالانوار، ج 45، ص 313 پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و گريه بر شهيد قالَ الصّادقُ عليه السّلام : اِنَّ النَّبىَّ لَمّا جائَتْهُ وَفاةُ جَعْفَرِ بنِ اَبى طالبٍ وَ زَيْدِ بنِ حارِثَةَ كانَ اَذا دَخَلَ بَيْتَهُكَثُرَ بُكائُهُ عَلَيْهِما جِدّاً وَ يَقولُ: كانا يُحَدِّثانى وَ يُؤ انِسانى فَذَهَبا جَميعاً. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: وقتى خبر شهادت جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه به پيامبر خدا رسيد، از آن پسهرگاه وارد خانه مى شد، بر آن دو شهيد بشدّت مى گريست و مى فرمود: آن دو شهيد، با من هم سخن و همدم و انيس بودند، و هر دو رفتند! ... من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 177 نَفَسهاى تسبيح قالَ الصّادقُ عليه السّلام : نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبيحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ كِتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فى سَبيلِ اللّهِ. ثَمَّ قالَ اَبُو عَبدِاللّهِ عليه السّلام: يَجِبُ اَنْ يُكْتَبَ هذا الْحَديثُ بِالذَّهَبِ. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: نَفَس كسى كه بخاطر مظلوميّت ما اندوهگين شود، تسبيح است و اندوهش براى ما، عبادتاست و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست . سپس امام صادق عليه السّلام افزود: اين حديث را بايد با طلا نوشت ! امالى شيخ مفيد، ص 338 فرشتگان سوگوار قالَ الصّادقُ عليه السّلام : اَرْبَعَةُ الا فِ مَلَكٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام شُعْثٌ غُبْرٌيَبْكُونَهُ اِلى يَوْمِ القِيامَةِ. ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود: چهار هزار فرشته نزد قبر سيدالشهدا عليه السّلام ژوليده و غبارآلود، تا روز قيامت برآن حضرت مى گريند. كامل الزيارات ، ص 119 گريه بر حسين عليه السّلام قالَ الرّضا عليه السّلام : يَا ابنَ شَبيبٍ! اِنْ كُنْتَ باكِياً لِشَئٍ فَاْبكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلىّ بْنِ اَبى طالبٍ عليهالسّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ كَما يُذْبَحُ الْكَبْشُ. ترجمه : امام رضا عليه السّلام به (ريّان بن شبيب ) فرمود: اى پسر شبيب ! اگر بر چيزى گريه مى كنى ، بر حسين بن على بن ابى طالب عليهالسّلام گريه كن ، چرا كه او را مانند گوسفند سر بريدند. بحارالانوار، ج 44، ص 286 مجالسى به ياد اَئمّه عليهم السّلام قالَ الرّضا عليه السّلام : مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ. ترجمه : امام رضا عليه السّلام فرمود: هر كس در مجلسى بنشيند كه در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى كهدلها مى ميرند، نمى ميرد. بحارالانوار، ج 44، ص 278 آثار گريستن بر حسين عليه السّلام قالَ الرّضا عليه السّلام : فَعَلى مِثْلِ الْحُسَينِ فَلْيَبْكِ الْباكُونَ فَاِنَّ البُكاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ. ترجمه : امام رضا عليه السّلام فرمود: گريه كنندگان بايد بر كسى همچون حسين عليه السّلام گريه كنند، چرا كه گريستنبراى او، گناهان بزرگ را فرو مى ريزد. بحارالانوار، ج 44، ص 284 اشگ و آمرزش گناه قالَ الرّضا عليه السّلام : يَا بْنَ شَبيبٍ! اِنْ بَكَيْتَ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام حَتّى تَصيرَ دُمُوعُكَ عَلى خَدَّيْكَغَفَرَ اللّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغيرا كانَ اَوْ كَبيراً قَليلا كانَ اَوْ كثيراً. ترجمه : امام رضا عليه السّلام فرمود: اى پسر شبيب ! اگر بر حسين عليه السّلام آن قدر گريه كنى كه اشگهايت بر چهره اتجارى شود، خداوند همه گناهانت را كه مرتكب شده اى مى آمرزد؛ كوچك باشد يا بزرگ ،كم باشد يا زياد. امالى صدوق ، ص 112 همدلى با عترت قالَ الرّضا عليه السّلام : اِنْ سَرَّكَ اَنْ تَكُونَ مَعَنا فىِ الدَّرَجاتِ الْعُلى مِنَ الجِنانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنا وَ افْرَحْلِفَرَحِنا. ترجمه : امام رضا عليه السّلام به ريّان بن شبيب فرمود: اگر تو را خوشحال مى كند كه در درجات والاى بهشت با ما باشى ، پس در اندوه ما غمگينباش و در شادى ما خوشحال باش . جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 549
|