بعد از دادن سلام و صلوات و حمد ثناى الهى ، مداح ، مجلس را با شعر شروع مى كند. اينبهترين حالت مجلس است كه وقتى سلام داد، شعرى را با عنوان مقدمه مجلس شروع مىكند كه پسنديده تر از حالتى است كه بعد از سلام دادن ، مداح شروع به صحبت كردن وروضه خواندن كند. سعى كنيد هميشه مجلس (حتى مجالس كوچك و توسلات مختصر) را باشعر آغاز نمائيد تا حالت وزين ترى به خود بگيرد. شعرى كه ابتداى مجلس خوانده مىشود مى تواند اشعارى از آقا امام زمان عليه السّلام باشد كه درحال حاضر، مجالس بيشتر به اين شكل شروع مى شوند و مى توان از اشعارى كه در اينزمينه سروده شده است استفاده نمود و از غزل هاى حافظ و ياغزل هاى حضرت امام (رحمة الله عليه ) استفاده كرد مثلاً:
روى تو كس نديد و هزارت رقيب هست
|
در غنچه اى هنوز و صدت عندليب هست
|
هر چند دورم از تو كه دور از تو كس مباد
|
اما اميد وصل تواءم عن قريب هست
|
گر آمدم به كوى تو چندان غريب نيست
|
چون من در اين ديار هزاران غريب هست
|
عاشق كه شد يار به حالش نظر نكرد
|
اى خواجه درد نيست و الا طبيب هست
|
و يا از اشعار اخلاقى ، كه در مذمت نفس سروده شده و يا اشعار مناجاتى استفاده كرد كهاين گونه ، اشعار مناسب مجالس دعا و زيارات مى باشد مثلاً در شبهاى ماه مبارك رمضان ويا قبل از دعاى كميل و... مثلاً اين شعر:
يا رب ار نگذرى از جرم و گناهم چه كنم
|
ندهى گر به در خويش پناهم چه كنم
|
گر برانى و نخواهى و كنى نوميدم |
به كه روى آرم و حاجت زكه خواهم چه كنم
|
گر بخشى گنهم شرم مرا آب كند
|
ور نبخشى تو بدين روى سياهم چه كنم
|
نتوانم كنم انكار گنه يك ز هزار
|
تو كه بودى به همه حال گواهم چه كنم
|
بارلها! كرمى مرحمتى امدادى
|
كاروان رفته و من مانده به راهم چه كنم
|
و يا از اشعارى استفاده نمايد كه در مدح ائمه معصومين عليهم السّلام سروده شده كه درگذشته خواندن اين گونه اشعار، جايگاه بهترى در مجالس داشته است . اشعارى كه درمدح اهل بيت عليهم السّلام سروده شده و بسيار ساده و بى پيرايه است و بيشتر در مدحاباعبدالله الحسين عليه السّلام سروده مى شده كه البته هنوز هم در هيئاتى كه به سبكسنتى عزادارى مى نمايند، اين اشعار به چشم مى خورد،مثل اين شعر:
من ز هجرت بى قرارم يا حسين
|
من گداى لطف و احسان تواءم
|
اى تو لطف بى شمارم يا حسين
|
من به درگاهت غلامى روسياه
|
يا كه عبدى شرمسارم يا حسين
|
اى به محشر غمگسارم يا حسين
|
در قيامت من چه غم دارم به دل
|
گر تو باشى در كنارم يا حسين
|
من دل افگار و پريشان تواءم
|
و يا اين شعر:
مهر تو را به عالم امكان نمى دهم
|
اين گنج پر بهاست كه من ارزان نمى دهم
|
نام تو را نزد اجانب نمى برم
|
چون اسم اعظم است به ديوان نمى دهم
|
گر انتخاب جنت و كويت به من دهند
|
كوى تو را به جنت و رضوان نمى دهم
|
جان مى دهم به شوق وصال تو يا حسين
|
تا بر سرم قدم ننهى جان نمى دهم
|
اى خاك كربلاى تو مهر نماز من
|
اين مهر را به مهر سليمان نمى دهم
|
من را غلامى تو بود تاج افتخار
|
اين تاج را به افسر شاهان نمى دهم
|
شعر اول مجلس ، هر قسمى از اين سه دسته كه باشد بايد به عنوان مقدمهتوسل از آن بهره جست و بايد توجه داشت كه نبايد آن رااصل قرار داد، تا جا براى اشعار روضه هم وجود داشته باشد. البته اين بدان معنىنيست كه با اين اشعار نمى شود مجلس گردانى كرد، خير. مقصود اين مى باشد كه اگرقرار است بعد از اين اشعار، شعر ديگرى خوانده شود، بايد از اطاله دادن آن پرهيز كردتا سبب خستگى مستمع نشود و بار شعر را در اشعار بعدى بيشتر كرد. چون خواندن ايناشعار، جنبه مقدمه دارد و به سبب آماده شدن مستمع ، براى گوش دادن روضه خوانده مىشود زيرا در اول مجلس ، مستمع هنوز، آمادگى روضه گوش كردن را ندارد و بايد او راآماده ساخت و هر كجا كه مداح احساس كرد مستمعش آماده شده ، بايد مقدمه را تمام كند و بهخواندن روضه و اشعار مربوط به آن بپردازد.
