بخش های کتاب
سوره مائده ، آيات 56 و 55 ترجمه آيات اثبات اينكه اين دو آيه شريفه درباره امام على (ع)نازل شده و متضمن تنصيص بر ولايت و خلافت آن حضرت مى باشد.بيان آيات مراد از (ولى ) در آيه شريفه ناصر نيست بلكه ولايت به معناى محبت و دوستىاستاشكالات بعضى مفسرين معاند بر دلالت آيات شريفه : (انما وليكم الله ...)برولايت اميرالمؤ منين (ع ) و رد آن اشكالات مواردى كه جمع بر مفرد اطلاق شده است در صدر اسلام (زكات ) در معناى لغوى(انفاقمال ) به كار مى رفته ، نه در خصوص زكات واجب معانى و موارد استعمال كلمه (ولايت ) و مشتقات آنچهار دسته آيات شريفه درباره : ولايت تكوينى خدا، ولايت تشريعى خدا،ولايترسول الله (ص ) و ولايت امام على (ع )بحث روايتى (رواياتى درباره صدقه دادن امام على (ع ) انگشترى خود رادرحال ركوع و نزول آيات گذشته در اين شاءن )حديث ولايت اميرالمؤ منين عليه السلام بر روايت ابوراف عسه روايت در شاءن نزول(انما وليّكم الله و رسوله ...) از كتاب تفسير عيّاش ىحديثى گرانبها از امام هادى (ع ) كه مشتمل بر حديث ثقلين و ولايت اميرالمؤ منين (ع )استحديث ولايت و فضائل اميرالمؤ منين (ع ) به روايت ابوذر غفارىروايات ديگى در اين زمينه از مائب اهل سنت فضائل اميرالمؤ منين از زبان عمروعاص در جواب نامه معاويه !خاتمه سخن در شاءن نزول دو آيه مورد بجث سوره مائده ، آيات 66 - 57 ترجمه آيات بيان آيات علت نهى از محبت كفاراگر ايمان به خدا قابل استهزاء باشد، عدم ايمان به خدا و پرستش طاغوت بدترورسواتر است سرزنش علماء اهل كتاب به جه گنهكارىاهل كتاب و سكوت آنان درمقابل آن معاصىوجوهى كه در معناى سخن يهود كه گفتند: (يدالله مغلولة )، گفته شده است معناى جمله : (بليداه مبسوطتان ) و معانى (يد) در موارد اضافه به خداى سبحانمعناى اينكه فرموده : (آنچه بر تونازل شده قرآن بر طغيان و كفر يهود مىافزايد) 48مراد از: (ما انزل اليهم ) در آيه : (ولو انهماقامواالتوريةوالانجيل و ما انزل اليهم ...)مؤ ثر بودن اعمال بشر در نظام كون و طبيعت بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)سوره مائده ، آيه 67مراد از (ناس ) در آيه شريفه ، يهود نيست و موضوع ماءموريت جديد امرى بسيارمهمو خطير مى باشد.خطرى كه رسول الله (ص ) از آن نگران بوده خطر جانى نبوده بلكه پيامبر (ص )ازخطر اضمحلال دين بيمناك بوده است اين احتمال كه آيه در اوايل بعثت نازل شده و مراداز:(ماانزل ) مجموع دين باشد مردود است اين چه تكليفى است كه لازمه ابلاغ نكردن آن (به تنهائى ) عدمابلاغاصل دين و مجموع آن مى باشد؟