بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صله ارحام ، آثار و ثمرات آن, سلمان زوّارى نسب میانجى ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     M-6-1001 -
     M-6-1002 -
     M-6-1003 -
     M-6-1004 -
     M-6-1005 -
 

 

 
 

next page

fehrest page

فهرست مطالب 
سخن نشر
بخش اول : صله رحم و اهميت آن
بخش دوم : صله ارحام از ديد گاه آيات و روايات
بخش سوم : حرمت قطع رحم در آيات و روايات
بخش چهارم : آثار مثبت اجتماعى و فردى
بخش پنجم : قطع رحم و آثار ناگوار فردى و اجتماعى
آثار ناگوار قطع رحم
6- شكايت از خويشاوندان
7- روايتى از امام سجاد (ع )
8- سفارش به صعصعه
9- مرگ زود رس
10 - بيم از چهار عمل
بخش ششم : آثار مثبت پيوند با پيشوايان معصوم (ع )
عرب باديه نشين در محضر رسول خدا
بخش هفتم : داستانهاى شيرين و خواندنى
1 - قطع رحم ابى لهب
2 - داستان فداكارى كميل بن زياد
3 - دعاى امام سجاد در مورد خويشاوندان
4 - داستان يعقوب مغربى با امام موسى بن جعفر (ع )
5 - عامل مسلمان شدن مادر
6- معاوضه يك دختر با سه شتر
8 - حميرى و دفاع از امام عليه السلام .
9 - عدم اذن به دخول
10 - پيوند على بن عاصم كوفى با ائمه اطهار (ع )
11 - داستان زندگى بهلول عاقل
بهلول و هارون الرشيد
12 - آلام حضرت زهرا عليه السلام
13 - لذت عفو و گذشت
14 - نفرين پدر بر فرزندش
15 - عامل وسعت روزى
16 - مادرى كه فرزند نوزاد خويش را با آتش مى سوزانيد
17 - قال امام صادق عليه السلام : اءنها كم ان تطر حو التراب علىذوى الارحامفان ذالك يورث القسوة
18 - پيوند با امام رضا عليه السلامموجبنزول باران .
19 - خويشاوندى ، رسالت و شفاعت .
20 - شش سال قهر با فرزند
21 - داستان حاج على بغدادى
22 - كلام امام باقر عليه السلام در پيوندبااهل بيت (ع )
23 - پيوند با فرزندان امام حسين عليه السلام .
سخن نشر 
بسمه تعالى
تحكيم پيوند خانوادگى و خويشاوندى ، يكى از اهداف ارزشمند مكتب توحيدى اسلام قراردارد آئينى كه توحيد و يكتا پرستى را محور تمام فعاليتها و تلاشهاى خود عنوان نمودهاست ، و سعى و تلاش دارد در تمام صحنه ها و عرصه ها وحدت رويه و حركت يكنواختى رافراهم ، واز تشتت و پراكندگى جلوگيرى بهعمل آورد، هر عامل يا وسيله اى را كه موجب تحكيم اين هدف مقدس گردد، تشويق ، واز هرعامل تفرقه و پراكندگى جلوگيرى و ممانعت بهعمل آورده است چون اساس كار اسلام وصل و گريز ازفصل و جدايى است از اين رو در مكتب تربيتى اسلام ، ايجاد علاقه با تمام افراد عائله وفاميل (صله رحم )مورد تشويق و توصيه قرار گرفته است و پيامبر بزرگوار اسلامصلى اللّه عليه و آله كه راه و روش او الگوى زندگى ما است در نخستين ماموريت خود (و انذر عشيرك الاقربين ) را دريافته داشته است و اين امر مى رساند كهصلاح و فلاح عشيره و فاميل ، در زندگى و سعادت انسان نقش وافرى دارد كه پيامبرانسانيت و رحمت به انذار و فراخوانى آنان ، ماموريت يافته است واز سوى ديگر خداوندمتعال اطاعت از پدر و مادر را در رديف نازل تر از اطاعت خويش قرار داده است جايى كه مىفرمايد: و قضى ربك ان لاتعبدو الا اللّه و بالوالدين احسانا.
(پروردگارت دستور داده است كه جز او مقام ديگرى را ستايش نكنيد و به پدر ومادرتان احسان و نيكى نماييد و به موجب رواياتى كه در همين كتاب خواهيد خواند صله رحمو رعايت حقوق خويشاوندى موجب طول عمر و فزونى روزى ناديده گرفتن آن باعثكوتاهى عمر و نقصان زندگى خواهد بود.از آن رو كه كتاب حاضر،عوامل محبت ، وصل و وحدت را مورد بحث و گفتگو قرار داده است و ما را با سخنان ورهنمودهاى پيشوايان معصوم عليه السلام در اين عرصه ، بيشتر آشنا مى سازد، يكى ازبهترين و زيباترين ها
مى باشد.
نويسنده محترم كوشيده است منطق آيات و روايات را با شيرينى بيان و حلاوت حكايات وقصه ها عجين و همراه سازد و به ذائقه خوانندگان ، خوش هضم تر و شيرين كام ترسازد از آن رو دفتر نشر نويد اسلام چاپ و نشر آن را به عهده گرفت تا گامى درايجاد وحدت و تحكيم پيوندهاى خويشاوندى برداشته باشد.
اميد است كتاب حاضر در تامين سعادت خانواده ها مفيد واقع مى گردد جوامع ما را كه شالودهو اساس آنها را خانواده تشكيل مى دهند و امروز اساس آن ، سخت در اضطراب و تهاجمفرهنگى بيگانگان قرار دارد، نقش سازنده و ارزنده اى را ايفا نمايد. بمنه و كرمه
20 تير 1381دفتر نشر نويد اسلام
بخش اول : صله رحم و اهميت آن 
الحمداللّه رب العالمين و الصلوة والسلام على سيد المرسلين و على آله المعصومين واللعن على اعدائهم اجمعين الى يوم الدين .صله رحم و اهميت آن
كتاب پيوند خويشاوندى از ديدگاه ائمه اطهار عليهم السلام ، با استفاده از آيات وروايات اهل بيت عليهم السلام تهيه و تنظيم گرديده است و در چند بخش بحث و گفتگو مىكند.
بخش اول در معنى صله رحم و قرابت و معنى قطع رحم از نظراهل لغت وفقها.
اما لغويان مرحوم طريحى در(مجمع البحرين )در كلمه (و صل )مى فرمايد: اينكه در حديث آمده است (صلو ارحامكم )يعنى پيوند برقرار كنيد باخويشاوندانتان مراد از پيوند برقرار كردن آن عملى است كه عرفا نيكى و احسان باسلام كردن باشد به طورى كه در حديث آمده است .(1)ابن اثير در نهايت مى گويد:كسى كه مى خواهد عمرش طولانى شود پس پيوند برقرار كند با خويشاوندانش و درحديث تكرار شده صله رحم و آن كنايه است از احسان به منسوبين اعم از نسبى يا حسبى وبا آنها مدارا كردن و احوال آنها را مراعات نمودن گرچه دور باشند و افراد بدى باشند.