ه) روضه خوانى
به جراءت مى توان گفت كه مهم ترين و خطيرترين بحث در مداحى ، ((روضه خوانى ))است . روضه خوانى ، فنى در مداحى اهل بيت عليهم السّلام كه بعد ازسال ها تجربه و ديدن مجالس گوناگون بدست مى آيد. چون روضه از حساسيت ويژهاى برخوردار است نبايد در ارائه دادن آن عجله نمود و بايد سعى داشت بعد از يافتنتجربه زياد در امر مداحى به آن پرداخت و در واقع آن را در رديف فنونى قرار داد كهبعد از سال ها تلاش مستمر بدست مى آيد. چون روضه خوانى يك كار عميق و معنوى استكه با روح و جان مستمع سروكار دارد و به دليل همين حساسيت نبايد در ((روضه خوان ))شدن عجله نمود، اگر چه از تمرين آن نيز نبايدغافل شد.
يك روضه خوان بايد به نكاتى از قبيل ذيل توجه داشته باشد؛
1- حتماً روضه اى را كه مى خواهيد بخوانيد از يك منبع معتبر بدست آورده باشيد كه ياخودتان آن را در مقتلى خوانده و يا از مداح معتبرى كه بى سند و غير مستدرك نمى خواندشنيده باشيد. چون همان طورى كه در بخش تحريفات و بدعت ها نيز به آن پرداخته ايم ،اكثر كج روى ها و بدعت گذارى ها به دليل غير مستند خواندن روضه بوده است . براىاينكه فرهنگ خرافى پرستى ، جا نيفتد بايد هميشه اين مسئله را مدّ نظر داشته باشيم كههدف ما ((گرياندن )) مستمع نيست ، هدف اشاعه فرهنگ عزادارى و احياء ارزش ها بهواسطه آن است . اگر چه روضه اى كه همراه با گريه باشد بسيار بهتر است .
2- براى اينكه مداح بتواند به خوبى از عهده روضه خوانى برآيد شرط آن ، تسلّط برواقعه است . زيرا تسلط نداشتن بر روضه باعث عواقبى چون اشتباه خواندن ، اضطراب ،جا انداختن قسمتى از روضه ، جابه جا خواندن وقايع و... مى شود. مداحى كه بر روضهتسلط دارد هيچ وقت آن را جابه جا نمى خواند و ترتيب روضه را بر هم نمى زند و ياروضه را از آخر به اول نمى خواند. كما اينكه اين مسئله زياد ديده شده است كه مداحى بهدليل عدم تسلط بر روضه ، يا قسمتى از آن را فراموش كرده و جا انداخته است و ياترتيب آن را بر هم زده .
3- براى اينكه كسى بر روضه تسلط پيدا كند، راهى جز تمرين ندارد. تمرين كردنروضه ، ابتدا با گوش كردن نوار و شركت زياد در مجالس و سپس خواندن روضه دراتاقى خلوت ، براى خود مى باشد با اين ترتيب كه تصور شود در مجلس ، براىمستمعين مى خواند و آنچه را كه مى خواند ضبط نموده و سپس گوش كند. نتيجه تمرينزياد اين است كه در روضه خوانى قوى شده و اولين فايده آن اين است كه مى تواند درمدت زمانى كه به او داده مى شود، روضه خود را بگنجاند. خواه سه دقيقه باشد خواهسى دقيقه .