اين تكليف تكليفى بوده حائز كمال اهميتورسول الله (ص ) در ابلاغ آن از ناحيه مسلمين انديشناك بوده است نه از ناحيهكف ار ومشركين علت نگرانى رسول الله (ص ) از ابلاغ آنچه بدان ماءمور شده است آن امر مهم و خطيرى كه پيامبر (ص ) ماءمور به ابلاغ آن شده است (ولايت )وجانشينى اميرالمؤ منين (ع ) است نكاتى كه در آيه شريفه : (يا ايهاالرسول بلغ ماانزل اليك من ربك ) مى باشدجمله (و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ) گر چه صورت تهديدى دارد ولى درحقيقتمبين اهميت موضوع است معناى عصمت در جمله : (والله يعصمك من الناس )مفهومى كه كلمه (ناس ) متضمن آنست و مراد از (ناس ) در: (والله يعصمكمنالناس )دو توضيح لازم درباره معناى جمله : (والله يعصمك من الناس ) و جمله (ان اللهلايهدى القوم الكافرين )بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيه شريفه : (ياايهاالرسول بلغ ...) شاءن نزول آن و ابلاغ ولايت على (ع ) در غدير خماشكالات صاحب (المنار) به روايتى در شاءن ولايت اميرالمؤ منين ()رد اشكالاتى كه صاحب المنار بر روايت فوق الذكر ايراد نموده است متاءن نزول(ساءلسائل بعذاب واقع ) به روايت طبرسى در مجمع البياننام جمعى از صحابه رسول الله (ص ) كه حديث غديررانقل كرده اندرواياتى ديگر از طرق عامه كه شاءننزول آيه شريفه را داستانهايى مختلفنقل مى كنندسوره مائده ، آيات 86 - 68نكته درباره جمله : (لستم على شى ء) در آيه شريفه:(قل يا اهل الكتاب لستم على شى ء...)يهود و نصارا فاقد پايگاهى قابل اعتماد براى اقامه دين هستناسم و لقب هيچ اثرى در سعادت آدمى ندارد و فقط ايمان به خدا و روز جزاوعمل صالح مايه سعادت است چون يهود براى خود برترى مى پنداشتند كور و كر شدند (از دين حق و شنيدنپندعاجز گشتند)بطلان و نامعقول بودن سخن نصارا كه گفته اند: (ان الله ثالث ثلثة )چگونگى اعتقاد به تثليث در ميان عوام نصاراحتجاج بر نفى الوهيت مسيح (ع ) و نيز نفى الوهيت ما در مسيح (بنابريكاحتمال در معناى آيهاستدلال بروجوب عبادت خداى سبحان و عبادت نكردن هر چه جز اونكاتى كه در استدلال و احتجاج فوق در آيه شريفه وجود داردنكته اينكه در جمله : (مالا يملك لكم ضرا ولا نفعا) و جملات مشابه آن(ضر)قبل از (نفع ) آورده شده است معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهودغلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء و احبار و راهبان خود را تامقامربوبيت بالا مى برده انداعتقاد به پدرى و پسرى از اقوام بت پرست به مسيحيت راه يافته است علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اندوجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن آنها علت انسبيشترآنان با مسلمين بوده است بحث روايتى چند روايت در مورد اقوامى كه به شكل خوك و ميمون مسخ شدندرواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهىرواياتى در ذيل آيه : (ذلك بان منهم قسيسين ...)ونزول آن در شاءن نصاراى حبشه و داستان نجاشى گفتارى در معناى توحيد از نظر قران قرآن كريم وحدت عدديه را از پروردگارجل وعلا نفى مى كندچون خداى تعالى مالك تمامى كمالات و اصيل در هر كمالى است ، اتصاف او بهوحدتو كثرت عدديه محال است نفى وحدت عددى در سوره توحيدوحدت خداوند سبحان در توحيدى كه نصارا معتقدند و حدت عددى است كه قرآن منكرآناست بحث روايتى(شرح و تفسير سخنانى از اميرالمؤ منين (ع ) درباره توحيد خداى سبحان ، نفىوحدتعددى و نفى حد از ذات اقدس الهى و...)