و ضد همه اينها قطع رحم خواهد بود گو اينكه بوسيله عدم احسان به آنها علاقهخويشاوندى را برقرار نكرده است (2)
و در لسان العرب مى گويد: گفته مى شود فلان شخص پيوند برقرار كرده باخويشاوندانش در صورتى كه بين آنها اتصال و رفت و آمدى موجود باشد. (3) و مرحومطريحى در مجمع البحرين در (قارب ) مى فرمايد: و القرابه بالكسر: الرحم يعنىقرابت به خويشاوند گفته مى شود.(4)
و در ذيل آيه شريفه (و الجار ذى القربى ) (5)
يعنى نيكى كنيد به همسايه نزديك مى فرمايد كسى كه همسايه نزديك باشد و گفتهشده علاوه بر همسايگى نزديك يك نزديكى واتصال به شخص داشته باشد از جهت خويشاوندى يا از جهت دين وهم مذهب بودن . (6)
اما كلمات علما وفقها در مورد خويشاوندى كه پيوند با آنان لازم است عبارتند از:
1- علامه بزرگوار مرحوم مجلسى (ره ) مى فرمايد: (رحم و قرابت عموميت دارد در هريك از ارحام و خويشاوندى كه معروف باشند كه از منسوبين شخص است ولو دور باشندبه شرط اينكه در عرف از اقارب و خويشاوندان شمرده شود اعم از اينكه محرم باشند يانه . (7)
2- مرحوم شهيد بزرگوار در ضمن حقوق والدين و رحم مى فرمايد: در هر خويشاوندپيوند لازم است و دليل آن قرآن و روايات و اجماع علما است براى تشويق بر پيوندبرقرار كردن با ارحام و در چهار مورد بحث مى كند. (8)
مى فرمايد: ظاهر اين است كه رحم به كسى گفته مى شود كه از منسوبين شخص محسوبشود گرچه از منسوبين دور باشد و بعضى از ارحام از بعضى ديگر بيشتر مورد سفارشو تاكيد واقع شده است .
2- مى فرمايد معيار در صله و پيوند برقرار كردن كه به وسيله آن از قطع رحم خارجشود عرف است و قضاوت عرف به سبب عادت و سليقه هاى مردم و در اثر نزديك بودن ودور بودن منازل آنها متفاوت خواهد بود.
3- پيوند خويشاوندى طبق فرمايش رسول خدا صلى اللّه عليه و آله ولو با سلام كردنانجام مى شود و امام صادق عليه السلام فرمودند: (صل رحمك ولو بشر به من ماء) يعنى پيوند با خويشاوندانت برقرار كن ولو بهاندازه يك بار نوشيدن آب باشد. (9)
4- مى فرمايد مقدار واجب از صله رحم آن مقدارى است كه از قطع رحم خارج شود و بيشتراز آن مستحب خواهد بود.
3- مرحوم علامه مجلسى (ره ) از شهيد ثانى (ره )نقل مى كند كه علما در معنى قرابت ، اختلاف دارند كه قرابت و اقرباى انسان كيانند؟ مىگويد چون دليل بالخصوص نرسيده و لذا بيشترين اصحاب واگذار كرده اند معنىقرابت را عرف عرفا هم قرابت به آنانى گفته مى شود كه عادتا از منسوبين شخصشناخته شوند و فرق هم نمى كند وارث و غير وارث باشند. (10)
4- مرحوم شهيد ثانى در مسالك الافهام مى فرمايد: (مراد از رحم كه پيوند واجب و قطعشحرام باشد همه خويشاوندانى است كه معروف باشد از منسوبين شخص است ولو دورباشد و اين مورد، محل اتفاق است . (11)
5- مرحوم شيخ طوسى مى فرمايد: قرابت به نزديكان شخص تا آخرين پدر مادر مسلمانشگفته مى شود اما به پدر و مادر مشرك و غير مسلمانشامل نمى شود گرچه آنها عرفا از نزديكان شخص شمرده شوند به دودليل :
1- رسول خدا فرموده اند: اسلام قطع كرد ارحام جاهليت را يعنى بين مسلمان و غير مسلمانصله رحم نيست .
2-آيه شريفه كه مى فرمايد: انه ليس من اهلك يعنى اى نوح پسرتاهل تو نيست . (12)
6- مرحوم طبرسى در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه و الجار ذى القربى (13)
يعنى به همسايه نزديكى كنيد مى فرمايد: مراد از ذى القربى خويشاوند نزديك در نسباست و قولى هم نقل مى كند كه و الجار ذى القربى همسايه اى كه بوسيله مسلمان بودنشبه انسان نزديك باشد و از رسول خدا نقل مى كند كه حضرت فرمود: همسايه سه قسماست يكى براى او سه حق است : 1- حق همسايگى 2- حق اسلام 3- حق خويشاوندى و يكهمسايه هم براى او دو حق است 1-حق همسايگى ، 2- حق اسلام و يك همسايه هم براى او يكحق است و آن مشرك اهل كتاب است . (14)
شكى نيست كه صله ارحام يك عمل پسنديده و نيك است و براى صله ارحام درجات متفاوتىوجود دارد پائين ترين آن سلام كردن است .لازم است ارحام از همديگر دورى نكنند و بينخودشان پيوند برقرار سازند و چون تشخيص بين مراتب و درجات صله ارحام كه كدامواجب و كدام مستحب است مشكل است به همين جهت در صورت امكان جمع كردن بين تمام مراتب آن، راه نجات خواهد بود انشاء اللّه .
بخش دوم : صله ارحام از ديد گاه آيات و روايات 
اما از آيات سوره نسا آيه 1 مى فرمايد:
و اتقواللّه الذى تساءلون به و الارحام
ترجمه :
واز خدايى بپرهيزيد كه همگى به عظمت او معترفيد و هنگامى كه چيزى از يكديگر مىخواهيد نام او را مى بريد ونيز از قطع رابطه با خويشاوندان خود پرهيز كنيد.
مفسر عظيم الشان مرحوم طبسى صاحب تفسير شريف مجمع البيان درذيل آيه شريفه مى فرمايد آيه دلالت مى كند بر وجوب صله ارحام .
اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: صلو ارحامكم وان قطعوكم يعنى باخويشاوندانتان پيوند برقرار كنيد گرچه آنها از شما قطع رابطه كنند. (15)
علامه و مفسر كبير قرآن مجيد مرحوم طباطبايى صاحب تفسير شريف الميزان مى فرمايد:مراد از تسائلون به و الارحام يعنى از آن جايى كه خداوند در پيش انسانها عظيم و بزرگاست و محبوب آنهاست و لذا وقتى از همديگر سوال مى كنند طرف را به خداوند قسم مىدهند چون انسان وقتى مى خواهد قسم بخورد به چيزى كه در پيش او عظيم و بزرگ است ومحبوب اوست قسم مى خورد و ظاهر اينست كه ارحام عطف است به كلمه اللّه آن وقت معنى اينمى شود انسانها وقتى از طرف چيزى مى خواهند طرف را به خداوند و به ارحام(خويشاوند) قسم مى دهند. (16)
راوى مى گويد: از امام صادق عليه السلام سوال كردم ازقول خداوند كه مى فرمايد: و اتقوا الذى تسائلون به و الارحام (17) يعنى وبترسيد از آن خدايى كه به نام او از يكديگر مسئلت و درخواست مى كنيد و درباره ارحامكوتاهى مكنيد.
امام عليه السلام فرمودند مراد از آيه شريفه كه دران و الارحام ذكر شده استخويشاوندان مردم است به درستى كه خداوندعزوجل امر كرده به پيوند خويشاوندان و بزرگ شمرده آنها را آيا نمى بينى اينكهخداوند قرار داده خويشاوندان را در كنار نام مبارك خودش است . (18)
علامه طباطبائى ره در ذيل آيه شريفه و اتقوا الذى تسائلون به و الارحام روايتىنقل مى كند از ابن عباس كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند خداوند مىفرمايد: صلو ارحامكم فانه ابقى لكم فى حيات دنيا و خير لكم فى آخرتكم (19) يعنى با خويشاوندانتان پيوند برقرار كنيد به درستى كه اين پيوندنگهدارنده شماست در اين زندگى دنيا و براى روز رستاخيزتان همعمل به نيكى محسوب مى شود و ممكن است مراد از(ابقى لكم ) به لحاظ اثر صله ارحامباشد چون صله ارحام بين اقارب و نزديكان وحدت را تقويت مى كند بوسيله تقويت وحدتبين انسانها آن وقت است كه انسانها در مقابل حوادث و دشمنان مى توانند استقامت كنند وحيات و زندگى خود را حفظ كنند صله ارحام از قويترين اسباب آرامش محسوب مى شود وقويترين اثر مثبت را بين اقوام و قبيله خواهد داشت و لذا نتيجه اى كه ازاعمال نيك بين اقوام گرفته مى شود قويتر است از نتيجه اى كه ازعمل خوب بين بيگانگان گرفته مى شود در طرفاعمال زشت هم مطلب همينطور است يعنى اثر يكعمل زشت در بين قبيله و نزديكان شديدتر است ازعمل زشت بين اجانب و بيگانگان .
يكى از عوامل مهمى كه افراد يك قبيله را به هماتصال مى دهد صله ارحام است براى صله ارحام آثار حقيقى وجود دارد كه در روحيه انسانهاو اخلاق آنها و حتى در جسم انسانها يك نوع آرامش بوجود مى آورد و اينقابل انكار نيست گرچه گاهى عواملى پيدا مى شود آثار صله ارحام را ضعيف مى كند يا اورا باطل مى كند اما به طور كلى آثار بوجود آمده دراثر صله ارحام را از بين نخواهد برد.
آيه دوم : و الذين يصلون ما امرا به ان يوصلو يخشون ربهم و يخافون سو الحساب (20)
و آنها كه پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آنها داده برقرار مى دارند وازپروردگارشان مى ترسند واز بدى (روز قيامت ) بيم دارند.
مرحوم طبرسى در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه در ما امر اللّه چندقول نقل مى كند، 1- مراد ايمان آوردن به تمام انبياء و كتب آسمانى . 2- مراد صله رحم وپيوند خويشاوندى است .
3- مراد پيوند مومنين با همديگر دوست داشتن و كمك كردن همديگر را و در آن خويشاوند همداخل مى شود.
و در اينجا چند روايتى كه مراد از آيه را روشن مى كند و بر لزوم سله رحم دلالت دارد مىآوريم .
1- عن عمر بن يزيد قال : سالت ابا عبداللّه عليه السلام عنقول اللّه عزوجل (الذين يصلون ما امر اللّه به انيوصل ) (21)فقال قرابتك . (22)
امام صادق عليه السلام در جواب سائلى كه از معنى آيه شريفهسوال كرد فرمودند: مراد از آيه نزديكان و خويشاوندانت است .
2- عن عمر بن يزيد قال : قلت لابى عبداللّه عليه السلام الذين يصلون ما امرا بهان يوصل ) قال نزلت فى رحم آل محمد عليه و آله السلام ، و قد تكون فى قرابتك ثمقال فلا تكونن ممن يقول للشيئى ، انه فى شيئى واحد. (23)
راوى مى گويد خدمت امام صادق عليه السلام عرض كردم درباره آيه شريفه (الذينيصلون ماامر اللّه به ) امام عليه السلام فرمودند در قرابت و پيوندآل محمد صلى اللّه عليه و آله نازل شده است و گاهى هم در خويشاوندان تو مى باشد،سپس فرمود از كسانى مباش كه يك آيه را منحصر مى كنند در يك معنى .
توضيح : يعنى آيه قرآنى را دريك معنى منحصر نكنيد در صورتى كه از معصوم معانىمتعددى براى آن آيه رسيده باشد چون براى قرآن معانى متعددى وجود دارد معنى آشكار(ظاهرى ) و معنى پنهان (باطنى ) و مويد اينكه يك آيه را نبايد منحصر كرد به يك معنىدر صورتى كه احتمال معانى ديگر هم داده شود آيه مودت است مى فرمايد:قل لا اسئلكم عليه اجرا الا الموده فى القربى (24)
بگو من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم در خواست نمى كنم جز دوستى نزديكانم(اهل بيتم ) ملاحظه مى فرماييد كه آيه شريفه در مقام در خواست دوستىاهل بيت عليهم السلام است در عين حال دوستى اهل بيت عليهم السلام از صله ارحام است .
و روايت محمد بن فيضل هم مويد اين معنى است كه براى آيات قرآنى معانى متعددى وجوددارد.