4- قبل از اينكه مداح روضه بخواند بايد خوب به جوانب و حواشى آن فكر كرده و دقيقاًسير روضه را در ذهن خود ترسيم نمايد. با اين كار مى تواند به زواياى دست نيافتهاى از روضه دستيابى پيدا كند و جملاتى را به عنوان شاخ و برگ روضه ، به آناضافه نمايد. البته اين كار تجربه زيادى هم احتياج دارد و خيلى از اين زواياىناشناخته ، با تفكر تنها بدست نمى آيد و لازمه اش اين است كه انسان ، خود را درحال و هواى روضه قرار داده و داراى ارتباطى قوى با روضه و اشك بوده باشد. اصولاًنبايد روضه را خام تحويل مستمع داد. بايد با شاخ و برگ دادن آن ، در موفقيت بيشتردر راستاى جا افتادن و گرفتن روضه ، كوشيد.
5- بايد شعر را با روضه تلفيق نمود و همراه با شعر، روضه را جلو برد، تا ازدوباره گوئى مطالب جلوگيرى شود. حسن ديگرى كه اين كار دارد اين است كه با اينكار روضه ، جان مى گيرد و ((اوقع فى النفوس )) واقع مى شود. يعنى مداح با روضهخواندن ، مطلب را به اوج برساند اما اوج روضه را با شعر،تحويل مستمع بدهد كه اثر آن بسيار بيشتر از خواندنمستقل روضه خواهد بود كه مستلزم دقت و ظرافت و تجربه زياد مى باشد.
6- يكى ديگر از نكات قابل توجه اين كار، روضه خوانى به صورت ((طولى )) استيعنى اگر كسى قبل از شما روضه اى خواند و مجلس راتحويل شما داد، شما ديگر نبايد همان روضه را مجدداً تكرار نمائيد. لاجرم بايد بهقسمت هائى كه در روضه اى قبلى بدانها اشاره اى نشده بپردازيد تامكمل روضه قبلى باشد.
7- مسئله بسيار مهمى كه بايد رعايت شود و هميشه مدّ نظر قرار داشته باشد، كم خواندنروضه و مصيبت است زيرا طول دادن روضه باعث خستگى ، كدورت و در بيشتر اوقات ،موجب زدگى مستمع از مجلس روضه مى گردد. بايد با كوتاه خواندن روضه ، مستمع راتشنه گذاشت تا علاقه او هميشه نسبت به مجالس مذهبى پايدار باشد. بهقول يكى از اساتيد بزرگوار تهران (80) ؛ ((كم خواندن هميشه چيز خوبى است چراكه اگر بد خواندى ، همه مى گويند: بد خواند اما خدا پدرش را بيامرزد كه زود تمامكرد و اگر خوب خواندى ، مى گويند: خوب خواند اما حيف كه زود تمام كرد)). پس در هردو صورت بايد اين مسئله رعايت شود.
8- يكى از وظايف شخصى مداح ، همان طورى كه در كلام مقام معظم رهبرى نيز بدان اشارهشده بود بحث پيام داشتن روضه است . مداح اهل بيت عليهم السّلامدليل جايگاه بلندى كه در بين مردم دارد، رسالت سنگينى هم بدوش مى كشد. يكى از اينرسالت ها، پيام رسانى و هدايت جمع است و لذا بايد سعى شود در اثناى خواندن ، بهمسائل اعتقادى ، چون انجام واجبات ، ترك محرمات ، اطاعت از رهبرى ، نيكى به والدين ، ادب، تقوى ، بردبارى در برابر مصائب ، عشق بهاهل بيت عليهم السّلام امر به معروف و نهى از منكر و... اشاره شود و توصيه پير مرادمانرا دوباره متذكر مى شويم كه ؛
((اولين چيزى كه بايد مورد توجه قرار گيرد، پيام است و پيام بايد هم در مصيبت هم درمدح و هم در اخلاقيات وجود داشته باشد))(81) .