شرح كلماتى از خطبه اميرالمؤ منين در نهج البلاغه درباره توحيد و صفاتالهىخطبه ديگرى از كلام نورانى اميرالمؤ منين (ع ) در نهج البلاغهخطبه نورانى ديگرى از نهج البلاغه و شرح آنكلام گوهربار ديگرى از مولا اميرالمؤ منين (ع ) در توحيد و صفات خداون دخطبه ديگرى از اميرالمؤ منين (ع ) درباره توحيد الهى از كتاب احتجاج طبرسى فرمايش رسول خدا (ص ) درباره معناى توحيد بروايت اميرالمؤ منين (ع )بحثى تاريخى (درباره اعتقاد به ودت عددى خداوند و رد آن در سخنان امام على (ع ))سوره مائده ، آيات 89 - 87معناى كلمه : (حل ) و مشتقات آنالزام و التزام به ترك آنچه خدا حلال كرده تعدى از حدود الهى و تجاوز بهسلطنتتشريعى او است وجوهى كه درباره مراد از اعتداء در جمله : (ولا تعتدوا ان الله لايحب المعتدين )گفتهشده است سوگندهاى لغو سوگندهاى است كه عقد و التزام نداشته باشدبيان كفار حنث (شكستن ) قسمبحث روايتى رواياتى درباره نزول آيه شريفه : (لاتحرموا طيبات ...) در شاءن جمعىازصحابه پيامبر (ص ) كه امورى را بر خود ممنوع كرده بودندچندى روايت درباره سوگند لغوسوره مائده ، آيات 93-90ده خصوصيت در اين آيات كه تشديد و تاءكيد حرمت شراب را مى رسانندحقيقت امر در خصوص عمل استخارهرد يك توهم در خصوص استخاره با قرآنمعناى رجس ...اشاره به اينكه شيطان بر فكر آدمى در بعضى موارد سلطه دارد و مراد از مجسمشدنشيطان ، مجسم شدن براى فكر ب شر است وجه اينكه شراب و قمار رجس و عملى شيطانى شمرده شده اندميسر (قمار) و مفاسد اجتماعى آنچگونه شيطان با شراب و قمار بين آدميان دشمنى و كينه ايجاد كرده ، انان را ازذكرخدا و نماز غافل مى سازدوجوه مختلفى كه در بيان مراد آيه : (ليس على الذين امنوا و عملو الصالحاتجناحفيما طعموا) گفته شده است وجه بدون اشكال در معناى آيه شريفهسبب اينكه (تقوا) در آيه شريفه سه بار تكرار شده است وجوه متعددى كه در توجيه تكرار (تقوا) در آيه شريفه گفته شده است بحث روايتى رواياتى متضمن داستانهايى كه منجر به تحريم شراب در اسلام شده است عمر در حال مستى اشعار كفرآميز مى خواندنقد و بررسى روايات تحريم شراب در اسلامبا توجه به اينكه قبل از هجرت ، خمر تحريم شده بوده و صحابه از آن مطلعبودهاند اين روايات داراى اشكال هستندرواياتى ديگر در مورد تحريم خمر و ميسر و انصاب و ازلامشراب در همه شرايع حرام بوده است سوره مائده ، آيات 99 - 94ترجمه آيات بيان آيات بيان حرمت صيد در حال احرامكفاره صيد در حال احرامتوضيح آيه شريفه : (جعل الله الكعبة البيت الحرام قياما للناس ...)بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات مربوط به كعبه و شكاردرحال احرام و...)