قال : سمعت العبد الصالح يقول : ( الذين يصلون ما امراللّه به انيوصل ) قال هى رحم آل محمد معلقه باالعرشتقول : اللهم صل من وصلنى و اقطع من قطعنى و هى تجرى فىكل رحم . (25)
محمد بن فضيل مى گويد از امام موسى بن جعفر عليه السلام شنيدم كه فرمودند مراد ازچيزى كه خداوند واجب فرموده است در اين آيه شريفه : پيونداهل بيت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله است كه از عرش الهى آويزان مى شود و مىگويد خداوندا پيوند كن با كسانى كه با من پيوند كرده اند و قطع كن از كسانى كه ازمن قطع ارتباط كرده اند در ادامه امام عليه السلام فرمود صله رحم اختصاص به رحمآل محمد صلى اللّه عليه و آله ندارد و در هر رحمى و خويشاوندى جارى مى شود.
3- جابر عن ابى جعفر عليه السلام قال :قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله : اوصى الشاهد من امتى و الغالب منهم و من فىاصلاب الرجال و ارحام النسا الى يوم القيامه انيصل الرحم وان كانت منه على مسيره سنه فان ذلك من الدين . (26)
جابر از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه امام عليه السلام فرمودرسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند سفارش مى كنم امت حاضر و غائبم را و آنانىرا كه در صلب مردها رحم زنانند تا روز قيامت كه صله رحم نكنند اگرچه به فاصلهيكسال راه باشد زيرا صله رحم جزء دين است .
مرحوم علامه مجلسى ره در مورد (فان ذلك من الدين ) توضيحى دارند كه مى فرمايد بهزيارت خويشاوندان رفتن ، اعم از رفتن يا نامه نوشتن يا هديه فرستادن از دين استيعنى از چيزهايى است كه خداوند به آن در قرآن مبين امر كرده است . (27)
4- امام صادق عليه السلام فرمود: مردى از(خثعم ) خدمترسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمد، گفت يارسول خدا به من خبر بده كه در اسلام بهتريناعمال كدام است حضرت فرمودند اعتقاد داشتن به خداوند، گفت بعد از آن كدامعمل بهتر است ؟ حضرت فرمودند: صله رحم (پيوند خويشاوندى ) گفت بعد از آن كدامعمل بهتر است ؟ حضرت فرمود: امر كردن و دستور دادن به نيكى ها و باز داشتن از زشتىها، مرد گفت يا رسول اللّه ، خبر دهيد كه مرا كه خشم آورترينعمل در درگاه الهى كدام است حضرت فرمودند: به خدا شريك قرار دادن ، گفت بعد از آنكدام عمل خشم آورترين عمل است ؟ فرمود: قطع رحم ، بريدن از خويشاوندان . گفت بعد ازآن كدام عمل مورد غضب خداوند است ؟ حضرت فرمود امر به زشتيها و نهى از نيكىها.(28) 5- فى وصايا ابى ذر قال : اوصانىرسول اللّه صلى اللّه عليه و آله ان اصل رحمى وان ادبرت . (29)
ابيذر گفت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله مرا امر فرمودند كه پيوند كنم باخويشاوندانم اگر چه آنها بر من پشت كنند و قطع رابطه نمايند.
6- عن اميرالمومنين عليه السلام فى حديثقال : صلوا ارحامكم وان قطعوكم .(30)
حضرت فرمود:
پيوند با خويشاوندانتان برقرار كنيد اگر چه آنان از شما بريده باشند.
بخش سوم : حرمت قطع رحم در آيات و روايات 
قرآن كريم مى فرمايد: فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعواارحامكم اولئك الذين لعنهم اللّه فاصمهم واعمى ابصارهم .(31)
ترجمه ، اگر از دستورات خداوند رويگردان شويد جز اين انتظار مى رود كه در زمينفساد و قطع پيوند خويشاوندى كنيد آنان كسانى هستند كه خداوند از رحمت خويش دورشانساخته ، گوشهايشان را كر و چشمهايشان را كور كرده است .
مرحوم طبرسى صاحب مجمع البيان در ذيل آيه شريفه مى فرمايد: آيه خطاب به منافقيناست و مى فرمايد اگر شما امورات مردم را در دست بگيريد و والى و حاكم بر مردم شويددر روى زمين فساد مى كنيد به وسيله اخذ رشوه و ريختن خون حرام و بعضى از شما بعضديگر رامى كشند و قطع رحم مى كنند و مى فرمايد اگر شما (منافقين ) از قرآن اعراضكنيد واز عمل كردن به آن بهانه بياوريد و برگرديد به جاهليت و فساد كنيد با ريختنخون حرام مورد لعن خداوند قرار خواهيد گرفت . اين مجموع مطالبى است كه مرحومطبرسى در مجمع البيان در ذيل آيه فوق (32) بيان فرموده است و علامه طباطبائى رهدر الميزان (33) مى فرمايد: آيه خطاب مى كند آنان را كه در قلبشان مرضى است و درراه جهاد در امر خدا سنگينى (تثاقل ) مى كنند و بهانه گيرى مى كردند خداوند براىتوبيخ بيشتر، آنها را مورد خطاب قرار داده است و مى فرمايد: آيا از شما در صورتىكه از قرآن واز عمل كردن به آن از جمله جهاد در راه خدا اعراض كنيد و رويگردان شويدغير از اين توقع هست كه در روى زمين فساد كنيد با ريختن خونها و غارتاموال و بردن آبروى انسانها و قطع رابطه كردن از خويشاوندان در آخر آيه اشاره استبه مفسدين در روى زمين و قطع رحم كنندگان واحتمال اينكه مراد از(توليتم ) تصدى حكم و قضاوت بين مردم باشد ايناحتمال را مرحوم طباطبائى هم نقل كرده به طورى كه از مجمع البيان همنقل كرده ايم بنا بر اين از آيه شريفه حرمت قطع رحم به روشنى استفاده مى شود.
آيه دوم ، الذين ينقضون عهد اللّه من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر اللّه به انيوصل و يفسدون فى الارض اولئك هم الخاسرون . (34)
ترجمه ، فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از استوار ساختن آن مى شكنند وپيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع نموده و در روى زمين فساد مىكنند، اينها زيانكارانند.