9- خواندن هر روضه و مصيبت جاى خود را دارد. بعضى از روضه ها هستند كه به جهت حفظقداست و حرمت آنها، فقط بايد در شب مخصوص خود خوانده شوند مثلاً خواندن روضه وداعو قتلگاه البته با آن شور و التهاب شب عاشورائى ، در دعاىتوسل هاى هفتگى و اين گونه مجالس درست نيست و به اعتقاد بعضى بزرگان اينروضه ها را فقط بايد شب عاشورا خواند.
10- در روضه خوانى نبايد فقط به ارائه داستان پرداخت و بهنقل جريان تاريخى آن بسنده كرد كه مثلاً بله ، در چنين روزى حضرت رفت جنگيد وچگونه به شهادت رسيد. بلكه مانور دادن روى شخصيت هاى داستان از ارزش بالاترىبرخوردار است تا محدود به نقل داستان نشده باشد و مقام امامت و مظلوميت ائمه به خوبىبه تصوير كشيده شود كه در راستاى شناخت ائمه اطهارعليهم السّلام و نزديك شدن بهآنها از آن استفاده معنوى بشود. پس نبايد روضه خوان حالت قصه گو پيدا كند. بايدبا روضه خوانى به ترسيم مظلوميّت ائمه بپردازد.
11- چه زيبا و پسنديده است كه مداح در حين اجراى برنامه ، خود نيزتوسل داشته باشد و فقط به مردم فيض نرساند و خود بى بهره باشد. مداح بايدخود نيز از فيض معنوى روضه خوانى بهره مند شود و اشكى بريزد اما بهتر است كه حظبردن مداح ، سبب خارج شدن نظم مجلس از دست او و عدم توانائى در ادامه دادن آن نگردد وبيشتر به وظيفه خود بپردازد، اگر چه عزيزان مداح حظ كافى و وافى را مى برند.
12- يكى ديگر از مسائلى كه بايد در روضه خواندن رعايت گردد، همسان بودن و مطابقبودن لحن خواننده با روضه است . يعنى جملات را طورى ادا نمايد كه خطابى بودن ،سئوالى بودن ، خواهشى بودن ، منفور بودن و... از لحن آن مشخص باشد، طورى كهمستمع از لحن روضه خوان ، غرض جملات را بفهمد، نه اينكه در كلمات خُرد شود تامقصود مداح را متوجه گردد و بدين ترتيب رشته كلام از دستش خارج نگردد و متوجهگردد كه مداح در آن سر و صدا، چه مى خواهد بگويد.
13- به عزيزان مداح توصيه مى شود كه فقط مستمع شان را مورد خطاب قرار ندهند وتمام جملاتى كه مى گويند، حالت تخاطب نداشته باشد بلكه خود را نيز مخاطب قرارداده و حديث نفس كنند. اين شيوه در مجالس دعا و زيارات حتماً بايد رعايت شود تا موجبدلخورى و ناراحتى كسى نشود. بهتر است چه در تعريف و تمجيدها، و چه در سرزنش هاخود را هم مخاطب قرار دهد.
14- گاهى ديده مى شود وقتى عزيزى ، جائى از روضه را اشتباه مى خواند و يا به هرترتيبى نمى تواند به خوبى از پس روضه خوانى برآيد، ناراحت شده و خود راسرزنش مى نمايد. مداح اهل بيت عليهم السّلام بايد باتوكل و استمداد از اهل بيت عليهم السّلام الاخص آن امامى كه مجلس به نام او برپاده شدهاست ، وظيفه خود را انجام دهد و به هيچ وجه از نتيجه كار هراس نداشته باشد كه ما موظفبه تكليفيم نه ماءمور به نتيجه . البته اين بدان معنى نيست كه اگر نمى تواند هم ،بايد روضه بخواند، بلكه اگر تسلط كافى ندارد به هيچ وجه نبايد مبادرت به آنورزد زيرايك كلمه كم و زياد در آن ، مى تواند اثر سوئى داشته باشد.