سوره مائده ، آيه 100ترجمه آيه بيان آيه منشاء قواعد دين ، خبيث يا طيب بودن اشياء عالم است و ملاك بهتر و برتر بودن ،طيببودن است نه بسيار بودنسوره مائده ،آيات 102 و 101 نهى از پرسش درباره امورى كه خداى تعالى دريچه علم به آنها را با اسبابعادىبسته است جواب هائى كه در مورد ابهام و اشكال در آهى 6 (لا تساءلوا عن اشياء...) دادهشدهاست مراد از (اشياء) كه در آيه شريفه سؤال از آنها ممنوع شده ، جزئيات مربوط بهاحكام دين است بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيه : (لا تساءلوا عن اشياء...) و مذمتسؤال كردن بسيار و بيجا)سوره مائده ، آيات 104 و 103ترجمه آيات بيان آيات معناى (بحيره )، (سائبه )، (وصيله ) و (حامى ) چهار قسم حيواناتى كهدرجاهليت احكام خاصى داشتندخداى تعالى منزه است از تشريع احكامى خرافى كه مردم خرافى براىبعضىحيوانات جعل كرده اندتقليد، به معناى رجوع جاهل به عالم ، صحيح و عقلائى است ولىتقليدجاهل از جاهلى ديگر غلط است بحث روايتى(رواياتى درباره چهار صنف حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند و اينكهواضعآن احكام كيست ؟)سوره مائده ، آيه 105معناى (هدايت ) و (ضلالت ) و اشاره به اينكه همه راهها به خدا منتهى مىشودمؤ منين مسؤ ول گمراهى اهل ضلالت نيستند. از ضلالت آنها نهراسند و تحتتاءثيرقرار نگيرندآيه شريفه : (عليكم انفسكم ...) هيچ منافاتى با آيات مربوط به امر به معروفونهى از منكر نداردطريق انسان به سوى خداوند همان نفس انسان است كه به منتهاى مسير مى رسد (وانالى ربك المنتهى )اين طريق ، طريقى است اضطرارى كه مؤ من و كافر در آن گام مى نهند (انك كادحالىربك ...)التفات و توجه به اين مسير، تاءثير بارزىدرعمل انسان دارد و عمل صالح منبع استكمال نفس و سعادت آنست اختلاف مردم در مقام (تذكر) و درك اين حقيقت كه در طريق و مسير (الى الله)هستنداحتمالات ديگرى كه در معناى آيه شريفه : (يا ايهاالذين آمنوا عليكم انفسكم ...)مىرود.بحث روايتى بيان علت كلام معصوم (ع ) كه در روايت آمده : معرفت و سير انفسىافضل از معرفت و سير آفاقى استوجه اشتراك و وجه افتراق معرفت نفس و معرفت آفاقىعلم حاصل از سير نفسى ، ع لم حضورىاستحاصل از سير آفاقى ، علم حصولى است و علم حضورى سودمندتر مىباشدنمونه اى از فرماشيات ائمه اطهار عليه السلام در اين زمينهرواياتى درباره معرفت نفس ، و خداشناسى از راه خودشناسىچند روايت در مورد راه صحيح كسب معرفت حقيقى به خداى تعالى (معرفت خدا بهخدا)رواياتى در ذيل آيه شريفه : (عليكم انفسكم ..) و بيان اينكه مفاد آن با ادله امربهمعروف سازگار است بحث علمى (شامل چند اشاره تاريخى و چند علمى مربوط به نفس درچندفصل 1 توجيه عاميانه (نفس ) در زمانهاى گذشته2 رخى حوادث و حالات ، آدمى را از خارج نفس بريده ، او را متوجه نفس خود كردهآثارنفسانى را آشكار مى سازند3 با ترك لذائذ جسمانى و تن به رياضت دادن ، بطور موقت يا مستمر،قدرتشگرفت نفس بارز مى شود5 تعاليم و دستورات اديان و مسلك هاى مختلف براى تزكيه و تهذيب نفس بارياضتكشيدن و زهد ورزيدن6 پاسخ به يك شبهه و بيان رابطهبيناعمال و عبادات و رياضت ها و مجاهدات با نفس انسانى 7 پاسخ به اين توهم كه دين همان عرفان است و بيان اينكه معرفت نفس ،طريقاستنه هدف مستقلكرامات فارق العاده و حوادث عجيب و غريب (اخطار روح و...) و مسئله عدم شناخت نفساقسام واصناف كسانى