دلالت اين آيه شريفه بر حرمت قطع رحم از راه عموميت آيه خواهد بود يعنى يكى ازچيزهايى كه خداوند امر كرده به پيوند آنها صله ارحام است كه در اين صورت آيهدليل مى شود بر حرمت قطع رحم و رواياتى هم وارد شده است كه قطع رحم را از مصاديقاين آيه شريفه شمرده است يعنى در بعضى روايات امام عليه السلام آيه را تطبيق نمودهبر حرمت قطع رحم مانند روايت سهل بن زياد از امام صادق عليه السلام كه ذيلا مىخوانيد، سهل بن زياد عن ابى عبداللّه عليه السلام عن ابيه عليه السلامقال : قال لى على بن حسين صلوات اللّه عليهما: يا بنى انظر خمسه فلا تصاحبهم ولاتحادثهم و لا ترافقهم فى طريق فقلت يا ابا من هم ؟قال : اياك و مصاحبه الكذاب فانه بمنزله السراب يقرب لك البعيد و يباعد لكالقريب و اياك و مصاحبه البخيل فانه يخذلك فى ماله احوج ما تكون اليه و اياك ومصاحبه الاحمق فانه يريد ان ينفعك فيصرك و اياك و مصاحبه القاطع لرحمه فانىوجدته ملعونا فى كتاب اللّه عزوجل فى ثلاثه مواضع :قال اللّه عزوجل ( فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدو فى الارض و تقطعو ارحامكم اولئكالذين لعنهم اللّه فاصمهم و اعمى ابصارهم ) وقال ( الذين ينقضون عهداللّه من بعد ميثاقه و يقطعون ما امراللّه به انيوصل و يفسدون فى الارض اولئك لهم اللعنه و لهم سوء الدار) وقال فى البقره ( الذين ينقضون عهداللّه من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر اللّه به انيوصل و يفسدون فى الارض اولئك هم الخاسرون ) (35)
ترجمه : از امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش حديثنقل شده است كه فرمودند پدرم على بن حسين عليه السلام به من فرمود: پنج گروه رادر نظر داشته باش و با آنان همراهى و مصاحبت منما من گفتم پدر جان آنها كيانند؟ فرمود:
1- بپرهيز از همراهى و رفاقت با دروغگو زيرا او به منزله سرابى است كه دور را بهتو نزديك و نزديك را به تو دور مى سازد.
2- بپرهيز از رفاقت با فاسق زيرا او تو را مى فروشد به لقمه اى از خوراكى ياكمتر از آن .
3- بپرهيز از رفاقت با بخيل زيرا او دست از كمك به تو به وسيله مالش برمى داردآنگاه كه تو كاملا به آن نياز مندى .
4- بپرهيز از رفاقت با احمق زيرا او مى خواهد به تو سود برساند ولى به 66وسيلهحماقتش ، به تو زيان مى رساند.
5- بپرهيز از رفاقت از قاطع رحم زيرا من يافتم او را كه در سه جاى قرآن به او لعنشده است ، خداى عزوجل فرموده است اگر از دستورات خداوند رويگردان شويد جز اينانتظار مى رود كه در زمين فساد و قطع پيوند خويشاوندى كنيد آنها كسانى هستند كهخداوند از رحمت خويش دورشان ساخته ، گوشهايشان را كر و چشمهايشان را كور ساختهاست . (36)
آنان كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى شكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور بهبرقرارى آن داده است قطع مى كنند و در روى زمين فساد مى نمايند لعنت براى آنهاست وبدى (مجازات ) سراى آخرت . (37)
فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از محكم كردن آن مى شكنند و پيوندهايى را كهخدا دستور داده برقرار سازند قطع نموده و در روى زمين فساد مى كنند اينان زيانكارانند.(38)
اگرچه كلمه لعن در ظاهر آيه شريفه نيامده است شايد امام عليه السلام آن را ازقول خداوند متعال كه مى فرمايد، اولئك هم الخاسرون استفاده فرموده است وازبواطن قرآن محسوب مى شود كه استفاده از باطن قرآن مخصوص ائمه اطهار (عليهمالسلام ) است آنان هستند كه معانى واقعى ( ظاهر و باطن ) قرآن را عالم هستند و لذا امامباقر عليه السلام به فرزند بزرگوارش ‍ فرمودند با قاطع رحم رفيق مباش كه اومورد لعن خداوند است انسانى كه فاسق مى شود واز راههاى عقلانى خارج مى شود و خودشرا به مرحله اى از سقوط مى رساند كه چيزهايى كه ممكن بود او را بهكمال و هدايت و فضايل اخلاقى برساند ( مانند اصلاح در روى زمين وصله رحم و مراعاتپيمان خداوندى ) همان چيزها باعث گمراهى و سقوط او بشود ( مانند قطع رحم و افساد درروى زمين و پيمان شكنى با خداوند) آن وقت همچو انسانى مورد لعن خداوند قرار خواهدگرفت كه مى فرمايد: و الذين ينقضون عهداللّه من بعد ميثاقه ، و يقطعون ما امر اللّهبه ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك لهم اللعنه و لهم سوالدار. (39)
يعنى آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى شكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور بهبرقرارى آن داده قطع مى كنند و در روى زمين فساد مى نمايند لعنت براى آنهاست و بدى(و مجازات ) سراى آخرت .
اما رواياتى كه دلالت مى كند بر حرمت قطع رحم فراوان است و ما چند روايت را در اينجامى آوريم .
1- عن عبداللّه سنان قال : قلت لابى عبداللّه عليه السلام ، ان لى ابن عم اصلهفيقطعنى حتى لقد هممت لقطيعته اياى ان اقطعه اتاذن لى قطعهقال : انك اذا وصلته و قطعك وصلكما اللّه عزوجل جميعا و ان قطعته و قطعك وصلكما اللّهعزوجل جميعا و ان قطعته و قطعك قطعكما اللّه (40)
عبداللّه بن سنان مى گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم : پسر عمويى دارمكه هرچه با پيوند برقرار مى كنم او از من قطع رابطه مى كند تا اينكه تصميمگرفتم به خاطر قطع رابطه او من هم از او قطع رابطه نمايم آيا به من اجازه مىفرماييد از او قطع رابطه كنم امام عليه السلام فرمودند: اگر شما با او پيوندبرقرار كنى و او از شما قطع رابطه نمايد خداوند شما را باهم مى پيوندد و اما اگرشما از او قطع رابطه نمايى و او هم از شما قطع رابطه كند خداوند از هردوى شما قطعخواهد فرمود.
علامه مجلسى ره توضيحى دارند كه مى فرمايد اين پيوند شما شايد سبب شود براىبيدارى او والا يعنى اگر بيدار نشود و قطع رحم را ادامه دهد اين باعث كوتاهى عمر او وعقوبت آخرت براى او خواهد بود و بر اين نظريه كلام مولا اميرالمومنين عليه السلام راهمشاهد مى آورد كه حضرت فرمودند
به دشمنت احسان كن كه اين احسان شما يكى از دو پيروزى را بر شما به ارمغان خواهدآورد يا او از دشمنى با شما دست برمى دارد يا باقى مى ماند و مستحق عقوبت و رسوائىخواهد بود . (41)
2- عن ابى عبداللّه عليه السلام قال : قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله لا تقطعرحمك وان قطعك . (42)
امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا فرمودند: با خويشاوندانت قطع رابطه مكناگرچه آنان از شما قطع رابطه كنند.