15- مقتضيات مجلس را بايد هميشه و در همه حال رعايت نمود و مداح خوب بايد هميشه رعايتآن را بند اول كار بداند. از مقتضيات مجلس مى توان مقتضيات سنى ، فرهنگى ، زمانى ،مكانى و معنوى را نام برد كه هر يك از اينها جداگانه ، تاءثير خاص خود را بر مجلسدارد و بايد به همگى آنها توجه داشت كه مثلاً چه گروه سنى هستند،تحصيل كرده اند، از چه قشرى از جامع هستند، مجلس چه شبى است ، در كجا برپا شده وآيا مستمع ، هيئتى است و يا غير هيئتى و به تناسب آنها روضه را تنظيم نمايد.
16- مسئله بعدى همراه بودن مداح و مستمع است يعنى مداح بايد روضه را به تناسبحال مجلس جلو برد و هر جا كه حس كرد مستمع اشباع شده ، همانجا روضه را قطع نمايد.همچنين در جواب گرفتن ها و زمزمه كردن ها بايد ببيند كه روحيه مستمع چگونه است .اگر حال ندارد، جواب را پائين بگيرد و يا اصلاً زمزمه نكند و روضه را زودتر بهاتمام رساند زيرا در حال حاضر مستمع شما گنجايش پذيرائى روضه را ندارد كهدلايل زيادى مى تواند داشته باشد كه بعداً به ذكر آنها خواهيم پرداخت .
17- روضه خوانى به سه قسمت تقسيم بندى مى شود: ((مقدمه ))، ((اوج ))، ((فرود)).مقدمه روضه ، همان اشعار ابتداى روضه است كه بايد در پرده هاى پائين خوانده شود.كم كم مداح صداى خود را بالا برده و بر سرعت اداء جملات مى افزايد تا جائى كه بهبالاترين سطح خود مى رسد كه ((اوج روضه )) نام دارد. مستمع را نبايد زياد در اينحال نگه داشت و بعد از گفتن جملات متناسب اين قسمت كه معمولاً سوزناك ترين جملاتروضه است ، بايد با يك مكث كوتاه و فرود آوردن صدا، روضه را كم كم به اتمامرساند. نكته كه مهمى در اينجا وجود دارد اين است كه مستمع را نبايد زياد در اوج روضهنگه داشت ، البته به تغيير مقتضيات مجلس ، اين مسئله نيز متفاوت مى شود. چون اگرمستمع هيئتى است و مجلس نيز شب شهادت برپا شده و مقدمات اشك گرفتن فراهم است ، مىتوان آن را به ميزان حال مجلس ، حتى تا يك ساعت هم افزايش داد،مثل مجالس شب عاشورائى .
18- يك مداح خوب بايد از تمام توانائى هاى خود بهره گرفته تا از مستمع اشكبگيرد. يكى از اين توانائى ها، تحريك احساسات و عواطف روحى است كه مداح مى تواندبه اصطلاح براى ((داغ ))تر نمودن روضه از آن كمك بگيرد مثلاً با ترسيم صحن وسراى مولايمان امام حسين عليه السّلام و بيان كيفيت مجلسى كه در آنجا برپا شود و ياقرار دادن مستمع در حال و هواى حرم امام حسين عليه السّلام وى را براى پذيرش آن آمادهتر نمايد و از احساسات او براى جلو بردن مجلس كمك بگيرد كه اثر شايان ذكرى درتعميق روضه و زياد شدن تاءثير آن بر مستمع خواهد داشت . اما برانگيختن احساسات وعواطف ، نبايد حالت وهن به روضه پيدا كند و سبب سبك شدن آن گردد.
19- مسئله اى كه مداح بايد در دهه هاى عزادارى بداند، ترتيب شب هاى آن مى باشد. همانطورى كه مى دانيد هر شب از دهه هاى محرم ، فاطميه و شهادت حضرت على عليه السّلام ،داراى يك نام بخصوص مى باشد كه مداح بايد آن را بداند تا هماهنگ با بقيه همكارانخود باشد و مطالب مربوط به همان شب را آماده و مهيا سازد و سعى داشته باشد كهعلاوه بر ياد گرفتن نام شب هاى هر دهه ، ترتيب آن را نيز حفظ نمايد.