كه به معرفت نفس پرداخته اندسوره مائده ، آيات 109 - 106ترجمه آيات توضيح آيات شريفه راجع به گواه گرفتن هنگام وصيت و حكم شهود غير مسلمانبروصيت وجه صحيح در معناى جمله : (من الذين استحق عليهم الاوليان ) در آيه شريفهمراد از (لا علم لنا) كه در جواب پيامبران (ع ) به خدا آمده است نفى مطلق علمنيستحقيقت علم و تمامى آن نزد خداوند است و بس جواب پيامبران نوعى تواضع در برابر كبريائى خداوند است گفتارى در معناى شهادت اعتبار شهادت در ميان ملل مختلف و در اسلام 296گفتارى پيرامون معناى عدالت اعتبار عدلت در شاهد، حكمى است فطرى وارتكازى همگانمفهوم عدلت در اصطلاح فقه و لسانائمهاهل بيت (ع ) و فرق آن با عدلت به مفهوم اخلاقى آنگفتارى پيرامون يمين (سوگند) اعتماد به سوگند مدعى ، به خدا، در شرع اسلام ، ناشى از اعتماد به ايمان افراددرمجتمع اسلامى است در جوامع مادى امروز، نه تنها سوگند بلكه هيچ قانون و ضابطه ديگرىكوچكتريناثرى نداردبا اعراض مردم از دين ، احكام دينى منفسخ نمى شوندپاسخ به اين توهم كه سوگند به غير اسم خدا و نيز خدا را به حق پيامبر (ص )واوليايش قسم دادن شرك است بحث روايتى(رواياتى در ذيل آيات مربوط به شهادت كافر وشاءننزول آنها)معناى اين روايت كه قران تماميش تقريب و باطنش تقريب است توضيح اين روايت كه مرا از (لاعلم لنا) اينست كه ما علمى به ماسواىتونداريمسوره مائده ، آيات 111 و 110ترجمه آيات بيان آيات بيان و توضيح آيات مربوط به معجزات عيسى (ع )بحث روايتى (چند روايت درباره معجزات حضرت مسيح (ع ))سوره مائده ، آيات 115 - 112بيان آيات رد سخن بعضى كه گفته اند مائده نازل نشده ، و بيان عدم انطباق داستان مائدهقرآنبا داستان نان و ماهى در انجى يوحناذكر انواع معجزات انبياء (ع ) و خصوصيت معجزه مائدهو بيان وه تهديد شديد حواريون در ((فمن يكفر منكم ...))بهترين توجيهى كه در باره مسئول حواريون گفته شده است وجوه ديگرى در توجيه سخن حواريوناشكالاتى كه بر يكى از آن توجيهات كه گفته مراد از ((يستطيع )) ((يطيع ))استوارد مى باشددلائل و معاذيرى كه حواريون براىدرخواستنزول مائده ذكر كرده اندنكات و دقائقى كه در دعاى عيسى (ع )براىنزول مائده وجود دارد وحكايت مى كند از ادب عبوديت او در برابر خداوند سبحاناو وعده صريح خداوند به انزال مائده (انى منزلها عليكم ) استفاده مى شود كهمائدهنازل شده است بحث روايتى (رواياتى راجع به مائده سماوى و بررسىرواياتدال بر مسخ خائنين در قضيه مائده )آيات 120 - 116 سوره مائدهترجمه آيات بيان آيات مورد استعمال عبارت (من دون الله ) در قرآن ، و بيان اينكهخداقابل انكار نيست هر چند در تشخيص اسماء و صفات او =اشتباه شود و بهظاهر انكارگردد.