3 - عن ابى عبداللّه عليه السلام قال : كفر باللّه من تبرا من نسب وان دق . (43)
امام صادق عليه السلام فرمودند: آن كس كه از نسب خود اگرچه پست هم باشد بيزارىجويد به خداوند كافر شده است . مرحوم مجلسى مى فرمايد وان دق يعنى ولونسب دور باشد.
و مرحوم علامه مجلسى در اين روايت كه امام عليه السلام فرمودند بيزارى جستن از نسبباعث كفر مى شود در كفر چند احتمال ذكر كرده است :
1- مراد گناه كبيره است .
2- مراد كسانى است كه قطع رحم را حلال مى دانند چون كسى كه قطع رحم راحلال بداند كافر است .
3- مراد از كافر در اينجا يعنى كفران نعمت كننده چون قطع رحم كننده به نعمت صله رحمكافر شده و كفر ان نعمت كرده است .
4- مراد اين است كه اين كفر و بيزارى شبيه كفر است چون اين كار يعنى قطع رحم كارىاست كه مشابهت به كار كافر دارد چون كفار در جاهليت قطع رحم مى كردند و در آخر مىفرمايد در اين كه قاطع رحم كافر به خداست به يكى آن معناى چهارگانه كه در بالابيان كرديم فرق نمى كند بين پدر و فرزند و يا غير اينها باشد، اينها مجموعاحتمالاتى بود كه مرحوم مجلسى در كفر باللّه داده است . (44)
5- عن الصادق عليه السلام عن ابائه عليهم السلامقال : قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله اذا ظهر العلم و احترزالعمل و اتلف الا لسن و اختلف القلوب و تقاطعت الارحام هناك لعنهم اللّه فاصمهم و اعمىابصارهم . (45)
امام صادق عليه السلام نقل فرمود از پدران بزرگوارشان كهرسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند وقتى دانش آشكار شود وعمل به آن نشود و زبانها باهم باشند اما قلوب و دلهاى آنها با هم اختلاف داشته باشندواز خويشاوندان قطع رابطه كنند آن وقت است كه خداوند بر آنان لعنت مى كند و آنها راكر كور مى گرداند، كه حق را نمى شنوند و حقيقت را نمى توانند ببينند يعنى به علمعمل نكردن (عالم بى عمل ) و زبان با قلب ودل يكى نبودن (منافق ) واز خويشاوندان قطع كردن مجموع اينها باعث اين مى شود كهانسان از ديدن و شنيدن حقيقت عاجز باشد.
6- عن ابى جعفر عليه السلام قال ، قالرسول اللّه صلى اللّه عليه و آله ، فى كلام له اياكم و عقوق الوالدين فان ريح الجنهيوجد من مسيره الف عام ولا يجدها عاق ولا قاطع . (46)
رسول خدا فرمودند: بپرهيزيد از عاق والدين و قطع نمودن از خويشاوندان به درستىكه بوى بهشت از مسير يكهزار سال به مشام انسان مى رسد اما عاق والدين و قطع رحمكننده هرگز آن را استشمام نمى كند.
7- عن عنبسه العابد قال جاء رجل فشكى الى ابى عبداللّه عليه السلام اقاربهفقال له : اكظم غيظك و افعل فقال : انهم يفعلول و يفعلون ،فقال ، اتريد ان تكون مثلهم فلا ينظر اللّه اليكم . (47)
راوى مى گويد: مردى خدمت امام صادق عليه السلام آمد واز نزديكان و خويشاوندان خودبه آن حضرت شكايت نمود حضرت به وى فرمود، خشمت را فرو نشان و كارت را انجام ده(يعنى دائما (خشمت را فرو نشان و در صدد انتقام بر ميا) عرض كرد آنان مى كنند (آنچهرا كه مى خواهند) و مى كنند (و شما به من دستور فرو نشاندن خشمم را مى دهيد)؟ امام عليهالسلام فرمودند: آيا تو هم مى خواهى مانند آنان باشى تا خداوند توجهى به شما نكند.
مرحوم مجلسى در ذيل روايت شرح مى دهند و مى فرمايد: يعنى خداوند رحمت خود را از همهشما در دنيا و آخرت باز مى دارد ولى اگر شما با آنان پيوند برقرار كرديد يا آناندست از آزار تو بردارند آن وقت رحمت خداوندشامل همه شما مى شود و تو به آن سزاوارترى و در صورتى كه آنان دست از آزار شمابر ندارند آن وقت رحمت خداوند مخصوص تو خواهد بود و هيچ انتقامى براى تو بهتر ازاين نيست . (48)
جمله آخر اين روايت كه مى فرمايد خداوند نظر مى كند به شما اين ظاهر است در اين معنىكه (قطع رابطه نمودن شما) مورد خشم و غضب خداوند است و مبغوضيت اينعمل در حد حرمت است .
8- عن الجهم بن الحميد قال : قلت لابى عبداللّه عليه السلام : تكون لى القرابهعلى غير امرى الهم على حق الرحم لا يقطعه شيئى و اذا كانوا على امرك كان لهم حقان : حقالرحم و حق الاسلام . (49)
جهم بن حميد مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : خويشاوندانى دارم كهدين مرا ندارند و در دين اسلام نيستند).
آيا آنان بر من حقى دارند، امام عليه السلام فرمودند: آرى خويشاوندى را چيزى قطع نمىكند و اگر همدين تو باشند دو حق پيدا مى كنند! حق خويشاوندى و حق اشتراك در اسلام .
9- وفى روايه يونس بن يعقوب قال: سمعت الصادق جعفر بن محمد عليهماالسلام :يقول فى حديث يا يونس ملعون ملعون من اذى جاره ...ملعون ملعون قاطع رحم . (50)
يونس مى گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم در ضمن حديثى دوبار فرمودند: اىيونس از رحمت خداوند دور است كسى كه همسايه اش را اذيت كند و باز دوبار فرمودند ازرحمت خداوند دور است كسى كه از خويشاوندش قطع رابطه كند.
از آنجائى كه اين دو روايت شريفه براى مومنين خالى از فايده نيست ما ترجمهكامل روايت را از وسائل الشيعه مرحوم شيخ حر عاملى (ره ) مى آوريم .