اعتقاد به الوهيت مريم ، مادر عيسى (ع ) در ميان مسيحيانونقل گفتار صاحب تفسير (المنار) در اين بارهنهايت عبوديت و ادب بندگى در پاسخ حضرت عيسى (ع ) به خداون دفقط علم خداى سبحن معتبر است و علم و جهل جز او را بها و اعتبارى نيست حقيقت شهادت را فقط خدا دارا است و اوست كه بر هر چيز شهادت عامه و مطلقهدارد(وانت على كل شى ء شهيد)نكاتى چند در عبارت : (ان تعذبهم فانهم عبادك وان تغفرلهم فانك انتالعزيزالحكيم )صدق صادقين (در قول و در عمل ) در آخرت برايشان سودمند خواهد بودفرق رضايت از عمل با رضايت از عامل و اشاره به معناى رضايت پروردگار از بندهوآثار اين رضايت بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات شريفه : (ءانت قلت للناس ...))توضيح اينكه در حديث آمده : خداوند با يك حرف از خلق خود محجوب شده و شرحىدرمورد اينكه اسم اعظم خداوند از نوع الفاظ نيستگفتارى پيرامون معناى ادب معناى ادب و بيان اختلاف مفهوم آن با اختلاف مقاصددرجوامع مختلف اخلاق وصف روح ، و ادب وصف عمل است و ادب ، ناشى از اخلاق مى باشد و ادبالهىانبياء هياءت زيباى اعمال دينى ايش ان استاسلام سرتاپاى زندگى را داراى ادب نموده است و آن عبارت است از انجامدادناعمال بر هياءت توحى داثر عمل در پرورش خود و ديگران ، و بيان اينكه مربى بايد بدانچه به ديگرانمىآموزد ايمان داشته ، عملش مطابق علمش باشدمراد از هدايت انبياء (ع ) توحيد ايشان است و امر به اقتداء به هدايت آنان (فبهديهماقتده) امر به پيروى آنان است در عملتاءديب الهى انبياء (ع ) از طريق وحى تسديدى و تاءديبى است كه جداى از وحىنبوتو تشريع بوده است ادب الهى انبياء (ع ) هم شامل ادب نسبت به خداوند مى شود وهمشامل ادب نسبت به مردم (ادب فردى و ادب اجتماعى )عدم تكلف و استفاده از طيبات و رزق حلال از آداب انبياء (ع ) بوده است ادب آدم و حوا در دعاى خود: (ربنا اننا ظلمنا انفسنا...) پس از آنكه نهى ارشادىازخوردن درخت را مخالفت كردن دادب نوح (ع ) در گفتگويش با خداى تعالى در داستان دعوت فرزندشادب ابراهيم (ع ) در احتجاج با قوم خود و در دعا و درخواست هايش از خداون دمقام ربيع حضرت ابراهيم (ع ) و جايگاه ولاى او نزد تمام اديان توحيدىدرخواست حضرت ابراهيم (ع ) از خداوند در خصوص سرزمين مقدس مكهدعاى ديگرى از حضرت ابراهيم (ع ) و توجه بر ادبى كه در آن رعايت شده استادب اسماعيل (ع ) نسبت به خداوند تعالىادب يعقوب (ع ) در كلامش كه گفت : (انما اشكو بثى و حزنى الى الله ...)ادب در دعاى يوسف صديق (ع ) به هنگامى كه همسر عزيز مصر او را تهديد كرد ودركلام او پس از ديدار پدرادب يوسف (ع ) در دعاى ديگرش در زمانى كه خود عزيز مصر شده بودادب موسى (ع ) در دعاهايش و بيان اينكه اعتراف آنجناب (رب انى ظلمت نفسى )اعترافبه گناه نيست دعاى موسى عليه السلام در اولين روز بعثت خودنفرين موسى و هارون درباره فرعون و فرعونيانفرق بين دعا و نفرين و بيان آدابى كه موسى (ع ) در نفرين خود به فرعونوفرعونيان رعايت نموده است توجه به ادب جميلى كه حضرت موسى (ع ) در كلام خود بكار برده است ادب در دعا وثناى حضرت شعيب ، داوود و سليمان (ع )ادب در دعاى يونس (ع ) در شكم ماهىدعاى ايوب و زكريا (ع )وجوه لطيفى از ادب عبوديت عيسى (ع ) در مقام دعابراىنزول مائده و در مقام تبرئه خود از شرك ورزيدن نصارادعائى كه ادب بندگى پيامبر اسلام (ص ) و مؤ منين به آن حضرت را نشان مىدهديكى از آداب انبياء (ع ) ادبى بود كه در گفتگوى با قوم خود از طرف پروردگارخودآن را رعايت مى كردندمقايسه طرز گفتار و رفتار طواغيت همچون فرعون و نمرود، با رفتار و گفتا انبياء(ع)ادب ديگر انبياء (ع )، ادبى است كه در معاشرت و گفتگو با مردم و در برابر مكذبينومعاندين مراعات مى نمودندخود را از مردم شمردن و متناسب با ميزان عقلمردم سخن گفتن ، از آداب انبياء (ع ) است در باطل و در حقى كه آميخته با باطل است ادب نيس تنفى امتيازهاى مادى و طبقاتى و بزرگداشتاهل علم و تقوا، از جمله آدابانبياء (ع ) است بحث روايتى ديگ ر (شامل يكصدوهشتاد و سه روايت راجع به اوصاف،احوال و و سنن پيامبر گرامى اسلام (ص ))سيره پيامبر اكرم (ص ) از زبان مبارك امام حسين (ع )شرح و تفسير كلمات و جملات روايت مشهورى كه درباره جسمىواحوال روحى پيامبر اكرم (ص ) نقل شده است روايات ديگرى در درباره سيره عملى رسول اكرم (ص )عبادت پيامبر اكرم (ص ) از ساده روايات سخاوت حضرت (ص ) و توجه ايشان به امر نيازمندانرواياتى درباره پاره اى از سنن و آداب رسول الله (ص ) در معاشرت با مردماز جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت آداب آن جناب در سفررواياتى درباره آداب حضرتش در پوشاك و متعلقات آنآداب آن حضرت در خوردنيها و آشاميدنى هاآداب آن جناب در وضو ساختن و غسل نمودناز جمله آداب حضرتش در نماز و ملحقات آنروزه گرفتن آن حضرت جمله اى از آداب آن جناب در قرائت قرآن و دعاگفتارى پيرامون بندگى و بنده دارى اعتبار عبوديت براى خداى سبحانسلطنت حقيقى و مالكيت واقعى پروردگار منشاء وجوب انقياد موجودات در برابر ارادهاواست برده گيرى و اسباب آنسير تاريخى برده گيرىلغو دو سبب از اسباب بردگى (سلطه و قلدرى ولايت پدر و شوهر) در اسلامبرده گيرى اسراى جنگى در جنگ مسلمين با كفار، در اسلام پذيرفته شده است راه برده گيرى در اسلامرفتار و سيره اسلام درباره غلامان و كنيزان و عنايت بسيار به آزاد گشتنبردگانسير برده گيرى در تاريخانديشه الغاى بردگى تا چه اندازه صحيح بوده است لازمه زندگى اجتماعى ، محدوديت آزادى هاى فردى است ميزان محدوديت آزادى در اجتماع ؟ و بيان صحت نظر و روش اسلام درباره برده گيرىوانطباق آن با عقل و فطرت داستان بر انداختن برده گيرى به كجا انجاميد؟ادامه برده گيرى در قرن حاضر به شكلى جديد (همان آتش و همان كاسه )برده گيرى قرن بيستم توسط كشورهاى متمدن !روش اسلام درباره بردگى حكيمانه ترين روش است بررسى اين سخن كه منشاء انديشه الغاء بردگى ، تساوى حقوق افراد بشربودهاست وجه علوم تشريع تملك مال براى بردگان و موقت كردن بردگى در اسلامگفتارى چند در پيرامون عفو و مجازات 1 - معنى جزا چيست ؟:لزوم وجود سنخيت بين عمل و كيفر و پاداش كيفر دادن در مقابل جرائم نشان دهنده يك نوع بردگى است عفو و بخشش ، حد مشروعيت آن و اسبابى كه براى مغفرت در قرآن آمده است : (تو بهوشفاعت )مراتب عفو كه مترتب است بر مراتب گناهانواع امر و نهى : جزائى اخلاقى