يونس بن يعقوب مى گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم در ضمن حديثى (كه ازموارد زير را محض تاكيد دوبار فرمودند از رحمت خدا دور است ) از رحمت خداوند دور است( كسى كه همسايه اش را اذيت كند و از رحمت خداوند دور است كسى كه برادر ايمانى او،او را به صلح و سازش دعوت كند ولى اجابت نكند، واز رحمت خداوند دور است كسى كهآشنا با قرآن باشد در عين حال اصرار بر شمر خمر داشته باشد (يعنى شراببخورد) واز رحمت خداوند دور است كسى كه على عليه السلام را دشمن داشته باشد بهدرستى كه على عليه السلام را كسى دشمن نمى دارد مگر اينكهرسول خدا صلى اللّه عليه و آله را دشمن داشته باشد و كسى كهرسول خدا را دشمن داشته باشد مورد لعنت خداوند قرار خواهد گرفت هم در دنيا وهم درآخرت و از رحمت خدا دور است كسى كه مومنى را به كفر نسبت دهد مانند كسى است كه خودشكفر گفته باشد واز رحمت خداوند دور است زنى كه شوهرش را اذيت كند و سعادتمند استزنى كه به شوهرش اكرام كند و اذيتش نكند در تماماحوال زندگانيش واز رحمت خداوند دور است كسى كه قطع رحم كند واز رحمت خداوند دوراست كسى كه سحر و ساحرى را تصديق كند واز رحمت خداوند دور است كسى كه بگويدايمان فقط با زبان گفتن است بدون داشتن عمل واز رحمت خداوند دور است كسى كه خداوندبه او مالى بدهد ولى او انفاق نكند چيزى را آيا نشنيده اى كهرسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند، يك درهم صدقه از ده شب نماز خواندنافضل است و حضرت فرمودند كه از رحمت خداوند دور است كسى كه پدر و مادرش را بزندواز رحمت خداوند دور است كسى كه عاق والدين باشد و از رحمت خداوند دور است كسى كهبه مسجد وقار و احترام قائل نباشد. (51)
10 - عن حذيفه بن منصور قال : قال ابو عبداللّه عليه السلام اتقو الحالقه فانماتميت الرجال قلت ، ومالحالقه ؟ قال : قطيعه الرحم . (52)
امام صادق عليه السلام فرمودند: بپرهيزيد از(حالقه ) به درستى كه آن مردان را ازبين مى برد حذيفه مى گويد از امام عليه السلام پرسيدم حالقه چيست ؟ فرمودند قطعرابطه كردن با خويشاوند است .
11- قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله عنجبرئيل عليه السلام عن اللّه عزوجل قال : لا تنزل الرحمه على قوم فهيم قاطع الرحم . (53)
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله از جبرئيل عليه السلام او از خداوندمتعال نقل مى كند كه فرمودند: رحمت نازل نمى شود بر جمعى كه درداخل آن جمع قاطع رحم (كسى كه از خويشاوندش ‍ قطع رابطه كند) وجود داشته باشد.
12- عن رسولاللّه صلى اللّه عليه و آله : انه قال : قطيعه الرحم تحجب الدعاء. (54)
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند قطع ارتباط با خويشاوند، مانعبول دعا و نيايش مى شود.
13- قال على عليه السلام : قطيعه الرحمتزيل النعم .
على عليه السلام فرمودند: قطع ارتباط با خويشاوند نعمت رازائل مى سازد.
(55)
14- قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله : ما من ذنب اجدر انيعجل اللّه لصاحبه العقوبه فى دنيا مع ما ادخره فى الاخره من البغى و قطيعه الرحم . (56)
رسول خدا فرمودند: گناهى نيست كه سزاوار باشد خداوند شتاب كند در عذاب صاحب آندر دنيا افزون بر عذابى كه براى آخرتش ذخيره كرده است از ستم و قطع ارتباط باخويشاوند.
توضيح : ستم و قطع رحم آثار سوء و نتيجه منفى دارند در دنيا انسان راقبل از مجازات در آخرت گرفتار مى كنند و در صورتى كه از ظلم و ستمى كه مرتكب شدهو قطع رحم كرده توبه نكرده باشد در آخرت هم مجازات مى شود.
15- عن ابى بصير قال : سالت ابا عبداللّه عليه السلام : عنالرجل يصرم (اى يقطع ) ذوى قرابته ممن لا يعرف الحق ؟قال : لا ينبغى له ان يصرمه . (57)
ابوبصير مى گويد از امام صادق عليه السلام پرسيدم از مردى كه از خويشاوندانشبه خاطر اينكه مذهب حق را نمى شناسند - يعنى شيعه نيستند - قطع ارتباط كند امام عليهالسلام فرمودند سزاوار نيست كه از آنان قطع ارتباط كند.
16- عن النبى صلى اللّه عليه و آله : انهقال لا يدخل الجنه قاطع رحم .
رسول خدا فرمودند: كسانى كه با خويشاوندانش قطع ارتباط كند وارد بهشت نمى شود.
17- امام صادق عليه السلام فرمودند: مردى خدمترسول خدا آمد عرض كرد يا رسول اللّه من اقوامى دارم كه اگر با آنان رفت و آمد داشتهباشم شخصيت من ضرر مى بيند و به من دشنام مى دهند مى خواهم از آنان قطع ارتباط كنمحضرت فرمودند: آن وقت خداوند هم از همه شما قطع خواهد فرمود اين روايت را محدثبزرگوار مرحوم كلينى (ره ) در كتاب شريفاصول كافى نقل فرموده است ، اما عين روايت (58)
فقال : يا رسول اللّه اهل بيتى ابوا الا توثبا على و قطيعه لى و شتيمه ،فارفضهم ؟ قال : اذا يرفصكم اللّه جميعا قال : فكيف اصنع ؟قال : تصل من قطعك و تعطى من حرمك و تعفو عمن ظلمك ، فانك اذا فعلت ذالك كان لك مناللّه عليهم ظهير . (59)
ترجمه : امام صادق عليه السلام فرمود: مردى خدمترسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمد گفت يا رسول اللّهفاميل من تصميم گرفته اند بر من حمله كنند و از من قطع ارتباط كنند و دشنامم دهند آيا منحق دارم آنان را ترك كنم واز آنان دور شوم فرمودند در آن صورت خدا هم شما را ترك مىكند عرض كرد پس چه كنم ؟ حضرت فرمودند شما پيوند برقرار كنيد با هر كه باشما قطع ارتباط كند و عطا كن به هر كه تو را مرحوم كند و گذشت كن با هركه به توستم كند براى اينكه اگر شما اين كارها را انجام داديد خداوند شما را بر آنان يارى مىدهد.
مرحوم علامه مجلسى توضيحى دارند كه مى فرمايد: اينكهرسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند در آن صورت خداوند همه شما را ترك مى كندترك خداوند كنايه از صلب كردن رحمت و نصرت خود از شما است ونازل كردن عقوبت و عذاب ، بر شما است و مراد از ظهير در اينجا كمك الهى و ملائكه وخوبان مومنين است .(60)
18- عن بعض اصحابنا عن ابى عبداللّه عليه السلامقال : قلت له ان اخوتى و بنى عمى قد ضيقوا على الدار و الجاونى منها الى بيت ولوتكلمت اخذت ما فى ايديهم قال ! فقال لى اصبر فان اللّهسيجعل لك فرجا قال : فانصرفت و وقع الوباء فى سنه احدى و ثلاثين (و مائه )فماتوا و اللّه كلهم فما بقى منهم احد، فقال : هو بماصنعوا بك و بعقوقهم اياك و قطعرحمهم بتروا اتحب انهم بقوا و انهم ضيقوا عليك ؟قال : قلت اى واللّه . (61)
از برخى از اصحاب نقل شده است كه مى گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردمبرادران و عموزادگان خانه ام را بر من تنگ كرده اند واز همه آن خانه مرا به يك اطاق ،پناهنده كرده اند، و من چنانچه در اين باره اقدام كنم آنچه در دست آنها است مى گيرم ، آنحضرت فرمودند صبر كن زيرا خداوند برايت گشايشى فراهم خواهد فرمود.
مى گويد من منصرف شدم وبائى در سال صد و سى و يك آمد و به خدا سوگند همگىآنان مردند و يك نفر از آنان هم باقى نماند مى گويد من بيرون آمدم و به نزد آن حضرترفتم كه بر امام صادق عليه السلام وارد شدم فرمودحال اهل خانه ات چطور است ؟ عرض كردم به خدا سوگند همه آنان مردند و يك نفر هم ازآنها زنده نماند حضرت فرمود اين براى آن كارى بود كه به تو كردند و براى آنآزارى كه به تو رساندند و قطع رحمى كه كردند در نتيجه نابود شدند، آيا مىخواستى كه زنده باشند و بر تو تنگ بگريند، عرض كردم : آرى به خدا سوگند.
19- فى وصيت الصادق عليه السلام لعبداللّه بن جندب ، يا ابن جندب !صل من قطعك و اعط من حرمك و احسن الى من اساء اليك و سلم على من سبك و انصف على منخاصمك و اعف عمن ظلمك كما انك تحب ان يعفى عنك فاعتبر بعفواللّه عنك . (62)
در وصيت امام صادق عليه السلام به فرزند جندب آمده است كه حضرت فرمودند اى پسرجندب پيوند برقرار كن با كسى كه از تو قطع رابطه كرده است و بخشش كن به كسىكه محرومت كرده است و احسان كن به كسى كه به تو بدى كرده است و سلام كن به كسىكه دشنامت داده است و منصفانه رفتار كن با دشمنت و عفو كن از كسى كه به تو ستم رواداشته است آن طورى كه دوست دارى از شما عفو شود عبرت و پند بگير از عفو خداوند ازتو.
يعنى خداوند همان طورى كه از گناهان تو عفو مى كند و شما را براى گناهانت گرفتارنمى كند و نعمتهاى فراوانش را از شما قطع نمى كند شما هم از بدى مردم مخصوصا اگرخويشاوند باشد عفو كن چون يك صفت خداپسندانه است .
در اول روايت امام عليه السلام فرمود پيوند برقرار كن با كسى كه از شما قطع ارتباطكرده است در روايتى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمده است كه حضرت فرمودند:اگر بعد از قطع ارتباط شما پيوند برقرار كنيد سپس اقوامت از شما قطع كنند آن وقتبراى شما از طرف خداوند كمك خواهد شد بر عليه آنها. (63)
مرحوم صاحب جواهر وقتى معاصى و گناهانى كه به آنها وعده عذاب داده شده مى شماردمى فرمايد نهم قطع ارتباط با خويشاوندان است . (64)
20 - امام باقر عليه السلام فرمودند: سه خصلت است كه صاحب آنهاقبل از مرگشان و بال و سزاى آنها را خواهند ديد، 1 - ظلم و ستم 2 - قطع ارتباط باخويشاوندان 3 - قسم دروغ . (65)
21 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : وجدنا فى كتابرسول اللّه صلى اللّه عليه و آله اذا ظهر الزنا من بعدى كثر موت الفجاه و اذا طففالمكيال و الميزان اخذهم اللّه باالسنين و النقض و اذا منعو الزكاه منعت الارض بر كتها منالزرع و الثمار و المعادن كلها و اذا جاروا فى الاحكام تعاونوا على الظلم و العدوان و اذانقضو العهد سلط اللّه عليهم عدوهم و اذا قطعو الارحام جعلتالاموال فى ايدى الاشرار و اذا لم يامروا بالمعروف ، و لم ينهوا عن المنكر و لم يتبعوالاخيار من اهل بيتى سلط اللّه عليهم شرارهم فيدعو خيار هم فلا يستجاب لهم . (66)امام باقر عليه السلام فرمودند، كه در كتابرسول خدا صلى اللّه عليه و آله يافتم (نوشته بود) هرگاه پس از من زنا پديدار شودمرگ ناگهانى فراوان مى شود و هرگاه از پيمانه و ترازو كم كنند خداوند آنان را بهقحطى و كمى خوار و بار و ساير وسايل زندگى گرفتار مى كند و هرگاه از دادنزكات دريغ كنند زمين بركات خود را از زراعت و ميوه ها و معادن منع مى كند و هرگاه دراحكام به ناحق حكم كند همكارى در ستم و عدوان خواهند كرد و به ستم همديگر دچار مىشوند، وقتى پيمان شكنى مى كنند خداوند دشمنشان را بر آنان مسلط مى كند وقتى كهقطع رحم مى كنند خداوند اموال و ثروتها را در دست اشرار قرار مى دهد وقتى امر بهمعروف و نهى از منكر را ترك نمايند و پيروى از نيكاناهل بيت (ع ) من ننمايند خداوند اشرار آنان را بر ايشان مسلط مى كند پس نيكان آنان دعا مىكند و هرگز مستجاب نمى شود. مرحوم علامه مجلسى توضيحى دارند كه مى فرمايد:قطع رحم سبب افتادن اموال در دست اشرار مى شود و براى آن اسباب ظاهرى و باطنىوجود دارد از جمله اسباب ظاهرى آن اين است كه آنان در جلوگيرى از ستم همكارى نمى كنندپس اشرار بر آنان مسلط و اموال آنان را غارت مى كنند و اين به تجربه ثابت شده استكه آنان نزاع مى كنند و شكايت مى برند پيش حكام جور و به وسيله رشوه اموالشان دردست اشرار قرار مى گيرند و سبب باطنى آن هم قطع لطف خداوند است از ايشان . (67)
از مجموع اين روايات حرمت قطع ارتباط خويشاوندى روشن مى شود و قطع رحم از گناهانكبيره است و مومنين بايد از آن اجتناب كنند و دستور الهى را مراعات كنند و پيوندخويشاوندى را در تمام مراتب آن انجام دهند كه مورد رضايت خداوند و ائمه (اطهار عليهمالسلام ) قرار خواهند گرفت انشاء اللّه .

next page

fehrest page